
با زبان بیزبانی حرف اصلی را گفت و برعکس انتظار ما، لبخند را بر لبهای ننهجون نشاند.
ننهجون روسریاش را روی سرش مرتب کرد و گفت: «تا داماد کی باشد.» آقام به مادرم نگاه کرد و ننهجون دوباره گفت: «یک کسی مثل آرنولد باشه بد نیست.» و هم ما دهانمان باز ماند و با هم گفتیم: «نه».
آقام هم مات مانده بود که آرنولد نام کدام پیرمرد محل ما است و تازه وقتی که ماجرا را فهمید و خواهر بزرگم همه چیز را تعریف کرد عصبانی شد و داد زد: «نه، یک خوشتیپ رو میآریم.» ننهجون هم بلافاصله جواب داد: «نه پس میخوام با یکی مثل تو کلاغ سیاه عروسی کنم یا شبیه بچههات جوجه کلاغ.» و...
به این ترتیب همچنان نفرینهای ننهجون دامنگیر ما میشد!
پایان
Õ نام کشتی: بیدوی
Õ کشور سازنده: روسیه
Õ نوع: ناوشکن
Õ تعداد خدمه: 80 نفر
Õ طول و عرض: 56 در 6 متر
Õ سلاح اصلی: اژدرافکن- موشکهای هدایتشونده
مجلات دوست کودکانمجله کودک 453صفحه 17