نوری درخشان
یکی از همراهان امام محمد باقر(ع) میگوید: در خدمت امام محمد باقر (ع) وارد مسجد شدم. جمعیت زیادی در رفت وآمد بودند. امام (ع) به من فرمود: از مردم بپرس آیا امام باقر را میبینید؟
این را از هر کس پرسیدم، میگفت: نه با اینکه آن حضرت در کنار من ایستاده بود تا اینکه نابینایی (ابوهارون مکفوف) وارد شد. از او هم پرسیدم: آیا امام محمد باقر را دیدی؟ گفت: آری ایشان همینجا ایستادهاند. پرسیدم: از کجا فهمیدی؟ گفت:
چگونه ندانم در صورتی که آن حضرت نوری است درخشان و آفتابی است تابان.
احسان فرهادپور، 12 ساله از تهران
* * *
جابر بن عبدالله انصاری، از یاران پیامبر(ص)، به محضر امام باقر(ع) شرفیاب شد. در آن زمان او پیری ضعیف و عاجز شده بود. حضرت از حالش جویا شد. او گفت: اکنون درحالی هستم که پیری را از جوانی، مرض را از سلامتی و مرگ را از زنده بودن بیشتر میخواهم. حضرت امام باقر(ع) فرمودند: اما من اگر خداوند پیرم کند، پیری را میخواهم و اگر جوان، جوانی را، اگر مریض شدم مرض را و اگر شفا دهد شفا و سلامتی را طالبم. اگر بمیراند مرگ را و چنانچه زنده نگه دارد زندگی را میخواهم.
همین که جابر این سخنان را شنید، صورت حضرت را بوسید و گفت: پیغمبر (ص) درست فرموده که تو زنده میمانی تا ملاقات کنی با یکی از فرزندان من که نامش باقر است و علم را میشکافد...
* * *
مردی به نام «محمد بن منکدر» میگوید: روزی اراده کردم که امام باقر(ع) را موعظه کنم، اما او مرا موعظه کرد. سپس گفت: ماجرا از این قرار بود که:
یک روز بسیار گرم به اطراف شهر مدینه میرفتم، دیدم امام محمد باقر(ع) با دو نفر از کارگرانش مشغول کار هستند. پیش خودم گفتم: چگونه است که بزرگی از بزرگان قریش در این ساعت از روز که هوا بسیار گرم است در طلب دنیاست، تصمیم گرفتم که او را موعظه کنم. پس نزدیک رفتم و سلام کردم. امام (ع)، در حالی که عرق از سر و رویش میریخت پاسخم را داد. عرض کردم: «خداوند ترا اصلاح کند که به عنوان بزرگی از بزرگان قریش این ساعت از روز با این حال در طلب دنیا هستی» اگر مرگ در این موقعیت به سراغت بیاید، چه خواهی کرد؟ امام فرمودند: به خدا قسم اگر در این حال مرگ به سراغم بیاید، موقعی آمده که من در طاعتی از طاعات الهی هستم. (بدان من اینگونه زحمت میکشم) تا از تو و مردم بینیاز باشم. از مرگ در آن حالت بیمناکم که سرگرم گناهی باشم. مرد گفت: به امام عرض کردم: رحمت خدا بر تو باد فکر کردم که آمدهام شما را موعظه کنم اما شما مرا موعظه کردید.
سهیلا بیگدلی، 13 ساله از رفسنجان
* * *
امام صادق (ع) از پدرشان [امام محمد باقر(ع)] نقل میکنند که: پدرم امام محمد باقر(ع) هر جمعه یک دینار صدقه میداد و میفرمود: صدقه دادن در روز جمعه ثواب مضاعف دارد و این به خاطر فضیلتی است که روزهای جمعه بر سایر روزها دارد.
ایشان باز هم میفرمایند: پدرم امام محمد باقر(ع) کثیرالذکر بود و به قدری ذکر میگفت که گاهی با او راه میرفتیم، میدیدیم که ذکر خدا میگوید، با او طعام میخوردیم ذکر میگفت، با مردم صحبت میکرد ذکر میگفت و... ایشان همچنین پیوسته بر تلاوت قرآن امر میفرمود و اگر هر کدام از اهل بیت نمیتوانستند قرآن بخوانند، از آنها میخواست ذکر بگویند.
فاطمه ماندگار، 10 ساله از کرج
آیا میدانید که...
Õ Õ سوسکها سریعترین جانوران 6 پا میباشند، با سرعت یک متر در ثانیه.
Õ Õ کرگدنها قادرند سریعتر از انسانها بدوند.
Õ Õ مادر و همسر گراهام بل، مخترع تلفن، هر دو ناشنوا بودهاند.
Õ Õ 11 درصد از جمعیت جهان را چپ دستتان تشکیل میدهند.
Õ Õ اسب در طول یک سال 7 برابر وزن خود غذا مصرف میکند.
Õ Õ قلب والها فقط 9 بار در دقیقه میتپد.
Õ Õ عمر سنجاقکها تنها 24 ساعت میباشد.
Õ Õ اسبها قادرند در حالت ایستاده بخوابند.
Õ Õ قلب میگو در سر آن واقع است.
Õ Õ هیتلر گیاهخوار بوده است.
Õ Õ موز پرمصرفترین میوه کشور آمریکا میباشد.
Õ Õ ظروف پلاستیکی 50 هزار سال طول میکشد تا در طبیعت شروع به تجزیهشدن کنند.
هومن ضیایی، 14 ساله از لاهیجان
نام کشتی: مینه کازه
Õ کشور سازنده: ژاپن
Õ نوع: ناوشکن
Õ تعداد خدمه: 148 نفر
Õ طول و عرض: گزارش نشده (وزن 1676 تن)
Õ سلاح اصلی: چهار توپ 120 - دو اژدرافکن 533 میلیمتری
مجلات دوست کودکانمجله کودک 458صفحه 3