اینک این کاروانیان سبز است

اینک این کاروانیان سبز است

 میهن زورقی 

باز تکرار خاطرات فراق

فصلی از جنس درد خواهد ساخت 

بال پروانکان نه تنها سوخت

جام دلها از این فراق ‏گداخت

کوچه دلگرفتگیها سبز است

از شمیم بهار حسرت و آه

 صدهزاران نگاه می سوزد

زانکه پژمرد یک شکوه نگاه

یاد دارم که پیش از آن شب سرد

 دشت دلها شکوفه زار نیاز 

حاجتی بود بین خلق خدای 

تیرشان باز دیده دارد باز


کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 222
لیک ناباورانه؛ صد افسوس 

دود شد غنچه های سبز امید

 کاش آن شب ستاره می خوابید

 کاش خورشید هم نمی تابید 

 

غرش تند آسمان سیاه

ناگهان چتر تیرگی بگشود

از میان هزار یاس شفیق 

دست غم گوهری یگانه ربود 

پیکر اوست در حصار سکوت

 روز تودیع روز همهمه بود

ما سراپا نوا و شیون و شور

او حریری بسان زمزمه بود

ماه و خورشید همصدا بودند

 چه جوابی است ناشکیبا را

 فکر تنهایی و نبودن او

می فزود التهاب دلها را

 

بی تو بودن اگرچه آسان نیست

 لیک تقدیر ایزد یکتاست 

یاد تو در فضای سینه ما

مثل تنهایی خدا تنهاست


کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 223
باز آواز صبر می خوانیم 

باز میثاق عشق می بندیم

باز نحل صبور می کاریم

فصل سبز کتاب لبخندیم

نخلهایی که کاشتیم اینک

هم صدایند و همزبان سبزند

اینک ای رهنمای لاله و سرو

باز این کاروانیان سبزند

کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 224