ابعاد عرفانی عاشورا و فلسفۀ اشک و آه در رثای سالار شهیدان از دیدگاه امام خمینی

ابعاد عرفانی عاشورا و فلسفۀ اشک و آه در رثای سالار شهیدان از دیدگاه امام خمینی

‏ ‏

 عزت الله واعظی

‏ ‏

‏ ‏‏کلمۀ نخست‏

‏سخن در چارچوب بررسی اندیشه و عمل مردی است که به اعتراف آگاهان، تاریخ اسلام بعد از ائمه معصومین - صلوات الله علیهم اجمعین - چهره ای چون او به خود ندیده که اینچنین در دو ‏‏بعد‏‏ اندیشه و عمل و در ابعاد گوناگون شخصیتی، از جامعیت نسبی بالا و اوصاف کم نظیر ممتاز برخوردار و از همه کس به آنان اقرب و اشبه باشد. ‏

‏گرچه به استناد سخن نورانی حضرت امیر - علیه السلام - ‏لا یقاس بهم احد‎[2]‎‏، ولی بی تردید امام خمینی یکی از نادرترین چهره های درخشان تربیت یافته در مکتب اهل  بیت(ع) و شاگرد لایق و موفق مکتب انسان ساز قرآن و عترت بود. ‏

‏از کوثر زلال و ‏‏گو‏‏ارا‏‏ی‏‏ ‏‏قر‏‏آن بنوشید و از خرمن دانش وسیع معصومین(ع) خوشه ها چید و از پرتو نور وحی و رسالت و امامت، به حرم د‏‏ل‏‏ فروغ و روشنا‏‏یی‏‏ بخشید، از سنن و سیر‏‏ۀ‏‏ اولیا‏‏ی‏‏ کرام بهره ها جست، از همان اوان، راه را بروشنی یافت و بعون الله نیکو ‏‏پیمود‏‏. و همین استفاده و استضائه، سبب برخورداری امام از وسعت  نظر، بلندی و ژرفا‏‏یی‏‏ اندیشه، قوت و گسترد‏‏گی‏‏ افق دید، درایت و هوشمندی و عمق بینش وی گردید و موجب شد تا آنچه خوبان همه داشتند و دارند او به تنها‏‏یی‏‏ داشته باشد. ‏

‏از این روی هر محقق نکته سنج اهل دقت و نظر، بخوبی می داند که سخنان نغز و ‏‏گفتار‏‏ حکیمانه و رهنمودهای نورانی آن حکیم متأله وآن شخصیت بی بدیل، یا برگرفته از قرآن و سنت است و یا ‏‏ملهم‏‏ از‏‏ ‏‏آن دو منبع غنی و دو گنجینه تمام ناشدنی. ‏


کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 188
‏به همین دلیل آثار علمی بجا مانده از امام یا سیره عملی و جلوه های رفتاری منقول از آن الگوی شایسته و اسو‏‏ۀ‏‏ حسنه روز‏‏گار‏‏ ما، سرمایه ای پربها و منشوری ‏‏گرانسنگ‏‏ و مد‏‏ل‏‏ مقبولی است برا‏‏ی‏‏ جستجو‏‏گر‏‏ان تشنۀ حقیقت و راهیان واد‏‏ی‏‏ نور و پویند‏‏گا‏‏ن مسیر کمال که از‏‏ ‏‏آن جمله است: شناخت امام عاشورا و حماسۀ جاوید کربلا، و شناخت ابعاد عرفانی عاشورا و فلسفه اشک و‏‏ ‏‏آه در رثای سید مظلومان و سالار شهیدان. ‏

‏***‏

‏بی تردید ‏‏پیر‏‏وزی انقلاب اسلامی ایران شاخه ای از درخت تناور عاشورا‏‏ی‏‏ ابی عبدالله و رشعه ای از رشعات قیام سالار ‏‏شهید‏‏ان است‏*‎[1]‎‏. این واقعیتی است که حتیٰ بیگانگان از اسلام نیز بدان معترف اند. ‏

‏دکتر سلیمان کتانی، استاد دانشگاه و نویسنده برجستۀ مسیحی لبنانی می گوید: ‏

انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی، خود، امتداد نهضت عاشورای حسینی است... همانگونه که امام حسین(ع) قیام کرد، امام خمینی نیز با همان روش علیه حکومتهای ظالمانه و کفرآمیز قیام کرد... قیام خونبار امام حسین(ع) به ثمر نرسید، مگر با قیام امام خمینی در زیر لوای انقلاب اسلامی ایران‏. ‏4‎[3]‎

‏امام که خود یکی از تربیت یافتگان مکتبی است که امام عاشورا مؤسس آن بود، به دلیل بینش و باور مکتبی و هم به لحاظ وارث نسبی و هم به لحاظ داشتن روح آزادی و حماسی با اقتدا به امام عاشورا و با الهام‏‏گیری‏‏ از کلمات و رهنمودها‏‏ی‏‏ نورانی آن حضرت و بهره وری از مفاهیم بلند و تأثیرپذیر‏‏ی‏‏ از ‏‏فرهنگ‏‏ عاشورا، توانست رایت آزادی ما را در مهد تشیع، در شهر خون و قیام برافرازد و برا‏‏ی‏‏ مغضوبین مستکبران عالم و سیلی خورد‏‏گا‏‏ن تحت ستم، منادی حکمت و مصباح هدایت شود و چونان مقتدا و جد ‏‏گر‏‏امیش در شرایط حکومت و ظلمت ستمشاهی، برق امید در دلهای محرومین و مستضعفین، حتی در دلهای محرومین خارج از مرزهای جغرافیا‏‏یی‏‏ و فکری و عقیدتی، بدرخشاند و سفینه نجات ستمدید‏‏گا‏‏ن و مظلومین بی پناه پس از قرنها تحمّل ستم و دغل گردد و‏‏ ‏‏آنان را به ساحل رهایی و‏‏ ‏‏آزاد‏‏ی‏‏ و استقلال رساند و پس از‏‏ ‏‏آن نیز با الهام از رسالت بر دوشان ‏‏پیام‏‏ خون شهیدان کربلا در سفر بظاهر اسارت و دیگر اختران تابناک هدایت، مصمم و نستوه و مقاوم، در کوره ها‏‏ی‏‏ مختلف حوادث و شداید چون کوه بایستد و نفسرد و در برابر باطل و ‏

کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 189
‏ستم و مظاهر شرک و کفر و نفا‏‏ق‏‏، نرمش نشان ندهد و ‏‏گا‏‏می به عقب ننشیند و با قلبی  مطمئن و سرشار از امید و ایمان به آیند‏‏ۀ‏‏ درخشان ندا در دهد. ‏

‏انقلاب ما در اوج قلۀ عزت و شرافت، مشعلدار هدایت نسلهای تشنه است و قطرات خونشان (شهیدان‏‏)‏‏ سیلابی عظیم و توفانی سهمناک را برپا کرده است و ارکان کاخها‏‏ی‏‏ ظلم و ستم شرق و غرب را به لرزه  انداخته است... و (این همه‏‏)‏‏ هنوز اوّل ماجراست... (و‏‏)‏‏ اینها همه از برکات سحر شهیدان ماست و ما در انتظار رؤیت خورشیدیم‏5‎[4]‎‏. و مصمم و قاطع اشعار می دارد: ‏

‏تا بانک لا اله الا الله و محمد رسول الله در جهان طنین نیفکند مبارزه هست و تا مبارزه  است ما هستیم. ‏6‎[5]‎

‏زیرا:‏

‏تمام ‏‏گر‏‏فتاریها‏‏یی‏‏ که ملتها پیدا کردند از دست این ابرقدرتهاست.‏7‎[6]‎‏ ما اگر چنانچه قدرت داشته باشیم تمام مستکبرین را از بین خواهیم برد.‏8‎[7]‎‏ سلامت و صلح جهان بسته به انقرا‏‏ض‏‏ مستکبرین است و تا این سلطه طلبان بی فرهنگ در زمین هستند، مستضعفین به ارث خود که خدا‏‏ی‏‏ تعالی به آنها عنایت فرموده است نمی رسند. ‏9‎[8]‎

‏و می فرماید: ‏

‏ما هیچ خوفی از ابرقدرتها نداریم، و در عین حالی که دستمان از همۀ آن سلاحهای کذا(‏‏یی)‏‏ کوتاه هست، لکن ایمانمان ما را وادار می کند که نترسیم و خوف نداشته باشیم.‏10‎[9]‎

‏ما می خواهیم انقلابمان را صادر کنیم... (و‏‏)‏‏ من به سهم خودم هیچ نگرانی ندارم راجع به انقلاب، انقلاب راه خودش را ‏‏پیدا‏‏ کرده و ‏‏پیش‏‏ می رود.‏11‎[10]‎

‏جریان انقلاب تداوم می یابد و می رود تا شاخه های پرثمر و پرخیز و برکت این شجره طوبیٰ که ‏«اصلها ثابت و فرعها فی السّماء»12‎[11]‎‏ در اقصیٰ نقاط گیتی سایه گستراند و زمینه ساز دولت یار گردد ان شاءالله. ‏

‏ ‏

‏مقدمه: ‏

‏گر‏‏چه در طول تاریخ سعی شد از همان آغاز حقیقت چهر‏‏ۀ‏‏ عاشورا برای نسلهای بعد بخوبی مشخص نشود تا برای آیند‏‏گا‏‏ن، درس عبرت‏13‎[12]‎‏ و منبع الهام بخش‏14‎[13]‎‏ نباشد، و ‏

کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 190
‏مدام کوشش شده تا با تحریفات و جعلیات و تبلیغات سوء و نیرنگ و دروغ، ‏‏گر‏‏د و غبار غفلت و نسیان بر‏‏ ‏‏آن بپاشند و تصویر روشن آن را با نقاب پیرایه ها و اضافات پوشیده نگاه دار‏‏ند‏‏. ‏

‏خفاشان ‏‏گر‏‏یزان از نور حقیقت، سعی در خاموش کردن خورشید عاشورا، و استعمار‏‏گر‏‏ان فریبکار و نیرنگ باز، همواره اهتمام در تعطیل کردن این کلا‏‏س‏‏ بزر‏‏گ‏‏ معلم بشریت را داشته و دارند... !‏

‏از دیر‏‏ ‏‏باز کسانی از دشمنان آ‏‏گا‏‏ه یا سطحی اندیشان و کوته بینان، با تنگ‏‏ ‏‏نظری و خام اندیشی و کج فهمی، با حملات ناجوانمردانه، دانسته یا جاهلانه، با ژست روشنفکرمآبانه برا‏‏ی‏‏ حفظ منافع یا مو‏‏قعیت‏‏ اجتماعی خود یا خوشایند برخی ذائقه های علیل و بیمار، با القا‏‏ی‏‏ شبهه و ایجاد سؤال، از هر سوی به مذهب تشیع و مقدسات آن، یعنی مسیر طبیعی اسلام ناب محمد‏‏ی‏15‎[14]‎‏ تاختند و عده ای هم تحت تأثیر تبلیغات مسموم استعمار‏‏گر‏‏ان غربی یا وهابیها‏‏ی‏‏ منحرف و وابسته، برخی شعائر مذهبی و سنتی، از جمله عزاداری سالار شهیدان را زیر سؤال بردند و به باد انتقاد ‏‏گر‏‏فتند که مثلاً مگر حسین بن علی هدفش مقدس و عاشورا مبارزه ای ‏‏پیر‏‏وز نبود؟ پس باید هر ساله آن ایام سالگرد را جشن ‏‏گر‏‏فت و شادمانی کرد. و یا اینکه حادثۀ خونبار عاشورا مثل بسیاری از حوادث خونین تاریخ، واقعه ای بود که رخ داد و ‏‏گذ‏‏شت و تمام شد، تجدید خاطر‏‏ۀ ‏‏آن در هر سال و ‏‏گر‏‏یستن و حالت حزن و غم و ماتم به خود ‏‏گر‏‏فتن یعنی چه؟‏

‏امام خمینی(ره) در این رابطه می فرماید: ‏

‏«‏‏حالا یک دسته آمد‏‏ه اند‏‏، می ‏‏گو‏‏یند که نه، دیگر روضه نخوانید، نمی فهمند اینها که روضه یعنی چه؟ اینها ماهیت این عزاداری را نمی دانند چیست؟... آنها از همین ‏‏گر‏‏یه ها می تر‏‏سند‏‏... اینها شعائر مذهبی... (و‏‏)‏‏ سیاسی ماست که باید حفظ بشود. بازیتان ندهند این قلم ‏‏فر‏‏ساها... این اشخاصی که با اسماء مختلفه و با مرامها‏‏ی‏‏ انحرافی می خواهند همه چیز را از دستتان بگیرند... جوانهای ما بازی این بزر‏‏گ‏‏ها را نخورند، اینها خیانتکارند».‏16‎[15]‎

‏از احمد تیمیه و محمدبن  عبدالوهاب و سید علی محمد باب ‏‏گر‏‏فته تا احمد کسروی و شریعت سنگلجی و تا به امروز کسانی از این قماش، تلاش نمودند تا سو‏‏گو‏‏اری و عزاداری هر سالۀ سالار شهیدان را تخطئه و محکوم کنند تا با این شگرد عوامفریبانه و مشی بیگانه پسند از تأثیر و کاربردش بکاهند ولی غافل از اینکه: ‏


کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 191
چراغی را که ایزد برفروزد  هر آن کس پُف زند ریشش بسوزد

‏ به موجب روایتی از نبی گرامی اسلام(ص) که فرمود: ‏انّ محبّة الحسین مکنونة فی قلوب المؤمنین لا تزول ابداً.17‎[16]‎

‏نه تنها از حرارت و شور و عشق و ابراز ارادت شیفتگان خاندان عصمت، به ساحت قدس حضرت ابی عبدالله الحسین(ع) کاسته نشد، بلکه بهتر از همیشه مجالس ‏‏گرا‏‏میداشت یاد و خاطر‏‏ۀ‏‏ عاشوراییان، با رونق بیشتر و حرارت و گرمی افزونتری تا به امروز تداوم یافت. ‏

عجب چراغ شگفت آوریست نورحسین که هرچه باز می وزد می شود فروزانتر!

‏ گاه گفتند: گریه و زاری، سینه زدن و دَم گرفتن، از اختراعات مسیحیان است!‏

‏گا‏‏ه گفتند: بر‏‏ ‏‏پایی مجالس عزاداری از ابداعات صفویهاست!‏

‏گا‏‏ه ‏‏گفتند‏‏: مراسم سوگواری ابزار و بازیچه ای است در خدمت استعمار!‏

‏گاه ‏‏گفتند‏‏: تشکیل مجلس عزاداری و ندبه وسیله ای است برای تخدیر اعصاب!‏

‏گا‏‏ه گفتند: سو‏‏گو‏‏اری و برپا‏‏یی‏‏ مجالس عزا و ماتم در هر سال، نمودی از ارتجاع و عقب افتاد‏‏گی‏‏ است!‏

‏گاه ‏‏گفته‏‏ و می گویند: تکرار هر سالۀ مراسم سوگوار‏‏ی‏‏ و اشک و‏‏ ‏‏آه در رثای سالار شهیدان دکانی است برای سوء استفاد‏‏ۀ‏‏ کسانی که دین را وسیله ای برا‏‏ی‏‏ رسیدن به مقاصد دنیا‏‏یی‏‏ شان قرار داده و از راه دین نان می خورند!‏

‏و حا‏‏ل ‏‏آنکه ‏‏گریه‏‏ برای امام حسین(ع) ریشه در‏‏ ‏‏تاریخ انسان من البدو الی الختم داشته و دارد و خواهد داشت. ‏

‏و چه کار شایسته و ارزشمند‏‏ی‏‏ که هم در‏‏ ‏‏بردارند‏‏ۀ‏‏ اجر و ‏‏ثو‏‏اب معنوی فراوان و هم دارای آثار پرخیر و برکت دنیوی و اخروی است. ‏

‏برابر روایات بی شمار وارده از معصومین - صلوات الله علیهم اجمعین - اوّل کسی که بر مظلومیت حضرت حسین(ع) ‏‏گر‏‏یه کرد‏‏ ‏‏آدم ابوالبشر بود.‏18‎[17]‎‏ ‏

‏نوح نبی الله، ابراهیم خلیل الله، موسی کلیم الله، عیسی روح الله، محمد رسول الله، و امیرالمؤمنین و حضرت صدیقه طاهره و امام مجتبی و همۀ سفرا و رسولان و انبیای اولوالعزم از ‏‏قر‏‏نها قبل، و همه امامان معصوم(ع) بارها و بارها، به مناسبتها، پیش از‏‏ ‏‏آنکه آن فاجعۀ هولناک در‏‏ ‏‏تاریخ حیات انسان رخ دهد، بر مظلومیت او اشک ریختند و هر کدام با ‏

کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 192
‏تأ‏‏سف و تحسر، با زبان حال و قال جمله ای در رابطه با شهادت و مظلومیتش بیان داشتند و ‏‏قا‏‏تلان حضرتش را لعن ‏‏فر‏‏مودند. ‏*‎[2]‎19‎[18]‎

‏نه تنها از میان بنی‏‏ ‏‏آدم، که حتی فرشتگان مقرب و ملائکه الهی و جنّ و پری و حیوانات بر و بحر و موجودات علم ملک و ملکوت نیز از این فاجعه بی نظیر و طاقت سوز متأسف و متا‏‏لم‏‏ و بر مظلومیت سید مظلومان گریستند.‏20 ‎[19]‎**‎[3]‎‏ ‏

‏و ائمه بعد از امام حسین(ع) همواره در هر سال مراسم عزا بپا می کردند و یاد و نام آن حضرت را در دلها زنده نگه می داشتند، و گاه هزینۀ مراسم سوگواریها‏‏ی‏‏ عصر خویش را در برخی نقاط، شخصاً‏‏ ‏‏متقّبل و دیگران را هم به این کار ترغیب و تشویق می فرمودند، و تأکید بر زنده نگه داشتن این مراسم و تجدید هر ساله آن داشتند و برای این کار چه  ثوابهای بزر‏‏گ‏‏ و چه پاداش نیکو از جانب خدا برا‏‏ی‏‏ ساعیان این اعما‏‏ل‏‏ و احیاکنندگان این سنت، ذکر فرمودند که به خاطر پرهیز از اطاله سخن، تنها به ذکر چند ‏‏نمونه‏‏ بسنده می کنیم:‏

‏ ‏

‏ فلسفه اشک و‏‏ ‏‏آه‏

‏توصیۀ ائمه طاهرین - صلوات الله علیهم اجمعین - به احیای هر سالۀ خاطرات جانسوز کربلا و تجدید بازنگر‏‏ی‏‏ نهضت ابی عبدالله(ع) و‏‏ ‏‏آن همه دستور اکید و بلیغ و ترغیب و تشویق در هرچه باشکوهتر بر‏‏گز‏‏ار کردن مراسم عزادار‏‏ی‏‏ و ‏‏پا‏‏سداشت حرمت حماسه‏‏ ‏‏آفرینان قهرمان عاشورا و تصریح به اینکه نام حسین(ع) باید زنده بماند و ذکر مصایبش هر سال تجدید شود، ‏‏فلسفه‏‏ ای دارد که دلایل زیر در وا‏‏قع‏‏ بخشی از حکمت آ‏‏ن‏‏ را تشکیل می دهد: ‏

‏1 . ترغیب و تأکید امامان معصوم(ع) در رابطه با زنده نگه داشتن یاد نقش آفرینان واقعه خونبار عاشورا و تجلیل و تکریم از مقام والای آنها، بویژه امیر عرصه عشق و ایمان، سید و سالار شهیدان، حضرت حسین(ع)، نشان قداست و عظمت فوق العاده «هدف» حسین(ع) است. چون کار سیدالشهدا، آن هم در‏‏ ‏‏آن مقطع از تاریخ اسلام و رویارو‏‏یی‏‏ با دشمنان پلیدی چون یزید و عبیدالله و... با آن ویژ‏‏گی‏‏ شخصیتی که مصمم و جد‏‏ی‏‏ درصدد نابودی اسلام برای همیشه بودند (چه اینکه این حقیقت تلخ و اسف انگیز بروشنی در کلمات ‏


کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 193
‏نورانی حضرت سیدالشهدا(ع) نیز بخوبی مشهود است) واقعاً بی نظیر و براستی بی مثل و بدیل در همۀ ابعاد بود که هرگز نظیر آن در گذشته و حال و آینده تاریخ رخ نداده و نخواهد داد. تو گویی ماجرای کربلا از ازل طرحی در پی نهادن منظومه هستی بود که بدون وقوع آن نظام، نظام احسن و کاملی نبود، چه اینکه برخی اهل معرفت را عقیده بر این است که آیه: ‏«... اِنّی اَعْلَمُ مٰا لاٰ تَعْلَمُونَ»21‎[20]‎‏ خطاب خداوند به فرشتگان در خصوص آفرینش انسان در بدو امر، اشاره به همین موضوع است. ‏

‏2. واقعه جانسوز کربلا از نقطه نظر عاطفی، احساسات پاک هر انسان آزاده ای را جریحه دار می کند تا چه رسد به شیعیان دلداده و مخلص. ‏

‏آن چهره ها‏‏ی‏‏ درخشان و اسوه های والای انسانیت از نظر عواطف انسانی برای ما بسیار عزیز و محبوب بودند. روشن است که در واقعۀ دلخراش طف، شریف ترین انسانها به دست شقی ترین و پلیدترین درندگان وحشی انسان نما به شهادت رسیدند‏‏؛ ‏‏آن هم در فجیع ترین شکل و با رذیلانه ترین شیوه! طبیعی است که یاد و خاطره و تذکر‏‏ ‏‏آن مصایب شدت اندوه و تألم قلبی ما را بر‏‏می ‏‏انگیزاند و احساسات و عواطف انسانی ما را تحریک می کند و دل ما را می سوزاند. ‏

‏امام زین العابدین(ع): ‏ما اذکر مصرع بنی فاطمه الا خنقتنی لذلک عَبْرَةٌ.22‎[21]‎‏ یعنی هرگاه قتلگاه فرزندان فاطمه را به خاطر می آورم بغض گلویم را می گیرد و گریه امانم نمی دهد. ‏

‏حجم مصیبت و عمق فاجعه به حّدی است که تجدید و تذکار هر ساله و‏‏ ‏‏تکرار برپا‏‏یی‏‏ مراسم پس از ‏‏گذ‏‏شت قرنها نه تنها از شدت رنج دوستداران آن اختران تابناک نمی کاهد و زخمهای دل عاشقان التیام نمی یابد، بلکه تنور عاشقی قلب شیفتگان پرحرارت تر و ‏‏گد‏‏ازانتر و شعله های عشق به آن امام همام، فروزان تر گشته و بغض و کینۀ مقدس نسبت به ظالمان و قاتلان شهدای نینوا، و ستمگران و مستکبران، بیشتر در دلها به وجود‏‏ می ‏‏آید. ‏

قال رسول الله(ص): انّ لقتل الحسین(ع) حرارةً فی قلوب المؤمنین لا تبرو ابداً».23‎[22]‎

‏و همین خود سبب می شو‏‏د‏‏ تا شیعۀ محب این حب و بغض را فقط در‏‏ ‏‏دل مکتوم ندارد، بلکه عشق و دوستیش بروز کند و نمود خارجی یابد، اعلان موضع کند و وا‏‏کنش‏‏ نشان دهد به اینکه: ‏

یا ابا عبدالله لقد عظمت الرزیه و جلت و عظمت المصیبة بک علینا و علی جمیع اهل 

کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 194
الاسلام و جلت و عظمت مصیبتک فی السماوات علی جمیع اهل السماوات فلعن الله امةً اسست اساس الظلم و الجور علیکم اهل البیت و لعن الله امةً دفعتکم عن مقامکم و ازالتکم عن مراتبکم التّی رتبکم الله فیها و لعن الله قتلتکم و لعن الله الممهدین لهم بالتمکین من قتالکم برئت الی الله و الیکم منهم و من اشیاعهم و اتباعهم و اولیائهم...24‎[23]‎ 

و لعن الله بنی امیة قاطبةً... و لعن الله امةً اسرجت و الجمت و تنقبت لقتالک‏. ‏25‎[24]‎

‏هم از این روست که برپا‏‏یی‏‏ مراسم عاشورا و تجدید هر ساله آن نیازمند به محرک نیست و به مقدمه چینی و فعالیتها‏‏ی‏‏ تبلیغاتی احتیاج ندارد، بلکه عواطف پاک دینی و انسانی و احساسات صادقانه و بی شائبه جمعی مردمی، خود سبب تجمع مردم و برپا‏‏یی‏‏ مجالس سو‏‏گو‏‏ار‏‏ی‏‏ و ‏‏گر‏‏امیداشت خاطر‏‏ۀ‏‏ شهیدان کربلا، در هر سال بهتر از سنوات ‏‏گذ‏‏شته است. ‏

‏گر‏‏چه در ا‏‏ندیشۀ پیشو‏‏ایان معصوم، گریه بر مصائب عاشوراییان بویژه سید مظلومان صر‏‏فاً‏‏ جنبه ها‏‏ی‏‏ عاطفی و دلسوزی آن مطرح نبوده و نیست، ولی نتوان از این رهگذر هم مسأله را ساده و مصیبت را سطحی انگاشت. ‏

‏زیرا با کمی درنگ و تأمل، انسان بخوبی متو‏‏جه‏‏ می شو‏‏د‏‏ که فاجعۀ جانگداز عاشورا غم انگیزترین تراژدی و جانفرساترین مصیبتی است که در تاریخ رخ داد و لذا در نوع خود بسیار سنگین، بی اغرا‏‏ق‏‏ و بی نظیر است. ‏

‏اگر بخواهیم واقعۀ عاشورا را از نقطه نظر عاطفی و احساسات پاک دینی بنگریم جا دارد در سو‏‏گ‏‏ قهرمان بزر‏‏گ‏‏ کربلا و یاران با وفا و اهل بیت صبورش، نه تنها دیگران، بلکه حتی حجت معصوم حق هم از بام تا شام به جا‏‏ی‏‏ اشک، خون ‏‏گر‏‏یه کند! چه اینکه در زیارت ناحیۀ مقدسه می خوانیم: ‏

فلا ندبنّک صباحاً و مساءً و لا بَکیّن علیک بدل الدّموعِ دماً حسرةً علیک و تأسفاً و تحسّراً علی ما دهاک و تلهّفاً حتّی اموت بلوعة المعاب و غصةِ الاکتیاب. 26‎[25]‎

‏... زیرا امام زین العابدین: ... ‏انا بن من قتل صبراً‏ ...‏27‎[26]‎‏ ‏

‏هم از این روست که برابر روایات مأثوره از‏‏ ‏‏آدم تا خاتم و از جن و انس گرفته تا فرشتگان زمین و‏‏ ‏‏آسمان و مرغان هوا و وحوش صحرا و ماهیان دریا و... برا‏‏ی‏‏ مظلومی او ‏‏گر‏‏یه کردند. ‏


کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 195

‏3. نفس ‏‏گ‏‏ریه سؤال برانگیز است‏

‏گرچه در اندیشۀ‏‏ پیشو‏‏ایان معصوم گریه بر ‏‏ ‏‏سید مظلومان و برپا‏‏یی‏‏ مجالس عزاداری در  سوگ اسو‏‏ۀ‏‏ پاکان نه برا‏‏ی‏‏ اجر و پاداش اخرو‏‏ی‏‏ و نه به لحاظ جنبه ها‏‏ی‏‏ عاطفی فقط، بلکه از آن روی یک ضرورت جدی است که گریه کردن و اشک ریختن، خود یک حربۀ مؤثر و جنگ سر‏‏دی‏‏ است علیه ستم و مقاومتی است در برابر ستمگران و حق ستیزان و طغیان علیه حکومتهای باطل و وسیلۀ مؤثری است در بیداری خفتگان و ایجاد حالت انبعاث و برآشفتگی در مردم و تحریک و تجهیز علیه ظالمان و اولیاء شیطان در هر عصر و ارض و مهمتر موجد سؤال در اذهان جستجوگر و کنجکاو. ‏

‏چه اینکه قبل و بعد از فاجعۀ جانگداز عاشورا، نخست خود معصومین(ع) از این ‏‏حر‏‏به بهره جسته و از این وسیله استفاده کرد‏‏ه اند‏‏. فی المثل، حضرت صدیقه طاهره، فاطمه زهرا - سلام الله علیها - در دفاع از حریم ولایت، به منظور در جریان قرار دادن خلافت در مدار اصلی آن و تثبیت موضع امامت و افشا‏‏ی‏‏ چهر‏‏ۀ‏‏ تزویر و نفاق و جلوگیر‏‏ی‏‏ از انحراف سیاسی امت، از همین ابزار استفاده می کند و از حربۀ اشک در مبارزه با انحراف و تدلیس بویژه پس از رحلت ‏‏پیا‏‏مبر بهره می جوید، چون نفس گریه سؤال برانگیز است. ‏

‏بدین معنی که روزها دست حسنین را می گرفت و در مدخل ورود‏‏ی‏‏ مدینه، همان جا‏‏یی‏‏ که بعدها به‏‏ «‏‏بیت الاحزان» معروف گردید، زیر سایه درختی می نشست و گریه می کرد!... وقتی عابران و مسافران از‏‏ ‏‏آن نقطه تردد می کردند و این صحنه را مشاهده می نمودند که دخت نبی گرامی اسلام اشک می ریزد و از موضوعی رنج می برد و اینچنین اندوهگین است و ‏‏گر‏‏یه می کند، به یاد سخن ‏‏پیا‏‏مبر ا‏‏کر‏‏م می افتادند که فرموده بود: ‏

‏ ‏فاطمة‏ ‏بَضعة منّی، من سرّها فقد سرّنی و من ساءها فقد ساءنی، فاطمة اعزّ الناس علّی28‎[27]‎

‏ ‏انّ الله لیغضب لغضب فاطمةَ و یرضٰی لرضاها‏.‏29‎[28]‎

‏و لذا سؤا‏‏ل‏‏ می کردند دخت نبوّت از چه رو‏‏ی‏‏ این چنین ناراحت است و گریه می کند؟ فاطمه(س) در پاسخ، در عین گریه با سخنان کوبنده و‏‏ ‏‏آتشین خود مردم را متوجه رهبری صحیح و امامت بر حق می کرد، خیانتها و شگردهای منافقانۀ فرصت طلب های مزوّر را افشا و ماجرای تلخ غصب خلافت و مظلومیت علی(ع) را مطرح و سخنان ‏‏پیا‏‏مبر را دربار‏‏ۀ‏‏ ولایت و وصایت و جانشینی بلافصل امیرالمؤمنین(ع) را بازگو می نمود و با احتجاج و ‏

کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 196
‏است‏‏دلال حقایقی را برملا می ساخت، و از این رهگذر، بذر نور و بیداری و دشمن شناسی در اندیشه و اذهان فریب خورد‏‏گا‏‏ن و نامتمیزان و بی خبران می پاشید. ‏

‏معاذالله که کسی توهم کند اشکها‏‏ی‏‏ فاطمه صدیقه تصّنعی بود! ولی حضرتش وقتی از فرط اندوه و تأ‏‏لم‏‏ بخواهد گریه کند و اشک بریزد، تنها در ‏‏گو‏‏شۀ منزل نمی ‏‏گر‏‏ید و‏‏ ‏‏آن اشکهای صادقانه را دور از چشم دیگران فرو نمی چکاند. چرا؟ تا اشکها‏‏ی‏‏ او نیز همچون قبر مخفیش و دیگر وصایای شگفتش در اذهان جستجو‏‏گر‏‏ و حق جو، سؤال برا‏‏نگیز‏‏ ‏‏گر‏‏دد. ‏

‏دشمنان فاطمه هم وقتی پی به میزان تأثیر این حربه علیه خود و مطامع شیطانی شان برده بودند سرانجام، شبانه درخت را قطع کردند تا شدت ‏‏گر‏‏مای خورشید از این پس ما‏‏نع‏‏ ورود مجدد فاطمه در‏‏ ‏‏آن موضع شود! و جالب آنکه خود امیرالمؤمنین(ع) با نظر به تأثیر شگرف و عمیق این شیوه مبارز‏‏ۀ‏‏ زهرای مرضیه علیه تزویر‏‏گر‏‏ان حق ستیز، به ایجاد سایبانی ا‏‏قدا‏‏م می کند. ‏

‏پس از واقعۀ عاشورا نیز امام زین العابدین(ع) از همین حربه در رساندن پیام خون شهیدان کربلا و تداوم راه پدر بزرگوارش حضرت ابی عبدالله استفاده می کند. بدین معنی که بعد از ماجرای جگرخراش کربلا، پس از بازگشت از سفر اسارت به مدینه، تحت مراقبت شدید پلیسی قرار می گیرد و چون نمی تواند بطور رسمی سخنرانی کند و یا مردم به راحتی نمی توانند با امام(ع) در ارتباط باشند امام چهارم(ع) برا‏‏ی‏‏ احیا و نشر معارف دین در قالب دعا ایفای نقش می کند، و برا‏‏ی‏‏ آنکه راه پدر را دنبال و در تحقق آرمان او ساعی باشد و افکار عمومی را متو‏‏جه‏‏ جنایات امویان نماید و خاطره کربلا را همواره در دلها زنده و جاوید نگه دارد و از خطر مسخ و تحریف نهضت حضرت سیدالشهدا ‏‏صیا‏‏نت نماید و از تبلیغات سوء جلو‏‏گیر‏‏ی کند و در ابلاغ و ترویج ‏‏پیام ‏‏عاشوراییان بکوشد، در قالب گریه و اشک به رسالت و مبارزه اش ادامه می دهد و به تکلیف خود در شکل نوینی عمل می کند. ‏

‏برخورد حضرت با قضایا در مواقع گوناگون و اشک ریختن و گریستن امام در مواضع حساس به گونه ای بود که برای هر بیننده سؤال برانگیز می شد و امام(ع) با همان حالت در مقام پاسخ گفتن، آنچه لازم بود بیان می داشت. مثلاً در کوچه و بازار راه می رفت، ناگهان می دید قصابی مشغول ذبح گوسفند است... سؤال می کرد آیا به گوسفند آب دادید؟ وقتی جواب می شنید آری یابن رسول الله، من مسلمانم، ‏انا لا نذبح حیواناً الا نسقیه قبلاً ولو قلیلاً‏. امام(ع) اشکش جاری می شد!... در پاسخ به این سؤال که چرا اشک می ریزید و از چه ‏

کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 197
‏روی گریه می کنید؟ می فرمود: ‏لقد ذبح ابو عبدالله ذبیحاً عطشاناً‏... کم کم مردم دور حضرت جمع می شدند... آنگاه امام(ع) شروع می کرد (تا سر رسیدن عمال حکومت برای تفرّق جمعیت) به شرح کوتاه ماجرای کربلا و ابلاغ پیام سالار شهیدان... ‏فیبکون الناس لبکائه(ع‏)...‏30‎[29]‎

‏همینط‏‏و‏‏ر در سفر حج یا سفرهای دیگر هنگام مشاهد‏‏ۀ‏‏ نهر‏‏ ‏‏آبی و یا برخورد با شخص غریب، دیدن و شنیدن مر‏‏گ‏‏ غریبی، ماجراها‏‏یی‏‏ که خود در کربلا به چشم دیده بود برایش تداعی می شد و اشک می ریخت و می فرمود: ‏لقد قتل ابوعبدالله غریباً جائعاً عطشاناً و بقی ثلاثة ایام بلاغسل و کفن‏. و یا می فرمود: پدرم به من فرمود: ‏بلغ سلامی الی شیعتی و قل ان ابوک قتل غریباً فاندبونی...31‎[30]‎‏ ‏

‏و یا هنگام مشاهده طفل شیرخوار‏‏ی‏‏ ‏‏گر‏‏یه می کرد و... می فرمود: برادری داشتم به نام علی اصغر‏‏،‏‏ طفل شیرخواره بود... آنگاه شروع می کرد از تشنگی و نحو‏‏ۀ‏‏ شهادت او در فاجعه خونین ‏‏کر‏‏بلا برای مردم مطالبی بیان کردن!‏

‏و یا وقتی برای آن حضرت آب و غذا می آوردند مدّتی اشک می ریخت، گاه اتّفاق می افتاد از فرط حزن و اشک، از آب و غذا استفاده نمی کرد! به حضرت می گفتند می ترسیم با چنین حالی از بین بروی! می فرمود: هرگاه خاطرات آن روز (عاشورا) را به یاد می آورم که: ‏قتل ابن رسول الله جائعاً عطشاناً... ‏دیگر نمی توانم از شدت تأثّر و اندوه از طعام استفاده کنم. ‏

‏و یا وقتی می خواست وضو بگیرد، لَختی به آب وضو خیره می شد و ‏‏گر‏‏یه می کرد... و مطالبی بیان می داشت.‏32‎[31]‎

‏امام معصوم که از جملۀ «ساسة العباد‏‏»‏33‎[32]‎‏ خداست با آن دید هوشمندانه و واقع بینانه می‏‏ ‏‏دانست که با ‏‏گر‏‏ییدن و ‏‏گر‏‏یاندن، برا‏‏ی‏‏ مردم سؤال ایجاد می شود و... ‏

‏از این روی امام زین العابدین(ع) پس از واقعۀ عاشورا و شهادت حضرت ابا عبدالله به مدت ‏‏34‏‏ سال با دو سلا‏‏ح‏‏ «اشک و دعا»‏34‎[33]‎‏ که هریک عاملی مؤثر و حربه ای کاری در مصاف با باطل بود به مبارزه اش ادامه می دهد و از‏‏ ‏‏آن دو حربه با عالیترین شیوه در تبلیغ دین و‏‏ پیشبر‏‏د نهضت و هدف الهیش بهره می جوید و سرانجام دشمن چون وجود حضرتش را غیر ‏‏قا‏‏بل تحمل احساس می کند او را به شهادت می رساند. ‏


کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 198

‏4‏‏. ضرورت چاشنی عاطفه در بقا و تداوم حیات مکتب‏

‏در پاسخ به این سؤال که چرا در پایان سخنرانیها یا پای منابر ذکر مصایب اهل بیت(ع) بویژه سیدالشهدا می شود و اساساً ضرورت یا ‏‏حسن‏‏ این کار (روضه خواندن و...) چیست؟ استاد شهید مطهری(ره) در پاسخ می فرماید: ‏

‏«اگر بناست مکتب امام حسین(ع) یا ائمه(ع) و خلاصه مکتب اهلبیت(ع) احیا شود ‏‏ (‏‏و استمرار یابد‏‏)‏‏ ذکر مصائب ولو به اشاره لازم است و این دستوری است از ائمه (دین که به ما رسیده‏‏)‏‏ و فلسفه ای دارد و‏‏ ‏‏آن اینکه هر مکتبی ا‏‏گر‏‏ چاشنی ای از عاطفه نداشته باشد و ‏‏صر‏‏فاً مکتب و فلسفه و فکر باشد، آنقدرها در روحها نفوذ و شانس بقا ندارد... چاشنی عاطفه به آن حرارت می دهد، معنا و فلسفۀ مکتب را روشن می کند، به آن مکتب منطق می دهد و‏‏ ‏‏آن را منطقی می کند. ‏

‏بدون شک مکتب امام حسین منطق و فلسفه دارد، درسها دارد که باید‏‏ ‏‏آموخت، ولی ا‏‏گر ‏‏ما دائماً این مکتب را صرفاً به صورت یک مکتب فکری باز‏‏گو‏‏ کنیم حرارت و جوشش آن ‏‏گر‏‏فته می شود و کهنه می ‏‏گر‏‏دد. این نظر بسیار بزر‏‏گ‏‏ و عمیقانه ای بود و یک دوراندیشی فوق العاده عجیب و معصومانه ای بوده که ائمه(ع) به ما توصیه کردند که این چاشنی را شما از دست ندهید...، این چاشنی عاطفه را حفظ و نگهداری کنیم».‏35‎[34]‎‏ ‏

‏بنابراین روضه خواندن و ذکر مصائب اهل بیت(ع) برای حفظ مکتب امام حسین و تداوم و نشر‏‏ ‏‏آن یک ضرورت است و تاکنون هم با همین روضه ها و منبرها و ذکر مصیبتها و دامن زدن به جنبه های عاطفی و ادامۀ سنت قدیم سو‏‏گو‏‏اری و عزادار‏‏ی‏‏ کردنها برا‏‏ی‏‏ سرور شهیدان، اسلام ناب حفظ شده است. ‏

‏امام خمینی: روضه سیدالشهدا، برا‏‏ی‏‏ حفظ مکتب سیدالشهداست، آن کسانی که می ‏‏گو‏‏یند روضۀ سیدالشهدا را نخوانید اصلاً نمی فهمند مکتب سیدالشهدا چه بو‏‏ده‏‏ و نمی دانند یعنی چه. نمی دانند این ‏‏گر‏‏یه ها و این روضه ها حفظ کرده مکتب را... الآن هزار و چهارصد سال است که با این منبرها، با این روضه ها و با این مصیبتها و با این سینه زنی ها، ما را حفظ کرده اند، تا حالا آورد‏‏ه اند ‏‏اسلام را... هر مکتبی تا پایش سینه زن نباشد، تا پایش ‏‏گر‏‏یه کن نباشد، تا پایش توی سر و سینه زدن نباشد، حفظ نمی شود... آن گُلی است که هی آب به آن می دهند زنده نگه داشته، این ‏‏گر‏‏یه ها... و این ذکر مصیبتها زنده نگه داشته مکتب سیدالشهدا را... این یک متینگ و فریادی است برای احیا‏‏ی‏‏ مکتب سیدالشهدا... همین ‏

کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 199
‏گریه ها نگه داشته این مکتب را تا اینجا. ‏36‎[35]‎

‏براستی نهضت ابی عبدالله به برکت برپایی همین مجالس روضه ها و گریه ها توانست از پیچ و خم قرون و اعصار عبور کند و موانع عدیده را پشت سر گذارد و تاکنون فراموش نشود و به کانونی الهام بخش تبدیل و بدین وسیله اسلام در قالب اصلیش پر جاذبه تر از همیشه حفظ گردد و همواره مشتاقان و شیفتگان تشنۀ جدیدی را به سمت خود کشاند. ‏

‏مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای: ‏

«قیام عاشورا اگر قرار است در تاریخ بماند، ممکن بود به وسیلۀ منطق و سینه به سینه و گزارش خبر از بین برود یا ضعیف شود، مگر در یک صورت و آن اینکه پیوند عاطفی قوی میان نسلهای بعد و آن حادثه بوجود آید. این پیوند عاطفی یک کار لازم بود برای اینکه این حادثه بماند... در آن جاهایی که این کار انجام نشده، عظمت مصیبت باقی نمانده، برای مثال شهادت حمزۀ سیدالشهدا حادثه ای بود که حضرت پیغمبر به خاطر آن گریه کردند، ولی الآن کدامیک از شما می توانید این حادثه را نقل کنید که مستمع به گریه بیفتد؟ مگر اینکه مسأله را روی مصیبت کربلا بیاورید، این به خاطر این است که مسأله خوانده نشده، گفته نشده و تکرار نشده است. مصیبتهای ائمه دیگر نیز همینطور است بخصوص که باز  در مصیبتهای ائمه دیگر گریه و نوحه خوانی مربوط به حادثۀ امام حسین است، والا برای شهادت حضرت باقر(ع)چنین چیزی نیست... در مورد ائمه دیگر چنین چیزی نیست و این فقط مربوط به حضرت سیدالشهداست با آن همه تأکید و توصیه، علتش هم این است که خواسته اند این حادثه ای را که در تاریخ می توانسته نقشی تعیین کننده داشته باشد با رابطۀ عاطفی و با پیوندهای عاطفی قوی به کانالهای تاریخ وصل کنند.37‎[36]‎

‏ ‏

‏5. حسین(ع) مکتب عملی اسلام را تأسیس کرد‏

‏واقعۀ شگفت و شورانگیز عاشورا، تجلّی برجسته ترین و زیباترین جلوۀ توحید عملی، عینّیت ایمان، تحقّق رضا و تسلیم در پیشگاه با عظمت حضرت باری، نمایشگاه صبر و ایثار و از خودگذشتگی، مروت و فتوت و جوانمردی، رشادت و شهامت و قاطعیت، وفا، پاکبازی و مردانگی، حق گرایی و حقیقت خواهی، ثبات قدم و استقامت، شجاعت، عزّت و استغنا، شرافت و کرامت نفس، آزادگی و عدالتخواهی و... بود که طی نصف روز یا چند ساعت بیشتر در عاشورای محرم 61 هجری و یا پس از آن در طول سفر به ظاهر اسارت ‏

کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 200
‏اهلبیت(ع) که در واقع سفر «رسالت‏‏» ‏‏ی برا‏‏ی‏‏ پیام آوران خون شهیدان کربلا بود در منظر و مشهد عام در نمایشگاه تاریخ ارائه و به نمایش ‏‏گذ‏‏اشته شده بود. ‏

‏با برپایی محافل عزاداری در هر سال و تبیین و تشریح این نکات آموزنده و مواضع عبرت ارزنده باید نسلهای آنی در جریان قرار گیرند و این درسها را بیاموزند و به عنوان یک حقیقت در متن زندگی فردی و خانوادگی و حیات اجتماعی خود متجلی سازند و به مصداق حدیث امام صادق(ع) که فرمود: ‏کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم‏،‏38‎[37]‎‏ به بی خبران نشان دهند. و با این شیوه باید این حادثه به عنوان شورانگیزترین حماسه درس آموز در تاریخ، همواره زنده بماند. ‏

‏ ‏

‏6‏‏.واقعۀ عاشورا نمونۀعملی قیامهای اسلامی والگوی کامل جنبشهای توحیدی و بهترین سرمشق مبارز‏‏ۀ‏‏ پیروز در مصاف با رهروان طریق باطل است. ‏

‏نبرد پیروز عاشورا ارائه یک مشی عملی است که مهمترین پیام آن به انسانهای آزاده در هر عصر و در هر نقطه از ارض آن است که: اگر می توانی با برخورد و پیکار همه جانبه با طاغوت و انحراف، باطل را در اشکال گوناگون آن محو و حق را در مدار اصلیش قرار ده وگرنه با سلاح خون تا مرز شهادت مقاومت کن که عمل به تکلیف، وظیفه ای سنگین و رسالتی خطیر و قطعی است و در هر دو صورت، انتخاب، انتخاب ‏«احدی الحسنیین»‏ است. ‏

‏امام خمینی: (محرم‏‏)‏‏ ماهی (است‏‏)‏‏ که امام مسلمین، راه مبارزه با ستمکاران تاریخ را به ما آموخت - ماهی که به نسلها در طول تاریخ راه ‏‏پیر‏‏وزی بر سر نیزه را آموخت.‏39‎[38]‎

‏سیدالشهدا - سلام الله علیه - به همه آموخت که در مقابل ظلم و ستم و حکومت جائر چه باید کرد. سیدالشهدا(ع) با این فداکار‏‏ی‏‏ علاوه بر شکست یزید و اتباع یزید، در طول تاریخ آموخت به همه که راه همین است، از قلت عدد نترسید... افراد ممکن است کم باشند، لکن در کیفیت، توانا باشند و سرافراز‏40‎[39]‎‏ .‏

‏..‏‏. تکلیف ماها را حضرت سیدالشهدا معلوم کرده است.‏41‎[40]‎‏ ‏

‏حضرت سیدالشهدا با کار خودش به ما تعلیم کرد که در میدان، وضع چه جور باشد و در خارج میدان، وضع چه جور باشد و باید‏‏ ‏‏آنها‏‏یی‏‏ که اهل مبارزه مسلحانه هستند چه جور مبارزه کنند و باید‏‏ ‏‏آنها‏‏یی‏‏ که در پشت جبهه هستند چطور تبلیغ بکنند، کیفیت مبارزه را ‏

کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 201
‏کیفیت اینکه مبارزه بین یک جمعیت کم با جمعیت زیاد باید چطور باشد، کیفیت اینکه  قیام در مقابل یک حکومت قلدری که همه جا را در دست دارد با یک عد‏‏ۀ‏‏ معدود باید چطور باشد. اینها چیزها‏‏یی‏‏ است که حضرت سیدالشهدا به ملت آموخته است.‏42‎[41]‎

‏نهضت بی نظیر حسین(ع) همچون بر‏‏قی‏‏ است درخشنده در ظلمت کامل حاکمیت استبداد که احیا‏‏ی‏‏ خاطره و تجدید هر سالۀ آن، بهترین دستاویز و بهانه است برای تشکیل اجتماعات و تشکلهای مردمی و مناسب ترین نقطه برای ‏‏گر‏‏دآوردن انسانهای آزاده و حق طلب. ‏

‏امام خمینی: سید مظلومان یک وسیله فراهم کرد برای ملت که بدون اینکه زحمت باشد برای ملت، مردم مجتمع اند.‏43‎[42]‎

‏مجلس عزا نه برای این است که ‏‏گر‏‏یه بکنند برا‏‏ی‏‏ سیدالشهدا و اجر ببرند، البته این هم هست... بلکه مهم آن جنبۀ سیاسی است که ائمه ما در‏‏ ‏‏صدر اسلام نقشه اش را کشیده اند که تا آخر باشد و‏‏ ‏‏آن، این اجتماع تحت یک بیر‏‏ق‏‏ و یک ایده است و هیچ چیز نمی تواند این کار را به مقداری که عزا‏‏ی‏‏ حضرت سیدالشهدا در او تأئیر دارد تأثیر بکند.‏44‎[43]‎

‏ماه محرم ماهی است که مردم آماد‏‏ه اند ‏‏برا‏‏ی‏‏ شنیدن مطالب حق.‏45‎[44]‎

‏تجمع مردم در مراکز سوگواری و شرکت در مجالس و محافل عزاداری، بهترین پایگاه برای نشر افکار بلند سالار شهیدان و ابلاغ پیام خون عاشوراییان و نشر معارف دین و تعالیم عالیۀ اسلام و اعلان طرفداری از حق و وفاداری به آن و ابراز نفرت و انزجار از طاغوتیان و تصریح به بیزار‏‏ی‏‏ از مشی و تفکر یزید‏‏ی‏‏ است. ‏

‏گر‏‏دهما‏‏یی‏‏ در مجالس عزا و نوحه و گریه بر مظلومیت سیدالشهدا و یاران و اهلبیت پاکباختۀ او، در میان سکوت و سکون و رکود و در شرایط سلط‏‏ۀ‏‏ استبداد و خفقان خود حرکتی توفنده و فریاد‏‏ ‏‏رسا‏‏یی‏‏ است بر سر ستمگران و اعلان جهادی است در راه حق و عدالت و‏‏ ‏‏آزادگی و زنده کردن و حاکم نمودن ارزشهای عالی انسانی و الهی همان مفاهیم  کهنگی ناپذیر و فراموش ناشدنی ای که جا داشت خون حسین بن علی(ع) و شریف ترین انسانهای همدل و همراه، برای احیا و اجرا و تحقق آنها ریخته شود. ‏

‏امام خمینی: کارشناسان دشمن و نظریه پردازانی که ملتفت مسائل بوده و درحال ملل مسلمان بویژه ملت شیعه مطالعه کرده بودند و به ماهیت عزاداری سالار شهیدان ‏‏پی ‏‏برده ‏

کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 202
‏بودند، فهمیدند که تا این مجالس و نوحه سرایی های حماسی و روشنگر بر سید مظلومان است و تا آن افشاگری و روشنگری و رسوا کردن ظالم است نمی توانند به مقاصد پلیدشان برسند. ما را عقب زده و تمام مخازن ما را به چپاول بردند... آنها از همین ‏‏گر‏‏یه ها و روضه ها می ترسند، این نکته ای است که جوانها و نوجوانان ما که بیشتر مورد نظر دشمنان اند باید دریابند و به رمز‏‏ ‏‏آن ‏‏پی‏‏ برند. چون ‏‏گر‏‏یه بر مظلوم در حقیقت فریاد علیه ظالم است.‏46‎[45]‎

‏و همین است رمز احیای هر سالۀ آن که باید این رخداد عظیم حساب شده در تاریخ با همۀ ابعاد و جوانیش به عنوان بهترین و کاملترین الگوی عملی و ‏‏نمونۀ‏‏ عالی قیا‏‏م‏‏های رهایی بخش اسلامی برای آزادمردان حق طلب، بویژه آزاد‏‏گا‏‏ن جهان اسلام، در امتداد تاریخ بماند و هر سال خاطر‏‏ۀ ‏‏آن تجدید و بهتر و بیشتر و روشن تر از ‏‏گذ‏‏شته معر‏‏فی‏‏ ‏‏گر‏‏دد. ‏

‏امام خمینی: زنده نگه داشتن عاشورا، یک مسأله بسیار مهم سیاسی عبادی است - ملت بزر‏‏گ‏‏ ما باید خاطر‏‏ۀ‏‏ عاشورا را با موازین اسلامی، هرچه شکوهمندتر حفظ نماید - مجالس بزر‏‏گد‏‏اشت سید مظلومان و سرور‏‏ ‏‏آزاد‏‏گا‏‏ن، که مجالس غلبۀ سپاه عقل بر جهل و عدل بر ظلم، و امانت بر خیانت، ‏‏و‏‏ حکومت اسلامی بر حکومت طاغوت است، هرچه باشکوهتر و فشرده تر برپا شود و بیر‏‏ق‏‏های خونین عاشورا به علامت حلول روز انتقام مظلوم از ظالم، هرچه بیشتر افراشته شود.‏47‎[46]‎

‏بلاشک انقلاب اسلامی ما از همان آغاز، چه در پیدایش و چه در ادامه، متأثر از قیام ابی عبدالله و نقش‏‏ ‏‏آ‏‏فر‏‏ینان همراه آن مقتداست. ‏

‏و روشن است که نهضت ابی عبدالله الحسین(ع) به برکت برپا‏‏یی‏‏ همین مجالس ر‏‏و‏‏ضه ها و ‏‏گر‏‏یه ها و اشکهای پاک و ‏‏بی ‏‏ریا از پیچ و خم و موانع اعصار و قرون، ‏‏گذ‏‏شته و بحمدالله تاکنون تداوم و استمرار یا‏‏فته‏‏ است و تحقیقاً انقلاب اسلامی ما به قول معمار بزر‏‏گ‏‏ انقلاب، امام خمینی: ‏

‏«تابع و شعاعی است از آن نهضت.‏48‎[47]‎‏ و در جای دیگر می فرماید: انقلاب اسلامی ایران، پرتوی از عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن است.‏49‎[48]‎‏ و اگر این مجالس وعظ و خطابه و عزاداری و اجتماعات سو‏‏گو‏‏اری نبود، کشور ما ‏‏پیر‏‏وز نمی شد.‏50‎[49]‎

‏ما باید همه متوجه این معنا باشیم که اگر قیام حضرت سیدالشهدا - سلام الله علیه - نبود، امروز هم ما نمی توانستیم‏‏ پیر‏‏وز بشویم.‏51‎[50]‎

‏و در جای دیگر می فرماید: «شما ‏‏گمان‏‏ نکنید که اگر این مجالس عزا... و این ‏

کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 203
‏دستجات سینه زنی و نوحه سرا‏‏یی‏‏ نبود، 15 خرداد ‏‏پیش‏‏ می آمد... و اگر (روشنفکران‏‏)‏‏ بفهمند و بفهمانند که مسأله چه هست و این عزاداری برای چیست و این ‏‏گر‏‏یه برا‏‏ی‏‏ چه اینقدر ارج پیدا کرده و اجر پیش خدا دارد... و اگر روشنفکران ما فهمیده باشند که... این مجالس (ذکر‏‏)‏‏ مصیبت، جنبۀ سیاسی و اجتماعیش چیست، نمی گویند که برا‏‏ی‏‏ چه این کار را بکنیم... تمام روشنفکر‏‏ها‏‏ و تمام غربزده ها و تمام قدرتمندها اگر جمع بشوند نمی توانند یک 15 خرداد ایجاد کنند... ملت ما قدر این مجالس را بدانند... اگر بعد سیاسی آن را اینها (روشنفکران‏‏)‏‏ بفهمند همان غربزده ها هم مجلس بپا و عزاداری می کنند!  انقلاب ما انفجار نور بود.‏52‎[51]‎‏ ملت ما یکدفعه یک انقلابی کرد و یک انفجاری درش حاصل شد که نظیر‏‏ ‏‏آن در هیچ جا نبود... این انفجار به برکت همین مجالسی (بود‏‏)‏‏ که همه کشور را... دور هم جمع می کرد. ما یک ملتی هستیم که با همین گریه ها یک قدرت دو هزار و پانصد ساله را از‏‏ ‏‏بین بردیم.‏53‎[52]‎

‏لبیک گویان به ندا‏‏ی‏‏ آزادیبخش سرور‏‏ ‏‏آزادگان در ادامۀ نهضت خونین کربلا‏‏ ‏‏و تعقیب هدف حضرت ابی عبدالله(ع)، با الهام و بهره جستن از مفاهیم بلند عاشورا و در‏‏س ‏‏آموزی از آن آموز‏‏گا‏‏ران بزر‏‏گ‏‏ و تداعی الگوها در اذهان و اندیشه ها و وجدانها‏‏ی‏‏ بیدا‏‏ر،‏‏ توانستند حماسه های مکرر، خلق و گامها‏‏یی‏‏ بزرگ در تحقق آرمان جهانی حضرت حسین بردارند. ‏

‏امام خمینی: دستور  آموزندۀ ‏«کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»‏ باید سرمشق امت اسلامی باشد. قیام همگانی در هر روز و در هر سرزمین عاشورا قیام عدالتخواهان با عددی قلیل و ایمانی و عشقی بزرگ در مقابل ستمگران کاخ نشین و مستکبران غارتگر بود، و دستور آن است که این برنامه سرلوحۀ زندگی امت در هر روز و در هر سرزمین باشد. روزهایی که بر ما گذشت عاشورای مکرر بود و میدانها و خیابانها و کوی و برزنهایی که خون فرزندان اسلام در آن ریخت، کربلای مکرر و این دستور آموزنده تکلیفی است و مژده ای. تکلیف از آن جهت که مستضعفان اگرچه با عده ای قلیل علیه مستکبران گرچه با ساز و برگ مجهز و قدرت شیطانی عظیم، مأمورند چونان سرور شهیدان قیام کنند. و مژده که شهیدان ما را در شمار شهیدان کربلا قرار داده است، و مژده که شهادت رمز پیروزی است. 17 شهریور، مکرّر عاشورا و میدان شهدا مکرر کربلا و شهدای کربلا و مخالفان ملت ما مکرر یزید و وابستگان او هستند... اکنون وقت آن است که ما که وارثان این خونها هستیم و بازماندگان جوانان و شهدای به خون خفته هستیم، از پای ننشینیم تا فداکاری آنان ‏

کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 204
‏را به ثمر برسانیم و با ارادۀ مصمم و مشت محکم بقایای رژیم ستمکار و توطئه گران جیره خوار شرق و غرب را در زیر پای شهدای فضیلت دفن کنیم.‏54‎[53]‎

‏از امام خمینی، مقتدای بسیجیان عاشق گرفته تا نوجوان سیزده ساله، بسیجی همچون شهید محمد حسین فهمیده که با تأسی از حضرت قاسم در دفاع از ارزشهای مکتبی و تحقق آرمان بلند رهبرش به کمر نارنجک می بندد و به جنگ تانک دشمن می رود و امام رهبرش می خواند: ‏

‏رهبر ما آن طفل دوازده ساله ای است که با قلب کوچک خود، که ارزشش از صدها زبان و قلم ما بزرگتر است، با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید.‏55‎[54]‎

‏و تا جوانان پرشور و مخلصی که علی اکبر(ع) را الگو قرار داده و تا تشکیل گردان حبیب در کبودر آهنگ همدان به نام پیر 90 ساله میدان دار عاشورای عشق، حبیب بن مظاهر و تا مادران و خواهران و زنان زینب گونه ای که امام به وجود آنان افتخار می کند، چه در دوران انقلاب و چه پس از آن، بویژه در هشت سال دفاع مقدس در جبهه و پشت جبهه افتخار آفریدند و حماسه ها خلق کردند و ایفای نقش نمودند... همه و همه تربیت یافتگان مکتب انسان ساز عاشورایند. ‏

‏امام خمینی: ملت ما از طفل شش ماهه تا پیرمرد هشتاد ساله را در راه خدا فدا کرد و این اقتدا به بزرگمرد تاریخ حضرت سیدالشهدا - سلام الله علیه - است.‏56‎[55]‎

‏الآن هم می بینید که در جبهه ها وقتی که نشان می دهند آنها را، همه با عشق امام حسین(ع) است که دارند جبهه ها را گرم نگه می دارند.‏57‎[56]‎

‏در این مجالس عزا و سوگواری و نوحه سرایی برای سید مظلومان... اینطور ساخته جوانانی را که می روند در جبهه ها و شهادت را می خواهند و افتخار به شهادت می کنند، و اگر شهادت نصیبشان نشود متأثر می شوند و آنطور مادران را می سازد که جوانهای خودشان را از دست می دهند (و باز هم مقاوم ایستاده اند...)این مجالس عزای سیدالشهداست که می سازد این جمعیت را اینطور.‏58‎[57]‎

‏ما مفتخریم که بانوان و زنان... در صحنه های فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند... و آنان که توان جنگ دارند در آموزش نظامی... و آنان که توان جنگ ندارند در خدمت پشت ‏

کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 205
‏جبهه به نحو ارزشمندی... اشتغال دارند و ما مکرر دیدیم که زنان بزر‏‏گو‏‏اری زینب ‏‏گونه‏‏ فریاد می زنند که ‏‏فر‏‏زندان خود را از دست داده و در راه خدای تعالی و اسلام عزیز از همه چیز خود ‏‏گذ‏‏شته و مفتخرند به این امر و می دانند‏‏ ‏‏آنچه به دست آورده اند بالاتر از جنات نعیم است چه رسد به متاع ناچیز دنیا.‏59‎[58]‎

‏همان بانوان و مادرانی که از دیرباز با در‏‏ ‏‏آغوش کشیدن فرزندانشان در مجالس عزای حسینی شرکت می کردند و ‏‏فر‏‏زندان خود را در دامن پاک و پر‏‏ ‏‏مهرشان نشانده و در سو‏‏گ‏‏ سید مظلومان عالم اشک می ریختند و‏‏ ‏‏آن اشکها قاطی شیر، در کام فرزندا‏‏ن‏‏شان ریخته می شد. ‏

‏تو ‏‏گویی‏‏ آن قطرات اشک نمی از یم غیرت حسینی و یا شبنمی از عشقی بود که با وجود فرزندانشان عجین می شد و یا فروغی از مهر تابان محبوب دل عارفان و سید شهیدان عشق، که در نهانخانه دل نوباو‏‏گا‏‏ن پرتوافکن می ‏‏گر‏‏دید و بدین سان روح حسینی در کالبد ما دمیده و خون حسین در ر‏‏گ‏‏هامان به جوش می آمد. ‏

‏امام خمینی: این خون سیدالشهدا است که خونهای همۀ ملتهای اسلام را به جوش می آورد.‏60‎[59]‎‏ ‏

‏ ‏

‏7. رمز بقای مکتب حسین‏

‏برپا‏‏یی‏‏ مراسم عزای سالار شهیدان علاوه بر‏‏ ‏‏آثار و نتایج ارزشمند دیگر خود بهترین وسیله برای حفظ مکتب امام حسین(ع) است. ‏

‏امام خمینی: سیدالشهدا را کشتند: اسلام ترقیش بیشتر شد. شهادت حضرت سیدالشهدا مکتب را زنده کرد. سیدالشهدا - سلام الله علیه - با همه اصحاب و عشیره اش ‏‏قتل‏‏ عام شدند، لکن مکتبشان را جلو بردند.‏61‎[60]‎

‏چه اینکه اصل فلسفۀ شهادت آن حضرت و یارانش در نهایت برای حفظ اسلام بود ... و اشک ریختن و ارادت ورزیدن از سر‏‏ ‏‏آ‏‏گا‏‏هی یکی از مناسب ترین طرق لبیک اجابت به ‏‏فر‏‏یاد استنصار و استغاثه و مظلومیت اوست. ‏

‏امام خمینی: ‏‏گر‏‏یه کردن بر عزای امام حسین، زنده نگه داشتن نهضت است و زنده نگهداشتن همین معنا که یک جمعیت‏‏ کمی‏‏ در مقابل یک امپراتوری بزر‏‏گ‏‏ ایستاد، دستور است. منتهی باید (تو‏‏جه‏‏ داشت که ‏‏گر‏‏یه کردن و‏‏)‏‏ سینه زدن هم محتوا داشته باشد.‏62‎[61]‎

‏این شیو‏‏ۀ‏‏ مستمر و این سنت پسندیده سبب می شو‏‏د‏‏ تا مکتب حسین زنده و جاوید ‏

کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 206
‏بماند و‏‏ ‏‏آن نداهای شیرین و حماسی و‏‏ ‏‏آن فریادهای روح نواز و رهایی بخش سیدالاحرار که ‏‏فر‏‏مود: ‏

 - الموت اولی من رکوب العار... 

 - ان لم یستقم دین محمد بقتلی فیاسیوف خذینی

 - ان الحیوة عقیدة و جهاد

 - خطّ الموت علی ولد آدم... 

 - الاترون الی الحق لایعمل به والی الباطل لا یتناها عنه... 

 - انّی لا اری الموت الاالسعادة والحیوة مع الظالمین الاّبرما... 

 - ایها الناس من رأی سلطاناً جائرأ... 

‎ ‎‏در مقابل 30 هزار انبوه سپاه یزید‏‏ی‏‏: ‏

 - الا و ان الدعی یابن الدعی قدرکزنی بین اثنتین، بین الذله و السله هیهات منا الذله

‏ در ‏‏گود‏‏ی قتلگاه، در واپسین دم حیات فیزیکی: ‏

‏ - ‏یا شیعة آل ابی سفیان ان لم یکن لکم دین و کنتم لاتخافون المعاد فکونوا احراراً فی دنیاکم.63‎[62]‎

‏و کلماتی نورانی و رهنمودها‏‏یی‏‏ آسمانی از این دست باید به عنوان ره توشۀ مبارزات آزاد‏‏گا‏‏ن در مواجهه با کژی و ستم برای همیشه زنده بماند و این نوع تربیت در ‏‏پیر‏‏وانش به وجود‏‏ ‏‏آمد و پرتوی از روح نستوه حسین در امت بزر‏‏گ‏‏ اسلام دمیده شود تا جهان اسلام در جهالت و بی خبری و خمودی نمانند و همواره چشمشان باز باشد تا بخشهای تلخ تاریخ صدر اسلام در زند‏‏گی‏‏ سیاسی و حیات اجتماعی مسلمین تکرار نشود. ‏

‏8. ‏‏گر‏‏یه بر مصایب و مظلومیت حضرت سیدالشهدا و اهلبیت(ع) علاوه بر‏‏ ‏‏آثار و برکات ارزشمند ‏‏فر‏‏اوان دنیوی، مطابق احادیث و روایات متعدد، دارای اجر و ثواب و فضیلت ‏‏بی‏‏شمار اخرو‏‏ی‏‏ نیز هست. ‏

 محدّث نوری‏: برابر آنچه که از اخبار و روایات استفاده می شود، اقامۀ مجلس عزای حسین و ‏‏گر‏‏یه کردن و ‏‏گر‏‏یاندن از اسباب تقرب و مغفرت و سلامتی در قیامت و عیش در بهشت بوده و از عبادات محسوب می ‏‏گر‏‏دد و بذل مال و خدمتگزاری در این رابطه، علاوه بر اجر بزر‏‏گ‏‏ و ثواب اخرو‏‏ی‏‏، در این دنیا نیز مایۀ برکات و خیرات غیر قابل شمارش در جان و مال و اولاد می باشد. (لؤلؤ و مرجا‏‏ن‏‏، ص 3‏‏)‏


کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 207
‏به نمونه ها‏‏یی ‏‏ از‏‏ ‏‏آن دسته روایات در ذیل اشاره می گردد: ‏

‏ ‏قال رسول الله(ص): یا فاطمه! کلّ عینٍ باکیةٌ یوم القیامه الاّعینٌ بکت علی مصاب الحسین فانّها ضاحکة مستبشرة بنعم الجنّة.‏ (بحار الانوار، ج ‏‏44‏‏، ص 293‏‏)‏

‏ ‏قال الصادق(ع): ما من احدٍ قال فی الحسین(ع) شعراً فبکی وابکی به الاّ اوجب الله له الجنّه و غفرله. ‏(رجال شیخ طوسی، ص 289‏‏)‏‏. ‏

‎ ‎عن  الصادق(ع): لکلّ شئی ثواب الاّ الدمعة فینا.‏ (جامع احادیث الشیعه، ج 12، ص 548). ‏

‎ ‎‏امام خمینی: گریه کردن بر شهید، زنده نگه داشتن نهضت است. اینکه در روایت هست که اگر کسی گریه کند یا بگریاند یا به صورت گریه کننده خود را در‏‏ ‏‏آورد جزایش بهشت است... این پاداش بزرگ حتی برای کسی که به خود صورت حزن بدهد (در واقع‏‏)‏‏  این نهضت امام حسین را دارد حفظ می کند. (ر.ک: صحیفه امام ، ج 10 ص 312- 314‏‏)‏

‏ امام خمینی: اینکه در روایات ما بر یک قطره اشک برای مظلوم کربلا‏‏ ‏‏آنقدر ارزش  قائلند حتی برای تباکی (به صورت گریه درآوردن‏‏)‏‏ نه از باب این است که سید مظلو‏‏مان‏‏ احتیاج به این کار دارد و نه این است که فقط برای ثواب بردن شما و مسلمین باشد، گرچه همه ثوابها هست، لکن چرا این ثوابها برا‏‏ی‏‏ این مجالس عزا آنقدر عظیم قرار داده شده و چرا خداوند برای اشک و حتی یک قطره اشک و حتی تباکی آنقدر ثواب داده است؟ کم کم این مسأله از دید سیاسیش معلوم می شود که چرا این همه ثواب داده شده، علاوه بر‏‏ ‏‏آن امور عبادی و روحانی یک مسأله مهم سیاسی در‏‏ ‏‏کار‏‏ ‏‏بوده است. (ر.ک: صحیفه امام ، ج‏‏ 16‏‏، ص 343- 344‏‏)‏‏ پرواضح است که آن همه پاداش عظیم و ثوابهای شگفت به خاطر جنبه ها‏‏ی‏‏ سیاسی مسأله و روشن نگاه داشتن مشعل حق و هدایت و فراخوانی به نور و ایمان و الهام گیری ‏‏ا‏‏ز عملکرد پاکان و زنده نگه  داشتن حماسه ها‏‏ی‏‏ جاوید آنان و فهمیدن فضایل و احیای امر امامان معصوم - صلوات الله علیهم اجمعین - است. ‏

‏علقمه: امام باقر‏‏(ع)‏‏ دستور می داد حتماً در روز عاشورا مصائب سیدالشهدا برا‏‏ی‏‏ مردم خوانده شود و بر‏‏ ‏‏آن حضرت ‏‏گر‏‏یه کنند... آن حضرت در منزل خود مجلس عزا برپا می کرد و امر می فرمود مؤمنین به هم تسلیت بگویند و می فرمود: من ضمانت می کنم ثواب دو هزار حج و دو هزار عمره و دو هزار غزوه را برای آنها. ‏

‏عرض کردم: چگونه به هم تسلیت بگویند؟‏


کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 208
قال(ع): اَعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسین(ع) و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدی من آل محمد - علیهم السلام. 

‏اینجا دیگر ‏‏گر‏‏یه به انگیزۀ ‏‏گر‏‏یه و زار‏‏ی‏‏ و جنبه ها‏‏ی‏‏ عاطفی و دلسوزی و تشفی دل و اجر و ثواب اخروی و... نیست، بلکه برا‏‏ی‏‏ خونخواهی و «طلب ثار‏‏» ‏‏و یار‏‏ی‏‏ دادن حسین و نصرت حق و شرکت در حزب حسینی و اعلان تنفر و بیزاری از یزید و یزیدیان و رهروان راه باطل و سفلگان فضیلت کش است و نیز تصمیم بر رهروی در راه نورانی امام حسین(ع) و تعقیب هدف او و تحقق آرمانها‏‏ی‏‏ والای او و تداوم نهضت در ادامه خط خونین کربلا یعنی سرمشقی که معلم بزرگ انسانیت با مرکب خونش نوشته، تا انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج)، و خلاصه اشک مقدس و ‏‏گر‏‏یه با معرفت و هدفدار است. ‏

‏و این همان ‏‏گر‏‏یه و عزاداری است که اسلام را تاکنون حفظ کرده و در این عصر طاغوت را شکسته و به حیات ننگین استبداد 2500 ساله قلدران خاتمه داده و سبب وحشت استکبار جهانی و ارتجاع منطقه گردیده و موجب ‏‏پیدا‏‏یش توفان انقلاب و در هشت سال دفاع مقدس عامل بسیج نیروها در برابر متجاوزان و دفاع جانانه شد. ‏

‏این همان ‏‏گریۀ‏‏ غیرت زا‏‏یی‏‏ است که به تمام دشمنان این مکتب در طول تاریخ و به اربابان و متولیان ایسم ایسمهای استعماری و تفکرات و اندیشه های باطل و انحرافی و التقاطی و سراب ‏‏گونۀ‏‏ فریبکار، «نه‏‏» ‏‏گفته و امروز هم به جهانخواران و استعمار‏‏گر‏‏ان و غارت‏‏گر‏‏ان بین المللی و در رأس همه امریکای شیطان بزرگ نه می گوید و امت را مهیای قیام برای حفظ دین خدا و صیانت از اصو‏‏ل‏‏ اخلاقی و فضایل انسانی و ارزشها‏‏ی‏‏ الهی در کره خاکی زمین بویژه در سرزمینهای اسلامی می کند. ‏

‏این همان ‏‏گریۀ‏‏ حرارت بخش و شجاعت‏‏ ‏‏آور و تحرک زا و هیجان بخشی است که ملل مستضعف را به جنبش در تغییر سرنوشتشان وا می دارد. ‏

‏ امام خمینی: ... گریه کردن بر عزای امام حسین(ع) زنده نگه داشتن نهضت است ‏«کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا»‏ دستور است به اینکه هر روز و در هر جا باید همان نهضت ادامه یابد... هر روز باید در هرجا این «نه» محفوظ بماند و این مجالسی که هست مجالسی است که دنبال همین است که این «نه» را محفوظ بدارد. (ر.ک: صحیفه امام ، ج 10، ص 312- 314)‏


کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 209
‏ نتیجه: ‏

‏پس سر اهتمام و ترغیب و تشویق ائمه - علیهم السلام - در زنده نگه داشتن نام حسین و حماسۀ جاوید او، تنها ‏‏گر‏‏یه کردن و اشک ریختن به منظور جلب ثواب اخرو‏‏ی‏‏ یا به خاطر تشفّی دل و نظر به جنبه های عاطفی آن نبود، ‏‏گر‏‏چه این هم در جا‏‏ی‏‏ خود ممدوح و به نوبۀ خود یک ضرورت است، همچنانکه اشاره رفت. ‏

‏سفارش امامان معصوم به پاسداشت خاطر‏‏ۀ‏‏ قیام ابی عبدالله در هر سال از‏‏ ‏‏آن روست که واقعۀ عظیم عاشورا باید به صورت یک فکر و ایده، یک عقید‏‏ۀ‏‏ پاک و یک درس مبارزه با ظلم تشریح شود و در اند‏‏یشه‏‏ ها جا بیفتد و باقی بماند و شعله ای از‏‏ ‏‏آن مشعل هدایت در افکار شنوندگان و خوانند‏‏گان‏‏ تاریخ آن، نسل به نسل پرتو افکند و به اندیشه های خمود و افسرده و بی تفاوت حرارت و ‏‏گر‏‏می و جهت ببخشد و به حرکت و مبارزه علیه ستمگران وا دارد. ‏

‏ تردید‏‏ی‏‏ نیست که ‏‏گر‏‏یه کردن و اشک ریختن و سیه پوشیدن و سینه زدن و پول خرج  کردن در برپا‏‏یی‏‏ مجالس سو‏‏گو‏‏ار‏‏ی‏‏ و ذکر مصائب سالار شهیدان، روح حماسی در انسان پدید می آورد و مکتب حیاتبخش و‏‏ ‏‏آرمانها‏‏ی‏‏ بلند و هدف مقدس او را زنده تر کرده و اعتلا می بخشد. ‏

‏اگرچه باید تو‏‏جه‏‏ داشت که اساساً اشک ریختن هم باید در مسیر هماهنگی با روح و هدف کسی که اشک برای او ریخته می شود باشد... پر‏‏ ‏‏واضح است که اگر ابعاد ‏‏گوناگون‏‏ شخصیت امام حسین(ع) در روح ما تأثیر نگذارد‏‏ ‏‏آن اشک ارزشی نخواهد داشت. اشکی ارزشمند است که هماهنگ با راه و ایده و هدف و‏‏ ‏‏آرمان حسین(ع) و‏‏ پیر‏‏وی از او باشد. ‏

‏گر‏‏چه بر‏‏ ‏‏آ‏‏گا‏‏هان از دلداد‏‏گا‏‏ن سیدالشهدا فر‏‏ض‏‏ است که مراتب باشند تا خرافات و اعمال خلاف شرع و عقل و منطق و خلاف عرف و سیر‏‏ۀ‏‏ عقلا و مغایر با دین در مراسم عزاداری راه پیدا نکند... که در‏‏ ‏‏آن صورت نه تنها در ارایه درسهای آموزند‏‏ۀ‏‏ عاشورا و احیای هدف حسین(ع) نقشی نخواهد داشت، بلکه این خود، عامل خمود و رکود و بی اثر ساختن نتایج با برکت آن است... بویژه امروز که دشمنان اسلام و اهل بیت(ع) مترصد ضربه زدن و نقاط ضعف را به رخ کشیدن و مفاهیم بلند عاشورا را از محتوا تهی ساختن و اصل نهضت الهام بخش امام عاشورا را زیر سؤال برده اند. که اینگونه حرکات اگر هدایت شده از جانب دشمنان آ‏‏گا‏‏ه نباشد بی تردید ناشی از دوستیهای بدون معرفت است که ضربه و ‏

کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 210
‏خسارت آن کمتر از تلاشهای مذبوحانۀ دشمن نیست. ‏

‏بنابراین باید توجه داشت که برپا‏‏یی‏‏ جلسات و مراسم سو‏‏گو‏‏اری و اشک ریختن و پول خرج کردن و ابراز احساسات و از وقت و ما‏‏ل‏‏ خود مایه ‏‏گذ‏‏اشتن، زمانی ممدوح و مطلوب و قابل ستایش است که نمایشگر حماسۀ‏‎[4]‎‏ حسینی و بخشهای نورانی و‏‏ ‏‏آموزند‏‏ۀ‏‏ تاریخ کربلا و در نهایت فراهم آورند‏‏ۀ‏‏ موجبات تحقق آرمان حسین بن علی(ع) باشد. ‏


کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 211
‏پاورقیها:‏

کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 212

  • * . امام خمینی: انقلاب اسلامی ایران، پرتوی از عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن است.3
  • * . به کتاب تاریخچه عزاداری حسینی مراجعه شود.
  • ** . به بحارالانوار، ج 44، مراجعه شود.
  • 1. نهج البلاغه / خ 2-12
  • 4 . فصلنامه حضور / شماره 13 / ص 26
  • 5 . ر.ک: صحیفه امام  / ج 20 / 196- 197
  • 6 . ر.ک: همان
  • 7 . ر.ک: همان
  • 8 . کلمات قصار / امام خمینی / ص151
  • 9 . همان / ص151
  • 10 . همان / 152
  • 11 . همان / 97
  • 12 . سورۀ ابراهیم / 24
  • 13 . اشاره است به حدیثی از امیرالمؤمنین(ع)
  • 14 . اشاره است به سخنی از حضرت زینب(س)
  • 15 . اشاره است به جمله ای از امام خمینی.
  • 16 . تبیان / دفتر سوّم / ص 8.
  • 17 . بحارالانوار
  • 18 . بحارالانوار / ج 44 / ص 245
  • 19 . همان / ص 223 به بعد
  • 20 . مقتل مقرّم
  • 21 . بقره / 30
  • 22 . بحارالانوار / ج 46 / ص 109
  • 23 . جامع احادیث الشیعه / ج 12 / ص 556
  • 24 . فرازهایی از زیارت عاشورا / مصباح المنیر ص 539 - 540
  • 25 . فرازهایی از زیارت عاشورا / مصباح المنیر ص 539 - 540
  • 26 . بحارالانوار / ج 101 / ص 239
  • 27 . حماسۀ کربلا / ص394
  • 28 . بحارالانوار / ج 43 / ص 23
  • 29 . همان / ص 19
  • 30 . همان
  • 31 . همان
  • 32 . همان
  • 33 . فرازی از زیارت جامعه کبیره
  • 34 . قال رسول الله: الدعا سلاح المؤمن. قال امیرالمؤمنین: ... و سلاحه البکاء
  • 35 . سیری در سیره نبوی / ص 58
  • 36 . ر.ک: صحیفه امام  / ج 8 / ص 525- 528
  • 37 . مصایب امام حسین / حاج شیخ جعفر شوشتری ص13 و 14
  • 38 . میزان الحکمه / ج 5 / ص 241
  • 39 . کلمات قصار / ص 57
  • 40 . ر.ک: صحیفه امام  / ج 17 / ص 52- 53
  • 41 . ر.ک: همان / ص 53- 55
  • 42 . ر.ک: همان / ص 52- 53
  • 43 . ر.ک: همان
  • 44 . ر.ک: همان / ج 16 / ص 344- 346
  • 45 . کلمات قصار / ص 59
  • 46 . ر.ک: صحیفه امام  / ج 10 / ص 314- 315
  • 47 . کلمات قصار / ص 58
  • 48 . ر.ک: صحیفه امام  / ج 16 / ص 516- 517
  • 49 . کلمات قصار / ص 58
  • 50 . ر.ک: صحیفه امام  / ج 17 / ص 52- 53
  • 51 . ر.ک: همان
  • 52 . ر.ک: همان
  • 53 . ر.ک: صحیفه امام  / ج 16 / ص 343- 344
  • 54 . تبیان / دفتر سوّم / ص60
  • 55 . کلمات قصار / ص61
  • 56 . ر.ک: صحیفه امام  / ج 17 / ص 52- 53
  • 57 . تبیان / دفتر سوّم / 61
  • 58 . ر.ک: صحیفه امام  / ج 17 / ص 52- 53
  • 59 . آخرین پیام / ص 9
  • 60 . کلمات قصار / ص 57
  • 61 . همان / ص 58
  • 62 . همان / ص 59
  • 63 . سخنان حسین بن علی از مدینه تا کربلا