مجله خردسال 128 صفحه 23

گفتم: «من یک عروسک می­خواهم.» مامان گفت: «چی گفتی؟» گفتم: «چلوکباب می­خواهم.» بابا گفت: «چی گفتی؟» گفتم: «می­خواهم برم سینما.» برادرم گفت: «چی گفتی؟» گفتم: «دیشب خواب بودم. یک هیولا که شاخ خیلی خیلی تیزی داشت، به اتاقم آمد و مرا خورد.» مامان و بابا و برادرم از جا پریدند و گفتند: «وای... بعد چی شد؟»

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 128صفحه 23