مجله خردسال 129 صفحه 8

فرشتهها پنجره باز بود. یک پروانه­ی کوچولو پر زد و آمد توی اتاق. به دایی عباس گفتم: «نگاه کن! یک پروانه آمده توی اتاق.» پروانه چرخید و چرخید و روی عکس امام نشست. بالهایش را بست و همان جا ماند. دایی گفت: «نگاه کن! پروانه برای امام، خبر بهار را آورده!» پروانه عکس امام را بوسید و از پنجره پر زد و رفت.

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 129صفحه 8