زمین گسترده کربلا

‏ ‏

زمین گسترۀ کربلا

‏ ‏

 حجةالاسلام دکتر عبد الکریم بی آزار شیرازی

‏دیری نپایید که انقلاب کربلا از عراق به سایر نقاط زمین سریان یافت. ابتدا به شام و بعد مدینه و مکه و یمن و‏‏ ‏‏آنگاه از شرق به بلا‏‏د‏‏ خراسان و سمرقند، افغانستان، هند و پاکستان و سواحل چین، اندونزی، مالزی، فیلیپین و... و از مغرب به مصر‏‏، ‏‏سودان، مغرب  و اندلس و... و خون امام حسین(ع) و خاندان و یارانش به مردم سایر کشورها تزریق ‏‏گر‏‏دید. ‏

‏امام حسین(ع) و تفسیر آیة: ‏مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسِ َفَکاَنَّماَ قَتَلَ النّْاسَ جَمیعاً‏ - کسی که شخص بی گناهی را بکشد گویی همه انسانها را کشته است. ‏

‏قتل امام حسین(ع) یکی از‏‏ ‏‏پنج قتل مظلومانۀ تاریخ است که نه تنها دل شیعه و سنی  بلکه قلوب همۀ انسانها را به درد‏‏ ‏‏آورده است. این پنج قتل عبارت اند ا‏‏ز: ‏

‏ا. قتل هابیل توسط اول ظالم تاریخ، قابیل. وی برادر باتقوا‏‏ی‏‏ خود را مظلومانه ‏‏به‏‏ قتل رساند، و اول کسی بود که بنای قتل و ظلم را ‏‏گذ‏‏اشت. ‏

‏2. ‏‏قتل‏‏ ناقۀ صالح توسط «قیدار‏‏» ‏‏که در ‏‏قر‏‏آن از وی به ‏‏«‏‏اشقی الاولین‏‏» ‏‏تعبیر شده است. ‏

‏3. قتل حضرت یحیی«ع‏‏» ‏‏توسط حاکم روم که برا‏‏ی‏‏ خو‏‏شایند ‏‏زنی رقاصه سر‏‏ ‏‏آن معصوم را برید. ‏

‏4. قتل حضرت علی(ع) توسط عبدالرحمن بن ملجم که او نیز به خاطر زنی آن مولای متقیان را به ‏‏قتل‏‏ رساند. و به «اشقی الآخرین‏‏» ‏‏موصوف گردید. ‏


کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 54
‏5‏‏. قتل امام حسین(ع) به دستور یزید بن معاویه. ‏

‏در زیارت عاشورا یزیدبن معاویه با چهار ‏‏قاتل‏‏ ظالم فوق مورد لعن واقع شده است: ‏

اللهم خُصّ انتَ اوّل ظالمٍ باللعن منی و ابدأ به اوَلاً ثم الثانی و الثالث و الرابع. اللهم العن یزید خامساً. 

‏شیخ طوسی - رضوان الله علیه - که این زیارت را در کتاب دعای خود‏‏ ‏‏آورده می فرماید: «مراد از اوّل، اولین قاتل و ظالم - قابیل - و منظور از ثانی، قیدار پی کننده نا‏‏قه‏‏، و منظور  از ‏‏ثا‏‏لث‏‏، ‏‏حاکم روم قاتل حضرت یحیی(ع) و مقصود از رابع، عبدالرحمن بن ملجم قاتل حضرت امیر‏‏(ع)‏‏ است».‏‎[1]‎

‏آری شهادت امام حسین(ع) دل همه ملل عالم را به درد‏‏ ‏‏آورده و همه را در سو‏‏گ‏‏ خود نشانده است. امام خمینی(ره) در این باره می فرمایند: ‏

‏شما در کجا سراغ دارید که یک ملتی اینطور هماهنگ بشود؟ اینها را در تمام کشورها‏‏ی‏‏ اسلامی و ملتهای اسلامی سیدالشهدا در روز تاسوعا و عاشورا هماهنگ کرده است. بروید هندوستان همین بساط، بروید پاکستان همین بساط، بروید اندونزی همین  بساط، بروید عراق همین بساط، بروید افغانستان، هرجا بروید همین بساط. ‏‎[2]‎

‏ ‏

‏احیای سرزمینهای اسلامی با خون حسینی‏

وَ لٰا َتحْسَبَنَّ الّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللهِ اَمْواتاً بل احیاءٌ عندَ رَبِّهِمْ یُرزَقون‏. ‏

‏رمز بقای ممالک اسلامی قضیۀ سیدالشهداست. سیدالشهدا - سلام الله علیه - با عمل  خود اسلام را بیمه کرد. اگر‏‏ ‏‏چه کشته شد، لکن امویان را شکست داد. اگر ما بخواهیم مملکتمان حفظ شود و یک مملکت مستقل و‏‏ ‏‏آزاد داشته باشیم، باید این رمز را حفظ  بکنیم. این مجالس سو‏‏گو‏‏اری در طول تاریخ با دستور ائمه(ع) برپا بوده است... حضرت باقر - سلام الله علیه - وصیت کردند که ده سال، کسانی را در «منا‏‏» ‏‏اجیر کنند تا برایشان ‏‏گر‏‏یه کنند. این ‏‏چه‏‏ مبارزه ای است؟ حضرت با‏‏قر(ع)‏‏ چه احتیاج به ‏‏گر‏‏یه داشت؟ آن هم در‏‏ «‏‏منا‏‏»‏‏  و ایام حج؟ این سوگوار‏‏ی ‏‏ظالم را منهدم و مظلوم را ‏‏قوی‏‏ می کند». ‏‎[3]‎

‏محمد عبدالله عنان، مورخ بزر‏‏گ‏‏ اهل سنت می نویسد: ‏

‏«‏‏بنی امیه بر اهل بیت پیامبر که صاحبان شرعی خلافت بودند، خروج نمودند و با  وسایلی که غالباً غیر‏‏ ‏‏شرافتمندانه و غیرعادلانه بود، خلافت را از‏‏ ‏‏آن خود کردند. و در حق ‏

کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 55
‏اهل بیت و شیعیان مرتکب شنیع ترین جرایم شدند. حسین بن علی(ع) را درسال 61 هجری  در کربلا شهید کردند و کشتن جمعی از فرزندان و برادران از دردناکترین ستمها‏‏یی‏‏ است که در حق اهل بیت اعمال شده است. ‏

‏شیعیان و اصحاب اهل بیت از این حوادث برای رسوا ساختن سیاست بنی امیه سود  بسیار بردند و هیبت خلافت از این رهگذر دچار‏‏ ‏‏آسیب فراوان گردید، آنچنان آسیبی که دیگر هر‏‏گز‏‏ نتوانست قد راست کند. شیعیا‏‏ن‏‏ برا‏‏ی‏‏ انتشار دعوت خویش از‏‏ ‏‏جنبه های عاطفی  این حوادث بهره های بسیار بردند. همچنین توانستند همه عناصری را که از خاندان اموی کینه به دل داشتند، گرد خود جمع کنند. شهادت علی بن ابیطالب(ع) و سپس شهادت فرزندانش، در‏‏ ‏‏آغاز قرن دوم به همه جا ریشه دوانده و بارور شده بود. شیعه توانست در  همه جا بخصوص در عراق و خراسان آشکار شود و چند انقلاب محلی را رهبری کند. این  انقلابها همه در سیل خون غرقه شدند، ولی سرکوبی ها آتش مبارزه را تیزتر می کرد و خونریز‏‏ی‏‏ عطش انتقام را بیشتر می نمود». ‏‎[4]‎

‏ ‏

‏تزریق خون کربلا توسط کاروان اسرا به مردم شهرهای عراق، شام و حجاز‏

‏اهل بیت عصمت و طهارت(ع) از جریان حادثۀ دلخراش کربلا برای بیداری و‏‏ ‏‏آگاهی مردم نسبت به ظلم و بیداد بنی امیه به بهترین وجه استفاده کردند و به هر سرزمینی که رسیدند خون حسینی را به مردم تزریق کردند. ‏

‏ ‏

‏کوفه، ‏‏کربلای 2‏‏ ‏

‏امام سجاد(ع) در جمع اسرا و سرهای شهدا از کربلا به کوفه حرکت داده شد. چون خبر آمدن لشکر به مردم رسید، برای استقبال از شهر بیرون رفتند، و همین که چشمشان به سرهای شهدا و محمل های اسرا افتاد غوغا و افغان بپا شد. همه های های می گریستند و  بعضی از مخالفان از کردۀ خود پشیمان شده وبی قراری می کردند، امام زین العابدین(ع) فرمود چه شده که لشکریان از کشته شدن پدر و برادران و خویشان ما می گریند؟ پس کدام جماعت آنان را کشته اند؟ چون سرها و اسرا را به مجلس ابن زیاد بردند، ابن زیاد با دیدن سر امام حسین(ع) لرزه بر دستهایش افتاد و رو به زینب کبری(س)، دختر علی ابن ابیطالب کرد و گفت: چگونه دیدی کار خدا را در حق برادر و خانوادۀ خویش؟ زینب گفت: ‏ما‏ ‏

کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 56
رَأیْتُ إلاّ جَمیلاً..‏ جز نیکویی چیزی ندیدم: ‏

پنداشت ستمگر که ستم با ما کرد  بر گردن او بماند و بر ما گذشت

‏ ابن زیاد متوجه امام سجاد(ع) شد و پرسید: این کیست؟ گفتند: علی بن الحسین است. ابن زیاد ‏‏گفت‏‏: من شنیدم که خدای، علی بن الحسین را بکشت. گفتند: او علی اکبر بود. امام سجاد(ع) فرمود: به خدای که او کسی خواهد بود که در روز رستاخیز از تو مطالبۀ خون و‏‏ی‏‏ کند. ابن زیاد عصبانی شد و ‏‏گفت‏‏: او را ببرید و گردن بزنید!‏

‏زینب(س) برخاست و ‏‏گفت‏‏: هنوز از کشتن اهل بیت پیامبر سیر نگشتی؟ اگر می خواهی او را بکشی ابتدا باید مرا به قتل برسانی. ‏

‏امام سجاد(ع) ‏‏گفت‏‏: ای پسر زیاد! تو مرا از کشتن می ترسانی؟ نمی دانی که ما شهادت را عین کرامت الهی می دانیم!‏

ما را قتال دشمن بد کیش عادتست  با اهل بغی حرب نمودن سعادتست

تهدید ما چرا به شهادت کند کسی  حقا که آرزوی دل ما شهادتست

‏ابن زیاد که از ‏‏گفتگو ‏‏با اسرا شکست خورد، به ملازمان خود گفت: مرا از گفتگو با این جماعت خلا‏‏ص‏‏ کنید. و به این ترتیب بعد از سرزمین کربلا‏‏ی‏‏ یک، شهر کوفه، کربلا‏‏ی‏‏ دو بود که سخت د‏‏گرگو‏‏ن شد و در تسخیر نهضت حسینی در‏‏ ‏‏آمد. ‏

‏ ‏

‏حران، کربلای 3‏

‏چند روز بعد، ابن زیاد، وسیلۀ سفر اسرا را به شام فراهم ساخت. در این سفر، منزل به‏‏ ‏‏ منزل مردم سخت تحت تأثیر وا‏‏قع‏‏ شدند و به انقلاب عاشورا ‏‏پیو‏‏ستند. به عنوان نمونه، وقتی در مسیر شام به شهر حران  ‏‎[5]‎‏رسیدند، یحیی حرانی که همراه مردم به استقبال اسرا آمده بود، با دیدن سر امام حسین(ع) آنچنان تحت تأثیر واقع شد که لباس خود را با هزار درهم به امام زین العابدین(ع) اهدا کرد، و چون مورد تهدید لشکریان یزید قرار گرفت، تکبیرگویان بر صف قاتلان حمله کرد و با شمشیر خود پنج تن از‏‏ ‏‏آنان را بکشت و سرانجام به شهادت  رسید. و امروزه قبر او در دروازه حران به نام تربت یحیی شهید، زیارتگاه عام و خاص است  و ‏‏گو‏‏یند دعا در‏‏ ‏‏آن مستجاب می شود. و بدین ترتیب شهر حران، کربلای 3 گردید، و در  تسخیر امام حسین(ع) در آمد‏‎. ‎


کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 57

‏موصل، کربلای 3‏

‏چون لشکر به نزدیک موصل رسید، کسی را به نزد امیر موصل فرستادند که شهر را بیاراید و به استقبال بیرون آید. حاکم موصل عمادالدوله، اهل شهر را جمع کرد و به آنان گفت: هشیار باشید که در این قضیه همداستان نشوید! موصلیان برای لشکریان علوفه فرستادند و گفتند‏‏ ‏‏آمدن شما به شهر ما مصلحت نیست. ‏

‏لشکریان در خارج از شهر در منزلی فرود‏‏ ‏‏آمدند، و در‏‏ ‏‏آنجا سر امام حسین(ع) را بر سنگی نهادند. قطره ای خون از سر مبارک امام بر‏‏ ‏‏آن چکیده شد. همین قطره، آن سرزمین و نواحی آن را فتح کرد، بطور‏‏ی‏‏ که مردم هر سال از اطراف و نواحی جمح می شدند و به عزادار‏‏ی‏‏ می پرداختند و سپس در‏‏ ‏‏آنجا گنبد‏‏ی‏‏ ساختند و‏‏ ‏‏آن را «مشهد النقطه‏‏» ‏‏نام نهادند ‏‏ ‏‎[6]‎

‏ ‏

‏عرا‏‏ق در تسخیر خاندان حسینی‏

‏ بیداری مردم عراق با عبور اسرا و سرهای شهدا، اسناد جنایات بنی امیه از برابر دیدگان هزاران عراقی ‏‏قلو‏‏ب مردم را تسخیر کرد، و شهرهای عراق یکی پس از دیگری فتح و هر نقطه ای از‏‏ ‏‏آن زیارتگاه عام و خاص گردید، و به برکت امام علی(ع) شهر نجف و به برکت خون سیدالشهدا و یاران او، استان کربلا و به برکت دو نواد‏‏ۀ‏‏ امام حسین(ع) یعنی امام موسی کاظم(ع) و امام علی النقی(ع) شهر کاظمین و به برکت دو نواده دیگر‏‏ ‏‏آن حضرت امام تقی(ع) و امام حسن عسکر‏‏ی‏‏(ع) شهر سامرا پدید‏‏ ‏‏آمد و در سایر نقاط، شهر به شهر  مدفن و مشهد فرزندان ائمه به صورت حرم و زیارتگاه توسط مردم بنا گردید. ‏

‏ ‏

‏حلب، کربلای ‏‏5‏

‏کاروان اسرا و سرها‏‏ی‏‏ شهیدان در بلاد شام به شهر حلب رسید، و در‏‏ ‏‏آنجا توقف کرد. سر امام حسین(ع) را بر روی سنگی نهادند، قطره های خون باقیمانده از سر مبارک آن حضرت و نیز قبر یکی از فرزندان امام حسین(ع) که در اثنا‏‏ی‏‏ راه سقط شده بود، کربلای ‏‏5‏‏ را در این شهر پدید‏‏ ‏‏آورد. به طوری که در نقطه ای که قط‏‏رۀ‏‏ خون سیدالشهدا به رو‏‏ی ‏‏سنگ باقی مانده بود، مسجد بزرگی به نام «مسجد جامع النقطه» معروف به‏‏ «‏‏مشهد الحسین(ع)» بنا کردند و‏‏ ‏‏آن سنگ خون آلود تا به امروز در ضریحی شیشه ای نگاهداری می شود، که نویسنده از‏‏ ‏‏آن دیدن کرده است. ‏


کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 58
‏ساختمان سنگی مشهدالحسین که از بناهای زمان سیف الدوله حمدانی است اخیر‏‏اً‏‏ با همان سنگ به صورت بسیار جالبی بازسازی شده و مشتمل بر سالن کتابخانه، مسجد،حسینیه، حمام و اتاق زائران است. در نزدیکی مشهدالحسین، حرم باشکوه دیگر‏‏ی‏‏ است که به رو‏‏ی‏‏ قبر فرزند سقط شد‏‏ۀ‏‏ امام حسین(ع) بنا کرده اند. ‏

‏ ‏

‏«‏‏حما‏‏» ‏‏و «‏‏حمص» کربلای 6 و 7 ‏

‏در شهر «حما» لشکریان عراق، هدف تحقیر و توهین واقع شدند، بطوری که ‏‏نتوانستند شب را در آنجا بگذرانند و رهسپار شهر حمص شدند. ‏

‏خالدبن نشیط والی حمص که از قدرت خود اطمینان داشت با جمعی از امرا به استقبال لشکر عراق شتافت و آنان را به شهر دعوت کرد. ولی وقتی به شهر حمص رسیدند دروازه ها را بسته یافتند. فریاد جوانان حمص از فراز باروها به گوش می رسید که می گفتند: ‏

‏هرگز نخواهیم گذاشت کشندگان نسل رسول الله پای به این شهر بگذارند. خالد ناگزیر از لشکریان عراق معذرت خواست و به این ترتیب مردم این دو شهر شام نیز از یزیدیان تبریٰ جستند و به کربلا پیوستند .‏

‏ ‏

‏دمشق، کربلای 8‏

‏هر چند که یزیدیان شهر دمشق را برای ورود اسرا آذین بسته و جشن گرفته بودند، اما وقتی مردم سرهای شهدا و قیافه های معصوم اسرا را مشاهده کردند سخت منقلب و دگرگون شدند. و سخنان زینب کبری(س) خواهر امام حسین(ع) و امام سجاد – علیه السلام - در مجلس یزید و خطبۀ امام سجاد(ع) در نماز جمعۀ دمشق، یزید را رسوا و مغلوب ساخت، بطوری که مجبور شد این جنایت عظیم را از خود نفی و دیگران را متهم کند و ظاهراً به خواسته های اسرا عمل کند. و بالاخره بی تابی دختر چهار سالۀ سیدالشهدا(ع) برای پدر، همه را به گریه و شیون انداخت. گفته می شود، برای آرام کردن وی سر پدرش را برایش آوردند، و این دختر از نیمه شب تا سحر آنقدر گریه کرد که از دنیا رفت. به اهل بیت امام حسین(ع) اجازه دادند که در منزلی به عزاداری بپردازند. ‏

‏زنان شهر برای تسلیت حاضر می شدند، و اهل بیت امام حسین(ع) از این فرصت استفاده کردند و پیام عاشورا را از طریق عزاداری به گوش همۀ مردم شام رساندند و شام را ‏

کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 59
‏به کربلا‏‏یی‏‏ دیگر تبدیل کردند. ‏

ای اجل باز این چه غوغا در جهان انداختی          بار دیگر ماتمی در خاندان انداختی

              ‏ابر اندوهی برآوردی ز دریای بلا                        برق حسرت در زمین و آسمان انداختی

‏ مردم برای سر مبارک امام حسین(ع) جایگاهی در کنار مسجد اموی بنا کردند؛‏‏ ‏‏جا‏‏یی ‏‏که سر حضرت یحیی(ع) سند جنایت حاکم روم زیارتگاه عام و خاص بود. و نیز در نقاط مختلف دمشق مقام ها‏‏یی‏‏ برای سیده زینب، سیده رقیه، سیده ام کلثوم و قبور شهدا‏‏ی‏‏ کربلا ساخته اند. ‏

‏ ‏

‏سر امام حسین(ع) ویحیی(ع) دوسند جنایت درشام‏

«وَ زکریا یحیی و عیسی و الیاس کل من الصالحین»‎[7]‎

‏از امام زین العابدین(ع)‏‏ ‏‏نقل کرده اند که در وقت توجه به کوفه به هیچ منزلی نرسیدیم و  کوچ نکردیم که امام حسین(ع) ذکر یحیی بن زکریا(ع) را نکرده باشد. یک روز فرمود: از خواری و بی اعتبار‏‏ی‏‏ دنیا یکی آن است که سر یحیی(ع) را برا‏‏ی‏‏ زن نابکاری از بنی اسرائیل‏‏ ‏‏به عنوان هدیه فرستادند. ‏‎[8]‎

‏در قامو‏‏س‏‏ کتاب مقد‏‏س‏‏ آمده که حضرت یحیی(ع)، هیرودیس فرمانروای روم را به علت ارتکاب عمل زنا توبیخ فرمود و‏‏ ‏‏آن زن زناکار چون چنین دید، دختر خود را به رقص در حضور هیرودیس ترغیب کرد. هیرودیس قسم یاد کرد که هر‏‏ ‏‏آنچه بطلبد به وی بدهد، و او سر یحیی را بر طبقی خواست. هیرودیس جلاد را امر کرد که سر‏‏ ‏‏آن ‏‏پیغمبر‏‏خدا را در زندان از تن جدا کند و به دختر بسپارد. ‏

‏ملاحسین کاشفی عالم بزر‏‏گ‏‏ حنفی در روضة الشهد‏‏ا‏‏ می نویسد: «در روز عرض اکبر دو بار مناد‏‏ی‏‏ ندا کند: نوبت اول که ای اهل محشر! دیدهها یگشایید و ببینید این بند‏‏ۀ‏‏ ما را که هر‏‏گز‏‏ ‏‏گنا‏‏ه نکرده و نیندیشیده است! مردمان، یحیی را ببینند که میگذرد و ‏‏گنا‏‏هکاران همه از خجالت سر در ‏‏پی‏‏ش افکنند. دیگر بار ندا زنند که ای اهل محشر! دیدهها فرو خوابانید‏‏؛ ‏‏هم مردان و هم زنا‏‏ن‏‏ که دختر رسول خدا می ‏‏گذ‏‏رد. علما ‏‏گفته‏‏ اند، حکمت در آنکه زنان چشم بر هم نهند، نه آن است که ایشان نامحرماند، بلکه سبب آن است که ‏‏فاطمه زهرا(س) به صفتی به عرصات درآید که هیچ کس را طاقت دیدن آن نباشد. دُراغه زهرآلود حسن بر دوش راست ‏‏پیرا‏‏هن خونآلود حسین بر دوش چپ و عمامۀ خونآلود علی به ‏

کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 60
‏دست ‏‏گر‏‏فته، روی به عرش آورد و چنان به درد بخروشد که ملائکه به ناله در‏‏ ‏‏آیند‏‏». ‏‏ ‏‎[9]‎

‏در‏‏ ‏‏کامل الزیارات ابن قولویه قمی از بزر‏‏گا‏‏ن علمای قرن چهارم هجری نیز روایات زیادی راجع به ‏‏گر‏‏یۀ آسمان و زمین بر شهادت امام حسین(ع) و یحیی بن زکریا آمده است. ‏‎[10]‎

‏ ‏

‏تزریق خون زینب(س) در سرزمین شام‏

‏اهل بیت عصمت و طهارت(ع) پس از یک سال اقامت در شهر دمشق، قلوب مردم شام را تسخیر کردند. یزید ناچار اسباب سفر‏‏ ‏‏آنان را فراهم کرد و به سوی مدینه روان ساخت. ‏

‏زینب کبری(س) خواهر امام حسین(ع) طی این یک سال آنقدر رنج و مرارت کشید که تمام قوای خود را از دست داد، و در این هنگام که کاروان حجاز، دمشق را ترک می ‏‏گفت‏‏، سخت رنجور و فرسوده شده بود. از این رو در یک فرسخی دمشق بیمار شد و پس از سه ر‏‏و‏‏ز بیماری در‏‏ گذ‏‏شت. ‏

‏گفته‏‏ می شود در راه باز‏‏گشت‏‏ به مدینه به این سرزمین رسید. شامگاهان به کنار نهری که از حاشیۀ دهکده ای می ‏‏گذ‏‏شت رسید، تنها بود، همانجا کنار نهر نشست و‏‏ ‏‏آنقدر ‏‏گر‏‏یه کرد که بیهوش در نهر‏‏ ‏‏آب فرو افتاد. آب ‏‏پیکر‏‏او را به دهانۀ نهر برد. باغبان که دید‏‏ ‏‏آب نهر، بند‏‏ ‏‏آمده بیلش را برداشت تا مانع را از دها‏‏نه‏‏ نهر کنار زند. اما برخلاف انتظار‏‏ ‏‏آب نهر خوناب شد. نا‏‏گها‏‏ن متوجه شد که آنچه راه نهر را بسته پیکر زنی بیهوش است. ‏

‏گفته‏‏ می شود: با‏‏غبا‏‏ن به جبران ‏‏گنا‏‏ه نادانستۀ خود باغ وسیع خود را به خواهر امام حسین(ع) هدیه کرد تا ‏‏پیکر‏‏ مقدسش را در‏‏ ‏‏آنجا به خاک بسپارند. این سرزمین که با خون زینب - علیهما سلام - به کربلا ‏‏پیو‏‏ست، اکنون به صورت شهری به نام «زینبیه‏‏» ‏‏در‏‏ ‏‏آمده و بار‏‏گا‏‏ه آن حضرت زیارتگاه مسلمانان است. و به این ترتیب خون بانوی کربلا به سرزمین شام تزریق گردید و این سرزمین را احیا کرد. ‏

‏ ‏

‏مدینه، کربلای 9‏

‏چون اهل مدینه خبر‏‏ ‏‏آمدن اهل بیت را شنیدند با ‏‏گر‏‏یه و سو‏‏گو‏‏اری به استقبال شتافتند و چون چشمشان به امام زین العابدین(ع) و سایر اهل بیت ‏‏پیا‏‏مبر افتاد، نعره ها کشیدند، ‏

کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 61

‏ ‏

‏گر‏‏یه ها کردند و به عرض تسلیت پرداختند. ‏

‏چون اهل بیت وارد مدینه شدند، یک راست به روضۀ مقدس ‏‏پیا‏‏مبر ا‏‏کر‏‏م(ص) رفتند و به آوای سوزناک فریاد برآوردند که: واجداه! واجداه! یتیمان خاندان توییم و غریبان دودمان تو! سوزان و گریان از غم فرزندان توییم! مظلومان صحرای کربلاییم. ‏

یا رسول الله برآر از روضه سر تا بنگری اهل بیت خویشتن را زار و غمناک وحزین

در بلای دشمنان دین گرفتار آمده             کس مبادا در جهان هرگز گرفتار اینچنین

‏ مراسم عزاداری پی در‏‏ پی‏‏ اهل بیت، مردم مدینه و مکه را سخت دگرگون و منقلب ساخت، بطوری که مردم سر از طاعت یزید برتافتند و زمینه را برای قیامی مردمی فراهم ساختند. ‏

‏ ‏

‏مکه، کربلای ‏‏10‏

‏چون جریان خون کربلا توسط امام سجاد(ع) و سایر اهل بیت به مکه رسید، عبدالله بن زبیر‏‏،‏‏ نخستین کسی بود که برا‏‏ی‏‏ مردم سخنرانی کرد، و مردم عراق و کوفه را قومی فرومایه و نابکار خواند که با خواهش و تمنا امام حسین(ع) را به کوفه دعوت کردند، اما وقتی به کربلا‏‏ ر‏‏سید، وعده ها و پیمانها‏‏ی‏‏ خود را شکستند و بر ضد او برخاستند و از او خواستند که به ابن زیاد نابکار تسلیم شود. ولی امام حسین(ع) مر‏‏گ‏‏ شرافتمندانه را بر ز‏‏ند‏‏گی ننگ‏‏ آ‏‏لوده ترجیح داد. ‏

‏به خدا ‏‏قسم‏‏، حسین بن علی روزهای خود را با روزه و شبهای خود را با نماز می ‏‏گذ‏‏رانید، در حالی که یزید بساط عیش و نوش ‏‏گستر‏‏ده بود. در عین حالا مردم پست کوفه وی را به خاک و خون کشیدند. ‏

‏عبدالله بن زبیر با این خطابه در میان مردم خشمناک از حادثۀ جانگداز کربلا، موقعیتی ‏‏پید‏‏ا کرد بطور‏‏ی‏‏ که مردم با و‏‏ی‏‏ بیعت کردند و با این بیعت قسمتی از خاک حجاز از حوز‏‏ۀ‏‏ تسلط یزید خارج ‏‏گر‏‏دید. ‏

‏این قیام برا‏‏ی‏‏ یزید سخت دردناک و ناراحت کننده بود. ابتدا جمعی از بزر‏‏گا‏‏ن مدینه را به شام دعوت کرد تا آنان را با پذیرا‏‏یی‏‏ و اهدای مال از عبدالله بن زبیر جدا سازد و قیام مردم مکه و مدینه را دچار تفرقه کند، ولی این جمع در باز‏‏گشت‏‏ از فسق و فجور یزید برای مردم سخن ‏‏گفتند‏‏: ‏


کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 62
‏عبدالله حنظله اعلام داشت که اگر مردم مدینه به من کمک نکنند من با ‏‏فر‏‏زندانم با حکومت یزید به جهاد خواهم پرداخت. مردم مدینه که دلشان از دست یزید لبریز از خون بود یکباره قیام نمودند و والی مدینه را از شهر بیرون کردند. ‏

‏عبدالله بن زبیر هم از فرصت استفاده کرد و فرماندار مکه را برکنار ساخت و یکباره منطقۀ حجاز از دست عما‏‏ل‏‏ یزید خارج شد. یزید، فرمان حکومت حجاز را برای «مسلم بن عقبه‏‏» ‏‏که در قتل و غارت بسیار بی باک بود، صادر کرد. مسلم بن عقبه با لشکر عظیم غرش کنان به سوی حجاز روانه شد، و در روز دوم ذیحجه سال 63 هجری جنگ میان لشکر شام و مردم مدینه آغاز شد. ‏

‏در‏‏ ا‏‏ین جنگ که از‏‏ ‏‏آغاز روز تا به هنگام نماز عصر خاتمه یافت، عبدالله بن حنظله و برادرش محمدبن ثابت و هشت پسرش و فضل بن عبا‏‏س‏‏ و محمدبن عبدالرحمن بن عوف به شهادت رسیدند. مسلم بن عقبه با نیرو‏‏ی‏‏ خود شهر مدینه را تصرف کرد و حرمت ‏‏پیا‏‏مبر(ص) را درهم شکست و تا سه روز مردم مدینه را قتل عام و غارت کرد و هزارا‏‏ن‏‏ تن از مردم بی سلا‏‏ح‏‏ را به شهادت رساند. ‏

‏ ‏

‏تجا‏‏وز به حرم‏

‏مسلم بن عقبه در ماه صفر ‏‏64‏‏ هجر‏‏ی‏‏ از مدینه به مکه حرکت کرد تا عبدالله بن زبیر را نیز از میان بردارد و یکباره به نهضت حجاز خاتمه دهد، ولی میان راه بیمار شد و به هلاکت رسید. بنا به فرمان یزید، ‏‏فر‏‏ماندهی سپاه به جانشینش «حصین بن تمیر‏‏» ‏‏وا‏‏گذ‏‏ار شد، حصین با لشکر‏‏ی‏‏ که داشت به مکه حمله کرد. عبدالله بن زبیر و یارانش در حرم کعبه متحصن شده بود. حصین، حر‏‏مت‏‏ خانۀ خدا را درهم شکست و دستور داد از قله کوهها‏‏یی ‏‏که بر شهر مکه مسلط بود خانه های شهر را سنگباران کنند. منجنیق ها به کار افتاد و اهل مکه را سنگ باران کرد. این رگبار همچنان فرو می بارید که در سال ‏‏64‏‏ هجری خبر مر‏‏گ‏‏ یزید رسید و این جنگ ناتمام ماند. ‏

‏استاد محمد عبدالله عنان مورخ بزر‏‏گ ‏‏اهل سنت می نویسد: ‏

‏«‏‏شهادت امام حسین(ع) که دنبالۀ مبارزات اهل بیت بود و از زمان خلافت علی(ع) شدت ‏‏گر‏‏فته بود در جهان اسلامی تأثیر‏‏ی‏‏ الم انگیز داشت. هنوز دو سال از این حادثه نگذشته بود که مردم مدینه سر از اطاعت یزید برتافتند. در سال ‏‏63‏‏ ‏‏هجری‏‏ یزیدبن معاویه‏‏ ‏

کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 63
‏لشکر خود را به سرداری مسلم بن عقبة المری برای عقوبت مردم مدینه به آنجا فرستاد. لشکریان اموی شهر رسول الله(ص) را مورد حمله قرار دادند و در‏‏ ‏‏آنجا کشتار و تاراج به راه انداختند و حر‏‏مت‏‏ حرم مقدس نبو‏‏ی‏‏ را شکستند و شنیع ترین ‏‏گنا‏‏هان را مرتکب شدند. لشکر بنی امیه از مدینه رهسپار مکه شد و بیت الله الحرام را زیر ضربات منجنیق و‏‏ ‏‏آتش ‏‏گر‏‏فت. این حوادث در امت اسلامی اثری عمیق ‏‏گذ‏‏اشت.‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‎ ‎

کتابمجموعه مقالات هفتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س) خرداد 1375صفحه 64

  • . مقدمۀ کتاب الاستبصار، شیخ طوسی، ج ا، ص ن، و نیز فوائد الرضویه حاج شیخ عباس قمی در شرح حال شیخ طوسی(ره).
  • امام خمینی، ر.ک: صحیفه امام ، ج 11، ص 97- 99.
  • . ر.ک: همان، ص 95- 99.
  • . محمد عبدلله عنان: تاریخ دولت اسلامی در اندلس، 1 / 150-151.
  • . حران، شهر قدیمی از شهرهای بین النهرین عراق، موطن خانوادۀ حضرت ابراهیم(ع)
  • . روضة الشهدا، کاشفی، ص368.
  • . سوره انعام، آیه 85.
  • . روضة الشهدا، کاشفی، ص 660.
  • . همان، ص63-64.
  • . کامل الزیارات، ص 125-137.