اخلاق سیاسی: محورهای اخلاق سیاسی در اندیشه و عمل امام خمینی(س)

اخلاق سیاسی

محورهای اخلاق سیاسی در اندیشه و عمل امام خمینی(س)

‏ ‏

‏ ‏

□ فاطمه رجبی

‏پژوهش در امر سیاست و حکومت اسلامی کاری عمیق و وسیع است، و در این تحقیق توان عملی، فقهی و عرفانی بالا ضروری است. ‏

‏آیات مبارکه قرآن مجید، انگیزه و هدف رسالت انبیای عظیم الشأن الهی را بر پایۀ حکومت عدل ذکر نموده است. سیرۀ عملی اولیای معصوم نیز جز این امر، بیان کننده مسأله دیگری نیست. ‏

‏داستان حضرت موسی کلیم الله و ابراهیم خلیل الله ـ علیهما السلام ـ نمونه های بارزی است که می توان از تکرار قرآنی آن، به اهمیت موضوع پی برد. ‏

‏تأسیس حکومت اسلامی حضرت ختمی مرتبت ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 313
‏مدینه، و نیز حکومت چهار ساله امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ سندهای زندۀ شیوۀ حکومت اسلامی هستند. در انقلاب مقدس اسلامی ایران، که به برپایی نظام جمهوری اسلامی انجامید، رهبری پیامبر گونۀ حضرت امام خمینی، ابعاد سیاست و حکومت اسلامی را در جهان کنونی به تصویر کشید. در این حکومت مبانی سیاست و اجزای عملی آن از وحی، کتاب (قرآن) و سیرۀ پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و امیرالمؤمنان ـ علیه السلام ـ  نشأت گرفته است. از همین روی «عرفان عملی» در جای جای قواعد سیاسی ظهور کرده و این قواعد را از معنا و مصداق عُرفی آن خارج ساخته است. ‏

‏به کرات مضامینی در بیانات امام، یافت می شود که امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ به عنوان رأس زهاد و عرفا، خوانده شده است. در عین حال، لزوم پیروی از آن حضرت در کارهای حکومتی را تأکید و تصریح نموده است. ‏

‏بنابراین در بررسی هر یک از عرصه های سیاسی از دیدگاه حضرت امام، توجه به عرفان اسلامی (بر مبنای وحی) الزام خواهد داشت. این نوشته که به موضوع «اخلاق سیاسی» پرداخته، شاید بیش از عرصه های دیگر، نیازمند است مسائل نظری و عملی مطروحه را از زاویۀ عرفان بنگرد. هر چند در این مقاله، سعی بر آن است مطالب طبقه‏‏ ‏‏بندی شده ای حول محور خاص «اخلاق سیاسی» ارائه شود. اما بر اساس مطالبی که پیشتر ذکر شد، از آنجا که حکومت حضرت امام خمینی، تداوم حکومت انبیا ـ علیهم السلام ـ بوده است، لازم دانسته شد به ارتباط «سیاست» و «رسالت انبیا» از دیدگاه امام اشاره شود. ‏

‏ ‏

معنای سیاست در رسالت انبیا

‏انگیزه و مقصد بعثت انبیای الهی از حضرت آدم تا پیامبر خاتم ـ علیهم السلام ـ  رساندن بشر به کمال در بالاترین درجه بوده است. ‏‎[1]‎

‏این مسأله به انسانیت انسان بستگی دارد که او را از «حیوان صنعتی» جدا می کند. انسان به معنای صنعتی بودن او، وی را نیازمند به «رسول» نمی کند. ‏‎[2]‎

‏رسالت پیامبران، تعلیم راهها و روشهایی بود که بشر را به حقایق ناآشنا (ماورا) راهنمایی نموده و وی را به کمال انسانی برساند. وجه تمایز انسان و حیوان، «معنویات» است. ‏

‏این امر از بینش الهی سرچشمه می گیرد. تهذیب روح و تربیت الهی موجب جدا شدن ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 314
‏و قابل تمیز شدن انسان از حیوان می گردد. ساختن انسانهای مهذب و آگاه که مادیات را در پناه معنویات می پذیرند، وظیفه خطیر پیامبران بوده است که با برپایی نظام عدل، و حاکمیت بر جامعۀ بشری باید آن را به اتمام می رساندند. ‏‎[3]‎

‏سرکوب و مهار نفس، سیاست انبیا است که با هدایت ملت و اجتماع، آنها را به صراط مستقیم رهبری می نمایند. «صراط مستقیم» مورد تأکید قرآن مجید است و در نمازهای روزانه مسلمین مکرر طلب می شود، همین هدایت است که از این جهان شروع شده و به جهان آخرت ختم می شود. ‏‎[4]‎‏ مهار نفس افراد و جامعه تنها از طریق ایجاد حکومتهای عدل، قابل اجرا است که پیامبران مأمور آن بوده اند. ‏

‏ ‏

پیامبران خدمتگزاران بشریت

‏وجه بارزی که در رهبری و حکومت پیامبران وجود داشته، خدمتگزاری آنان به نوع بشر بوده است. تک تک رسولان، عمر خویش را برای سلامت و سعادت جوامع صرف کرده و در این خدمتگزاری «حُسن معاشرت» و «رفتار انسانی» را سرلوحه کار قرار داده اند. ‏‎[5]‎

‏ «استقامت»، «صبر»، «عدل»، «دوری از یأس» و مبارزه با ظلم و کفر در بالاترین میزان، در آنها وجود داشته و مسائلی چون «یأس»، «خشم» و «دیکتاتوری» در کردار آنها مشاهده نشده است. امام خمینی مفهوم «سیاست و حکومت» را در انگیزه و هدف انبیا و رسالت آنها، در جمله ای متبلور می دانند که امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ خطاب به ابن عباس فرمود: ‏

‏نعلین بی‏‏ ‏‏قیمت را از حکومت بر شما دوست‏‏ ‏‏تر دارم، مگر آنکه حقی را بر پا سازم، یا باطلی را براندازم. ‏‎[6]‎

‏در این بینش، مبدأ و مقصد خداوند سبحان بوده و هدف از برقراری حکومت، سوق دادن بشریت به سوی خداوند است که رستگاری آنان در این مسیر است. به همین جهت حاکمان حکومتهای دینی، ابعاد سیاست نظری و عملی خویش را برپایۀ احکام و فرامین و رضای خالق یکتا بنا نهاده و تنها در این طریق گام بر می دارند. ‏

‏امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ می فرماید:‏ «ولا تسخط الله برضی احد من خلقه فان فی الله خلقا من غیره و لیس من الله خلف فی غیره»‏. خداوند را به خاطر خشنودی هیچ یک از آفریدگانش به خشم میاور، که خشنودی خدا جانشین دیگر چیزهاست، و چیزی نیست که  ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 315
‏ ـ بتوان گفت ـ جانشین رضای خداست. ‏‎[7]‎

‏امام خمینی مسئولان و مجریان جمهوری اسلامی را به تبعیت از ولی الله العظم امیرالمؤمنین فرا خوانده، می‎ فرمایند: باید مقام و منصب و حکومت داشتن در نظر آنان چون آن امام بر حق باشد. ‏‎[8]‎

‏پس از ذکر مقدمه به موضوع خاص «اخلاق سیاسی» پرداخته می شود. امید آنکه در حد بضاعت و محدوده مقاله بتوان شمه ای هر چند کوتاه و ناقص جمع بندی شود. ‏

‏ ‏

محورهای اخلاق سیاسی در اندیشه و عمل امام

‏آنچه در این نوشته تحت عنوان «اخلاق سیاسی» یا «سیاست اخلاقی» بحث می شود، شیوۀ برخورد و عمل و بیان سیاستمداران یا زمامداران جامعه است که باید در حکومت اسلامی به نحوی ادارۀ امور را عهده دار باشند. ‏

‏محورهایی که می توان برای «اخلاق سیاسی» تصور داشت، عبارتند از: ‏

‏الف ـ تأثیر اخلاق سیاسی در حفظ وجاهت و اساس اسلام‏

‏ب ـ تأثیر اخلاق سیاسی در صدور انقلاب اسلامی‏

‏ج ـ تبعیت از معصومین ـ علیهم السلام ـ در بکارگیری اخلاق سیاسی‏

‏د ـ کاربرد اخلاق سیاسی در اعتقاد به نظارت امام عصر، عجل الله تعالی فرجه الشریف‏

‏ه ـ ـ اخلاق سیاسی در گزینش صحیح ملاکها و معیارها‏

‏ی ـ مسئولیت همگانی در ارتباط با اخلاق سیاسی‏

‏ ‏

الف ـ تأثیر اخلاق سیاسی در حفظ وجاهت و اساس اسلام

‏مبنای سیرۀ سیاستمداران اسلام از حضرت رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ تا ائمه هدی ـ علیهم السلام ـ حفظ کیان اسلام بوده است. وجاهت چهرۀ دین مقدس اسلام، اساس عملکرد ها و مشی سیاسی حاکمان را نیز تشکیل داده و تلاش بسیار در این زمینه صورت گرفته است. ‏

‏امر مهم حفظ اساس و وجاهت اسلام، گذشته از درون مرزهای اسلام به خارج از مرزها مربوط می شود که این وظیفۀ مهم بر عهدۀ حاکمان و مربیان جامعه است. ‏‎[9]‎‏به ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 316
‏تعبیری دیگر، ترویج اسلام از طریق نگهبانی از کیان دین و مراقبت چهرۀ روشن مکتب. ‏

‏مشخصه های مهم این محور را می توان در نکات ذیل بیان کرد: ‏

‏ ـ تلاش برای جلوگیری از دیکتاتور جلوه کردن یا انحراف حاکمان. ‏

‏در این زمینه وظیفۀ سیاستمداران و مجریان است که با دقت هر چه بیشتر به اجرای مسئولیتهای محوله بپردازند. در این راستا تهذیب نشدگان و یا قدرت طلبان حتماً باید از تصدی کارها به دور باشند. ‏‎[10]‎

‏دست اندرکاران حکومت موظفند تمام تلاش اخلاقی را برای جلوگیری از سقوط در ورطۀ دیکتاتوری بکار برند. زیرا اسلام با دیکتاتوری در تضاد است و توحید در کنار دیکتاتوری قرار نمی گیرد. ‏

‏از سوی دیگر مسئولان در نظام اسلامی با مراقبت همه جانبه باید از تخطی مجریان دیگر ممانعت کنند و در صورتی که شخص خاطی قابل اصلاح نیست، از کار کنار گذاشته شود. ‏‎[11]‎‏ ‏

‏در تفسیر «دیکتاتوری»، امام معتقدند که انسانهای مهذب و آگاه تمام ابعاد سعادت کشور را تأمین می کنند، دست ظالمان را کوتاه و استقلال و رفاه را به مردم اهدا می کنند. ‏

‏نیروی محرکۀ دیکتاتوری را «حب نفس» و «حب دنیا» تشکیل می دهد. بر همین اساس، حضرت امام ـ سلام الله علیه ـ در تنفیذ حکم اولین رئیس جمهوری ایران بر این امر مهم تصریح دارند: ‏

‏ «حب الدنیا رأس کل خطیئه. هر مقامی برای بشر حاصل می شود، چه معنوی و چه مادی، گرفته خواهد شد. خدمتها باید برای بشریت باشد. مقام موجب غرور افراد، نباید بشود و رئیس جمهور نباید تغییری در رفتار خود نسبت به قبل از تصدی ریاستش به وجود آورد.» ‏‎[12]‎

‏ ـ کوشش در نشان دادن چهرۀ متفاوت زمامداران اسلام با دیگر حاکمان. ‏

‏کردار زمامداران نظام اسلامی باید خداپسندانه و مردمی باشد. این رفتار الزاماً باور مردمی را در پی خواهد داشت که حاکمان اسلامی با دیگر مسئولان جهان (اعم از نظام سابق کشور ایران یا دیگر نقاط جهان) تفاوت دارد. جامعۀ اسلام و حیثیت اسلام نیازمند آن است که داوری درباره زمامداران جمهوری اسلامی نتیجه ای مثبت و غیر قابل قیاس با دیگران را داشته باشد. ‏‎[13]‎


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 317
‏مجریان امر در قبال اسلام مسئولیت دارند که از بیان، قلم و عمل آنها خدشه ای به آبروی اسلام وارد نشود. هرگز نباید حرکتی انجام پذیرد که در اذهان مردم آرزوی نبودن قشرهای اسلامی انقلاب (پاسدار، روحانی و... ) به وجود آید. ‏‎[14]‎

‏تفاوتی که سیاستگذاری و اجرای آن در حکومت اسلامی با حکومتهای دیگر وجود دارد، آن است که هرگونه عمل خلاف دست اندرکاران به اساس مکتب ضربه وارد خواهد کرد. به تعبیر دیگر، بیش از آنکه برداشت سیاسی از این اعمال شود، تفسیر دینی خواهد داشت. ‏‎[15]‎

‏این نکته، اهمیت عملکرد مسئولان نظام را در حفظ اساس و وجاهت اسلام بیش از پیش می نماید. ‏

‏ ‏

ب ـ تأثیر اخلاق سیاسی در صدور انقلاب اسلامی

‏صدور اسلام از آغاز تأسیس حکومت اسلامی، پیوسته مورد توجه حضرت ختمی مرتبت ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ بوده و به محض پیدا شدن موقعیت، نسبت به انجام آن همت گماشته اند. این نکته وجوب گسترش پیام اسلام را در سراسر جهان بیان می کند و حاکمان حکومت اسلامی را در هر عصر مجریان آن قرار می دهد. ‏

‏در انقلاب اسلامی ایران مسأله «صدور انقلاب» یکی از محورهای اساسی تفکر و عمل سیاسی حضرت امام بود که در بیانات و فرامین و رهنمودها نسبت به اجرای آن تأکید می ورزیدند، و چگونگی اجرا و فراهم آمدن شرایط و موقعیت، تنها مسائلی بود که نیاز به تفکر و برنامه ریزی داشت. وگرنه از دیدگاه حضرت امام، اصل «صدور انقلاب اسلامی» مسأله مبهم یا غیر اساسی نبود که حول و حوش آن به مطالعه بپردازند. ‏

‏آنچه در این مبحث می آید، تأثیری است که «اخلاق» در سیاست صدور انقلاب اسلامی دارد. به طور کلی از نکات بارزی که در این امر حیاتی می تواند تأثیرات مبنایی داشته باشد، «ساده زیستی» مسئولان و مجریان نظام است. بزرگترین افراد بشر و زمامداران حکومتها، پیامبران و اولیای معصوم ـ علیهم السلام ـ بوده اند که در عین حال از تمام افراد زمان خود، ساده تر می زیستند. این ساده زیستی خلاف عرف رایج نظامها، نه تنها موجب تحقیر آنها نمی شد، بلکه سبب شناختن آنها به عظمت و بزرگی می گردید. در سراسر تاریخ می‎توان از ساده زیستن انبیا و اولیای الهی توأم با شکوه و جبروت آنها، نکات ثبت ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 318
‏شده ای پیدا کرد. ‏‎[16]‎

‏عظمت اسلام را ـ که به صدور آن کمک شایان کرد ـ در صدر اسلام می توان در شأن و عظمت رهبرانش یافت که دنیا را متأثر نمود. این بزرگی و شکوه در اخلاق و رفتار و ساده زیستی آنها بود که همان عظمت روحی ـ معنوی است و نه مادیات و تجملات حکومت اسلام. ‏

‏در جمهوری اسلامی صدور انقلاب اسلامی در بُعد «اخلاق سیاسی» به عهده دو گروه گذارده می شود: ‏

‏1 ـ اعضای سفارتخانه های ایران در کشورهای جهان‏

‏2 ـ حجاج ایرانی‏

‏1 ـ اعضای سفارتخانه ها اعم از سفیر و کارمندان از نظر عقلی و شرعی، موظفند تشریفات محل کار و زندگی شخصی خود را هر چه ساده تر نمایند. ‏‎[17]‎

‏عمل به ساده زیستی باید به صورت اعتقاد قلبی باشد و هرگز از تحقیر دیگران بیم نداشته باشند. این احساس حقارت در سایۀ ساده زیستی از افکار و عقاید غربزده ‍ ها به جای مانده است که مأموران حکومت اسلامی نباید به آن اعتنا نمایند. ‏‎[18]‎

‏در همین ارتباط رهبر انقلاب اسلامی، هزینه تشریفات را عقلاً و شرعاً مجاز نمی دانند و معتقدند و دستور می دهند که این بودجه باید صرف تبلیغات و آشنایی ملل با اسلام و انقلاب اسلامی شود. در جای دیگر امام در مورد وظایف سفرا در نظام اسلامی می فرمایند: ‏

‏سفرا باید در کشوری که وارد می شوند اسلام را به آنجا صادر کنند. ‏‎[19]‎‏ این صدور اسلام و انقلاب اسلامی صرفاً با یک سیاست اخلاقی، رفتاری است که سرلوحۀ آن ساده زیستی و پرهیز از تجملات است. ‏

‏در این فرمان دو نکته وجود دارد: نکته اول آنکه، ساده زیستی کارکنان سفارتخانه ها، خط مشی سیاسی بزرگی در صدور انقلاب خواهد بود. چه مواجهه ملتها با چنین شیوه غیر طاغوتی موجب جذب آنان به مکتب اسلام خواهد شد. ‏

‏نکتۀ دیگر را، باید در دستور امام به صرف هزینه تشریفات، در راه تبلیغات اسلامی یافت. امام این کار را سبب آشنایی ملتها با معارف و احکام متعالی اسلام دانسته و آنان را برای دریافت حقایق اسلامی و وجه تمایز نظام اسلامی با نظام طاغوت آماده می سازد. ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 319
‏در شرحی که امام بر این مسأله می آورند، می فرمایند: صدور انقلاب و جمهوری اسلامی با سرنیزه نیست، بلکه با اخلاق اسلامی ـ انسانی است. ‏‎[20]‎

‏امام وظیفه صدور انقلاب اسلامی را با شیوۀ فوق بر دوش سفرا و کارکنان سفارتخانه ها گذارده و آنان را دارای مسئولیتی خطیرتر از افراد درون کشور در این زمینه می دانند. همچنین دانشجویان و ایرانیان متعهد خارج از کشور نیز در این امر عظیم سهیم هستند و از رهنمودهای داده شده، می توانند به منظور اجرای کامل بهره گیرند. ‏

‏جالبترین خط مشی سیاسی در ارتباط با موازین اخلاقی، به مسألۀ «سلسله مراتب» بر می گردد. در این مورد امام رهنمود می دهند که رفتار مسئولان رده بالای سفارتخانه ها با کارکنان زیر دست در عین اینکه برادرانه و محبت آمیز باید باشد، سلسله مراتب اداری نیز کاملاً باید رعایت شود. ‏‎[21]‎‏ رعایت نکات مذکور: ساده زیستی، رفتار برادرانه، صرف هزینه تبلیغاتی به منظور آشنایی ملتها با حقایق اسلام و رعایت سلسله مراتب اداری، سرفصلهایی است که رسالت صدور انقلاب را در خارج از مرزها ترسیم می کند. امام اجرای کامل بندهای فوق را موجب گرایش اکثریت انسانهایی می دانند که پس از آشنایی با اسلام، آن را خواهند پذیرفت. زیرا اکثریت نفوس بشر، قدرت داشتن سلامت روح را در خود دارند. ‏‎[22]‎

‏2 ـ مسأله حج می تواند، کاربردی در صدور انقلاب اسلامی داشته باشد و حجاج ایرانی ابزارهای این سیاست خواهند بود. در این قسمت حجاج خود به دو دسته تقسیم می شوند: زائران بیت الله الحرام و مسئولان امور حج. ‏

‏شیوه هایی که دسته اول از حجاج ایرانی باید پیش گیرند تا به آن وسیله نسبت به صدور انقلاب اقدام نمایند، در چند نکته نهفته است: ‏

‏ ـ حجاج ایرانی در این کنگرۀ عظیم که مسلمانان جهان از نقاط مختلف در آن شرکت دارند، باید در رویارویی با پیشامدها و حوادث و برخورد با دیگر حجاج از هر طایفه و طبقه و رنگ و نژاد صبور بوده و نسبت به خود و غیر ایرانیان رفتاری کریمانه داشته باشند. رفتار نرم در مقابل درشتی، آشتی در مقابل بدرفتاری، محبت در برابر بی مهریها و صلح در برابر قهر و خشونت از جمله رفتار کریمانه ای است که حجاج باید پیشه نمایند. ‏

‏این مسئولیت عظیم از آن جهت متوجه حجاج ایرانی می شود که از یک سو وابسته به تنها کشور شیعه در جهانند و مفتخر به پیروی از ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ هستند، و از ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 320
‏سوی دیگر جزئی از نظام انقلابی ایران محسوب شده و خادمان به اسلام و صدور انقلاب اسلامی می باشند. ‏‎[23]‎

‏در اجتماع مقدس حج که اقتدار مسلمانان و ایران اسلامی را بیان می کند، برخوردهای اخلاقی سالم و سازنده، خودداری از بروز خصلتهای شخصی و سلیقه های فردی، دوری از هتک حرمت دیگران و توهین و جدال با اشخاص، اجتناب از مجادلات و تجملات و رعایت صفا و برادری اسلامی، نمایش تشکل امت اسلام ناب محمدی ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در جهان بوده و توطئه های دشمنان علیه انقلاب اسلامی را خنثی می کند. ‏‎[24]‎

‏ ـ مسأله دیگری که باید مورد توجه و رعایت حجاج واقع شود، احساس غرور و کبر است که ممکن است به علت رشد و عظمت انقلاب در برابر مسلمانان دیگر بر آنان مستولی شود. همچنین حجاج نباید به چشم حقارت به زائران کشورهای دیگر نگریسته و با این کار موجبات محرومیت از ارتباط و دوستی با مسلمانان جهان را فراهم آورند. ‏

‏امام، توجیه بکارگیری این اخلاق را در پیشبرد سیاستهای نظام اسلامی، شکر نعمت انقلاب به درگاه خداوند می دانند و آن را به «تواضع در برابر مسلمانان و مستضعفان جهان» تعبیر می کنند. ‏‎[25]‎

‏آنچه که به مسئولان امور حج مربوط می شود و شامل روحانیان و مدیران کاروانها و مسئولان بعثه است، داشتن سعۀ صدر و دوری از اعمال نظر شخصی توسط روحانیان و مدیران کاروانها و آموزش بدون منت و انتظار پاداش، برقراری نظم و تلاش در اجرای مراسم حج با دقت و صحت، از وظایفی است که اجرای کامل آن می تواند از اسلام ایران چهره ای درخشان و قابل پیروی مطرح کند. ‏

‏ ‏

ج ـ تبعیت از معصومین ـ علیهم السلام ـ در بکارگیری اخلاق سیاسی

‏از آنجا که جمهوری اسلامی به تبعیت و در استمرار حکومت پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ تأسیس شده و نظام ولایت فقیه، ریشه در امامت دارد. دست‏‏ ‏‏اندرکاران آن نیز در مشی عملی، باید پیرو معصومین ـ علیهم السلام ـ باشند. اولین و اساسی ترین مسأله مطرح شده در این مبحث «ساده زیستی» است که سیرۀ اخلاقی و عملی تمامی معصومین بوده است. «اشداء علی الکفار، رحماء بینهم» که اشاره به سیرۀ پیامبر اکرم و ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 321
‏سیاست اخلاقی آن حضرت می باشد، نیز مسأله دیگری است که باید در زندگی حاکمان نظام اسلامی به دقت اجرا شود. «هم نشینی با مستضعفان» هر چند با «ساده زیستی» ملازم است، ولی خود به تنهایی نکته ای قابل توجه بوده و دارای ثمرات عملی است. ‏

‏بنابراین شرح مختصر هر یک از سه عنوان ذکر شده، راهگشای درک عنوان این بخش خواهد بود. ‏

‏_ ساده زیستی: ‏

‏مهمترین اصل تبعیت از معصوم، در ساده زیستن است. ساده زیستی، حربه ای است که با آن زندگی شخصی از ضربه اشرافیت مصون می ماند. هر چند این اصل تمامی مسلمانان را مشمول خود می سازد، ولی برای سیاستگذاران و مجریان حکومتی به عنوان اصل لاینفک زندگی است. ‏

‏امام خمینی که خود در جهان معاصر اسوۀ حسنه پیروی از معصومین بودند، در ساده زیستی نیز سرآمد عرفا و سیاستمداران و... به شمار می رفتند، ایشان «روحانیت» را رکن اساسی جمهوری اسلامی دانسته و بیش از هر قشر دیگر آنها را نسبت به آفت اشرافیت و فاصله گرفتن از ساده‎زیستن هشدار می دهند. در این هشدارها بیان می دارند که زندگی روحانیت، به عنوان نگهبانان دین و مذهب (علاوه بر ستون نظام) باید همچون علمای سلف موجب تضاد مشی اسلامی و طاغوتی در انظار مردم شود. در این هشدار، انزاری نیز نهفته است و آن اینکه اگر روحانیت در این امر کوتاهی نماید، علاوه بر خدشه وارد شدن به اساس اسلام و نظام ـ که روحانیت مظهر و ستون آن به شمار می آیند ـ موجب طرد آنان از سوی جامعه خواهد شد. ‏‎[26]‎

‏نمایندگان مجلس که وکلای مردم بوده و باید در جهت احقاق حقوق مستضعفان و محرومان بر اساس قوانین الهی گام بردارند، در پیروی از معصومین ـ علیهم السلام ـ ساده زیستی را پیشه خود سازند. و این شیوه زندگی را عامل مقاومت و تداوم پایداری در قبال دشمنان خدا به شمار آورند. ‏‎[27]‎

‏در توصیه به مأموران اجرایی نظام و زمامداران به طور کلی (اعم از روحانیت و غیر روحانیت) می فرمایند: وقتی تشریفات زیاد شود، فاصله با مبنای اسلام و مردم زیاد خواهد شد. ‏

‏به صورت خاص روحانیت را هشدار می دهند که خروج از ذی طلبگی که روش ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 322
‏معصوم است، سبب بی محتوا شدن آنان خواهد شد. ‏‎[28]‎

‏پیام امام به طور کلی به زمامداران نظامی و سیاسی، تشویق آنها به زیستن ساده است، و نهراسیدن از مشکلات، پایداری در جنگ و مبارزه با ظلم و ظالم را از برکات و نعمات ساده‎ زیستی می دانند. ‏‎[29]‎

 ـ اشداء علی الکفار رحماء بینهم: 

‏پیامبران و اولیای الهی در رهبریت جامعه، اساس را معنویات و معارف الهی قرار می دادند. برنامه کشورداری آنان نیز خلاف عُرف مادی، طرح و اجرا می شده است. اجرای حدود الهی و در نظر گرفتن رضای خداوند، تنها نقطۀ مورد توجه آنان بوده است. در این نوع حکومت که جمهوری اسلامی تداوم آن است، به منظور حصول به هدایت جامعه، از یک سو افراد مضر برای سلامت جامعه را از دم شمشیر می‎گذراندند و از سوی دیگر نسبت به توده مستضعف و ستمدیده، رحمت و عطوفت فوق تصور نشان داده، همّ خود را در راه بهبود حال مادی و معنوی آنان به کار می بردند. ‏‎[30]‎

‏بهترین نمونه را باید در رفتار امیر مؤمنان دید، و آن محبت و رحمتی است که نسبت به همسر و فرزندان یکی از خوارج به عمل آورد که در جنگ نهروان به هلاکت رسیده بود. ‏

‏آیه ای که عنوان بحث قرار گرفته و ملاک عمل زمامداران اسلامی است، در شأن حضرت ختمی مرتبت ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ نازل شده است. آن حضرت با دشمنان خدا ـ گمراه کنندگان مردم ـ در خشم و قهر بودند و نسبت به مؤمنان با دید اغماض و عطوفت می نگریستند. ‏

‏این منطق، منطق تمامی انبیای الهی و معصومین ـ علیهم السلام ـ بوده است. شدت عمل علیه دشمنان بشریت و رحم و مهر در بین خودیها. البته شدت عمل انبیا نسبت به ظالمین و کفار و مشرکین نیز خود رحمتی برای بشر است، چه بشر را از شر ظالمان و کفار رهایی می بخشد. ‏‎[31]‎

‏ ـ همنشینی با مستضعفان: ‏

‏بالاترین ارزشها در حکومت اسلامی از آن متقیان است. قدرت و مال و ثروت در این ارزش گذاری جایگاهی ندارد و حتی مذموم و مطرود است. مدیران و کارگزاران و رهبران روحانی مانند اولیای معصوم ـ علیهم السلام ـ مسئولیت دارند، بیشتر با مستمندان و محرومان حشر و نشر داشته باشند. ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 323
‏رفاقت و مراودۀ با آنان حتماً باید بیشتر از معاشرت با مرفهان و ثروتمندان باشد. در این مسأله هم مانند مسائل دیگر اخلاقی که در سیاست و حکومت اجرا می شود، اعتقاد قلبی نیز لازم است. بنابراین، همنشینی با محرومان نه در ظاهر، بلکه در بطن قلب و اندیشه حاکمان باید به منزلۀ افتخار بزرگی به شمار رود که خداوند متعال نصیب آنها کرده است. این شیوۀ اخلاقی ـ سیاسی می تواند، گذشته از کمک به تقوای فرد، به پایان یافتن القائات و شبهات ساخته و پرداخته دشمنان اسلام و نظام اسلامی مدد رساند. ‏‎[32]‎

‏در وصیت امام خمینی به رهبر یا شورای رهبری آمده است: مسئولیت این امر ایجاد می کند که شخص رهبر یا شورا، خویش را وقف خدمت به اسلام و جمهوری اسلامی و محرومان کند. رهبری فی نفسه تحفه ای برای شخص نیست و مقام و منصبی را نصیب او نمی کند. اجرای وظیفه خدمتگزاری به اسلام و مسلمین، مسئولیت سنگین و خطیر مقام معنوی و الهی اوست. ‏‎[33]‎

‏در سیرۀ انبیا و اولیای الهی خصوصاً ائمه اطهار ـ علیهم السلام ـ نمونه های بسیاری از این شیوه آمده است. امام امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ در حکومت چهار ساله و بی نظیر خود پیوسته به این امر ملتزم بودند و استانداران و مأموران حکومتی را نسبت به این کار توصیه‎ های فراوان می ‎نمودند. ‏

‏ ‏

د ـ کاربرد اخلاق سیاسی در اعتقاد به نظارت امام عصر، عجل الله تعالی فرجه الشریف

‏سیاستمداران و مجریان نظام اسلامی همواره باید توجه داشته باشند که مجریان دولتی به نیابت از امام عصر ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ می باشند. غفلت از این نکته مهم موجب گمراهی و انحراف خواهد بود. آنان باید با اعتقاد قلبی و عملی نظارت امام زمان  ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ را بر اعمال خود نشان دهند. ‏

‏در حکومت اسلامی ایران، خداوند و اولیای معصوم بویژه حضرت حجت ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ مراقب اعمال کارگزاران هستند. ویژگی دیگر این حکومت پاسداری ملائکه از حکومت است. ‏‎[34]‎

‏این نکات جلوۀ الهی حکومت را بیان نموده، مسئولیت حکام و مسئولان را بازگو می کند. در چنین حکومتی هر یک از مجریان در قبال امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 324
‏الشریف ـ مسئول بوده و باید به شدت مراقب اعمال و رفتار خود باشند تا سبب ناراحتی و نگرانی امام معصوم نشود. ‏‎[35]‎

‏قوای مسلح، سیاسیون و دیگر مأمورین اجرای نظام، تحت نظر امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ هستند. گزارش کار آنان به محضر آن بزرگوار می رسد. بنابراین دست اندرکاران جمهوری اسلامی پاسخگوی امام بوده و اعمال خلاف آنها موجب شرمساری ایشان در پیشگاه الهی می ‎شود. این امر عقوبت بزرگی برای عاملان در پی دارد. ‏

‏سوء استفاده از قدرت و منصب توسط گروههای مختلف حاکم، از جمله نیروی انتظامی و نظامی در تعدی نسبت به برادران و یا دستگیری و به محاکمه کشیدن افراد با انگیزه های شخصی از مصادیق شرمساری امام عصر ـ عجل الله تعالی فرجه‏‏ ‏‏الشریف ـ  می باشد. ‏‎[36]‎

‏ ‏

ه ـ ـ اخلاق سیاسی در گزینش صحیح ملاکها و معیارها

‏کاربرد اخلاق سیاسی در گزینش صحیح ملاکها و معیارها، بسیار بارز است. این ملاکها به ارزشهای اسلامی بر می گردد و بنیان اخلاقی دارد. اهم این معیارها به طبقات ذیل تقسیم می شوند: ‏

‏ ـ گزینش بر اساس تقوا: مهمترین ارزش و ملاک در اسلام و حکومت اسلامی «تقوا و جهاد در راه خدا» است که هیچ امتیاز دیگر بر آن تقدم ندارد. در انتخاب افراد به منظور تصدی مسئولیتها و استفاده از امکانات «تقوا و جهاد» باید ملاک عمل باشد. سنتها و امتیازات غلط مادی و نفسانی نباید مورد توجه واقع شده و لازم است که ارزش مذکور  ـ تقوا، جهاد ـ در هر حالت کشور (چه جنگ و چه صلح) به صورت قانون ثبت شده، در جامعه اجرا شود. ‏‎[37]‎

‏ ـ استفاده از متخصصین داخلی: دولتها و دست اندرکاران حکومت باید ارزش را در متخصصین داخلی جستجو نموده، در بکارگیری آنان تعجیل کنند. این توصیه امام به نسل کنونی و نسلهای آینده است که در بعد اخلاقی، از یک سو متضمن قدردانی و تشویق و حمایت مادی از این گروه است و از سوی دیگر رسیدن به خودکفایی و رهایی از وابستگی را هرچه بیشتر نزدیک و تسهیل می سازد. ‏

‏در بُعد سیاسی نیز اهتزاز از دریوزگی قدرتها و ابرقدرتها، و امکان حفظ استقلال ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 325
‏سیاسی و بالطبع اقتصادی نیز در گروی بکارگیری متخصصین داخلی است. ‏

‏تحمل سختیها با هدف رسیدن به شرافت و آزادگی و خروج از سلطۀ اجانب در این مرحله حائز اهمیت است. ‏‎[38]‎

‏اشارۀ امام به تحمل سختیها در ارتباط با قطع وابستگی اجانب است که ممکن است موجب فشارهای اقتصادی بر ملت و مسئولان شود. ‏

‏ ‏

ی ـ مسئولیت هماهنگی در ارتباط با اخلاق سیاسی

‏بر اساس «کلکم راء و کلکم مسئول عن رعیته» مسئولیت رعایت احکام اسلامی متوجه آحاد مردم بوده، استثنایی برای هیچ فرد یا گروهی وجود ندارد. ‏‎[39]‎

‏این مسئولیت هماهنگی در مقاطع مختلف پس از تأسیس نظام اسلامی ایران با رهبری حضرت امام جامه عمل پوشیده است. از دعوت عمومی برای شرکت در همه‏‏ ‏‏پرسی تعیین نوع نظام، به عنوان وظیفه ملی و اسلامی می توان نام برد. ‏‎[40]‎

‏در مراحل گوناگون رأی گیریها و چند همه پرسی دیگر، پیوسته این مسئولیت عمومی مطرح شده و انجام آن از تک تک افراد مملکت خواسته شده است. ‏

‏اینکه به این مسئولیت، صفت «ملی» داده شده از آن رو است که تمام ملت صرفنظر از دین و مذهب مشمول آن خواهند بود. ‏

‏حضور مردم در صحنه اعم از مرد و زن و اجرای وظیفه نسبت به مسائل حساس سیاسی، اجتماعی و دینی از دیگر ابعاد مسئولیت عمومی است، تأکیدات حضرت امام  به این جنبه به کرات در بیانات ایشان مشاهده می شود. ‏

‏اهم مسائلی که در مسئولیت عمومی لحاظ می شود به قرار ذیل است: ‏

‏1 ـ اهمیت صبر در اخلاق سیاسی مسئولان و مردم و عملکرد آن در مسئولیت همگانی: اهمیت این ویژگی اخلاقی و ارزش جایگاه آن در مسائل سیاسی ـ اجتماعی، در نزول سورۀ «والعصر» است که خداوند مؤمنین را به «صبر» و «حق» دعوت می نماید. در این سوره، همه مردم در زیانند، مگر آنانکه عمل صالح داشته و به «صبر» و «حق» دیگران را توصیه می کنند. دعوت به آرامش و صبر در برابر مشکلات و مصایب برای حفظ و دوام جمهوری اسلامی از دعوتهای الهی است؛ زیرا ابقای جمهوری اسلامی راه رسیدن به حق مطلق است که صبر در این نظام، مفهومی خاص می یابد. «صبر» با این معنا شامل عموم ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 326
‏افراد می شود. ‏‎[41]‎

‏2 ـ امر به معروف و نهی از منکر: این واجب دینی در حیطه توصیه به حق و صبر قرار دارد. در بستر امر به معروف و نهی از منکر، بر ملت است که از نفوذ افراد مضر در سازمانهای حکومتی جلوگیری نمایند. ‏‎[42]‎

‏حوزه های علمیه وظیفه دارند، ملت و دولت را به تقوا و وحدت فرا خوانند. همچنین مردم موظفند یکدیگر را به شرکت در امر کشور و دوری از بی تفاوتی دعوت کنند. ‏‎[43]‎

‏پس از «محورهای اخلاق سیاسی از دیدگاه امام» می توان کاربرد اخلاق را در سیاست توسط آن حضرت در سه بخش بررسی نمود: ‏

‏1 ـ دستورالعملها و نصایح‏

‏2 ـ حکمها‏

‏3 ـ عملکردها‏

‏خط مشی کلی در سه بخش فوق، تلاش برای حفظ مکتب و نظام اسلامی است، به نحوی که هر عمل و سخن چنان سنجیده باشد که هیچ گونه خدشه و ضربه ای به اساس مکتب وارد نیاید. در بخش دستورالعملها و نصایح، ویژگی بارز را در «تلاش در جهت تهذیب»، «غلبه بر مادیات»، «عمل به آداب معنوی» و «محبت فراگیر» می توان یافت. ‏‎[44]‎

‏این ویژگیها با استناد به شیوۀ حکومتی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ و امیرمؤمنان  ـ علیه السلام ـ به کرات از سوی حضرت امام تذکر داده شده است. در تأکید بر «محبت فراگیر» امام به این ویژگی در عملکرد حضرت رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ  اشاره دارند و می فرمایند: آن حضرت حتی نسبت به کفار از جهت عذابی که به آن دچار خواهند شد، غمگین می شدند. ‏‎[45]‎‏ از همین روی دستور می دهند: با اسیران به خشونت رفتار نشود و با زندانیان برخوردی دور از دقت و توجه صورت نگیرد. ‏‎[46]‎‏ اساس دستورالعملها و نصایح به «سه گروه» مردم، نظامیان و سیاستگذاران در «غلبه معنویات بر نفسانیات» تبلور یافته است. زیر مجموعه های این اصل کلی عبارتند از: ‏

‏ ـ عدم سلطه مقام بر افراد‏

‏ ـ در اولویت بودن ملت برای مسئولان و شاکر بودن ملت نسبت به آنان‏

‏ ـ عدم استفاده از قدرت در جهت منافع فردی‏

‏ ـ تواضع و محبت در زمان تصدی، همراه با رعایت سلسله مراتب‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 327
‏ ـ حفظ وحدت و اجتناب از اختلاف‏

‏ ـ استقامت در برابر مشکلات و دوری از یأس‏

‏قبل از پرداختن به موضوعات فوق، تقسیم‏‏ ‏‏بندی کلی امام از نیروهای موجود (بندگان) را باید مورد دقت قرار داد. ‏

‏بندگان خداوند به صورت کلی به دو نیروی «شیطانی» و «الهی» تقسیم می شوند، که از آنها «جنود الله» و «جنود شیطان» تعبیر می شود. با برداشت از عمل افراد، می توان جایگاه آنان را معین نمود. ‏

‏خصایص «جنود الله» عمل برای رضای خداوند، تکلیف و مسئولیت الهی، و غلبه معنویات بر نفس یا مهار و سرکوب نفس اماره است. ‏

‏در مقابل این خصایص، خودبینی و تحت اسارت نفس بودن است که شخص را به اطاعت شیطان وامی دارد. عدم تهذیب و تزکیه بشر پایه و اساس حضور او در لشکر شیطان است. ‏

‏ «سیر الی الله» در صورت تزکیه انسان است که وی را به کمال انسانی ـ انگیزه و هدف رسالت انبیا ـ می رساند. در کتابهای انسان ساز مانند: قرآن مجید و کتب اخلاقی که ساختن بشر را مورد نظر دارند، تکرار موضوعات، بیان کننده اهمیت آن موضوع خاص است. تکرار ادعیه و نمازهای روزانه از آن جمله است که نفس آدمی را برای شنیدن مواعظ و پذیرش آنها مهیا می کند. چنین تکرار و تلقین هم برای ساختن فرد و هم برای ساختن جامعه مفید است. ‏‎[47]‎

‏جامعه و ملت ساخته شده، به گروهی گفته می شود که از ضلالت و گمراهی رهایی یافته، به صراط مستقیم رهنمون شده اند. صراط مستقیم «صراط نعمت حق» است که در بعد سیاسی «نه شرقی و نه غربی، جمهوری اسلامی» است. ‏‎[48]‎

‏برای کسب شایستگی، به منظور تصدی پستهای چنین نظامی، تلاش در تهذیب نفس و کوشش در انطباق اعمال با احکام اسلامی، برای افراد ضروری است. ‏‎[49]‎‏ این خودسازی، تبعیت از احکام خداوندی است، به این معنا که هرچه خداوند فرموده اطاعت کن، اطاعت شود. ‏‎[50]‎‏ و آنچه امر به نهی آن نموده، انجام نشود. «تابع ارادۀ الهی بودن کنه چنین تفسیری می باشد. این طی طریق از راه انجام عبادات حاصل می شود. یعنی مسلمانان با انجام عبادات مقرره هم سیر معنوی خواهند کرد، هم برداشت سیاسی و هم در  ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 328
‏میدان عمل کارگشای آنان خواهد بود. ‏‎[51]‎

‏پس از مروری بر تقسیم بندی امام از بندگان خداوند و تعیین ملاکها برای تصدی پستهای کشوری به طور کلی، باید به تقسیم‏‏ ‏‏بندی جزئی پرداخت. ‏

‏ ـ عدم سلطه مقام بر افراد: از مهمترین مشخصه های اخلاقی ـ سیاسی «اسارت مسئولان توسط مقام و منصب» است. سرفصل این مشخصه را می توان در این نکته یافت که در حکومت اسلامی جز «قانون خدایی» هیچ چیز دیگر، دارای قدرت و نفوذ نیست؛ حتی حضرت رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ نیز از این قانون، در حکومتهای خود پیروی می کردند. «هوای نفس» و خواستها و قانونهای بشری در حکومتهای اسلامی راه ندارد. ‏‎[52]‎

‏در حکم تنفیذ اولین رئیس جمهوری ایران ملاحظه می شود، ملاکهای امام در «عدم تخلف از احکام مقدسه اسلام»، «عمل بر محورهای عدل اسلامی»، «تبعیت از قانون الهی» (قانون اساسی نظام)، اساس تنفیذ قلمداد شده است. «حمایت از مستمندان» و «اجتناب از اعمال شبه طاغوت» نیز نکاتی است که رئیس جمهور به انجام آنها موظف شده است. تنها در این صورت احزاب اسلامی و نیروهای سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی، وظیفه حمایت کردن از او را دارند. ‏‎[53]‎

‏در تفکر امام و بخصوص اخلاق سیاسی ایشان، مناصب و مقامهای کشوری و لشکری از امتحانات الهی در نظام اسلامی است، هر یک از نظامیان یا سیاسیان (دولت، مجلس، قوه قضاییه)، باید مراقب رفتار و گفتار خود باشند تا از خطرات در این امتحان مصون بمانند. ‏‎[54]‎

‏ریاست و مقام میزان نیست، و هدف و میزان در «خدمت» خلاصه می شود. ‏‎[55]‎

‏حصول به چنین مرتبه ای به جهاد اکبر نیازمند است که در آن بالاترین بتها ـ بت نفس ـ  شکسته می شود و توجه همه جانبه به سوی خداوند است. ‏‎[56]‎

‏دولت سالم را کارگزارانی سالم اداره می کنند. پس سیاست سالم و اداره جامعه ای هدایت یافته بر عهدۀ مهذبین است، زیرا کلیۀ فسادهای موجود در دنیا چه فردی و چه حکومتی ناشی از خودبینی هاست. در اینجا امام به عمل شیطان در عدم سجده به آدم و تمرد از امر الهی اشاره کرده و خودبینی انسانها را عمل شیطانی می دانند. ‏‎[57]‎

‏مصداقهای بارزی که امام در جمهوری اسلامی برای عدم تأثیرپذیری از مقام ارائه ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 329
‏می دهند، شخصیتهایی چون شهید باهنر، شهید رجایی و شهید چمران هستند. در مورد این افراد می فرمایند: ریاست و مقام تحت سلطۀ آنها بود، نه اینکه مقام آنها را متأثر کرده باشد. ‏‎[58]‎

‏ ـ در مورد ملت: سیاست اخلاقی امام، یک رابطه دوجانبه است. به این معنا که بر دولت است ملت را در اولویت قرار داده و محور سیاستگذاریها و برنامه ریزی هایش ملت باشند، همچنین ملت پیوسته باید از داشتن خادمان خود شکرگزار درگاه الهی بوده و با دولت همراهی کند. اهمیت داشتن ملت برای دولت، سبب می شود که مردم نسبت به خدمتگزاران، خوشبین بوده و آنان را در حل مشکلات یاری دهند. ‏‎[59]‎‏ بر دولت است که در عین خدمت به ملت، پیوسته از او تشکر نماید. ‏‎[60]‎

‏در این دیدگاه مفهوم دولت به خودی خود بی معناست و دارای مفهومی خاص است، دولت عبارت است از مجموعه ای خدمتگزار که براساس احکام الهی هّم خود را صرف خدمت به ملت می نماید. ‏

‏در این ارتباط دو جانبه، ملت نیز وظیفه دارد از دولت قدردانی به عمل آورده، او را حمایت کند؛ زیرا گروهی غیر کاخ نشین و از میان طبقۀ متوسط مردم، اعضای دولت را تشکیل داده و به مردم خدمت می کنند. ‏‎[61]‎

‏ملت ایران دستهای خیانتکاران را قطع کرده و امانت را به دولت سپرده، دولت امانتدار مردم بوده و وظیفه دارد امانتداری تحسین انگیز باشد و آن را به نحو شایسته حفظ و به نسلهای آینده تحویل نماید. چنین ملتی، حامی دولت است و سدی در برابر آسیبهایی است که بر کشور و دولت وارد می شود. ‏‎[62]‎

‏ ـ عدم استفاده از قدرت در جهت منافع فردی: در این بُعد، نظامیان به علت داشتن اسلحه به کرات مورد هشدار قرار گرفته اند. خصوصاً نیروهای پاسدار که فرزندان انقلاب هستند و حضورشان در این سلک، صرفاً خدمت و حفاظت از نظام اسلامی است. ‏

‏امام در اختیار داشتن اسلحه را برای افراد نظامی، همچون مقام و منصب، امتحان الهی می خوانند که در آن مشخص می شود آیا قدرت نظامی آنها در جهت پاسداری از انقلاب اسلامی به کار رفته است یا در راه رضای امیال و اغراض شخصی؟ ‏‎[63]‎

‏خودداری از زورگویی و تعدی و اعمال خلاف توسط نیروی نظامی، در حکومت اسلامی، پیوسته از نکات بارزی است که در هیچ یک از قدرتهای مشابه موجود نیست و  ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 330
‏این مسأله حتماً باید استمرار داشته باشد. ‏‎[64]‎

‏حفظ امنیت کشور بر عهدۀ نیروی نظامی است و این امر منوط به «ایمان قوی»، «گشاده‏‏ ‏‏رویی» و «اخلاق صحیح و نیکو» است، و تنها در این صورت می توان انقلاب اسلامی را حفظ کرد و تداوم بخشید. ‏‎[65]‎‏ رفتار نیروی نظامی نباید موجب ایجاد رعب و وحشت در بین ملت شود. نظامیان در جمهوری اسلامی ـ مهاجمان بر دشمن بوده و ملت آنان را به چشم پاسداران حکومت اسلامی می نگرند. هیچ گونه حرکتی که به حفظ نظام خدشه وارد کند، از آنها پذیرفتنی نیست. ‏‎[66]‎‏ «تعرض به اموال افراد» یا ورود به منازل اشخاص بر اساس هوای نفس و بدون داشتن حکم قانونی موجب عزل نیرویی از نظامیان است که مرتکب چنین عملی شده باشد، به عبارت دیگر عدول از عدل اسلامی سبب عزل می شود. ‏‎[67]‎

‏باید قوای مسلح در پیشگاه ملت تواضع پیشه نموده و خضوع قلبی آنان معیاری برای همگام نمودن ملت با حکومت است. این خشوع و تواضع در نزد خداوند سبحان ثبت شده و میزان عمل افراد قرار می گیرد. ‏‎[68]‎

‏ ـ اجرای سلسله مراتب اداری توأم با محبت و تواضع: جزئی از ژرفنگری سیاسی حضرت امام است. این مسأله، هر دو گروه «نظامیان» و «سیاسیان» را مشمول خود قرار می دهد. نظامیان باید در عین محبت و برادری به رعایت سلسله مراتب پرداخته و بدان اهمیت فراوان دهند. راهنمای عملی برای هر گروه سیرۀ پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ است که هنگام نشستن در مجلس و جمع مسلمانان، برای تازه وارد، شناختن ایشان مشکل بود. (تواضع و فروتنی) اما در همان حال تمامی افراد مأمور بودند که مطیع کامل اوامر ایشان باشند. ‏

‏اطاعت و اجرای سلسله مراتب در قوای نظامی، بخصوص در حالت جنگ ثمرات عینی دارد؛ زیرا عدم اطاعت از فرماندهی، تزلزل نیروها را پیش آورده، شکست را قطعی خواهد کرد. ‏‎[69]‎‏ شکرگزاری در پیشگاه الهی و تشکر از ملت به پاس زحمات آنها نیز از مواردی است که در تواضع مسئولان مصداق پیدا می کند. قبول خادمی برای ملت نیز از موارد دیگر آن است. ‏

‏در وصیتنامه سیاسی ـ الهی امام خطاب به «شورای نگهبان»، «مجلس»، «دولت»، «رئیس جمهور» و «قوۀ قضائیه» آمده است: ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 331
‏از ثمرات خضوع و تواضع، تأثیر ناپذیری از تبلیغات بی محتوای سرمایه داری غرب، و الحاد شرق است. احترام گذاردن به مالکیت مشروع با حدود اسلامی، کوشش در آماده سازی رفاه محرومان نیز از تبعات دیگر این خصیصه می باشد. ‏‎[70]‎

‏نکته حائز اهمیت در این مبحث آن است که «تواضع و خشوع» صرفاً باید در پیشگاه ملت باشد. خضوع در برابر قدرتهای شیطانی و ستمگری و زورگویی نسبت به توده های ضعیف (که علت و معلول یکدیگرند) از مشخصه های اسارت انسان توسط هوای نفس است. ‏

‏زندگی اشرافی و مصرفی با حفظ ارزشهای والای اسلامی ـ انسانی مغایر است و اخلاق و تربیت طاغوتی، قدرت مقابله با طاغوت را ندارد. ‏‎[71]‎

‏در نتیجه مسئولان نظام به منظور حفظ روحیه فروتنی در قبال ملت و خشم و قهر و مقاومت در برابر دشمنان خدا، باید از روی آوردن به اشرافیت به شدت بپرهیزند. ‏

‏ ـ حفظ وحدت و اجتناب از اختلاف: در اخلاق سیاسی حضرت امام و همچنین عمل به آن، حفظ وحدت و پرهیز از تفرقه و اختلاف جزء اساسیترین ارکان، ملاحظه شده است. ‏

‏در این اندیشه اختلاف، ناشی از ضعف ایمان و از آثار خودخواهی است. اگر هدف رضای خداوند باشد فرقی نمی کند که کدام گروه یا کدام شخص، در هر یک از قوای حکومتی اعم از کشوری یا لشکری خدمت مورد نظر را انجام دهد. ‏

‏در این دستورالعمل، سازمانهای همسو نباید در این اندیشه باشند که حتماً کار برتر، به دست آنها انجام پذیرد. زیرا در این حالت اگر سازمان دیگر، خدمت مؤثر و قابل تحسین را انجام دهد، مورد بغض و کین قرار خواهد گرفت و این با مقصد الهی مغایر است. ‏‎[72]‎‏ ملاک تشخیص در این عرصه، احساس محبت و وحدت و برادری بیشتر بین مسئولان است و هر چه درجۀ این احساس بالاتر باشد، نشانی از بالا بودن درجه ایمان خواهد بود. حفظ وحدت و دوری از تفرقه بالاتر از یک مسأله اخلاقی ـ سیاسی است و آن تکلیف الهی می باشد که تمامی ملت را اعم از مسئولان و مردم در بر می گیرد. وحدت روحانی، مردم، نیروهای نظامی و انتظامی، دولت، قوه قضائیه، مجلس و... «ید واحده علی من سوا» اتحاد کامل بدون تفرقه، تنها به شرط بقای حکومت است. ‏‎[73]‎

‏داشتن وحدت و حُسن نیت در عمل برای خدمت به مردم عبادت بزرگی است که  ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 332
‏قوای سه گانه نیروهای مسلح می توانند مفتخر به انجام آن باشند و شاید کمتر عبادتی نظیر آن بتوان پیدا کرد. ‏‎[74]‎

‏مردم خود نه تنها مسئولیت حفظ برادری را برای تداوم حکومت اسلامی دارند، بلکه مسئولند نسبت به خدشه‏‏ ‏‏دار شدن اخوت و وحدت اسلامی، عکس‏‏ ‏‏العمل نشان دهند. به همین علت، مردم مأمورند و تکلیف اسلامی آنها ایجاب می کند در صورت مشاهده فرد یا افرادی که با انگیزه اختلاف «شعار باطلی» می دهند باید او را دستگیر کرده، تحویل مأموران دهند. ‏‎[75]‎

‏در همین زمینه دستورالعملهایی به مجلس ارائه می شود که از جمله : «عدم استفاده از کلمات نیش‏‏ ‏‏دار و اهانت‏‏ ‏‏آمیز» (که برخاسته از نفس اماره است)، «خودداری از دادن ارقام و اقلام غلط در نطقها» و «در نظر گرفتن میزان الهی و شرعی» است. ‏‎[76]‎

‏نکته مهم آن است که امام خروج از این حیطه را توسط نماینده ای، ایجاد مسئولیت «امر به معروف و نهی از منکر» برای نمایندگان دیگر می دانند. ‏

‏در زمان طرح اعتبارنامه ها، عملکرد اخلاقی سیاسی را در شاخصه هایی بیان می دارند که می توان آنها را به چند مورد خلاصه نمود: ‏

‏ «نادیده گرفتن دوستی و دشمنی و ملاحظات سیاسی رایج در جهان»، «پرهیز از گرایشات سیاسی»، «در نظر داشتن رضای خداوند و واقعیتها»، «خودداری از تمایل به کسب خشنودی بندگان» که مستلزم محور رضای خداوند است. ‏‎[77]‎

‏در مذاکرات مجلس اختلاف نظرها لزوماً سبب دستیابی به نتیجه ای بهتر و مثبت تر خواهد بود، بنابراین باید همچون اختلافات فقها در بحثهای فقهی باشد که پیوسته پیشرفت فقه را موجب گشته است. در مباحثات مجلس، رعایت اخلاق را چنان باید عمل کنند که مردم نیز از آن بهره مند گردند. ‏‎[78]‎‏ در استیضاح نیز «عیبجویی و انتقام» نباید ملاک عمل باشد. تنها معیار «حفظ مصالح ملت» است که معیارهای غیر الهی چون «حب و بغض» مطرود است. ‏‎[79]‎

‏ ـ استقامت در برابر مشکلات و دوری از یأس: پایداری و مقاومت در مقابل سختیها و مصایب از دستورالعملهایی است که حضرت امام، بیش از آنچه که به صورت نظری طرح نموده باشند، در مراحل مختلف عملی بیان داشته اند. در این زمینه به کرات به آیه مبارکه «فاستقم کما امرت» استناد جسته و پی بردن به مفهوم عملی آن را تأکید کرده اند.‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 333
‏نقطه مقابل استقامت و صبر، «یأس» است که آن را به «جنود ابلیس» تعبیر می کنند. حیطه عملی «یأس» هنگامی است که مسلمان با امید و طمأنینه و تسلیم، آماده انجام اقدامات مثبت می شود. مبارزه با این شیطان در مراحل حبس، تبعید در ترکیه و عراق و فرانسه، دوران انقلاب، رفتن شاه، آمدن بختیار، پیوسته در عملکرد ایشان به عینه وجود داشته است. حضرت امام با تصریح بر مسائل فوق علت این مبارزه با «یأس» را اعتقاد به حفاظت ملت از سوی خداوند بیان کرده اند. زیرا هنگامی که ملت برای مبارزه علیه ستم برخاسته است، رسیدن به پیروزی در برابر قدرتهای بزرگ با نصرت الهی قطعی است. ‏‎[80]‎

‏از مصادیق ایجاد روحیه «یأس» در جامعه، «قلمها» و «زبانهایی» است که به سست شدن پایه های نظام و کند کردن سرعت پیروزی کمک می کند. ‏‎[81]‎

‏نا امید شدن به واسطه عدم دسترسی به صنایع پیشرفته نیز از وسوسه های شیطانی است، که همواره تضعیف ملت ما را همراه داشته است. این امر که با طرح مسأله «ندانستن» و «نتوانستن» به ملت تزریق شده، وابستگی هرچه بیشتر کشور و ملت را فراهم کرده است. ‏‎[82]‎‏ شیاطین داخلی به پیروی از شیاطین بزرگ، خواهان ضربه زدن به اسلام و نظام اسلامی هستند. بنابراین هر مسلمان باید با انگیزۀ کوشش برای اسلام فعالیت کند که در این مسیر، یأس وجود نخواهد داشت. ‏

‏مبنای این تفسیر از یأس همچون دیگر شاخه‎ های سیرۀ امام در اخلاق سیاسی، «الهیت» است. بر این مبنا «یأس» از کبایر عظیم محسوب شده و معصیت کننده نباید به آن مبتلا شود. ‏‎[83]‎

‏در نامه ای خطاب به شهید آیت الله سعیدی آمده است: راهیابی به یأس مطرود است و این مطرودی به علت «تکلیف اسلامی» هر فرد مسلمان است. در این تکلیف، مسلمان موظف به انجام وظیفه بوده و حصول به نتیجه دلخواه، به صورت قطعی الزامی نیست. ‏‎[84]‎

‏ ‏

حکمها

‏در احکام حکومتی امام، عملکرد اخلاق سیاسی به شکلی همه جانبه دیده می شود. در این احکام «قاطعیت» رهبری و «علی» گونه بودن در عدالت اسلامی، برتری خاصی نسبت به ابعاد دیگر دارد. می توان در این جملات مصداق کلی سخنان فوق را پیدا نمود: ‏

‏تا آنجا که اخلاق اسلامی اقتضا می کند، همه را به آرامش دعوت می‎ کنم. نصیحت ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 334
‏خاضعانه می کنم. ولی آن روز که برای جمهوری اسلامی احساس خطر کنم، نمی نشینم و نصیحت کنم. دست همه را قطع خواهم کرد. ‏‎[85]‎

‏ ـ در حکم عزل بنی صدر از ریاست جمهوری ایران، ایشان به رأی «اکثریت قاطع نمایندگان مجلس» مبنی بر عدم کفایت سیاسی وی، تصریح دارند. ‏‎[86]‎‏ پیروی از رأی صحیح ملت را به منظور نشان دادن میزان احترام به ملت، می توان ویژگی برجسته اخلاق سیاسی حضرت امام محسوب کرده که نمونه بالا از مصادیق آن است. ‏

‏ ـ در حکمی که روزهای اول پس از پیروزی انقلاب به نخست وزیر دولت موقت داده می شود اخطار شده است که «منسوبین» و یا «اقربای» امام، حق هیچ گونه «توصیه» در «عزل و نصب» را نداشته و دولت موظف است به هیچ وجه به آنان ترتیب اثر ندهد. ‏‎[87]‎‏ این حکم در حکومت اسلامی، آن هم بلافاصله پس از پیروزی و با توجه به میزان علاقه و توجه تک تک اعضای ملت (که دولت نیز جزئی از آن است) بیانگر وارستگی و بکارگیری عدالت فوق تصور از یک بشر غیر معصوم است. ‏

‏ ـ در حکم تنفیذ ریاست جمهوری حضرت آیت الله خامنه ای نکات اخلاقی که با سیاست و مشی سیاستمداران ارتباط تنگاتنگ دارد، خلاصه می شوند در: ‏

‏برحذر بودن از دغلبازان و چاپلوسان و حیله‏‏ ‏‏گران، بکارگیری متعهدان و یا حسن سابقه های قبل از انقلاب در مشاورت و توجه به موقعیت مقام که دقت در چگونگی برخورد را در کلام و رفتار می طلبد. این امر مهم را حضرت امام بدین گونه به رئیس جمهور متذکر می شوند: توجه کنند در مقامی هستند که گاه یک جملۀ او مؤمنی را ساقط کرده، و متعهدی را از بین می ‍ برد و یا شخص غیر صالحی که شایسته مقامی نیست، به آن مقام می رساند. ‏‎[88]‎

‏ ـ در جواب سؤالی که گروهی راجع به مصرف سهم امام در راه تبلیغات انتخاباتی نموده اند، امام نه تنها این اجازه را نمی دهند، بلکه حکم می دهند که اگر کسی از این وجه خرج تبلیغات کرده است، باید برگرداند. ‏‎[89]‎

‏نمونه دیگر در همین زمینه، حکمی است که ایشان تأکید می کنند: در شرایط کنونی به هیچ وجه و هیچ کس اجازه نمی دهم از سهم مبارک امام ـ علیه السلام ـ یا از اموال دولت، اموال دفاتر، سازمانها و مجامع و اموال عمومی، خرج انتخابات کند. باید مردم را برای شرکت در انتخابات تشویق کرد. ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 335
‏در نصب ائمه جمعه و جماعات مسائل «اخلاق سیاسی»، «خواست مردم و علمای شهر»، «آشنایی امام جمعه با مسائل و مشکلات محل»، «پیشگیری از بروز اختلافات و عامل وحدت شدن» ملاکهایی  است که مورد تأکید و تصریح قرار می گیرند. ‏‎[90]‎

‏می‏‏ ‏‏توان به احکام امام در نصب ائمه جماعات استناد جست. ‏

‏ ‏

عملکردها

‏مرحله آخری که در تقسیم بندی آمده است، عملکردهای امام می باشد. در این قسمت نمونه های بسیاری از مسائل اخلاقی، عرفانی می توان دید که در اعمال سیاسی جاری شده و اسوۀ حسنه ای برای سیاستمداران اسلامی، می باشد. ‏

‏ «قاطعیت» از مبانی اخلاق سیاسی در عملکرد حضرت امام است. این مسأله در مراحل گوناگون بروزی زیبا داشته است. آنچه در گامهای حرکتی امام اساس است، حفظ اسلام و نظام اسلامی بوده است. از مواردی که قاطعیت امام به عینه مشهود است، موضعگیریهای آن حضرت در ماجرای اختلاف آفرینیهای بنی‏‏ ‏‏صدر است. در یکی از این موارد، حضرت امام می فرمایند: ‏

‏تا آنجا که اخلاق اسلامی اقتضا می کند، همه را به آرامش دعوت می کنم. نصیحت خاضعانه می کنم. ولی آن روز که برای جمهوری اسلامی احساس خطر کنم، نمی نشینم و نصیحت کنم، دست همه را قطع خواهم کرد. ‏‎[91]‎

‏در نامه ای خطاب به نمایندگان مجلس، آنان را از به کار بردن القابی که به ائمه معصوم اختصاص دارد برای ایشان، برحذر داشتند. ‏‎[92]‎

‏در ماههای اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حضرت امام به مدرسه حکیم نظامی قم تشریف برده، در بین دانش آموزان قرار گرفته، با آنها سخن می گویند. در این بیانات هدف از این حضور مقدس، دو مورد بیان می شود: ‏

‏ ـ بزرگداشت روز سیزدهم آبان‏

‏ ـ پیوند قشر روحانی و دانشگاهی و... ‏‎[93]‎

‏در موارد فوق خصایل تواضع و قاطعیت و عشق به ملت و دین آشکار است. «صداقت» از اهم مسائلی است که سرلوحۀ «اخلاق» و «سیاست» در رهبری امام قرار دارد. در توصیه ها و دستورالعملها به صدا و سیما، مسئولان ائمه جمعه و... بر امر صداقت با ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 336
‏مردم تصریح شده و آن را مایۀ پیوند مردم با دولت و ارتش، اعتماد آنها به رسانه ها، حفظ و دوام علاقه مندی و ایثارشان برای نظام خوانده اند. ‏

‏در دستورالعمل حضرت امام به ستاد تبلیغات جنگ، اساس «صدق و صداقت» معیار و ملاک اصلی است. ‏‎[94]‎‏ اهمیت این مسأله در ارتباط با مسأله جنگ و توجه به چگونگی امر تبلیغات جنگی در عُرف جهانی، هر چه بیشتر ملموس می شود. بزرگترین مصداق صداقت در عملکرد امام، نحوۀ برخورد آن حضرت در پذیرش قطعنامه است که مردم را در جریان چگونگی مسأله قرار داده و با جرعه زهر نوشیدن این مهم را به پایان می رساند. ‏‎[95]‎‏ عملکرد امام در انتخابات به شیوۀ احترام به آرای عمومی همراه با «رهنمودهای خردمندانه و در جهت حفظ نظام اسلامی» است. سرآغاز این عملکرد در همه پرسی جمهوری اسلامی است که در عین حال مهمترین انتخابات در نظام اسلامی ایران بوده است. در این مورد تأکید مکرر امام بر «آزادی مردم در انتخاب» است. اما رهنمود همیشگی و مورد تأکید و تصریح ایشان این است که مردم به واسطه مسلمان بودن، به چیزی جز «جمهوری اسلامی» رأی نخواهند داد. در این باره مزایای نظام اسلامی و مفاسد نظامهای دیگر موجود در تاریخ بشری را به صورت وعظ و نصیحت برای ملت بازگو نموده اند. جالب توجه آن است که با توجه به میزان عشق فوق تصور ملت نسبت به ایشان و همچنین تبعیت دینی ـ ملی و عاشقانه عمومی در آن زمان، هرگز ملت به انتخاب خاصی ملزم نشدند. در این مورد می توان گفت: در آن شرایط همه ملت خواستار آن بودند که امام آنان را به انتخابی مورد نظر خود «امر» نمایند؛ ولی ایشان از این امر خودداری کردند و تنها به بیان انتخاب خود (جمهوری اسلامی) اکتفا نمودند و پیروان اسلام را به این مسأله دعوت و نه الزام کردند. ‏‎[96]‎

‏ «پرهیز از یأس و توکل به نصرت الهی» در شهادت فرزند برومند ایشان ـ حاج آقا مصطفی ـ ملموستر است. حضرت امام این مصیبت عظیم را از ‏«الطاف خفیه»‏ خداوند خوانده اند که بشر به علت نقص دانش خود از درک آن عاجز است. صبر نکردن بر این گونه مصایب و مشکلات نیز به عدم معرفت بشر مربوط است. ‏‎[97]‎

‏از موارد دیگر در اخلاق عملی سیاسی حضرت امام، می توان به مصداقهای ذیل اشاره داشت: ‏

‏ ـ پاسخ به نامه مادر شهیدی که دستبندش را برای کمک به جبهه های نور ارسال ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 337
‏داشته بود، امام در موضع رهبری علی گونه، دستبند را به صاحبش عودت داشته، و مبلغ آن را خود پرداخته اند. ‏‎[98]‎

‏ ـ پاسخ به نامه فرزند شهید، که در آن رهبر نظام اسلامی پس از دلجویی و تقدیر فرزند شهید، در وصف شهدا و مجاهدان فی سبیل الله سخن رانده اند و فرزندان این بزرگواران را به عظمت راه و هدف پدرانشان رهنمود داده اند. ‏‎[99]‎

‏ ـ پاسخ به نامه کودکان یک روستای شهرستان نیشابور، که در آن حضرت امام آن کودکان را به نحوۀ برخورد با مسئولان و امر و نهی اسلامی آنان تشویق کرده و تصمیم عملی نشدۀ آنها را صحه می گذارند. ‏‎[100]‎

‏می توان به نمونه های عملی دیگر امام اشاره داشت که متأسفانه در زمره اسناد ثبت نشده است. از آن جمله پیام ایشان به ملت در ارتباط با افشای نامه «کارتر» رئیس جمهور آمریکا مبنی بر درخواست صلح، که این امر صداقت در امر رهبری و ارتباط قلبی ـ سیاسی رهبر و مردم را بیان می کند. ‏

‏همچون ارائه لیست اموال به قوۀ قضائیه که سرمشق برای دیگر مسئولان نظام اسلامی بود. البته این عمل، هرگز پیروی نیافت. ‏

‏با امید آنکه در این نوشتۀ ناقص، به «اخلاق سیاسی» در اندیشه و عملکرد حضرت امام اشاره هایی شده باشد. ‏

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 338
 


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 339

‏ ‏

کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 340
‏ا‏

کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 341

  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 7، ص 531- 533.
  • . ر.ک: همان.
  • . ر.ک: همان.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 13، ص 430- 432.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 17، ص 79- 80.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 18، ص 335- 337.
  • . نهج البلاغه. ص 290. نامه 27 (فیض الاسلام)
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 18، ص 335- 337.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 8، ص 302- 303.
  • . ر.ک: همان.
  • . ر.ک: همان.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 12، ص 141- 142.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 8، ص 381- 382.
  • . همان، ص 371- 373.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 9، ص 149- 150.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 13، ص 486- 487.
  • . ر.ک: همان.
  • . ر.ک: همان.
  • . ر.ک: همان.
  • . ر.ک: همان، ص 487- 489.
  • . ر.ک: همان.
  • . ر.ک: همان.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 20، ص 95- 97.
  • . ر.ک: همان، ص 342- 343.
  • . ر.ک: همان، ص 343- 345.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 17، ص 452- 453.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 18، ص 471- 472.
  • . ر.ک: همان، ج 19، ص 42- 43.
  • . ر.ک: همان، ج 18، ص 500- 501.
  • . ر.ک: همان، ج 19، ص 355- 356.
  • . ر.ک: همان، ص 140- 141.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 20، ص 340- 342.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 21، ص 422- 424.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 8، ص 284- 285.
  • . ر.ک: همان، ص 369- 371.
  • . ر.ک: همان، ص 284- 285.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 20، ص 332- 333.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 21، ص 415- 417.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 13، ص 400- 401.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 6، ص 408.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 13، ص 467- 468.
  • . ر.ک: همان، ص 470.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 17، ص 380- 382.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 10، ص 260- 261.
  • . ر.ک: همان، ص 242- 243.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 16، ص 157- 158.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 13، ص 397- 398.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 20، ص 319- 320.
  • . ر.ک: همان، ج 21، ص 1- 2.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 5، ص 318- 320.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 19، ص 48- 50.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 8، ص 281- 282.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 11، ص 291- 292.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 18، ص 307- 308.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 19، ص 364- 365.
  • . ر.ک: همان، ص 50- 52.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 12، ص 139- 140.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 20، ص 124- 125.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 17، ص 78- 79.
  • . ر.ک: همان، ص 14- 15.
  • . ر.ک: همان، ص 79- 80.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 18، ص 78- 80.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 8، ص 320.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 16، ص 77- 78.
  • . ر.ک: همان.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 8، ص 373.
  • . ر.ک: همان، ص 296- 297.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 17، ص 14- 15.
  • . ر.ک: همان.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 21، ص 444.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 18، ص 471- 472.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 17، ص 14- 15.
  • . ر.ک: همان، ص 382- 383.
  • . ر.ک: همان.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 13، ص 352- 354.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 18، ص 465- 466.
  • . ر.ک: همان، ص 469- 471.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 17، ص 382- 383.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 18، ص 465- 466.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 9، ص 181- 182.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 10، ص 457.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 13، ص 535- 537.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 15، ص 101- 103.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 21، ص 284.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 14، ص 416- 417.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ص 480.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 6، ص 365.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 19، ص 369- 370.
  • . ر.ک: همان، ج 18، ص 483.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 20، ص 294- 295.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 14، ص 416- 417.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ص 366- 367.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 10، ص 472- 473.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 19، ص 253- 255.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 21، ص 75- 77.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 6، ص 276- 278.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 3، ص 234- 235.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 21، ص 109.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 19، ص 292- 293.
  • . ر.ک: صحیفه امام ، ج 16، ص 70.