زن، فعالیت اقتصادی، اجتماعی و استقلال مالی

زن، فعالیت اقتصادی، اجتماعی و استقلال مالی

Women: Social and economical activity, Financial independance

‏ ‏

‏□ دکتر مجید کارشناس، استادیار و عضو هیأت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه اصفهان‏

‏ ‏

چکیده

‏نظری اجمالی به کتب و مقالات موجود در این زمینه، گویای این مطلب است که با توجه به نظریه های کارکردگرایی، به اثرات فرهنگی ـ اجتماعی اشتغال زنان در ایران کمتر توجه شده است. در این مقاله سعی می شود تا اشتغال و اثرات فرهنگی اجتماعی آن، با توجه به این دیدگاه مورد تحلیل قرار گیرد. بر اساس فرمایش حضرت امام که می فرمایند: ‏

‏ «البته شغل برای زن، شغل صحیح برای زن هیچ مانعی ندارد لکن نه آن طوری که آنها می خواستند. آنها نظرشان به این نبود که زن یک اشتغالی پیدا بکند. نظرشان به این بود که... زنها را و مردها را از آن مقامی که دارند منحط کنند، نگذارند یک رشد طبیعی از برای قشر ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 123
‏زن پیدا بشود یا یک رشد طبیعی از برای قشر مرد.» ‏‎[1]‎

‏در بخش اول این نوشتار به عوامل مؤثر در اشتغال زنان توجه شده و نتیجه گیری می گردد که علت اصلی اشتغال، اقتصاد نیست. در بخش دوم علل اشتغال زنان در طبقات مختلف اجتماعی بررسی شده و نتیجه گرفته می شود که اشتغال در طبقات مختلف با عوامل اجتماعی، اقتصادی و روانی رابطه دارد. ‏

‏در بخشهای 3 - 7، اشتغال و نابرابری جنسی و وضعیت اشتغال زنان در جهان سوم و اشتغال غیر مستقیم و مستقیم بر اساس آمار مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. البته پیشینه اشتغال زنان فراز و نشیب های مختلفی دارد، گو اینکه کار و شغل در مسیر خدای سبحان، به جنس زن یا مرد اختصاص ندارد، و تعریف کار تا آن حد وسیع است که حضرت امام در بیان خودشان خدا را نیز کارگر دانسته و کار را جلوه حق تعالی بیان کرده اند. ‏

‏ ‏

واژه های کلیدی

‏● اشتغال ‏‎Employment‎    ‏● کار غیر مستقیم ‏‎Undirect Work‎

‏● زنان ‏‎Women‎     ‎●‎‏ طبقه اجتماعی ‏‎Social Class‎

‏● کار مستقیم ‏‎Direct Work‎   ‏● نابرابری جنسی ‏‎Gender Ineqvality‎

‏ ‏

مقدمه

‏اشتغال زنان در فعالیتهای اقتصادی در طی چند دهۀ گذشته و بویژه در جامعه های شهری بسیاری از کشورها از اهمیتی ویژه برخوردار است. در این میان مسائلی مطرح شده که به دلیل اهمیت، موضوع پژوهشهای متعددی قرار گرفته است. در اغلب شهرهای بزرگ ایران، همگام با دسترسی بیشتر زنان به سازمانهای آموزشی (مدارس و دانشگاهها) گرایش آنان به اشتغال چشمگیر بوده است. اما به رغم مطرح شدن این مقوله در میان برخی از گروهها، شرایط اجتماعی ـ فرهنگی جامعه در بسیاری از موارد، برای این فرآیند آماده نبوده است. ‏

‏اشتغال زنان از سویی، مسائلی حاد در زندگی زناشویی به وجود آورد و از سویی دیگر اختلاف عقیده را میان توده های مختلف مردم موجب شد. ‏

‏وضعیت زنان که حدود نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می دهند، در سراسر دنیا ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 124
‏تحت تأثیر متغیرهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی (اشتغال، بهداشت، ازدواج، باروری و آموزش و پرورش) قرار دارد. دستمزد متفاوت زنان در نقاط مختلف دنیا از همین واقعیت حکایت دارد. زنان مخصوصاً در کشورهای جهان سوم، سخت تر از مردان کار می کنند، ولی به کار آنها معمولاً کم بها داده می شود و حقوق مناسبی دریافت نمی کنند. ‏

‏ «در سطح جهان، زنان حدود نیمی از مواد غذایی دنیا را کشت می کنند؛ ولی تقریباً هیچ گونه زمینی از خود ندارند. آنها حدود یک سوم نیروی حقوق بگیر رسمی جهان را شامل می شوند، ولی دستمزدی کمتر از مردان دریافت می دارند. آنهایی که در خارج از خانه به کار مشغولند؛ اغلب به طور مضاعف کار می کنند؛ به این معنا که علاوه بر کمکی که به درآمد خانواده می کنند، مسئولیت نگهداری از بچه ها و کارهای خانه را نیز به عهده دارند.» ‏‎[2]‎

‏ ‏

عوامل مؤثر در اشتغال زنان

‏اشتغال زنان از نظر جامعه شناسی خانواده، معلول علل گوناگونی است، مطالعات انجام شده در کشورهای صنعتی از تنوع علل حکایت دارد. در کشور فرانسه 95 درصد زنان برای ترفیه اقتصادی و 66 درصد جهت امکانپذیر ساختن ادامه تحصیل فرزندان خود کار می کنند و علاقه به نقش کار، تنها انگیزه 40 درصد آنها در امر اشتغال است. ‏

‏شاید بتوان گفت که اشتغال مظهر نوعی رمانتیسم برای زنان است، که گریز از خانه را برای آنها تسریع می کند. امروزه با پیدایش تکنولوژی جدید مورد استفاده آشپزخانه و از منسوج شدن آشپزی سنتی زنان به کار بیرون از خانه گرایش بیشتری نشان می دهند. به نظر بلاد آلتون: ‏

‏ «یکی از انگیزه های زنان شوهردار برای قبول شغل ـ که از همه شایعتر است ـ میل شخصی زنان به گریختن از محیط به اصطلاح خسته کننده و کسالت آور خانه است. زن جوانی که در طی روز از بچه های خردسالش نگهداری می کند؛ وقتی خستگی به او روی می آورد به وضع به اصطلاح مطلوب شوهر یا خواهر مجرد و شاغل خود رشک می برد و فکر می کند که آنها چقدر خوشبختند که حرفه ای در خارج از خانه دارند. به نظر او آنها از فراغتی که هر روز، هنگام رفت و آمد به محل کار دارند، لذت می برند. برای مادری که از زیادی کار خسته شده، مشکل نیست وضع دیگران، مخصوصاً آنهایی را که به کار فکری ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 125
‏اشتغال دارند، به صورت رمانتیک و افسانه گونه در نظر خود مجسم سازد. او نزد خود می پندارد که تنها راه رهایی از این وضع، قبول شغل در خارج از خانه است و فکر می کند چون درآمد او تهیه وسایل مراقبت از کودکان را میسر می سازد، از این حیث زیانی متوجه او نخواهد شد». ‏‎[3]‎

‏در نتیجه عامل اصلی گرایش زنان به اشتغال، فقط بهبود وضع اقتصادی خانواده و پاسخ به نیازهای روزافزون آن نیست. ‏

‏ ‏

آیا علل اشتغال زنان در طبقات مختلف اجتماع یکسان است؟ 

‏طبقه اجتماعی‏‎[4]‎‏ را می توان مجموعه‏‏‎ ای از افراد تعریف کرد که از جهات اجتماعی و‏‏ اقتصادی موقعیت مشابهی دارند. البته در زمینه طبقات اجتماعی تعاریف مختلفی وجود دارد‏‎[5]‎‏ که این امر به نگرش و گرایش فکری ارائه کننده تعریف بستگی دارند. ‏‎[6]‎

‏اشتغال زنان در طبقات پایین، متوسط و بالای جامعه، علل جداگانه دارد، که خود از تفاوت فرهنگ اشتغال در بین گروههای متمایز اجتماعی حکایت می کند. در طبقه پایین اجتماع، نیاز اقتصادی است و در طبقه متوسط، زن با کار شکوفایی حاصل می کند. «برای مثال 74 درصد زنان طبقه متوسط معتقدند که کار زن برای خانواده ضروری است، 14 درصد اعتقاد دارند که درآمد حاصل از آن به خرج خانه کمک می کند و 5 درصد علت کارشان را تساوی زن با مرد و استقلال وی در برابر مرد می دانند.» ‏‎[7]‎‏ فقط 3 درصد عامل علاقه و تمایل را در گرایش خود به اشتغال مطرح می کنند. حال آنکه برعکس در طبقه بالا این علت 15 درصد جمعیت را به سوی اشتغال سوق داده است. نتیجه آنکه علت اشتغال در طبقات مختلف با تأثیر متقابل عوامل اقتصادی، اجتماعی و روانی ارتباط دارد. ‏

‏ ‏

اشتغال و نابرابری جنسی

‏بسیاری از جامعه شناسان معتقدند همراه با انقلاب صنعتی در موقعیت اجتماعی و خانوادگی زنان بتدریج دگرگونیهایی پدید آمد؛ به طوری که در جوامع پیشرفته صنعتی، زنان قادرند تقریباً در تمامی مشاغل به اصطلاح مردانه، به کار مشغول شوند. به عنوان مثال «سهم زنان در نیروی کار ایالات متحده از 30 درصد در سال 1940 به 64 درصد در سال 1986 افزایش یافت». ‏‎[8]‎


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 126
‏ «در دهه 1960 تلاش زنان در آمریکا برای دستمزد برابر، فرصتهای آموزشی و شغلی برابر و حمایت بیشتر از وظایف سنتی زنان، مانند مراقبت از فرزندان، جریان داشت. پارسونز در جامعه شناسی کارکردگرایی، بر تقسیم کار جنسی اشاره می کند. به نظر او مرد نقش ابزاری و زن نقش عاطفی و انجام مشاغل خانگی را برعهده دارد». ‏‎[9]‎

‏اما نسل نخست جامعه شناسان نظیر اسپنسر، تونیس و دورکهایم بر آن بودند که پایگا ههایی که بر اساس ویژگیهای ارثی و غیر اکتسابی مانند جنس کسب شده باشد، سرانجام جای خود را به پایگاههای اکتسابی خواهد داد. در قرون نوزدهم هنگامی که بیشتر امریکاییها در مزارع کار می کردند، زنان نه تنها آشپزی، شستشو و مراقبت از کودکان را برعهده داشتند؛ بلکه به موازات آن در مزارع نیز کار می کردند. خانه را مرتب و بیماران را مداوا می نمودند. ‏

‏در مورد نابرابری شغلی میان زنان و مردان می توان گفت که زنان در قرن حاضر در بازار کار با تبعیضات متعددی مواجه اند. آنها نسبت به مردان، در مشاغل مشابه، مزد کمتری دریافت می کنند. از نظر شغل، زنان و مردان از مساوات برخوردار نیستند و از طرفی دور نگهداشتن زنان از مشاغل حرفه ای پردرآمد و راندن آنان به سوی مشاغل کم درآمد، غیر فنی و ساده، در جهان امروز بسیار رایج است. ‏

‏آمار نشان می دهد که در دهه 1980 در کشورهای توسعه یافته، در میان حرفه های کم درآمد زنان نسبت به مردان، 98 درصد مستخدمین خانه ‍ ها، 97 درصد پرستار، 85 درصد معلمان مدارس ابتدایی، 72 درصد کارمندان ساده و 58 درصد آنان امور خدماتی را بر عهده داشتند. به نوشته وود و شرمن «بعد از صد سال کوشش و مبارزه و جنبش زنان در عرصه حضور در آموزش عالی، تعداد زنانی که در سال 1974 به اخذ درجه دکترا در رشته های مختلف نایل آمدند؛ فقط 19 درصد مردان بود». ‏‎[10]‎

‏اما به نظر گرهارد لنسکی و جیب لنسکی نوآوریهای تکنولوژیکی، کمک شایانی در رفع این نابرابریها کرد. «این نوآوریها شامل اختراع بسیاری از دستگاههای خانگی می شد که زنان را از صرف وقت و بیش از حد در خانه معاف می ‏‏‎داشت. یخچالها، ماشینهای‏‏ لباسشویی و به بازار آمدن خوراکیهای سالمی که جانشین شیر مادر می گردید و روشهای تنظیم موالید، مهمترین نوآوریهایی بودند که سرانجام زنان جوامع را از قید محدودیتهای تاریخ آزاد ساختند و به آنها اجازه دادند به فعالیتهای اجتماعی گام نهند». ‏‎[11]‎


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 127
موقعیت اشتغال زنان در جهان: 

‏در سال 1990، طبق برآورد سازمان ملل، بیش از 828 میلیون زن فعالیت اقتصادی داشته اند، که از این میزان 56 درصد به آسیا، 29 درصد به کشورهای توسعه یافته، 9 درصد به افریقا و 5 درصد به امریکای جنوبی و مرکزی مربوط بوده است. بنا به تعریف سازمان بین المللی کار، جمعت فعال اقتصادی، همه افراد را ـ اعم از زنان و مردان، که در تولید کالا و خدمات شرکت دارند ـ در بر می گیرد. اما باید اذعان داشت که این آمار به هیچ وجه گویای واقعیت نیست، چرا که بیشتر کار زنان به صورت نامرئی است و زنان در مقابل آن دستمزدی دریافت نمی کنند؛ به همین علت به عنوان کار رسمی محسوب نمی شود. ‏

‏سازمان ملل در رابطه با اشتغال زنان آماری ارائه داده است. بر اساس این آمار، تفاوت اشتغال میان نیروی کار زنان و مردان (با احتساب شاخص 100 برای کشورهای شمال) به شرح زیر است: ‏

‏ ‏

تفاوت اشتغال میان نیروی کار زن و مرد

‏ ‏

‏منطقه‏

‏درصد (بر مبنای 100 برای کشورهای شمال) ‏

‏کشورهای در حال توسعه‏

‏52‏

‏کشورهای کمتر توسعه یافته‏

‏48‏

‏کشورهای صنعتی‏

‏77‏

‏جهان‏

‏56‏

‏ایران‏

‏15‏

‏جدول بالا گویای این مسأله است که به طور کلی وضعیت نیروی کار زنان نسبت به مردان نامطلوب است. در کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته، وضعیت بسیار اسفبار است. جدول مذکور گویای وضعیت نامناسب کاری زنان در کشور ماست. درصد نیروی کار زنان نسبت به مردان به شرح زیر است: ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 128
درصد زنان در نیروی کار جامعه

‏منطقه‏

‏زنان در نیروی کار (درصد کل) ‏

‏کشورهای در حال توسعه‏

‏34‏

‏کشورهای کمتر توسعه یافته‏

‏29‏

‏کشورهای صنعتی‏

‏42‏

‏جهان‏

‏34‏

‏ایران‏

‏18‏

‏ ‏

‏این جدول گرچه بیانگر وضعیت نامناسب کشورهای جهان سوم است، اما باید این مطلب را به یاد داشت که در این آمارها کار عموماً به فعالیتی اطلاق می شود که زن در مقابل انجام آن دستمزد دریافت می کند. کار و تلاش زنان روستایی ـ با وجود آنکه بیشتر فعالیتهای تولیدی و خدماتی را در بر می گیرد ـ به علت اینکه آنان در مقابل کار خود دستمزدی دریافت نمی کنند، کار محسوب نمی شود. ‏

‏ ‏

اشتغال غیر مستقیم زنان

تربیت فرزندان و کارهای منزل:‏ چه کسی مسئولیت تربیت فرزندان را به عهده دارد؟ این مادران هستند که قوانین و مقررات اجتماعی را به فرزندان خود می آموزند و در واقع بذر هنجارهای اجتماعی را در قالب شخصیت فرزند می کارند. چه کسی باید کودکان را جامعه پذیر کند؟ بدیهی است این امر از کارهای مهم زنان در جامعه است. ‏

‏آیا فعالیت زنان در خانه را می توان کار نامید؟ آیا این فعالیت ارزش کار دارد؟ آیا بانوان نوعی کارگر به حساب می آیند؟ گرچه ممکن است عده ای معدود تلاش بانوان در خانه را، کار به حساب نیاورند، اما از دیدگاه جامعه شناسی خانواده، فعالیت زنان در خانه کاری است پیچیده! زیرا کار در خانه آمیزه ای از تلاش و عاطفه است. به همین جهت نمی توانیم کار خانمها را در منزل به حساب نیاوریم و ادعا کنیم که فعالیت آنها کار نیست. در واقع کار در خانه یکی از شاقترین کارهاست. این فعالیتی است که با ظرافت بسیار زیاد صورت می پذیرد و هر کسی از عهده این کار بر نمی آید. ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 129
‏وقتی خانمی کار خانه را انجام می دهد، با پذیرش کار دیگری در خارج از خانه در حقیقت مسئولیت جدیدی را پذیرفته است و شاید در این امر، منظورش کمک به معاش خانواده باشد که در این صورت چنین زنی از نظر ما بسیار ارزشمند است. ‏

‏آنان که انجام دادن کار در خانه را وظیفه بانوان تلقی کرده و به اجبار آنها را به کار واداشته و یا برای حاصل کارشان ارزشی قائل نبوده اند، قطعاً نه شناخت صحیحی نسبت به کار دارند و نه نگرش اسلام را نسبت به زن می دانند. این است که خانمها را در منزل، در ارتباط با کار خانه مورد عتاب و خطاب قرار می دهند. ‏

‏باید بدانیم خدمت زن در منزل کاری اجباری نیست و جزء وظایف او به حساب نمی آید. خداوند متعال زن را مختار کرده است. او اگر خواست کار منزل را انجام می دهد. حضرت رسول ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ می فرمایند: «شما بانوان با اشتغالتان در کارهای منزل ثواب مجاهدان راه خدا را خواهید داشت». اسلام کار زنان در خانه را برابر با عبادتهای مستحبی دانسته است. ‏

‏در مورد کار زنان در خانه می توان پرسید اگر بانوی خانواده کارهای منزل را انجام ندهد و به فرد دیگری بسپارد تا خودش به کار خارج از منزل برسد، آیا کسی که کارهای منزل را از قبیل رفت و روب منزل، شستشوی لباسها و ظروف، پختن غذا، مراقبت از کودکان و سایر کارها پذیرفته است، کارگر محسوب می‏‏‎  شود یا نه؟ پس چرا وقتی که شریک زندگی‏‏ همه این کارها را انجام می دهد، به رغم تفاوت چشمگیری که بین کار او و کار کارگر خانه موجود است (عجین شدن کار با علاقه و عشق به کسانی که جهت رفاهشان تلاش می شود)، زحمات او را کار نمی دانیم و برای حاصل کارش ارزش قائل نیستیم؟ ‏

برنامه ریزی و تنظیم اقتصاد خانواده و کارهای عالم المنفعه:‏ یکی از فعالیتهای غیر مستقیم زنان، تنظیم خانواده بر اساس قناعت است. زن حافظ اموال همسر خویش است. وظایف تربیتی و مدیریتی داخل خانه نیز ایجاب می کند که برنامه ریزی مصرف را زن معین کند، زیرا زنان برنامه های مصرف خانواده را در مسیر اعتدال قرار می دهند. ‏

‏امام صادق ـ علیه السلام ـ می فرمایند: «یکی از مشخصات بهترین زنان این است که در مصرف هزینه های زندگی و حتی انفاق در راه خدا، اسراف نکنند». ‏‎[12]‎‏ در احادیث آمده است: «یکی از برکتهای زن کم خرجی اوست و شومی زن در زیاد خرج کردن اوست». ‏‎[13]‎‏ اما در دنیای امروز افکار مادی به گونه ای بر اخلاق و معنویت غلبه یافته است، که نه تنها ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 130
‏در ممالک سرمایه داری در خانواده ها اسراف حاکم شده است؛ بلکه این امر در کشورهای جهان سوم و کشورهای اسلامی نیز به طور چشمگیری مشاهده می شود. ‏

‏زنان، به سبب برخورداری از زمینه های غنی عاطفی و احساسی، به سبب عدم مسئولیت تأمین معاش خانواده، بسیار سریع به کارها و فعالیتهای عام المنفعه جذب می شوند، بویژه چون نقش حمایتی و مادری در آنها وجود دارد که می بینیم که در مواقع اضطراری همچون زلزله، جنگ و غیره ایثارگریهای آنها تحت عناوین مختلف مانند: انصارالزهراء، انصارالمجاهدین، انصارالمهدی و... در همه صحنه های کمک رسانی و خدماتی در صحنه ها حاضر می شوند. ‏

‏ ‏

کارهای مستقیم اقتصادی زنان

‏اسلام زن و مرد را از لحاظ تدبیر شئون زندگی و کار، مساوی می داند. از این رو زنان مختار هستند در کسب و کار، معامله، تعلیم و تعلم و دفاع از حقوق، فعال باشند. در انجام مشاغل نه تنها اسلام زنها را منع نکرده است، بلکه حضرت رسول ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ خود احکام شرعی معاملات و کارهای اجتماعی را به آنها می آموختند. بعد از انقلاب اسلامی در ایران، شاهد حضور زنان در جامعه هستیم. مشارکت و حضور زنان در تصمیم گیریهای سیاسی کشور و همچنین در بخش آموزش، و نیز در ابعاد هنری و نظامی به طور کامل مشهود است. ‏

‏آمار نشان می دهد که جمعیت ایران در سال 1355، 33 میلیون نفر بوده و در سال 1365به حدود 50 میلیون نفر افزایش پیدا کرده است. «اما حضور زن از بُعد اشتغال کاهش یافته است. نرخ فعالیت زنان در اقتصاد از 13% به 2 / 8% کاهش پیدا کرده است یعنی از 1212000 نفر به 975000 نفر رسیده است». ‏‎[14]‎‏ در اینجا علتها را بررسی می کنیم تا کاهش این ارقام، کاهش حضور زن در فعالیتهای اقتصادی محسوب نشود. ‏

‏بعد از انقلاب اسلامی به دلیل کاهش حجم سرمایه گذاری، تعدادی از کارخانه ها، به علت کاهش ظرفیت تولید، مجبور به خارج کردن زنان از محیط کار شده اند. بررسی ترکیب اشتغال در طی این دوره، این مطلب را به خوبی نشان می دهد. زنان شاغل در بخش کشاورزی برای مثال در سال 1355، 18% نیروی کار این بخش را تشکیل می داد که این رقم در سال 1365، 6 / 26 افزایش یافت. در طی سالهای یاد شده سهم زنان در صنعت  ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 131
‏و معدن از 52% به 21% کاهش یافته است در مقابل، در بخش خدمات اجتماعی، عمومی اشتغال زنان از 23% به 42% افزایش یافته است. از نظر وضعیت شغلی در رده کارفرما و مدیریتهای بالا ارقام از 4 / 0% به 4 / 11% افزایش یافته است و این مسأله نشانگر بهبود کیفیت اشتغال است. ‏‎[15]‎‏ به عبارت دیگر حضور زنان در مدیریت اقتصادی جامعه بیشتر شده است. به عنوان نمونه کارکنان زن در مشاغل علمی، فنی و تخصصی از 5 / 11 درصد به 8 / 34 درصد افزایش یافته است و این نشانگر دید خاصی است که در جامعه بعد از انقلاب اسلامی نسبت به زنان به وجود آمده است. ‏

‏بیکاری یکی از بیماریهای مبتلا به اقتصاد کشور است. وجود دو میلیون بیکار در کشور روشنگر این مسأله است. حضور زنان در صنعت در دوره های تحول اقتصادی کاهش می یابد و اینان بیشتر به سمت فعالیت در صحنه آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، دانشگاه و بخش عمومی کشانده می شوند. اما علی رغم این کاهش سطح اشتغال در بخش صنعت، هنوز هم میزان اشتغال زنان در صنعت بیشتر از سایر بخشهاست. به طوری که 5 / 14 درصد افراد شاغل در صنعت را زنان تشکیل می دهند، و حال آنکه اشتغال در بخش دولتی را که بعد از انقلاب اسلامی داشته، 5 / 13% است و این امر بیانگر این واقعیت است که در جریان توسعه، زنان در بخش صنعت جایگاه ویژه ای دارند یعنی با وجود کاهش تولید، عدم سرمایه گذاری و خارج شدن زن از بخش صنعت، حضور زنان در این بخش همچنان بیش از سایر بخشها حفظ شده است و با شروع جریان صنعتی شدن جایگاه زن بیشتر خواهد گردید. ‏

‏در بُعد آموزش باید گفت که قبل از انقلاب اسلامی نرخ باسوادی زنان در سال 1355، 35% بود که این رقم در سال 1365 به 52% افزایش یافته است. این امر توجه انقلاب به آموزش و ارتقای سطح آن را در بین زنان نشان می دهد. در دانشگاهها و آموزشگاههای فنی و حرفه ای درصد دانشجویان زن از 12 به 20 افزایش پیدا کرده و درصد دانشجویان زن در کل دانشگاهها تا 30% افزایش یافته است. در برنامه پنج ساله دوم نیز روند مذکور رو به تکامل است و 95% افراد لازم التعلیم را تحت پوشش قرار می دهد. امید می رود که زنان نقش خود را در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بیشتر و عینی تر سازند. ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 132
آمار اشتغال زنان

‏ «در سال 1369 جمعاً 225270 نفر به مراکز خدمات اشتغال مراجعه نموده اند که از این تعداد 32298 نفر زن بوده اند. یعنی 14% از مراجعه کنندگان زنان بوده اند در اواخر سال 1370 حدود 538 نفر زن در بخش معدن کار می کردند و 9441 نفر از کارکنان بخش ساختمان را زنان تشکیل می دادند. در بخش صنعت 416320 نفز زن شاغل بودند، 461053 نفر نیز در فعالیتهای غیر کارگری مشغول به کار می باشند که به ترتیب 66 / 1% و 8 / 0% و 8 / 14% کل شاغلین بخشهای فوق الذکر را تشکیل می دهند و 13% کل شاغلین بخش غیرکارگری از زنان هستند. کل شاغلین زن در فعالیتهای عمده شغلی 987103 نفر می باشند که 343273 نفر در مشاغل علمی، فنی و تخصصی، 1534 نفر در مشاغل مربوط به مدیران و کارمندان عالی رتبه اداری، 46787 نفر در فعالیتهای مربوط به امور دفتری و اداری، 11329 نفر در امور بازرگانی و فروشندگی، 32052 نفر در امور خدماتی، 263175 نفر در فعالیتهای کشاورزی، جنگلداری، 230823 نفر در مشاغل تولیدی و امور حمل و نقل و 58130 نفر در مشاغل طبقه بندی و نامشخص فعالیت داشته‏‏‎اند». ‏15

‏ ‏

نتیجه

‏اشتغال زنان بیش از همه بر خانواده اثر می گذارد و روابط زن و شوهر و فرزندان را دگرگون می سازد و این امر همواره مورد توجه صاحبنظرانی که اشتغال زن را از دیدگاه جامعه شناسی بررسی نموده اند، قرار داشته است. ‏

‏ماری روژه و پل هانری شومباردلو در کتابشان، زن در جامعه، هم می پرسند: «این حقیقت که آزادی زن امری اجتناب ناپذیر است؛ موجبات بروز دگرگونیهایی را در تمامی روابط اجتماعی و نظامهای ارزشی و به طور کلی تعادل اجتماعی فراهم می‏‏‎آورد، و از همه‏‏ مهمتر باید گفت که در ورای تصویر زن، تصویر زوجین دیده می شود. هماهنگی و سازش زوجین به صورت یک احتیاج اساسی جلوه می کند. این سازش مدتها به تعادل نقشهای سنتی وابسته بود که خود به پایگاههای متفاوت و شرایط خاص هر جنس بستگی داشت. زن شاغل برای آنکه در خانه باشد به کارهایی می پردازد که گاه مردانه خوانده می شوند و آیا چنین زنی می تواند فرصت تازه ای برای گفتگوی عاشقانه با شوهر یابد؟ یا آنکه با آزادی ای  ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 133
‏که از این رهگذر به دست می آورد، از طریق دیگری شادی زندگی را از دست می دهد؟ » ‏‎[16]‎

‏آنچه مسلم است این است که کار زن در خارج از خانه به تسهیل در امر ازدواج منتهی گردیده است. این امر نه تنها دیدار متقابل زن و مرد را افزایش داده و موفقیتهای گزینش همسر را متنوعتر و وسیعتر ساخته است، بلکه، به عقیده ژان داریک، کار زن جانشین جهاز وی گردیده است و معیاری تازه و بسیار مهم در گزینش همسر فراهم ساخته است. ‏‎[17]‎‏ با این وجود کار بیرون از منزل بعد از ازدواج بر روابط زوجین اثراتی عمیق نهاده است. بلاد، از همین دیدگاه و در جهت متبلور ساختن مسائل ناشی از اشتغال زن در خارج از خانه و بویژه در مراحل اولیۀ آن چنین می نویسد: ‏

‏ «وقتی اشتغال روزافزون زنان را به کارهای خارج از خانه در نظر می گیریم، توجه ما معمولاً متوجه زیانهایی می شود که از این راه به کودکان می رسد، ولی اثرات ناگوار این وضع را بر روحیۀ مردان مورد توجه قرار نمی دهیم». ‏‎[18]‎‏ در نهایت چنین به نظر می رسد که گویی دست کم در مرحله ای خاص از تکوین جامعه ـ اثرات اشتغال زن از لحاظ نظریه های کارکردگرایانه پارسوتر به گونه ای دیگر تجلی می یابد. ‏

‏ «پدر با داشتن شغل و درآمد، چند دسته از وظایف را بر عهده دارد که از نظر نظام خانواده اش اساسی است. برحسب اهمیت زندگی شغلی او در خانواده است که در نظام جامعه پدر را رهبر اصلی خانواده می دانیم. اگر زن ازدواج کرده، شغل نان آور را به عهده گیرد خطر رقابت با شوهرش به میان می آید. ‏

‏مسأله ای که برای وحدت و هماهنگی خانواده زیان آور است.» ‏‎[19]‎

‏بُعد دیگر اشتغال زن که اهمیت بسیار نیز دارد، آثار آن بر فرزندان است. «از هر پنج خانواده امریکایی که کودکان دبستانی یا حتی خردسالتر دارند، مادر یکی از آنها، روزها را در خارج از خانه به سر می برد.» ‏

‏غیبت مادر از خانه و خلأ ناشی از آن نمی تواند از نظر جامعه دور بماند و لذا ایجاد سازمانهای مکمل از جانب دولت و حتی بخش خصوصی الزام آور می شود. سؤال مهم این است که آیا این سازمانهای مکمل می توانند جانشین مادر گردند؟ پاسخ بسیاری از محققان منفی است. شاید بلاد، بهتر از همه، این دلواپسی را مشخص می سازد: «برای توجه و مواظبت از کودکان هنگامی که والدین در خارج از خانه به سر می برند، اقدامات فراوانی به عمل آمده است. در بسیاری از موارد از وجود مادربزرگ یا یکی از خویشان ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 134
‏استفاده می شود، ولی این کار برای اغلب خانواده ها میسر نیست. زیرا غالباً مادر بزرگ یا خویشان دیگر در دسترس نیستند و در نقاط دور دست زندگی می کنند. پراکندگی اقوام از جمله نتایجی است که تمدن صنعتی برای ما به بار آورد. بعضی خانواده ها کودکانشان را در اوقات غیبت مادر از خانه و در قبال پرداخت مزد به دست اشخاص بیگانه می سپارند. بعضی، آنها را در پرورشگاهها جای می دهند و برخی هم در خانه می گذارند که در این صورت خودسر به بار می آیند. قریب 20% از کودکانی که مادرانشان کار می کنند؛ در ساعات قبل و بعد از مدرسه سرپرستی ندارند. صدها نفر از کودکان در خانواده های آمریکایی به علت غیبت مادر ناگزیرند عصرانه و شامشان را خود تهیه کنند و قسمتی از شب را تنها به سر برند. در میان این قبیل کودکان، حتی کودکان 8 ساله نیز دیده می شود». ‏

‏آثار اجتناب ناپذیر کار زن بر روابط او با شوهر و مخصوصاً فرزندان، به وسله تأثیری که اشتغال زن بر زندگی خودش می گذارد، تشدید می شود. در واقع زنان در عین اینکه می خواهند در تأمین معاش با مردان رقابت کنند، عضوی فعال و کارآمد در خانه هستند و از این روی ناچارند کار دو نفر را انجام دهند. ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 135
‏فهرست منابع: ‏

‏1. آمار آموزش عالی ایران سال تحصیلی 73 ـ 72 وزارت فرهنگ و آموزش عالی، 1373، مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی، گروه آمار و کامپیوتر شهریور. ‏

‏2. امام خمینی، 1374، جایگاه زن در اندیشه امام خمینی، انتشارات مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 312 صفحه. ‏

‏3. آیینه وند، صادق، 1362، تاریخ زنان صدر اسلام، تهران، جهاد دانشگاهی، چاپ اول، 64 صفحه. ‏

‏4. بلاد، آلتون، 1333، علل گسیختگی علایق خانوادگی در جهان غرب، نور علم، 2، 5 ٫ 6. ‏

‏5. حجازی، قدسیه، 1357، زن از نظر قضایی و اجتماعی (ارزش زن)، تهران، انتشارات قدسی، چاپ دوم، 184 صفحه. ‏

‏6. حیات اجتماعی زن در تاریخ ایران، 1369، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، انتشارات امیر کبیر، چاپ اول، 226 صفحه. ‏

‏7. خامنه ای، سید محمد، 1368، حقوق زن، تهران، انتشارات تک، چاپ اول، 126 صفحه. ‏

‏8. دفتر امور زنان، 1374، خانواده و بهره وری، دفتر امور زنان در نهاد ریاست جمهوری، تهران، 101 صفحه. ‏

‏9. دفتر امور زنان، 1374، زن ـ علم و صنعت و توسعه، دفتر امور زنان در نهاد ریاست جمهوری، تهران، 342 صفحه. ‏

‏10. دوانی، علی، 1362، زن در قرآن، قم، انتشارات اسلامی. چاپ دوم، 120 صفحه. ‏

‏11. سازمان تبلیغات، 1369، مجموعۀ سخنرانی منزلت زن در نظام اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 333 صفحه. ‏

‏12. سازمان تبلیغات، 1369، مقالات سیاسی اجتماعی، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 163 صفحه. ‏

‏13. سازمان تبلیغات، 1370، مجموعۀ مقالات پوشش و عفاف، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 158 صفحه. ‏

‏14. سازمان تبلیغات، 1370، مقالات فرهنگی اجتماعی، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، 497 صفحه. ‏

‏15. شرمن و وود، 1366، دیدگاههای نوین جامعه‏‏ ‏‏شناسی، ترجمه دکتر مصطفی ازکیا، چاپ اول، انتشارات کیهان، تهران. ‏

‏16. طباطبایی، محمد حسین، 1357، استراتژی زن در اسلام، تهران، انتشارات ندای ایمان، چاپ اول، 89 صفحه. ‏

‏17. گواهی، زهرا، 1369، سیمای زن در آیینه نقد شیعه، تهران، انتشارات تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 242 صفحه. ‏

‏18. محمودی، عباسعلی، 1360، زن در اسلام، تهران، انتشارات نهضت زنان مسلمان، چاپ اول، 238 صفحه. ‏

‏19. مطهری، مرتضی، 1359، نظام حقوق زن در اسلام، قم، انتشارات اسلامی، چاپ نهم، 359 صفحه. ‏

‏20. مهرپور، حسین، 1368، بررسی میراث زوجه در حقوق اسلام و ایران، تهران، انتشارات اطلاعات، چاپ اول، 231 صفحه. ‏

‏21. نسکی، گرماردو جین، 1369، سیر جوامع بشری، ترجمه دکتر ناصر مرفقیان، انتشارات آموزش و انقلاب اسلامی، 1333، چاپ اول، تهران. ‏

‏22. نقش زنان در جنگ، 1367، گروه تاریخ اسلام مرکز بررسی و تحقیقات واحد آموزش عقیدتی سیاسی سپاه،  ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 136
‏تهران، انتشارات پیام آزادی، چاپ اول، 101 صفحه. ‏

‏23. نقش زنان در دفاع، 1370، مرکز مطالعات و پژوهشهای نیروی مقاومت بسیج تاریخ تهران، انتشارات سپاه، 85 صفحه. ‏

‏24. نوری، یحیی، 1347، مرکز مطالعات و پژوهشهای نیروی مقاومت بسیج تاریخ تهران، انتشارات فراهانی، چاپ چهارم، 382 صفحه. ‏

‏25. هاشمی رکاوندی، سید مجتبی، 1370، مقدمه‏‏‎ای بر روانشناسی زن، قم، انتشارات شفق، چاپ اول،‏‏ 256 صفحه. ‏

26. Smelsel ‏٫‏  Neil ‏٫‏ 1988 ‏٫‏  Handbook of sociology ‏٫‏  inequality and labour process. sag  California ‏. ‏

27. Chamliart de laune. 1963 La femme dans les societes ‏. ‏

28. Daric (J). 1947 Lactivite Professionnelle des Femmes en France ‏٫‏  P. U. F ‏. ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 137
پی نوشتها:

کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 138

  • . جایگاه زن در اندیشه امام خمینی، ص 70، تاریخ 26 / 2 / 58.
  • . محمد تقی شیخی، جامعه شناسی جهان سوم، ص 128.
  • . بلاد آلتون، علل گسیختگی علایق خانوادگی در جهان غرب، ص 9.
  • . Social class
  • . مفهوم طبقه اجتماعی نخستین بار توسط اقتصاددانان کلاسیک مانند ریکاردو و آدام اسمیت به کار گرفته شده است.
  • . حسن ملک، جامعه شناس قشرها و نابرابریهای اجتماعی، ص 13.
  • . Chamliart de laune٫p. 204.
  • . Gender inequality٫p. 291.
  • . Ibid٫p. 292.
  • . شرمن و وود، دیدگاههای جدید جامعه شناسی، ص 191.
  • . گرهارد و جین لنسکی، سیر جوامع بشری، ترجمه دکتر ناصر مرفقیان، ص 476.
  • . مجموعه سخنرانیهای اولین نمایشگاه تشخص و منزلت زن در نظام اسلامی، ص 67.
  • . همان مأخذ، ص 67.
  • . همان مأخذ، ص 49 و 48.
  • . همان مأخذ، ص 67.
  • . حسین کمالی، «اقتصاد، اشتغال و زن»، مجموعۀ مقالات، 1369، ص 92.
  • . Chamliart de laune p. 44.
  • . DARIC (J) p. 72.
  • . بلاد آلتون، ص 8 و 7. 20. اندره میشل، 1345، ص 122. 21. همان مأخذ، ص 123.