حدود اختیارات زن و مرد در خانواده از دیدگاه حضرت امام(ره)

حدود اختیارات زن و مرد در خانواده از دیدگاه حضرت امام(ره) 

 «شرایط ضمن عقد، راهگشای برخی مشکلات» 

□زهرا شجاعی

 «احکام شرع حاوی قوانین و مقررات متنوعی است که یک نظام کلی اجتماعی را می سازد. در این نظام حقوقی، هرچه بشر نیاز دارد فراهم آمده است، از طرز معاشرت با همسایه و اولاد و عشیره و قوم و خویش و همشهری و امور خصوصی و زندگی زناشویی گرفته تا مقررات مربوط به جنگ و صلح و مراوده با سایر ملل، از قوانین جزایی تا حقوق تجارت و صنعت و کشاورزی، برای قبل از انجام نکاح و انعقاد نطفه، قانون دارد و 


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 31
دستور می دهد که نکاح چگونه صورت بگیرد و خوراک انسان در آن هنگام یا موقع انعقاد نطفه چه باشد، در دورۀ شیرخوارگی چه وظایفی برعهدۀ پدر و مادر است و بچه چگونه باید تربیت شود و سلوک مرد و زن با همدیگر و با فرزندان چگونه باشد. برای همۀ این مراحل دستور و قانون دارد تا انسان تربیت کند.» 

امام خمینی، ولایت فقیه، صفحۀ 21

‎ ‎

‏سخن را با کلام او آغاز می کنیم، که اندیشه‎ های تابناکش فصل جدیدی را در حیات بشری گشوده و ظلمت جهل و استضعاف فرهنگی را زایل نمود، و با ارائه الگوی جدیدی از حکومت بر پایه قرآن و سنت در عصر غیبت کبریٰٰ، برای اولین بار حکومت دینی را در جهان مستقر نمود که تاکنون نمونه و بدیلی برای آن نمی توان یافت. ‏

 «اسلام از قبل تولد انسان شالودۀ حیات فردی را ریخته است تا آن وقت که در عائله زندگی می کند شالودۀ اجتماع عائله ای را ریخته است و تکلیف معین فرموده است، تا آن وقت که در تعلیم وارد می شود،... تا آن وقت که روابطش با سایر ممالک و سایر دول و سایر ملل هست، تمام اینها برنامه دارد، تمام اینها تکلیف دارد در شرع مطهر.» ‎[1]‎

‏در این رهگذر تحولات زیادی در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی و فقهی رخ داد و تعاریف جدیدی از انسان، خانواده، زن... مطرح شد. ‏«مقام زن مقام والاست، عالیرتبه هستند، بانوان در اسلام بلند پایه هستند.» ‎[2]‎

‏از ویژگیهای ممتاز رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، نگرش معظم له نسبت به زن، جایگاه نقش و حقوق زن در چهارچوب خانواده و جامعه است و ارائه نظریات جدید فقهی که به مقتضای زمان و مکان در رابطه با زنان مطرح گردید، از برکات این نظام است. ‏

حضرت امام در مصاحبه مطبوعاتی در پاسخ به این سؤال که زنان توده عظیمی از مسلمانان را تشکیل می دهند، چه نقشی و چه حقی شما برای زن در نظام اسلامی قائل هستید؟ می فرمایند: «هم اکنون زنان مسلمان ایران در مبارزات سیاسی و تظاهرات بر ضد شاه شرکت دارند. به من اطلاع داده اند که در شهرهای ایران زنان جلسات سیاسی دارند. در نظام اسلامی، زن همان حقوقی را دارد که مرد دارد. حق تحصیل، حق کار، حق مالکیت، 


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 32
حق رأی دادن، حق رأی گرفتن، در تمام جهاتی که مرد حق دارد، زن هم حق دارد؛ لیکن هم در مرد مواردی است که چیزهایی به دلیل پیدایش مفاسد بر او حرام است و هم در زن مواردی هست که به دلیل اینکه مفسده می آفریند، حرام است. اسلام خواسته است که زن و مرد حیثیت انسانی شان محفوظ باشد. اسلام خواسته است که زن ملعبۀ دست مرد نباشد. اینکه در خارج منعکس کرده اند که در اسلام با زنها با خشونت رفتار می شود، امر غیر صحیحی است و تبلیغات باطلی است که از مغرضین حاصل شده و الا مرد و زن هر دوشان در اسلام اختیارات دارند. اگر اختلافاتی هست، برای هر دو هست و آن مربوط به طبیعت آنان است». ‎[3]‎

‏این کلام در آذر ماه سال 57، دو ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در شرایطی مطرح می شود که تصویر روشنی از حقوق و جایگاه زن در نظام اسلامی، در افکار عمومی جهان و حتی مردم مسلمان ایران وجود ندارد. با توجه به قضیۀ انجمنهای ایالتی و ولایتی و مخالفت امام با آن و با عنایت به نظام حقوقی زنان در سایر کشورها، حتی کشورهای پیشرفته که از برخی حقوق انسانی مثل استقلال اقتصادی و حق مالکیت و غیره محروم هستند، مطرح گردید و پاسخ روشن حضرت امام که ابتدا بر وجوه اشتراک حقوق زن و مرد، (حقوق انسانی) تکیه دارند و علت تبلیغات سوء و منفی رسانه های گروهی غربی را بیان می فرمایند و سپس علت اختلافات حقوقی را طبیعت آن دو می شمارند. چرا که حقوق زن در اسلام برخاسته از وحی است و خداوند، عالم مطلق به فطرت و مقتضیات انسان است و شریعت اسلام دین و مقررات را هماهنگ با فطرت وضع می کند. ‏

‏حقوق زنان در اسلام به اندازۀ وظایف و تکلیفشان متعادل است و بین حقوق و تکالیف آنها نسبتی وجود دارد و این تعبیر یک اصل قطعی قرآنی است که حقوق زن از لحاظ برخورداری از سهم اجتماعی و حقوق متعادل در خانواده و جامعه بر اصول عادلانه استوار است. ‏

 «از حقوق انسانی، تفاوتی بین زن و مرد نیست؛ زیرا که هر دو انسانند و زن حق دخالت در سرنوشت خویش را همچون مرد دارد. بله در بعضی از موارد تفاوتهایی بین زن و مرد وجود دارد که به حیثیت انسانی آنها ارتباط ندارد. مسائلی که منافات با حیثیت و شرافت زن ندارد، آزاد است.» ‎[4]‎

‏حقوق و تکالیف زن و مرد در چهار چوب خانواده که واحد بنیادین جامعه است و از ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 33
‏نخستین نظامهای عمومی و جهانی است که برای رفع نیازمندیهای حیاتی و عاطفی انسان و بقای جامعه ضرورت تام دارد و از همه نهادهای اجتماعی، طبیعی تر و خودی تر است، از جمله مواردی است که همواره مورد تأکید و نظر حضرت امام بود. در مکتب حیات بخش اسلام، خانواده با عقد نکاح تشکیل می گردد. عقد نکاح عبارت است از عقدی که به وسیلۀ آن وضعیت حقوقی مخصوصی بین زوجین به وجود می آید. ‏

 «شما وقتی اسلام را ملاحظه می کنید به حسب ابعاد انسانیت او، طرح دارد، قانون دارد، از قبل از اینکه انسان به این دنیا بیاید قبل از اینکه پدر و مادر انسان ازدواج کند، طرح دارد، برای اینکه این بذر را خوب تربیت کند، طرح دارد اسلام. زن را چه جور انتخاب کنید، شوهر را چه جور انتخاب کنید، در وقتی که ازدواج می کنید چه وضع باشد، با چه آداب باشد، در وقت لقاح چه آداب باشد، در وقت حمل چه آداب باشد، مثل یک زارعی که یک تخم زراعت را می کارد و مواظبت می کند که زمین خوب باشد، آب، آب سالم باشد، به موقع برسد، سایر تربیتها تربیتهای نباتی باشد که درست تربیت بشود، اسلام برای تربیت انسان از قبل ازدواج پدر و مادر شروع کرده است. زمین را یک زمین سالم مطهر می خواهد باشد، زوج را یک زوج سالم صحیح انسان صفت انتخاب بکند. بعد هم آداب دیگر تا وقتی که متولد می‎شود و آداب رضاع و آداب حمل و رضاع و تربیت در دامان مادر و تربیت در پیش پدر و تربیتهای بعدی که دنبال این می آید. هیچ یک از قوانین بشر تکفل این امر را ندارد، این امر مختص به قوانین انبیاست.» ‎[5]‎

‏طبق ماده 1102 قانون مدنی همین که نکاح به طور صحت واقع شد، روابط زوجیت بین طرفین موجود و حقوق و تکلیف زوجین در مقابل همدیگر برقرار می شود. ‏

‏تکالیف زوجین نسبت به یکدیگر را می توان به دو بخش تقسیم نمود: ‏

‏ ‏

1 ـ حقوق و تکالیف مشترک

‏از قبیل حسن معاشرت زوجین نسبت به یکدیگر، معاضدت زوجین در تشیید مبانی خانواده، معاضدت زوجین در تربیت اولاد، سکونت زیر یک سقف، حق تکمیل و رشد معنوی و ابراز محبت. ‏

‏اکثر قریب به اتفاق کسانی که توفیق این را یافتند که پیمان زندگی خود را با انفاس قدسی روح خدا آغاز کنند، توصیه ها و تأکیدهای آن حضرت را به زوجین در سازش و  ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 34
‏حسن معاشرت به خاطر دارند. ‏

‏در زمینه معاضدت زوجین در تربیت اولاد، حضرت امام خمینی در پیامی به مناسبت آغاز سال تحصیلی 61 ـ 60 که در صحیفۀ امام، جلد 15، صفحه ‏‎244‎‏- 245 آمده است، می فرمایند: ‏

 «نقش خانواده و خصوص مادر در نونهالان و پدر در نوجوانان بسیار حساس است و اگر فرزندان در دامن مادران و حمایت پدران متعهد به طور شایسته و با آموزش صحیح تربیت شده و به مدارس فرستاده شوند، کار معلمان نیز آسانتر خواهد بود. اساساً تربیت از دامان پاک مادر و جوار پدر شروع می شود و با تربیت اسلامی و صحیح آنان، استقلال و آزادی و تعهد به مصالح کشور پایه ریزی می شود.» ‎[6]‎

‏ نقش پدر و مادر در تربیت فرزند، به عنوان یک مسئولیت مشترک همواره مورد نظر حضرت امام بوده است. ‏

 «پدر و مادرها توجه کنند بچه هایشان را که چه می کنند و چه می گذرد. این دختر بیچاره را نگذارند که در دام اینها بیفتد، این پسر بیچاره را نگذارند که در دام اینها بیفتد، خودشان آنها را نصیحت کنند و اگر نصیحت پذیر نیستند معرفی کنند.» ‎[7]‎

 «مادران و پدران متعهد از رفت و آمدهای فرزندانشان سخت مراقبت نمایند و آنان را زیر نظر بگیرند تا خدای نکرده صید منافقان آمریکایی و منحرفان روسی نگردند و وضع درسی آنان را دنبال کنند، چرا که نقش مادران و پدران در حفظ فرزندانشان در سنین دبستان و دبیرستان بسیار مهم و ارزشمند است.» ‎[8]‎

‏و در وصیت نامۀ خود به مرحوم حاج احمد آقا که در کتاب جلوه های رحمانی چاپ شده، می فرمایند: ‏

 «آخرین وصیتم به احمد آن است که فرزندان خود را خوب تربیت کند و از کودکی با اسلام عزیز آشنا کند.» ‎[9]‎‏ و در زمینۀ حسن معاشرت می فرماید: ‏«و مادر محترم مهربانشان را مراعات کند.» 

‏و از دیگر حقوق و تکلیف مشترک زوجین، حق و تکلیف ابراز محبت است. محبت و محبوبیت یک نیاز واقعی انسان است و تکامل انسان در گرو رشد این محبت در وجود اوست. زمانی که این محبت به صحنۀ عمل می رسد، مودّت نام می گیرد که فلسفۀ زوجیت و ثمرۀ نکاح، مودت و رحمت است ‏«وَ مِنْ آیٰاتِه أنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ اَنْفِسِکُمْ أزواجاً لِتسْکُنُوا 


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 35
إلیها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَودَﺓً وَ رَحْمَةً.» ‎[10]‎

‏رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمودند: ‏«قُول الرّجُلِ للمرأﺓِ إنّی اُحِبُک لایذهبُ مِن قلبِها ابدا.» ‎[11]‎

‏از دیگر تکالیف مشترک زن و مرد، در چهارچوب خداوند ابراز محبت و علاقه به یکدیگر است. گاهی موانعی چون حجب و حیا، غرور بیجا، عدم معرفت، سبب می گردد که شمع مودت که با خطبۀ عقد روشن گردیده، بتدریج رو به افول گذارد. انسان با محبت سعۀ وجودی پیدا می کند. در اسلام در مورد محبت لفظ افراط نداریم. محبت حد نهایت ندارد. سیرۀ عملی حضرت امام در ابراز محبت و توصیه های مؤکد ایشان در این رابطه، در استحکام بنیان خانواده و تشیید مبانی خانواده که از وظایف مشترک زن و مرد است، نقش مؤثری دارد. در کتاب جلوه های رحمانی، ایشان خطاب به فرزند خود می فرمایند: ‏

 «مادران گرچه همه نمونه اند، لکن بعض آنان از ویژگیهای خاص برخوردارند و من در طول زندگی با مادر محترم تو و خاطراتی که از او در شبهایی که با اطفال خود می گذراند و در روزها نیز دارم او را دارای این ویژگیها یافتم...». ‎[12]‎

‏ابراز محبت لفظی و عملی، و پرورش محبت قلبی نسبت به همسر از جمله وظایف همسران است که نتیجۀ آن ایجاد کانون پر مهر و صفا و مودت و رحمتی است که در آن انسانهای سیراب از سرچشمۀ زلال محبت بزرگ شده و در نتیجه جامعه ای متعادل و انسانهای معتدل ایجاد خواهد نمود. ‏

‏ ‏

2 ـ حقوق و تکالیف مختص هر یک از زوجین

‏الف) تمکین، تمکین در لغت به معنی تن در دادن است، تمکین عام عبارت است از حسن معاشرت زن با شوهر و اطاعت از او در امور مربوط به زناشویی و خارج نشدن از منزل بدون اجازه شوهر. ‏

‏حضرت امام در تحریرالوسیله می فرمایند: ‏«لِکُلِ وٰاحِدٍ مِنَ الزّوجین حقٌ عَلیٰ صٰاحبه یَجِبُ عَلَیهِ الْقیامَ بِه و اِنْ کٰانَ حَقُ الزوجِ أعظمُ، وَ مِنْ حَقّه عَلَیهٰا أن تُطیعَهُ وَ لا تَعصیه وَ لا تَخْرُج مِنْ بَیْتِهٰا اِلا بِاِذِنْهِ وَ لَو الی اَهْلِهٰا...»‏ ‏

‏هر یک از زوجین نسبت به هم حقوقی دارند که اقامۀ آن واجب است گرچه حق مرد بیشتر است. حق مرد بر زن آن است که زن اطاعت کند از او و سرکشی نکند و از خانه بدون ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 36
‏اجازۀ او خارج نشود... و در دادن صدقه، بخشش و نذر در اموالش بدون اجازۀ او عمل نکند مگر در حج و زکات یا نیکی به والدین یا صلۀ ارحام... حق زن بر مرد آن است که او را سیر کند و لباس بپوشاند، و اگر خطایی کرد، او را ببخشد و نسبت به او، روی ترش نکند.» ‏‎[13]‎

‏در باب نشوز یا نافرمانی حضرت امام قائل به ناشز بودن مرد هم هستند. در جلد دوم تحریرالوسیله صفحۀ 306 می‎ فرمایند: ‏«کما یکون النّشوزُ من قَبلِ الزوجة یکونُ مِنْ طَرَفِ الزّوج ایضا لِتَعدیه علیها و عدم القیام بحقوقها الواجبه. فاذا ظَهَرَ منه النشوزَ بمنع حقوقها مِن قِسم و نفقة و نحوهما فلها المطالبةُُ بها و وعظُها ایّاه، فان لم یؤثَرْ رَفَعَتْ امرها الی الحاکم فیلزمه بها ولین لها هجرهُ ولا ضربة و اذا اطّلع الحاکمُ علی نشوزه و تعدّیه، نهاهُ عنْ فعل ما یَحْرِمُ علیه وَاَمرَهُ بفعل ما یجب، فَاِنْ نفع والا عَزّرَهُ بما یراهُ وله ایضا الانفاقُ من ماله مع امتناعِه مِن ذلک وَلَو بِبَیع عِقارِه اذا تَوَقَفَ عَلَیه.»‏ ‏

‏ترجمه: همان گونه که نافرمانی ممکن است از سوی زن باشد، ظلم و تعدّی و عدم اقدام به ادای حقوق واجب زن می تواند از سوی مرد باشد پس هنگامی که نشوز از هر نوعی واقع شد، زن باید مطالبه کند و مرد را نصیحت کند، اگر مؤثر واقع نشد، به حاکم مراجعه کند، و دوری و (قهر) و ضرب هم برای او نیست و زمانی که حاکم بر امر نشوز و ظلم نسبت به زن آگاهی یافت او را از این فعل حرام باز می دارد و به واجب امر می کند، اگر مفید واقع نشد او را تعزیر می کند و حتی می تواند از مال مرد با وجود خودداری او به زن نفقه بدهد، حتی اگر با فروش املاک او باشد. ‏

‏بهترین ضامن و پشتیبان حقوق زنان در نظام اسلامی حاکم است. نقش حکومت در ادای حقوق زن در چهارچوب خانواده، بسیار وسیعتر و سنگینتر است از آنچه تصور می شود حضرت امام می فرمایند: ‏

 «......... از شئون فقیه هست که اگر چنانچه یک مردی با زن خودش رفتارش بد باشد، او را اولاً، نصیحت کند و ثانیاً، تأدیب کند و اگر دید نمی شود، اجرای طلاق کند. شما موافقت کنید با این ولایت فقیه، ولایت فقیه برای مسلمین یک هدیه ای است که خدای ـ  تبارک و تعالی ـ داده است، منجمله همین معنایی که شما سؤال کردید و طرح کردید که زنهایی که الان شوهر دارند، اگر چنانچه گرفتاریهایی داشته باشند، چه باید بکنند. آنها رجوع می کنند به آنجایی که فقیه است، به مجلسی که در آن فقیه است، به دادگاهی که در  


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 37
آن فقیه است، و فقیه رسیدگی می کند و اگر چنانچه صحیح باشد، شوهر را تأدیب می کند، شوهر را وادار می کند به اینکه درست عمل کند و اگر چنانچه نکرد، طلاق می دهد. ولایت دارد برای این امر که اگر چنانچه به فساد می کشد، یک زندگی به فساد کشیده می شود، طلاق می دهد و طلاق اگر چه در دست مرد است، لکن فقیه در جایی که مصلحت اسلام را دید، مصلحت مسلمین را دید و در جایی که دید نمی شود به غیر این، طلاق بدهد. این ولایت فقیه است. ولایت فقیه برای شما یک هدیه ای الهی است.» ‎[14]‎ (9 / 8 / 58) 

‏ ‏

3 ـ حق طلاق

‏از جمله مسائل حقوقی که مورد سؤال زیادی واقع شده است و گاهی مورد سوءاستفاده قرار می گیرد، حق طلاق است که به دست مرد می باشد. ‏

‏علی رغم تحول و پیشرفت زنان در حقوق مدنی و سیاسی که یک پدیده نوین دین جهانی است، هنوز خلأهای قانونی در زمینه حقوق زنان آشکار است. از جمله این مواد اختیار تام مرد در طلاق دادن همسر است. در ماده 1133 قانون مدنی آمده است، مرد می تواند هر وقت که بخواهد زن خود را طلاق دهد. ‏

‏حضرت امام در پاسخ به این سؤال که مسأله اختیار طلاق به دست مرد، موجب ناراحتی و تشویش خاطر گروهی از زنان مبارز ایران شده است و گمان می کنند که دیگر به هیچ وجه حق طلاق ندارند و از این موضوع افرادی سوء استفاده کرده و می کنند، نظر جنابعالی راجع به این موضوع چیست؟ می فرمایند: ‏

 «برای زنان محترم، شارع مقدس راه سهل معین فرموده است، تا خودشان زمام طلاق را به دست گیرند، به این معنی که در ضمن عقد و نکاح اگر شرط کنند که وکیل باشند در طلاق، به صورت مطلق؛ یعنی هر موقعی که دلشان خواست طلاق بگیرند و یا به صورت مشروط، یعنی اگر مرد بدرفتاری کرد یا مثلاً زن دیگری گرفت، زن وکیل باشد که خود را طلاق دهد، دیگر هیچ اشکالی برای خانمها پیش نمی آید و می توانند خود را طلاق دهند.» ‎[15]‎ (7 / 8 / 58) 

‏در قوانین ما زوجه در مواردی می تواند درخواست طلاق نماید، این موارد شامل: خودداری زوج از پرداخت نفقه و ایفای وظایف زناشویی، سوء معاشرت شوهر به حدی که زندگی تحمل ناپذیر شود و یا امراض مسری و صعب العلاج و یا غیبت بیش از چهار سال ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 38
‏مرد. در چنین شرایطی زن تقاضای طلاق می کند و این محکمه است که یا مرد را وادار به دادن طلاق می کند و یا حاکم از سوی زوج این کار را انجام می دهد؛ اما اینکه زن خود وکیل باشد از سوی مرد که یا به صورت مطلق و یا به دلیلی که در ضمن عقد مشخص می‎ کند، وکالتاً از سوی مرد خود را طلاق بدهد، از راه حلهای عملی است که بدون لطمه به اصول و موازین حقوقی و با استفاده از نگرش سیستمی به نظام حقوق خانواده قابل اجراست. ‏

‏حضرت امام خمینی در پاسخ به این سؤال که این وکالت قابل عزل می باشد یا نه؟ می فرمایند: ‏«اگر به نحو شرط نتیجه شرط شده که زن وکیل باشد، این وکالت قابل عزل نیست». ‎[16]‎‏ توضیح اینکه زن در حین اجرای صیغه عقد بگوید، من خودم را به شرط اینکه وکیل بلاعزل در طلاق باشم به زوجیت تو در می آورم و مرد هم قبول کند، چنین شرطی لازم است و اگر مرد قبول کرد وکالت زوجه در طلاق قابل فسخ نیست. ‏

‏برای تبیین بیشتر این موضوع، لازم است شرط ضمن عقد را توضیح دهیم که عقد چیست؟ شرط چه معنای حقوقی دارد؟ و انواع شرط را بیان کنیم. ‏

عقد تعهد‏ یک طرفه بر قبول امری است که مورد قبول طرف دیگر باشد. ملاک تشخیص عقد این است که بدون توافق دو طرف نتوان اثری به وجود آورد که مورد قبول قانون یا عرف و عادت و عقل و اخلاق حسنه بوده باشد. در فقه، ایجاب و قبولِ لفظی را، مصداق عقد می دانند. ‏

شرط‏ عبارت است از: هر امری که وجود آن برای تحقق امر دیگری لازم باشد. یعنی اگر نباشد مشروط به وجود نمی آید. شرط بر دو نوع است: 1 ـ شرط ابتدایی؛ 2 ـ شرط ضمن عقد. ‏

شرط ابتدایی،‏ تعهد یک طرفی است که شخص علیه خود ایجاد می کند و در حقوق فرانسه معمول است و فقها آن را باطل می دانند. ‏

شرط ضمن عقد‏ عبارت است از: هر شرطی که به موجب عقدی به نفع کسی و به ضرر دیگری مقرر شده باشد، ولو آنکه مذاکره راجع به شرط قبل از انعقاد عقد، شده باشد و عقد با توجه به مذاکره قبلی منعقد شده باشد. ‏

‏شروط ضمن عقد ممکن است شروط فاسده و یا شروط صحیحه باشد. ‏

فساد‏ در عمل حقوقی صفتی است که به اعتبار آن صفت، آن عمل نمی تواند دارای ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 39
‏آثار قانونی باشد. برخی شروط فاسده در عقد تأثیر ندارد و برخی شروط فاسده مبطل عقد هستند. ‏

‏ ‏

  ‏1 ـ ابتدایی‏    ‏ ـ بی تأثیر در عقد (باطله) ‏

‏انواع شرط‏    ‏ ـ فاسده‏ ‏ ـ مبطل عقد‏

  ‏2 ـ ضمن عقد‏ 

     ‏ ـ صحیحه‏

‏ ‏

‏اگر شرطی انجام آن، غیر مقدور باشد و یا شرطی که در آن نفع و یا فایده عقلایی در آن نباشد، باطل است. همچنین اگر شرطی نامشروع باشد؛ یعنی قانون اجازه آن را نداده باشد، این شرط نیز جزء شروط باطله است. باید توجه داشت که عقد و شرط دو امر مستقل هستند که فساد و اشکال در یکی، در دیگری اثر ندارد. به طور مثال: اگر در عقد نکاح شرط شود که در صورت عدم تأدیه مهریه در مدّت معین، نکاح باطل خواهد بود، نکاح و مهر صحیح؛ ولی شرط باطل است. ‏

شروط مفسده عقد،‏ شروطی هستند که باعث فساد در عقد می گردد، اگر شرط خلاف مقتضای عقد باشد، مفسد است. هر عقدی به منظور خاصی که از نظر علمی علت تعهد است، ایجاد می شود که مستقیماً در اثر عقد موجود می گردد که آن را مقتضای عقد گویند. به عنوان مثال: مقتضای بیع، ملکیت است، مقتضای هبه یا بخشش، ملکیت است، مقتضای عقد نکاح زوجیت است. ‏

‏شرط بر خلاف مقتضای عقد، از نظر تناقض که بین شرط و عقد حاصل می شود، آن را باطل می کند. بنابراین، «طرفین عقد ازدواج می توانند هر شرطی که مخالف با مقتضای عقد مزبور نباشد، در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر بنمایند. مثل اینکه، شرط کند هرگاه شوهر زن دیگری بگیرد و یا در مدت معینی غایب شود، یا ترک نفقه دادن کند، یا بر علیه حیات زن سوء قصد کند، یا سوء رفتاری نماید که زندگانی آنها با یکدیگر قابل تحمل نباشد، زن وکیل و وکیل در توکیل باشد که پس از اثبات تحقق شرط در محکمه و صدور حکم نهایی خود را مطلقه سازد.» ‏‎[17]‎

شروط صحیحه:‏ در صورتی که شروط، باطله یا مبطل عقد نباشد، شروط صحیحه هستند. ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 40
   ‏1 ـ شرط صفت‏

‏شروط صحیحه‏            ‏2 ـ شرط نتیجه‏

   ‏        3 ـ شرط فعل‏

‏اگر تحقق امری در خارج شرط شود، شرط نتیجه است. حضرت امام به عنوان یک راه حل عملی با استفاده از قوانین موجود، برای جلوگیری از سوء استفاده از حق طلاق و در جهت برقراری یک موازنه قانونی در خانواده که موجب تعادل و استحکام در بنیان خانواده خواهد شد، استفاده از شرط ضمن عقد را مطرح می فرمایند. این شرط می تواند به عنوان شرط نتیجه باشد، به این معنا که زن در ضمن عقد شرط کند در صورتی مرد از پرداخت نفقه سرباز زند و یا در حسن معاشرت قصور ورزد یا... زن وکیل است در صورت اثبات این امر در دادگاه خود را مطلقه نماید. ‏

شرط فعل:‏ تعهد به انجام یا ترک کاری ضمن عقد، شرط می شود به عنوان مثال زن می تواند ضمن عقد، شرط عدم ازدواج با زن دیگری را که ترک فعل است، مطرح کند، یا شرط ادامه تحصیل خود و یا اشتغال را طرح کند، که در غیر این صورت وکیل باشد در طلاق. ‏

‏نکته ای که همواره در مباحث حقوق خانواده بدان توجه داشت این است که اصولاً در استحکام بنیان خانواده، تعالیم اخلاقی نقش بسیار زیادی در تحکیم مودّت و تقویت عطوفت و رحمت دارد. در خانواده، اخلاق بیش از قانون نقش دارد و هیچ نیرویی جز بیداری و وجدان و انصاف و اعتقادهای قلبی نمی تواند ضامن سلامت و امنیت و عدالت در خانواده باشد. ‏

‏توصیه های اخلاقی به صبر و مدارا و حُسن خلق و پرهیز از طلاق که ‏ابغض الاشیاء‏ شمرده شده، در جهت حاکمیت اخلاق در خانواده است. حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعایی، به عنوان خاطره ای از حضرت امام نقل می کنند: «نکته ای که باز شاید از ویژگیهای حضرت امام در برخورد نسبت به زن و خانواده برجسته است، نفرتی بود که امام از مردانی داشتند که به همسرشان جفا کرده و او را طلاق داده و همسر دیگر گرفته بودند، امام از این افراد به شدت نفرت داشتند.... اگر امام احساس می کردند که در بین دوستان و علاقه مندشان، کسی نسبت به همسرش جفا کرده و یا بی حرمتی نموده است به وی تذکر می دادند و تأثرشان را ابراز می کردند.» ‏‎[18]‎


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 41
‏سیره عملی حضرت امام در رفتار با همسر مکرمه شان که به توصیف خود حضرت «رابطه‎ ای دوستانه، رفاقت آمیز و صمیمانه» ‏‎[19]‎‏ بوده است، یادآور سیره نبوی و اخلاق محمدی است که از این دنیا سه چیز را محبوب می دانستند: عطر، نماز، زن. ‏

‏در تعالیم اخلاقی، همواره طرفین مورد خطاب قرار می گیرند و به رعایت موازین اخلاقی و گذشت و صبر توصیه می شوند. اگر در روایتی به زنی که بر بدخُلقی همسرش صبر می کند ثواب آسیه بنت مزاحم اعطا می گردد، به مرد هم که در رابطه با بدخلقی همسرش صبر کند، ثواب و اجر ایوب را اعطا می کند ‏«مَن صبرت علی سوء خلق زوجها اعطاها مثل ثواب آسیه بنت مزاحم و من صبر علی سوء خلق امرأتِه و احتسبه اعطاهُ الله بِکل مرّﺓ یَصْبر عَلیها ثواب ما اعطی ایوب علیه السلام علی بلائه»‏ و یا در مورد رضایت، زوجین در نظر گرفته می شود و تنها جلب رضایت از یک سو نمی باشد. ‏

 «مَنْ کان له امرﺓ تؤذیه لم یقبلْ الله صلاتَها ولاحسنة من عملها حتی تعنیه و ترضیه و ان صامت الدهر و علی الرجل مثل ذلک الورز اذا کان لها موذیا ظالماً». 

‏یعنی همچنان که نماز و حسنات زنی که همسرش را بیازارد، مورد قبول واقع نمی‎ شود، اگر مردی ظالم و آزار دهنده باشد همین امر بر او هم جاری است. ‏

‏حضرت امام در توصیه های اخلاقی به زوجهای جوان همواره این توازن و توصیه های متقابل را در نظر داشتند، یکی از دوستان حضرت امام به نقل از دخترشان می فرمایند: ‏

 «در ابتدای ازدواج خدمت امام رسیدیم که توصیه ای بفرمایند، ایشان به بنده فرمودند: اگر شوهرتان ناراحتی داشت به هر دلیلی به شما چیزی گفت، بدسلوکی کرد، شما همان وقت هیچ نگویید گرچه حق با شما باشد، بگذارید آن حالت عصبانیت که فروکش کرد، حرف خود را بزنید، عین همین توصیه را به شوهرم نیز فرمودند.» ‎[20]‎

‏بنابراین، برای تقویت بنیان خانواده، قانون و اخلاق باید پا به پای هم به موازات هم مدنظر قرار گیرند، و مرد و زن هر دو در جهت رعایت و احترام به حقوق متقابل با رعایت اصل گذشت و فداکاری تلاش کنند. ‏

‏اینک که انقلاب اسلامی ایران وارد مرحله تازه ای از حیات سیاسی خود شده است، و مردی از سلالۀ پاک رسول الله و فرزند روحانی حضرت امام و یار و همراه یادگار امام،  با حضور خود در صحنه سیاسی، شور و نشاط تازه ای به جامعه بخشیده و در صدد است که در جهت تحقق آرمانهای والای انقلاب اسلامی و تقویت پایه های نظام جمهوری اسلامی ‏


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 42
‏و با داشتن دیدگاههای اصولی برخاسته از مکتب حیات بخش اسلام و انقلاب شکوهمند برآمده از آن، نیازهای جامعه و مقتضیات زمانی و مکانی آن را برآورده سازد، و معتقد است‏ «که نباید برداشتهای تنگ خود را عین احکام الهی بدانیم و باید همواره آماده باشیم تا دربارۀ برداشتهای خود تجدید نظر کنیم و به تعبیر حضرت امام، زمان و مکان را در اجتهاد اسلامی دخیل بدانیم» ‎[21]‎‏، برحوزه های علمیه و مراکز تحقیقاتی فرض است، در جهت پاسخگویی به نیازهای جامعه و حل معضلات حقوقی زنان با توجه به دو عنصر مهم زمان و مکان بر اساس فقه سنتی، اجتهاد پویایی نموده و در ارائه نمونۀ کامل و جامع حکومت اسلامی به جهانیان که تشنۀ اسلام ناب محمدی ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ هستند نقش اساسی خود را ایفا نماید و خط روشنی را که به زعامت و رهبری حضرت امام ترسیم گردیده، در دوران رهبری حضرت آیت الله خامنه ای تا ظهور حضرت مهدی ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ ادامه دهند. ‏

والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته


کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 43
پی نوشتها:

‎ ‎

کتابمجموعه مقالات هشتمین سمینار بررسی سیره نظری و عملی حضرت امام خمینی(س)صفحه 44

  • . ر.ک: صحیفه امام جلد 2، صفحۀ 30-32.
  • . ر.ک: صحیفه امام جلد 6، صفحۀ 299- 300.
  • . ر.ک: صحیفه امام جلد 5، صفحۀ 188-189.
  • . ر.ک: صحیفه امام جلد 4، صفحۀ 364- 365.
  • . ر.ک: صحیفه امام جلد 6، صفحۀ 41-43.
  • . ر.ک: صحیفه امام جلد 15، صفحۀ 244- 245.
  • . ر.ک: صحیفه امام جلد 15، صفحۀ 98- 100.
  • . ر.ک: صحیفه امام جلد 17، صفحۀ 4- 5.
  • . جلوه های رحمانی.
  • . سوره روم، آیۀ 21.
  • . میزان الحکمة، صفحۀ 285.
  • . جلوه های رحمانی ـ صفحۀ 47.
  • . تحریر الوسیله ـ جلد 2، صفحۀ 303.
  • . ر.ک: صحیفه امام جلد 10، صفحۀ 406- 409.
  • . ر.ک: صحیفه امام جلد 10، صفحۀ 387.
  • . استفتائات ـ جلد 2، صفحه 319.
  • . قانون مدنی ـ ماده 1119.
  • . پا به پای آفتاب ـ امیررضا ستوده، جلد 2، نشریه پنجره، بهار 73، ص 50.
  • . ویژه نامه روزنامه جمهوری اسلامی ـ 5 / 2 / 60.
  • . پا به پای آفتاب ـ جلد 4، صفحۀ 140.
  • . سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین خاتمی، دیدگاههای معظم له ـ صفحۀ 6.