تاریخ هزاره سوم با نام امام خمینی
و مردم ایران ورق می خورد
(مصاحبه با بیژن نوباوه، نماینده مجلس شورای اسلامی)
اشاره:
آقای بیژن نوباوه، نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس است. ایشان در سال 1338 در جنوب شهر تهران در یک خانواده مذهبی متولد شد و تحصیلات خود را عمدتاً در رشته فیلمبرداری سینما و تلویزیون به انجام رساند. آقای نوباوه حدود 30 سال است که به خبرنگاری اشتغال دارد و در حوزه رادیو و تلویزیون منشاء خدمات بسیاری بوده است و اینک علاوه بر تدریس در دانشکده صدا و سیما، به عنوان مدیر مسئول روزنامه "عصر ایرانیان" فعالیتهای خود را ادامه می دهد.
نوباوه با شروع جنگ تحمیلی به جبهه های جنگ شتافت و علاوه بر تهیه گزارشهای دقیق و مفصل و تصویر برداریهای ماندگار از صحنه های نبرد و رزمندگان اسلام، خود به عنوان یک رزمنده سلاح بدست گرفت و در کنار سایر رزمندگان به دفاع از میهن و نظام اسلامی پرداخت و در این راه صدمات بسیاری متحمل شد و بخصوص در معرض آتش سلاحهای شمیایی دشمن قرار گرفت و سلامت خود را از دست داد که هنوز هم آثار آن صدمات و جراحات، مشهود است. مصاحبه ای با ایشان انجام داده ایم که متن ویرایش شدۀ آن در پی می آید.
* * *
حضور: ضمن تشکر، در ابتدا مناسب است اشاره ای به خاطرات جبهه بفرمایید و چگونگی علاقه مندی خودتان به حضور در عرصه های دفاع مقدس را توضیح دهید.
آقای بیژن نوباوه: اولین عشق و علاقه های من به دفاع از میهن توسط شهید چمران شکل
حضورج. 75صفحه 136
گرفت. مدتهای زیادی با وی بودم و از شهید چمران درسهای زیادی گرفتم. آخرین عکسها و مصاحبههایی که از شهید چمران وجود دارد همگی توسط اینجانب گرفته شده است و ده روز قبل از شهادت شهید چمران در منطقه دهلاویه با وی مصاحبه داشتم. همچنین جا دارد از همین تریبون از مرحوم علی اکبر ابوترابی که چندین سال در اسارت بود یادی کنم چرا که به نظر من افراد نظیر وی را ما اصلاً نداریم. در آن اوایل جنگ من اصلاً وی را نمیشناختم. در منطقه دب حردان مشاهده کردم که وی با کلکی که درست کرده بود روی آب با قایق حرکت می کرد و در طول هر شب فقط یک بار به سمت مواضع عراقیها شلیک میکرد و یک تانک یا نفر بر را میزد. در این شرایط عراقی ها فکر میکردند که کماندوهای ایرانی حمله کردهاند و هزاران گلوله به سمت اطراف شلیک می کردند. نیروهای بعثی به خاطر حرکت مرحوم ابوترابی همیشه در رعب و وحشت بودند. مرحوم علی اکبر ابوترابی واقعاً انسان بزرگی بود و شخصیت عجیبی داشت. از
حضورج. 75صفحه 137
برخی شواهد من احساس کردم که وی روحانی است و وقتی که از دوستان در این خصوص سؤال کردم آنها تأیید کردند که وی یک روحانی است. وی چندین سال را در اسارت سپری کرد و بعد از جنگ به عنوان نماینده وارد مجلس شد و خاطرات زیادی از وی منتشر شده است.
در خصوص شهید چمران هم لازم است ک بگویم حدود 40 نفر از افرادی که در جنگ های چریکی با شهید چمران بودند 90 درصد آنها به شهادت رسیدند که می توان به شهید محسن الهی که با شهید چمران در دانشگاه برکلی آمریکا تحصیل کرده بود و ناصر حاج فرجالله اشاره کرد. من جزء جا مانده های همراهان شهید چمران بودم که توفیق شهادت نداشتم. در طی هشت سال جنگ به جرأت میتوانم بگویم که در تمامی عملیات های بزرگ شرکت داشتهام و فقط در یکی یا دو عملیات از جمله عملیات رمضان و طریق القدس که در منطقه چذابه بود شرکت نداشتم. دلیل عدم حضور در این دو عملیات هم این بود که برای کار خبری به کشورهای خارجی اعزام شده بودم. در عملیات بیت المقدس بیشترین فعالیت خبری را داشتیم. فیلم هایی که در عملیات بیتالمقدس وجود دارد توسط گروه ما تهیه شده که میتوان به پل آزادی اشاره کرد. در این عملیات حدود 35 روز در جنگ بودیم و حتی زمانی که فتح خرمشهر انجام شد قرارگاه خبر نداشت که ایران توانسته خرمشهر را آزاد کند. وقتی که از خرمشهر بیرون آمدم و به قرارگاه رفتم بچههای خرمشهر باورشان نمی شد که خرمشهر آزاد شده است.
حضور من در عملیات های جنگی تا عملیات فاو ادامه داشت. آخرین عملیاتی که بدترین عملیات هم بود عملیات مرصاد بود. در آن شرایط کمتر کسی به جبهه میآمد به دلیل اینکه قرارداد 598 بین ایران و رژیم بعث عراق امضاء شده بود. من در منطقه جنوب قرار داشتم که به یکباره منافقین به منطقه کرمانشاه حمله کردند و من فوراً به منطقه رفتم. در آن موقع عملیات مرصاد شروع شده بود. تنها فیلم هایی که از عملیات مرصاد به جا مانده فیلم هایی است که من به اتفاق دوستانم گرفتهام و بخشی از آن فیلم ها هم توسط ابراهیم حاتمی کیا، کارگردان معروف سینما تهیه شده است. در آن شرایط در منطقه حضور داشتیم تا موفق شدیم منافقین را از منطقه سر پل ذهاب بیرون کنیم.
حضورج. 75صفحه 138
به اعتقاد من جنگ تحمیلی نقطه عطفی در تاریخ ایران بود. به نظر من قبل از اینکه بخواهیم به تاریخ ایران نگاه کنیم باید به تاریخ آدم های ایران نگاه کنیم. همیشه خوشحال هستم که شکل گیری شخصیت ما، در زمان اوایل انقلاب بود. با وجود امام، انقلاب یک شخصیت خیلی متعالی به مردم ایران اهدا کرده بود.
حضور: امام خمینی در فعالیتهای جهادی شما چه نقشی داشت؟
نوباوه: بزرگترین لطف خداوند این بود که امام در مملکت ما قرار داشت. اگر بخواهند به من بگویند که عشق را معنا کن باور کنیدکه من عشق به فرزند را در آن شرایط در درجه دوم عشق میدانستم و در آن زمان عشق به امام را بالاترین عشق میدانستم. من امام خمینی را بسیار دوست داشتم و فکر می کنم که اکثر جوانان در اوایل انقلاب این احساس را داشتند. امام یک فرد بیتکلف، ساده، روان و صالح بود. حرف های وی حرف مردم بود. همین الآن هم که به حرف های امام گوش میکنیم متوجه میشویم که حرف های وی بی نظیر است. انگار که این حرف ها برای تاریخ زده شده است. به خاطر عشق ویژهای که به امام داشتیم من اوایل انقلاب خیلی فعال بودم. من در آن شرایط وارد ساختمان نخستوزیری شدم و دو کلت و یک اسلحه یوزی با خودم آوردم. در روزهای 20 و 21 بهمن 1357 چندین پادگان نظامی از جمله پادگان حر و سیمتری جی که نزدیک فرودگاه تهران بود را به تصرف درآوردیم. من در آن دوران حتی بلد
حضورج. 75صفحه 139
نبودم که با اسلحه یوزی شلیک کنم و نمیدانستم چه گلولهای به آن میخورد اما اسلحه و مسلسل را در دستم میگرفتم و آن را به این طرف و آن طرف می چرخاندم و به خاطر این حرکات سربازها فرار میکردند. این همه شجاعت به خاطر روحیه خاصی بود که امام به ما داده بود در حالی که من اصلاً همچون توانایی هایی نداشتم و هیچ شناختی هم از اسلحه نداشتم.
بعداً مسأله جنگ پیش آمد که برای من یک تجربه بسیار بزرگ بود. بعد از اینکه شهید چمران به شهادت رسید احساس وظیفه من بیشتر شد و در همه عملیات ها حضور پیدا می کردم که مهمترین آن عملیات فتح المبین بود. بعد از شکستن حصر آبادان و عملیات فتح المبین پیروزی های زنجیرهای ما شروع شد. سخت ترین مأموریت ها را به لطف خدا پشت سر گذاشتیم. خیلی وقت ها فکر میکنم که چگونه در آن شرایط زنده ماندهام در حالی که بسیاری از دوستان در کنار من شهید شدند. شاید این یک مشیت الهی بود که من زنده بمانم و بتوانم کارهای خبری جبهه را انجام بدهم و مستندات جنگ را تهیه کنم. گزارش هایی که تهیه میکردیم برای مردم یک ضرورت بود.
در این دوران بیش از چند هزار دقیقه فیلم مستند، صدها گزارش خبری و گزارش جنگی تهیه کردم. همچنین 1200 دقیقه مستند جنگی که خودم در آن عملیات ها حضور داشتهام تهیه کردم. بزرگترین فیلم من پل آزادی بود که به اتفاق دو تا از دوستان خیلی خوبم به نام محمود داوودی و بهروز حامد صابری تهیه کردیم. تمام تصاویری را که از عملیات بیتالمقدس پخش میشود ما تهیه کردیم و 80 درصد تصاویر مستندی که از جنگ پخش می شود توسط گروه خبری ما تهیه شده است.
خلاصه، عشق به امام خمینی عشقی بود که ما اعتقاد داشتیم امام همه چیز را می بیند. من فکر میکردم هر کاری که انجام می دهم برای امام است. در سال 1361 که ازدواج کردم خطبه عقد ما را امام خواند. من به همراه همسر و پدر همسرم به خدمت امام رفتیم و وی خطبه عقد ما را جاری کرد. وقتی که به خدمت امام رسیدیم از نوع نگاه امام متوجه شدم که ایشان مرا شناخته است. افرادی که این ملاقات را هماهنگ کرده بودند از دوستان رسانهای بودند که در محضر امام
حضورج. 75صفحه 140
حضور داشتند و فکر میکنم که آنها از قبل این موضوع را به امام گفته بودند. امام پس از دیدن من لبخندی زدند و پس از اینکه خطبه عقد را جاری کردند چند جمله در گوش من گفتند و به من توصیه کردند که در زندگی با هم بسازید و زندگی خوبی داشته باشید. به خاطر این توصیه امام من همیشه سعی میکنم که به این جمله امام عمل کنم تا در آن دنیا جلوی امام رو سفید شوم.
حضور: لابد- همانطور که اشاره کردید- امام خمینی در جریان فعالیتهای جبهه ای شما بودند؟
نوباوه: در عملیات والفجر 8 که عملیات بسیار سختی بود شهید غلامرضا رهبر که داخل قرارگاه بود به من گفت که یک مأموریت سخت برای شما دارم. من به وی گفتم که همه مأموریت های جنگ سخت است اما شهید رهبر به من گفت که این یکی از مأموریتهای ویژه و سخت است. وی گفت که سه گروه برای نبرد رفتهاند اما هر سه گروه مجروح شده اند و تعدادی هم شهید شدهاند و نتوانستهاند کاری از پیش ببرند. ماجرا از این قرار بود که نیروهای ماهر عبدالرشید که ریاست گارد ریاست جمهوری عراق را بر عهده داشت از سمت جاده البهار حمله کرده بودند و به موازات رود اروند به سمت ما میآمدند. با اینکه آن منطقه یک منطقه عجیب و غریب بود نیروهای ایرانی خیلی حوب جنگیده بودند. شرایط به گونهای بود که به محض ورود ما به منطقه و پس از گذشت 10 ثانیه به آن محدوده، نیروهای بعثی به ما شلیک کردند و ما را مورد حمله قرار دادند. آن منطقه اوج کار گزارش من بود. در آن منطقه حدود 20 تانک به سمت ما حمله کردند و رزمندگان ایرانی این تانک ها را قلع و قم کردند. در آن لحظه گزارشی را تهیه کردم و جملاتی را که بر زبان آوردم خیلی جالب بود. گفتم اینجا قتلگاه تانک ها، زره پوش ها و ادوات جنگی ارتش بعث عراق است. تعدادی از عراقی ها را اسیر کردیم و با اسرا گفتگو کردم که همه اسیران می گفتند ما نوکر امام خمینی هستیم. این گزارش در عملیات فاو تهیه شده بود. در آن عملیات به سختی توانستیم به عقب برگردیم و خداوند لطف کرد توانستیم فیلم های ضبط شده را برای پخش به تهران برسانیم. تهیه این گزارش شاید یکی از بهترین کارهای جنگی من بود. فردای
حضورج. 75صفحه 141
آن روز شهید رهبر به من گفت که حاج احمد آقا با قرارگاه تماس گرفتهاند و از قول امام از ما تشکر کرده اند. آن فیلم صدها بار از تلویزیون پخش شده و یکی از کارهای برجسته گروه خبری ما به شمار می رود. عراق در همان روزها ادعا کرده بود که ما فاو را گرفته ایم در حالی که آن فیلم نشان می داد که چگونه ارتش عراق در مقابل نیروهای ایرانی از بین رفتند و مجبور به عقبنشینی شدند. در آن موقع عراق در منطقه فاو از بمب شیمیایی استفاده کرد و ما اصلاً راه فرار نداشتیم چرا که بمب شیمیایی را پشت سر نیروهای ایرانی و جایی که ما مستقر بودیم انداخته بود و اگر میخواستیم به عقب برگردیم باید وارد منطقه شیمیایی میشدیم. فکر میکنم در منطقه فاو و در آن عملیات شیمیایی شدم. بسیاری از افرادی که به طور سریع شیمیایی شدند خیلی شانس آوردند چرا که خیلی زود برای درمان به بیمارستان منتقل شدند و خدمات درمانی بر روی آنها انجام شد اما برخی از افراد از جمله من به طور آرام و بدون اینکه خودمان متوجه شویم شیمیایی شدیم. ما بو را استشمام می کردیم ولی متوجه شیمیایی شدن خودمان نمیشدیم. ماسک میزدیم و راه می رفتیم ولی توان دویدن نداشتیم. برای اینکه بتوانم گزارش تهیه کنم مجبور بودم ماسک را بردارم. چفیه را خیس می کردم و روبروی دهان قرار میدادم تا بتوانم حرف بزنم و گزارش تهیه کنم. بعدها فهمیدم که خیس کردن چفیه کار بسیار مضری بوده به دلیل اینکه عوامل شیمیایی در محیط مرطوب راحت تر وارد بدن میشوند. البته در کربلای 5 هم که رژیم بعث از بمب شیمیایی استفاده کرد همین شرایط حاکم بود و من مجبور بودم بدون ماسک گزارش تهیه کنم. بعد از جنگ میکروب های شیمیایی آنقدر در بدن من زیاد بود که هر کدام قسمتی از بدن مرا آلوده کرد و بیشترین آسیب به ریههای من وارد شد. بعد از پایان جنگ همه مردم ایران یک تجربهای از رزم و رزم آوری و جنگ داشتند و تجربه جنگی من برای کار خبری و مستندسازی تجربه بی بدیلی بود.
زمانی که امام حضور داشت بزرگترین نقطه عطف انقلاب ما امام بود. بعد از گذشت 20 سال از رحلت امام، کار رهبری طی این مدت بسیار سخت بود. به دلیل مشکلات متعددی که در کشور به وجود آمده و از طرفی دشمنان اسلام هم خواستهاند در بین اقشار جامعه شکاف ایجاد
حضورج. 75صفحه 142
کنند. در طی این مدت مقام معظم رهبری بیشترین، سنگین ترین و خطرناک ترین شرایط را مدیریت کرده و من خیلی خوشحال هستم نتیجه انقلاب اسلامی را پس از گذشت 32 سال از انقلاب میبینیم و شاهد فروپاشی نظام های دیکتاتوری در منطقه هستیم که همان تعبیر پیام امام است. به نظر من امروز باید به مردم ایران تبریک گفت چرا که حرف های امام محقق شده است و اسلام دارد صورت حقیقی خودش را نشان می دهد.
حضور: باز هم اگر در باره دیدار با امام مطالبی در خاطرتان مانده است بیان بفرمایید.
نوباوه: در آن شرایط رفتن خدمت امام یک آرزو بود. ولی به دلیل اینکه به لحاظ کاری با دفتر امام ارتباط داشتیم از طریق دوستان رسانه ای این جلسه را هماهنگ کردم. هنگامی که اطلاع پیدا کردم با این ملاقات موافقت شده از آنجا که خانواده همسرم یک خانواده بسیار متدین و خط امامی هستند از این موضوع بسیار خوشحال شدند. پدر همسرم گفت که بزرگترین دستاورد من در زمان انقلاب دیدن امام از نزدیک و بوسیدن دستان امام بود. این رویداد برای ما یک حادثه بسیار یزرگ بود به ویژه آنکه در آن حال و هوا امام را ملاقات کردیم و ما حس بسیار عجیبی داشتیم. باور کنید اگر در زندگی اختلاف نظری بین من و همسرم پیش می آمد من هنگامی که به آن لحظه
حضورج. 75صفحه 143
مهم دیدار با امام و جملات امام در خطبه عقد می افتادم سکوت می کردم و سعی میکردم چیزی نگویم. من مطمئنم که امام صورت درون آدمها را می دید. به نظر من برکت عقد امام بود که امروز بعد از گذشت 28 سال از ازدواج ما آن شرایط و حال و هوای اوایل انقلاب را فراموش نکرده ایم و هنوز هم احساس بسیار عجیبی از جنگ و آن دوران داریم.
حضور: بعد از جنگ چگونه به فعالیتهای انقلابی و اعتقادی خود ادامه دادید؟
نوباوه: اولین مأموریت من پس از جنگ تحمیلی در سال 1367 بود که به پاکستان رفتم. تا سال 1371 در آنجا حضور داشتم و آن مأموریت تجربه خیلی خوبی بود. بعد از آن حدود یک سال و نیم به انگلیس اعزام شدم و در دفتر واحد مرکزی خبر در لندن فعالیت می کردم. به دلیل عدم همکاری دولت انگلیس در دادن ویزا، مجبور به ترک آن کشور شدم. ویزای من را یک ماه یک ماه تمدید می کردند و خیلی مرا اذیت کردند اما برخی افرادی که دولت انگلیس نسبت به آنها راغب تر بود ویزای سه ساله برای آنها صادر می کرد.
حضور: به نظر شما علت این حرکت دولت انگلیس چه بود؟
نوباوه: انگلیسی ها در کارهای جاسوسی و شناخت افرادی که می تواند برای آنها خطرناک باشد خیلی حساس هستند. آنها عناصری را که نامطلوب تشخیص می دهند به سادگی آنها را رها نمیکنند و به راحتی برای آنها ویزا صادر نمیکنند. موقع ورود به فرودگاه حداقل شش ساعت مرا معطل کردند. آنها علاقهای نداشتند که به من ویزا بدهند اما از آنجا که انگلیس در ایران دفتر خبری داشت و آن دفتر هم فعال بود نمیتوانستند به من بگویند که به انگلیس نروم. این شرایط من در انگلیس با جنگ در بوسنی هرزگوین مصادف شد که سال 1373 بود. تا زمان پایان جنگ صربستان با بوسنی هرزگوین من در بوسنی مستقر بودم و در آنجا گزارش ها و خبرهای زیادی تولید کردم.
در سال 1379 مدیریت اخبار خارجی و داخلی را در صدا و سیما بر عهده داشتم. در همان
حضورج. 75صفحه 144
سال با رایزنی هایی که دکتر خرازی(وزیر امور خارجه وقت) انجام داده بود مقدمات راهاندازی یک دفتر را در نیویورک و سازمان ملل فراهم کردم. سال 1379 به آمریکا رفتم و دفتر ایران را در سازمان ملل متحد تأسیس کردم. به لطف خداوند و کمک دوستانم توانستیم یک دفتر کوچک(2 متر در 2 متر) که چهار متر مربع فضا داشت راه اندازی کنیم. این دفتر مانند یک مغازه چهار نبش در بازار بود و برای ما ارزش بسیار زیادی داشت. در یازده سپتامبر من به اتفاق آقای خادم المله در نیویورک حضور داشتیم که آقای خادم المله مجبور بود همان روز به ایران برگردد. تنها خبرنگار ایرانی که از اول ماجرای یازده سپتامبر تا آخر آن در نیویورک حضور داشت من بودم. حدود پنج سال(تا اوایل سال 1384) در سازمان ملل و نیویورک حضور داشتم. در آن چند سال باب تازه ای از خبرنگاری برای من باز شد چرا که با مشکلات متعددی روبرو بودم. من فقط تا 40 کیلومتری محدوده شهر حق تردد داشتم و نمی توانستم به جاهای دیگر بروم و اجازه حضور در برنامههای رسمی را نداشتم. با تجربه و اعتماد به نفسی که از دوران جنگ کسب کرده بودم اصلاً از آمریکایی هایی ها نمیترسیدم و کارهای خودم را انجام می دادم. در آن دوران شاید بیش از 300 گزارش اجتماعی تهیه کردهام و در مورد حادثه 11 سپتامبر تحلیل های کاملی ارائه کردهام و به صورت علمی هم ثابت کردم که این حادثه کار خود آمریکایی هاست. آن موقع حتی بسیاری از خودی ها این موضوع را قبول نمیکردند اما الان بیش از 70 درصد خود آمریکایی ها این موضوع را قبول دارند که حادثه 11 سپتامبر کار غیر آمریکاییها نبوده است. من جامعه آمریکایی را خیلی
حضورج. 75صفحه 145
خوب میشناسم و با آنها مراوده زیادی داشته ام. با افراد کوچه و بازار و قشرهای مختلف زندگی کردهام و فکر میکنم جامعه ایران یک جامعه پرقدرت تر از جامعه آمریکاست. اگر بخواهیم یک دسته بندی انجام دهیم عوامل مثبتی که در جامعه ایران وجود دارد از جمله تدین، تعهد، مهمان نوازی و . . . ویژگی خاصی به جامعه ما داده است. جامعه ما هیچ چیزی کمتر از جامعه آمریکایی ندارد هر چند که مردم آمریکا مردم خوبی هستند. تفاوت بین مردم آمریکا و دولت این کشور بسیار زیاد است.
حضور: با توجه به تخصص و تجربه ای که دارید بفرمایید رسانهها در شکل گیری انقلاب اسلامی تا چه اندازه مؤثر بودند؟
نوباوه: آن چیزی که نقش رسانه ها را در جوامع کنونی پر رنگ می کند پوشش و گسترش یک رسانه است. کاری که حضرت محمد(ص) در آخرین مراسم حج انجام داد و جهاز شترها را روی هم گذاشت و مسأله غدیر خم را مطرح کرد این خودش یک کار رسانه ای بود. امکانات آن موقع در آن حد بود و پیامبر به خوبی از آن استفاده کرد. امروزه فرد می تواند در خانه خود بنشیند و حرف خود را بزند و همه مردم جهان آن را بشنوند. در زمان امام خمینی و قبل از وقوع انقلاب اسلامی رسانه ها به اندازه کنونی گسترش پیدا نکرده بودند. در آن زمان رسانه ها نسبت به امروز پوشش بسیار کمی داشتند و در اختیار مردم هم نبودند. فقط گروههای خاصی از آن استفاده می کردند. رادیو و تلویزیون و روزنامهها به طور کامل در اختیار رژیم بود و مردم به برخی رادیو های بیگانه از جمله رادیو بی بی سی و رادیو مسکو دسترسی داشتند و این دو رادیو هم نقش هدایت مردم ایران را بر عهده نداشتند. در آن زمان حتی برخی مواقع امام به رادیو بی بی سی گوش می داد. رادیو بی بی سی در آن شرایط به گونه ای اخبار را منعکس می کرد که منافع آن رسانهها حفظ شود و نمیتوانست همه اخبار ایران را سانسور کند. با اینکه رژیم شاه نوکر آمریکا و انگلیس بود ولی رادیو بی بی سی برای حفظ مخاطبان خود برخی اطلاع رسانی های اندک را انجام می داد که بسیاری از آن اطلاع رسانی ها هم انحرافی بود. به اعتقاد من در سال های قبـــل از
حضورج. 75صفحه 146
انقـــلاب رسانه های رسمی در شکل گیری انقلاب اهمیت زیادی نداشت. ولی انقلاب اسلامی ایران از امکانات رسانه ای مردمی برخوردار بود. به نظر من آن چیزی که در شکل گیری انقلاب مؤثرتر بود پیام رسان بود نه رسانهها. پیام رسان اصلی انقلاب امام بود. از آنجا که مقبولیت زیادی نسبت به امام و بیانات و منویات ایشان در جامعه وجود داشت مردم به خوبی پیام امام را در جامعه منتقل میکردند. در شکل گیری انقلاب و توزیع پیام بین مردم، نوار کاست و اطلاعیه ها نقش به سزایی داشتند.
حضور: به نظر شما امام خمینی چه تأثیری بر روی رسانههای جهان گذاشت و خود امام تا چه اندازه از این رسانهها برای شناخت بیشتر مردم جهان از انقلاب اسلامی استفاده کرد؟
نوباوه: امام یک شخصیت کاملاً سیاسی، مذهبی، عرفانی و معنوی بود. من امام را یک شخصیت جامع الشرایط میدانم. امام از نظر جامعه شناسی یک فرد بسیار آگاه بود و رسانهها را خیلی خوب می شناخت و بسیار مطلع و هوشمند بود. وقتی که امام حرکت میکرد رسانه ها احساس می کردند که از امام عقب هستند. امام رسانه ها را به خودش جذب کرد. در آن شرایط رسانه ها برای انجام یک مصاحبه با هم مسابقه می دادند و همین مسابقه باعث انتشار بیشتر تفکرات امام در دنیا شد. وقتی که امام خمینی با یک هواپیمای فرانسوی جمبوجت 747 به ایران میآید.
حضورج. 75صفحه 147
شما فکر میکنید که چرا این اتفاق می افتد؟ چرا یک خلبان فرانسوی این مسئولیت را بر عهده میگیرد؟ چرا فرانسه همه امکانات را فراهم می کند که امام به ایران بیاید؟ آنها میدانستند که در پی این حرکت یک موفقیت وجود دارد. آنها میدانستند که اسم ایرفرانس در تاریخ انقلاب خواهد ماند. اسم آن خلبان فرانسوی در تاریخ انقلاب ثبت میشود و این موضوع در آینده میتواند برای این خلبان یک امتیاز محسوب شود. وقتی رسانهها در مورد انقلاب و امام خبر پراکنی را شروع کردند که احساس کردند قافیه را باختهاند و از انقلاب عقب هستند. بیشترین حجم تبلیغاتی و انعکاس اخبار ایران و امام بعد از بازگشت امام از نوفل لوشاتو صورت گرفت. رادیو بی بی سی و صدای آمریکا تازه این کار را شروع کردند و حتی رادیو مسکو که به لحاظ کار رسانهای بسیار ضعیف بود یک سری اخبار را قبل از انتشار درایران منتشر میکرد که همه این شرایط، نتیجه رفتارها و سیاست های امام بود. امام هر روز حرف تازهای میزد که این رسانه ها فکر میکردند برای تحلیل انقلاب باید این سخن جدید را منتشر کنند. این رسانهها میخواستند سیاست امام را تحلیل کنند و بفهمند. زمانی که امام در مدرسه علوی مستقر شدند و سپس به قم رفتند همه حرف هایی که امام زدند گفته های کلیدی بود. رسانهها فکر می کردند که باید از سیاست های اصلی امام زود مطلع شوند. آنها صحبت های امام را زود منعکس کرده و سپس تحلیل می کردند که همین انتشار مطالب باعث شناساندن انقلاب ایران به دنیا شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی رادیو و تلویزیون ایران دیگر اسلامی شده بود و به طور کامل حوادث کشور را منعکس میکرد. به اعتقاد من امام باعث شد که یک جهش بزرگ رسانهای در رسانه های ایران شکل بگیرد. قبل از ورود امام وپیروزی انقلاب، رادیو و تلویزیون ایران دچار یک رخوت شده بود که با پیروزی انقلاب این شرایط به طور کامل عوض شد. خبرنگاران خبرگزاری جمهوری اسلامی خدمت امام رفته بودند که امام به آ نها گفته بود با مردم حرف بزنید و مسائل را با آنها در میان بگذارید. در سیستم رسانهای به این حالت سیستم افشا میگویند. برای اینکه رفتار دشمن را خنثی کنید باید آن موضوع را افشا کنید. امام با زبان ساده این موضوع را به مردم ما آموزش می داد. امام حتی با دولتمردان هم به زبان ساده صحبت میکرد مثلاً به بنی صدر میگفت که این کار را نکن یا
حضورج. 75صفحه 148
چرا این کار را انجام میدهی؟ امام اصلاً با پشت گوشی و زیرمیزی هیچ موافق نبود و این موضوع تأثیر بسیار زیادی بر روی مردم داشت.
حضور: اولین فردی که توانست در مقابل کشور پرقدرتی مانند آمریکا بایستد و علیه آن کشور حرف بزند امام بود. به نظر شما این رفتارهای امام تا چه اندازه توانست بر روی ذهنیت مردم دنیا تأثیر مثبت داشته باشد و تا چه اندازه به شناسناندن انقلاب و آرمان های ملت ایران در جهان کمک کرد؟
نوباوه: مقام معظم رهبری بحث جنگ نرم را مطرح کردهاند ولی قبل از جنگ نرم، قدرت نرم و نفوذ نرم مطرح است. به اعتقاد من اولین جنگ نرم را امام علیه آمریکا شروع کرد. امام گفت که آمریکا شیطان بزرگ است. این شیطان بزرگ به یک ضرب المثل معروف در خانوادههای آمریکایی تبدیل شده است. قالب هایی مانند بسیج، حکومت پابرهنهها و مستضعفین در ایران ماندگار شده است. وقتی که آقای مورالس، رییسجمهور بولیوی به ایران آمد و با آقای احمدینژاد در یتیم خانه شرکت کرد گفت که الآن میفهمم وقتی می گویند پابرهنهها و مستضعفین یعنی چه. این جمله آقای مورالس نشان میدهد که امام نفوذ نرم را با شناسایی عوامل نفوذ و قدرت نرم بسیار خوب میدانست. امام در آن شرایط گفت که آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند. این موضوع و این جمله معروف امام در آمریکا به طور فراگیر رایج شده و 32 سال است که آمریکا در مقابل ایران هیچ غلطی نتوانسته بکند. امام به خوبی جنگ نرم علیه آمریکا را هدایت کرد. نفوذ ایران در جنگ نرم علیه آمریکا قدرتمندانه بود و رسانهای نبود. این رفتارهای امام ناشی از شناخت وسیع وی بود. وقتی که امام میگفت نه شرقی نه غربی، یکی از سیاست های بسیار مهم دنیا که بعد از جنگ جهانی شکل گرفته بود و شوروی و آمریکا جهان را به دو قسمت شرق و غرب تقسیم کرده بودند برملا کرد. یکی از علت هایی که آمریکا و شوروی در جنگ رژیم بعث عراق با ایران علیه کشور ما متحد شده بودند همین بود ولی امام با این صحبت دست آمریکا و شوروی را رو کرد. امام گفت که در دوران جنگ سرد امریکا و شوروی حتی یک گلوله هم به
حضورج. 75صفحه 149
سوی یکدیگر شلیک نکردهاند ولی نصف دنیا را درگیر جنگ کردهاند. اینکه میگوییم امام یک جامعهشناس جامعهالشرایط بود به همین دلیل است. همه سیاستهای امام مبتنی بر علم سیاست و جامعهشناسی بود. امام یک شخصیت بی نظیر بود و شما کسی را نمیشناسید که در فلسفه و عرفان حرف اول را بزند و در سیاست هم این همه حرف برای گفتن داشته باشد و در عرصه رسانه ها هم چنین عملکردی داشته باشد. حرفهایی که امام در مورد رسانهها زده مستکبران را به چالش میکشید که نشان دهنده آگاهی وی بود.
حضور: با توجه به اینکه جنابعالی چندین سال به عنوان خبرنگار واحد مرکزی خبر در کشورهای مختلف به ویژه کشور آمریکا حضور داشتهاید مردم کشورهای دیگر تا چه اندازه با امام و تفکرات وی آشنا هستند؟
نوباوه: امام دارای دو جایگاه بود، یکی جایگاه عالمانه و دیگری جایگاه سیاسی و رهبری که دنیا امام را به عنوان یک رهبر آگاه میشناختند و من کمتر کسی را دیدم که باسواد و تحصیلکرده باشد یا آدم های معمولی که حداقل مسائل سیاسی را بدانند ندیدم که به امام جسارت کند. همه به امام به عنوان یک شخصیت سیاسی طراز اول نگاه میکردند. وقتی که به میان رهبران سیاسی سایر کشورها میرفتیم آنچنان به امام به دیده احترام نگاه میکردند که امام چقدر آگاه است و چقدر مسائل جهانی را خوب میشناسد. وقتی که امام افشاگری میکند و افشاگری های وی درست از آب در میآید این نشان میدهد که امام از یک جایگاه بسیار علمی و منطقی در دنیا برخوردار است. سال 1359 حدود یک سال و نیم بعد از وقوع انقلاب اسلامی یک سفر به جبهه پلیساریو در صحرای باختری داشتم، جایی که با کشور مغرب در جنگ بودند. بعد از چهار ساعت صحرانوردی به یک ولایت به نام "ولایت سیماره" رسیدیم که چند صد نفر آدم در کنای چند چاه آب زندگی میکردند و 90 در صد آنها زن و بچه بودند و چند پیرمرد هم با آنها زندگی میکردند. من دیدم که در مراودات خود آنها می گویند خمینی، خمینی و من فکر کردم که اینها در تجلیل از امام این حرف ها را میزنند اما بعداً متوجه شدم که این افراد بچههای خودشان را با نام
حضورج. 75صفحه 150
خمینی صدا میزنند. در این سفر وزیر خارجه پلیساریو هم با ما بود و شب هنگام به ملاقات با محمدعبدالعزیز که دبیر کل جبهه پلیساریو بود رفتیم. من با دکتر ولایتی بودم و از مقامات آن کشور سؤال کردم که چرا آنها(مردم ولایت سیماره) همدیگر را با اسم خمینی صدا میزنند؟ آن مقام مسئول گفت که اسم بچه های آنها خمینی است. با اینکه فقط یک سال و نیم از عمر انقلاب گذشته بود آنها اسم خمینی را برای بچه های خود انتخاب کرده بودند وحتی اسم بچه هایی را که سه یا چهار سال سن داشتند عوض کرده بودند و اسم خمینی را بر روی آنها نهاده بودند. در جایی که بزرگترین صحرای دنیاست و دورترین نقاط به ایران است و کمترین اطلاع رسانی از انقلاب و امام در آنجا شده بود اسم بچه های آنها خمینی بود. این موضوع نشان میدهد که نفوذ امام در جای جای دنیا یک نفوذ بسیار عمیق و معنوی است. چه دلیلی داشت که مردم جبهه پلیساریو، مردمی که حتی غذای خوردن نداشتند اسم بچه خود را خمینی بگذارند؟
حضورج. 75صفحه 151
هر دو وجه رهبری و سیاسی و وجه علمی واقعیتی بود که از امام به یادگار مانده است. امروزه کمتر کسی پیدا میشود که حرکت های انقلابی در جهان را بدون یاد و نام امام ذکر کند. این جمله معروف مقام معظم رهبری که میفرماید " انقلاب اسلامی در هیچ جای جهان بی نام خمینی شناخته شده نیست" یک بحث کاملاً علمی است. مگر میشود صحبت از یک حرکت انقلابی شود و امام را نشناسند؟ مگر میشود امام را به عنوان یک عامل اصلی و مبدع حرکت های ضد استکباری نشناسند؟ قبل از امام حرکت ضد استکباری معنا نداشت. سال ها بود که اسم استکبارخاموش شده بود. این امام بود که استکبارستیزی را در دنیا معنا کرد. با قاطعیت میگویم که اولین صفحات تاریخ هزاره سوم را در دنیای جدید به نام ایران، به نام امام خمینی و به نام انقلاب اسلامی میدانند. اولین صفحات تاریخ هزاره سوم را مردم ایران و با دست امام خمینی ورق زدند که این بزرگترین افتخار برای ما میباشد و الان هم متوجه آن نیستیم. یقینا با بیش از چند دهه و احتمالاً پس از گذشت یک صد سال نام ایران با رهبری امام به عنوان یک حرکت ضد استکباری که تغییرات بنیادین در بشریت ایجاد کرده ثبت خواهد شد. به اعتقاد من ما هنوز امام را به خوبی نشناختهایم و قطعاً امام در آینده بیشتر شناخته خواهد شد و نقش امام مانند نقش ائمه و پیامبران بعد از گذشت سال ها مشخص خواهد شد.
حضور: به نظر شما انقلاب اسلامی و حرکت تاریخی حضرت امام خمینی و ظلم ستیزی وی چه تأثیری بر سایر کشورها و حرکت های آزادی خواهانه در سراسر جهان دارد؟ حرکت مردم مصر و تونس تا چه اندازه متأثر از انقلاب اسلامی است؟
نوباوه: به نظر من کافی است که از مردم این کشورها از جمله مردم مصر و تونس این سؤال پرسیده شود. اگر از یک مصری در مورد امام سؤال کنید چه خواهد گفت؟ اگر از وی بپرسید که امام خادم اسلام بود یا نه چه جوابی میدهد؟ من به کشور تونس سفر کردهام. کشور تونس کشوری است که استکبار و دولت های غربی خواسته بودند آن را صد در صد غربی کنند ولی اولین حرکت مردم آن پس از خلع رئیسجمهور برگزاری نماز جمعه بود. این حرکت بدین معناست که
حضورج. 75صفحه 152
تألمات روحی و درونی آنها ناشی از نبود اسلام در آن کشور است. مردم این کشورها همگی به امام به عنوان یک عنصر ضد استکبار و احیاگر اسلام چشم دوختهاند. مثلاً در مصر همه نگاه های اخوان المسلمین که چندین شاخه هستند به امام است حتی در دانشگاه الازهر به امام به عنوان یک مرد بزرگ و یک مسلمان واقعی که ضد استکبار است نگاه میکردند. قطعاً در این کشورها ممانعت دیکتاتوریزم وجود داشت. استکبار جهانی با صرف هزینههای هنگفت سعی می کرد که جلوی آگاهی مردم این کشورها را بگیرد و امثال حسنی مبارک را حفظ کند. آن ممانعت باعث شد که انقلاب در اینگونه کشورها مقداری به تأخیر بیفتد. من هیچ شکی ندارم و با قاطعیت به شما میگویم که همه انقلاب های اخیر در کشورهای عربی از جمله مصر و تونس متأثر از انقلاب اسلامی ایران است. این جریانات و آگاهی نسل بشر از انقلاب ایران تأثیر پذیرفته است. آیا افکار و اندیشه های ما در طی 32 سال گذشته مقبول جهان اسلام بوده یا خیر؟ اگر مقبول بوده مانند حمایت از فلسطین، متاثر از اندیشه های امام و مردم ایران بوده است. احیاگر فلسطین امام بود و الا فلسطین بعد از یاسر عرفات از بین رفته بود و الان در یک باریکه کوچک مانند غزه چندین هزار انسان می توانند علیه یک دولت تا دندان مسلح قیام کنند و بگویند که آخر خط ما شهادت است. خط شهادت را چه کسی زنده کرد؟ این امام بود که این خط را زنده کرد و ملت ایران آن را احیا کرد.
ممکن است نوع رفتارها و هدف های مردم کشورهای دیگر با رفتارها و اهداف مردم ایران تفاوت هایی داشته باشد ولی نظر من این است که خط آزادی خواهانه یکی است. مثلاً در جریان انقلاب مصر مردم به سربازان مصری گل میدادند و همان کاری را کردند که ما کردیم. امام هیچ وقت فرمان حمله به ارتش را صادر نکرد. "ارتش برادر ماست خمینی رهبر ماست" از شعارهای اصلی مردم بود. این نوع رفتار و نگرش باعث شد که ارتش که علیه مردم بود تغییر رویه داد و علیه شاه حرکت کرد. در مصر هم همین حرکت اتفاق افتاد. در تونس علیرغم اینکه مردم را سرکوب میکنند اما مردم به نیروها تعرض نمی کنند. به نظر من خط انقلاب یک خط ابداعی و استخراجی نبود و خط انبیاء بود. همان کاری که خدا به حضرت رسول و انبیاء فرمان داده بود. این خط خطی
حضورج. 75صفحه 153
است که ملهم از یک تفکر سالم است. امام توانست این خط را شفاف کند. به نظر من با وجود اینکه حدود بیست و یک سال از رحلت جانسوز امام خمینی میگذرد امام هنوز زنده است. مطمئن باشید نگاه مردم کشورهایی که اخیراً علیه دولت های خود دست به قیام زدهاند از جمله مردم کشورهای یمن، اردن، مصر و تونس یک نگاه بسیار دقیقی نسبت به انقلاب ایران دارند. دلیل اصلی این موضوع این است که بعد از گذشت 32 سال انقلاب ایران به عنوان یک رفرنس و یک نمونه و یک آدرس موفق ظاهر شده است. با آمریکا جنگیدهایم و تن به سازش ندادهایم، بزرگترین پیشرفت های علمی را به دست آوردهایم، ملتی مستقل هستیم و از همه کشورهای اسلامی جلوتر هستیم که این مورد اخیر بسیار مهم است. در مقابل همه توطئه ها با تأسی به اسلام ایستادگی کردهایم و این یک آبروی بزرگ است. اگر امروز از مردم مصر سؤال کنند که برای چه قیام کرده اید جواب میدهند که مثل مردم ایران قیام کردهایم. خود آقای البرادعی در چند جلسه خصوصی گفته بود من افتخار می کنم به ایرانی ها که تا این حد پیشرفت کردهاند و اینگونه برای استحقاق حق خود ایستادگی می کنند. شاید این خواست خدا بود که یک الگوی موفق را به این کشورهای اسلامی نشان دهد تا اگر کسی از آنها سؤال کند که چرا میخواهید با آمریکا بجنگید بگویند میخواهیم مانند ایران شویم. ایران امروزه به عنوان یک الگوی موفق در بین کشورهای جهان به ویژه کشورهای اسلامی مطرح است. امام ثابت کرد که در همه زمینهها میتوانیم بر روی پای خودمان بایستیم. به نظر من امروزه هر حرکت مثبتی که در جهان به خصوص در کشورهای اسلامی صورت میگیرد یک فاتحه به روح امام است و یک درود بر شخصیت امام، چرا که کلمات امام یکی یکی در حال محقق شدن است. امام حتی در مورد حکومت مصر صحبت کرد و گفت که روزی این حکومت دچار اضمحلال خواهد شد و امپراطوری های آنها از بین خواهد رفت. ما الآن شاهد هستیم که این جمله امام به صورتی بسیار زیبا در حال محقق شدن است. مردم این کشورها از جمله مصر و تونس به شرق و غرب وابسته نیستند و تکیه بر منطق و اسلام دارند و هیچ تکیهای بر اسلحه ندارند.
حضورج. 75صفحه 154
حضور: با توجه به اینکه حدود سه سال از مجلس شورای اسلامی در دوره هشتم میگذرد به نظر شما عملکرد مجلس در طی این مدت تا چه اندازه رضایت بخش بوده است؟
نوباوه: وقتی که میخواهیم در مورد عملکرد یک مجموعه صحبت کنیم حتماً باید آمار و ارقام داشته باشیم ولی در خصوص مقایسه کلی این مجلس با مجالس قبلی راحت تر میتوان صحبت کرد. اگر نخواهیم خیلی علمی صحبت کنیم و به طور اجمالی و کلی بخواهیم قضاوت کنیم باید گفت که موفقیت این مجلس کمتر از مجالس قبلی نبوده و حتی در برخی موارد از مجالس قبلی موفق تر عمل کرده است. تاریخ تحولات انقلاب اسلامی در طی سه دهه اخیر متغیر بوده است. برخی مواقع مجلس خیلی سیاسی بوده و برخی مواقع مجلس گرایش اقتصادی داشته و برخی مواقع هم خیلی فرهنگی بوده است. ما زمانی مجلس هشتم را آغاز کردیم که به شدت با استکبار جهانی مشکل داشتیم. در آن زمان بحث انرژی هستهای بسیار مطرح بود و قدرت های استکباری به شدت با ما برخورد میکردند. دولت نهم در زمینه انرژی هستهای با ایستادگی در مقابل غربیها و اثبانیت حقانیت ما عملکرد خوبی داشت و مجلس با دولت در این خصوص بهترین همکاری را کرد. به نظر من همکاری مجلس هشتم با دولت نهم و دهم مثال زدنی است.
موضوع دیگر درباره عملکرد مجلس بحث اقتصادی است. ما شاهد یک معماری تازه در اقتصاد ایران هستیم. این معماری تازه نیاز به ساز و کار قانونی دارد. مجلس شورای اسلامی برای
حضورج. 75صفحه 155
اجرای این معماری تازه بیشترین همکاری را با دولت داشته است برای اینکه این ساز و کار کامل شود. همه بدنه تخصصی مجلس در این زمینه کمک لازم را کرده است و همسو با دولت قدم برداشته است. به نظر من شروع این طرح (هدفمند کردن یارانهها) برای کشور یک موفقیت به شمار میرود. همه دولت ها میخواستند این کار را انجام دهند ولی موفق نبودند. دولت شجاعانه عمل کرد و در شب انتخابات این موضوع را مطرح کرد در حالی که می توانست آن را مطرح نکند چرا که برای دولت وجهه منفی داشت. دولت می خواست نشان دهد که بحث هدفمندی یارانه ها یک وسیله برای سوء استفاده نیست و آن را در بدترین شرایط مطرح کرد. در آن شرایط لایحه هدفمند کردن یارانهها در مجلس در دست بررسی بود و مجلس هم خیلی خوب با آن برخورد کرد. به اعتقاد من طرح این مسأله یک موفقیت برای نظام اسلامی است و برای نسلهای آینده این کشور یک معماری جدید از یک منطق اقتصادی خواهد بود. نقطه عطف مجلس هشتم در هدفمند کردن یارانه ها تبلور پیدا کرد. البته برنامه پنجم توسعه هم که چند ماه پیش در مجلس بررسی شد یک نقطه عطف در همکاری مجلس با دولت بود.
حضور: از نظر جنابعالی نقاط قوت و ضعف مجلس هشتم چیست؟
نوباوه: به نظر من نقطه ضعف و قوت مجلس را باید در مقایسه با مجلس ها دید. در طی چند باری که خدمت مقام معظم رهبری رسیده ایم بارها به این نکته اشاره کردهاند که دو وظیفه اصلی مجلس که قانونگذاری و نظارت بر اجرای قانون است تا حدی متأسفانه مخدوش شده است. در قانونگذاری مجلس عملکرد خوبی داشته هر چند که قوانین غیر ضروری هم داریم ولی مجلس هشتم در امر نظارت مقداری ضعف دارد. وظایف فرعی مجلس از جمله توقعات بی جا از مجلس به خصوص از نمایندگان شهرهای کوچک باعث شده که بسیاری از نمایندگان وقت زیادی از روز را صرف رتق و فتق امور جاری که اصلاً جزء وظایف آنها نیست کنند. از جمله این امور نامربوطه می توان به انتقال دانشجو، گرفتن وام و پیدا کردن کار اشاره کرد. این امور به مقدار زیادی نمایندگان مجلس را از رسیدگی به امور اصلی دور کرده است. متأسفانه حتی برخی اوقات
حضورج. 75صفحه 156
حب و بغض هایی به خاطر همین مسائل نامربوط به امور نمایندگی ایجاد می شود که در سؤال از وزراء یا استیضاح اعضای کابینه بروز پیدا میکند در حالی که اصل و اساس مجلس این است که ما قانونگذار خوبی باشیم. بر اساس اصل صریح قانون اساسی هر نماینده از هر جایی از کشور که انتخاب می شود نماینده کل مردم ایران است. ما باید به مسائل کشور به صورت ایران شمول نگاه کنیم در حالی که الآن شرایط اینگونه نیست.
یکی دیگر از نقاط ضعف مجلس هشتم این است که مطالعات کارشناسانه در مورد وضع قوانین، صد در صد کامل نیست. مطالعه صورت میگیرد ولی آسیب شناسی آینده آن قانونی که قرار است وضع شود کم است. با توجه به منابع و ظرفیت ها برخی اوقات قوانینی وضع میشود که ممکن است در آینده برای ما مشکلاتی را ایجاد کند.
حضور: امام خمینی همواره در صحبت های خود به نقش مردم در عرصه های سیاسی و اجتماعی تأکید کرده اند. با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی حال حاضر کشور، ارزیابی شما از میزان حضور مردم در نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی چیست و فکر میکنید کدام یک از گروههای سیاسی شانس بیشتری در انتخابات اسفند آینده خواهند داشت؟
نوباوه: من فکر میکنم که امام خمینی همه مطالب را گفته اند. از نظر امام اساس حکومت بدون حضور مردم معنا ندارد و حکومت بدون حضور مردم دیکتاتوری است. انقلاب ما ثابت کرده که مردم ما حاضرترین مردم در صحنه هستند. دلیل این ادعا هم برگزاری 30 انتخابات موفق از اول انقلاب تا کنون میباشد. به نظر من هیچ دغدغه ای از حضور مردم ایران در عرصههای
حضورج. 75صفحه 157
سیاسی و اجتماعی در هیچ شرایطی وجود ندارد. ما در حداقل شرایط حضور مردم از حداکثر حضور مردم سایر کشورها جلوتر هستیم. در انتخابات اخیر 80 درصد حضور، یک چیز خارقالعاده بود. با توجه به رشد جمعیت در کشور، جوان بودن جمعیت- حدود 60 درصد کشور جمعیت جوان است- و رشد میزان باسوادی، مردم به آگاهی کافی رسیدهاند. به اعتقاد من در شرایط کنونی حضور یا عدم حضور مردم در صحنه دیگر معنا ندارد. انتخابات مال مردم است و مردم باید حاضر باشند و همیشه هم حاضرهستند. به نظر من انتخابات آینده مجلس یک انتخابات منطقی بر اساس روال سال های گذشته خواهد بود. اینکه ما چگونه انتخاب کنیم موضوعی است که همیشه به عنوان دغدغه جامعه مطرح بوده است. جامعه باید خارج از هیاهو افراد را بشناسد و دست به اقدام بزند. امروزه نمی توانیم بگوییم که فرد انقلابی است یا ضد انقلاب. ما امروزه اصلاً ضد انقلاب نداریم و برخی افراد هستند که ضد سلایق هستند و در جامعه فقط اختلاف سلیقه وجود دارد. آنکه ضد انقلاب است خارج نشین است. اینگونه افراد معاند و منافق هستند و با اصل نظام مخالف هستند. در جریان فتنه مشخص شد که دست برخی افراد با غربی ها در یک کاسه است. باید در جامعه این ظرفیت وجود داشته باشد که اگر فردی عملکرد خوبی نداشته باشد و مردم وی را کنار گذاشتند آن فرد ناراحت نشود. مثلاً امروز مردم به نوباوه رأی میدهند و شاید فردا رأی ندهند. وجود این ظرفیت ها در جامعه دارای ارزش است. به نظر من جامعه ما یک جامعه با ظرفیت است و این ظرفیت جزء سرمایه های انقلاب است. من در این سه سال ندیدهام که حتی یک بار بین اعضای طیف اکثریت و طیف اقلیت مجلس حرف هایی که نباید مطرح شود مطرح شود. همین طیف اقلیت از بسیاری از لوایح دولت به خوبی دفاع و حمایت میکند. وقتی که بحث عدم اجرای لایحه هدفمند کردن یارانه ها توسط دولت مطرح شد همه طیف اقلیت رأی دادند که این لایحه باید اجرا شود.
حضور: بعد از رأی یکپارچه طیف اقلیت در خصوص لایحه هدفمند کردن یارانهها این شائبه در بین برخی سیاستمداران مطرح شده بود که طیف اقلیت با پافشاری بر اجرای این لایحه
حضورج. 75صفحه 158
قصد دارد که دولت دهم با اجرای این لایحه، مواجه با شکست شود. تحلیل شما در این زمینه چیست؟
نوباوه: اینکه این ایده وجود داشته باشد که اقلیت دوست داشته باشد طرح هدفمندی یارانه ها اجرا شود و دولت زمین بخورد من فکر میکنم که این فکر ممکن است در ذهن برخی افراد کوته فکر مطرح شود. ما نباید اقلیت مجلس را اینگونه فرض کنیم که منافع ملی را نمی شناسند. من با بسیاری از افراد اقلیت مجلس هشتم که صحبت می کنم این حرف واقعیت ندارد. آخرین حرف آقای خاتمی در زمان ریاستجمهوری این بود که من با حسرت ریاست جمهوری را ترک می کنم به این دلیل که پرونده هدفمند کردن مصرف انرژی در کشور هنوز روی میز من باقی مانده است. این موضوع حتی به عنوان یک هدف قطعی برای اصلاح طلبان هم مطرح بود و آنها نمیتوانستند به سادگی از کنار آن بگذرند. امروزه همه گروههای سیاسی میدانند که نحوه دخل و خرج ما، در کشور منطقی نیست و همه به این موضوع رسیده اند. اگر اقلیت هم در حاکمیت قرار داشت آنها هم مجبور بودند اقتصاد کشور را اصلاح کنند. مگر میشود همیشه نفت کشور را فروخت و به جای آن نان خرید و جلو گاو ها ریخت؟ در شرایط قبلی یک سوم سوخت کشور از مرزها قاچاق میشد و حتی آرد را هم از کشور خارج میکردند. با یک برنامه ریزی زیبا و اصولی الآن همان پول در دست مردم قرار میگیرد و آردی که قبلاً کیلویی هفت تومان بود و مقدار زیادی از آن از طریق مرزها خارج میشد دیگر قاچاق نمیشود. زمانی اقلیت موفق در مجلس خواهیم داشت که نگاه به منافع ملی ما کامل باشد. اگر اقلیت سیاسی ما مانند مردم و مانند طیف اکثریت مجلس منافع
حضورج. 75صفحه 159
ملی کشور را خوب شناخت و قانون اساسی را خوب اجرا کرد قطعاً موفقیت کشور ما بیشتر میشود. من یک روز در آمریکا به یکی از اهالی آن کشور گفتم که تفاوت بین جمهوری خواهان و دموکرات ها چیست؟ وی جواب داد که هیچ فرقی با هم ندارند و تفاوت آنها مانند تفاوت بین پپسی کولا و کوکاکولاست. مردم پس از گذشت چند سال از یک حزب خسته میشوند و یا امکان دارد گروهی خوب کار نکند در این شرایط حزب سیاسی دیگر جایگزین حزب حاکم می شود و همه این تغییرات با حفظ منافع ملی آمریکا صورت می گیرد. اقلیت و اکثریت در کشور ما باید به این مرحله از آگاهی برسد که جز هدف حفظ منافع ملی جمهوری فکری وجود نداشته باشد. این شرایط به معنای پارادوکس نیست و وجود اقلیت و اکثریت نباید به معنای تعارض تلقی شود.
به نظر من این یک نوع حماقت سیاسی است که یک آدم قانون کشور خودش را قبول نداشته باشد. قانون اساسی میثاق یک کشور است. حتی یک آمریکایی هم قانون اساسی ما را قبول دارد و ما هم متقابلاً قانون اساسی آمریکا را قبول داریم. دولت آمریکا به خاطر اهمیت قانون است که اینقدر تلاش میکند که مجلس شورای اسلامی قانون ان پی تی را قبول کند چرا که دولت آمریکا نمیتواند مردم ایران را مورد خطاب قرار دهد. در دیپلماسی عمومی تمامی تلاش آنها بر این است که دولت و مردم را از هم جدا کنند. هیچ نظامی حتی متخاصم و مخاصم نمیتواند به مردم حمله کند. به نظر شما چه کسی عکس امام را پاره کرد؟ چه کسی اصول اساسی را که امام به آن اعتقاد داشت زیر پا گذاشت؟ پس مشخص می شود افرادی که این تحرکات را پیگیری کردند جزء اقلیت نبودند و دشمن انقلاب هستند. من اقلیت آگاه و منطقی را برای کشور ضروری میدانم و وجود آن در هر حکومتی لازم است.
حضور: ارزیابی جنابعالی از وضعیت گروههای سیاسی در کشور برای انتخابات سال آینده چیست؟ شانس پیروزی چه گروههایی را بیشتر میدانید؟
نوباوه: ما شاهد هستیم که اقلیت که به اصلاح طلبان معروف هستند در حال بازسازی خودشان
حضورج. 75صفحه 160
هستند. مثلاً آقای کواکبیان که مسئولیت حزب مردمسالاری را بر عهده دارد اعلام کرد که ما اصلاح طلبان پیرو ولایت فقیه هستیم. این به چه معناست؟ آنها متوجه شدهاند که در داخل جبهه اصلاح طلب جبهه ضد ولایت فقیه هم وجود دارد. این طیف با نام جدید همان منویات را با حفظ منافع نظام دنبال میکنند. به نظر من این یک تلاش منطقی است و نشان میدهد که درون جبهه اصلاحطلب ها یک جریاناتی در حال شکل گیری است و افراد عقلای طیف اقلیت خودشان را کنار میکشند. به نظر من آن افرادی که تحت عنوان اصلاح طلب در جامعه مشهور بودند تا حدود زیادی وجهه خودشان را از دست دادهاند و این افراد موفقیتی نخواهند داشت. اگر تفکر اصلاح طلبی با این شرط که خودش را از جریانات فتنه کنار بکشد و اعلام موجودیت کند باز هم میتواند آن شور و حال گذشته را با درصد کمتر در جامعه ایجاد کند.
حضور: انگیزه اصلی شما از حضور در انتخابات مجلس هشتم چه بود؟
نوباوه: در ابتدا شرایط جسمی من این اجازه را به من نمیداد که بتوانم در عرصه نمایندگی فعالیت کنم اما برای شروع کار استخاره کردم و قبل از آن هم با اشخاص زیادی مشورت کردم. متأسفانه یکی از مشکلات مجلس ما پیگیری نشدن کارها به شکل تخصصی در انتخابات است. اگر ما نماینده را به شکل تخصصی در نظر داشته باشیم و اینکه در هر کمیسیون به چه تعداد افراد با تخصص های لازم نیاز داریم موفق تر خواهیم بود. من از همان اوایل مجلس هشتم مسأله فرهنگی
حضورج. 75صفحه 161
را در نظر داشتم و مهمترین مسأله و دغدغه نظام را مسأله فرهنگی میدانستم و به همین دلیل با هدف کاملاً فرهنگی وارد شدم. در شروع به کار مجلس هشتم وقتی که کمیسیون فرهنگی به من پیشنهاد شد با وجود اینکه در کمیسیون های دیگر از جمله کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی و کمیسیون اقتصادی میتوانستم فعالیت کنم اما با اشتیاق کمیسیون فرهنگی را پذیرفتم. از همان اول کار به سراغ بزرگان فرهنگی کشور و مجلس رفتم و مطالعات زیادی در این خصوص داشتم. شخصیت من از ابتدا یک شخصیت فرهنگی بود و طی این سه سال تا حدود زیادی به اهداف خودم نزدیک شدهام. الآن خیلی خوشحال هستم که در کمیسیون فرهنگی حضور دارم.
حضور: با توجه به اینکه جنابعالی مدافع و متخصص رسانه ها در کشور هستید و از آنجا که در کمیسیون فرهنگی حضور دارید تا کنون در این باره چه فعالیتهایی داشتهاید؟
نوباوه: دو طرح خیلی مهم در کمیسیون فرهنگی مطرح است که یکی طرح اداره صدا و سیماست و مسئولیت آن بر عهده اینجانب است. این طرح مورد نظر مقام معظم رهبری بوده و در حال بررسی آن هستیم. طرح دیگر طرح جمع رسانه هاست که در کمیته رسانه کمیسیون فرهنگی مطرح است.
نحوه اداره صدا و سیما در حال حاضر مبهم است. در اصل 175 قانون اساسی انتصاب رئیس سازمان صدا و سیما به مقام معظم رهبری واگذار شده اما نحوه اداره آن مشخص نیست.
با توجه به فضای مجازی رسانه ها و تعریف تازهای از رسانه ها که با تعاریف قبلی متفاوت است طرح جامع رسانه ها یکی از مهمترین و ضروری ترین نیازهای فضای رسانهای کشور است. این طرح، هم از حقوق شهروندان محافظت میکند و هم از حقوق رسانه ها. نحوه رسیدگی به تخلفات رسانه ها مشخص شده است. من افتخار میکنم که در کمیسیون فرهنگی مسئولیت هر دو طرح را بر عهده دارم و از خدا میخواهم که بتوانم به خوبی بر روی آنها کار کنم.
حضور: آیا در انتخابات آینده مجلس شرکت میکنید؟
حضورج. 75صفحه 162
نوباوه: اگر در آینده ببینم که حضور من با توجه به شرایط موجود برای مجلس مفید است در انتخابات شرکت خواهم کرد ولی اگر افرادی بهتر از من حضور داشتند کناره گیری خواهم کرد تا افراد بهتر از من وارد مجلس شوند. فضای رسانهای و فضای مجلس برای من یکسان است چرا که در هر دو فضا بحث مطالبات مردم مطرح است. در 30 سال کار خبرنگاری همیشه سعی کردهام که سمت مردم باشم همانگونه که حضرت امام همیشه در سمت مردم قرار داشت. در مجلس هم سعی کرده ام بدون توجه به منافع شخصی مطالبات مردم را پیگیری کنم.
حضور: در باره لزوم آگاهی از اندیشه های حضرت امام، اشاره ای داشتید. بفرمایید خود شما تا چه اندازه آثار امام را مطالعه کرده اید و تا چه اندازه با ابعاد شخصیتی امام آشنایی دارید و در زمینه ترویج بهتر و مؤثرتر اندیشه های آن حضرت چه نظر یا پیشنهادی دارید؟
نوباوه: با توجه به اینکه نقش رهبری و قدرت سیاسی حضرت امام در جامعه اسلامی برای همگان ثابت شده این جنبه از امام یک سایه بسیار بزرگ را بر جنبه و شخصیت علمی وی انداخته است. یکی از مظلومیتهای امام این است که شخصیت علمی وی حتی در جامعه خودش در حاشیه قرار گرفته است. من مدت هاست که بر روی شخصیت علمی امام کار میکنم و کتاب های امام را مطالعه میکنم. بعد از رحلت امام وقتی که همگان اولین بیت از دیوان اشعار وی راشنیدند
حضورج. 75صفحه 163
متحیر شدند. ما باورمان نمیشد که امام یک فرد با احساس باشد. وقتی که سر و صلاة یا فلسفه امام را میخوانید متوجه میشوید که امام از بسیاری از شخصیت های حاضر در زمان خودش از نظر علمی و شناخت اسلام جلوتر است که این موضوع در محاق و در سایه قرار گرفته است. اگر بخواهیم به جامعه اسلامی خدمت کنیم باید امام را در ابعاد علمی و اسلامی به خوبی معرفی کنیم. وقتی که اشعار امام به اشعار بزرگان شعر، شانه میزند نشان می دهد که امام قدرت هنری بسیار زیادی داشته است. در بحث رسانهای باید تفکرات امام در جنگ نرم بررسی شود. ما نیاز داریم که بعد از گذشت دو دهه از رحلت امام نسبت به بازشناسی شخصیت امام اقدام کنیم. مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی زحمتهای زیادی کشیده است اما در این زمینه دو پیشنهاد دارم. لازم است آثار امام به صورت مجلدهای کوچک، جیبی، خلاصه و همه فهم تهیه شود، همان کاری که مؤسسۀ صدرا در خصوص آثار شهید مطهری میکند در مورد امام هم انجام شود. وزارت آموزش و پرورش و وزات علوم هم باید حالا که بحث بازنگری در علوم انسانی مطرح شده از افکار و اندیشههای امام در کتابهای درسی استفاده کنند. من جواب بسیاری از سئوالات خودم را در کتاب معاد امام پیدا میکنم، سئوالاتی که تا کنون جواب آنها را پیدا نکرده بودم. این ظلمی است که به امام شده و ما کمتر وی را میشناسیم. متأسفانه سایه سیاسی امام بر سایه علمی وی سنگینی می کند و باعث شده که امام را خوب نشناسیم. اگر خانوادۀ امام و مؤسسۀ تنظیم و نشر آثار امام خمینی در این زمینه بهتر فعالیت کند بار بزرگی از دوش افرادی که عاشق امام هستند برداشته است. پیشنهاد دیگر من این است که در سایت هایی مانند تبیان، آثار امام به صورت فصل فصل ترجمه و در این سایت ها قرار گیرد تا همه افراد در جهان بتوانند از اندیشههای امام استفاده کنند و بیشتر با تفکرات و اندیشه های وی آشنا شوند. جهان اسلام امروزه شدیدا تشنه اندیشهها و تفکرات ناب امام است.
مصاحبه کننده: سید مسعود حسینی
حضورج. 75صفحه 164