نگاهی به زیبا شناسی اشعار امام خمینی از منظر شاعران

نگاهی به

زیبا شناسی اشعار امام خمینی

 از منظر شاعران

 

‏امام خمینی اشعار بسیاری سروده است در حدی که اگر رهبر انقلاب و مرجع تقلید نبود می‌ شد ایشان را به عنوان شاعری که در قالب شعر کلاسیک اشعاری زیبا سروده است در میان شعرای نامدار معاصر شناسایی کرد. البته بسیاری از مردم اطلاعی از شاعر بودن ایشان نداشتند. در اواخر عمر پربرکت وی جسته و گریخته اشعاری منسوب به امام در میان مردم بخصوص افراد تحصیل‌ کرده دست به دست می‌ گشت که تعجب و تحسین همگان را به همراه داشت. ولی مدتی بعد از ارتحال آن بزرگمرد ادیب و تأسیس مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی مجموعه‌ای از اشعار ایشان به عنوان دیوان امام منتشر شد که حاوی اشعار بسیاری در قالب‌ های گوناگون شعر کهن ـ بویژه غزل ـ است.‏

‏این دیوان به سرعت در نوبت‌های متعدد و با تیراژ بالا چاپ و منتشر شد و مورد استقبال فراوان قرار گرفت. گرچه این دیوان همه اشعار امام نیست و بسیاری از اشعار ایشان در جریان مبارزه با نظام استبدادی پهلوی مفقود شده یا به یغما رفته است ولی می‌ توان آن را شامل اکثر اشعار ایشان دانست.‏

‏دیوان امام همواره از جمله آثار قلمی وی بوده که هر سال در نمایشگاه کتاب تهران و بعد از آن در کتاب فروشی‌ های سراسر کشور جزو پرفروش ترین آثار ایشان بوده است. اشعار امام  از‌نظر فنی کاملاً بی‌ نقص است و قدرت کلام ایشان در اسلوب کار‌های ادبی اجتماعی و سیاسی به قدری بالا بود که بعدها در حین جمع‌ آوری دیوان ایشان بعضاً تشخیص آثار ایشان بین آثار شعرای صاحبان سبکی همچون ملک الشعراء بهار و یا وحید دستگردی برای مؤلفان کار ‏


حضورج.98صفحه 182

‏دشواری بود.‏

‏این اشعار تاریخ ندارد ولی از پاره ای قراین می‌ توان تاریخ تقریبی سرودن آن را مشخص کرد. اما آنچه مهمتر است تأثیرگذاری این مجموعه بر فضای شعری کشورمان و شعرای کشورمان است. آنچه در پی می‌ آید انعکاس بخشی از این تأثیرگذاری است که از طریق گردآوری منتخب دیدگاههای شاعران نسبت به اشعار امام خمینی بدست آمده است. ‏

 

‏● فاطمه راکعی: منش، روش و سیره حضرت امام خمینی برگرفته از رسول اکرم(ص) و ائمه اطهار(علیهم السلام) و به خصوص امام علی(ع) بود. بر همین اساس، یعنی تعریف روش زندگی و سیره عملی ایشان در چارچوب قرآن، شیوه کشورداری ایشان بر روش سیاسی و اجتماعی امام علی (ع) انطباق داشت.‏

‏فطرت‌ های سالم و کسانی که با ادبیات کلاسیک ما انس دارند و با ادبیات معاصر ما زیسته‌اند، چیزی را غیر از دیدگاه‌ و روش زندگانی حضرت امام و قرائتی که ایشان از زندگانی معنوی داشتند، نخواهند پذیرفت. شاعر واقعی کسی است که به همه جهان و همه انسانها با چشم عاطفی بنگرد و خیر و صلاح را برای همه بخواهد و هم‌ نوع خود را دوست بدارد. اگر غیر از این باشد شعرش شعر نیست و شعار محض خواهد بود. شعار از دیدگاههای انحرافی به شمار می‌ رود و برگزاری جشنواره‌ هایی مانند یار و یادگار که به کشف استعدادهای جوانانی که با اندیشه‌ های امام راحل شعر می‌ سرایند، می‌ اندیشد، می‌ تواند به ترویج و گسترش این ارزشها کمک کند.‏

‏در اندیشه مبتنی بر ارزشهای اسلامی، ضد اخلاق، افراط، خشونت و نامهربانی و مسائلی از این دست، جایی ندارد. در زندگی و شعر و شاعری امام خمینی هیچ موضوع ضد ارزشی و غیرمنطبق با روش ائمه اطهار(ع) مشاهده نمی‌ کنیم. روش زندگی فردی و اجتماعی ایشان هیچگاه از حیطه عدالت‌ محوری، احترام به انسانها و حفظ کرامت انسانی آنان بر مبنای مهربانی و مهرورزی خارج نشد.‏

‏طبیعتاً نگاه و روش و آثار به خصوص اشعار امام دارای چنین شاکله فکری است و همین مسیر ‏


حضورج.98صفحه 183

‏را دنبال می‌ کند. شاعری که منظومه فکری اسلامی را مانند حضرت امام خمینی دارد، مبری از مطامع دنیوی و ضد ارزشهاست.‏

‏اشعار ایشان، برگرفته از جایگاهی در فرهنگ مردم است که گویی مردم، صدها و هزاران سال با آن زندگی کرده‌اند و آن چیزی جز عشق به ائمه(ع) و پیامبر اکرم(ص) نیست. امام خمینی، حرکت در این مسیر را در کل سیر صعودی آثارشان حفظ کرده‌ اند.‏

‏احیای ارزشهای والای انسانی اصلی‌ ترین علت اقبال مردم از روش و آثار ایشان بوده است. این اقبال و علاقه‌ مندی به قدری بود که مردم برای آن انقلاب کردند و انقلابشان را به پیروزی رساندند و از سوی دیگر در چارچوب قانون اساسی کشورشان این ارزش را رعایت کردند.‏

‏روش امام خمینی در زندگی علمای دین و حکیمان و پیشینیان نیز وجود داشته و در ایشان جلوه‌ای نورانی یافته است، حتی در اشعاری که در قله شعر کلاسیک ما قرار دارند، عدالت و محبت موج می‌ زند. از فردوسی گرفته که تمام روشهای پهلوانی اشعارش مبتنی بر موازین فرهنگی و انسانی و اسلام است، تا حافظ، سعدی، ناصرخسرو و دیگران که همگی از عشق، محبت، عدالت، حق، تواضع، بزرگ‌ منشی و رسیدگی به احوال دردمندان و مستعضفان تأکید دارند. به گمانم همه این مضامین برگرفته از منطق انسانی اسلام است.‏

‏این ارزش در ادبیات معاصر نیز امتداد یافته است. این نگاه نه صرفاً در بخشی از ادبیات ما، که در کل آن جاری و ساری است و ادبیات معاصر به شیوه خودش با تأثیرپذیری از انقلابهای معاصر جهان عجین شده به طوری که ما در آثار ادیبان معاصر، این مضامین را با شیوه و تلقی امروزی‌ تر مشاهده می‌ کنیم.‏

‏نگرش التقاطی و افراطی در برخی رویکردها و رفتارها با دیدگاه‌ اسلامی منطبق نیست. در سالهای اخیر، نگاهی خشونت‌ آمیز با نام اسلام قد علم کرده که هیچ ارتباطی با مسیر واقعی اسلام نداشته و کاملاً انحرافی است. به واقع این رویکرد نه روش و منش پیامبر(ص) بوده و هست و نه سیره ائمه(ع) و نه آن چیزی است که حضرت امام خمینی برای انسان معاصر مطرح کرده‌اند.‏


حضورج.98صفحه 184

‏گرچه امروز مسائل مادی هم در مضامین شعر شاعران پر رنگ شده و آن عشق زمینی هم که به عشق خدایی و عرفان متصل است، باز هم با رویکرد سکولاریستی، مردم‌ دوستی و حقوق انسان ارزش تلقی می‌ شود.‏

‏مخاطب امروز تشنه و پذیرای این ارزشهاست. هر فطرت سالم و وجدان آگاهی ولو اگر از انقلاب اسلامی دور باشد اما فراز و فرودها را مشاهده کرده باشد، بر نگاه خیرخواهانه انقلاب و حضرت امام خمینی و بر ضرورت بروز آن در اشعار صحه خواهد گذاشت.‏

‏متأسفانه پس از انقلاب اسلامی و در برهه‌ هایی، بعضی افراد نوشته‌ هایی دارند که از این سلوک معنوی خارج شده و به دیگرانی که مانند خودشان فکر نمی‌ کنند، با لحنی خشونت‌ بار تاخته و توهین کرده‌اند. این جریان جدید که از توهین به یک قومیت و مردم یک شهر، تا یک اندیشه و تفکر فروگذار نمی‌ کند، روش جدیدی است که متأسفانه تا حدود زیادی نشأت گرفته از نگاه خشونت‌ آمیز، افراطی و نفرت‌ گراست که هیچ مناسبتی با ارزشها تأکید شده توسط حضرت امام خمینی و مکتب ایشان ندارد.‏

‏این است که رویکرد پیشگیرانه در مقابل چنین نگاه افراطی ضروری است. برای اینکه دیگران ما را دوست بدارند و به روش ما بپیوندند. نباید به آنان توهین کرد چون مانند ما فکر نمی‌کنند. اما در عین حال اگر زیبایی در آثار و نگاه ما وجود دارد باید ترویج شود تا دیگران با دیدن آن ارزشها، روش ما را بپذیرند.‏

*

‏امام عنایت خاصی به شعر داشتند و در ایام حیات، کسی خبر نداشت که یک دیوان شعر از ایشان به‌ جا مانده. تعلق خاطر امام به شعر، مایه مباهات بود. علاقه امام به شعر ریشه در حالات عاطفی و احساسات رقیق انسان‌ دوستانه ایشان دارد. این مسأله در نظریه‌ های سیاسی و اجتماعی ایشان نیز خود را نشان می‌ دهد.‏

‏ما باید در قبال افکار بلند و انسانی حضرت امام که تجلی آن را در افکار و اندیشه‌ های اجتماعی و سیاسی می‌ بینیم، احساس مسئولیت کنیم.‏


حضورج.98صفحه 185

‏ما باید بتوانیم با زبان شعر به تبیین آرا و افکار بلند اجتماعی، اخلاقی و دینی و عرفانی امام بپردازیم و همچنین افکاری که به سازندگی جامعه انسانی، با متعلقات شاعرانه دیدگاههای شاعرانه امام می‌ انجامد، دیده شوند. در سالهای بعد از هجرت امام، کمرنگ دیده شدن برخی از دیدگاههای ایشان مثل اجتهاد و فقه نوین که تأکید زیادی روی آن داشتند، باعث ایجاد برخی مشکلات در جامعه شده است و در مواردی حقوق آحاد جامعه آنطور که باید، خصوصاً در حوزه زنان رعایت نشده است. ‏

*

‏گرایش امام خمینی به شعر کلاسیک به دلیل تأثیرگرفتن و لذت بردن ایشان از مضامین معنوی شعر شاعرانی چون حافظ است و امکان ندارد شخصیتی مانند امام مثلاً از شاعری چون نیما اثری نخوانده باشند. ما امام را در شعرهایمان به دلیل صفت‌ های والای اخلاقی و علاقه مردم به ایشان می‌ ستودیم.‏

‏تا جایی که من اطلاع دارم و مطالعه کرده‌ام، فیلسوفان، اندیشمندان و علمای اسلامی بیشتر از قالب‌ های کلاسیک استفاده کرده‌اند. نمی‌ شود به طور یقین گفت که آنان با شعر نو آشنایی نداشتند، یا آن را نخوانده‌اند و امکان ندارد شخصیتی مثل حضرت امام از شاعران بزرگی که شعر نو سروده‌اند - از نیما تا شاعران زمان حیات ایشان- اثری نخوانده باشند.‏

‏اینکه ایشان دوست داشتند در قالب کلاسیک شعر و غزل بسرایند، به گمانم به دلیل تأثیرات و لذت‌ هایی است که از شعرهای شاعران کلاسیک به ویژه بزرگانی چون حافظ می‌ برده‌اند. احساسات و عواطفی که در شعرهای فقها دیده می‌ شود بیشتر حاصل تأثیراتی فعال است که از شاعران کلاسیک گرفته‌اند و امام نیز دور از این تأثیرات نبودند.‏

‏به این دلیل که فرهنگ ملی مردم ما با مفاهیم عرفانی و آموزه‌ های دینی عجین است، بارقه‌ هایی از اندیشه و عواطف دینی را در اغلب اشعار شاعران می‌ بینیم. به هر حال با اندکی درنگ و بازخوانی دقیق و کارشناسانه درخواهیم یافت که حتی در افراطی‌ ترین شاعرانی که شعرهای درخشانی سرودند و ادعاهایی متفاوت به لحاظ فکری داشتند، رگه‌ هایی از مفاهیم دینی، ‏


حضورج.98صفحه 186

‏اخلاقی و اجتماعی وجود دارد. قدر مسلم علمایی مانند حضرت امام در این راه شیوه‌ دار و ادامه‌ دهنده راه بزرگان ادبیات دینی ما بوده‌اند.‏

‏از زمانی که ایران به اسلام گروید، شاعری را نمی‌ توان یافت که اثرش تهی از مضامین اسلامی، عرفانی و قرآنی باشد. حتی در میان شاعران معاصر که بیشتر به سمت مضامین اجتماعی، طبیعیات، مضامین حسی، سمبولیک و مضامینی که در شعر جهان دیده می‌ شود، گرایش یافتند. در هر حال این مضامین نو در ایران ورود یافت و به گمان من از مقتضیات زمان بوده و قابل تحسین است؛ حتی در شعرهای شاعرانی که به مسائل دینی بی‌ توجه‌ بوده یا پای‌ بند به موضوعات مذهبی نبوده‌اند یا فراتر از آن، اندیشه‌ های لاییک یا ایده‌ های کمونیستی داشتند و سکولار بودند.‏

‏اضافه می کنم اشعار ما در وصف امام خمینی مداحی محسوب نمی شود. مداحی معنی منفی‌ای دارد که آن را باید در مدح شاهان و قدرتمندان جست‌ و جو کرد و این شیوه نیز شاعران خاص خودش را داشته. شاعران برای دریافت صله مدح شاهان را می‌ کردند که البته این کار مذموم است. حتی اگر شاعران بزرگ مداحی‌ هایی برای دریافت صله کرده‌اند یا مجیز دیگران را گفته‌اند، ما آثار درخشانشان را نفی نمی‌ کنیم، اما این صفتشان را مذموم می‌ دانیم.‏
‏اگر ما برای امام، شعر سرودیم، ایشان را نه به‌عنوان رهبر یک انقلاب و نه به‌عنوان شخصیتی که انقلاب یگانه اسلامی را در کشور ما به پیروزی رسانده، بلکه به‌عنوان شخصیتی الهی و به‌دلیل بزرگی و عظمتی که در سیما و رفتار ایشان جاری بود و به دلیل سخنان صمیمی و ساده ایشان که به دل توده‌ های مردم می‌ نشست، می‌ ستودیم و می‌ ستاییم. امام، سیمایی پیامبرگونه در ذات و سرشت و در چهره داشتند و صداقت و صمیمیت ایشان به واقع بی‌ نظیر بود و هر انسانی از هر سنخی را به شدت مجذوب می‌ کرد و ما هم مثل میلیونها آدم این درخشش را با همه وجود می‌ دیدیم و حس می‌ کردیم.‏

‏امام، شخصیتی بودند که ارزشها و مفاهیم اسلامی را در عصر ما احیا کردند. ما ارزشها و مفاهیم اسلامی را در زندگی و روش و منش ایشان به تمامی می‌ دیدیم. هیچ یک از سخنان امام ‏


حضورج.98صفحه 187

‏شعار سیاسی نبود، بلکه ندایی بود سراسر عشق و ایمان و صداقت. ما عاشق این ویژگیهای منحصر به فرد امام شدیم و اگر شعری در تأثیر گرفتن از حضورشان، فقدان فیزیکی ایشان و خاطره‌ های زیبایی که از آن شمس رهگشا داشتیم و داریم گفته‌ایم، آن را با عشق و از صمیم قلب سروده‌ایم. ما این سطرها را با افتخار نوشتیم و به واقع احساس خودمان را ستودیم.‏

‏احساس خوشایندی که امام به ما منتقل کرد، یک هزارم آنچه محسوب می‌ شود که در شخصیت بزرگ و چند بعدی ایشان جاری بود. به گمانم این شعرها مداحی تلقی نمی‌ شود؛ چه از آن نوع که جایگاه بالایی دارد و چه از نوع دیگر که مذموم است. چون امام، نه جزو اولیا به‌ شمار می‌ روند و نه نبی اکرم(ص)اند. و نیز خدای نکرده سروده‌ هایی که درباره ایشان نوشته شده، هیچگونه شباهتی حتی به اندازه ذره‌ای با مداحی‌ های شاعرانی ندارد که در وصف شاهان سروده می‌ شد. این آثار جنس و زبانش به لحاظ ماهوی با هر دو نوع این مداحی‌ ها متفاوت است.‏

 

‏● مرحوم حمید سبزواری: امام، یک شخصیت ممتاز سیاسی- مذهبی بودند و به خاطر صداقتی که بین مردم و ایشان وجود داشت، خود را به عنوان شاعر معرفی نمی‌ کردند. شخصیت عرفانی امام در شعرشان موج می‌ زند که وی را به شاعری عارف تبدیل کرده است. عرفان، انسان را به جایگاهی والا می‌ رساند و به همین واسطه، اشعار امام نجات بخش جامعه خواهند بود.‏

‏شعر امام خمینی(س) نمونه کوچکی از عظمت معنوی ایشان است و اوج معرفت امام بیشتر از این است که در دیوان اشعار بررسی شود. امام کسی است که سالیان دراز با بهره گیری از علوم اسلامی و عرفان مراحل کمال انسانی را کامل کرده است و در نهایت فروتنی و بزرگواری انسان را مجذوب شعر خویش می‌ کند.‏

‏شعرگویی برای کسی که از لحاظ فضایل اخلاقی به کمال رسیده، امری سهل است و امام زمانی برای سرایش شعر دست به قلم می‌ برد که غرق در تفکرات عرفانی و الهی است و معنویت و عشق در روح و جانش شعله کشیده است.‏


حضورج.98صفحه 188

‏شعر امام در راستای اهداف متعالی انقلاب اسلامی و بیان مسائل الهی و انسانی است که از خواندن آنها عطر اشعار مولوی و حافظ به مشام می‌ رسد. از طرفی دیگر سبک امام، سبک عراقی است و این سبک نیز به نوبه خود یاد آور بزرگان عرصه شعر و شاعری است.‏

‏امام خمینی کسی نیست که بتوان تنها درباره شعرش یا سیاست مداری اش گفت و یا اینکه ایشان را تنها در حوزه فقه یا مبانی اسلامی دید بلکه باید همه جانبه به این خورشید معاصر نگریست و از هیچ یک از ابعاد شخصیتی او غافل نشد چرا که غفلت از یک بعد ایشان ستمی ناخواسته بر آن حضرت است.‏

‏امام نادره روزگار خویش است. اگر چه مقام امام خمینی همیشه فراتر از یک شاعر است اما نمی‌ توان از شعر او که در حوزه اندیشه‌ های عرفانی در روزگار معاصر نظیر ندارد، چشم پوشید و باید گفت اشعار ایشان سرشار از اصطلاحات و عبارات و کنایه‌ هایی است که همگی مفاهیم عمیق عرفانی را در دل خود جای می‌ دهند و هر کدام از این واژه‌ ها رموزی است که آن حضرت برای بیان عشق و ارادت خود به ذات باری تعالی برگزیده است.‏

‏● حسین اسرافیلی: امام خمینی‌(س) یکی از معماران فرهنگ بشری است که در کنار شخصیت‌ های سیاسی و فرهنگی در احیای هویت فرهنگی جامعه نقشی به سزا داشته است و به نوعی پیامبر بازگشت به هویت اسلامی و انسانی است.‏

‏شعر فارسی یک شعر آرمانگرا، متعهد و نجیب است؛ آنگونه که می توان گفت شعر فارسی نماد آرمانها و ارزشهایی است که برای انسان در درجه اهمیت قرار دارد و شاعران پارسی‌گو از رودکی تا دوران صفویه همگی در این عرصه پیشتاز بوده اند و حتی گاه علمای بزرگ اسلامی چون علامه محمد حسین طباطبایی و علامه حسن زاده آملی نیز در شعر دستی توانا داشته‌اند و به زبان عشق و عرفان شعر سروده اند.‏

‏امام خمینی از جمله علمایی است که در حوزه شعر و ادب و عرفان دستی توانا داشته است. مهارت امام به گونه‌ ای است که در دوران معاصر کسی را هم شأن او نمی‌ یابیم که چنین تسلطی برشعر و سرایش شعر داشته باشد و از این رو می‌ توان گفت که امام‌، شخصیتی کامل است که ‏


حضورج.98صفحه 189

‏در کنار سیاست و فقه و علوم دینی از ادبیات نیز غافل نبوده است و شاعران بسیاری با الهام از اندیشه‌ های ایشان شعر سروده‌اند آنگونه که می توان گفت در طول تاریخ به اندازه عصر انقلاب شعر حماسی و آیینی سروده نشده است.‏

‏از طرفی دیگر رابطه مریدی و مرادی امام با اهل فضل و ادب نیز سبب توجه بیشتر شاعران به این پیرفرزانه و با کیاست است و همین امر نیز سبب شده تا بسیاری از شاعران عصر انقلاب در اشعار خود به نوعی مراتب ارادت عاشقانه خود را به آن حضرت نشان دهند‌.‏

‏واژه‌ هایی چون خورشید جماران، پور علی، پیشوا و... که به کرات در اشعار شاعران انقلابی وجود دارد، گویای این مطلب است و جالب است که در سالهای گذشته این تعابیر در یک مجموعه به طور خاص جمع آوری شده و توسط دفتر نشر حضرت امام خمینی(س) چاپ شده است.‏

‏امام خمینی‌ سرمشقی برای بسیاری شاعران شد تا به شیوه او سخن بگویند و به عبارتی دیگر تا قبل از اینکه امام در این عرصه گام بردارد بسیاری از واژه‌ های عاشقانه و عارفانه در محدوده ممنوعه قرار داشتند و بسیاری از شاعران جرأت به کار گیری آنها را نداشتند و امام بود که با ورود به این عرصه، اجازه و جسارت حضور را به شاعران هم فکر خود داد.‏

 

‏● امیر مرزبان: ذوق عرفانی و بلاغت اشعار حافظ، در دیوان شعر امام خمینی نمایان است. استفاده از مضامین فلسفی و زبان کهن، از خصوصیات اشعار ایشان است. بنابراین نباید غزلیات امام را با اشعار دوره‌ های جدید مقایسه کرد. همچنین بسیاری از سروده‌ های ایشان، از نظر آئینی از جایگاه خاصی برخوردارند.‏

‏با این حال امام خمینی در مورد جایگاه ادبی خود اینگونه فرموده‌اند: ‏

‏«باید به حق بگویم که نه در جوانی، که فصل شعر و شعور است و اکنون سپری شده، و نه در فصل پیری، که آن را هم پشت سر گذاشته ‌ام، و نه در حال ارذل العمر، که اکنون با آن دست به گریبانم، قدرت شعرگویی نداشتم... » ‏‏(صحیفه امام، ج 20، ص 166)‏


حضورج.98صفحه 190

‏شعر در اصل از کلمه «شعور» گرفته شده است و معنی و مفهوم آن طبق لغت‌ نامه دهخدا «دانش، فهم، درک، وقوف و دانایی» است. اصولاً شعر کلامی است مرتب، موزون، هنری و خیال‌ انگیز. شعر در ایران به دو صورت شعر کلاسیک و نو عرضه شده است که نوع کلاسیک آن در چهار جریان حماسی، عرفانی، تغزل و معناگرا و در چهار سبک هندی، خراسانی، عراقی و بازگشتی به صورت قالب‌ های مثنوی، غزل، قصیده، مسمط، مستزاد، ترجیع‌ بند، ترکیب‌ بند، قطعه، رباعی، دو‌بیتی، تک بیتی و چهار پاره سروده می شود. شعر نو سوای همه این قاعده‌ ها و سبک‌ ها است و اگر بخواهیم شعر نو را از نظر علمی تقسیم بندی کنیم می‌ توانیم آن را به دو بخش آزاد و شعر بی‌وزن تقسیم کنیم. شعر نو در قالب‌ های نیمایی، سپید و موج نو سروده می‌ شود. شعر در گونه جهانی به صورت‌ های سونت، هایکو، غزل، ویلانل و مثنوی در 3 جریان فرمالیسم، فوتوریسم و دادائیسم تعریف شده است.‏

‏چامه‌ سرا نام دیگر شاعر است و به‌معنای سراینده شعر می‌ باشد. مهمترین عوامل تأثیر‌گذار در سرودن شعر، عاطفه، وزن، خیال و زبان است. ‏‏(دانشنامه آزاد ویکی پدیا)‏

‏ شالوده و بن مایه اصلی اشعار امام خمینی‌ به لحاظ ذهنی و اندیشه، عرفان اسلامی و به لحاظ تکنیکی نیز آمیزه‌ای از سبک هندی و عراقی است. عمده‌ ترین قالب‌ هایی که امام برای سرودن اشعارشان استفاده می‌ کردند، غزل است و از رباعی نیز برای بیان اندیشه‌ ها و افکار خود به‌ درستی استفاده کرده‌ اند.‏

 

‏● احد ده بزرگی: ابعاد زندگی امام، را سرشار از نور و رحمت است. ایشان در زمینه شعر هر‌ آنچه می‌ گفت حرف دلش بود که بر روی کاغذ جاری می شد اگر چه دیوان امام، همه آن چیزی نیست که از این پیر عارف پیشه به یادگار مانده است.‏

‏از لحاظ ساختاری، امام خمینی‌ به شعر حافظ علاقه بسیاری نشان می‌ داد و بافت و ساختار شعر حافظ و واژه‌ های به کار برده شده در اشعار او در شعر امام نیز بسیار دیده می‌ شود.‏

‏ امام، به دلایل فقهی و ملاحظاتی که در این زمینه داشت نمی‌خواست اشعارش در زمان حیاتش ‏


حضورج.98صفحه 191

‏پخش شود، به همین دلیل بعد از وفات ایشان بسیاری گمان نمی‌ کردند این اشعار از امام خمینی‌ باشد.‏

‏برخی از اشعار امام بافت و ساختار امروزی دارند. امام مجتهدی است که با قرآن و احادیث سرو کار دارد بنابراین نمی‌ توان از او توقع داشت شعری همه فهم بگوید، با این وجود شعر ایشان، شفاف و بسیار روان است.‏

‏شعر امام از حال و هوا و عرفان خاصی برخوردار است و سبک این بزرگوار به‌ شیوه عراقی و شیوه‌ ای کهن است، با این وجود ایشان هیچگاه خود را شاعر نمی‌داند و معتقد است که «شاعر اگر سعدی شیرازی است / بافته‌ های من و تو بازی است».‏

‏امام، هیچگاه خود را شاعر نمی‌ داند، سر لوحه کارش قرآن و حدیث است. از این رو تمام اشعارش ذکر و راز و نیاز با معشوق است. او قصد شاعری ندارد اما هر آنچه می‌ گوید کلامی است که از دلش برخاسته و در نهایت بر دل می‌ نشیند.‏

 

‏● محمود اکرامی: شعر و اندیشه امام خمینی‌، سرشار از مفاهیم ناب عاشقانه است. ایشان به‌ عنوان یک مجتهد و سیاست‌ مدار از تخیل شاعرانه بسیار بالایی بر خوردار است.‏

‏امام توانست ممنوعیت از عشق گفتن را از حصار شاعران سنت گرا بیرون آورد. با حضور امام در عرصه شعر و شاعری، شاعران معاصر فرصتی دوباره یافتند تا از زیبایی‌ های عشق بگویند و به ستایش معشوق بپردازند.‏

‏جایگاه آن حضرت در عرصه شعر و عرفان هم شأن مولوی و ابوسعید ابی الخیر است و عرفانی که در اشعار امام  وجود دارد عرفانی ناب است که مفاهیم متعالی عرفانی را در ذهن متجلی می‌ کند.‏

‏رهبری سیاسی و دینی، هیچگاه از عواطف و احساسات ناب شاعرانه ایشان نکاست چرا که او به‌مانند دریایی بود که رودخانه‌ های فراوانی از آن سرچشمه می‌ گرفتند و می‌ توان درباره ایشان گفت که امام خمینی‌ همه وجوه معرفتی و شخصیتی را با هم داشت و در نهایت یک رهبر ‏


حضورج.98صفحه 192

‏مقتدر و سیاسی بود که توانست بزرگترین انقلاب فکری و عقیدتی دوران معاصر را رهبری کند.‏

‏شاعرانی که اندیشه امام خمینی را به عنوان الگوی فکری خود انتخاب می‌ کنند باید با مراقبه و معرفت بیشتر از پل مجاز به سوی حقیقت معنایی حرکت کنند و عشق را مرکب راه خویش سازند و با شناخت و معرفت در راه این پیر عارف و اندیشمند گام بردارند.‏

 

‏● محمدعلی بهمنی: یکی از مهمترین دلایل استقبال از اشعار امام خمینی، شخصیت ایشان است. به همین دلیل، باید با توجه به جایگاه امام، بعضی از شعرها از دیوان ایشان حذف و استواری اشعارشان حفظ شود؛ چون بعضی از اشعار، ممکن است برای زمان کوتاهی با ارزش باشند و پس از آن اهمیت خود را از دست بدهند؛ این نکته درباره همه شاعران صدق می‌کند و هرگز از ارزش سایر اشعار نمی‌ کاهد و چه بسا باعث توجه بیشتر به قوت سایر اشعار نیز بشود. اما در کل، غزلیات امام خمینی از پختگی و استواری خاصی برخوردارند. ‏

 

‏● کامران شرفشاهی: اشعار امام خمینی، شأن ادبیات و شعر را در دیدگاه جامعه بالابرد. امام، در اوج تواضع خود را شاعر نمی‌ دانستند، اما آثار ایشان سرشار از شور عرفانی و تعالیم دینی است. در واقع، شعر، مجالی برای بیان برخی از عقاید و اندیشه‌ های امام بوده است.‏

 

‏● جواد محقق: شعر امام، در ادامه آثار شاعران حوزوی سروده شده و از سبک شعری عالمان دینی پیروی کرده است. عرصه شعر علمای مذهبی، مانند شاخه‌ای تناور از شعر فارسی سر برآورده است. این گروه، بهترین اشعار را به ادبیات فارسی عرضه کرده‌اند. با این حال، بسیاری از این شعرا ناشناخته‌اند.‏

 

‏● عبدالجبار کاکایی: امام، داعیه شاعری نداشتند و پایبند انتشار آثارشان نبودند. علمای مشهوری چون؛ خواجه نصیر طوسی، حاج ملاهادی سبزواری، علامه طباطبایی و شهید مطهری ‏


حضورج.98صفحه 193

‏در کنار پرداختن به علم، به سرودن شعر هم می‌ پرداختند. اما امام در دوران جوانی با غزلیات و قصاید خود، در بین طلاب شهرت داشتند. اشعاری که ایشان در جوانی سروده اند از لحاظ زبان و تکنیک، و اشعاری که بعد از آن سروده اند، از لحاظ محتوایی قابل اهمیتند.‏

 

‏● رحیم زریان: اشعار امام خمینی، متأثر از حافظ و مایه‌ های عرفانی اشعار اوست. غزلیات و رباعیات ایشان قوی، ناب و تأثیرگذارند و مضامین عرفانی و مذهبی در اشعار ایشان وجود دارند. امام خمینی، قبل از آنکه به عنوان سیاستمداری توانا شناخته شوند، شخصیتی صاحب‌ نظر در فقه، فلسفه و عرفان بودند که توانایی ایشان در شعر سرایی، پس از رحلت‌ شان آشکار شد. ‏

 

‏● سعید بیابانکی: در زمان حیات امام خمینی، کمتر کسی از شاعر بودن امام اطلاع داشت و با چاپ اولین شعر ایشان در روزنامه کیهان، خبر شعر سرایی امام منتشر شد. به دلیل عجله کردن در انتشار اشعار امام، آثار ایشان بدون کارشناسی منتشر شد، در صورتی که اگر گزیده اشعار امام منتشر شود، ارزش آن بیشتر خواهد بود.‏

 

‏● صابر امامی: اشعار امام خمینی متأثر از سبک عراقی است. ایشان با استفاده از مضامین عرفانی، به هنجار شکنی، نوآوری و جسارت در شعرگویی پرداخته‌ اند. امام ادعای شاعری نداشتند، ولی در ادامه اسطوره‌ های شعر فارسی مانند؛ سعدی، حافظ و مولوی به خلق اثر پرداختند. ما در آثار امام خمینی آشکارا شاهد سنت‌ شکنی در شعر، توسط یک عالم دینی هستیم که این ویژگی، سروده‌ های امام را ممتاز کرده است.‏

 

‏● عباس چشامی: عرفان‌ گرایی به سبک حافظ، گرته‌ برداری از مباحث فلسفی ملاصدرا، از خصوصیات آثار ادبی امام خمینی است. این ویژگی، وابسته به درک عرفانی ایشان است. همچنین بهترین اشعار امام، در دوران میانسالی ایشان سروده شده‌اند.‏

 


حضورج.98صفحه 194

تکمله

‏بر اساس کتاب زیبایی‌ شناسی شعر امام خمینی، اثری از حمید‌رضا خان‌ محمدی که به‌کوشش پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی در سال 88 آماده و توسط مؤسسه چاپ و نشر عروج (وابسته‌به مؤسسه‌تنظیم‏‎ ‎‏‌و نشر‌آثار‌ امام‌ خمینی) به‌ چاپ‌ رسیده است، امام‌ خمینی از سنین نوجوانی شروع به استنساخ در اشعار عرفانی و سیاسی ملک‌ شعرای بهار، میرزا اشرف‌الدین قزوینی و حجت لاری نموده‌اند. ایشان به‌ دلیل ارتباط عمیق با فرهنگ ایرانی‌ اسلامی، در آثار خود به اشعار شاعران‌ عارفی چون خواجه‌حافظ شیرازی و مولانا در بیش از 100 مورد استشهاد کرده‌اند.‏

‏مجموعه‌ های اشعار امام در حوادث مختلفی مفقود شدند. پس از پیروزی انقلاب به اصرار دکتر فاطمه طباطبایی، امام اشعاری در قالب‌ های متنوع و با مضامین عرفانی سرودند که پس از رحلت‌شان در چند دفتر با عناوین «سبوی عشق»‌، «باده عشق»‌، «نقطه عطف» و «محرم راز» منتشر گردید  و در نهایت تمامی آثار امام در مجموعه‌ای به نام «دیوان امام» به چاپ رسید.‏

‏امام هیچگاه خود را یک شاعر نمی‌ دانست اما قریحه شاعریش او را همواره یک شاعر برجسته عرفانی معرفی می‌ کند. امام در بعضی اشعار خود با سرمشق گرفتن از بزرگانی چون حافظ و سعدی و مولوی اشعاری به وزن و قافیه مشابه سروده‌اند که از‌ جمله آنان می‌ توان به موارد ذیل اشاره کرد:‏

‏ الا یـا ایها الـساـقی ادر کـاسـا و ناولـهـا           که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ ها‏‏(حافظ)‏

‏   الا یا ایها الـساقی  برُون بر حسرت دل‌ ها      که جامت حل نماید یکسره اسرار مشکل‌ ها ‏‏(امام)‏

‏همچنین امام به سرودن رباعی علاقه بسیار زیادی داشتند و شاید سرودن رباعی‌ های متعدد و پیگیری‌ های مستمر بانو فاطمه طباطبایی زمینه‌ ساز سرودن اشعار بیشتر از سوی امام شد. در شعر امام استفاده از مضامین مشترک با شاعران بزرگ بسیار مشهود است مانند:‏

‏  از قـیل و قـال مدرسـه حالی دلم گرفت          یک چند نیز صحبت معشوق و می‌ کنم ‏‏(حافظ)‏

‏  از قیـل و قـال مدرسـه ام حـاصـلی نشد          جز حرف دلخراش پس از آن‌ همه خروش‏‏(امام)‏

‏مهمترین جنبه‌ اشعار امام عرفانی بودن آن است. اما در این میان بسته به شرایط مختلف ‏


حضورج.98صفحه 195

‏جنبه‌ های حماسی، غنایی نیز در آثار امام مشاهده می‌ شود.‏

‏اگر اشعار را با توجه به سطح مفهوم‌ شان به دو دسته بیرونی و درونی بخواهیم تقسیم کنیم‌، اشعار امام را باید درونگرا بدانیم. به دلیل آنکه عوامل و تأثیرات درونی بر شکل‌ گیری شعر امام مؤثر بودند نه عوامل بیرونی. بعد از سطح مفهومی در سطح لغوی در اشعار امام یک دایره گسترده واژگانی از حوزه‌ های لغوی قرآنی، احادیث، عربی، فرنگی، ابداعی، اِتباعی، عامیانه و کهن را می‌ توان مشاهده کرد و در نهایت در بررسی سطح نحوی اشعار امام به استفاده بعضی افعال خاص مانند آمد(شد) و می‌ نرسد (نمی‌ رسد) برخورد خواهیم کرد.‏

‏در پایان همانگونه که ذکر شد، مهمترین مضمون آثار امام به خصوص در زمینه شعر، عرفان است. شعر بیشترین سهم را در تجلی افکار و معرفی شخصیت امام خمینی(س) در میان انواع هنرها دارد، به طوری که مهمترین ابعاد وجودی امام در شعر معاصر امروز به تصویر کشیده شده است. امام پیش از آن‌که یک فقیه یا فیلسوف یا سیاستمدار و یا حتی یک شاعر باشد، یک عارف است. عرفان امام، عرفان حماسی است و این به آن معنی است که تصوف و عرفان مسلکی نیست. بهترین مأخذ برای شناخت جهان‌ بینی عرفانی اشعار ایشان است که از روی تفنن سروده نشده‌اند و همچنین در لابه لای اشعار امام رایحه کلامی شاعران بزرگی هم چون عطار، مولانا، عراقی، حافظ، سعدی و ... استشمام می‌ شود.‏

 

منابع:

‏*پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران‏

‏*خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)‏

‏*خبرگزاری ایسنا‏

‏*روزنامه کیهان‏

‏*زیبا شناسی شعر امام خمینی، حمید رضا خان‌ محمدی‏

‏*سایت تبیان‏

‎ ‎

حضورج.98صفحه 196