بهار در ماه بهمن

بهار در ماه بهمن

  

‏آن مهربان مرد‏

‏عطر عبایش با بوی قرآن‏

‏بارانی از نور بر روی ایران‏


اااااااااااا

روزی که آمد عاشق ترین مرد‏

‏تاریک رفت و او نور آورد‏

‏دیو سیاه رفت با بغض و کینه‏

‏آمد فرشته چون بهترینه‏

‏تا با دلی شاد آیینه خندید‏

‏آوای مهر قرآن در شهر پیچید‏

‏باران که می شست از شهر ما گرد ‏

‏آزادی آورد آن مهربان مرد‏

‏گل بود و ایوان، نور و جماران‏

‏وقتی که می زد با عشق باران‏

‏خورشید تابید با مهربانی‏

‏گل زد شکوفه با شادمانی‏

‏آری بهار شد در ماه بهمن‏

‏پیچید عطر آیینه در من‏

‏یادم نرفته لبخند ماهش‏

‏هستم همیشه سرباز راهش‏

‏نیلوفر زارع‏

‎ ‎

حضورج. 99صفحه 184