رنجی دیگر در کارنامه رنجهای بی شمار خاندان خمینی کبیر

رنجی دیگر در کارنامه رنجهای بی شمار

خاندان خمینی کبیر

(دل نوشته ای از دکتر حمید انصاری)

‏ ‏

‏درباره حادثه سهمگین اخلال ظالمانه جمعیتی اندک در مراسم ملی بزرگداشت امام خمینی(س) و توهین به حرم امام، حریم امام و یادگار امام‏

‏ ‏

بنام خدای مظلومان

انا لله و انا الیه راجعون

‏روز گذشته در کمال ناباوری و در حالی که چشم دهها هزار زائر به تریبون مراسمی دوخته شده بود که در یک سویش مضجع نورانی امام بود و در سوی دیگرش چشم ها و قلب های بی شمار مشتاقانی که آمده بودند تا خاطرۀ فراموش نشدنی وداع جانسوز 14 خرداد را در سالروز رحلت مقتدایشان زنده کنند و همراه با میلیونها بیننده ای که از رسانه ملی نظام در بزرگترین مراسم سالانه در عصر پس از امام و در محضر صاحبان عزا، اعضای خانوادۀ شریف امام، قدردانی خود را از عزیزی که تمام هستی و خاندان خویش را وقف عزت اسلام و سربلندی ملت شریف ایران کرده است در پیش چشم صدها خبرنگار خارجی به نمایش بگذارند،آری، در کمال ناباوری در چنین روزی در محضر امام، در حرم امام و در جلوی دیدگان خاندان امام، ظلمی را نسبت به بانی مجلس و یادگار امام سازمان دادند که اگر در دید و منظر همگان نمی بود کسی باور نمی کرد.‏

‏دیروز (جمعه) یادگار و حفید محبوب امام، همان کسی که از بدو تولدش بارها امام در نامه هایش از تبعیدگاه، دعاهای خاص خود را همراه با بوسه های پدرانه و مهربانانه نثار او کرده و ‏


حضورج. 72صفحه 287

‏صدها بار بر سر و روی او بوسه زده است، همان کسی که امام خمینی در مناجات های شاعرانه و سروده هایش با تبرک جستن به اسامی اهل بیت رسول خدا(ص) برای او و دیگر اهل بیتش عزت و ماندگاری را از خدای متعال طلب کرده است، حجت الاسلام و المسلمین حاج سید حسن آقای خمینی با دوبار تأکید رهبر معظم انقلاب به عنوان دومین سخنران مراسم - طبق سنت همه ساله پشت - تریبون آمد.‏

‏پیغام ها و هشدارهایی از مدت ها قبل از برخی محافل افراطی می رسید و رسماً نیز در اظهارات برخی افراد مؤثر در مراکز خاص در سایتها انعکاس یافته بود مبنی بر این که نخواهند گذاشت این سخنرانی پا بگیرد. شواهد و قراین همگی از تصمیم همان محافل افراطی به اخلال در برنامه سخنرانی یادگار امام حکایت داشت. به واسطۀ عظمت ابعاد جسارتی که در این روز بزرگ به وقوع پیوست و پیامدهای عمیقاً نگران کننده آتی آن، اگر دبیر محترم ستاد بزرگداشت امام خمینی صلاح ببیند و شرحی از جزئیات مراسم به صورت مستند برای مسئولین امر و عموم مردم شریف و بهت زده از این ماجرا را منتشر نماید، در کشف علل و عوامل وقوع این ماجرای تلخ بسیار راه گشا می باشد.‏

‏به هر حال، چهرۀ یادگار امام برای استقرار در پشت تریبون در جایگاه ظاهر شد. ایرانیان در طول تاریخ و اکنون نیز در همه جای جهان به ملتی با ادب، با فرهنگ و قدرشناس شناخته می شوند. جمعی از مسئولین نظام و علمای حاضر و میهمانان خارجی و مدعوین رسمی و عموم زائران امام آماده بودند تا با ذکر شیرین صلوات بر خاتم پیامبران(ص) به صاحب عزا، نوه و یادگار امام خوشامد گویند و داغ های نشسته بر دل این عزیز و مهم تر از همه داغ فراموش نشدنی رحلت امام را به وی و دیگر اهل بیت امام که در جمع حاضر بودند تسلیت گویند. اما از آغاز اعلان برنامه دومین سخنران، جمعیتی حدود هزار نفر در حالیکه در حساس ترین مکان نزدیک به جایگاه استقرار داده شده بودند با تمامی وجود فریاد می کشیدند و شعار هایی نامرتبط و بعضا توهین آمیز سر می دادند که قصد آنان در جلوگیری از سخنرانی یادگار امام تا زمانی که ایشان سخنانش را ناتمام گذاشت کاملاً مشهود بود. شعارها و همهمه هایشان درهم و نامفهوم بود، حاج سید حسن ‏


حضورج. 72صفحه 288

‏آقا سخنش را با نام خدا آغاز کرد اما آن جمع اندک هتاک و پرهیاهو برنامه اشان چیز دیگری بود و همچنان به فریادکشی و اخلال ادامه می دادند. خیل زائرانی که از اقصی نقاط ایران از شهرها و روستاهای مختلف در محوطه صحن حضور داشتند ایستاده یا نشسته مات و مبهوت از چرایی این بی نظمی ها، ساکت برای شنیدن سخنان عزیز خاندان خمینی منتظر بودند و جمعیت بیشتری که در محوطه بیرون صحن بودند نیز بی خبر از آنچه که در صحن و جلوی جایگاه اتفاق افتاده است برای استماع سخنان فرزند برومند یادگار امام به انتظار نشسته بودند. استواری، صبوری و متانت یادگار امام که میراث ارزشمند پدر و امام راحل است و بیان مقدمه سخنرانی ایشان و تذکرات توأم با آرامش ایشان نیز هتاکان را به شرم نیاورد. سرانجام عزیزمان حاج حسن آقا با دلی رنجدیده، حرمت شکنی در روز امام و حرم امام را تاب نیاورد و پس از تذکار چند نکته کوتاه اما بسیار پیامدار و پرمعنی – که اهل معرفت و آگاهی، معنای تکاندهنده این جمله که هنوز دو دهه بیش از رحلت امام نگذشته است! را بخوبی می دانند - سخن خویش را ناتمام گذاشت و بدین ترتیب این جمعیت اندک اما پرهیاهو و با برنامه قبلی و مستظهر به حمایتهای محافل افراطی که فضای روبرو و نزدیک جایگاه و تریبون (در پشت محل استقرار مسئولین و مدعوین) را اشغال کرده بودند جسارت شکستن حرمت حرم امام، حرمت مراسم عظیم رسمی سالروز رحلت امام و شکستن حریم خاندان و یادگاران امام را به نام خویش و به نام گردانندگان خود ثبت کردند. آری این جمعیت اندک، و البته نه اینها که گردانندگانشان که در سالهای اخیر و این ایام جز خط کشیدن بر همۀ افتخارات سی ساله نظام، بی اعتبار کردن دستاورد های انقلاب ودادن نسبت های مکرر ناروا به نزدیک ترین اصحاب انقلاب و یاران امام و ایجاد تفرقه و تنش بین نیروهای انقلاب و دو دسته گی در جامعه و بدبین کردن جوانان به افتخارات و مواریث و یادگاران امام با جعل و انتشار دروغهای مکرر و تهمت و افترا به دیگران آن هم با شعارها و نمادهای به ظاهر دفاع از امام، هنر دیگری نداشته و کار شبانه روزیشان در سایت ها و تریبون ها و مراسم و مداحی ها و خیابانها این است که هر روز چهره ای دیگر از نیکان و خدمتگزاران ملت و انقلاب را از گردونه خدمتگزاری به مردم و انقلاب محروم، و ناجوانمردانه بر تمامی خدمات آنان قلم سیاه ‏


حضورج. 72صفحه 289

‏بکشند، و یقیناً اگر روند به همین منوال ادامه یابد چنین سرنوشتی را این جریان افراطی برای یکایک خدمتگزاران صدیق انقلاب از هر دو جریان و جناح موجود و فعال در عرصه انقلاب تدارک خواهند دید. آری اینان و گردانندگانشان در روز جمعه در مراسم امام و در بزرگترین گردهمایی معنوی سالانۀ نظام، همان مراسمی که بیست سال است با کمال امنیت و پرشکوه بدون هیچ حادثه ای برگزار می شده است را با مقاصدی بسیار پست دنیایی و دستاوردی بس بی مقدارتر از آن به چالش کشیدند و حرمت ها را شکستند و دل دشمنان امام را شاد و دل دوستداران اهل بیت امام را داغی تازه نهادند.‏

‏نتیجه چه شد؟ صدها تن میهمانان خارجی دعوت شده به مراسم مهبوت و مغموم، سر اکثریت مسئولین رده های مختلف نظام در تمام طول برنامه پس از این واقعه تلخ، به زیر افکنده و غمگین، دل داغدیده محترمات اهل بیت امام و عزیزان امام شکسته و با چشمانی اشک آلود مراسم را از نیمه ترک گفته، دل هزاران مادر و پدر شهید حاضر در مراسم و یا ناظر این واقعه از سیما، خونین و در آن سو اما چشمان نامحرم دشمنانی که همه ساله ابعاد این مراسم و مطالب آن را به دقت رصد می کنند از حرمت شکنی نسبت به خاندان امام برق زده و شادمان، این بود دستاورد همه تلاشهای پنهان و آشکاری که از چندین ماه پیش بکار بستند تا به خیال باطل خود بین مردم و اهل بیت امام و یادگار امام فاصله بیاندازند. و این بی حرمتی در حرم امام بهترین ارمغانی بود که این جریان افراطی در سالروز بزرگداشت یاد امام به بوقهای بیگانه ارزانی داشت تا سوژه ای شود برای تحلیلها و خبرها در به چالش کشیدن نظام و تفرقه اندازی بین دلسوزان انقلاب. در شگفتم رسانه ها و روزی نامه هایی که هرگونه حقگویی را به دلیل اینکه موجب خشنودی بیگانگان شده و اسباب خوشحالی بی بی سی و صدای آمریکا می شود را بشدت محکوم می کنند و با همین حربه هر روز به این و آن می تازند امروز چگونه این اقدام وقیحانه را که در پیش چشم دوربین های پرشمار خودی و بیگانه سازماندهی کرده و به نمایش گذاشتند و مراسم امام را تحت الشعاع قرار دادند توجیه می کنند. و چگونه خود را پیرو رهبری و ولایت می دانند در حالی که شاهد بودند که رهبری معظم انقلاب با حرکت بی سابقه خویش در تفقد نسبت به یادگار امام ‏


حضورج. 72صفحه 290

‏درست بفاصله چند دقیقه پس از این حرمت شکنی ها عملاً از این جمعیت اندک و هتاک تبری جستند؟‏

‏نسبت دادن اینگونه رفتارهای وقیحانه به بسیجیان واقعی و آن بسیج عزیزی که امام آن را تعریف و تأسیس کرد و اوامر و نواهی خویش را به طور شفاف درباره وظایف آن در وصیتنامه تصریح نموده است، بزرگترین ظلم به بسیج و اهانتی است بزرگ به شهیدان و بسیجیان واقعی و امام بسیجیان.‏

‏شرم آورتر از آنچه که این جمع اندک سازماندهی شده و هتاک در حرم امام پدید آوردند آنکه به فاصله چند دقیقه پس از این حادثه با استفاده از امکانات عمومی و بیت المال در پیامک های کوتاه فراوان – که مدتهاست اینگونه پیامها را بدون اجازه گیرندگان و صاحبان تلفن همراه مرتب در موضوعات مختلف مخابره می کنند – به ابراز شادمانی از اینکه نگذاشتند نوه بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی در مراسم بزرگداشت امام و پدر بزرگ خویش از امام بگوید و از زائران امام تشکر کند پرداخته و حتی وقیحانه در پیامک هایشان از اینکه درخواست صلوات و فاتحه برای امام نیز آنان را از برهم زدن مراسم باز نداشت اطلاع رسانی و شادمانی کردند. ساعتی بعد که ابعاد این حرمت شکنی وقیحانه دهان به دهان و از طریق گفتگوهای حاضرین و ناظرین واقعه فزونی گرفت و آغاز موجی از همدردی با اهل بیت رنج کشیده امام و پرسشهای جدی این سو و آن سو از چرایی و چگونگی این بی حرمتی پدیدار گشت، گردانندگان این واقعه و آن محافل، به اصطلاح دستپاچه شده و در سایتها و رسانه های خویش شروع کرده اند به فلسفه بافی و دادن آدرسهای گمراه کننده و خلاف گویی ها؛ تردیدی ندارم که روزنامه های آتش بیار اینگونه معرکه ها که حلقه وصل محافل افراطی و خط دهنده تبلیغات آنند از فردا به هر رطب و یابسی متوسل می شوند تا به توجیه این وقاحت و حرمت شکنی آشکار بپردازند و ابعاد این لطمه بزرگی که به حیثیت مهمترین برنامه معتبر نظام جمهوری اسلامی زدند که در شاخصهای خط و راه امام از کبائر گناهان است را کوچک جلوه داده و حتی آن را کاری افتخار انگیز بنامند و حرمت شکنی و توهین های این جمعیت اندک سازماندهی شده هتاک را که مردم شریف تهران مدتهاست بخوبی ماهیت و حرکات آنها ‏


حضورج. 72صفحه 291

‏را می شناسند، به مردم و زائران امام نسبت دهند. ‏

‏این هم رنجی دیگر در کارنامه رنجهای بیشمار خاندان خمینی کبیر، و باید همان شعر عارفانه امام را زمزمه کنیم که در آن رنج و بلای پیمودن راه حق و حقیقت را بجای شیرینی و آسایش ناهمراهی با حق طلب کرده و می گوید: ما را رها کنید در این رنج بی حساب.‏

‏ذکر این خاطره و حقیقتی که دیروز (جمعه) دو سه ساعت بعد از مراسم شاهد آن بودم خالی از لطف و نکته نیست. عصر جمعه نخستین باری که ساعاتی بعد از مراسم، جناب حاج حسن آقای خمینی را دیدم و از ایشان در باره نگاهشان به حادثه و بازتاب آن پرسیدم به طور طبیعی به لحاظ روابط صمیمانه ای که داریم - که خود محصول منش بلند و کرامت این خاندان است – انتظار و تصورم بر این بود که در پاسخم ایشان ابتدا درد دلی کند و از دشواری تحمل شرایط در این روزها اشاره ای داشته باشد. خدای متعال را شاهد می گیرم اولین مسأله و مهمترین مطلبی که پیرامون این حادثه گفت این بود آنچه که مرا بیش از هر چیز رنج می دهد اینکه این مسأله بر متن و اصل مراسم امام و فلسفه وجودی آن که بزرگداشت یاد و نام امام و به رخ کشیدن عظمت نظام جمهوری اسلامی بوده غلبه کرده است. ‏

‏آیا بیان همین یک نکته از نگاه و دغدغه های یادگار امام کافی نیست تا بانیان بلوای حرمت شکنانه روز جمعه را در پیشگاه خدا شرمنده کند؟ ‏

‏آری دغدغه عزیزان خمینی مسائل شخصی نبوده و نیست. این را ملت ایران با تمام وجودش در مواجهه و مراوده با امام و خاندان امام در این سی سال گذشته و سالهای پیش از این در یافته است. از زمان وقوع این حرمت شکنی تلخ تا لحظه نگارش این دلنوشته که از سر ناصبوری و دلتنگی از رنجهای این روزها بر قلم شکسته ام جاری شد چندین بار دستخط این جمله دردآلود امام در جلوی چشمم مجسم گردید جمله ای از پیام امام که وقتی برای درج در صحیفه امام در سالهای قبل آن را مرور می کردم بارها از دردهای ناگفته و رنجهای فراوان امام گریستم. توصیه می کنم یکبار دیگر آن پیام و چندین پیام دیگر با همین مضمون از امام را بخوانید و از شگفتی پیش بینی های امام و رنجهای دل دریایی اش بیشتر بدانید. جمله امام چنین است:‏


حضورج. 72صفحه 292

«احتمال قوی می دهم که پس از من برای انتقام جویی از من به بعض نزدیکان و دوستانم تهمت ها که من آنها را ناروا می دانم بزنند و به آتشی که باید مرا بسوزانند آنان را بسوزانند و احیاناً به صورت دفاع از من انتقام مرا از آنها بگیرند. و اکنون در حیات من گفتگوها و زمزمه هایی به گوش می خورد که احتمال فوق را قوی تر می کند. » 

(صحیفه امام، ج 17، ص 90)

‏ ‏

‏پس از واقعه تلخ دیروز (جمعه) علاوه بر مراجعه و تماسهای فراوان زائران و حاضران در مراسم با دفتر حضرت امام و دوایر حرم مطهر در ابراز انزجار از گردانندگان این حرمت شکنی، تا اکنون چندین تماس تلفنی از اعضای خانواده معزز شهیدان و حتی خانواده سه فرزند شهید داده داشتم که هق هق گریه امانشان نمی داد و ملتمسانه می خواستند همدلی خود و خانواده اشان را به حاج حسن آقا و اعضای بیت امام برسانم. این انگیزه ای شد برای بازگویی درد دل خود در این نوشته و همصدایی با خیل عظیم عاشقان خمینی که دستشان از رسانه ها و ابزار قدرت کوتاه است. ‏‎ ‎‏در دلتنگی ها و بی قراری های اخیر خویش گاهی زمزمه می کنم: خوش بحال آنها که جریان تلخ حرم امام در مثل دیروزی را ندیده و آنچه که ناجوانمردانه در این ایام در حق یاران و همراهان و خاندان امام می گویند و می نویسند و خواهند نوشت را نشنیده و رفتند، خوش بحال مرحوم حاج احمد آقا، آیت الله توسلی، و آنها که به وقوع پیوستن پیش بینی اعجاب انگیز امام را ندیده و رفتند.... و انا ان شاء الله بهم لاحقون.‏

‏ ‏

‏خدمتگزار ترویج اندیشه و آثار امام - حمید انصاری 15 خرداد 1389 ‏

‏ ‏

‎ ‎

‏ ‏

‎ ‎

حضورج. 72صفحه 293