فصل سوم: اهمیت استقلال و خودکفایی

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

     فصل سوم: اهمیت استقلال و خودکفایی


کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 71


کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 72

‏ ‏

استقلال کشور، حق مردم

‏ ‏

‏ ‏

‏استقلال یک مملکت، حقِ اهل مملکت است که طلب استقلال‏‎ ‎‏بکنند در مملکت. مردم شریفی اند که قیام کرده اند و خون‏‎ ‎‏خودشان را دارند می دهند در مقابل اینکه احکام اسلام را و این‏‎ ‎‏ثروت خودشان را، یعنی ثروت ملتشان را نگذارند هدر برود؛‏‎ ‎‏احکام اسلام را نگذارند از بین برود و زیر پا برود.(86)‏

18 / 9 / 57  

*  *  *

‏ ‏

استقلال کشور، در درجه اول اهمیت

‏ ‏

‏ ‏

‏بعض مسائل، مسائل اصلی است؛ مسائلی است که بنیاد مسائل‏‎ ‎‏دیگر است؛ مسائلی است که حفظ کیان اسلام و حفظ استقلال‏‎ ‎‏کشور به آنها بسته است و بعد از اینکه این مسائل اصلی تحقق پیدا‏‎ ‎‏کرد، مسائل دیگری است که آن مسائل باید دنبال بشود. ما الآن‏‎ ‎‏مبتلا هستیم به یک رشته از مسائل اصلی که اسلام به آن بسته‏‎ ‎‏است و استقلال کشور. باید همۀ ما تمام همّ مان را و تمام قدرتمان‏‎ ‎‏را صرف در این مسائل اصلی بکنیم و بعد از آنکه ایرانِ مستقلی و‏‎ ‎‏اسلامِ پیاده شده ای داشتیم، دنبال مسائل فرعی برویم، و‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 73

‏ ‏

‏ان شاءالله آن مسائل را هم متحقق کنیم.(87)‏

 25 / 3 / 58 

*  *  *

‏ ‏

کارگر و کشاورز اساس اقتصاد کشور

‏ ‏

‏ ‏

‏در هر کشور کارگر و کشاورز اساس آن کشور است. اساس اقتصاد‏‎ ‎‏یک کشور بسته به کار کارگر و کار کشاورز است؛ و مع الأسف این‏‎ ‎‏دو جبهۀ اقتصادی، که اساس اقتصاد بر آن بود، در زمان رژیم‏‎ ‎‏سابق شکست خورد.(88)‏

 4 / 4 / 58 

*  *  *

‏ ‏

خودکفایی در کشاورزی اساس استقلال است

‏ ‏

‏ ‏

‏ما اگر چنانچه زراعت خودمان، کشاورزی خودمان، نتواند کفاف‏‎ ‎‏برای خودمان باشد، و دستمان دراز باشد پیش امریکا و امثال‏‎ ‎‏امریکا برای ارزاقمان، خوب ما وابسته خواهیم بود؛ نمی توانیم‏‎ ‎‏کاری انجام بدهیم؛ آن وقت در جهات سیاسی هم باید وابسته‏‎ ‎‏بشویم. باید شماهایی که، مردمی که مشغول کشاورزی بودند، باز‏‎ ‎‏هم مشغول باشند. کسانی که پیشتر به واسطۀ مشکلاتی که‏‎ ‎‏برایشان ایجاد شده بود، نمی توانستند عمل بکنند، حالا عمل‏‎ ‎‏کنند، دولت هم لازم است که پشتیبانی کند از کشاورزها؛ همراهی‏‎ ‎‏کند با آنها؛ هم آنها مشغول باشند؛ و هم دولت تا اینکه راجع به‏‎ ‎‏کشاورزی ـ که یکی از امور مهمۀ مملکت ماست و ما باید صادر‏‎ ‎‏کنیم محصولات خودمان را به خارج ـ اینطور نباشد که ما باز هم‏‎ ‎‏گرفتار باشیم، و دستمان پیش خارجیها دراز باشد برای اینکه نان‏‎ ‎‏به ما بدهید.(89)‏

*  *  * 5 / 8 / 58 


کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 74

ضرورت استقلال اقتصادی و خودکفایی همه جانبه

‏ ‏

‏ ‏

‏ما باید زحمت بکشیم تا در همه جناحها خودکفا باشیم. امکان‏‎ ‎‏ندارد که استقلال به دست بیاید، قبل از اینکه استقلال‏‎ ‎‏اقتصادی داشته باشیم. اگر ما بنا باشد که در اقتصاد احتیاج داشته‏‎ ‎‏باشیم، در چیزهای دیگر هم وابسته خواهیم شد. و همین طور اگر‏‎ ‎‏در فرهنگ، ما وابستگی داشته باشیم، در اساس مسائل وابستگی‏‎ ‎‏پیدا می کنیم.(90)‏

 11 / 8 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

خودکفایی، زمینه ساز استقلال کشور

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر شما بخواهید استقلال پیدا بکنید و آزادی حقیقی پیدا بکنید،‏‎ ‎‏باید کاری بکنید که در همه چیز خودکفا باشید؛ مستغنی باشید.‏‎ ‎‏کشاورز باید کاری بکند که دیگر ما احتیاج گندم به خارج نداشته‏‎ ‎‏باشیم.(91)‏

 11 / 8 / 58 

*  *  *

‏ ‏

ضرورت خودکفایی و پرهیز از اظهار نیاز به دشمنان

‏ ‏

‏ ‏

‏همۀ ما موظفیم به اینکه کشوری را که از گلوی استعمار بیرون‏‎ ‎‏کشیدیم، حالا خودمان اداره اش کنیم به طوری که دیگر محتاج به‏‎ ‎‏آنها نباشیم.‏

‏     این احتیاجِ به دشمن؛ تلخترین چیزهایی است که در ذایقۀ‏‎ ‎‏انسان باید باشد. یک وقت انسان احتیاج دارد به برادرهای‏‎ ‎‏خودش؛ این هم خوب نیست؛ لکن یک وقت احتیاج داشته باشد‏‎ ‎‏به دشمن خودش؛ یعنی آنی که در طول تاریخ ما را استضعاف‏‎ ‎‏کرده است، در طول تاریخ به ما خیانت کرده است، جنایت کرده‏‎ ‎‏است، حالا ما محتاج به او باشیم در ارزاقمان، دستمان را پیشش‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 75

‏دراز کنیم که گندم بده، دستمان را پیشش دراز کردیم که مستشار‏‎ ‎‏[‏‏بیاور‏‏]‏‏ این به نظر انسان، تلخترین چیزهایی است که در ذائقۀ‏‎ ‎‏انسان باید باشد که پیش دشمنش، پیش آنکه همه چیزش را از بین‏‎ ‎‏برده، دست دراز کند که به من ارزاق ما را بده. باید ملت ما این‏‎ ‎‏تحول را پیدا بکند که عارش بیاید که به امریکا بگوید گندم به ما‏‎ ‎‏بده، یا مستشار به ما بده، خودش باید دنبال کار خودش باشد،‏‎ ‎‏خودش باید قیام کند و حوایج خودش را برآورد.(92)‏

 11 / 8 / 58 

*  *  *

‏ ‏

خودکفایی شرط اول استقلال

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر یک مملکتی بخواهد مستقل باشد، اول شرط این است که‏‎ ‎‏احتیاج نداشته باشد به غیر، اگر احتیاج داشت که نمی تواند مستقل‏‎ ‎‏باشد. احتیاج، خودش یک بستگی ‏‏[‏‏سیاسی‏‎ ‎‏]‏‏است. اگر یک روزی‏‎ ‎‏آن کسی که ما به او محتاج ـ فرض کنید ـ باشیم، یک روزی‏‎ ‎‏جلویش را بگیرد، خوب ما باید تسلیمش بشویم. ما باید کاری‏‎ ‎‏بکنیم که مستقل بشویم. کاری بکنیم که محتاج نباشیم؛ این هم به‏‎ ‎‏این است که دانشگاهی بنایش را بر این بگذارد که در دانشگاه‏‎ ‎‏خودش کاری بکند که آن مقداری که مملکت خودش محتاج‏‎ ‎‏[‏‏است‏‎ ‎‏]‏‏بتواند آن مقدار را درست بکند.(93)‏

11 / 8 / 58 

*  *  *

‏ ‏

استقلال کشور بالاتر از هر چیز

‏ ‏

‏ ‏

‏و اما قضیۀ اقتصاد: ما یک ملتی هستیم که به این گرسنگی خوردنها‏‎ ‎‏عادت کرده ایم. ما سی و پنج سال، یا پنجاه سال می گویید ما در این‏‎ ‎‏گرفتاریها بودیم و عادت داریم به این گرسنگی خوردنها. ما روزه‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 76

‏می گیریم، ما یک وقت غذا می خوریم. اگر بنا باشد که آنها‏‎ ‎‏محاصرۀ اقتصادی بکنند، فرضاً که بتوانند و همه ملتها تبع ایشان‏‎ ‎‏بشوند، و حال آنکه این خیالی است خام، و همچو چیزی تحقق‏‎ ‎‏پیدا نمی کند. فرضاً که تحقق پیدا بکند، ما همان جو و گندمی که‏‎ ‎‏خودمان در مملکت خودمان کِشت می کنیم، اقتصاد می کنیم، و‏‎ ‎‏برای خودمان همان مقدار کافی است. ما در هر هفته یک روز‏‎ ‎‏گوشت می خوریم. گوشت خوردن خیلی چیز خوبی هم نیست. و‏‎ ‎‏یک وعده هم ممکن است غذا بخوریم. ما را از این چیزها اینها‏‎ ‎‏نترسانند. اگر امر دایر بشود بین اینکه آبروی ما حفظ بشود یا‏‎ ‎‏شکممان سیر بشود، ما ترجیح می دهیم که آبرویمان حفظ بشود،‏‎ ‎‏شکممان گرسنه باشد.(94)‏

 19 / 8 / 58 

*  *  *

‏ ‏

خودکفایی در رأس امور

‏ ‏

‏ ‏

‏در رأس همۀ چیزها این است که یک کشوری راجع به ارزاقش‏‎ ‎‏محتاج نباشد به خارج. راجع به گوشتش و راجع به نانش و راجع‏‎ ‎‏به اینطور چیزهایش محتاج نباشد. و این لازم است که دامداریها‏‎ ‎‏رواج پیدا کنند و همین طور کشاورزی به طور وسیع درست‏‎ ‎‏بشود.(95)‏

 4 / 10 / 58 

*  *  *

‏ ‏

اقتصاد مسئله مهمی است

‏ ‏

‏ ‏

‏مسئله اقتصاد هم همین طور که اشاره کردید این یک مسئله مهمی‏‎ ‎‏است که وابستگی اقتصادی، بسیاری از وابستگیها را می آورد‏‎ ‎‏دنبال خودش. ما باید کاری بکنیم که زاید بر خودکفا باشیم. یعنی‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 77

‏کشور ما یک کشوری است که می تواند از درآمد خودش زاید بر‏‎ ‎‏خودش داشته باشد، زیاد و صادر کند، مع الأسف این بساط‏‎ ‎‏اصلاحات ارضی، برنامه اش این بوده است که به اسم «اصلاحات‏‎ ‎‏ارضی» اینطور کند که به عقب رانده بشویم.(96)‏

 5 / 10 / 58 

*  *  *

‏ ‏

خودکفایی و استقلال، شایسته مملکت اسلامی

‏ ‏

‏ ‏

‏اقتصادمان تابع خارج باشد آن وقت یک روز می بینید که خارجیها‏‎ ‎‏نمی خواهند به ما چیزی بدهند، و وقتی که در را بستند ما باید‏‎ ‎‏تسلیم آنها بشویم که هر چه می گویند عمل کنیم. و این شایستۀ یک‏‎ ‎‏مملکت اسلامی، یک جمهوری اسلامی نیست که پیوسته به غیر‏‎ ‎‏باشد در اقتصادش، در گندمش، در جوش، در برنجش، در اینها.‏‎ ‎‏این باید با همت کشاورزها، باهمت قشرهای متوجه، با همت‏‎ ‎‏دولت که کمک بکند به کشاورزها، و با اینکه همه احساس یک‏‎ ‎‏وظیفه بکنند. یک وقت این است که انسان می خواهد برای‏‎ ‎‏منافعش یک کاری بکند، گندم زیاد بشود که منفعت ببرد، خوب،‏‎ ‎‏این یک مسئله ای است که یک قدری هم اختیارش با خودش‏‎ ‎‏[‏‏است‏‏]‏‏ آن نمی خواهد نمی برد. یک وقت کشور شما در یک حالی‏‎ ‎‏واقع شده است که وظیفۀ شرعی الهی است که کارهایی بکنید که‏‎ ‎‏وابستۀ به غیر نباشید.(97)‏

5 / 10 / 58 

*  *  *

‏ ‏

استقلال کشور، هدیه ای آسمانی

‏ ‏

‏ ‏

‏آنها نترسانند یک ملتی را که می خواهد خودش را به کشتن بدهد‏‎ ‎‏تا استقلالش را حفظ بکند. این استقلالی که ما پیدا کردیم و این‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 78

‏آزادی که ما پیدا کردیم یک هدیۀ آسمانی است، یک هدیۀ الهی‏‎ ‎‏است به ما رسیده، و ما مکلفیم این را حفظش کنیم. اگر ما این را‏‎ ‎‏حفظش نکنیم به نعمت خدا، قدردانی از نعمت خدا نکرده ایم،‏‎ ‎‏کفران کرده ایم نعمت خدا را، ما باید این را حفظش بکنیم.(98)‏

 14 / 3 / 59 

*  *  *

‏ ‏

استقلال در اداره کشور

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر ما خودمان رشید باشیم و حالایی که ما پیروز شدیم نسبت به‏‎ ‎‏این مسائلی که تا حالا بوده است، اگر بنا باشد که ما رشد نداشته‏‎ ‎‏باشیم که اداره کنیم مملکتمان را، نتوانیم اداره کنیم مملکتمان را،‏‎ ‎‏خودمان نتوانیم که آن چیزی که امانت دست ماست حفظش‏‎ ‎‏بکنیم، اگر همچو رشدی نداشته باشیم، خوب محتاج به قیّم‏‎ ‎‏هستیم؛ در دنیا می گویند اینها قیّم می خواهند؛ یک دسته ای‏‎ ‎‏هستند قیّم می خواهند، باید یک کسی بیاید قیمومت کند، یا‏‎ ‎‏امریکا باشد یا شوروی باشد. ما باید از اول متوجه این معنا باشیم‏‎ ‎‏که خودمان هستیم، خودمان را گم نکنیم؛ خیال نکنیم که نیستیم‏‎ ‎‏دیگر، یک دستۀ دیگر باید بیایند ما را اداره کنند. الآن خوب،‏‎ ‎‏شماها باید اداره کنید.(99)‏

 20 / 3 / 59 

*  *  *

‏ ‏

استقلال، بالاترین ارزش

‏ ‏

‏ ‏

‏این متاعی که گیر شما افتاده است در دنیا نظیر ندارد، دیگران به‏‎ ‎‏این متاع نرسیدند. استقلالی که شما پیدا کردید دیگران به آن‏‎ ‎‏نرسیدند. آزادی که شما پیدا کردید دیگران به آن نرسیدند. این‏‎ ‎‏آزادی، حفظش و نگهداری اش، این استقلال، حفظ و‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 79

‏نگهداری اش زحمت دارد.(100)‏

 8 / 10 / 59 

*  *  *

‏ ‏

بیداری و اراده، مقدمۀ خودکفایی

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر این معنا را ما توجه به آن بکنیم و بفهمیم که ما باید خودمان‏‎ ‎‏برای خودمان وسایل زندگی را فراهم کنیم، خودمان برای خودمان‏‎ ‎‏کار بکنیم، اگر دستمان را از شرق و غرب کوتاه کنیم و خودمان‏‎ ‎‏مشغول فعالیت بشویم، یاد بگیریم لکن بعد از یاد گرفتن خودمان‏‎ ‎‏کار بکنیم، نرویم سراغ اینکه بنشینیم تا حتی یکی گلیمی هم که‏‎ ‎‏می خواهیم، یک پتویی هم که می خواهیم از آنجا بیاورند، یک‏‎ ‎‏تفنگی هم که می خواهیم از آنجا بیاورند، اگر ما به این معنا توجه‏‎ ‎‏کنیم و بیدار بشویم، دنبال بیداری، اراده پیش می آید که ما‏‎ ‎‏بخواهیم که خودمان وسایل اجتماعی خودمان را فراهم کنیم با‏‎ ‎‏کوشش خودمان. باید کارهای خودمان را انجام بدهیم.(101)‏

 29 / 10 / 59 

*  *  *

‏ ‏

قطع وابستگی به خارج 

‏ ‏

‏ ‏

‏یک مملکت اگر بخواهد خودش به پای خودش بایستد، مستقل‏‎ ‎‏بشود در همۀ ابعاد، چاره ندارد جز این تفکر که «ما باید از خارج‏‎ ‎‏چیز وارد کنیم» از کله اش بیرون کند.مغزش توجه به این بکند که ما‏‎ ‎‏از خارج نباید وارد بکنیم. اگر یک چیزی نداریم، از خارج برایمان‏‎ ‎‏نمی آورند آن ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ فلان کار را انجام نمی دهیم، تا خودمان درست‏‎ ‎‏کنیم. اگر یک وقت دیدیم که ما چنانچه یک کارخانه ای را‏‎ ‎‏نمی توانیم راه بیندازیم، اتکال به این نکنیم که برویم از‏‎ ‎‏خارج بیاوریم. خودمان دنبالش برویم تا کار انجام بگیرد، و‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 80

‏انجام می گیرد.(102)‏

*  *  * 26 / 11 / 59 

‏ ‏

‏ ‏

استقلال، عامل شرافت

‏ ‏

‏ ‏

‏باید اتحادتان را حفظ کنید تا کشورتان استقلال داشته باشد، تا‏‎ ‎‏شریف باشید. ما اگر سر سفره نان جوین داشته باشیم، بهتر است‏‎ ‎‏تا در ‏‏[‏‏کاخهای‏‏]‏‏ بزرگ زندگی کنیم، ولی از آنجا دستمان به طرف‏‎ ‎‏دیگران دراز باشد. شرافت این را اقتضا می کند.(103)‏

 11 / 7 / 60 

*  *  *

‏ ‏

استقلال، در آبادسازی کشور 

‏ ‏

‏ ‏

‏خداوند به ما منت گذاشت که اسلام را و ایران را به ما برگرداند و‏‎ ‎‏ما خودمان ان شاءالله ، الآن کار خودمان را انجام می دهیم و باید‏‎ ‎‏بدانیم که باید فکرمان این باشد که ما خودمان می خواهیم کار‏‎ ‎‏بکنیم. اصلاً، فکر اینطور باید برگردد که مملکت، مملکت‏‎ ‎‏خودمان است، خودمان هم باید آبادش کنیم. کشاورز باید همین‏‎ ‎‏فکر را داشته باشد، آنهایی که در کارخانه ها عمل می کنند باید‏‎ ‎‏همین فکر را داشته باشند، آنهایی که در موارد صنعتی و اینها کار‏‎ ‎‏می کنند باید فکرشان این باشد که کشور مال خودمان است، وقتی‏‎ ‎‏مال خودمان است، معنا ندارد که یکی دیگر بیاید اداره اش کند،‏‎ ‎‏باید خودمان اداره اش کنیم. آن جور نباشد که سر هر کارخانه ای‏‎ ‎‏باید کسان دیگری بیایند و بیایند که نگذارند اینجا پیشرفت کند.‏‎ ‎‏آمدن، برای این بود که کارها را آنها تکفل کنند، پادویی را به‏‎ ‎‏اینها بدهند.(104)‏

 17 / 12 / 60 

*  *  *


کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 81

عزت در استقلال و ذلت در وابستگی 

‏ ‏

‏ ‏

‏باید ما که یک کشوری هستیم توجه به خدا می خواهیم داشته‏‎ ‎‏باشیم، می خواهیم خودمان مستقل باشیم، می خواهیم خودمان‏‎ ‎‏همین کار فقیرانه ای که داریم، مال خودمان باشد، ما نمی خواهیم‏‎ ‎‏که همه چیزهای بزرگ را داشته باشیم و اسیر باشیم. ما البته اگر‏‎ ‎‏الآن هم تسلیم هر کدام از قدرتها بشویم، هر چه بخواهیم به ما‏‎ ‎‏می دهند. الآن هم اگر شما دولتتان، ملتتان تسلیم بشوید به امریکا،‏‎ ‎‏سرشار همه چیز به شما می دهند. اما چی؟ همان چیزی را‏‎ ‎‏می دهند که به حیواناتشان می دهند، همان چیزی را می دهند که به‏‎ ‎‏اسب هایشان می دهند، همان چیزی را می دهند که به نوکرهایشان‏‎ ‎‏می دهند. اما اگر ما بایستیم و بگوییم نه، ما نه شرقی هستیم و نه‏‎ ‎‏غربی؛ نه این را می خواهیم، نه آن را می خواهیم و با هیچ کس هم‏‎ ‎‏دعوا نداریم، هر کس با ‏‏[‏‏ما‏‎ ‎‏]‏‏مصالحه دارد و حاضر است که ما با‏‎ ‎‏استقلال خودمان زندگی کنیم، ما با او هم روابط داریم و هر کس‏‎ ‎‏این معنا را ندارد، ما نمی خواهیم روابط داشته باشیم.(105)‏

 11 / 9 / 61 

*  *  *

‏ ‏

خودکفایی و استقلال در تمام ابعاد 

‏ ‏

‏ ‏

‏وصیت من به همه آن است که با یاد خدای متعال به سوی‏‎ ‎‏خودشناسی و خودکفایی و استقلال، با همۀ ابعادش به پیش، و‏‎ ‎‏بی تردید دست خدا با شما است، اگر شما در خدمت او باشید و‏‎ ‎‏برای ترقی و تعالی کشور اسلامی به روح تعاون ادامه دهید.(106)‏

 15 / 3 / 68 

*  *  * 

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 82