فصل ششم: تحول فرهنگی راه مقابله با خودباختگی

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

     فصل ششم: تحول فرهنگی راه مقابله با خود باختگی 

‏ ‏


کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 111


کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 112

‏ ‏

‏ ‏

به خود آمدن و نهراسیدن 

‏ ‏

‏ ‏

‏هان ای نویسندگان قدری به خود آیید و از بیخردان نهراسید و‏‎ ‎‏گفتنیها را بگویید و زندگی پر آشوب اروپا چشم شما را از حقایق‏‎ ‎‏نبندد.(139)‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

فرهنگ صحیح جوانهای صحیح بار می آورد 

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر فرهنگْ فرهنگ صحیح باشد جوانهای ما صحیح بار می آیند.‏‎ ‎‏اگر فرهنگْ فرهنگ حق باشد، فرهنگ الهی باشد، فرهنگی باشد‏‎ ‎‏که برای منفعت اهل ملت، برای منفعت مسلمین باشد، این افرادی‏‎ ‎‏که می بینید که الآن سر کار هستند، اینها از آنها بیرون نمی آمد.‏‎ ‎‏فرهنگ ما یک فرهنگ استعماری است، فرهنگ ما در دست‏‎ ‎‏صُلَحا نیست، صالح اداره اش نمی کند.(140)‏

دی 1356

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

استقلال فرهنگی، زمینه ساز استقلال سیاسی 

‏ ‏

‏ ‏

‏مطالعه کردند که اگر فرهنگ اینها یک فرهنگ مستقل صحیح‏‎ ‎‏باشد، از توی اینها یک جمعیتهای سیاسی مستقل و امین پیدا‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 113

‏می شود و این هم برای آنها مضر است. بِناءً عَلَیْه، در جانب اسلام‏‎ ‎‏و روحانیت، دو چیز را سد می دیدند: یکی اصل اسلام را، و یکی‏‎ ‎‏هم روحانیت را؛ و در جانب دیگر باز احتمال این را که اگر این‏‎ ‎‏فرهنگ یک فرهنگ مستقلی باشد، در بین اینها تربیت می شوند‏‎ ‎‏یک جوانهایی و یک رجالی ‏‏[‏‏که‏‏]‏‏ اگر اینها تربیت بشوند، لا محاله‏‎ ‎‏مقدرات مملکت دست اینها می افتد، باز هم مانع می شوند از‏‎ ‎‏اینکه اینها برسند به آمال خودشان، که آن آمالْ زیرزمینیهاست.‏‎ ‎‏روی زمینی هم هست؛ ولی مهمش آنهایی است که در زیر زمین‏‎ ‎‏دارند. درصدد برآمدند که ... این سه تا مطلب را و این سه تا سد را‏‎ ‎‏بشکنند.(141)‏

 23 / 7 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

لزوم تحول در دانشگاه

‏ ‏

‏ ‏

‏دانشگاه اگر یک دانشگاه صحیح مستقلی که ماها می خواهیم‏‎ ‎‏باشد، از این دانشگاه رجال بزرگ بیرون می آید، از اینها رجالی‏‎ ‎‏بیرون می آید که بعد در مقابل آنهایی که می خواهند تعدی به‏‎ ‎‏مملکت ما بکنند و همۀ مخازن ما را ببرند، در مقابل آنها‏‎ ‎‏می ایستند. و آنها چون نمی خواهند یک همچو چیزی بشود، اینها‏‎ ‎‏را آنطور بار می آورند. و اگر توانستند غربزده آنها را بار می آورند؛‏‎ ‎‏یعنی طوری می کنند، طوری این مسائل غرب را برای آنها طرح‏‎ ‎‏می کنند، طوری آنها را تحت تأثیر قرار می دهند که اینها از‏‎ ‎‏خودشان بکلی بیخود می شوند و پیوستۀ به آنها می شوند، یعنی‏‎ ‎‏عمال آنها می شوند.(142)‏

 1 / 10 / 57 

*  *  *


کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 114

‏ ‏

دانشگاه مستقل، ضد استعمار 

‏ ‏

‏ ‏

‏دانشگاهها را با هر قدرتی که داشتند عقب نگه می داشتند؛‏‎ ‎‏نمی گذاشتند که اساتید ما درست بچه های ما را تعلیم کنند،‏‎ ‎‏نمی گذاشتند که بچه ها تعلیماتشان درست بشود. این هم برای این‏‎ ‎‏بود که می دیدند که اگر دانشگاه به طور صحیح عمل کند، مستقل‏‎ ‎‏باشد، بعد که این جوانها از دانشگاه بیرون بیایند ضد استعمار‏‎ ‎‏بیرون می آیند. این هم یک نقشه ای بود که اینها کشیده بودند.(143)‏

 27 / 11 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قدم اول، خروج از غربزدگی است 

‏ ‏

‏ ‏

‏متشبث بشوید به اسلام. متحول کنید خودتان را. نقطۀ اول این‏‎ ‎‏است که خود انسان متحول بشود؛ خود انسان از غربزدگی بیرون‏‎ ‎‏بیاید. ‏‏[‏‏آیا‏‏]‏‏ باید حتماً ما وزارتخانه هایمان آنطور تشریفات داشته‏‎ ‎‏باشد که هر کسی تویش برود خیال کند که در یک جایی غیر از‏‎ ‎‏ایران است؟! یک جای دیگری است؟! یک بساط دیگری‏‎ ‎‏است؟!(144)‏

 15 / 12 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

فرهنگ متحول شود تا تربیت انگلی متوقف گردد

‏ ‏

‏ ‏

‏باید در این سال جدید عنایت زیاد بشود؛ اول به فرهنگ. این‏‎ ‎‏فرهنگ باید متحول بشود. فرهنگ استعماری فرهنگ استقلالی‏‎ ‎‏بشود. باید معلمینی که در این فرهنگ یا در تمام قشرهای اساتید و‏‎ ‎‏ـ عرض می کنم ـ اینها باشد انتخاب بشوند و اشخاص صحیح،‏‎ ‎‏سالم. کسانی که جوانهای ما را تربیت صحیح بکنند نه اینکه یک‏‎ ‎‏تربیت انگلی بکنند؛ چنانچه تا حالا بنا بر این بوده است که اینها را‏‎ ‎‏غربی بار بیاورند، غربزده کنند. باید استقلال داشته باشید؛ باید‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 115

‏هیچ توجه نداشته باشید که در غرب چه می گذرد. در غرب خیلی‏‎ ‎‏بد می گذرد! شما گمان نکنید که در غرب خیلی خبر هست،‏‎ ‎‏خودشان می گویند «در غرب خبری نیست»! خبرها هست لکن‏‎ ‎‏خبرهای رشد فکری و رشد انسانی کم است. شما باید مستقل‏‎ ‎‏باشید و رشد انسانی پیدا بکنید. بچه ها را، جوانهای ما را رشد‏‎ ‎‏انسانی بدهید. دولت باید درست توجه بکند که رؤسایی را که‏‎ ‎‏انتخاب می کند برای دانشگاهها، برای مدارس، معلمینی را که‏‎ ‎‏انتخاب می کنند آنها برای تربیت اطفال، اینها باید همه متحول‏‎ ‎‏بشود از حال سابق؛ و کسانی که سابق در خدمت اشخاص بیگانه‏‎ ‎‏بودند یا در خدمت طاغوت بودند، حالا ثانیاً نیایند و بچه های ما را‏‎ ‎‏باز به عقب برانند. این هم یک مطلبی است که در فرهنگ بسیار‏‎ ‎‏مهم است. و بالاخره باید فرهنگ متحول بشود به یک فرهنگ‏‎ ‎‏سالم، به یک فرهنگ مستقل، و یک فرهنگ انسانی.(145)‏

 29 / 12 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

لزوم استقلال دانشگاهها 

‏ ‏

‏ ‏

‏در جمهوری اسلامی باید تمام مسائلی که در ایران است متحول‏‎ ‎‏بشود. در جمهوری اسلامی باید دانشگاهها متحول بشود؛‏‎ ‎‏دانشگاههای پیوسته، به دانشگاههای مستقل متبدل بشود.(146)‏

 12 / 1 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

فرهنگ باید متحول شود 

‏ ‏

‏ ‏

‏بزرگترین تحولی که باید بشود در فرهنگ باید بشود؛ برای اینکه‏‎ ‎‏بزرگترین مؤسسه ای است که ملت را یا به تباهی می کشد، یا به‏‎ ‎‏اوج عظمت و قدرت می کشد. برنامه های فرهنگی تحول لازم‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 116

‏دارد، فرهنگ باید متحول بشود. این غیر از سایر ادارات است.‏‎ ‎‏فرهنگ؛ غیر جاهای دیگر است. بنابراین، مشکلات زیاد است و‏‎ ‎‏در عین حال که من تشکر می کنم از اینکه شما برای مستمندان‏‎ ‎‏حاضرید اینکه هر جور خدمتی را بکنید و این هم ارزش دارد پیش‏‎ ‎‏خدا و خلق، لکن کار شما، کار اساسی شما، آن است که در‏‎ ‎‏فرهنگ است. این یک امر مادی است؛ یک فقر مادی است؛ که‏‎ ‎‏البته ارزش دارد که کمک می کنید؛ ارزش هم، ارزش معنوی دارد‏‎ ‎‏این؛ ارزش اخلاقی دارد؛ لکن آن کار مهم شما آن کارهای معنوی‏‎ ‎‏است که باید فرهنگ را یکجوری درست بکنید، فرهنگی را‏‎ ‎‏یکجوری بار بیاورید، که برای ملت شما مفید باشد؛ و این‏‎ ‎‏نمی شود جز که ایمان باشد.(147)‏

 3 / 3 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

استقلال فرهنگی، نیازمند برنامه بلند مدت  

‏ ‏

‏ ‏

‏به این زودیها ما نمی توانیم این قشرهای روشنفکر و این قشرهای‏‎ ‎‏«آزادی» طلب را از آن محتوایی که در ‏‏[‏‏مغز‏‏]‏‏شان پنجاه سال، سی‏‎ ‎‏سال، بیست سال تزریق شده است و تهی کردند خودشان را از‏‎ ‎‏خودشان، خودشان از خودشان غافل شدند، به این زودی،‏‎ ‎‏نمی شود اصلاحشان کرد. یک فرهنگ تازه می خواهد؛ یک‏‎ ‎‏فرهنگ متحول می خواهد؛ که حالا از اول بچه های ما را بار‏‎ ‎‏بیاورند به یک فرهنگ انسانی، اسلامی، استقلالی.(148)‏

 9 / 3 / 58 

*  *  *

‏ ‏

خودکفایی در گرو اصلاح دانشگاه و مدرسه 

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر دانشگاهها درست نشود و مدرسه های ما هم درست نشود،‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 117

‏امید اینکه یک جمهوری اسلامی ما پیدا بکنیم نداریم. اگر این دو‏‎ ‎‏قشر تربیت شدند به طوری که اسلام می خواهد، تربیت انسانی‏‎ ‎‏شدند، هم مملکت ما مصون می شود از تصرف شیاطین و روی‏‎ ‎‏چرخ خودش گردش می کند بدون وابستگی به خارج و بدون‏‎ ‎‏خیانتهای داخلی؛ و هم ترقیّات حاصل می شود برای شما.(149)‏

 17 / 4 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تحول فرهنگ، راه دستیابی به هویت اصیل

‏ ‏

‏ ‏

‏بارها تذکر دادیم که باید ایرانی بسازیم که بتواند بدون اتکا به‏‎ ‎‏امریکا و شوروی و انگلستان ـ این جهانخواران بین المللی ـ‏‎ ‎‏استقلال سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی خویش را به دست‏‎ ‎‏گیرد و روی پای خود بایستد و هویت اصیل خویش را به جهان‏‎ ‎‏عرضه کنند. افسوس که هنوز عده ای از روشنفکران نمی توانند‏‎ ‎‏دست از غرب و یا شرق بکشند؛ و این دو را سر مشق کارهای‏‎ ‎‏خود قرار داده اند. امیدواریم با تحول فرهنگ حاکم اسلامی، این‏‎ ‎‏گروه به خود مشغول و از مردم بریده به خود آیند و اصالت‏‎ ‎‏خویش را دریابند و از وابستگی نجات پیدا کنند.(150)‏

 18 / 4 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

فرهنگ باید از غربزدگی بیرون بیاید 

‏ ‏

‏ ‏

‏عمده این است که فرهنگ یک فرهنگ متحول بشود؛ یک‏‎ ‎‏فرهنگی که از آن غربزدگی بیرون بیاید. همه چیزمان باید اینطور‏‎ ‎‏بشود. استقلال فکری، استقلال باطنی، داشته باشد. علاوه بر‏‎ ‎‏اینکه استقلال باید داشته باشد و کسی در فرهنگ دخالت نباید‏‎ ‎‏بکند، باید استقلال فکری داشته باشد؛ خودش مستقل و آزاد و‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 118

‏روی پای خودش باشد. اینطور نباشد که توجهش به این باشد که‏‎ ‎‏غرب چه می کند، ما هم دنبال او؛ آنها چه می گویند، ما هم‏‎ ‎‏دنبال او.‏

‏     این مصیبت بزرگی که بر ایران و ممالک شرقی، مطلقاً، وارد‏‎ ‎‏شده است که گوششان به این است که غربیها چه می کنند و چه‏‎ ‎‏می گویند و چه عمل می کنند، و خودشان را از دست بکلی‏‎ ‎‏داده اند. استقلال فکری خودشان را، محتوای خودشان را، از‏‎ ‎‏دست داده اند. این ضرری است که بالاتر از ضرر نفت ـ و نمی دانم‏‎ ‎‏امثال این ـ است. این را باید فرهنگ جبران بکند که فرهنگ ما‏‎ ‎‏طوری باشد که بعد از ان شاءالله چند سال دیگر افرادی که از‏‎ ‎‏فرهنگ بیرون می آیند یک افرادی متکی به نفس که خودشان را‏‎ ‎‏ببینند؛ نه تبع ببینند؛ نه دنباله ببینند؛ و گمان کنند که هر چه آنها‏‎ ‎‏کردند، ما باید دنبال آنها باشیم. باید مملکت خودشان را و‏‎ ‎‏خودشان را مستقل ببینند، و خودشان اداره بکنند مملکتشان را.‏‎ ‎‏خودشان با استقلال فکری خودشان، دنبال مملکت و مصالح‏‎ ‎‏مملکت باشند.‏

‏     من ان شاءالله امیدوارم که همۀ شما موفق باشید و همۀ ما موفق‏‎ ‎‏باشیم به اینکه انسانها ساخته بشود در این مملکت. انسان سازی‏‎ ‎‏باشد مملکت. چنانچه برنامۀ اسلام انسان سازی است. فرهنگ‏‎ ‎‏ان شاءالله انسان ساز باشد.(151)‏

 23 / 4 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

پرهیز از غربزدگی برای نیل به استقلال

‏ ‏

‏ ‏

‏تا ما از آن غربزدگی در نیاییم و مغزمان را عوض نکنیم و‏‎ ‎‏خودمان را نشناسیم، نمی توانیم مستقل باشیم؛ نمی توانیم هیچ‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 119

‏داشته باشیم.(152)‏

 10 / 6 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

اگر وضعیت فرهنگمان عوض شود می توانیم روی پای خود بایستیم 

‏ ‏

‏ ‏

‏باید این فرم غربی برگردد به یک فرم اسلامی. تا حالا ما همه‏‎ ‎‏چیزمان را تقریباً باید بگوییم غربی بود؛ همه چیز غربی بود. حالا‏‎ ‎‏باید، بعد از اینکه ما دست آنها را کوتاه کردیم، این طور نباشد که‏‎ ‎‏باز دنبال آنها باشیم، همه چیزهای خودمان را فراموش بکنیم، و‏‎ ‎‏دنباله رو غرب یا دنباله رو شرق باشیم. باید ما توجه داشته باشیم‏‎ ‎‏که ما خودمان کی هستیم و چی هستیم، و مملکت ما احتیاج به‏‎ ‎‏چی دارد و به کی دارد.‏

‏     ‏‏اگر ما این وابستگیهای معنوی را، این وابستگیهایی که جوانهای‏‎ ‎‏ما را و دانشگاه ما را و همه چیز ما را به صورت غربی درآورده بود،‏‎ ‎‏اینها را اگر برگرداندیم به حال خودش، و پیدا کردیم خودمان را،‏‎ ‎‏می توانیم یک ملت مستقل باشیم و یک ملت آزاد باشیم، پیوند به‏‎ ‎‏غیر نداشته باشیم، و خودمان سرپای خودمان بایستیم و کارهای‏‎ ‎‏خودمان را خودمان انجام بدهیم، و اما اگر چنانچه از این معنا‏‎ ‎‏غفلت بشود و باز همان خیالات و همان بساط غرب در اینجا باشد،‏‎ ‎‏امید اینکه بتوانیم ما مستقل باشیم و بتوانیم آزاد باشیم، آزاد فکر‏‎ ‎‏بکنیم، آزاد عمل بکنیم، این امید دیگر نیست.‏

‏     ‏‏بر همۀ ماست که از این غربزدگی بیرون بیاییم؛ افکارمان را‏‎ ‎‏عوض بکنیم، اعمالمان را عوض بکنیم، وضعیت فرهنگمان‏‎ ‎‏عوض بشود؛ وضعیت دادگستریمان عوض بشود. همۀ اینها‏‎ ‎‏سوغات غرب است. آن دادگستری ما به این ترتیبی که بود در‏‎ ‎‏زمان طاغوت این یک سوغاتی بود از غرب آمده بود، باید آن‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 120

‏تغییر بکند و یک وضع دیگری پیدا بکند. و همین طور فرهنگمان‏‎ ‎‏هم همان طور بود. تمام چیزهایی هم که وسیله قرار داده بودند‏‎ ‎‏برای اینکه جوانهای ما را تباه کنند، همۀ اینها سوغاتهای غرب‏‎ ‎‏بود. یعنی بنابراین بود که وسایلی تهیه بکنند که هم زنها و هم‏‎ ‎‏مردها را تباه بکنند، نگذارند یک رشد انسانی پیدا بکنند. همۀ‏‎ ‎‏وسایل را تهیه کرده بودند برای همین مقصد. در سینما می رفتند،‏‎ ‎‏وضع سینما را جوری قرار داده بودند که تباه می کرد. در هر جا که‏‎ ‎‏می رفتند همین مسائل بود. ما باید خودمان را تغییر بدهیم تا اینکه‏‎ ‎‏بتوانیم سرپای خودمان بایستیم و بفهمیم که ما شرقی هستیم و ما‏‎ ‎‏در اسلام هستیم و برنامۀ ما اسلام است.(153)‏

 22 / 6 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

خارج شدن از فرهنگ وابسته

‏ ‏

‏ ‏

‏بازی می دهند جوانهای ما را! هر دو دسته بازی می دهند، هم‏‎ ‎‏غرب ما را بازی می دهد، مَلعَبه کردند ما را، هم غرب ما را ملعبه‏‎ ‎‏کرده، هم شرق ما را ملعبه کرده، و تا این گول خوردنها هست، تا‏‎ ‎‏این غربزدگی و شرقزدگی در ملت ما هست، هیچ امیدی به‏‎ ‎‏اصلاح نیست.‏

‏     ما باید اول تمام همتمان را صرف کنیم که خودمان را از این‏‎ ‎‏وابستگی فکری بیرون بیاوریم. ما فکرهایمان وابسته است؛ ما‏‎ ‎‏فرهنگمان وابسته است. الآن ما باید سعی کنیم از این فرهنگ‏‎ ‎‏وابسته خارج بکنیم خودمان را، چه فرهنگ آن طرف که همه اش‏‎ ‎‏فساد و چه فرهنگ آن طرف که همه اش فساد، یعنی همه اش برای‏‎ ‎‏به دام انداختن ماهاست؛ به دام انداختن بشر است.(154)‏

*  *  * 22 / 6 / 58 


کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 121

‏ ‏

جایگزینی مغز انسانی ـ اسلامی، عامل رهایی از وابستگی 

‏ ‏

‏ ‏

‏اول چیزی که بر ملت لازم است و بر دانشگاهها لازم است و بر‏‎ ‎‏دانشکده ها لازم است و بر همۀ ملت لازم است این است که این‏‎ ‎‏مغزی که حالا شده است یک مغز اروپایی یا یک مغز شرقی، این‏‎ ‎‏مغز را بردارند، یک مغز انسان خودمانی، انسان ایرانی ـ اسلامی،‏‎ ‎‏همان طور که آنها شستشو کردند مغزهای ما را، مغزهای بچه های‏‎ ‎‏ما را و به جای مغز خودشان مغز دیگری نشاندند، ما هم حالا‏‎ ‎‏عکس العمل نشان بدهیم و شستشو کنیم مغز خودمان و بچه های‏‎ ‎‏خودمان را و یک مغز اسلامی ـ انسانی جایش بنشانیم، تا از این‏‎ ‎‏وابستگی فرهنگی و وابستگی فکری بیرون بیاییم. اگر ما از‏‎ ‎‏وابستگی فکری بیرون بیاییم، همۀ وابستگی ها تمام می شود.‏‎ ‎‏اینکه ما وابسته شدیم، در اقتصاد وابسته هستیم، در ـ عرض‏‎ ‎‏می کنم که ـ فرهنگ وابسته هستیم، در همه چیز وابسته هستیم،‏‎ ‎‏مبدأ این همین است که در فکر وابسته هستیم. فکرمان نمی تواند‏‎ ‎‏بِکِشد این را که ما خودمان هم فرهنگ داریم؛ خودمان هم‏‎ ‎‏فرهنگمان غنی است؛ خودمان هم همه چیز داریم، یک مملکت‏‎ ‎‏غنی ای ما داریم. یک مملکتی داریم که برای صد و پنجاه میلیون‏‎ ‎‏جمعیت مهیّاست که اداره بکند. مع الأسف ما سی و چند میلیون‏‎ ‎‏هستیم و زندگیمان تباه و این طوری است برای اینکه آنها کشاندند‏‎ ‎‏به این طور. آنها می خواستند نگذارند که شما استفادۀ فرهنگی‏‎ ‎‏خودتان را بکنید؛ استفادۀ اقتصادی خودتان را بکنید. همه چیزمان‏‎ ‎‏را به هم زدند تا اینکه دست ما همیشه دراز باشد، یک دستمان‏‎ ‎‏طرف امریکا دراز باشد؛ یک دستمان طرف شوروی دراز باشد،از‏‎ ‎‏این بخواهیم و از آن بخواهیم. همۀ هستی ما را آنها ببرند و ما‏‎ ‎‏نفهمیم. بلکه بسیاری از ما به اینکه دست آنها حالا کوتاه شده‏‎ ‎‏ناراحت بشوند! حتی از آنهایی که مدّعی روشنفکری هستند. این‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 122

‏برای این است که فکر این روشنفکر ـ همه را نمی گویم،‏‎ ‎‏بسیاریشان ـ فکر این الآن، دیگر فکر یک انسان شرقی نیست؛ فکر‏‎ ‎‏یک انسان اروپایی است، مغزش این است، قلمش قلم اروپایی‏‎ ‎‏است این نمی تواند یک کسی که فکرش اروپایی است فکر بکند‏‎ ‎‏که ما خودمان هم یک چیزی هستیم؛ ما خودمان آدم هستیم. اصلاً‏‎ ‎‏خود آدمیتِ خودمان را اینها منکرند! می گویند، ما چیزی‏‎ ‎‏نیستیم.(155)‏

*  *  * 28 / 6 / 58 

‏ ‏

‏ ‏

بزرگترین وابستگی، وابستگی درونی است 

‏ ‏

‏ ‏

‏بزرگترین وابستگی ملتهای مستضعف به اَبَرقدرتها و مستکبرین؛‏‎ ‎‏وابستگی فکری و درونی است، که سایر وابستگیها از آن‏‎ ‎‏سرچشمه می گیرد. و تا استقلال فکری برای ملتی حاصل نشود،‏‎ ‎‏استقلال در ابعاد دیگر حاصل نخواهد شد. و برای به دست‏‎ ‎‏آوردن استقلال فکری و بیرون رفتن از زندان وابستگی به غیر، باید‏‎ ‎‏از خواب مصنوعی که بر بعضی از قشرهای ملت و خصوصاً طبقۀ‏‎ ‎‏دانشمند و متفکر و روشنفکر تحمیل شده است، برخیزید و خود‏‎ ‎‏را و مفاخر و مَآثر ملّی و فرهنگی خود را دریابید. بزرگترین فاجعه‏‎ ‎‏برای ملت ما این وابستگی فکری است که گمان می کنند همه چیز‏‎ ‎‏از غرب‏‏[‏‏است‏‏]‏‏، و ما در همۀ ابعاد فقیر هستیم، و باید از خارج‏‎ ‎‏وارد کنیم. شما استادان و فرهنگیان و دانشجویان دانشگاهها و‏‎ ‎‏دانشسراها، و نویسندگان و روشنفکران و دانشمندان معظّم باید‏‎ ‎‏کوشش کنید، و مغزها را از این وابستگی فکری شستشو دهید. و با‏‎ ‎‏این خدمتِ بزرگ و ارزنده، ملت و کشور خود را نجات دهید.(156)‏

 31 / 6 / 58 

*  *  *


کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 123

‏ ‏

خودکفایی با کوشش در راه علم

‏ ‏

‏ ‏

‏باید کوشش در راه علم و به دست آوردن تخصص در رشته های‏‎ ‎‏مختلفه اساس فعالیت دانشجویان عزیز باشد؛ که نیازمندیهای‏‎ ‎‏میهن به دست خود آنها برآورده و کشور ما با کوشش شما‏‎ ‎‏خودکفا شود. مع الأسف در دوران گذشته اساس بر آن بود که ما را‏‎ ‎‏در هر چیز وابسته کنند؛ و با ملت ما آن کنند که دستش برای هر‏‎ ‎‏چیز پیش دیگران دراز باشد. شما عزیزان کوشش کنید که از این‏‎ ‎‏وابستگی بیرون آیید و احتیاجات کشور خودتان را برآورید. و از‏‎ ‎‏نیروی انسانی و ایمانی خودتان غافل نباشید، و از اتّکال به‏‎ ‎‏اجانب بپرهیزید؛ و استقلال خود را در تمام ابعاد بیمه کنید. و‏‎ ‎‏از هیاهوی غرب و غربزدگان نهراسید که خداوند متعال با‏‎ ‎‏شماست.(157)‏

 31 / 6 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

وابستگی فکری، مانع استقلال 

‏ ‏

‏ ‏

‏از آن طرف تبلیغ کردند که شما هیچ ندارید، خودتان اصلاً چیزی‏‎ ‎‏نیستید. از آن طرف هم نگذاشتند که ما این استعدادهایی که داریم‏‎ ‎‏و جوانهای ما ـ این استعدادهایی که دارند ـ رشد کنند. از همه‏‎ ‎‏اطراف ما را وابسته کردند.  و تا این وابستگی فکری هست در ما‏‎ ‎‏که همۀ نظرمان به این است که ما همه چیزمان را از غرب باید‏‎ ‎‏بیاوریم، و هر وقت هم که هر عیبی پیدا می کنیم غرب باید این را‏‎ ‎‏معالجه بکند، تا این وابستگی هست، ما نمی توانیم استقلال پیدا‏‎ ‎‏کنیم. هیچ نحو استقلالی حاصل نمی شود، الاّ اینکه ما خودمان را‏‎ ‎‏بشناسیم که ما خودمان هم فرهنگ داریم؛ خودمان هم همه چیز‏‎ ‎‏داریم؛ و احتیاج به غرب در این امور نداریم؛ و آنی که آنها به ما‏‎ ‎‏می دهند آن نیست که واقعیتِ رشدآوری باشد؛ آن است که ما را‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 124

‏می خواهند در یک حدّی نگه دارند.(158)‏

 14 / 7 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نجات ملت در گرو نجات فرهنگ 

‏ ‏

‏ ‏

‏آنچه که بعد از انقلاب بر شما معلمین و بر همۀ قشرهایی که سمت‏‎ ‎‏تعلیم و تربیت را دارند وظیفه است، و لازم اینکه این مغزهایی که‏‎ ‎‏در طول پنجاه و چند سال حکومت جائرانه و سلطۀ اجانب باید‏‎ ‎‏بگوییم غربزده شدند نجات بدهید. اگر بخواهید ملت شما نجات‏‎ ‎‏پیدا بکند، نجات ملت در فرهنگ و در دانشگاهها باید طرح بشود.‏‎ ‎‏مادامی که ما پیوستگی مغزی داریم به خارج و اجانب، هیچیک از‏‎ ‎‏این گرفتاریهایی که شمردید نمی توانیم از زیرش فرار کنیم. رأس‏‎ ‎‏همه اصلاحات، اصلاح «فرهنگ» است، و نجات جوانهای ما از‏‎ ‎‏این وابستگی به غرب. غرب بسیار چیزهای مفیدی دارد که برای‏‎ ‎‏خودش نگه داشته؛ و یک قدری از آنها را صادر کرده است با‏‎ ‎‏بسیاری از جنایتها به ممالک شرق.(159)‏

 4 / 8 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

دانشگاه منشأ استقلال و خودکفایی 

‏ ‏

‏ ‏

‏دانشگاهها باید یک دانشگاههایی باشد که ما دیگر احتیاج به‏‎ ‎‏خارج پیدا نکنیم، که دستمان در آن وقتی که می خواهیم یک کسی‏‎ ‎‏را معالجه کنیم به دیگران دراز کنیم که بیایید بروید آنجا معالجه تان‏‎ ‎‏بکنند. باید دانشگاههای ما و همۀ قشرها کاری بکنند که لااقل ما‏‎ ‎‏محتاج به غیر نباشیم. اینطور نباشد که اگر یکی مریض می شود،‏‎ ‎‏بگویند اینجا نمی شود معالجه اش کرد. اینطور نباشد که اگر یک‏‎ ‎‏گرفتاری بشود، بگوید که نه، نمی شود دیگر درستش کرد.‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 125

‏خودمان روی پای خودمان بایستیم.(160)‏

 6 / 8 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

زدودن مظاهر فرهنگی غرب، عامل خودباوری است 

‏ ‏

‏ ‏

‏خودمان روی پای خودمان بایستیم، شرق باید سر پای خودش‏‎ ‎‏بایستد. اگر شرق بخواهد باز وابستگی فکری داشته باشد به آنها و‏‎ ‎‏گمان کند که همه چیز از آنجا باید بیاید، باید تا آخر وابسته باشد.‏

‏     شرق یک فرهنگ اسلامی دارد که بلندترین فرهنگ،‏‎ ‎‏مترقیترین فرهنگ است. با این فرهنگ اسلامی باید تمام‏‎ ‎‏احتیاجاتش را اصلاح کند، و دستش را پیش غرب دراز نکند، پیش‏‎ ‎‏این غرب و از غرب یک چیزی بخواهد، خودش باید درست‏‎ ‎‏بکند. سابق اینطور بوده است که کتب طبی شرق در اروپا رفته‏‎ ‎‏است، و اروپا را طبیب کرده و آن طبیبهای بزرگ را درست کرده‏‎ ‎‏ـ کتب شرق بوده است؛ کتاب شیخ الرئیس بوده، کتب رازی بوده‏‎ ‎‏است؛ و اینها کار کردند ـ حالا چه شده است که ما حالا باید بعد از‏‎ ‎‏اینکه تمدن از شرق طرف غرب رفته، شرق تمدن را صادر کرده به‏‎ ‎‏غرب، حالا ما به واسطۀ یک کارهای ناشایسته ای باید عقب افتاده‏‎ ‎‏باشیم و دستمان را طرف غرب دراز کنیم. ‏

‏     باید شرق سر جای خودش بایستد و خودش را بیابد. تبلیغات‏‎ ‎‏زیاد، اسباب این شده است که شرق خودش را گم کرده، ما‏‎ ‎‏خودمان را گم کردیم. هر چیز را صحبت می شود، می گوید باید‏‎ ‎‏شما ببینید. اسمائی که در اینجا متعارف بود، می گذاشتند،‏‎ ‎‏داروخانه باید اسمش اروپایی باشد؛ خیابان هم باید اسم یکی از‏‎ ‎‏اروپاییها یا امریکاییها تویش باشد. هر جا می رفتی باید این باشد.‏‎ ‎‏اجناس هم که درست می کردند، خود ایران جنس می بافت، بعد‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 126
‏آن کنارش باید خط انگلیسی باشد، یا خط لاتین باشد، تا بگویند‏‎ ‎‏از انگلستان آمده است این! گم کردیم ما خودمان را. باید پیدا کنیم‏‎ ‎‏خودمان را، باید از همۀ این خیابانها، از همۀ این داروخانه ها، از‏‎ ‎‏همۀ این مؤسسات، این اسماء نحس ِ خارجیها زدوده بشود.‏‎ ‎‏چیزهایی که مربوط به رژیم خارج است، طاغوتی است، تمام اینها‏‎ ‎‏باید زدوده بشود. تا اینکه کم کم افکار متوجه خودمان بشود که ما‏‎ ‎‏خودمان دارا هستیم؛ و فرهنگ دارد شرق؛ فرهنگ غنی دارد.‏‎ ‎‏کسی که فرهنگ غنی دارد چرا برود سراغ دیگران و از دیگران‏‎ ‎‏بخواهد فرهنگ را بگیرد؟ و دیگران هم به ما فرهنگ نمی دهند.‏‎ ‎‏نافرهنگی می دهند! دیگران به ما نخواهند یک مطلبی که به درد ما‏‎ ‎‏بخورد به ما بدهند. آنها چیزهایی که به درد خودشان نمی خورد به‏‎ ‎‏ما می دهند. شواهد زیاد است در اینکه هر چه به درد خودشان‏‎ ‎‏نمی خورده است اینجا فرستادند، در صورتی که آن چیزها ممکن‏‎ ‎‏است تباه کند ما را. ‏

‏     باید اگر ما بخواهیم استقلال پیدا کنیم، آزادی پیدا کنیم،‏‎ ‎‏مملکت خودمان را خودمان اداره کنیم، باید خودمان را پیدا کنیم،‏‎ ‎‏گم کردیم ما خودمان را، باید پیدا بکنیم خودمان را، باید از این‏‎ ‎‏غربزدگی بیرون برویم. خیال نکنیم همه چیز آنجاست، و ما هیچ‏‎ ‎‏نداریم. خیر، ما همه چیز داریم و فرهنگمان فرهنگ غنی است،‏‎ ‎‏باید پیدایش کنیم این فرهنگ را. خوب، بالاخره هر کاری مبدئی‏‎ ‎‏لازم دارد، ابتدائی لازم دارد؛ الآن ابتدا این است که ما باید برویم‏‎ ‎‏دنبال اینکه همه چیز از خود ما باشد.(161)‏

 6 / 8 / 58 

*  *  *

‏ ‏


کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 127

‏ ‏

‏ ‏

تا فکر مستقل نباشد، کشور مستقل نمی شود 

‏ ‏

‏ ‏

‏ما تا تمام حیثیت خودمان را نفهمیم، نفهمیم ما چی بودیم، ما در‏‎ ‎‏تاریخ چه بودیم، چه هستیم، چه داریم، تا اینها را نفهمیم، استقلال‏‎ ‎‏نمی توانیم پیدا کنیم. تا فکر شما مستقل نباشد، کشور شما مستقل‏‎ ‎‏نمی شود. بروید دنبال اینکه فکرتان را مستقل کنید. دانشگاهها‏‎ ‎‏بروند دنبال اینکه جوانهای ما را مستقل بجا بیاورند، تربیت کنند‏‎ ‎‏که بفهمند خودشان یک فرهنگ دارند؛ یک فرهنگ بزرگ دارند.‏‎ ‎‏بفهمند فرهنگ از اینجا صادر شده است به خارج. بفهمند که ما‏‎ ‎‏هم یک چیزی در عالم هستیم؛ و ما خودمان می خواهیم خودمان‏‎ ‎‏را اداره کنیم.(162)‏

 7 / 8 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

غرب را فراموش کنیم 

‏ ‏

‏ ‏

‏ننشینید دیگران برای شما کار کنند. خودتان کار کنید. ملت خودش‏‎ ‎‏کار بکند. هم خودش عملی را که می خواهد انجام بدهد خوب‏‎ ‎‏انجام بدهد؛ هم به رفیقش بگوید خوب انجام بده؛ هم به جامعه‏‎ ‎‏کُلُّکُمْ رَاعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسْئُولٌ‏‎[1]‎‏ همین است.‏

‏    ‏‏همه مسئولیم در مقابل ملت؛ و مسئولیم در مقابل خودمان.‏‎ ‎‏خودم را اصلاح کنم، دیگران را هم اصلاح کنم؛ به هر مقداری که‏‎ ‎‏می توانید. باز ننشینید به اینکه من اهل منبر نیستم نمی توانم یک‏‎ ‎‏جامعه ای را دعوت کنم؛ من اهل خطابه نیستم. نخیر، شما همان‏‎ ‎‏مقداری که می توانی خودت عمل بکن؛ به رفیقت هم با همان‏‎ ‎‏زبانی که داری بگو که خوب عمل کن. او هم خودش عمل کند، به‏‎ ‎‏رفیقش بگوید. اگر یک همچو حسی در یک مملکت پیدا شد،‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 128

‏مملکت زود اصلاح می شود. ما ننشینیم که دیگران برای ما کار‏‎ ‎‏بکنند. ما ننشینیم که از غرب برای ما وارد بشود. ما خودمان‏‎ ‎‏کار بکنیم و خودمان کارهایمان را انجام بدهیم. غرب را فراموش‏‎ ‎‏کنیم.(163)‏

 7 / 8 / 58 

*  *  *

‏ ‏

چاره اساسی، زدودن وابستگی فرهنگی است 

‏ ‏

‏ ‏

‏چاره، و یا مقدمۀ اساسی آن است که ملتهای مسلمان و دولتها اگر‏‎ ‎‏ملی هستند کوشش کنند تا وابستگی فکری خود را از غرب‏‎ ‎‏بزدایند و فرهنگ و اصالت خود را بیابند، و فرهنگ مترقی اسلام‏‎ ‎‏را ـ که الهام از وحی الهی می گیرد ـ بشناسند و بشناسانند.(164)‏

 8 / 8 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تا مغزهای استعماری، مستقل نشود به پیروزی نهایی نمی رسیم 

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر مملکت بخواهید یک مملکت مستقل برای خودتان باشد، باید‏‎ ‎‏این تحولات حاصل بشود. یک فرهنگ استعماری برگردد به یک‏‎ ‎‏فرهنگ استقلال، مستقل. همه چیز باید عوض بشود. مغزهای‏‎ ‎‏استعماری برگردد به یک مغزهای مستقل. تا این نشود، ما‏‎ ‎‏نمی توانیم به آن پیروزی نهایی برسیم.(165)‏

 13 / 8 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

استقلال و آزادی افکار 

‏ ‏

‏ ‏

‏فرهنگی که برای ما درست کردند یک فرهنگ غربی بوده است. و‏‎ ‎‏ما در فرهنگ هم غربزده هستیم. ‏

‏     ما اگر بخواهیم مستقل باشیم باید اول افکارمان را مستقل‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 129

‏کنیم، یعنی از آزادی فکری ‏‏[‏‏آغاز کنیم‏‎ ‎‏]‏‏یک آزادی خارجی هست‏‎ ‎‏که کسی به آن تعرضی نکند، حالا یک همچه آزادیی هست، اگر‏‎ ‎‏بگذارند. اما آزادی فکری این است که انسان در فکرش آزاد و‏‎ ‎‏بدون اینکه متمایل به یک طرف باشد فکر کند، در مسائل علمی‏‎ ‎‏هم همینطور است. مسائل علمی را اگر چنانچه انسان آزاد فکر‏‎ ‎‏کند یک طور برداشت می کند، اگر چنانچه ذهنش متوجه باشد،‏‎ ‎‏انگل باشد نسبت به این قضیه، یک جور دیگر فکر می کند، یک‏‎ ‎‏جور دیگر برداشت می کند. برداشتهای علمی ما هم الآن آزاد‏‎ ‎‏نیست، ما باید افکارمان را آزاد کنیم تا برداشتهای علمیمان آزاد‏‎ ‎‏باشد. ما باید بفهمیم این را که ما خودمان فرهنگ داریم، یک‏‎ ‎‏فرهنگ غنی داریم، و فرهنگمان از خارج بهتر است.(166)‏

 16 / 9 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

طولانی بودن راه خودباوری 

‏ ‏

‏ ‏

‏ما تا بخواهیم این کارکنهای هر جا را، کارمندهای هر جا را، تا‏‎ ‎‏بخواهیم که به آنها بفهمانیم که ما نباید همه چیزمان تقلید از غرب‏‎ ‎‏باشد، این طولانی است. اینها گمان می کنند که وقتی که در رادیو‏‎ ‎‏تلویزیون مثلاً امریکا یک جوری بود، انگلستان یک طوری بود، ما‏‎ ‎‏هم باید از آنها تقلید بکنیم. هر چه آنها کردند، ما بکنیم. چنانکه‏‎ ‎‏این یک مسئله ای است که تقریباً ما مواجه با آن هستیم. در همه جا‏‎ ‎‏که گمان می کنند که باید فرم ممالک ما هم، فرم آنجا باشد. تا ما‏‎ ‎‏بخواهیم این فرم را تغییر بدهیم و بفهمانیم به همه قشرها که نباید‏‎ ‎‏اینطور باشد و ما خودمان باید در افکارمان، در آرایمان مستقل‏‎ ‎‏باشیم، این طولانی است.(167)‏

*  *  * 18 / 9 / 58 


کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 130

‏ ‏

‏ ‏

جایگزینی مغز استقلالی به جای مغز استعماری 

‏ ‏

‏ ‏

‏مغز ما دزدیده شده است و یک مغز دیگری جای آن گذاشته‏‎ ‎‏شده؛ مغز استعماری! یک مغز استعماری ما الآن داریم. و تا این‏‎ ‎‏مغز استعماری را ما عوض نکنیم یک مغز استقلالی جایش‏‎ ‎‏نگذاریم نمی توانیم این مملکت را اداره کنیم. هر چه بخواهید هم‏‎ ‎‏درست کنید نمی شود. کوشش کنید که این مغز عوض بشود.‏‎ ‎‏اساتید دانشگاه ما کوشش کنند که این جوانهای ما مغزهاشان‏‎ ‎‏عوض بشود. یک مغز استقلالی باشد، نه استعماری. آن مغزی‏‎ ‎‏نباشد که درست کردند برای ما و مغز خودمان را از ما گرفتند.‏‎ ‎‏مستقل باشند اینها. فرهنگ هم باید اینطور باشد. اقتصاد هم باید‏‎ ‎‏اینطور باشد.(168)‏

 21 / 9 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

با مغز گمشده، مستقل نمی شویم 

‏ ‏

‏ ‏

‏ما تا نفهمیم این مسائل را، توجه نکنیم به این مسائل و خودمان را‏‎ ‎‏نیابیم، این گمشده را پیدا نکنیم، این مغزی که گم شده است و به‏‎ ‎‏جای او یک مغز دیگری نشسته عوضش نکنیم نمی توانیم مستقل‏‎ ‎‏بشویم. استقلال مغزی شرط اول استقلال است. استقلال فکری‏‎ ‎‏شرط اول استقلال است که ما فکرهامان را عوض کنیم. از این‏‎ ‎‏انگل بودن خودمان را درآوریم. باید ما اگر بخواهیم، اگر همۀ ملت‏‎ ‎‏ما ادراک این معنا را کرده باشند که همه چیز ما را اینها برده اند و ما‏‎ ‎‏اینها را بیرون کرده ایم، باید خودمان خودمان را نگه داریم. اگر این‏‎ ‎‏نشود، بعدها باز همان مسائل کم کم با تدریج ـ حوصلۀ آنها زیاد‏‎ ‎‏است ـ همین مسائل سابق تحمیل ما می شود. اگر ما بیدار نشویم،‏‎ ‎‏و با دو چشم، یک ـ دو چشم دیگر هم قرض نکنیم و نگاه نکنیم به‏‎ ‎‏اطراف خودمان و به مملکت و احتیاجات خودمان، کم کم بتدریج‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 131

‏آنها باز به ما تحمیل می کنند. همه چیز را به ما تحمیل می کنند. با‏‎ ‎‏دست خودمان به ما تحمیل می کنند.(169)‏

 21 / 9 / 58 

*  *  *

‏ ‏

تأکید بر نقش فرهنگ در استقلال

‏ ‏

‏ ‏

‏مسئلۀ فرهنگ یکی از مسائل مهمی است که ایران به آن مبتلا بوده‏‎ ‎‏است، و فرهنگ ایران را یک فرهنگ استعماری کرده بودند، و‏‎ ‎‏مغزهای جوانهای ما را سوق داده بودند به طرف غرب. این یک‏‎ ‎‏باب است که بسیار مهم است. و این با دانشگاهیها و با صاحبان‏‎ ‎‏افکار صحیح، نویسنده ها، روشنفکرهای ایرانی نه غربی، و‏‎ ‎‏نویسندگان اسلامی نه غربی، به وسیلۀ اینها باید در یک تصفیۀ‏‎ ‎‏دراز مدت و یک تعلیماتی که از سرکأنه باید ما بگیریم،‏‎ ‎‏جوانهایمان را اصلاح کنیم. تعلیمات را یک تعلیمات غیر‏‎ ‎‏استعماری، استقلالی باشد. این یک باب طولانی است.(170)‏

5 / 10 / 58 

*  *  *

‏ ‏

فرهنگ مستقل و خودکفا، برنامه بلندمدت 

‏ ‏

‏ ‏

‏ما باید در برنامۀ دراز مدت، فرهنگ وابستۀ کشورمان را به فرهنگ‏‎ ‎‏مستقل و خودکفا تبدیل کنیم.(171)‏

 7 / 10 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

وابستگی فکری منشأ بدبختی ملت

‏ ‏

‏ ‏

‏هیچ ملتی نمی تواند استقلال پیدا بکند الاّ اینکه خودش، خودش‏‎ ‎‏را بفهمد. مادامی که ملتها خودشان را گم کردند و دیگران را به‏‎ ‎‏جای خودشان نشاندند، استقلال نمی توانند پیدا کنند. کمال‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 132

‏تأسف است که کشور ما که حقوق اسلامی و قضای اسلامی و‏‎ ‎‏فرهنگ اسلامی دارد، این فرهنگ را، این حقوق را نادیده گرفته‏‎ ‎‏است و دنبال غرب رفته است. همچو غرب در نظر یک قشری از‏‎ ‎‏این ملت جلوه کرده است که گمان می کنند غیر از غرب هیچ خبری‏‎ ‎‏در هیچ جا نیست. و این وابستگی فکری، وابستگی عقلی،‏‎ ‎‏وابستگی مغزی به خارج منشأ اکثر بدبختیهای ملتهاست و ملت‏‎ ‎‏ماست.(172)‏

 12 / 10 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

رشد حقیقی، در پرتو خروج از غربزدگی 

‏ ‏

‏ ‏

‏ملت ما الآن باز هم غربزده هست. و تا از زیر این بار در نیایید و تا‏‎ ‎‏این وابستگی مغزی و فکری از بین نرود، رشد حقیقی پیدا‏‎ ‎‏نمی شود، و شما هم نمی توانید مستقل بشوید. ‏

‏     شما اگر بخواهید از همه وابستگیها خارج بشوید، این باید این‏‎ ‎‏وابستگی مغزی را، قلبی را کنار بگذارید. گمان نکنید که هرچه‏‎ ‎‏آنها دارند خوب است. اگر یکی فرض کنید که یک پیشرفتی داشته‏‎ ‎‏باشد در صنعت، این دلیل این نیست که پیشرفت دارد در فرهنگ.‏‎ ‎‏و این اشتباهات مال همین جاهاست که آن که مثلاً فرض کنید فلان‏‎ ‎‏طیاره را درست می کند به خورد ما اینطور می دهند که همه چیزش‏‎ ‎‏اینطوری است، و حال آنکه نیست اینطور. فرهنگشان مثل فرهنگ‏‎ ‎‏ما نیست. علم حقوقشان مثل ما نیست. علومشان مثل ما نیست.‏‎ ‎‏علم فلسفه شان مثل ما نیست. طب هم از شرق اخذ کرده اند. کتب‏‎ ‎‏شرقی در دانشگاههای آنجا تا آن اواخر، شاید حالا هم باشد‏‎ ‎‏تدریس می شده. ما باید اگر بخواهیم از این بیچارگی بیرون برویم،‏‎ ‎‏باید این وابستگی مغزی را کنار بگذاریم. باید دانشگاههای ما یک‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 133

‏دانشگاههایی باشد که تا مدتها زحمت بکشد، این جوانها را از آن‏‎ ‎‏حال سابق رژیم شاهنشاهی برگرداند به یک حال سالم رژیم‏‎ ‎‏اسلامی.(173)‏

 12 / 10 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

در فرهنگ هم باید خودمان را پیدا کنیم 

‏ ‏

‏ ‏

‏باید زحمت بکشند. جوانهای ما هم باید جدیت کنند در این معنا‏‎ ‎‏که خودشان را که گم کردند پیدا بکنند. تا اسم غرب می آید،‏‎ ‎‏خودشان را نبازند. شما دیدید که در مقابل غرب ایستادید. آن هم‏‎ ‎‏در آن چیزی که غرب جلو افتاده است، در نظامی، در تجهیزات،‏‎ ‎‏عرض می کنم که با سلاح و امثال ذلک. شما در مقابل اینها که‏‎ ‎‏زورمند بودند ایستادید و با دست خالی هم ایستادید و پیش‏‎ ‎‏بردید. اگر قبلاً به ما می گفتند که ما می خواهیم یک حرفی بزنیم که‏‎ ‎‏امریکا خوشش نیاید، می ترسیدیم. سابق هم اینطور بود که اگر‏‎ ‎‏یک مسئله ای می شد تا سفیری که اینجا داشتند چه سفیر‏‎ ‎‏انگلستان بود یا شوروی بود یا امریکا بود، می آمد یک اخطاری‏‎ ‎‏می کرد همه عقب می نشستند. لکن شما دیدید که قیام کردید و در‏‎ ‎‏مقابل قدرتهای بزرگ ایستادید و حریف خودتان را در عین حالی‏‎ ‎‏که همه جدیت داشتند که باشد، عقب زدید. معلوم شد، می شود‏‎ ‎‏مقابل غرب ایستاد. می شود حتی جلو قدرتهای غرب ایستاد. در‏‎ ‎‏این قضیه خودتان را پیدا کردید.(174)‏

 12 / 10 / 58 

*  *  *

‏ ‏

خودیابی مانع از وابستگی 

‏ ‏

‏ ‏

‏آنها الآن در صددند که با هر جهتی که شده است، شما را باز به‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 134

‏خودشان متوجه کنند، همه کوشششان این است که شماها را‏‎ ‎‏وابسته قرار بدهند، وابسته کنند. نگذارند این وابستگی از بین‏‎ ‎‏برود. و شما دانشجوهای عزیز خودتان در صدد این باشید که از‏‎ ‎‏غربزدگی بیرون بیایید. این گمشدۀ خودتان را پیدا کنید. گمشدۀ‏‎ ‎‏شما خودتان هستید. شرق خودش را گم کرده و شرق باید خودش‏‎ ‎‏را پیدا بکند. آنها در صددند که با هر ترتیب شده است خودشان را‏‎ ‎‏به ما تحمیل کنند، و شما باید مقاومت کنید. شمایی که می خواهید‏‎ ‎‏مستقل باشید، می خواهید آزاد باشید، می خواهید خودتان سرپای‏‎ ‎‏خودتان ایستاده باشید، باید همۀ قشرها در این مملکت، همۀ‏‎ ‎‏قشرها بنای بر این بگذارند که خودشان باشند.(175)‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

*  *  * 12 / 10 / 58 

‏ ‏

‏ ‏

باید افکارمان را آزاد کنیم 

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر شما آقایان و همۀ ملت ما بخواهند استقلال خودشان را، ـ و‏‎ ‎‏می خواهند ـ بخواهند آزادی خودشان را، ـ و می خواهند ـ باید اول‏‎ ‎‏افکارشان را آزاد کنند. افکار ما الآن در قید و بند است. حالا هم‏‎ ‎‏هست. ان شاءالله بشود الآن یک نهضت، یک نهضت فکری هم‏‎ ‎‏شده الآن، لکن باید این ‏‏[‏‏نهضت‏‏]‏‏ را تتمیمش کرد. شماهایی که در‏‎ ‎‏دانشگاه هستید و دانشمند هستید و متفکر هستید، این جوانهای‏‎ ‎‏ما را یک جوری بار بیاورید که خودشان بفهمند که خودشان یک‏‎ ‎‏چیزی اند. نگویند که ما باید گیر غرب باشیم، نگویند که ما باید‏‎ ‎‏غربی باشیم، شرقی باشند. اگر از غرب هم صنعتی می آید، یاد‏‎ ‎‏بگیرند، اما غربی نشوند، یاد گرفتن مسئله یک چیزی است و مغز‏‎ ‎‏را غربی کردن و از خودش غافل شدن، مسئلۀ دیگر است.(176)‏

 14 / 10 / 58 

*  *  *


کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 135

‏ ‏

خودباوری، شرط اسلامی شدن دانشگاهها 

‏ ‏

‏ ‏

‏معنی اسلامی شدن دانشگاه این است که استقلال پیدا کند و‏‎ ‎‏خودش را از غرب جدا کند و خودش را از وابستگی به شرق جدا‏‎ ‎‏کند و یک مملکت مستقل، یک دانشگاه مستقل، یک فرهنگ‏‎ ‎‏مستقل داشته باشیم. عزیزان من، ما از حصر اقتصادی نمی ترسیم.‏‎ ‎‏ما از دخالت نظامی نمی ترسیم. آن چیزی که ما را می ترساند‏‎ ‎‏وابستگی فرهنگی است. ما از دانشگاه استعماری می ترسیم. ما از‏‎ ‎‏دانشگاهی می ترسیم که جوانهای ما را آنطور تربیت کنند که‏‎ ‎‏خدمت غرب بکنند. ما از دانشگاهی می ترسیم که آنطور جوانهای‏‎ ‎‏ما را تربیت کنند که خدمت به کمونیسم کنند.(177)‏

 1 / 2 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

لزوم بازگشت به فرهنگ اسلام

‏ ‏

‏ ‏

‏مسلمانها باید خودشان را پیدا کنند؛ یعنی بفهمند که خودشان یک‏‎ ‎‏فرهنگی دارند، خودشان یک کشوری دارند، خودشان یک‏‎ ‎‏شخصیتی دارند. اینکه در ذهن جوانهای ما کرده اند که باید مثلاً‏‎ ‎‏فلان مکتب در اینجا پیاده بشود، مکاتب شما چیزی نیستند، اینها‏‎ ‎‏همین تعلیماتی است که ابرقدرتها در ایران پیاده کرده اند. آنها یک‏‎ ‎‏همچو فرهنگی را برای ما درست کردند که ما از خودمان بیخود‏‎ ‎‏بشویم، و آنها تمام چیزی که ما داریم و حیثیتی که ما داریم ببرند.‏‎ ‎‏باید ما برگردیم به حال اول اسلام، باید مسلمین برگردند به همان‏‎ ‎‏حال که با جمعیت کم غلبه کردند بر همۀ قدرتها.(178)‏

 30 / 2 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ملتها، روشنفکران را از خودباختگی نجات دهند! 

‏ ‏

‏ ‏

‏ای مسلمانان جهان که به حقیقت اسلام ایمان دارید، بپا خیزید و‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 136

‏در زیر پرچم توحید و در سایۀ تعلیمات اسلام، مجتمع شوید و‏‎ ‎‏دست خیانت ابرقدرتان را از ممالک خود و خزاین سرشار آن‏‎ ‎‏کوتاه کنید، و مجد اسلام را اعاده کنید، و دست از اختلافات و‏‎ ‎‏هواهای نفسانی بردارید که شما دارای همه چیز هستید. بر‏‎ ‎‏فرهنگ اسلام تکیه زنید و با غرب و غربزدگی مبارزه نمایید و‏‎ ‎‏روی پای خودتان بایستید و بر روشنفکران غربزده و شرقزده‏‎ ‎‏بتازید و هویت خویش را دریابید و بدانید که روشنفکران‏‎ ‎‏اجیرشده بلایی بر سرملت و مملکتشان آورده اند که تا متحد‏‎ ‎‏نشوید و دقیقاً به اسلام راستین تکیه ننمایید، بر شما آن خواهد‏‎ ‎‏گذشت که تا کنون گذشته است. امروز زمانی است که ملتها چراغ‏‎ ‎‏راه روشنفکرانشان شوند و آن را از خود باختگی و زبونی در‏‎ ‎‏مقابل شرق و غرب نجات دهند که امروز روز حرکت ملتهاست و‏‎ ‎‏آنان هادی هدایت کنندگان تاکنوند.بدانید که قدرت معنوی شما بر‏‎ ‎‏همۀ قدرتها چیره خواهد شد و قریب یک میلیارد جمعیت شما با‏‎ ‎‏خزاین سرشار و ثروت بی پایان می تواند تمام قدرتها را در هم‏‎ ‎‏شکند. نصرت کنید خدا را تا نصرت دهد شما را. ای اقیانوس‏‎ ‎‏بزرگ مسلمانان، خروش برآورید و دشمنان انسانیت را در هم‏‎ ‎‏شکنید؛ که اگر به خدای بزرگ رو آوردید و تعلیمات آسمانی را‏‎ ‎‏وجهۀ خود قرار دهید، خدای تعالی و جنود عظیم او با‏‎ ‎‏شماست.(179)‏

 21 / 6 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تفکر استقلالی، راه پیشرفت 

‏ ‏

‏ ‏

‏یک ملت وقتی یک چیزی را بخواهد، این خواهد شد ـ و اینها الآن‏‎ ‎‏در صدد این هستند که آن مسئله را باز پیش بیاورند: مسئلۀ اینکه‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 137

‏ما خودمان نمی توانیم؛ ما خودمان متخصص نیستیم؛ ما خودمان‏‎ ‎‏تحصیلاتمان ناقص است. این مسئله را پیش بیاورند.(180)‏

*  *  * 26 / 11 / 59 

‏ ‏

‏ ‏

متخصصین دانشگاه در خدمت خودمان باشند

‏ ‏

‏ ‏

‏مغالطه ای است که تا صحبت «دانشگاه اسلامی» می شود و اینکه‏‎ ‎‏باید انقلاب فرهنگی پیدا بشود، فریاد می زنند آنهایی که‏‎ ‎‏می خواهند ما را به طرف شرق و عمدتاً، به طرف غرب بکشانند،‏‎ ‎‏که اینها با تخصص مخالف اند، با علم مخالف اند. خیر، ما با‏‎ ‎‏تخصص مخالف نیستیم؛ با علم مخالف نیستیم؛ با نوکری اجانب‏‎ ‎‏مخالفیم. ما می گوییم که تخصصی که ما را به دامن امریکا بکشد یا‏‎ ‎‏انگلستان یا به دامن شوروی بکشد یا چین، این تخصص، تخصص‏‎ ‎‏مهلک است، نه تخصص سازنده.‏

‏     ‏‏ما می خواهیم متخصصینی در دانشگاه تربیت بشوند که برای‏‎ ‎‏ملت خودشان باشند، نه برای کشاندن دانشگاه به طرف شرق یا‏‎ ‎‏طرف غرب. ما می خواهیم که تمام اداراتی که در این کشور هست و‏‎ ‎‏تمام جاهایی که صنعت می خواهند ایجاد کنند و می خواهند این‏‎ ‎‏مملکت ‏‏[‏‏وارد‏‏]‏‏ در صنعت بزرگ بشود و در علم، ما می خواهیم این‏‎ ‎‏علم و صنعت و همه چیزها در خدمت ملت باشد، نه در خدمت‏‎ ‎‏اجانب. تخصصی که در خدمت اجانب است ضررش از همه چیزها‏‎ ‎‏بالاتر است. علمی که ما را بکشد به طرف امریکا یا شوروی آن علم‏‎ ‎‏علم مضر است؛ آن علمی است که برای ملتها هلاکت می آورد.‏‎ ‎‏اشخاصی که در دانشگاه سابق تربیت شدند ـ الاّ قلیلی از آنها ـ اینها‏‎ ‎‏برای کشور ما اگر ضرر نداشتند که داشتند، نفعی نداشتند.(181)‏

 4 / 3 / 60 

*  *  *


کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 138

‏ ‏

اصلاح دانشگاه و حوزه، استقلال کشور را بیمه می کند 

‏ ‏

‏ ‏

‏و تا این دو قشر باهم پیوند داشته باشند، استقلال کشور شما محفوظ‏‎ ‎‏می ماند. هم دانشگاه چشمهای خودش را باز کند، و هم فیضیه!‏‎ ‎‏بدانید شما که باز دستهایی در کار است که شماها را از هم جدا کنند!‏‎ ‎‏آنها، آنهایی که استعمارگرند، آنهایی که تابع استعمارگران هستند،‏‎ ‎‏آنهایی که قبله شان یا لندن است یا واشنگتن یا مسکو، پیوند این دو‏‎ ‎‏قشر را به مصالح خودشان و مصالح اربابانشان مضر می دانند. از این‏‎ ‎‏جهت، در صددند که این دو قشر از هم جدا باشد. همان طور که‏‎ ‎‏دیدید که در طول پنجاه سال سلطنت منحوس پهلوی، که سر‏‎ ‎‏سپردگی خودش را به دولتهای خارج اثبات کرد، بین این دو قشر‏‎ ‎‏جدایی افکندند و اینها را باهم دشمن کردند و دیگران و مخالفین این‏‎ ‎‏ملت از این آب گل آلود ماهی گرفتند. ثروتهای شما را در طول این‏‎ ‎‏پنجاه سال و خصوصاً این چندین سال سلطنت محمدرضا، به باد فنا‏‎ ‎‏دادند. و این نتیجۀ دشمنی دانشگاه و فیضیه ‏‏[‏‏بود.‏‎ ‎‏]‏‏دشمنی دانشگاه‏‎ ‎‏و فیضیه بیمه کرد و می کند ـ اگر ‏‏[‏‏خدای ناخواسته‏‎ ‎‏]‏‏اعاده بشود، بیمه‏‎ ‎‏می کند ـ مصلحتهای ابرقدرتها را.‏

‏     ‏‏عزیزان دانشگاهی من و عزیزان فیضیۀ من، آگاه باشید که‏‎ ‎‏دشمنها در صددند بین شماها تفرقه بیندازند! و توجه داشته باشید‏‎ ‎‏که اگر دانشگاه و فیضیه اصلاح بشود، کشور شما استقلال خودش‏‎ ‎‏را بیمه می کند! آن قلمها و زبانهایی که کوشش می کنند که این دو‏‎ ‎‏قشر را از هم جدا کنند، آنها هستند که یا قبلۀ آنها مسکو و یا قبلۀ‏‎ ‎‏آنها واشنگتن است. و شما هوشیار باشید که این مصلحت بزرگ‏‎ ‎‏را، که وحدت دانشگاه و فیضیه است، از دست ندهید! و امیدوارم‏‎ ‎‏که موفق باشید که خودتان، کشور خودتان را مستقلاً اداره بکنید؛‏‎ ‎‏دست شما از طرف شرق و غرب به سوی خودتان برگردد.(182)‏

*  *  * 23 / 3 / 60 


کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 139

‏ ‏

اقتضای شرافت 

‏ ‏

‏ ‏

‏ما اگر سر سفره نان جوین داشته باشیم، بهتر است تا در ‏‏[‏‏کاخهای‏‏]‏‎ ‎‏بزرگ زندگی کنیم، ولی از آنجا دستمان به طرف دیگران دراز‏‎ ‎‏باشد. شرافت این را اقتضا می کند.(183)‏

11 / 7 / 60  

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

پیشرفت منهای شرافت را نمی خواهیم 

‏ ‏

‏ ‏

‏ما مسلمانیم و می خواهیم زندگی کنیم. ما می خواهیم زندگی‏‎ ‎‏فقیرانه داشته باشیم، ولی آزاد و مستقل باشیم. ما این پیشرفت و‏‎ ‎‏تمدنی که دستمان پیش اجانب دراز باشد را نمی خواهیم. ما‏‎ ‎‏تمدنی را می خواهیم که بر پایۀ شرافت و انسانیت استوار باشد و‏‎ ‎‏بر این پایه، صلح را حفظ نماید.(184)‏

 6 / 8 / 60 

*  *  *

‏ ‏

 

استقلال فرهنگی، اساس کشور مستقل

‏ ‏

‏ ‏

‏ایران امروز دیگر تحمل افکار غربزده و شرقزده مشتی خائن را‏‎ ‎‏ندارد. ما باید با تمام وجود به استقلال فرهنگی برسیم؛ که‏‎ ‎‏استقلال فرهنگی پایه و اساس کشوری آزاد و مستقل است.‏‎ ‎‏استادان عزیز باید خود این اعتقاد را بیابند که تنها فرهنگ ایران‏‎ ‎‏اسلامی است که نجاتبخش کشور و ملت ما می باشد.‏

‏     معلمان عزیز خود بهتر می دانند که فرهنگ استعماری در زمان‏‎ ‎‏این پسر و پدر چه به روز این کشور و ملت آورده است. به فرهنگ‏‎ ‎‏غنی ایران اسلامی تکیه کنید و مطمئن باشید که پیروزی از آن‏‎ ‎‏شماست. فرزندان عزیزتان را در سر کلاسها به صورتی تربیت‏‎ ‎‏نمایید که وقتی فارغ التحصیل می شوند جوانان برومندی تحویل‏‎ ‎‏جامعه گردند، که با تمام وجود معتقد باشند که آنچه‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 140

‏بدبختی داشتند از ابرقدرتهای شرق و غرب و شرقزدگی و‏‎ ‎‏غربزدگی است.(185)‏

 1 / 7 / 61 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

با یافتن خویش، به استقلال دست می یابیم 

‏ ‏

‏ ‏

‏رضاخان و پسرش دامن زدند تا کشور ایران را در تمامی ابعاد‏‎ ‎‏وابسته به قدرتها کردند، و آنچنان مردم را از خود و فرهنگ خود و‏‎ ‎‏فرهنگ غنی اسلام بیگانه کردند که در هر چیز، خود را به‏‎ ‎‏بیگانگان محتاج و خویشتن را فاقد همه ارزشها می دانستند. و این‏‎ ‎‏فاجعه موجب گردید تا کشور و اسلام بزرگ را عقب نگه دارند و‏‎ ‎‏به سر این کشور و ملت، آن آمد که همه می دانید که جبران آن‏‎ ‎‏محتاج به فعالیت همه جانبۀ شبانه روزی ملت و دولت و شما‏‎ ‎‏می باشد. و امید است تا با هماهنگ شدن همگان و راهنماییهای‏‎ ‎‏متفکران و عالمان متعهد و بیرون راندن یأس و ناامیدی از خود و‏‎ ‎‏یافتن خویشتن خویش و فرهنگ عظیم خود، بزودی به استقلال‏‎ ‎‏کامل دست یابیم، و ملت مظلوم بتواند به مدارج عالیۀ معنوی و‏‎ ‎‏مادی خود برسد.(186)‏

1 / 7 / 61  

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

جدی گرفتن اصلاح فرهنگ 

‏ ‏

‏ ‏

‏دربارۀ فرهنگ هر چه گفته شود کم است. و می دانید و می دانیم‏‎ ‎‏اگر انحرافی در فرهنگ یک رژیم پیدا شود و همۀ ارگانها و مقامات‏‎ ‎‏آن رژیم به صراط مستقیم انسانی و الهی پایبند باشند، و به‏‎ ‎‏استقلال و آزادی ملت از قیود شیطانی عقیده داشته باشند و آن را‏‎ ‎‏تعقیب کنند، و ملت نیز به تبعیت از اسلام و خواسته های ارزندۀ آن‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 141

‏پایبند باشد، دیری نخواهد گذشت که انحراف فرهنگی بر همه‏‎ ‎‏غلبه کند، و همه را خواهی نخواهی به انحراف کشاند، و نسل آتیه‏‎ ‎‏را آنچنان کند که انحراف به صورت زیبا و مستقیم را راه نجات‏‎ ‎‏بداند، و اسلام انحرافی را به جای اسلام حقیقی بپذیرد و بر سر‏‎ ‎‏خود و کشور خود، آن آورد که در طول ستمشاهی و خصوصاً‏‎ ‎‏پنجاه سال سیاه بر سر کشور آمده. و مجلس و ملت و متفکران‏‎ ‎‏متعهد باید این حقیقت را باور کنند و اصلاح فرهنگ و از آن جمله‏‎ ‎‏اصلاح مدارس از دبستان تا دانشگاه را جدی بگیرند، و با تمام قوا‏‎ ‎‏در سد راه انحراف بکوشند. اشخاصی معدود قدرت ندارند تا این‏‎ ‎‏امر عظیم الحجم مهم را اصلاح کنند و صددرصد آن را اسلامی و‏‎ ‎‏ملی و در خدمت کشور قرار دهند. همه مسئولیم و همه باید در‏‎ ‎‏پیشگاه خدا و خلق خدا جواب تهیه کنیم. و در این زمان که فرصتی‏‎ ‎‏ارزنده داریم از هیچ کس هیچ عذری پذیرفته نیست و همه باید به‏‎ ‎‏مقدار توان خویش در این امر حیاتی کوشش نماییم تا خون‏‎ ‎‏جوانان برومند مجاهد و کوشش ملت و مجاهدات بیدریغ آن‏‎ ‎‏هدر نرود.(187)‏

 22 / 11 / 61 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

عمده، شرافت انسانی است 

‏ ‏

‏ ‏

‏امیدوارم ملت ایران به همان اندازه که تا به حال خوب آمده است،‏‎ ‎‏از این پس هم بیاید. امیدوارم ملت ایران با هم باشند و عزت‏‎ ‎‏خودشان را حفظ کنند. ما قبلاً وابستگی ذلت باری داشتیم که‏‎ ‎‏محمدرضا قبول کرده بود و ما در مقابل امریکا یک عبد ذلیل‏‎ ‎‏بودیم، ولی ایران این ذلت را شُست و عزت پیدا کرد. شکم و نان و‏‎ ‎‏آب میزان نیست، عمده شرافت انسانی است، و شرافت به این‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 142

‏نیست که انسان دستش را روی سینه بگذارد تا چند شاهی به او‏‎ ‎‏بدهند. بلکه شرافت انسانی به این است که در مقابل زور‏‎ ‎‏بایستند.(188)‏

 28 / 6 / 62 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

عمده این است که ذهنها را آماده کنیم 

‏ ‏

‏ ‏

‏عمده این است که ما ذهن این جوان ها و حتی پیرها و‏‎ ‎‏روشنفکرنماها را آماده کنیم که ما خودمان آدم هستیم و اینطور‏‎ ‎‏نیست که در همه چیز دستمان را پیش دیگران دراز کنیم و حتی‏‎ ‎‏اخلاق و زبانمان را نیز از آنها یاد بگیریم. در حالی که عده ای زبان‏‎ ‎‏خودشان را کنار گذاشته و ارزش را به چند کلمه انگلیسی در کتابی‏‎ ‎‏می دانند، با اینکه با زبان خودشان همان مطلب را می شود فهماند.‏‎ ‎‏اگر در کتابی چند کلمۀ خارجی نباشد، آن کتاب را بدون ارزش‏‎ ‎‏می دانند. آنها می خواستند که تمام وجود ما در اختیارشان باشد که‏‎ ‎‏هر طوری می خواهند عمل کنند. و شما تابلوها را دیده بودید که‏‎ ‎‏اکثراً از دوافروشی گرفته تا کتاب فروشی و غیره دارای اسم های‏‎ ‎‏خارجی بودند، و این همه به خاطر این بود که ما فرهنگ خودمان‏‎ ‎‏را فراموش کنیم. و عده ای هم به نام «فرهنگ ایران باستان» از‏‎ ‎‏اسلام فرار می کردند، که چندی پیش عده ای از اینها که در خارج‏‎ ‎‏اجتماع کرده بودند یکی از حرف هایشان این بود: «تعجب است که‏‎ ‎‏ما باید روزانه هفده مرتبه رو به کعبۀ عرب ها دولا راست بشویم و‏‎ ‎‏نماز بخوانیم، و اگر ما از عرب ها فرهنگ ایران را بگیریم جز شتر‏‎ ‎‏چیزی نمی ماند» در صورتی که اروپائی ها و دانشمندان اروپا هم‏‎ ‎‏قائل به این مطلب اند که تمدن اسلام مقدم بر سایر تمدن هاست. و‏‎ ‎‏در سابق به هر یک از ایرانیان از کودکی تزریق می شد که باید همه‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 143

‏چیز از اروپا گرفته شود و ارزش های انسانی به هر چه بیشتر‏‎ ‎‏فرنگی شدن است و باید از سر تا پا فرنگی شویم. و این آقایان‏‎ ‎‏نمی نشینند و مقایسه کنند که در تمام مسائل بین فرهنگ اسلام و‏‎ ‎‏فرهنگ های دیگر چه تفاوت هایی است. و آیا به صرف اینکه‏‎ ‎‏اسلام از عرب آمده ما باید با آن مخالفت کنیم، و آیا این همان‏‎ ‎‏نژادپرستی نیست که اروپایی ها می خواهند به وسیلۀ آن ما را به‏‎ ‎‏استعمار بکشند و بین طوایف عرب و عجم و ترک جدایی‏‎ ‎‏بیندازند؟‏

‏     بنابراین، مدت ها باید زحمت بکشیم و باور کنیم که خودمان‏‎ ‎‏دارای یک فرهنگ بزرگ انسانی با ارزش های اسلامی هستیم و اگر‏‎ ‎‏امروز کمبود نیروی انسانی هست به خاطر همین است که افکار به‏‎ ‎‏آن طرز تفکر عادت کرده بود.(189)‏

 17 / 8 / 62 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

جوانان ما در داخل باید خوب تحصیل کنند 

‏ ‏

‏ ‏

‏همه باید این معنا را احساس کنیم که کارها را خودمان انجام دهیم.‏‎ ‎‏و این مسئلۀ خلافی که به ذهن دانش آموزان و دانشجویان ما تلقین‏‎ ‎‏کرده بودند که به غیر از رفتن به امریکا و فرانسه و انگلستان در‏‎ ‎‏جای دیگری امکان ندارد به جایی رسید و همین امر موجب شد‏‎ ‎‏که جوان های ما را دسته دسته بردند و فاسد کردند از فکرمان دور‏‎ ‎‏کنیم. ما می دانیم که شرقی ها و غربی ها با ما خوب نیستند و‏‎ ‎‏نخواهند بود و خیر و صلاح ما را نمی خواهند، و دلیلش هم‏‎ ‎‏وضعی است که شما می بینید که اکثر جناح هایی که در دنیا هستند‏‎ ‎‏بر ضد ما تبلیغ می کنند و این به خاطر آن است که آنها اسلام را‏‎ ‎‏نمی خواهند، و هر کشوری که بخواهد به اسلام عمل کند، مورد‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 144

‏تهاجم آنها قرار می گیرد. لذا ما باید فکری بکنیم که جوان های ما‏‎ ‎‏در همین جا خوب تحصیل بکنند و بر فرض احتیاجی به خارج‏‎ ‎‏رفتن باشد به کشورهایی بروند که استعماری نباشد و طمع اینکه‏‎ ‎‏ما تحت سلطۀ آنان باشیم، نداشته باشند. و من امیدوارم که بزودی‏‎ ‎‏وضعی پیش بیاید که نیازی به خارج رفتن نباشد و این بسته به‏‎ ‎‏فعالیت شما آقایان و سایر دوستان در این امر حیاتی است که از‏‎ ‎‏وجود این جوان های خوبی که داریم چقدر استفاده شود که در‏‎ ‎‏همین جا تربیت گردیده ومشغول خدمت به خدا و خلق باشند. و‏‎ ‎‏از گوش خودمان بیرون بکنیم که همه چیزمان باید از خارج بیاید،‏‎ ‎‏و بر فرض که به خاطر احتیاج چیزی را وارد می کنیم، فرهنگ و‏‎ ‎‏ادبمان چرا از خارج باشد؟ ما دارای ادب و فرهنگ غنی هستیم، و‏‎ ‎‏آیا صحیح است که چون آنها موشک درست می کنند ما باید تابع‏‎ ‎‏آنها باشیم، در حالی که آنها با این صنعت ها دنیا را تخریب می کنند‏‎ ‎‏و ما می خواهیم صنعتی داشته باشیم که تخریبگر نباشد، بلکه‏‎ ‎‏مفید و سازنده باشد.(190)‏

 24 / 8 / 62 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

نباید خودمان را ببازیم 

‏ ‏

‏ ‏

‏ما الآن در فرهنگ و اکثر علوم احتیاجی به خارج نداریم. و اگر در‏‎ ‎‏صنعت هم مانند آنها نیستیم نباید خودمان را ببازیم و بگوییم که‏‎ ‎‏آنها پیشرفته هستند و ما همه چیزمان باید خارجی باشد. نه، مسئله‏‎ ‎‏این جور نیست. نباید اگر صنعتی از آنها می گیریم انگلیسی یا‏‎ ‎‏روسی یا امریکایی بشویم، بلکه باید مسلمان بود. البته استفاده از‏‎ ‎‏علوم و گرفتن آن از دیگران مانعی ندارد، ولی باید توجه داشت که‏‎ ‎‏از جایی علوم را بگیریم که نخواهند ما را منحرف کنند که در سابق‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 145

‏اگر مقداری از علوم و تخصصها را به ما می دادند، می خواستند ما‏‎ ‎‏را از همه چیزمان منحرف نموده و مصرفی بار بیاورند.(191)‏

 24 / 8 / 62 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

پی ریزی استقلال علمی و فرهنگی 

‏ ‏

‏ ‏

‏اساتید و دانشمندان دانشگاهها همّ خود را در مسائل علمی‏‎ ‎‏مختلفی که یک امت بدانها احتیاج دارد صرف نموده و استقلال‏‎ ‎‏علمی و فرهنگی را پی ریزی نمایند؛ تا پس از مدتی به خواست‏‎ ‎‏خداوند تعالی، در سایۀ کوشش و به کار انداختن افکار عالیۀ‏‎ ‎‏خود و اعتماد به نفس، احتیاج علمی دانشجویان عزیز را آن گونه‏‎ ‎‏برآورند که از رفتن به خارج مستغنی شوند. و این امری است‏‎ ‎‏شدنی.(192)‏

 22 / 11 / 62 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

انقلاب فرهنگی، راه مبارزه با نفوذ ریشه دار غرب

‏ ‏

‏ ‏

‏خروج از فرهنگ بدآموز غربی و نفوذ و جایگزین شدن فرهنگ‏‎ ‎‏آموزندۀ اسلامی ـ ملی و انقلاب فرهنگی در تمام زمینه ها در‏‎ ‎‏سطح کشور آنچنان محتاج تلاش و کوشش است که برای تحقق آن‏‎ ‎‏سالیان دراز باید زحمت کشید و نفوذ عمیقِ ریشه دار غرب‏‎ ‎‏مبارزه کرد.(193)‏

19 / 9 / 63 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

از خارجیها بت نتراشیم 

‏ ‏

‏ ‏

‏مبادا اساتید و معلمینی که به وسیلۀ معاشرتها و مسافرت به جهان‏‎ ‎‏به اصطلاح متمدن، جوانان ما را که تازه از اسارت و استعمار‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 146

‏رهیده اند، تحقیر و سرزنش نمایند و خدای ناکرده از پیشرفت و‏‎ ‎‏استعداد خارجیها بت بتراشند و روحیۀ پیروی و تقلید و گدا صفتی‏‎ ‎‏را در ضمیر جوانان تزریق نمایند. به جای اینکه گفته شود که‏‎ ‎‏دیگران کجا رفتند و ما کجا هستیم به هویت انسانی خود توجه‏‎ ‎‏کنند و روح توانایی و راه ورسم استقلال را زنده نگه دارند.(194)‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

 29 / 4 / 67 

*  *  *


کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 147

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 148

  • )) بحارالانوار؛ ج 75، ص 38.