فصل هفتم: زمینه های لازم خودباوری و خودکفایی

عزم ملی

‏ ‏

عزم ملی

‏ ‏

‏ ‏

سازندگی با حضور تمام اقشار

‏ ‏

‏ ‏

‏مملکتی که الآن دست شما افتاده است یک مملکتی است که از‏‎ ‎‏همه چیز وارفته است. حالا باید بسازید. یک مملکتی است که‏‎ ‎‏«اجنبی زده» باید گفت، «جنگزده»، «زلزله زده»؛ این باید ساخته‏‎ ‎‏بشود. نه خیال کنید که یک قشری بتواند؛ نه، یعنی نه حکومت‏‎ ‎‏می تواند این کار را بکند نه بازرگان می تواند این کار را بکند، نه‏‎ ‎‏کشاورز می تواند. همه باید دست به هم بدهید که جامعۀ ملی‏‎ ‎‏انسانی ایران ان شاءالله از زیر بار این اختناق و این گرفتاریها بیرون‏‎ ‎‏بیاید. دست به دست هم بدهند و این وظیفۀ ملی را انجام بدهند‏‎ ‎‏که مملکت خودشان را از این انهدامی که دارد پیدا می کند‏‎ ‎‏نجات بدهند.(215)‏

17 / 11 / 57  

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

برای رهایی از غربزدگی همت کنیم

‏ ‏

‏همۀ درد و بلای ما این است که ما غربزده هستیم. ما سالهای‏‎ ‎‏طولانی زیر بار غرب بودیم، زیر بار امریکا بودیم، سالهای‏‎ ‎‏متمادی مأنوس شدیم ما. اصلاً قلوبمان قلوب غربی است. متبدل‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 162

‏شدیم به یک انسان غربی. ‏

‏     و به این زودی نمی توانید شما برگردید؛ لکن همت کنید‏‎ ‎‏برگردید.(216)‏

15 / 12 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

دفاع از حیثیت اسلامی و ملی 

‏ ‏

‏ ‏

‏خواهران و برادران عزیز! در هر کشوری که هستید از حیثیت‏‎ ‎‏اسلامی و ملی خود دفاع کنید؛ و بی پروا در مقابل دشمنان خود،‏‎ ‎‏یعنی امریکا و صهیونیزم بین المللی و ابرقدرتهای شرق و غرب،‏‎ ‎‏بدون هیچ ملاحظه ای، از ملتها و کشورهای اسلامی دفاع کنید؛ و‏‎ ‎‏مظالم دشمنان اسلام را برملا کنید.‏

‏     برادران و خواهران مسلمان من! آگاهید که تمام منافع مادی و‏‎ ‎‏معنوی همگی ما را ابرقدرتهای شرق و غرب می برند؛ و ما را در‏‎ ‎‏فقر و وابستگی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی قرار داده اند.‏‎ ‎‏به خود آیید و شخصیت اسلامی خود را بیابید. زیر بار ظلم نروید.‏‎ ‎‏و هوشیارانه نقشه های شوم جهانخواران بین المللی را ـ که در رأس‏‎ ‎‏آن امریکاست ـ افشا کنید.(217)‏

7 / 7 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

فراخوان عمومی برای خودکفایی

‏ ‏

‏ ‏

‏همه باید با هم کمک بکنیم؛ یعنی ملت، همۀ قشرهای ملت، باید‏‎ ‎‏درصدد این باشند که خودکفا باشند؛ محتاج نباشند.(218)‏

11 / 8 / 58 

*  *  *

‏ ‏


کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 163

‏ ‏

حضور مردمی در سازندگی موجب تقویت روحیه 

‏ ‏

‏ ‏

‏این جهاد سازندگی که می روند برای خدمت به مردم؛ گاهی وقتها‏‎ ‎‏من در تلویزیون می بینم خیلی من خوشحال می شوم از این روحیۀ‏‎ ‎‏اینها. البته این خانمهای ضعیف، ضعیف البُنْیه نمی توانند بروند‏‎ ‎‏یک زمین بزرگی را درو بکنند، لکن حضور آنها در این مزرعه ها‏‎ ‎‏موجب این می شود که خود صاحبان آنجا تقویت می شوند و‏‎ ‎‏کارهاشان دو چندان می شود. این دکترها و مهندسین و‏‎ ‎‏تحصیلکرده ها و اینها که وارد می شوند در یک جایی و مشغول‏‎ ‎‏می شوند به ساختمان یک چیزی و مشغول می شوند به کار یک‏‎ ‎‏چیزی، اینها اسباب این می شود که خود آن اهالی آنجا هم به کار‏‎ ‎‏واداشته می شوند.(219)‏

12 / 8 / 58  

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

عزم ملت برای استقلال اقتصادی و رهایی از ننگ وابستگی 

‏ ‏

‏ ‏

‏خیلی برای یک مملکت اسلامی این عیب است که در ارزاقش‏‎ ‎‏محتاج بشود به خارج که تهدیدشان کنند که ما نمی دهیم به شما‏‎ ‎‏دیگر. در صورتی که ایران زمین دارد الی ماشاءالله . آب هم دارد.‏‎ ‎‏برکات آسمانی هم هست. چرا باید محتاج به خارج باشیم؟ باید‏‎ ‎‏همت کنند.‏

‏     باید بنای بر این بگذارند که مستقل باشند در اقتصاد. وقتی یک‏‎ ‎‏ملتی بنای بر یک چیز گذاشت یعنی، همۀ آنها عازم شدند که ما‏‎ ‎‏دیگر بعد از این از دیگران چیزی نخریم، خودشان ایجاد می کنند،‏‎ ‎‏خودشان ارزاق خودشان را ایجاد می کنند.(220)‏

 7 / 10 / 58 

*  *  *

‏ ‏


کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 164

‏ ‏

جوانان ما از غرب نترسند و اراده کنند

‏ ‏

‏ ‏

‏بنا از اول هر امری این است که انسان اراده کند یک مطلبی را‏‎ ‎‏همچو نترسانندش که نتواند اراده بکند، قبلاً ما را همچو از‏‎ ‎‏دستگاه مثلاً سلطنت ترسانده بودند که اراده نمی کردیم مخالفت‏‎ ‎‏را. نمی توانستیم اراده کنیم که مخالفت کنیم. احتمال نمی دادیم که‏‎ ‎‏ما بتوانیم مخالفت کنیم. لکن خدای تبارک و تعالی، خواست و‏‎ ‎‏شما اراده کردید و شد. حالا هم همین طور است. نترسید از غرب.‏‎ ‎‏اراده کنید. دانشمندهای ما نترسند از غرب. اساتید دانشگاه ما‏‎ ‎‏نترسند از غرب. و جوانان ما نترسند و اراده کنند که در مقابل‏‎ ‎‏غرب قیام کنند، و شرق اراده کند که در مقابل غرب قیام کند.(221)‏

12 / 10 / 58  

‏ ‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

ملت شهادت طلب، حامی استقلال کشور 

‏ ‏

‏ ‏

‏ما یک مردمی هستیم مظلوم، و استقلال خودمان را حفظ‏‎ ‎‏می کنیم. ما اگر امر دایر بشود به اینکه برگردیم به حال سابق‏‎ ‎‏بشریت، و با الاغ از این طرف به آن طرف برویم و آزادی مان را‏‎ ‎‏حفظ بکنیم، یا خیر، بندۀ آقای کارتر و امثال او از ابرقدرتها باشیم‏‎ ‎‏و زندگانیهای فلان و کذا داشته باشیم، ما آن را ترجیح می دهیم،‏‎ ‎‏ملت ما آن را ترجیح دارد می دهد. ملت ما شهادت را دارد ترجیح‏‎ ‎‏می دهد، و می گوید که ما می خواهیم شهید بشویم. از اول نهضت‏‎ ‎‏تقریباً ـ من در نجف بودم آن وقت ـ تا حالا زن، مرد، جوانها‏‎ ‎‏می آیند و از من استدعا می کنند که شما دعا کنید ما شهید بشویم،‏‎ ‎‏من دعا می کنم ثواب شهید پیدا کنند. یک مجلس عقدی که ما چند‏‎ ‎‏وقت پیش از این در همین تهران داشتیم، آن زن و مردی که با هم‏‎ ‎‏ازدواج کردند، بعد آن زن یک کاغذی به من داد خواندم. دیدم‏‎ ‎‏می گوید که شما دعا کنید من شهید بشوم. زنی که تازه عروسی‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 165

‏کرده، شوهر کرده، می گوید شما دعا کنید من شهید بشوم. یک‏‎ ‎‏ملتی که شهادت را می طلبند و دعا می خواهند برای شهادت، اینها‏‎ ‎‏از دخالت نظامی می ترسند؟ اینها از حصر اقتصادی می ترسند؟‏‎ ‎‏همۀ عالم درهای ممالکشان را به ما ببندند همه و ما باشیم، این‏‎ ‎‏عده ای که، سی و چند میلیونی که در این ایران زندگی می کنیم،‏‎ ‎‏یک دیواری دور ایران بکشند و ما را در همین ایران حبس بکنند،‏‎ ‎‏ما این را ترجیح می دهیم به اینکه درها باز باشد و چپاولگرها‏‎ ‎‏بریزند به مملکت ما.(222)‏

 14 / 3 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

باید «نمی شودها» را از مغزها بیرون کرد 

‏ ‏

‏ ‏

‏باید کاری کرد که ملتها هر جا هستند، ملتها بفهمند تکلیف‏‎ ‎‏خودشان را. اگر بخواهید و بخواهند و دانشمندها بخواهند و‏‎ ‎‏علمای همۀ بلاد اسلامی و دانشگاههای همۀ بلاد اسلامی‏‎ ‎‏بخواهند مشکلۀ اسلام و ممالک اسلامی حل بشود، باید مردم را‏‎ ‎‏بیدار کنند؛ این مردمی که با تبلیغات چند صد ساله، به آنها‏‎ ‎‏باورانده بودند که نمی شود با امریکا یا با شوروی مخالفت کرد، و‏‎ ‎‏الآن هم باور ملتهای دیگری هست. باید اینها ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ به ایشان فهماند‏‎ ‎‏که می شود.‏

‏     بهتر دلیل بر اینکه یک امری ممکن است، وقوع اوست و این‏‎ ‎‏امر واقع شد در ایران. دولتهای دیگر، ملتهای دیگر گمان نکنند که‏‎ ‎‏ایران از آنها عُدّه و عِدّه بیشتر داشت خیر، شاید در عشایر عراق‏‎ ‎‏بیشتر از ایران اسلحه باشد، لکن مغزهای اینها را به واسطۀ‏‎ ‎‏تبلیغات دامنه داری که شده است، شست وشو کرده اند و از اسلام‏‎ ‎‏مأیوس کرده اند، و این مغزها را پر کرده اند از اینکه با این قدرتها‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 166
‏نمی شود طرف شد. این از چیزهایی است که با تبلیغات خودِ آنها‏‎ ‎‏و عمّال آنها در داخل ممالک تحقق پیدا کرده است.‏

‏     باید آنهایی که در همۀ ممالک هستند، آنهایی که دلشان برای‏‎ ‎‏ملتها می تپد، آنهایی که به اسلام اعتقاد دارند و برای اسلام‏‎ ‎‏می خواهند خدمت کنند، هر کدام در محل خودشان، ملت‏‎ ‎‏خودشان را بیدار کنند؛ تا ملت، خودشان را که گم کرده اند، پیدا‏‎ ‎‏کنند. ملتها خودشان را گم کرده اند، مملکت خودشان را گم‏‎ ‎‏کرده اند. هر چه در ذهنشان وارد می شود، این ‏‏[‏‏است‏‏]‏‏ که نمی شود‏‎ ‎‏با این قدرتها طرف شد، اینها چه ها و چه ها خواهند کرد. باید از‏‎ ‎‏مغز ملتها این «نمی شودها» را بیرون کرد و به جای آن،‏‎ ‎‏«می شودها» را گذاشت. نه، می شود این کار را کرد. یک میلیارد‏‎ ‎‏جمعیت ـ تقریباً ـ جمعیت مسلمین با دارا بودن آنهمه امکانات و‏‎ ‎‏آن سرزمینهای وسیع و آن مخازن زیرزمینی وسیع و آن پشتوانۀ‏‎ ‎‏اسلامی ـ الهی، نباید در ذهنشان بیاید که نمی شود. این قدرت‏‎ ‎‏بزرگ شیطانی شوروی، که با تمام قوا افغانستان را می خواهد خفه‏‎ ‎‏کند، نتوانسته است. ملت اگر یک چیزی را نخواهند، نمی شود‏‎ ‎‏تحمیلشان کرد. باید ملت را بیدار کرد تا بخواهند. ملت ما هم قبل‏‎ ‎‏از بیست سال، خواب بود، توجه نداشت. از بیست سال به این‏‎ ‎‏طرف هی گفتند، گویندگان گفتند، علما گفتند، دانشگاهیها گفتند.‏‎ ‎‏کم کم رسید به تظاهرات، کم کم رسید به ریختن در خیابانها، کم کم‏‎ ‎‏رسید به «الله اکبر»، و قدرت بزرگ شیطانی در مقابل «الله اکبر»‏‎ ‎‏نتوانست بماند؛ و همه می خواستند بماند. من مطلع بودم همۀ‏‎ ‎‏قدرتها می خواستند که این نوکری که برای همه شان خدمتگزار‏‎ ‎‏بی چون و چراست، در ایران بماند تا منافعشان را ببرند و هر چه ما‏‎ ‎‏ذخایر داریم آنها به رایگان ببرند، لکن ملت وقتی نخواهد،‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 167

‏نمی شود. باید ملت را بیدار کرد که آن چیزی را که خیال می کرد‏‎ ‎‏نباید بخواهد، بخواهد و آن امری را که به خیالش نمی شود،‏‎ ‎‏بیدارش کرد که می شود. ملت‏‏[‏‏ها‏‏]‏‏ از دولتهای خودشان بخواهند‏‎ ‎‏که تسلیم بشوند، و الاّ همان کاری را که ملت ایران کرد، با آنها‏‎ ‎‏بکنند تا حلّ مشکل بشود. حلّ مشکل بدون اینکه این اشخاصی‏‎ ‎‏که سر راه ایستادند و مانع هستند از اینکه مشکلات حل بشود،‏‎ ‎‏اینها را باید از بین راه بردارند. هر جا شما بروید، در هر کشوری از‏‎ ‎‏کشورهای اسلامی نه، بلکه همۀ کشورهای دنیا، این سران قوم‏‎ ‎‏هستند که مانع هستند از رشد فکری و معنوی و مادی ملتها. این‏‎ ‎‏سران کشورها هستند که وابستگان خودشان را در دانشگاهها‏‎ ‎‏معلّم می کنند، و معلّمهای دانشگاه، جوانهای ما را خراب‏‎ ‎‏می کنند. مانع، این حکومتهاست؛ حکومتها با اختلاف مراتب.‏‎ ‎‏حکومتها جلوی رشد جوانهای ما را گرفتند و جلوی پیشرفت‏‎ ‎‏مسلمین را.(223)‏

 18 / 5 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

همه چیزتان را خودتان درست کنید 

‏ ‏

‏ ‏

‏نگذاشتند شماها به فکر بیفتید، هی آمدند به شما دادند، شما هم‏‎ ‎‏تنبل شدید. خودتان به فکر بیفتید که برای خودتان انجام بدهید.‏‎ ‎‏کارهای خودتان را می توانید انجام بدهید. گمان نکنید که ما حتماً‏‎ ‎‏باید همه چیزمان را از دیگران بگیریم. نه، شما به فکر این باشید‏‎ ‎‏که همه چیزتان را خودتان درست کنید. این ژاپن بود که در سالهای‏‎ ‎‏قبل محتاج بود و خودش به فکر افتاد و خودش کارهای خودش را‏‎ ‎‏درست کرد و الآن صادر می کند به امریکا هم. آن هندوستان بود که‏‎ ‎‏در آن زمان، آنقدر احتیاج داشت، حالا الآن دارد خودش‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 168

‏احتیاجات خودش را رفع می کند. مغزهای شما کوچکتر از‏‎ ‎‏مغزهای دیگران نیست. شما خودتان به فکر باشید. توجه کنید که‏‎ ‎‏کار خودتان را خودتان انجام بدهید.(224)‏

 14 / 8 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

قدم اول بیداری است 

‏ ‏

‏ ‏

‏توجه به این نکته و تذکر اولاً لازم است. ملتی که بخواهد سر پای‏‎ ‎‏خود بایستد و ادارۀ کشور خودش را خودش بکند، لازم است که‏‎ ‎‏اول بیدار بشود. در سیر الی الله هم اهل معرفت گفته اند که یَقْظه ـ‏‎ ‎‏بیداری ـ اوّل منزل است. در طول تاریخ، در این سده های آخر،‏‎ ‎‏کوشش شده است که ملتهای جهان سوم خواب باشند، غافل‏‎ ‎‏باشند و توجهشان به شخصیت خودشان نباشد. و شخصیت‏‎ ‎‏خودشان را اصلاً وابسته به غیر بدانند. این قضیه از سالهای بسیار‏‎ ‎‏طولانی بوده است، و هی دائماً رشد کرده است تا این اواخر به‏‎ ‎‏رشد تمام رسیده بود. من یک قصه شنیدم که مال شاید صد سال‏‎ ‎‏پیش از این باشد. صد و بیشتر از صد سال از شیخ ما مرحوم‏‎ ‎‏آیت الله حائری ـ رحمة الله ـ نقل شد که من بچه بودم. فرموده بودند‏‎ ‎‏من بچه بودم در یزد، و تازه این لامپها را لامپاهایی که آن وقتها بود‏‎ ‎‏آورده بودند و یک جلسه ای درست کرده بودند. مردم جمع شده‏‎ ‎‏بودند آنجا و این لامپها را گذاشته بودند. یک پله هایی درست کرده‏‎ ‎‏بودند و این لامپها را گذاشته بودند آنجا؛ آن بالا. مردم تازه‏‎ ‎‏می دیدند او را. چراغشان قبلاً چراغهای غیر از آن ترتیب بوده، و‏‎ ‎‏یک نفر فرنگی هم آنجا بود. این هر چند دقیقه یا چند وقت یک‏‎ ‎‏دفعه از این پله ها می رفت بالا و آن ماشۀ لامپها را حرکت می داد.‏‎ ‎‏این یک قدری نورش می رفت بالا، مردم صلوات می فرستادند.‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 169
‏بعد می آمد پایین یک قدری می ماند و مردم مشغول تماشا بودند،‏‎ ‎‏دوباره می رفت بالا آن را می کشید پایین، مردم باز تظاهر می کردند.‏‎ ‎‏این از آن وقتها مطرح بوده است که ما حتی نمی توانیم پیچ یک‏‎ ‎‏چراغ را بالا ببریم. این باید فرنگی این کار را بکند. باید از خارج‏‎ ‎‏فرهنگی ها بیایند و دستشان را این طور کنند تا این ماشۀ چراغ،‏‎ ‎‏فتیله را بالا ببرد و بعد هم اینطور کنند تا پایین بیاورد. کم کم در همۀ‏‎ ‎‏طبقات این انگیزه رشد کرد. من عکس مجسمۀ آتاتورک را در‏‎ ‎‏ترکیه ـ آن وقت که تبعید بودم به آنجا ـ دیدم که مجسمۀ او رو به‏‎ ‎‏غرب بود و دستش را بالا کرده بود. و آنجا به من گفتند که این‏‎ ‎‏علامت این است که ما هرچه باید انجام بدهیم باید از غرب باشد.‏‎ ‎‏باصطلاح، آتاتورک یک مرد مثلاً روشنی، یک مرد کذایی بوده. و‏‎ ‎‏در کشور ما هم بعضی از روشنفکرها ـ به اصطلاح ـ گفته بودند که‏‎ ‎‏ما باید از سر تا قدم اروپایی و انگلیسی باشیم تا بتوانیم ادامۀ‏‎ ‎‏حیات بدهیم. ما تا نفهمیم که خودمان هم یک شخصیتی داریم،‏‎ ‎‏مسلمانها هم یک گروهی هستند و شخصیتی دارند و می توانند‏‎ ‎‏خودشان هم کار انجام بدهند، تا نخواهیم یک کاری را، نمی توانیم‏‎ ‎‏و تا بیدار نشویم، نمی خواهیم.‏

‏     ما را در غفلت و در خواب نگه داشتند که ما هیچ یک از امور‏‎ ‎‏صنعتی را قادر بر تحققش نیستیم. ملت ما فقط لُولِهِنْگ می تواند‏‎ ‎‏بسازد. کار دیگر از او نمی آید. باور کرده بود این ملت بیچاره روی‏‎ ‎‏تبلیغاتی که قدرتهای پیشرفته و بزرگی کرده بودند. و تبلیغات‏‎ ‎‏داخلی که وابستگان به آن قدرتها کرده بودند به اینکه ما باید‏‎ ‎‏همه چیزمان از خارج باشد. و ما باورمان آمده بود یا بسیاری از ما،‏‎ ‎‏که غرب یک نژاد برتر است. همان طور که هیتلر این معنا را از‏‎ ‎‏قراری که شنیدم می گفته است که آلمان یک نژاد برتر است، و‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 170
‏بعضی از نویسنده های ما نوشته بودند که عَمَله ای که در آلمان‏‎ ‎‏هست و بیلش را دستش گرفته و لب خیابان ایستاده که برود کار‏‎ ‎‏بکند، آن آدم چشم آبی را عقیدۀ بسیاری هست به اینکه برای‏‎ ‎‏ادارۀ مملکت مثلاً امثال ما از اشخاصی که در این مملکت هستند‏‎ ‎‏بهتر و بالاتر می تواند عمل بکند. این طرز فکر، ما را آن طور عقب‏‎ ‎‏نشانده بود که اعتقادمان این بود که اصلاً از ما کاری ساخته نیست.‏‎ ‎‏ارتش ما اگر بخواهد ارتش بشود مستشار لازم دارد. از امریکا یا از‏‎ ‎‏اروپا باید مستشارانی بیایند تا ارتش ما را بتوانند سر و سامان‏‎ ‎‏بدهند. ما راجع به صنایع اصلاً نباید صحبتش را بکنیم. ما یک‏‎ ‎‏ملت لولهنگ ساز هستیم. ما نسبت به صنایع اصلاً نباید صحبت‏‎ ‎‏بکنیم. این صنایع دربست به عهده اروپاییها و امریکاییهاست.‏

‏     ما تا بیدار نشویم از این خواب و تا توجه به این نکنیم که ما هم‏‎ ‎‏انسان هستیم، و ما هم شخصیت داریم و ما هم ملتهای بزرگ‏‎ ‎‏هستیم، ما هم، مسلمین هم یک میلیارد تقریباً جمعیت با همۀ‏‎ ‎‏وسایل دارند، تا این معنا را ما باورمان نیاید، نمی رویم دنبال کار.‏‎ ‎‏یک جمعیتی اگر نشستند و دستشان را دراز کردند پیش یک‏‎ ‎‏جمعیتهای دیگر که بده به ما، تمام همّشان این بود که هر چه‏‎ ‎‏می خواهد از خارج بیایند و بدهند به شما و ذخایر شما را از اینجا‏‎ ‎‏ببرند در اِزای آن چیزی که می دهند، این ملت اگر یک میلیون سال‏‎ ‎‏هم زندگی بکند همان حال اوّل است، تنبل بار می آید، بی اراده بار‏‎ ‎‏می آید. این تبلیغات دامنه داری که کردند و حالا هم باز می کنند به‏‎ ‎‏گوش شما نباید برود. شما باید بیدار بشوید و از این خوابی که‏‎ ‎‏بیشتر از چندصد سال به ما تزریق کردند و ما را خواب کردند. اول‏‎ ‎‏قدم این است که ما بیدار بشویم. بفهمیم که ما هم از جنس بشر‏‎ ‎‏هستیم و ممالک دیگر و رژیمهای دیگر و نژادهای دیگر برتر‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 171
‏نیستند از ما. منتها آنها با تبلیغاتشان ما را جوری کردند که همیشه‏‎ ‎‏دستمان طرف غرب یا طرف شرق دراز باشد و هرچه می خواهیم‏‎ ‎‏از آنجا برای ما بیاید. اگر ما بیدار بشویم که ما هم موجودی هستیم‏‎ ‎‏مثل سایر موجودات و ما هم انسانی هستیم مثل سایر انسانها و‏‎ ‎‏نژاد ما هم نژادی هست مثل سایر نژادها، اگر این معنا را ما توجه‏‎ ‎‏به آن بکنیم و بفهمیم که ما باید خودمان برای خودمان وسایل‏‎ ‎‏زندگی را فراهم کنیم، خودمان برای خودمان کار بکنیم، اگر‏‎ ‎‏دستمان را از شرق و غرب کوتاه کنیم و خودمان مشغول فعالیت‏‎ ‎‏بشویم، یاد بگیریم لکن بعد از یاد گرفتن خودمان کار بکنیم، نرویم‏‎ ‎‏سراغ اینکه بنشینیم تا حتی یکی گلیمی هم که می خواهیم، یک‏‎ ‎‏پتویی هم که می خواهیم از آنجا بیاورند، یک تفنگی هم که‏‎ ‎‏می خواهیم از آنجا بیاورند، اگر ما به این معنا توجه کنیم و بیدار‏‎ ‎‏بشویم، دنبال بیداری، اراده پیش می آید که ما بخواهیم که خودمان‏‎ ‎‏وسایل اجتماعی خودمان را فراهم کنیم با کوشش خودمان.‏

‏     باید کارهای خودمان را انجام بدهیم. مدتی می گذرد و ما‏‎ ‎‏خودمان صنعتگر خواهیم شد. آنهایی که این صنعتهای بزرگ را‏‎ ‎‏درست کردند، آنها هم انسانهای یک سر و دو گوشی هستند که‏‎ ‎‏مثل سایر انسانهایند منتها قبل از ما بیدار شدند و ما را خواب‏‎ ‎‏کردند. قبل از اینکه ما بیدار بشویم آنها بیدار شدند. و همّ‏‎ ‎‏خودشان را صرف این کردند که با ایادی خودشان مستقیماً یا به‏‎ ‎‏غیر مستقیم ما را غافل کنند. ما را خواب کنند و به ما تزریق کنند به‏‎ ‎‏اینکه شما نمی توانید. حتی تزریق کنند که شما نمی توانید‏‎ ‎‏حکومت کنید. شما نمی توانید یک حکومت صحیح داشته باشید.‏‎ ‎‏شما نمی توانید یک نظام صحیح داشته باشید. شما نمی توانید یک‏‎ ‎‏صنعتی داشته باشید. اگر ما از این خواب بیدار نشویم، هر چه‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 172
‏فریاد بزنیم فایده ندارد. شعارها فایده ندارد. آن شعاری فایده دارد‏‎ ‎‏که از روی علم باشد و توجه. البته در یک انقلابی و در یک نهضتی‏‎ ‎‏اوّلش شعارهاست که این نهضت را به پیش می برد. و اگر آن‏‎ ‎‏شعارها نباشد، انقلاب نمی تواند پیش ببرد، لکن بعد از اینکه‏‎ ‎‏انقلاب پیروز شد باید عمل کرد.‏

‏     باید توجه کرد به اینکه ما نباید همیشه دستمان دراز باشد. یک‏‎ ‎‏دستمان طرف غرب دراز باشد، یک دستمان طرف شرق دراز‏‎ ‎‏باشد. تا این دو دست ما طرف شرق و غرب دراز است ما وابسته‏‎ ‎‏هستیم. ما که می خواهیم وابسته نباشیم باید اول بیدار بشویم به‏‎ ‎‏اینکه ما خودمان هم شخصیت داریم. ما می توانیم کار انجام‏‎ ‎‏بدهیم.‏

‏     شما دیدید که قبل از اینکه این نهضت حاصل بشود و انقلاب،‏‎ ‎‏کم شخصی بود، کم کسی بود که احتمال این را حتی بدهد که‏‎ ‎‏می شود برای قدرتهای بزرگ غلبه کرد. آن هم یک ملتی که همه‏‎ ‎‏چیزش وابسته بوده و همه چیزش از آنجا آمده و چیزی ندارد. این‏‎ ‎‏یک مسئله ای بود که باور کسی نمی آمد. لکن شما دیدید که وقتی‏‎ ‎‏اراده کردید، ملت اراده کرد، دنبالش شد. وقتی ملت بیدار شد که‏‎ ‎‏نباید این ابرقدرتها در اینجا حکومت کنند و نباید وابستگان آنها در‏‎ ‎‏اینجا حکومت کنند، با اینکه کمال قدرت را آنها آن وقت داشتند‏‎ ‎‏در عین حال همین سرو پا برهنه های بازار و کوچه و دانشگاه و‏‎ ‎‏جاهای دیگر قیام کردند و این وحدت کلمه و با بیداری، دشمن را‏‎ ‎‏از صحنه بیرون کردند. اگر ملت ما در این طول مدّت این بیست،‏‎ ‎‏سی سال، از بیست سال به این طرف باز همان بودند که از پاسبان‏‎ ‎‏می ترسیدند، اگر یک وقتی می خواستند به کلانتری بروند‏‎ ‎‏خوفشان بود که بروند، از اسم شاه کذا می ترسیدند، اگر اینها‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 173
‏همانها بودند، نمی توانستد قیام کنند و این واقعه را، این واقعۀ‏‎ ‎‏اعجازآمیز را به وجود بیاورند. اوّل بیدار شدند. با نطق ناطقین،‏‎ ‎‏نویسندگان، بیدار شدند. یعنی نویسندگان متعهد. بعد که بیدار‏‎ ‎‏شدند اراده کردند. خواستند. دنبال اراده و خواست قیام حاصل‏‎ ‎‏شد. و دیدید که چیزی که ملت خواست متحقق می شود. ملت ما‏‎ ‎‏خواست که نظام جائر سلطنتی نباشد و به جای او یک نظام انسانی‏‎ ‎‏ـ اسلامی باشد. این را خواست و این شد. البته نمی گویم که الآن ما‏‎ ‎‏یک نظام اسلامی تمام عیار داریم. لکن این را می گویم که آن نظام‏‎ ‎‏جائر که همه چیز ما را به دیگران فروخت و از بین برد، آن رفت از‏‎ ‎‏بین. و دست آن ابرقدرتها کوتاه شد از مملکت. و ما الآن در اوّل‏‎ ‎‏قدم هستیم. و باید کوشش کنیم، همۀ ملت کوشش کنند، همۀ ملت‏‎ ‎‏کوشش کنند، هر کس در هر جا که هست کوشش کند. و کوشش‏‎ ‎‏این باشد که ما باید وابسته نباشیم. اگر دهقانهای ما در صحراها و‏‎ ‎‏در هر کجا که هستند این معنا را بفهمند که کوشش باید کرد تا‏‎ ‎‏وابسته نبود، و هر کس وابسته است اسیر است و ممکن است که‏‎ ‎‏اسارتش زیادتر بشود. اگر آنها در بیابانها این معنا را احساس کنند،‏‎ ‎‏اراده می کنند که وابسته نباشند، و اراده می کنند که ارزاق خود‏‎ ‎‏مملکت را خودشان تهیه کنند. و اگر در کارخانه های ما این معنا را‏‎ ‎‏متنبّه بشوند که ما باید وابسته نباشیم و ما باید خودمان برای‏‎ ‎‏خودمان کار انجام بدهیم، آنها کوشش می کنند که کارخانه ها را‏‎ ‎‏بهتر راه ببرند. و اشخاصی که مغز تفکر صنعتی دارند این مغزها را‏‎ ‎‏به کار می اندازند. و بعد از اینکه فهمیدند که باید برای خودمان کار‏‎ ‎‏بکنیم و باید صنعت را هم ـ چه صنعت بزرگ، چه صنعت کوچک‏‎ ‎‏را ـ خودمان باید درست بکنیم، این مبدأ عمل می شود که بعد از‏‎ ‎‏آن بیداری و این اراده راه بیفتند، و مشغول بشوند و تفکر کنند و‏
کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 174
‏مغزها را به کار بیندازند و کار خودشان را خودشان انجام بدهند.‏

‏     شما متوقع نباشید که همین امروز بتوانید طیّاره درست کنید.‏‎ ‎‏میگ درست کنید. البته الآن نمی شود، اما مأیوس نباشید از اینکه‏‎ ‎‏می توانیم درست کنیم. باید بیدار بشوید، بروید دنبال اینکه آن‏‎ ‎‏صنایع پیشرفته را خودتان درست بکنید. وقتی این فکر در یک‏‎ ‎‏ملتی پیدا شد و این اراده در یک ملتی پیدا شد، کوشش می کند و‏‎ ‎‏دنبال کوشش این مطلب حاصل می شود. یأس از جنود ابلیس‏‎ ‎‏است، یعنی شیطانها انسان را به یأس وامی دارند. همین‏‎ ‎‏ابلیس هایی که می بینید در طول تاریخ ملتهای ضعیف را مأیوس‏‎ ‎‏کرده اند. همینهایی که به ملتهای ضعیف تزریق کردند که ما هیچ‏‎ ‎‏نمی دانیم و هیچ نمی توانیم. همینهایی که به ملتهای ضعیف به‏‎ ‎‏واسطۀ وابستگیشان به خارج گفتند که ما باید غربی باشیم. ما‏‎ ‎‏ارتشمان هم باید از غرب برایش یک کسی بیاید. کارخانه هایمان‏‎ ‎‏هم باید از غرب بیاید راهش بیندازد. ما باید این جنود ابلیس را‏‎ ‎‏کنار بزنیم. و امید، که از جنودالله است در خودمان زنده بکنیم. به‏‎ ‎‏خودمان امیدوار باشیم. تکیه به ارادۀ خودمان بکنیم. تبع اراده‏‎ ‎‏دیگران نباشیم. لکن همه با هم مجتمعاً این اراده را بکنیم تا کار‏‎ ‎‏انجام بگیرد. آنهایی که در ارتش هستند، در قوای مسلّح هستند، با‏‎ ‎‏هم هماهنگ باشند، و با هم بخواهند که ارتششان قوی باشد، و‏‎ ‎‏ارتششان قوای مسلّحه شان را خودشان اداره کنند. و می توانند و‏‎ ‎‏می بینید که توانستند و می توانند. و آنهایی که در کارخانه ها هستند‏‎ ‎‏و در کارگاهها هستند و در امور صنعتی هستند، خودشان بگویند‏‎ ‎‏ما خودمان می کنیم و می توانیم.‏

‏     امید در خودتان ایجاد کنید. نویسنده های ما، گویندگان ما‏‎ ‎‏همه شان دنبال این باشند که به این ملت امید بدهند. مأیوس نکنند‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 175
‏ملت را. بگویند توانا هستیم. نگویند ناتوان هستیم. بگویند‏‎ ‎‏خودمان می توانیم و واقع همین طور است، می توانیم. اراده باید‏‎ ‎‏بکنیم. نویسنده های ما بهترین خدمتشان امروز این است که این‏‎ ‎‏ملتی که ایستاده در مقابل شرق و غرب و نمی خواهد تحت نظام‏‎ ‎‏شرق یا نظام غرب باشد، امید به آنها بدهند که می توانید تا آخر‏‎ ‎‏وابسته به شرق و غرب نباشید. اگر این نویسنده ها، این گوینده ها‏‎ ‎‏به جای اینکه به هم اشکالتراشی بکنند، به جای اینکه به جان هم‏‎ ‎‏بریزند، با هم امید در ملت ایجاد کنند. اطمینان در ملت ایجاد کنند.‏‎ ‎‏استقلال روحی در ملت ایجاد کنند. اگر این خدمت را این‏‎ ‎‏رسانه های گروهی، این مطبوعات، این نویسندگان، این گویندگان ،‏‎ ‎‏این اطمینان را در ملت ایجاد کنند ما تا آخر پیروز هستیم. و حیف‏‎ ‎‏است که یک ملتی که ایستاده و خون جوانان خودش را داده و همه‏‎ ‎‏چیزش را فدای اسلام و استقلال کشورش کرده ماها که گوینده‏‎ ‎‏هستیم، نویسنده هستیم، آنهایی که در مطبوعات چیز می نویسند،‏‎ ‎‏در رادیو و تلویزیون صحبت می کنند، حیف است که اینها توجه به‏‎ ‎‏این معنا نداشته باشند که باید این ملت را امیدوار کرد، و باید‏‎ ‎‏مطمئن کرد ملت را.‏

‏     اطمینان داشته باشید که اگر بخواهید می شود. و اگر بیدار‏‎ ‎‏بشوید می خواهید. شما بیدار بشوید و بفهمید این معنا را از نژاد‏‎ ‎‏ژِرْمَن از نژاد آریا بالاتر نیست. و غربیها از ما بالاتر نیستند، زودتر‏‎ ‎‏کار راه انداختند. مشغول بشوید و کار را انجام بدهید. ژاپن همین‏‎ ‎‏معنا را مبتلا بود و بعد بیدار شد و اراده کرد و شد یک مملکت‏‎ ‎‏صنعتی که الآن صنعت او مقابله می کند با امریکا. هندوستان بیدار‏‎ ‎‏شد با اینکه از همین نژادهایی بود که غیر عربی بودند و غیر‏‎ ‎‏آلمانی و غیر ژرمنی بودند که آنها می گفتند اینها اَبَر هستند و اینها‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 176

‏نمی توانند، وقتی ملتشان خواست شد، شما هم بخواهید می شود.‏‎ ‎‏خواستید که سلطنت جائر پهلوی نباشد و شد و از بین رفت.‏‎ ‎‏خواستید که قدرتهای دیگر بر شما و بر ذخایر شما سلطه نداشته‏‎ ‎‏باشند، همین طور شد و الآن سلطه ندارند.(225)‏

29 / 10 / 59  

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

باید بفهمیم که دیگران چیزی به ما نمی دهند 

‏ ‏

‏ ‏

‏مهم این است که ما بفهمیم که دیگران به ما چیزی نمی دهند، ما‏‎ ‎‏خودمان باید تهیه کنیم. اگر این کشاورزها این معنا را حالیشان‏‎ ‎‏بشود، باورشان بشود که خارج به ما چیزی نمی دهند، خود‏‎ ‎‏کشاورزها کار را انجام می دهند؛ خود ملت انجام می دهند. از‏‎ ‎‏قراری که شنیدم در چین یک وقتی در پشت بامهایشان هم گندم‏‎ ‎‏می کاشتند. علاوه بر زمینهایشان، توی حیاطهاشان، در پشت بام‏‎ ‎‏هم گندم می کاشتند. یک مملکت اگر بخواهد خودش به پای‏‎ ‎‏خودش بایستد، مستقل بشود در همۀ ابعاد، چاره ندارد جز این‏‎ ‎‏تفکر که «ما باید از خارج چیز وارد کنیم» از کله اش بیرون‏‎ ‎‏کند.مغزش توجه به این بکند که ما از خارج نباید وارد بکنیم. اگر‏‎ ‎‏یک چیزی نداریم، از خارج برایمان نمی آورند آن ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ فلان کار را‏‎ ‎‏انجام نمی دهیم، تا خودمان درست کنیم. اگر یک وقت دیدیم که ما‏‎ ‎‏چنانچه یک کارخانه ای را نمی توانیم راه بیندازیم، اتکال به این‏‎ ‎‏نکنیم که برویم از خارج بیاوریم. خودمان دنبالش برویم تا کار‏‎ ‎‏انجام بگیرد، و انجام می گیرد. مغزهای اروپا با مغزهای ایران فرقی‏‎ ‎‏ندارند، جز این معنا که آنها آن طوری تربیت شدند و خودشان را‏‎ ‎‏آن جوری درست کردند؛ و ماها را این طوری تربیت کردند. ما را‏‎ ‎‏یک موجودات مهملی بار آوردند. خوب، تا کی ما باید این تحمل‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 177

‏را بکنیم که ما یک موجودات مُهْمَلی هستیم، و باید از اربابها پیش‏‎ ‎‏ما برسد؟ حتی نانمان را آنها بدهند و گوشتمان را آنها بدهند؛‏‎ ‎‏اداراتمان را آنها درست کنند؛ ارتشمان را آنها. این باید یک آخری‏‎ ‎‏داشته باشد. نمی شود که همیشه انسان انگل باشد به غیر.‏

‏     و عمده این است که ما باور کنیم که خودمان می توانیم. اول هر‏‎ ‎‏چیزی، این باور است که می توانیم این کار را انجام بدهیم. وقتی‏‎ ‎‏این باور آمد، اراده می کنیم. وقتی این اراده در یک ملتی پیدا شد،‏‎ ‎‏همه به کار می ایستند، دنبال کار می روند. در هر صورت، این باور‏‎ ‎‏را باید از گوش ‏‏[‏‏و‏‏]‏‏ مغز خودمان بیرون کنیم. و کسانی که گوینده‏‎ ‎‏هستند، کسانی که نویسنده هستند، کسانی که فرض کنید در‏‎ ‎‏ادارات هستند و اطلاعات دارند، این مطلب را به مردم‏‎ ‎‏بباورانند.(226)‏

 26 / 11 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

عزم، لازمه استقلال و خودکفایی 

‏ ‏

‏ ‏

‏شما حالا باید از اول شروع کنید و قصدتان این باشد که خودتان‏‎ ‎‏مستقل در همه چیز باشید؛ در فرهنگ مستقل باشید، در صفت‏‎ ‎‏مستقل باشید، در زراعت مستقل باشید. وقتی که بنای بر این معنا‏‎ ‎‏گذاشتید و با این عزم وارد میدان شدید، می توانید که کشور‏‎ ‎‏خودتان را نجات بدهید و کشور خودتان را مستقل کنید و بیمه‏‎ ‎‏کنید استقلال کشور خودتان را برای همیشه.(227)‏

 11 / 1 / 60 

*  *  *

‏ ‏

خودکفایی به دست خود ملت 

‏ ‏

‏ ‏

‏مشکلهای داخلی ما یک قسم مشکلات هست که به دست‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 178

‏خودمان باید حل بشود و همۀ ملت باید در این باب کوشش کنند.‏‎ ‎‏آنهایی که کار می توانند بکنند کار بکنند، زراعت می توانند بکنند‏‎ ‎‏زراعت بکنند و این مشکل را، مشکل اقتصادی را با دست خود‏‎ ‎‏ملت ان شاءالله حل بشود و ملت مابه خودکفایی ان شاءالله ‏‎ ‎‏برسد.(228)‏

 4 / 11 / 60 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

تسهیل کارها با پشتیبانی و موافقت مردم 

‏ ‏

‏ ‏

‏البته می دانید که کار مشکل است، لکن با پشتیبانی و موافقت‏‎ ‎‏مردم، کارها آسان می شود، کما اینکه تا حال هم چنین بوده و مردم‏‎ ‎‏پیشقدم شده اند و خرابیهای جنگ را که دولت به تنهایی‏‎ ‎‏نمی توانست حل کند، حل می کنند.(229)‏

 25 / 5 / 61 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

مبارزه با مشکلات برای رسیدن به استقلال 

‏ ‏

‏ ‏

‏مادامی که بخواهیم مستقل باشیم و زیر بار وابستگی نرویم، باید‏‎ ‎‏تحمل این مشکلات و قدرت مبارزه با آن را پیدا کنیم. امروز ما‏‎ ‎‏وارث کشوری هستیم که وابسته به شرق و غرب بود؛ و شرقزده و‏‎ ‎‏غربزده هم در رأس امور بودند. بنابراین، باید محکم بایستیم و این‏‎ ‎‏جمهوری را که در مقابل همۀ انحرافات ایستاده است حفظ‏‎ ‎‏کنیم.(230)‏

 3 / 11 / 61 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

توکل و اراده در خودکفایی 

‏ ‏

‏ ‏

‏با اتکاء به خدای تبارک و تعالی و قدرت ملی خودمان، اسلامی‏

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 179

‏خودمان، کارهایمان را پیش ببریم. و پیش می رود این کارها؛ منتها‏‎ ‎‏بعضی هایش زود پیش می رود، بعضی هایشان هم یک قدری دیرتر‏‎ ‎‏پیش می رود. باید ما عزم مان را جزم کنیم به اینکه نه دستمان را‏‎ ‎‏پیش امریکا دراز کنیم نه پیش شوروی و نه پیش دیگران.(231)‏

30 / 6 / 62 

*  *  *

‏ ‏

‏ ‏

جانبداری ملت از استقلال و خودکفایی 

‏ ‏

‏ ‏

‏مردم وفادار و انقلابی کشورمان برای به دست آوردن استقلال‏‎ ‎‏واقعی و رسیدن به خودکفایی خیلی بیشتر از اینها آمادۀ صبر و‏‎ ‎‏فداکاری هستند. و من مطمئنم که ملت ایران یک لحظه استقلال و‏‎ ‎‏عزت خود را با هزار سال زندگی در ناز و نعمت ولی وابسته به‏‎ ‎‏اجانب و بیگانگان معاوضه نمی کند.(232)‏

3 / 9 / 67 

*  *  *

‏ ‏

‎ ‎

کتابخودباوری و خودکفایی از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 180