یادی از آیت الله شهید سید مصطفی خمینی

یادی از آیت الله شهید

 سید مصطفی خمینی

‏ ‏

‏«ولا تحسبن الذینَ قُتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند رَبِّهِم یُرزقون« (آل عمران/ 169)‏

‏آئینه صبح دلگشا را بردند‏    ‏تا عرش فرشته خدا را بردند ‏

‏دلهای به خون نشسته در ظهری سرخ‏         ‏برشانه عشق مصطفی را بردند‏

‏ ‏

‏(غلامرضا پروینی)‏

ولادت و خانواده

‏سید مصطفی (فرزند ارشد امام خمینی) در 12 آذرماه 1309 هجری شمسی در قم متولد شد. حضرت امام به پیشنهاد همسر خود نام مصطفی را ـ که نام پدر امام خمینی بود ـ برای او انتخاب کرد. گویی از همان آغاز چنین رقم خورد بود که او نیز همانند پدر بزرگ خود به دست ستمگران خودخواه به شهادت برسد. مصطفی در محیطی آکنده از معنویت، صداقت، اخلاص، تعهد و مجاهدت در راه حق رشد کرد. او در سال 1335 با دختر آیت الله شیخ مرتضی حائری یزدی ازدواج کرد و یک پسر (حسین) و یک دختر (مریم) از او به یادگار ماند.‏

‏ ‏

تحصیلات

‏شهید آیت الله سید مصطفی خمینی تحصیلات ابتدایی را در مدارس رسمی و جدید به پایان ‏


حضورج. 70صفحه 194

‏برد و در سن 15 سالگی به فراگیری علوم دینی و حوزوی پرداخت و دوره سطح را از محضر استادانی همچون آیات: حائری، صدوقی، سلطانی، شیخ عبدالجواد اصفهانی گذراند.‏

‏از 21 سالگی در درس خارج فقه آیت الله العظمی بروجردی حاضر شد و همزمان از درس خارج اصول پدر نیز استفاده می کرد و از محضر حضرت آیات عظام: محقق داماد (در قم) و حاج سید محمود حسینی شاهرودی (در نجف) استفاده علمی فراوانی برد.‏

‏پشتکار، دقت نظر، استعداد، حافظه قوی و جدیت در فراگیری علوم اسلامی باعث شد در حدود 27 سالگی به درجه اجتهاد نائل گردد.‏

‏معظم له در علم رجال و تاریخ اطلاعات فراوانی داشت و بهره های فراوانی در زمینه فلسفه و حکمت و عرفان نظری و عملی و تفسیر از استادان خود کسب نمود و فلسفه را نزد فیلسوفان نامدار همچون علامه طباطبایی و آیت الله سید ابوالحسن قزوینی آموخت.‏

‏ ‏

خصوصیات و ویژگیهای اخلاقی:

‏یکی از خصوصیات شهید سید مصطفی خمینی این بود که قرائت قرآن را ترک نمی کرد و حتی در هوای گرم نجف اشرف خود را مقید کرده بود که روزی یک یا نیم جز از قرآن را تلاوت کند و همچنین ادعیه بسیاری را هم از حفظ بود و هرگز ذکر گفتنش ترک نمی شد.‏

‏از دیگر خصوصیات شهید مصطفی خمینی این بود که در صراحت لهجه بسیار قوی بود. وی در مقابل هیچ کس حقی را پایمال نمی کرد و ندیده نمی گرفت. نسبت به ائمه معصومین(ع) عشق و علاقة خاصی داشت و به خصوص ذکر امام علی(ع) را زیاد می گفت و بعضی اوقات دم می گرفت و سینه می زد.‏

‏از ویژگیهای دیگر ایشان این بود که در جنبه های مدیریتی خیلی قوی بود. ایشان در عین حال که دخالتی در اوضاع منزل امام نمی کرد با این وجود همه چیز را زیر نظر داشت و از دورادور متوجه حرکات و سخنان دیگران بود و تمام آنها را با حضرت امام مطرح می کرد.‏

‏یکی از دوستان نزدیک شهید سید مصطفی خمینی نقل می کند: آن همه وجوهی که برای ‏


حضورج. 70صفحه 195

‏چرخش کار انقلاب به دست امام می رسید بواسطه آقای مصطفی واصل می شد ضمن اینکه ابداً این وجوه را به مصرف شخصی نمی رساند. به خاطر دارم یکبار با ایشان در خیابان راه می رفتیم، پیرمردی جلو آمد و اظهار تنگدستی کرد. حاج آقای مصطفی دست در جیب کرد و گفت: «به جدم پولی ندارم و هنوز هم شهریه نگرفته ام» با این حال مقدار اندکی که پول در جیب داشت کف دست پیرمرد گذاشت و او را روانه کرد. صفا و یکرنگی در او موج  می زد.‏

‏همچنین ایشان وقتی خواست به مکه برود، با پول خانه اش که در قم فروخته بود و پولی که از همسرش گرفته بود به مکه رفت. بعضاً از دیگر مراجع شهریه دریافت می کرد تا به خرید کتاب و دیگر مسائل ضروری زندگی اش برسد و علت آن این بود که پولی که حضرت امام به ایشان می داد فقط مخارج متوسط زندگی اش از قبیل غذا و اجاره خانه را تأمین می کرد.‏

‏مرحوم آیت الله العظمی بهاءالدین که یکی از بزرگان دین و عالمی فرزانه و متقی بودند درباره ایشان می فرماید: آقا مصطفی، نظیر کم دارد.‏

‏ ‏

در عرصه مبارزات سیاسی

‏سید مصطفی از آغاز نهضت امام خمینی در سال 1341 هـ . ش به روحانیون مبارز و سیاسی پیوست و همواره یار و همدم و همراه پدر بود.‏

‏پس از دستگیری امام خمینی در شب 14 خرداد 1342 وی اولین کسی بود که صبح به حرم حضرت معصومه(ع) آمد و با سخنرانی پر شور خود مردم را از ماجرای دستگیری پدر آگاه کرد و در مدت حصر امام خمینی در خانه ای در شمال تهران رابط پدر با دیگر علما بود. در این دوران علمای بزرگ از سراسر ایران به تهران آمدند تا از علمای زندانی بویژه حضرت امام خمینی حمایت کنند و این حصر به مدت هشت ماه به طول انجامید.‏

‏پس از دستگیری و تبعید امام در 13 آبان 1343 حاج آقا مصطفی نیز دستگیر و ابتدا در شهربانی قم و سپس در زندان قزل قلعه تهران زندانی شد. عوامل رژیم قصد داشتند او را میل خود از ایران برانند تا یاد و خاطره امام به فراموشی سپرده شود. به همین دلیل وی را بعد از 57 روز ‏


حضورج. 70صفحه 196

065

‏ ‏

‏بازداشت، آزاد کردند اما وی پس از مشورت با استادان و فضلای حوزه علمیه از مسافرت به ترکیه منصرف شد تا اینکه چند روز پس از آزادی در 13 دیماه 1343 توسط سرهنگ بدیع رئیس ساواک قم دستگیر و به تهران اعزام و از آنجا هم به ترکیه تبعید شد.‏

‏حضور آقا مصطفی در ترکیه تأثیر عاطفی بسیاری بر روی پدر گذاشت او مدافع و خدمتگزار و حتی آشپز پدر بود. لباسهای ایشان را می شست و مونس و غمخوارشان بود و به این ترتیب بیشترین تأثیر را از امام گرفته بود و به همان نسبت نیز بیشترین تأثیر عاطفی را در ایشان گذاشته بود.‏

‏سرانجام در روز 13 مهرماه 1344 به همراه پدر از ترکیه به عراق تبعید شد. او همواره مشاور امین و یاوری استوار برای پدر و هم رزمی وفادار برای روحانیت مبارز عراق به شمار می رفت.‏

‏شهید آیت الله سید مصطفی خمینی از سوی پدر با آیت الله العظمی حکیم  که در آن زمان از علمای مبارز  ضد رژیم تازه استوار یافته بعثی به شمار می آمد ارتباط برقرار کرد.‏


حضورج. 70صفحه 197

‏رژیم عراق که از این تماس ناخرسند بود، در سال 1348 هـ.ش آیت الله سید مصطفی خمینی را دستگیر و به بغداد نزد حسن البکر رئیس جمهوری وقت عراق بردند. رئیس جمهور عراق از وی خواست که پدرش را از حمایت آیت الله حکیم باز دارد ولی او نپذیرفت.‏

‏ ‏

آثار و تألیفات

‏آیت الله شهید مصطفی خمینی در کنار فعالیتهای به هم پیوسته اجتماعی، مذهبی و سیاسی به پژوهش و تحقیق و تدریس در حوزه می پرداختند ایشان در مدت 13 سال در حوزه علمیه نجف اشرف به تدریس و تألیف مشغول بودند و حدود 10 سال در حوزه نجف خارج اصول را تدریس می کرد. جلسة درس حکمت منظومه سبزواری ایشان در مسجد محمدیه قم یکی از حوزه های پربار فلسفه به شمار می رفت. ایشان در حوزه علمیه قم به تدریس خارج فقه نیز اشتغال داشت.‏

‏از شهید سید مصطفی خمینی آثار متعددی به یادگار مانده که بعضی از آنها به چاپ رسیده است. بعضی از آثار ایشان عبارتنداز: 1ـ تحریرات فی الاصول در سه جلد  2ـ کتاب الصوم‏‎ ‎‏3ـ  تفسیر  القرآن کریم در 5 جلد  4ـ القواعد الحکمیه  5ـ حاشیه بر اسفار اربعه  6ـ الفوائد الرجالیه  7ـ الحاشیه علی العروه الوثقی 5ـ دروس الاعلام و نقلها و ...‏

‏بابت تبرک این مقاله به توضیح مختصری درباره تفسیر قرآن کریم شهید آیت الله مصطفی خمینی می پردازیم:‏

‏معظم له را یکی از کاوشگران معارف قرآنی و عرفانی در قرن چهاردهم هجری می دانند. تفسیر ایشان در 5 جلد در حدود 2000 صفحه از سوی وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی و با تحقیق و تدقیق شاگردش (حجت السلام والمسلمین محمد سجادی اصفهانی) آماده چاپ و انتشار یافته است.‏

‏یکی از ویژگیهای این تفسیر  آن است که جنبه علمی آن تمام مطالب و مباحث را فرا می گیرد و تار و پود و شیرازه اصلی آن را مباحث علمی و فلسفی تشکیل می دهد.‏

‏این تفسیر شامل سوره فاتحه و تا آیه 46 سوره بقره «الذین یظنون انهم ملاقوا ربهم و انهم الیه ‏


حضورج. 70صفحه 198

‏راجعون» پیش رفته است اما به جهت شهادت وی ناتمام ماند.‏

‏معظم له با بحث دقیقی در هر آیه قرآن کریم، رموز لغوی، صرفی، نحوی، شیوه اعراب گذاری، چگونگی رسم الخط و کتابت واژه ها، معانی، بیان، بلاغت و تجوید را بیان فرموده و همچنین مفاهیم عرفانی، حکمی، فلسفی، اخلاقی، کلامی را با تذوقی که خاص ایشان بود در قالب جملاتی زیبا و بعضاً مسجّع، با ژرف نگری حیرت انگیزی ارائه نموده، در کنار آن هرجا لازم بوده است از علم اعداد و اوفاق با دانش سرشار خود، خوانند را سیراب می کند. سپس در آخر بخش هر مطلب تفسیر و تأویل آیه مبارکه را با توجه به آرای مختلفه اهل تفسیر از همه مسالک و مشارب ارائه نموده آنگاه نظر مختار خویش را بیان می نمایند. تفسیر او به زبان عربی و شیوة استدلالی، فلسفی و عرفانی است. از این نوشتار تسلط و تبحری که استاد در زبان عربی و شعر و ادب پارسی دارد، معلوم می گردد.‏

‏ ‏

شهادت

‏شب یکشنبه اول آبانماه سال 1356 آیت الله سید مصطفی خمینی بعد از نماز جماعت و سپس دیدار با امام خمینی، به خاطر مهمان داشتن، زودتر از شبهای دیگر به منزل رفت. بامداد روز بعد خدمتکار منزل (صغری خانم) مطابق معمول برای ایشان یک لیوان آب می برد و یکی دو بار ایشان را صدا می زد. وقتی می بیند ایشان جواب نمی دهد جلو می رود و می بیند  که صورت وی کبود شده است. وقتی پیکر ایشان را به بیمارستان می رسانند پزشک بیمارستان می گوید ایشان مسموم شده است. مرگ ایشان مشکوک است و با توجه به کبودیهای متعدد روی بدن و صورت بهتر است کالبد شکافی شود تا چگونگی مرگ به صورت دقیق مشخص شود. ولی امام خمینی به علت اینکه فایده ای بر این کار مترتب نبود اجازه ندادند. سازمان امنیت عراق پزشک مزبور را بازداشت کرد ولی بعد از 24 ساعت او را آزاد کرد و او نیز دیگر درباره مرگ آیت الله شهید هیچ اظهارنظری نکرد. از مجموع مدارک چنین معلوم می شود که شهادت سید مصطفی خمینی با توطئه مشترک سازمان امنیت ایران و عراق صورت گرفت. و به این ترتیب شخصیتی که به گفته ‏


حضورج. 70صفحه 199

‏امام خمینی امید آینده اسلام بود در سن 47 سالگی از دست رفت.‏

‏جنازة حاج آقا مصطفی را برای غسل و طواف به کربلا بردند و مرحوم آیت الله حاج سید علی حسینی شاهرودی فرزند برومند مرجع فقید جهان تشیع آیت الله العظمی حاج سید محمود حسینی شاهرودی، بدن ایشان را در غساله خانه ای در خیمه گاه کربلا غسل داد و جنازه ایشان بعد از طواف در حرم امام حسین(ع) به نجف بازگردانده شده و مراسم تشییع با حضور گسترده علما و فضلاء و عامه مردم نجف به شکل باشکوهی از بیرون شهر به طرف بارگاه علوی آغاز گردید. پیکر  مطهر وی بعد از نماز توسط مرحوم آیت الله العظمی خویی در حجره ای که مقبره مرحوم شیخ محمد حسین اصفهانی(کمپانی) قرار داشت در کنار قبر ایشان و پشت مقبره علامه حلی که در رواق مطهر حضرت امام علی(ع) واقع است در روز دوم آبان سال 1356 دفن گردید.‏

‏شهادت آیت الله سید مصطفی خمینی روح تازه ای در کالبد انقلاب دمید و مجالس ختمی به همین مناسبت در اکثر نقاط ایران برپا شد و فرصت مناسبی را پدید آورد تا قضای خفقان حاکم که از آغاز سال 56 در حال شکسته شدن بود در سطح کشور بشکند و جو انقلابی در سرتاسر ایران رخ نمایی کند. در این مجالس نام امام خمینی که مرجع دینی بلامنازع بود آشکارا در مساجد و محافل برده شد و بیدادگریهای رژیم شاهنشاهی مطرح گردید و انقلاب اسلامی در مسیری افتاد که برای هیچکس قابل تصور نبود و ظرف مدت کوتاهی نظام شاهنشاهی را برای همیشه از صحنه کشور ایران پاک کرد.‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏منابع:‏

‏1. فصلنامه حضور، شماره های 21، 25، 33؛ 37 و ...‏

‏2. کتاب پا به پای آفتاب، ج1،2،48‏

‏3. خاطرات آیت الله خاتم یزدی‏

‏4. خاطرات آیت الله مسعودی خمینی‏

‎ ‎

حضورج. 70صفحه 200