آشنایی با امام خمینی
(مصاحبه با احمد علی حسین از مبارزان کویتی)
حضور: لطفا خودتان را معرفی کنید و مختصری از زندگی و فعالیتهای خود بیان بفرمایید؟
آقای احمد علی حسین: من احمد علی حسین هستم. من از کودکی تا 19 سالگی در کویت بودم بعد از آن با انقلاب اسلامی ایران آشنا شدم. این انقلاب مرا به سوی مؤسس آن یعنی حضرت امام خمینی کشاند و مقدمات تغییر در مسیر زندگی ام را فراهم کرد و باعث شد تا در این مسیر گام برداشته و فعالیتهای خود را در این راستا قرار دهم، چرا که سیستم سیاسی کویت نیز همچون حاکمیت صدام جنایتکار بود. این آشنایی من با اندیشه های امام خمینی بود که از من یک مبارز سیاسی ساخت.
من به عشق و علاقه ام به انقلاب اسلامی افتخار می کنم و برای من مایه مباهات است. بعد از آن به آلمان رفتم و ارتباط من با کشورهای اسلامی تا حدودی کم و احیاناً قطع شد ولی همچنان خود را عضوی از ملت مجاهد ایران می دانستم. در حال حاضر نیز در تلاشم تا تمامی فعالیت های خود را در راستای محقق ساختن آرزوهای بزرگ کشورهای عربی سوق دهم. من شما را به پیروزی هرچه زودتر ملت فلسطین بشارت داده و روزی را می بینم که همگی در کنار هم بتوانیم در مسجد الاقصی نماز به جا بیاوریم.
حضورج. 70صفحه 166
حضور: چگونه به مذهب شیعه گرایش پیدا کردید؟
حسین: من قبل از آشنایی با مذهب شیعه، فردی نکته بین و اهل دقت بودم. از همان کودکی دائماً به خداوند متعال می گفتم: خدایا خودت را به من نشان ده. دین تو حق است؛ اما من هیچ آشنایی با این دین ندارم حتماً اسلام حق وجود دارد. تا سن 14 سالگی در چنین افکاری سیر می کردم تا اینکه انقلاب اسلامی ایران بوقوع پیوست. این انقلاب چشم و عقلم را روشن کرد. با شکل گیری انقلاب اسلامی ایران تلاش زیادی کردم تا دلایل ایجاد چنین انقلاب و جزئیات آن را درک می کنم. از آن زمان عشق و حب در درون من ریشه دواند. اکنون برای شما جریان آشنایی ام با مذهب شیعه و گرویدنم به آن را برای شما بیان می کنم که برای شما نیز جالب است: زمانی که برای دیدن اقوام خود به کویت رفته بودم مقارن با روز جمعه بود. آن روز برای ادای نماز جمعه به مصلا رفتم. نماز جمعه با کمی تاخیر آغاز شد به اقوام خود گفتم: نماز دیر شروع می شود از این
حضورج. 70صفحه 167
رو به مسجدی که در نزدیکی اینجاست می روم. وارد مسجد که شدم شماری از پیروان اهل بیت(ع) را دیدم در آنجا جوان زیبارو، مهربان و مؤمنی بود که برای من جزئیات و احکام آیین اسلام را توضیح داد. بعد از آن هم در آلمان، مطالعاتم را در زمینه شیعه بیشتر کردم تا نسبت به آن معرفت بیشتری کسب کنم. در کشور آلمان از محضر دوستانی همچون دکتر سالمی و دکتر مقدم در هامبورگ بهره بردم و از ایشان کتابهایی را امانت گرفته و مطالعه کردم و با مطالعه بیشتر در این زمینه، شناختم گسترده تر شد. اینها همه از توفیقات الهی بود.
حضور: دوستان گفتند که شما بسیاری از آثار امام خمینی را مطالعه کرده اید. خودتان در این زمینه توضیح بفرمایید.
حسین: من بسیاری از مجلاتی را که به صورت هفته نامه و یا ماهنامه به زبان عربی از سوی کشور ایران چاپ می شد، مطالعه کرده ام. شمار زیادی از کتابهای امام را طی سکونتم در کویت و آلمان مطالعه کرده و معانی آن را در حد خود درک کرده ام. از جمله کتابهایی که برایم جالب بود و از خواندن آن لذت زیادی بردم کتاب زیبای «حکومت اسلامی» بود. کتابچه ها و سایر کتب امام نیز در میزان شناخت من نسبت به امام بسیار مؤثر بوده اند. گذشته از این، من سخنرانیهای ایشان را که به مناسبت های مختلف ایراد کرده اند مطالعه کرده ام.
حضور: شما چه برداشتی از راه و سیره امام خمینی دارید؟
حسین: امام آمد تا راه صحیح و مستقیم، راه اجداد خود و پیامبر و اهل بیت(ع) را به ما نشان دهد به ویژه برای جوانان که جویای اسلام و مکتب امام حسین هستند. مکتب امام حسین(ع) پیش از این گسترده نشده بود ولی در حال حاضر توسط امام دامنه وسیعی یافت. این مکتب قلب ملت ایران را روشن ساخت و شعله های آن را هر چه بیشتر شعله ور ساخت تا جایی که بسیاری از مردان و جوانان دنباله رو این مکتب شدند. امام خمینی مکتب امام حسین و اهل بیت را زنده و مورد حمایت قرار داده و آن را آشکارتر ساخت.
حضورج. 70صفحه 168
حضور: بزرگترین مشکل مسلمانان در روزگار معاصر چه چیزهایی است؟
حسین: در حقیقت مشکلات مسلمانان حول سه محور اصلی می چرخد: 1ـ دشمن خارجی که در رأس آن صهیونیست و آمریکا قرار دارد. 2ـ برخی از کشورهای عربی که در حقیقت مزدوران آمریکا و صهیونیست هستند. 3ـ وجود افکار جاهلی ـ وهابی مسلمانان است که به نام سلفیون (گذشتگان) معروف است. این افکار بدترین و بزرگترین دشمن ملتهای مسلمانان است اما بحمدالله مسلمانان از گذشته به این افکار اهمیت زیادی ندادند و تنها یک جهت و گرایش را در پیش گرفتند. آنها بین دشمن کوچک و بزرگ و دوست خود تفاوت قائل می شوند. در حال حاضر ما شاهدیم که پیروان و هواداران جمهوری اسلامی و مذهب اهل البیت به شکل کاملاً دقیق در سرتاسر جهان افکار خود را به ویژه در میان فرهیختگان گسترش داده و می دهند. من بسیاری از آنها را که در آمریکا و کشورهای غربی و عربی به تبلیغ مشغول هستند را می شناسم حتی در اردن انتشاراتی به نام انتشارات اهل البیت (ع) به طور گسترده مشغول فعالیت است. کار ما تبلیغ است، هم از راه عمل صحیح و هم از راه انتشارات و تبلیغات صحیح.
حضور: آیا برقراری یک صلح دائمی و پایدار میان مسلمانان و غرب امکانپذیر است؟
حسین: برقراری صلح دائمی در شرایط کنونی ممکن نیست مگر با تغییر روش ابرقدرتها و
حضورج. 70صفحه 169
صاحبان زور به عنوان مثال اگر اسرائیل سیاست خود را تغییر دهد و همانگونه که در فلسطین، یهود، مسیحی و مسلمان وجود دارد به آنها به یک چشم نگاه کند و آنان را فرزندان یک میهن واحد بداند، اگرآمریکا و یا انگلیس با دولتهای مسلمان با عدالت برخورد کنند اگر چنین کنند صلح دائمی ممکن می شود. ما پشتیبان صلح و آرامش و محبت هستیم، به این شرط که اسرائیل سرزمین فلسطینیان را به آنها بازگرداند و انگلیس روش تعامل خود را تصحیح کرده و با درستی و عدالت با مسلمانان برخورد کند ولی اگر این شروط اجرا نشود و به جای آن دست به توطئه، بازیهای سیاسی و فریبکاری زنند، چنین امری محال است. ولی دشمن بداند که توطئه ها و سنگ اندازی هایشان هرگز مؤثر نخواهد بود.
حضور: با وجود بیداری روزافزون ملل مسلمان به نظر می رسد ما، به طور کلی در عمل به دین خودمان ضعیف هستیم. به نظر شما مشکل از چیست؟
حسین: من علت مشکل مسلمانان را در دو چیز می دانم: 1ـ عدم تعهد برخی از مسلمانان به اسلام اصیل و واقعی علت اصلی ناتوانی ما مسلمانان در عمل به دینمان می باشد. 2ـ وجود علمای درباری و خود سلاطین و حکام کشورهای اسلامی. در حقیقت این علما حرفهایی را که موافق با نظر حکام باشد به عامه مردم می زنند و از این طریق کسب درآمد کرده و نظر خود را بر مردم تحمیل می کنند. بنابراین طاغوتیان با فریب دادن عامه مردم آنها را تحت استعمار و تسلط خود در می آوردند برای مثال می توان به جنگ 33 روزه لبنان اشاره کرد که علما و حکام عربستان سعودی علیه حزب الله دست به فتنه زده تا جایی که اظهار داشتند اصلاً دعا کردن برای پیروزی حزب الله لبنان جایز نیست. ولی در حال حاضر مردم بین حق و باطل تفاوت قائل شده و بحمدالله با گذشت ایام، حق آشکارتر می شود. البته طاغوتیان و استعمارگران همچنان بر نقش گذشته خود تأکید داشته و دائماً بر مکاید و فتنه های خود می افزایند ان شاء الله که خداوند کید آنان را به خودشان بازگرداند.
حضورج. 70صفحه 170
حضور: آیا ممکن است کشورهای اسلامی با تشکیل یک اتحادیه با غربی ها و مستکبران مقابله کنند؟ اگر امکانپذیر است راه حلش چیست؟
حسین: برای رسیدن به این هدف سازمانها و کشورهای اسلامی باید از وابستگی به غرب و استکبار آزاد شده و خود را از قید وبند آن ها رها سازند. اگر سازمانها و دولتها آزاد شوند با هم متحد شده و قادر به مقابله با مستکبران می باشند. از این رو تنها راهکار کشورهای عربی و مستضعف، جمع شدن آن ها دور هم و آزاد ساختن خود از قید و بندها است . دولتها و ملتها مطمئن باشند که عملی کردن چنین راه حلی به نفع همه آنهاست و حتی حکام هم از آن بهره خواهند برد.
حضور: امام فرمودند آزادی نعمت الهی و اول مرتبه تمدن است ولی از طرفی ایشان با آزادی غربی مخالف بودند، برداشت شما از این جمله چیست؟
حسین: این آزادی یعنی آزادی انسان با تمامی جزئیات آن. آزادی غربی یعنی آزادی بدون قید و شرط و بدون در نظر گرفتن چراغ قرمزها، چنین آزادی یعنی آزادی جنسی و سایر اشکال آن که مخالف با فطرت انسان است. اما آزادی مورد نظر امام این بود که انسان آزادانه فکر کند و با وجود این آزادی بنده خدا باشد. این آزادی همان آزادی اصیل است در این صورت اوج حریت و آزادگی انسان، تفکر انسان و تابع محض بودن است نسبت به فرامین الهی و رها ساختن خود از قید و بندهای سازمانها و طاغوتهای دروغین و پوشالی است. از این رو می توان آزادی را از
حضورج. 70صفحه 171
دیدگاه امام اینگونه تفسیر کرد که: انسان در وهله اول خود و خدای خود را باید بشناسد و در همین راه به دین و مردم خدمت کند تا به آزادی واقعی برسد.
حضور: نظر شما درباره مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی چیست؟ اگر پیشنهادی دارید بیان بفرمایید.
حسین: این کنفرانسها و همایشها و پذیرایی از مهمانها و ایجاد امکانات، کار راحتی نیست و این امر تلاشهای مجدانه مسؤولین را می طلبد ولی با تمامی مشکلات، وجود نظم و انضباط در برنامه ها بیشتر از سال گذشته بود و این دلگرمی برای مسؤولین است تا در این زمینه تلاش بیشتر کرده و با در نظر گرفتن نکات منفی بتوانند طی سالهای آتی مشکلات را کاهش دهند. به نظر من نظم دهی به این مشکلات این است که مسؤولین گرامی دور هم جمع شده و وقت کافی را برای برنامه ریزی و اجرای دقیق کارها صرف کنند. به نظر بنده تنها مشکل مراسم این بود که مراسم در صبح زود برگزار می شد.
حضور: در سالروز رحلت امام خمینی حضور مردم را در حرم امام چکونه دیدید؟
حسین: حضور مردم در سالگرد حضرت امام یادآور سالهای آغاز تشکیل انقلاب اسلامی ایران بود و چنین حضوری نشانه تأیید و تصدیق، حمایت و پشتیبانی مردم از رهبری مقتدر و امین است و این خود موجبات پیروزی ملت ایران را فراهم می سازد. بحمدالله اتحاد مردم در قدردانی از رهبر ملکوتی و ربانی خود چشمگیر بود. هرساله به زیبایی تهران و سایر شهرهای ایران افزوده می شود و کشور ایران به سوی سازندگی و آبادان ییش می رود و این بیانگر وجود ملتی مخلص و فداکار است. در اینجا می توان به بشارت الهی اشاره کرد که هرکس که در راه و روش من استقامت ورزد ما او را سیراب می کنیم و به هدف موردنظر می رسانیم. اگر مسؤولین محترم برای خدمت به مردم تلاش کنند خداوند بزرگ نیز بهترین نعمات و موهبات خود را به ایشان ارزانی می دارد.
حضورج. 70صفحه 172