مقدمه

‏ ‏

مقدمه

‏بی تردید یکی از نتایج انقلاب اسلامی که بر عظمت و دورانسازی آن افزود، باز احیایی‏‎ ‎‏فرهنگ اسلامی در ایران و جهان است. این تحول آشکار، ابعاد مختلفی دارد. از میان‏‎ ‎‏مهمترین و تأمل برانگیزترین موضوعات فرهنگی احیا شده، احیای مفاهیم و واژگان‏‎ ‎‏اصیل اسلامی است. یک درون بینی موفق و راهگشا از پدیدۀ انقلاب اسلامی، هنگامی‏‎ ‎‏میسّر است که بتوانیم واژگان و مفاهیمی که در پرتو بازاندیشی فضای مفهومی جدید‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی (علم سیاست جدید) به دست آمده است را درک نماییم.‏

‏     دو مفهوم استضعاف و استکبار در رأس این مفاهیم قرار می گیرند. این مفاهیم در‏‎ ‎‏سیاست انقلاب اسلامی علاوه بر آنکه از بابت بازاحیایی مجددشان اهمیت دارند، هر‏‎ ‎‏یک از آنها دارای معانی بکر و فحواهای تازه ای هستند که تا کنون در علم سیاست قدیم‏‎ ‎‏و حتی علوم سیاسی مدرن مورد توجه قرار نگرفته اند.‏

‏     استضعاف در قرآن و نیز در تجربۀ انقلاب اسلامی اولاً، دارای یک روح جمعی‏‎ ‎‏است و ثانیاً، فحوای رابطۀ ویژه ای میان انسان و خداوند را در خود دارد. از این رو،‏‎ ‎‏احیای دو مفهوم استکبار و استضعاف گویای شدت گرایش توحیدی و دینی در انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی و آحاد سازنده آن است.‏


کتاباستضعاف و استکبار از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه VII
‏     ‏‏استکبار، آنگونه که از قرآن کریم بر می آید، مفهومی است که در هنگام بی اعتنایی‏‎ ‎‏فرد به عبودیت و سر برتافتن وی از بندگی خداوند خلق می شود‏‎[1]‎‏ مستکبر همواره در‏‎ ‎‏برابر خداوند کبر می ورزد نه در مقابل همنوع خود؛ همچنانکه اصطلاح مستضعف نیز نه‏‎ ‎‏در برابر همنوع خود که مستکبر باشد، بلکه در برابر خداوند معنا می یابد. مستکبرین و‏‎ ‎‏مستضعفین در ارتباط بلاواسطه با هم قرار ندارند؛ خداوند در میانۀ آنان قرار دارد؛ یعنی‏‎ ‎‏هر یک از دو گروه، پس از وصف موضع آنان در قبال ظهور انبیا و در قبال خداوند، به‏‎ ‎‏صورت مرتبط با هم در قرآن مورد ذکر قرار می گیرند. همچون مستضعف، مستکبر نیز بر‏‎ ‎‏حسب انحراف از محور یا اصل جایگاه خلیفة الهی انسان مشخص می شود. مستضعف‏‎ ‎‏فردی است که از جایگاه خلیفة الهی به ضعف گراییده و سقوط کرده است. مستضعف از‏‎ ‎‏ظرفیتهای انسانی خود در برابر مصادر جور تهی شده است. به همین منوال، مستکبر‏‎ ‎‏فردی است که برعکس جایگاهی فراتر جانشینی خداوند (خلیفة الهی) برای خود‏‎ ‎‏می طلبد و گویی می خواهد صفت کبریایی خداوند را مال خود کند.‏

‏     بنابراین، پیکار مستضعفین با مستکبرین بر اساس تضاد طبقاتی نیست؛ بلکه یک‏‎ ‎‏مبارزه اصولی و برخاسته از پایه های فکری اعتقادی است که ریشه در دین دارد. به این‏‎ ‎‏معنا که بین دستگاههای استکباری و حکومتهای الهی، همواره یک تقابل ذاتی وجود‏‎ ‎‏دارد به نحوی که تاریخ بشر همواره شاهد جنگ و ستیز مستکبرین با مستضعفین و‏‎ ‎‏پیکارگران راه حق و دشمنی و کینه آنها نسبت به نهضتهای الهی بوده است؛ به همین‏‎ ‎‏خاطر مبارزه با مستکبرین و سلطه جویان و طغیانگران در رأس برنامۀ انبیا، جهت پیشبرد‏‎ ‎‏اهداف الهی قرار داشته و فرستادگان حق در این مبارزه ذره ای سازش و مسامحه نکرده و‏‎ ‎‏یک قدم نیز از مواضع اصولی خود عقب ننشسته اند.‏

‏بدین جهت، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران نیز در طول نهضت الهی خود به‏‎ ‎‏مبارزه اصولی با مستکبرین و اعلام حمایت از مستضعفان و کوخ نشینان‏‎ ‎

کتاباستضعاف و استکبار از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه VIII
‏برخاسته، و‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی ایران را یکی از نمودهای عینی مبارزۀ حق گویان با‏‎ ‎‏مستکبرین می دانند.‏

‏     امام(س) معتقد بودند که انقلاب اسلامی ایران در عصر حاضر می تواند الگو برای‏‎ ‎‏دیگر مردم محروم و مستضعف، بویژه مسلمانان جهان شود که مرعوب غول استکبار‏‎ ‎‏نشوند و بدانند که حرکت توده های مستضعف به خوبی قادر است آنان را از تخت‏‎ ‎‏جبروتشان پایین بکشد تا اینکه آفتاب ولایت از افق مکه معظمه و کعبه آمال محرومان و‏‎ ‎‏مستضعفان طلوع نموده، و تحقق عملی به وعده حق تعالی بخشند.‏

‏     در «علم سیاست جدید» انقلاب اسلامی، تقریباً همه واژگان و از آن جمله استضعاف‏‎ ‎‏و استکبار، در ارتباط با خداوند و تجربۀ معنوی جدید تعریف می شوند و مشخصتر، در‏‎ ‎‏متن جنبش یا نهضتی از جنس نهضتهای انبیا معنا می یابند. «علم سیاست جدید» در تجربۀ‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی، عمدتاً ناظر بر تعاریف جدیدی از روابط قدرت و معناهای جمعی‏‎ ‎‏جدیدی از عدالت، دولت، جهان و غیره؛ است و مجموعاً حاکی از حرکتی آغازگونه و‏‎ ‎‏تأسیسی، به سوی خداوند و بندگی اوست؛ اما علم سیاست جدید یا گفتمان جدید‏‎ ‎‏قدرت، این بار در خدمت سلطۀ فاعل انسانی یا توجیه گر این سلطه نیست. گفتمان جدید‏‎ ‎‏قدرت در انقلاب اسلامی، که اغلب مستقیم یا غیرمستقیم از آیات قرآنی مستفاد است،‏‎ ‎‏گویای میل دسته جمعی به بندگی خداوند یا به تعبیر فوکو، تجربه معنوی جدید است.‏‎ ‎‏ترجیح عمومی مستضعف به رنجبر یا تحت ستم یا کارگر (که الهامی از ادبیات‏‎ ‎‏مارکسیستی را در خود حمل می کند) یا مستکبر بر ظالم، ستمگر یا سرمایه دار و‏‎ ‎‏امپریالیست، به خوبی این اراده را بازنمایی می کند.‏

‏     شایسته است روشنفکران ارگانیک نظام جمهوری اسلامی و ناظران تحلیلگری که‏‎ ‎‏انقلاب اسلامی و رهبری امام، حس ستایش و تحسین آنان را برانگیخته است، به گفتمان‏‎ ‎‏قدسی قدرت در انقلاب اسلامی توجه بیشتری نموده، و بی تأمل در رواج آن بکوشند.‏

 


کتاباستضعاف و استکبار از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه IX
ویژگیهای این مجموعه:

‏1ـ این مجموعه که در گروه اجتماعی حوزه معاونت پژوهشی مؤسسه تنظیم و نشر آثار‏‎ ‎‏حضرت امام(س) استخراج و تنظیم شده، مشتمل بر شش فصل است.‏

‏2ـ در تنظیم این مجموعه کوشیده ایم عبارتها را با توجه به پیام صریح و اصلی آنها ذیل‏‎ ‎‏نزدیکترین عنوان انتخابی بیاوریم و از تکرار آنها در سایر عناوین به استثنای موارد‏‎ ‎‏معدود خودداری کنیم؛ لذا محققین محترم برای احصای نقطه نظرات حضرت امام در‏‎ ‎‏خصوص هر عنوان، نمی توانند به موارد ذکر شده ذیل همان عنوان اکتفا نمایند، بلکه‏‎ ‎‏مراجعه به سایر عناوین این مجموعه اجتناب ناپذیر است.‏

‏3ـ فهرست عنوانها و مآخذ کلام امام (س) در پایان این مجموعه آورده شده که راهنمای‏‎ ‎‏مناسبی برای دسترسی به مطالب و مآخذ مورد نیاز محققان است.‏

‏4ـ در تنظیم قطعات منتخب داخلی هر یک از فصول و عنوانهای فرعی، ترتیب و توالی‏‎ ‎‏تاریخی صدور آنها از طرف حضرت امام ملاک بوده، نه توالی منطقی مطالب.‏

‏5ـ برای هر یک از قطعات منتخب، جمله یا عنوانی در نظر گرفته شده است که عبارت آن‏‎ ‎‏لزوماً عین عبارت حضرت امام نیست؛ لذا محققان محترم توجه داشته باشند که این‏‎ ‎‏عناوین نباید به حضرت امام منتسب گردد.‏

‏6ـ تاریخها در ذیل هر قطعه و مآخذ براساس صحیفه امام تنظیم یافته است.‏

‏ ‏

معاونت پژوهشی                               

‏مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی (س) ‏

‎ ‎

کتاباستضعاف و استکبار از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه X

  • )) ن. ک. اعراف / 206.