فصل دوم: عوامل استضعاف

‏ ‏

‏ ‏

فصل دوم: عوامل استضعاف 

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏


کتاباستضعاف و استکبار از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 9


کتاباستضعاف و استکبار از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 10
  عوامل استضعاف

‏ ‏

‏ ‏

دست نشاندگی دولتها

‏     ‏‏این فلسطین که اکنون در رأس مصیبتهاست؛ این اختلاف کلمه و سرسپردگیهای‏‎ ‎‏بعضی از سران ممالک اسلامی که با داشتن منابع طبیعی سرشار و ذخایر گرانبها و جمعیت‏‎ ‎‏هفتصد میلیونی نتوانسته اند دست استعمار و صهیونیسم را از بلاد اسلامی قطع کرده و به‏‎ ‎‏نفوذ ایادی آن پایان بخشند؛ این هواهای نفسانیه و دست نشاندگی بعضی دوَل عربی‏‎ ‎‏است که موجب شده جمعیت صد میلیونی عرب نتوانند فلسطین را از چنگال اسرائیل‏‎ ‎‏برهانند.(13)‏

‏19 / 7 / 51‏

***

‏ ‏

تبلیغات غلط استعمار

‏     ‏‏پس، اینکه می گویند که اینها را قدرتمندها قرار داده اند برای خواب کردن، این یک‏‎ ‎‏چیزی است که حرف استعمار است؛ یعنی آنها این را درست کردند برای اینکه شما را از‏‎ ‎‏قرآن و از کتاب خدا و از اسلام، رویتان را برگردانند؛ این سد را بشکنند و خوب هم‏‎ ‎‏شکستند در بین مسلمین این سد را. مسلمین خواب رفتند به واسطۀ تبلیغات اینها. مسلمین‏‎ ‎‏به جنگ برخاستند با اسلام، خودشان ملتفت نبودند؛ این معنا را که کسی بگوید اسلام به‏‎ ‎‏زندگی چه کار دارد، این جنگ با اسلام است، این نشناختن اسلام است. اسلام به‏‎ ‎‏سیاست چه کار دارد، این جنگ با اسلام است. بین خود مسلمین که این مسئله مطرح‏‎ ‎‏است، کأنه یک مسئله ای است که جنگ با اسلام ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ الآن شروع کرده اند و می کنند.(14)‏

‏23 / 7 / 57‏

***

‏ ‏

جهل و بیخبری مسلمین

‏     ‏‏این تبلیغی بوده است که بر ضد قرآن شده است و نکتۀ این تبلیغ هم این بوده است که‏

کتاباستضعاف و استکبار از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 11
‏مسلمین را از قرآن جدا کنند و منطق قرآن را بشکنند در پس مسلمین، تا اینکه این‏‎ ‎‏شرقی ها که مسلمین هستند و دارای مخازن هستند، دیگر پشتوانه ای نداشته باشند که‏‎ ‎‏مقاومت کنند، اگر قرآن و روحانیت قرآن نباشد این مردم و توده ها، اینها مقاومت‏‎ ‎‏نمی کنند، اینها هستند که ممکن است، اینطور مطالعات به آنجا رسیده که اینکه سد است‏‎ ‎‏از برای راه استفاده غرب، این عبارت از قرآن است و عبارت از آن کسانی که درس قرآن‏‎ ‎‏خوانده اند، آنها ممکن است یک قدری جلوگیری بکنند از منافع، پس باید این دو تا سد‏‎ ‎‏را شکست تا راه باز بشود قرآن را با این منطق، به قول خودشان شکستند، یا خیال‏‎ ‎‏شکستنش را داشتند، که اصلاً دین، نه دین اسلام، اصلاً دین از اول که بوده است یک‏‎ ‎‏مخدِّری بوده. این برای این است که نه اینکه آنها اطلاع نداشتند، آنها اطلاعاتشان‏‎ ‎‏صحیح بوده، داشتند اطلاعات آنها؛ ‏‏[‏‏ولی‏‎ ‎‏]‏‏فریبکاری می کردند؛ ماها اطلاع نداشتیم که‏‎ ‎‏فریب می خوردیم؛ آنها فریب می دادند و مقصد داشتند، مقصد سیاسی داشتند که‏‎ ‎‏منافعش به خودشان برسد، ولیکن مسلمین فریب خوردند؛ ما بی اطلاع بودیم. شاید در‏‎ ‎‏بین جوانهای ما هم حالا هم باز که به برکت اسلام و قرآن و روحانیت و اینها، یک همچو‏‎ ‎‏اساسی را دارند به هم می زنند و متزلزل می کنند، حالا هم اگر یک کسی که از عمال‏‎ ‎‏آنهاست یا خیر، خودش بازی خورده، شاید آن هم حالا همین حرف را باز تکرار کند که‏‎ ‎‏نه، قرآن و مثلاً روحانیون، اینها مخدِّراتند؛ با اینکه می بینند این نهضتی که در پانزده سال‏‎ ‎‏پیش از این تا حالا بپا شده است و الآن متزلزل کرده است، نه ‏‏[‏‏تنها‏‏]‏‏ شاه را متزلزل کرده‏‎ ‎‏است، ‏‏[‏‏که‏‏]‏‏ امریکا را، انگلستان را، شوروی را؛ اینها دارند مطالعه می کنند که چطور‏‎ ‎‏تخلص‏‎[1]‎‏ پیدا کنند و نمی توانند هم تخلص پیدا کنند، برای اینکه سرنیزه کاری از آن‏‎ ‎‏برنمی آید در مقابل ارادۀ ملت؛ اینها هم باز در بینشان شاید پیدا بشود یک جاهلی که‏‎ ‎‏یک همچو کلمه ای بگوید، ولیکن از بی اطلاعی است.‏

‏     ... پس این منطق که اسلام یا سایر ادیان از مخدرات است، این منطق اجانب است که‏‎ ‎‏می خواهند مال شما را بخورند؛ می خواهند ما را از قرآن منفصل کنند تا اینکه پشتوانه ای‏‎ ‎‏نداشته باشیم؛ مثل قدرت قرآنی پشت سر ما نباشد و ما متفرق بشویم و هر کسی یک‏‎ ‎‏چیزی بگوید و تبلیغات آنها اثر بکند و جوانهای ما را منحرف کند و اسباب این بشود که‏

کتاباستضعاف و استکبار از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 12
‏آنها مشغول کارشان بشوند.(15)‏

‏8 / 8 / 57‏

***

‏ ‏

جدایی مسلمین از اسلام

‏     ‏‏اینهایی که این حرف را زدند که اسلام افیون است، می خواهند مسلمین را خواب‏‎ ‎‏کنند؛ می خواهند مسلمین را از اسلام جدا کنند؛ و مسلمین خواب بروند و آنها مال‏‎ ‎‏مسلمین را بخورند.(16)‏

‏14 / 8 / 57‏

***

‏ ‏

غفلت مسلمین

‏     ‏‏مشکل عمدۀ مسلمین همان دوری از اسلام و قرآن است؛ و اگر مسلمین به حسب‏‎ ‎‏امری که خدای تبارک و تعالی فرموده است ‏وَاعتَصِمُوا بِحَبلِ الله ِ جَمِیعاً و لاَتَفَرَّقُوا‎[2]‎‏ اگر به همین‏‎ ‎‏یک امر و نهی عمل می کردند، تمام مشکلاتشان ـ مشکلات سیاسی، اجتماعی و‏‎ ‎‏اقتصادی شان ـ رفع می شد؛ و هیچ قدرتی نمی توانست با آن مقابله کند. لکن مع الأسف به‏‎ ‎‏واسطۀ غفلت بعضی و عدم توجه بعضی و تغافل بعضی، از این امر محروم ماندند؛ و تا‏‎ ‎‏این امر الهی تحقق پیدا نکند، باید مسلمین انتظار گرفتاریهای بیشتر داشته باشند.(17)‏

‏26 / 4 / 58‏

***

‏ ‏

خودخواهی حکومتها

‏     ‏‏میل داشتم که این حقیقت را از شما بشنوم، و این حقیقتی است که ما هم بر او مطلع‏‎ ‎‏هستیم که هرچه ضعف در مسلمین و فساد در ممالک اسلامی است، از حکومتهاست.‏‎ ‎‏حکومتها به واسطۀ خودخواهی که دارند مع الأسف برای اجانب به طور نوکری عمل‏

کتاباستضعاف و استکبار از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 13
‏می کنند و برای ملت خودشان آقایی می کنند، و تمام مفاسد را همین نوکری و آقایی در‏‎ ‎‏ممالک مسلمین ایجاد کرده است؛(18)‏

‏24 / 5 / 58‏

***

‏ ‏

بیماری روحی مستکبران 

‏     ‏‏مستکبرین، جهان را از آن دید خاص استکباری خود و آن بیماری روحی که در آنها‏‎ ‎‏هست نگاه می کنند. و این بیماری موجب این شده است که توده های بزرگ ملتها را اینها‏‎ ‎‏از جهان حساب نمی کنند. آقای کارتر خودش و عده ای که شاید تمام جمعیتشان را ما‏‎ ‎‏حساب بکنیم در تمام مملکتها، از این قریب سه میلیارد جمعیت دنیا پنجاه هزار نیستند.‏‎ ‎‏آنهایی که سران دولتهایی هستند که دیگران را وادار به جور و تعدی می کنند. این دید‏‎ ‎‏امثال ایشان این است که همۀ ملتها چیزی نیستند. آنی که جزء جهان است عبارت است از‏‎ ‎‏یک عدۀ معدودی امثال کارتر و دارودستۀ او. و آنهایی که در سایر جاها هم مع الأسف‏‎ ‎‏جزء دارودستۀ او شده اند، همۀ جهان را عبارت از این می دانند.‏

‏     این دید مستکبرین است که سایر قشرهای بزرگ ملتها را، آنهایی که دریایی هستند‏‎ ‎‏که کارتر و امثالش قطره است در مقابل آن دریاها، آنها را اینها نمی بینند. یعنی این‏‎ ‎‏بیماری اسباب این شده است که آنها را نبینند...‏

‏     ...این بیماری تا یک اندازه ای هم در محمدرضا بود. و همین بیماری اسباب این شد‏‎ ‎‏که از بین رفت او. این بیماری که ‏‏[‏‏شخص‏‏]‏‏ خودش را ببیند و چند تا از این تملق گوهایی‏‎ ‎‏که اطرافش هستند. و این دلقکهایی که دور و برش هستند. همینها را ببیند و ملت را اصلاً‏‎ ‎‏به حساب نیاورد ‏‏[‏‏و‏‏]‏‏ نفهمد که هر مملکتی ملتش اساس هستند. دولتها اقلیتی هستند که‏‎ ‎‏باید برای خدمت این ملت باشند. و اینها نمی فهمند که دولت خدمتگزار ملت باید باشد،‏‎ ‎‏نه حاکم بر ملت. این بیماری در آن آدم هم بود که خودش را همه چیز می دانست، و‏‎ ‎‏خودش را فرمانفرما و خودش را همۀ ملت می دانست. دیگر برای دیگران اصلاً‏‎ ‎‏[‏‏ارزشی‏‏]‏‏ قائل نبود. و همین اسباب این شد که ‏‏[‏‏به‏‏]‏‏ این ملت آن خیانتها را کرد. همۀ آن‏‎ ‎‏خیانتها هم روی همین خیال بود که نمی دید کسی را که بازخواست کند از ایشان. به‏

کتاباستضعاف و استکبار از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 14
‏نظرش نمی آمد که یک قدرت دیگری هم هست در مقابل سرنیزه و در مقابل مسلسل.‏‎ ‎‏یک قدرت دیگری هم هست. و این بیماری اسباب این شد که آن مشغول شد به آن‏‎ ‎‏جنایات. روی همان زمینه که قدرتی غیر از خودش نمی دید، و منتهی شد به اینکه دیدید‏‎ ‎‏و دیدیم. ایشان هم‏‎[3]‎‏ همان بیماری را یک قدر بیشتر دارد. برای اینکه هر چه قدرت‏‎ ‎‏زیادتر باشد این بیماری در آن زیادتر است.(19)‏

‏29 / 8 / 58‏

***

‏ ‏

عدم مهار قدرتها از عوامل نقض حقوق انسانی

‏     ‏‏آقای کارتر با زور سرنیزه تمام حقوق انسانی را نقض می کند؛ و در مقابل ملتی‏‎ ‎‏که می خواهد حقوق خویش را مطالبه کند، به توطئه و ارعاب، دخالت نظامی و‏‎ ‎‏محاصرۀ اقتصادی، پرداخته است. در منطق آقای کارتر‏‎[4]‎‏ جواب درخواست بحق‏‎ ‎‏یک ملت را باید با قدرت و قوای نظامی داد. و در این منطق، منطق قرون‏‎ ‎‏وسطایی و حکومت جنگل بر تمام ارزشهای انسانی و قوانین بین المللی حکومت دارد.‏‎ ‎‏این است منطق همۀ زورمندان و مستکبران در مقابل ملتها و توده های ستمدیده.‏‎ ‎‏قدرتهایی که با تعلیمات انسانی ـ آسمانی مهار نشده است چشمها را کور و عقلها را‏‎ ‎‏آفت زده می کند.‏

‏     یکی از اشتباهات بزرگ آقای کارتر و امثال او آن است که عمق نهضت اسلامی عصر‏‎ ‎‏حاضر و نسل معاصر را نشناخته اند. آنان با افکار جنون آمیز قدرتمندان و بیماری روحی‏‎ ‎‏مستکبران، به نهضتهای معاصر و ملتهای از قید اسارت روحی رها شده می نگرند. و این‏

کتاباستضعاف و استکبار از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 15
‏اشتباهی است فتنه انگیز.(20)‏

‏4 / 9 / 58‏

***

‏ ‏

عدم بیداری و آگاهی مستضعفین

‏     ‏‏مستضعفین وظیفه شان را با مستکبرین بفهمند. این مستضعفین اکثراً نمی دانند. ما هم‏‎ ‎‏نمی دانیم. ما هم جزء مستضعفین هستیم. نمی دانیم که اینها به سر ما چه آوردند. بعضی از‏‎ ‎‏ورقه های کوچکش دست ماست و می دانیم. بعضی مشاهدات ما هست و چیزهایی که به‏‎ ‎‏چشم دیدیم. اما مسائل زیاد زیر پرده را ما نمی توانیم بفهمیم. ما می خواهیم آن مقداری‏‎ ‎‏که فهمیدیم و آن مقداری که امکان دارد بفهمیم این را. درست عرضه کنیم به‏‎ ‎‏مستضعفین دنیا. به ممالک دنیا. تا بفهمند مستضعفین که این مستکبرین با آنها چه‏‎ ‎‏می کنند. این ابرقدرتها با اینها چه می کنند. ما می خواهیم بفهمانیم به خود ملت امریکا که‏‎ ‎‏نسبت به ملت امریکا اینها چه کردند تا حالا. اینها چه جنایاتی کردند که ملت امریکا را هم‏‎ ‎‏در نظر مردم دارند از بین می برند. اینها چقدر به خود امریکا لطمه وارد کردند. لطمۀ‏‎ ‎‏حیثیتی. لطمۀ انسانی. و چقدر به سایر کشورها و ملتها و اینها.(21)‏

‏25 / 9 / 58‏

***

‏ ‏

استثمار و سلطه طلبی امریکا

‏     ‏‏امریکا دشمن شمارۀ یک مردم محروم و مستضعف جهان است. امریکا برای سیطرۀ‏‎ ‎‏سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و نظامی خویش بر جهان زیر سلطه، از هیچ جنایتی‏‎ ‎‏خودداری نمی نماید. امریکا مردم مظلوم جهان را با تبلیغات وسیعش که به وسیلۀ‏‎ ‎‏صهیونیسم بین الملل سازماندهی می گردد، استثمار می نماید. امریکا با ایادی مرموز و‏‎ ‎‏خیانتکارش، چنان خون مردم بی پناه را می مکد که گویی در جهان هیچ کس جز او و‏‎ ‎‏اقمارش حق حیات ندارند.(22)‏

***‏21 / 6 / 59‏


کتاباستضعاف و استکبار از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 16
خودمحوری بشر

‏     ‏‏بنای این عالَم این است. اگر شما پیش استالین می رفتید، او هم میزان را خودش‏‎ ‎‏می دانست. هر چه با او تطبیق می شد صحیح بود. هر چه با او تطبیق نمی شد باطل بود.‏‎ ‎‏امریکا هم بروید همین حرف است. آن که ما می گوییم میزان است گفتار ماست. هر‏‎ ‎‏چیزی که با این میزان درست دربیاید صحیح است.(23)‏

‏12 / 12 / 59‏

***

‏ ‏

خودباختگی و احساس ناتوانی

‏     ‏‏آنهایی که می خواستند مخازن این کشورهای ضعیف را ببرند، نقشه های درست فکر‏‎ ‎‏کردۀ آنها این بود که مردم این کشور را، ملت این کشورها را، باورشان بیاورند که‏‎ ‎‏خودشان ناتوانند؛ ناتوانی را به خورد کشورهای مستضعف بدهند و خود مردم باور‏‎ ‎‏[‏‏کنند‏‏]‏‏ که ما نمی توانیم صنعتی را خودمان ایجاد کنیم.(24)‏

‏31 / 1 / 60‏

***

‏ ‏

خودبینی و طغیان در نفس

‏     ‏‏تمام اختلافاتی که بین بشر هست، اختلافاتی که بین سلاطین هست، اختلافاتی که بین‏‎ ‎‏قدرتمندان هست، ریشه اش همان طغیانی است که در نفس هست. ریشه این است که‏‎ ‎‏انسان دیده است که خودش یک مقام دارد طغیان کرده است و چون قانع نمی شود به آن‏‎ ‎‏مقام، این طغیان اسباب تجاوز می شود، تجاوز که شد، اختلاف حاصل می شود و این‏‎ ‎‏فرق نمی کند، از آن مرتبۀ نازلش طغیان است تا آن مرتبۀ عالی آن. از مرتبۀ نازلی که‏‎ ‎‏دریک روستا بین افراد اختلاف حاصل می شود ریشۀ آن همین طغیان است، تا مرتبۀ‏‎ ‎‏بالاتر و هرچه بالاتر برود طغیان زیادتر می شود. فرعونی که طغیان کرد و ‏أَنَا رَبُّکُمُ الاَْعْلَی‎[5]‎‎ ‎‏گفت، این انگیزه در همه است، فقط در فرعون نیست. اگر انسان را سر خود بگذارند، ‏أَنَا

کتاباستضعاف و استکبار از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 17
رَبُّکُمُ الاَْعْلَی‏ خواهد گفت. انگیزۀ بعثت این است که این نفوس سرکش را و این نفوس‏‎ ‎‏طاغی را و یاغی را از آن سرکشی و از آن طغیان و از آن یاغیگری کنترل کند و تزکیه کند‏‎ ‎‏نفوس را.‏

‏     همۀ اختلافاتی که در بشر هست برای این است که تزکیه نشده است. غایت بعثت این‏‎ ‎‏است که تزکیه کند مردم را تا به واسطۀ تزکیه، هم تعلم حکمت کند و هم تعلم قرآن و‏‎ ‎‏کتاب و اگر تزکیه بشوند، طغیان پیش نمی آید. کسی که تزکیه کرد خود را، هیچگاه‏‎ ‎‏خودش را مستغنی نمی داند و ‏إِنَّ الاِْنْسَانَ لَیَطْغَی، أَن رَآهُ اسْتَغْنَی‏؛ وقتی که خودش را می بیند و‏‎ ‎‏برای خودش مقام قائل است و برای خودش عظمت قائل است، این خودبینی اسباب‏‎ ‎‏طغیان است. اختلافاتی که بین همۀ بشر هست، اختلافاتی که سر دنیا بین همۀ بشر هست،‏‎ ‎‏این اختلافات ریشه اش این طغیانی است که در نفس هست و این گرفتاریی است که‏‎ ‎‏انسان دارد؛ گرفتاری به خود دارد و به هواهای نفسانیه. اگر انسان تزکیه بشود و نفس‏‎ ‎‏انسان تربیت بشود، این اختلافات برداشته می شود.(25)‏

‏11 / 3 / 60‏

***

‏ ‏

نفاق

‏     ‏‏اما مسلمین یعنی سران مسلمین، اینها را ما از آنها شکایت داریم و باید فریاد بزنیم از‏‎ ‎‏دست اینها که خودشان را طرفدار اسلام معرفی می کنند و برخلاف نص قرآن کریم و‏‎ ‎‏برخلاف سنت رسول الله اعظم عمل می کنند و برخلاف مصالح کشورهای زیردست‏‎ ‎‏خودشان عمل می کنند. مشکل مسلمانها این حکومتهایی است که بر آنها دارند‏‎ ‎‏حکومت می کنند و این اختلافاتی است که با دست خود آنها در بین خودشان ایجاد‏‎ ‎‏می شود.(26)‏

‏25 / 9 / 60‏

***

‏ ‏

قدرت طلبی و عدم تهذیب نفس

‏     ‏‏اگر مهذب نباشد انسان، آن قدرت را برای خودش به کار می گیرد. وقتی برای خودش‏

کتاباستضعاف و استکبار از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 18
‏به کار گرفت دولتهای بزرگی که هستند، ابرقدرتهایی که هستند یک همچو آدم‏‎ ‎‏قدرتمندی را پیدا می کنند و این آدم قدرتمند را به او بال و پر می دهند و این را به مقام‏‎ ‎‏می رسانند تا اینکه ملت را استضعاف کند و ذخایر ملت را بچاپد.(27)‏

‏19 / 11 / 60‏

***

‏ ‏

بیخبری ملتها نسبت به اسلام

‏     ‏‏اسلام در قرنهای زیاد مظلوم بود؛ برای اینکه آن چیزی که اسلام می خواست در پرده‏‎ ‎‏بود و آن چیزی که برنامۀ اسلام بود هیچ وقت پیاده نشد و گفته نشد و ملتها را بی خبر‏‎ ‎‏گذاشتند از اسلام و جنایتکاران تاریخ کوشش کردند که اسلام را در حجاب نگه دارند و‏‎ ‎‏نگذارند این مکتب آزادیبخش را، این مکتب استقلال بخش را، این مکتبی که با‏‎ ‎‏ستمکاران در ستیز و با مستمندان برادر است، نگذاشتند که معرفی بشود. و من امیدوارم‏‎ ‎‏که در این زمان که ما هستیم توفیق پیدا بکنیم، همۀ عزیزان ما توفیق پیدا بکنند و همۀ‏‎ ‎‏مبلغان اسلامی توفیق پیدا بکنند که این پرده هایی که قدرتمندان به روی اسلام کشیده اند‏‎ ‎‏و حقایق اسلام را در ستره نگه داشتند، با دست علمای اسلام، مبلغان اسلام و همۀ‏‎ ‎‏جوانهایی که مشغول خدمت هستند عرضه بشود. قدرت اسلام یک امری بود که انکار‏‎ ‎‏داشتند قدرتها، حکومتها. حکومتهایی که روی کار می آمدند، چه آنهایی که مخالف با‏‎ ‎‏اسلام بودند، چه آنهایی که مخالف نبودند، اسلام را در یک حجابی نگه داشتند یا عامداً‏‎ ‎‏یا از روی جهل.(28)‏

‏10 / 12 / 60‏

***

‏ ‏

رفاه طلبی اشراف و اعیان

‏     ‏‏شما اگر توجه کنید به حکومتهائی که در تاریخ بوده است و خصوصاً در این پنجاه‏‎ ‎‏سال، ملاحظه می کنید که آنهایی که در رأس امور بودند، آنها از این «مُلک»ها و‏‎ ‎‏«سلطنه»ها و ـ عرض می کنم که ـ از این سنخ مردم و ـ به اصطلاح ـ از اشراف بودند. وقتی‏

کتاباستضعاف و استکبار از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 19
‏که اشراف ـ به قول خودشان ـ و اعیان و متمکنین و یال و کوپالدارها متصدی امور یک‏‎ ‎‏کشور شدند، قهراً اینها مردم را به حساب نمی آورند. این یک امر قهری است و در مقابل‏‎ ‎‏یک قدرتمند بزرگتر، از خودشان خاضع اند و در مقابل ضعفا و ملت خودشان، جابر و‏‎ ‎‏ستمگر ... اینها وضع روحیشان، به حسب نوع، وضع روحیشان این طور بود که چون‏‎ ‎‏قدرت را، تمام ارزشها را به قدرت می دانستند، تمام ارزشها را به قدرت مالی‏‎ ‎‏می دانستند، به قدرتهای دیگر می دانستند، در مقابل قدرت بالاتر از خودشان خاضع و‏‎ ‎‏عَبد بودند، در مقابل ضعفایی که قدرت ندارند، فرمانفرما و حکومت بودند. این وضع‏‎ ‎‏طبیعی این است که یک قشر اشراف و اعیان ـ به اصطلاح خودشان ـ و مرفه به یک‏‎ ‎‏کشوری حکومت کنند و قابل اجتناب نیست این. ‏

‏     ... سر چشمۀ همۀ مصیبتهایی که ملتها می کشند این است که متصدیان امورشان از قشر‏‎ ‎‏مرفه و از اشراف و اعیان ـ به اصطلاح خودشان ـ از آنها باشد. و آنها این طور هستند،‏‎ ‎‏اشراف و اعیان این طور هستند که تمام ارزشها را به این می دانند که آنجایی که زندگی‏‎ ‎‏می کنند بهتر از دیگران باشد، آن رفتاری که مردم با آنها می کنند، رفتار عبید با موالی‏‎ ‎‏باشد؛ تمام افکارشان متوجه به این مسائل است.(29)‏

‏7 / 6 / 61‏

***

‏ ‏

حبّ نفس و حبّ جاه

‏     ‏‏من عرض می کنم که اساس این گرفتاریهایی که بشر به آن مبتلاست، از زمان آدم‏‎ ‎‏صفی الله تا امروز و از امروز تا روز حشر، آنکه بشر به آن مبتلاست و اساس تمام فسادها و‏‎ ‎‏جنگها و ظلمها و تعدیها و تجاوزها بر آن محور است، اساسش حب نفس است که‏‎ ‎‏شعبه هایی از این حب نفس و مظاهری که دارد که اگر ملاحظه بفرمایید، این مظاهری که‏‎ ‎‏پایه اش حب نفس است، بشر را به تباهی کشیده و می کشد و انبیا هم برای اصلاح این امر‏‎ ‎‏آمده اند و مع الأسف، آن طوری که آنها می خواستند، موفق نشده اند و گمان ندارم که‏‎ ‎‏هیچ کس موفق بشود. یک شعبه از این و یک مظهری از این حب نفس، حب ریاست‏‎ ‎‏است؛ حب جاه است؛ حب غلبه است. از اول عالم تا حالا، از این قدرتهای جابر هر چه به‏

کتاباستضعاف و استکبار از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 20
‏مردم رسیده است، از این حب اشتهار، ریاست، حب قدرت و از اینها بوده است که‏‎ ‎‏اساسش همان حب نفس است. الآن هم که ما در یک وضعی باقی هستیم در دنیا که همه‏‎ ‎‏می دانید دنیا الآن چه خبر است وبر بلاد مسلمانها چه می گذرد و بر کشورهای مظلوم  چه‏‎ ‎‏ظلمها واقع می شود، اساس همۀ اینها همان حب مسند و ریاست است. حب قدرت است‏‎ ‎‏که امریکا را وادار می کند که این جنایتهایی که در طول تاریخ بی سابقه است، انجام بدهد.‏‎ ‎‏و حب سلطه و ریاست است که شوروی را برمی انگیزد که اینطور با مردم دنیا و مظلومین‏‎ ‎‏دنیا رفتار کند. و حب نفس است که کشورهای اسلامی، سران کشورهای اسلامی در‏‎ ‎‏مقابل جنایاتی که از این قدرتها واقع می شود و از وابستگان آنها واقع می شود،‏‎ ‎‏بی تفاوتند. اگر این حب نفس در این سران کشورهای اسلامی نبود و این حب جاه و‏‎ ‎‏قدرت نبود، با این فجایع که واقع شده است، با این ظلمهایی که واقع شده است بر ایران و‏‎ ‎‏بدتر از او بر لبنان، نمی نشستند و تماشا کنند. همه ترس از این دارند که این قدرت تخیلی،‏‎ ‎‏که باید بگویم که هیچ ارزش ندارد، ازشان گرفته بشود. از این جهت، آن طور خاضع‏‎ ‎‏شدند در مقابل امریکا و بدتر از او و فجیعتر از او، درمقابل اسرائیل که الآن همه جست و‏‎ ‎‏خیزهایی که در این، اکثر این کشورهای اسلامی می شود برای این است که، اسرائیل را به‏‎ ‎‏رسمیت بشناسند و آن قرار داد «کمپ دیوید» را تحکیمش ببخشند.‏

‏اگر حب این چند روز ریاست، این چند روز سلطه نبود، هر انسانی ادراک این معنا را‏‎ ‎‏می کند که مثل اسرائیل بر بلاد مسلمین این طور رفتار کند و این طور جسورانه در مقابل‏‎ ‎‏همه، همه را تحقیر کند، ننگی بر چهرۀ این کشورهای اسلامی نقش بست که هیچ چیز این‏‎ ‎‏ننگ را نمی تواند بزداید، مگر اینکه توجه بکنند، مگر اینکه منقلب بشوند، متحول‏‎ ‎‏بشوند. و ننگی که بر همۀ این کشورهاست این است که با علم به اینکه دارند خلاف‏‎ ‎‏می کنند، به صدام کمک می کنند که صدام، اسلامی ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏که دارد در ایران پای می گیرد‏‎ ‎‏ان شاءالله ، این آدم، این را زایل کند و همه کوششان بر این معناست. بعضی تصریح‏‎ ‎‏می کنند و بعضی هم خلافش را می گویند و دروغ می گویند. اگر این حب جاه نبود، که‏‎ ‎‏ارث شیطان است واز اول شیطان برای همین خصیصه ای که داشت مطرود شد، و چون‏‎ ‎‏خودش را از آدم بالاتر می دانست و خودش را «نار» می دانست و آدم را «طین»‏‎[6]‎‏ و آن‏‎ ‎

کتاباستضعاف و استکبار از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 21
‏نورانیت آدم را ادراک نکرده بود، موجب این شد که مطرود شد و قسم خورد که همه را‏‎ ‎‏مطرود کند، یعنی همۀ بشر را، و الآن دارد او موفق می شود در مقابل همۀ انبیا.‏

‏     این حمله ای که صدام به ایران کرد، خوب، همه می دانید که برای این بود که سردار‏‎ ‎‏قادسیه بشود! و آن مسائل و این حمله ای که اسرائیل بر لبنان در مقابل چشم همۀ مسلمانان‏‎ ‎‏منطقه و دولتهای منطقه کرد، همه می دانید که برای قدرت طلبی وجاه طلبی ‏‏[‏‏بود.‏‏]‏‏ و‏‎ ‎‏امریکا هم همین وهمۀ قدرتها هم همین و این ممکن است که در شما هم پیدا بشود، در ما‏‎ ‎‏هم پیدا بشود. شیطان فقط نمی رود سراغ صدام و امریکا و شوروی. او همه جا هست و‏‎ ‎‏مظاهر شیطان، که نفس امارۀ خود ماست، پیش همه هست. چنانچه یک وقت دیدید که‏‎ ‎‏حب این را دارید که به مردم زور بگویید، حب این را دارید که مردم پیش شما خاضع‏‎ ‎‏باشند، بدانید که از آن حظ شیطانی پیشتان هست. و این حظ شیطانی است که پیش‏‎ ‎‏قدرتمندها هست و قدرتمندها را آن طور جسور می کند. و همین حظ شیطانی پیش‏‎ ‎‏آنهایی که خاضع در مقابل این قدرتمندان می شوند، ـ با اینکه امکانات اینکه در جلوی‏‎ ‎‏آنها بایستند، دارند ـ این همان حظ شیطانی است. همان است که شیطان را با آدم درگیر‏‎ ‎‏کرد و مطرود شد و حرف خدا را نشنید و امر خدا را نشنید و این را نفهمید که اطاعت امر‏‎ ‎‏خدا قضیۀ سجده بر آدم نیست، سجده بر خداست. مع الأسف، در بین این، دولتهای‏‎ ‎‏اسلامی ـ باصطلاح ـ و سران این دولتهای اسلامی به این امر مبتلا هستند. اگر این قدم را‏‎ ‎‏برداشته بودند که حب این ریاست را کم کرده بودند یا موفق می شدند زایل می کردند،‏‎ ‎‏ممکن نبود که بدون تفاوت بنشینند و این طور بار ذلت بکشند.(30)‏

‏9 / 6 / 61‏

***

‏ ‏

خودبینی و اخلاق حیوانی

‏     ‏‏این مفاسدی که در دنیا هست و الآن این جنجالی که در دنیا هست و اینطور به جان هم‏‎ ‎‏افتاده اند همه اش برای این است که، توجه به خود دارند و توجه به خدا ندارند، اخلاق‏‎ ‎‏الهی ندارند، اخلاق حیوانی؛ و هر روز این اخلاق حیوانی را زیاد می کنند. اگر جنگ‏‎ ‎‏برای ایران پیش می آید نه این است که برای اینکه اسلام را تقویت کنند جنگ با ایران‏‎ ‎

کتاباستضعاف و استکبار از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 22
‏می کنند، برای این است که هوای نفس به آن اندازه شده است که نمی تواند یک کس‏‎ ‎‏دیگری را قدرتمند ببیند.‏

‏     اگر دنیا در آتش این دو ابرقدرت می سوزد برای همان هوای نفسی است که عمال‏‎ ‎‏این دو ابر قدرت و خود آنها دارند. اگر کشورهای اسلامی در آتش این مفاسد می سوزد‏‎ ‎‏برای این است که کسانی که متصدی آن امور هستند هواهای نفسانی دارند و خودشان را‏‎ ‎‏می بینند و همه را برای خود می خواهند.(31)‏

‏21 / 3 / 62‏

***

‏ ‏

هوای نفس در قدرتهای بزرگ عامل فساد و تجاوز

‏     ‏‏دنیا را این هوای نفس دارد از بین می برد. هوای نفس است که وادار می کند که اینها‏‎ ‎‏برای خاطر اینکه چهار روز زندگی مرفه به خیال خودشان بکنند، ملت های خودشان را‏‎ ‎‏اینطور تحت ستم قرار می دهند. هوای نفس است که شوروی را بر می دارد می آورد در‏‎ ‎‏افغانستان و آن کارها را انجام می دهد. هوای نفس است که امریکا را می آورد در لبنان‏‎ ‎‏این کار را می کند، و عمالش را در ایران مأمور می کند برای اینکه، این فسادها را بکنند.‏‎ ‎‏همۀ فسادهای دنیا زیر سر این قدرت های بزرگ است والاّ این کوچک ها اهمیتی‏‎ ‎‏ندارند.(32)‏

‏16 / 9 / 62‏

***

‏ ‏

بیماری خودبینی

‏     ‏‏تمام فسادهایی که درعالم واقع می شود، چه فسادها از افراد و چه فسادها از‏‎ ‎‏حکومت ها و چه در اجتماع، تمام فسادها زیر سر همین ارث شیطان است. و تمام‏‎ ‎‏مفسده هایی که در عالم پیدا می شود، از این بیماری خودبینی است. چه در کنج خانه‏‎ ‎‏کسی نشسته باشد و به عبادت مشغول باشد، اگر خودبینی بکند، ارث شیطان را دارد، و‏‎ ‎‏چه در جامعه باشد و با مردم تماس داشته باشد، این هم اگر فسادی از آن حاصل بشود، از‏

کتاباستضعاف و استکبار از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 23
‏خودخواهی و خودبینی خودش است، و چه حکومت هایی که درعالم حکومت‏‎ ‎‏می کنند؛ از اولی که حکومت در دنیا تأسیس شده است تا حالا، هر فسادی واقع شده از‏‎ ‎‏این خصیصه است.(33)‏

‏14 / 11 / 63‏

***

‏ ‏

غفلت و ساده اندیشی

‏     ‏‏ما تا کی باید خواب باشیم؟ ما تا کی ساده اندیش باشیم؟ شما آقایان چرا ساده اندیشی‏‎ ‎‏می کنید؟ در بلاد خودتان که می روید، بگویید به مردم، بگویید به دنیا، که با دنیا دارند چه‏‎ ‎‏می کنند این قدرتمندها، اینها با ضعفا دارند چه می کنند. اینها، اتیوپی که آن همه بیچاره ها‏‎ ‎‏دارند رنج می برند، می میرند از گرسنگی، گندم هایشان را می ریزند تو دریا، خرج‏‎ ‎‏سلاح هایی می کنند که همۀ عالم را از بین ببرند. اینها انساندوست اند! اینها با این صورت‏‎ ‎‏انساندوستی می خواهند همۀ ما را پایمال کنند، اینها با این مجامع حقوق بشر می خواهند‏‎ ‎‏حقوق بشر را از بین ببرند.(34)‏

‏14 / 11 / 63‏

***

‏ ‏

اتفاق ابرقدرتها در عقب نگه داشتن کشورهای جهان سوم

‏     ‏‏کسانی که اندک تفکری در اوضاع کشورهای اسلامی بنمایند به وضوح خواهند‏‎ ‎‏دانست که آنچه دو ابرقدرت جهان و قدرتهای تابع این قدرتها با هم اتفاق دارند ـ و هیچ‏‎ ‎‏گاه از این اتفاق دست بردار نیستند ـ عقب نگه داشتن کشورهای جهان سوم، خصوصاً‏‎ ‎‏کشورهای پهناور و غنی اسلامی، در ابعاد فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و‏‎ ‎‏نظامی است، و تحمیل جهات استعماری در تمامی امور مذکوره بر جهان سوم می باشد. و‏‎ ‎‏برای این مقصد، که در نظر آنان بسیار دارای اهمیت است، زحمتها متحمل شدند و وقتها‏‎ ‎‏و پولهای بسیاری صرف نموده اند و می نمایند. در سابق، سردمداران این توطئه ها بریتانیا‏‎ ‎‏و فرانسه بودند ؛و پس از آن، امریکا و شوروی. اینان برای مقاصد شوم خود کودتاها به‏

کتاباستضعاف و استکبار از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 24
‏راه انداختند و رژیمهایی را برچیده، و رژیمهای وابسته به خود را به روی کار آوردند. و‏‎ ‎‏بعید به نظر می رسد که این دو ابرقدرت درصدد براندازی رقیب باشند، چه که از آن‏‎ ‎‏مأیوسند. اختلاف بر سر تقسیم طعمه ها و کشورهای جهان سوم است و برای به دست‏‎ ‎‏آوردن سلطۀ استعماری نو. بهترین راه را در حمله به فرهنگهای ملتها دانسته و دانشگاهها‏‎ ‎‏را به خدمت گرفتند. و با به دست آوردن این مراکز، از رهاوردهای آنها مجلسهای‏‎ ‎‏فرمایشی ساخته و حکومتهای دلخواه به دست آوردند، و نظامها را سر تا قدم غربی یا‏‎ ‎‏شرقی کردند. و آنان که در این کشمکشها از همه بیشتر صدمه دیدند و رنج کشیدند‏‎ ‎‏کشورهای اسلامی بوده و هستند.(35)‏

‏25 / 5 / 64‏

***

‏ ‏

اشتباه تأسف آور!

‏     ‏‏و آنچه گفته شده و می شود که انبیا ـ علیهم السلام ـ به معنویات کار دارند و حکومت و‏‎ ‎‏سررشته داری دنیایی مطرود است و انبیا و اولیا و بزرگان از آن احتراز می کردند و ما نیز‏‎ ‎‏باید چنین کنیم، اشتباه تأسف آوری است که نتایج آن به تباهی کشیدن ملتهای اسلامی و‏‎ ‎‏باز کردن راه برای استعمارگران خونخوار است، زیرا آنچه مردود است حکومتهای‏‎ ‎‏شیطانی و دیکتاتوری و ستمگری است که برای سلطه جویی و انگیزه های منحرف و‏‎ ‎‏دنیایی که از آن تحذیر نموده اند؛ جمع آوری ثروت و مال و قدرت طلبی و طاغوت‏‎ ‎‏گرایی است و بالاخره دنیایی است که انسان را از حق تعالی غافل کند.(36)‏

‏15 / 3 / 68‏

***


کتاباستضعاف و استکبار از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 25

‎ ‎

کتاباستضعاف و استکبار از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 26

  • )) رهایی.
  • )) بخشی از آیۀ 103 سورۀ آل عمران «همگی به ریسمان خدا چنگ بزنید و پراکنده نشوید».
  • )) کارتر.
  • )) جیمی کارتر، رئیس جمهوری ایالات متحدۀ امریکا از حزب دمکرات بود. وی در دورۀ بعدی انتخابات ریاست جمهوری امریکا از «رونالد ریگان» کاندیدای حزب جمهوریخواه به سختی شکست خورد. کارشناسان مسائل سیاسی، علت اصلی شکست کارتر را ناکامی او در حل بحران گروگانگیری، ناکامی در حملۀ نظامی به ایران و برخوردهای ناشیانه و ابلهانه اش با انقلاب اسلامی دانستند. امام خمینی در یکی از سخنرانیهای خود، شکست کارتر را پیش بینی کردند و فرمودند که آقای کارتر باید شغل دیگری غیر از ریاست جمهوری برای خود پیدا کند، و این پیش بینی با شکست سنگین او از ریگان به تحقق پیوست.
  • )) سورۀ نازعات، آیۀ 24 «من پروردگار برتر شما هستم».
  • )) خاک؛ گِل.