اندیشه های سیاسی و اجتماعی امام خمینی

اندیشه‌های سیاسی و اجتماعی امام خمینی

 

‏قم-  اولین همایش "اندیشه‌های سیاسی و اجتماعی امام خمینی(س)" در روز سیزدهم خرداد ماه سالجاری در سالن قدس مدرسه امام خمینی با حضور علما و محققان و تعداد زیادی از دانشجویان و طلاب و سایر علاقه مندان برگزار شد. در این همایش یکروزه آیت الله مؤمن و آیت‌ الله مقتدایی، سخنرانی کردند و سپس سخنرانانی که مقاله آنان برگزیده شده بود مقالات خود را ارائه دادند.‏

‏این همایش که بنا به پیشنهاد و دعوت "مجتمع آموزش عالی امام خمینی" وابسته به "جامعه المصطفی العالمیه" با همکاری و مساعدت مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(نمایندگی قم) برگزار شد مورد استقبال محققان و پژوهشگران بسیاری قرار گرفت. در پاسخگویی به فراخوان مقالات، بیش یکصد مقاله درباره موضوعات متنوع آراء سیاسی امام خمینی به کمیته علمی همایش رسیده بود. سایر مراکز علمی و تبلیغی که در برگزاری همایش همکاری داشتند عبارتند از: دانشگاه باقرالعلوم، انجمن مطالعات سیاسی حوزه، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، دانشگاه آزاد اسلامی (واحد قم)، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، مرکز اسناد انقلاب اسلامی استان قم و معاونت آموزش و تبلیغ نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها.‏

‏ریاست همایش مزبور به عهده حجت الاسلام و المسلمین دکتر مرادخانی بود و اعضای کمیته علمی، علاوه بر رئیس همایش، عبارت بودند از: دکتر شیرخانی، حجت الاسلام و المسلمین دکتر سخاوتی، حجت الاسلام و المسلمین دکتر مهاجر نیا، دکتر جنتی‌فر، دکتر ضابط پور.‏

‏مقالات برتر همایش به شرح ذیل انتخاب شد:‏

‏ ‏

 


حضورج. 73صفحه 282
مقالات برتر اساتید

‏رتبه اول: راهبرد و شیوه های مبارزاتی حضرت امام، غلامرضا ضابط پور (عضو هیأت علمی دانشگاه مازندران)‏

‏رتبه دوم: بصیرت و فتنه شناسی در اندیشه اجتماعی امام خمینی، دکتر نصرالله آقاجانی (عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام)‏

‏رتبه سوم: شأن و جایگاه سیاسی- اجتماعی زنان از دیدگاه امام خمینی، مائده رضایی (خارج فقه و اصول)‏

‏ ‏

مقالات تشویقی اساتید

‏رتبه اول: امام خمینی و احیاگری دینی:تغییر در پارادایم، ولی الله عباسی‏

‏رتبه دوم: اخلاق و سیاست در اندیشه امام خمینی، اکرم نامور‏

‏رتبه سوم: قشر بندی اجتماعی در اندیشه امام خمینی، مجتبی روحانی زاده‏

‏ ‏

مقالات برتر دانش پژوهان

‏رتبه اول: نقش پیش فهم های امام خمینی بر تفسیر وی از چگونگی رابطه اخلاق و سیاست، محمد عارف فصیحی (دانش پژوه کارشناسی ارشد)‏

‏رتبه دوم: مبانی انسان شناسی اندیشه سیاسی امام خمینی، جواد محقق (دانش پژوه کارشناسی ارشد فلسفه اسلامی)‏

‏رتبه سوم: بررسی دیدگاه امام خمینی در باره اختیارات حکومت در حل معضلات خانوادگی، علاء الدین ملک اف (دانش پژوه دکتری فلسفه تطبیقی از کشور آذربایجان)‏

‏ ‏


حضورج. 73صفحه 283

 Untitled-Scanned-03

 

مقالات تشویقی دانش پژوهان

‏رتبه اول: آزادی سیاسی در اندیشه امام خمینی، نصرالله نظری (دانش پژوه کارشناسی ارشد علوم سیاسی)‏

‏رتبه دوم: جستجوی حاکم آرمانی در فلسفه سیاسی افلاطون و امام خمینی، عمّار فوزی (دانش پژوه دوره دکتری فلسفه اسلامی از کشور اندونزی)‏

‏رتبه سوم: نظام سیاسی مطلوب از دیدگاه امام خمینی، حکیم جان کمالی ملک اف‏

‏ ‏

‏چکیده مقالات برتر همایش مورد بحث به شرح ذیل است:‏

‏ ‏

‏ ‏

اخلاق و سیاست در اندیشه امام خمینی

‏اخلاق و سیاست از مفاهیم مهم در حوزه حکمت عملی و فسلفه سیاسی است که از دیر باز ذهن بسیاری از متفکران را به خود مشغول کرده است. امام خمینی. از جمله اندیشمندان و عالمانی است که تأملاتی عمیق در زمینه اخلاق و سیاست داشته است. از این رو، هدف اصلی ما در این ‏


حضورج. 73صفحه 284

‏مقاله بررسی ارتباط اخلاق و سیاست از منظر ایشان است. در این خصوص، با مراجعه به آثار اخلاقی و سیاسی امام ابتدا دو دیدگاه مهم در باب نسبت اخلاق و سیاست بیان شده است . پس از آن، دیدگاه ایشان درباره اخلاق و سیاست و تعامل اخلاق و سیاست و هم راستا بودن آنها در حیات فردی و اجتماعی انسان بیان شده است. در یک نتیجه گیری کلی می‌ توان گفت نگاه امام  به سیاست، نگاهی اخلاقی است و آن را همانند امتداد اخلاق در سطحی کلان تر می‌ نگرد. بنابراین، نمی توان برای سیاست، قواعد و اخلاقیاتی جدای از قواعد کلی اخلاق اسلامی یافت.‏

‏ ‏

‏ ‏

آزادی سیاسی در اندیشه امام خمینی

‏«آزادی» هم زاد آدمی است، به همین دلیل برخی آن را غیر قابل تعریف می دانند و برخی دیگر تعاریف گوناگونی از آن ارائه می دهند. اگر مجموع این تعاریف در نظر گرفته شود، شاید بتوان گفت که آزادی چیزی است که حداقل سه مؤلفه اساسی در آن وجود دارد : عامل، مانع و غایت. با در نظر داشتن این مؤلفه ها در تعریف آزادی، می توان گفت که مهمترین مصادیق آزادی سیاسی عبارتند از : آزادی انتخاب، آزادی مشارکت سیاسی، آزادی رقابت سیاسی و آزادی نظارت سیاسی. نوشتار حاضر با توجه به این مصادیق، دیدگاههای امام خمینی را در خصوص رابطه سیاست و دیانت و حق انتخاب مردم در حکومت دینی بررسی می‌ کند و همچنین به پدیده‌های دیگری مانند تحزب، نقش مشورت و شورا در فرآیند مشارکت سیاسی و امر به معروف و نهی از منکر، توجه نشان داده است.‏

‏ ‏

‏ ‏

امام خمینی و احیاگری دینی: تغییر در پارادیم

‏احیاگری دینی یعنی زدودن غبار خرافه، بدعت و تحریف، از چهره دین و عنایت به جنبه‌ های مغفول و پیراستن زوائد. بر این اساس، مقاله حاضر، احیاگری را همانند برنامه‌ ای پژوهشی در نظر می‌ گیرد که در آن، دو گروه روشن فکران دینی و عالمان دینی در طریقی متفاوت مشغول به کارند. تأکید بر این است که در مقایسه با رویکرد عالمانی که پروژه احیاگری را پیش می‌ برند، ‏


حضورج. 73صفحه 285
‏روش امام خمینی در نوع خود بدیع و بی نظیر بوده است. بدیع بودن برنامه پژوهشی امام به این لحاظ است که ایشان تغییری در پارادیم احیاگری ایجاد کرده و احیای دین را در کامل‌ ترین شکل آن با ابزارها و امکانات و لوازم سنتی انجام داد. برخی از مؤلفه های این احیاگری که در این پژوهش به آن پرداخته شده است، عبارتند از: احیای عدالت اجتماعی، احیای آزادی اجتماعی، احیای حکومت دینی، احیای مردم سالاری دینی و احیای اندیشه اتحاد اسلامی.‏

‏ ‏

‏ ‏

بررسی دیدگاه امام خمینی درباره اختیارات حکومت در حل معظلات خانوادگی

‏در این مقاله به حل معضلات خانوادگی، با استفاده از اختیارات حاکم اسلامی، از جمله مبانی فقهی حضرت امام خمینی پرداخته شده است. در آغاز پرسش اصلی مقاله طرح گردیده است که در شرایط دشوار و غیر قابل زندگی خانوادگی برای زن چه راهی برای رهایی او وجود دارد؟ و سپس به تفضیل پنج دیدگاه مختلف در این باره ارائه گردیه و هر یک مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.‏

‏در نهایت دیدگاه «حق طلاق برای حاکم اسلامی» مورد بحث قرار گرفته و علاوه بر نقل آراء و سیرۀ عملی فقهاء در این باره مبانی مختلف آن ارائه و بررسی شده است. در پایان تأمل دوباره در دیگاه حضرت امام با توجه به نکات خاصی که دراین دیدگاه مطرح گردیده است می‌شود.‏

‏ ‏

بصیرت و فتنه‌شناسی در اندیشه اجتماعی امام خمینی

‏بصیرت و فتنه‌ شناسی معیاری در رویش ها و ریزش های انقلاب اسلامی است. فتنه اجتماعی، وضعیت اجتماعی نامطلوبی است که با ویژگی های فکری و رفتاری خاص خود، و از طریق بستر اجتماعی ویژه، با فریب افکار عمومی و یا با تهدید و فشار، گمراهی را در جامعه اشاعه داده و انسجام اجتماعی را در هم می شکند. زمینه های اجتماعی فتنه را می توان به انواع فرهنگی، سیاسی و اقتصادی تقسیم کرد. برخی از زمینه های فرهنگی پیدایش فتنه، عبارتند از: یأس و ‏


حضورج. 73صفحه 286
‏خودباختگی، خودخواهی و دنیاگرایی خواص، ضعف حضور مردم در صحنه. در حوزه سیاسی می‌ توان از زمینه هایی نظیر اختلاف مسئولان، جدایی آنها از مردم و نفوذ مرفهین بی درد در عرصه حکومت نام برد. مسائل اقتصادی از قبیل فشار اقتصادی دولت بر مردم هم زمینه ساز شک مردم به مسئولین شده و منفذی برای ورود فتنه ها را فراهم خواهد کرد. فتنه انگیزان از ابزارها و شیوه های مختلف نرم افزار و سخت افزاری استفاده می کنند. شیوه های سخت افزاری آنها عبارتند از به کارگیری خشونت و اغتشاش اعم از قتل، جرح، و ایجاد آشوب و ارعاب در جامعه، شیوه های نرم در ایجاد فتنه عبارتند از: بهره گیری از عناوین جذاب، تحقیر فرهنگی و القاء ناتوان، ایجاد اختلاف و نفاق داخلی، انزوای روحانیت و غربی سازی دانشگاه، تبلیغات سوء، سوء استفاده از جوانان و خواص بی بصیرت. در فتنه ها اجتماعی گروههایی از قبل خواص بی بصیرت، عوام در غفلت و جوانان کم اطلاع مورد آسیب قرار می گیرند. در مقابل فتنه ها، بصیرت اجتماعی به عنوان روشن بینی فکر و قلبی قرار دارد که مبتنی بر اصول و معیارهای وحیانی، قدرت بازشناسی یقینی حق از باطل را در تاریکی های فتنه ایجاد نموده موضع‌گیری مناسب و قاطع را به دنبال می‌ آورد. مسئولیت شناسی، دشمن شناسی، فرصت شناسی، هوشیاری و حضور در صحنه، صراحت در بیان و شجاعت در اقدام از ویژگی هایی است که می توان صاحبان بصیرت را به وسیله آن شناخت.‏

‏ ‏

‏ ‏

در فلسفۀ سیاسی افلاطون و امام خمینی

‏«حاکم حقیق چه کسی است؟» پرسش اصلی است که موضوع این مقاله را تشکیل می دهد. ‏

‏بدیهی است که این موضوع از جهاتی، تکرار مکرراتی است که در طول تاریخ بحث شده است. مسألۀ حاکم آرمانی از مهمترین موضوعاتی است که سرنوشت فلسفۀ سیاسی را هم در بعد نظری و هم در بعد عملی تعیین می کند. تقریباً هر فردی در هر جامعه ای و در هر مقطعی از زمان، این آرزو را دارد که روزی فرا رسد که حاکم آرمانی خود را ببیند. این پرسش خود از اساسی ترین دغدغه های افلاطون بوده است و درست اولین حضورش را به عنوان اولین فیلسوف اثبات‏


حضورج. 73صفحه 287

Untitled-Scanned-05Untitled-Scanned-04

‏ ‏

‏ ‏

‏ کرده است. در مقیاس شخصیتی مانند امام خمینی ... هر دو بعد نظری و عملی این وضوع بسیار برجسته به نظر می آید. در طول مباحث، سعی می شود که اشتراکات و افتراقات این دو مجتهد مطلق فلسفۀ سیاسی جهان، چه از لحاظ نظری و چه از لحاظ عملی و واقعیت سیاسی عصر هر کدام بررسی شود.‏

‎ ‎

راهبرد و شیوه‌ های مبارزاتی حضرت امام

‏در تاریخ معاصر ایران، شخصیت‌ ها، احزاب و گروههای زیادی، مبارزه را با انگیزه های گوناگون گرایشهای فکری متفاوت شروع کردند که دامنه اثرات آنها در تاریخ تحولات ایران یکسان نبوده است. بعضی، پیامدهای محلی و برخی ملی و تا حدودی فراملی داشته‌اند. حرکت هایی ‏


حضورج. 73صفحه 288
‏هم به دلایلی مورد استقبال قرار نگرفت و پس از مدتی، متوقف و فراموش شدند و چندان منشأ تحولات نبوده‌اند. بی شک مهمترین علل ناکامی و شکست آنها، راهبردها و شیوه های مبارزاتی آنها بود که باعث عقیم ماندن اهداف آنها شد.‏

‏به هر حال، هر کدام از آنها در جریان مبارزه، شیوۀ خاصی را براساس خط مشی فکری خود دنبال می کردند. در این ره گذر، روشن ترین و عمیق ترین مبازه با گفتمان پهلویسم، مبارزۀ امام خمینی بود که این مبارزه هم از لحاظ محتوا و هم از لحاظ شکل، با همۀ مبارزات متفاوت بود. از این رو، ایشان با اتخاذ راهبرد مبارزه با رژیم و شیوه های مبارزاتی نرم، باعث پیروزی انتقلاب و تشکیل حکومت اسلامی شد.‏

‎ ‎

شأن و جایگاه سیاسی ـ اجتماعی زنان، از دیدگاه امام خمینی

‏زن در جامعه به عنوان یک انسان مکلف، مسئول و ذی حق، از جایگاهی برخوردار است و افزون بر آن در مکتب اسلام با ملاحظۀ ویژگی های جنس زن، مکانت خاصی به او اعطا شده است که یکی از آنها موقعیت سیاسی اجتماعی است که برخاسته از این نوع حقوق و وظایف آنان ست. بنابراین، به فعالیت در این زمینه موظف اند.‏

‏در این مقاله به تبین این جایگاه از دیدگاه امام خمینی به عنوان دانشمند و سیاست مدار بی‌ نظیر و موفق اسلامی در سه بخش «اثبات»، «ترسیم» و «شکل اجرایی» آن در دهۀ نخست نظام جمهوری اسلامی ایران همت گماشته‌ ایم و به نتایج ذیل دست یافته‌ایم: ‏

‏امام خمینی اسلام را دینی کاملاً سیاسی می‌ دانند و مشارکت سیاسی و اجتماعی را بالاتر از یک حق و به عنوان تکلیفی دینی بر عهدۀ همه (اعم از زن و مرد) ثابت می‌ دانند.‏

‏از دیدگاه ایشان، هدف نهایی انسان رسیدن به درجۀ کمال و نزدیکی به خداست. بنابراین، جایگاه سیاسی اجتماعی زن را در راستای این هدف به شمار می‌ آورند.‏

‏در مقام ای حق یا وظیفه، در طول دورۀ رهبری انقلاب اسلامی و پس از خود با وصیتنامۀ سیاسی دینی، آحاد مردم مسلمان اعم از زن و مرد را به مشارکت در پاسداری از اسلام، سازندگی ‏


حضورج. 73صفحه 289
‏کشور، استقال، مبارزه با استکبار و... دعوت کردند. در این مقاله به برخی از فعالیت های سیاسی اجتماعی زنان در دهۀ نخست نظام جمهوری اسلامی ایران اشاره شده است.‏

‎ ‎

قشر بندی اجتماعی در اندیشه امام خمینی

‏در مقاله حاضر، اندشه امام خمینی به عنوان یکی از متفکران معاصر دنیای اسلام، ‌در زمینه قشربندی و نابرابری اجتماعی با هدف دستیابی به نگرش و الگوی مطلوب و مبانی فکری ایشان درباره قشربندی و ارائه طرحی نظری برای کنترل یا کاهش نابرابری‌ های اجتماعی در جامعه، بررسی می‌ شود. با مراجعه به بیانات و آثار امام خمینی، شاخص‌ هایی که طبق نظر ایشان نشان‌ دهنده وجود طبقات و قشرهای مختلف در جامعه است، قابل شناسایی است. امام خمینی با پذیرش اصل قشربندی اجتماعی در جامعه، راهکارهایی برای تبدیل آن ارائه می‌ دهند. ایشان عواملی از قبیل استعمار، سرمایه‌داری، آز و فرار از مالیات را عوامل به وجود آورنده نابرابری در جامعه تشخیص داده است. الگوی مطلوب امام خیمنی از قشربندی اجتماعی که با بقیه عناصر فکری ایشان هم‌ خوانی ندارد، این است که تا حد کفاف، مساوات و فراتر از آن عرصه رقابت در اثر بروز استعدادها و توانایی‌ ها، به وجود آید. در زمینه ریشه‌ های فکر ایشان درباره قشربندی اجتماعی، می‌ توان مواردی از قبیل اصل اعتقادی توحیدی، آموزه‌ های قرآن کریم استناد به کلام و سیره عملی پیشوایان بزرگ دین (به خصوص رسول گرامی اسلام علیه‌ السلام)  را برشمرد.‏

‎ ‎

مبانی انسان شناسی اندیشه سیاسی امام خمینی

‏موضع هر صاحب اندیشه در مباحث انسان‌ شناسی، تأثیر مستقیمی در اندیشه‌ ها و دیدگاههای سیاسی وی خواهد داشت؛ زیرا، نوع شناخت هر کسی از انسان، مبنای اندیشه‌ های سیاسی و عملی او را در تشکیل حکومت و اداره جامعه شکل می دهد. در اندیشه سیاسی امام خمینی، انسان موجود دو ساحتی، دارای اصل و مبدأ الهی و نورانی است که به طور فطری، خداجو، کمال طلب و متنفر از نقص و شر است. انسان، مدنی بالطبع بوده و ذاتاً خواهان هم گرایی، وحدت و صلح ‏


حضورج. 73صفحه 290
‏میان یکدیگر است و اختلافات، امری فرعی بوده و از سر غفلت و یا هوای نفس به وجود می‌ آید. در انسان شناسی سیاسی امام، انسان دارای عقل، ارداده و اختیار و مسئول همه رفتار و کنش‌ های سیاسی و اجتماعی خود است و ساختارهای سیاسی، ‌اجتماعی و اقتصادی نمی‌ تواند او را مجبور کند، گرچه تأثیر گذار است. از دیدگاه ایشان انسان شاهکار آفرینش،‌خلاصه و عصاره عالم هستی، اشرف مخلوقات، مسجود فرشتگان عالم قدس، خلیفه خدا بر روی زمین، غایت و هدف آفرینش، مظهر اسما و صفات الهی و نسبت به مخلوقات دیگر دارای کرامت و شرافت است که مصداق کامل آن «انسان کامل» است. موضع گیری سیاسی مکتب و متفکری که از انسان چنین برداشتی دارد، با موضع گیری سیاسی مکاتب و افرادی که از انسان تصویر فقط مادی دارند، متفاوت خواهد بود.‏

‏ ‏

‎ ‎

نقش پیش فهم های امام خمینی بر تفسیر وی از چگونگی رابطه اخلاق و سیاست

‏هستی در نگاه امام خمینی هدف دار و دارای مبدأ و معاد است. این گزاره، قلب هستی‌ شناسی و اندیشه‌ های امام از جمله اندیشه های اخلاقی و سیاسی وی را تشکیل می دهد. از نظر ایشان، بسیاری از اصول سیاسی و اخلاقی در توحید و معاد ریشه دارد. از این رو دولت اسلامی به دلیل حاکمیت توحید در آن پای بند اخلاق و ارزشهای اخلاقی است. امام نتیجه می‌ گیرد که در جامعه توحیدی،‌ سیاست و اخلاق در همبستگی و پیوستگی کامل قرار می‌ گیرند. در باور ایشان،‌اصل نه شرقی و نه غربی که مسأله سیاسی و برخاسته از توحید است، کاملاً اخلاقی است.‏

‏در بخش پیش فهم‌ های امام، از انسان گفته شد که در تئوری انسان شناسی ایشان، انسان به عنوان بخش اساسی هستی غایت مند و هدف مدار است. از دیدی امام دایره وجود با انسان کامل تمام می‌ شود و کمال انسان در گرو مکارم والای اخلاقی و ارزشی است. سیاست اگر بخواهد به کمال انسان توجه اساسی مبذول کند، باید پیش از آن به ارزشهای اخلاقی نیز توجه داشته باشد.‏ ‏انسان در نظر امام وجودی چند ساحتی است و هر کدام احتیاجات اساسی خود را دارد. ‏


حضورج. 73صفحه 291
‏تحلیل ایشان در مورد انسان و احتیاجات اساسی او فقط جنبه روانشناسانه ندارد،‌بلکه بعد جامعه شناختی نیز به خود می‌ گیرد. رسیدن به بسیاری از نیازها و اهداف اجتماعی، از جمله داشتن جامعه آباد و سالم در گرو سیاست اخلاقی است.‏

‏درباره پیش فهم امام خمینی از اسلام گفته شد که اسلام شناسی امام کاملاً مبتنی بر انسان‌ شناسی وی است. همانگونه که وجود انسان چند بعدی است، دین نیز باید جامع و جوابگوی همه احتیاجات وجودی انسان باشد. از نظر ایشان، اسلام را باید به صورت یک منظومه مطالعه کرد. منظومه‌ای که از اعتقادات، اخلاقیات و سیاست ترکیب یافته است. امام از طریق میانجی دین و سیاست، همبستگی اخلاق و سیاست را نتیجه می‌ گیرد.‏

‏از مطالعه پیش دانسته‌ های امام از اخلاق و سیاست، می‌ توان به این نتیجه دست یافت که میان اخلاق و سیاست رابطه وثیق برقرار است. این رابطه از منظرهای گوناگونی قابل بررسی و اثبات است.‏

‎ ‎

‏ ‏

‎ ‎

‏ ‏

‏ ‏

‎ ‎

حضورج. 73صفحه 292