روحیات شهدا و ایثارگران
با مشت به جنگ سرنیزه میروند
مردم ایران الآن روحیه شان همچو قوی است که تانک از آن طرف می آید، سرباز با سرنیزه از آن طرف می آید، اینها با مشت جلو می روند و با سنگ و با چوب با آنها مقابله می کنند. این زمین می خورد، مرده است، آن یکی می آید سر جایش؛ هیچ دست برنمی دارد و این روحیه ای است که اینها را عقب خواهد زد و الآن پیاده شان کرده است.(183)
29 / 7 / 57
* * *
در کدام تاریخ چنین مردانی و فداکاری از زنان ثبت شده است؟
امـروز نونهـالان هفت ـ هشت سالـۀ دبستانهـای ما فدایی می دهنـد و در راه اسلام عزیز و کشور، خون نثـار می کنند. شمـا در چه تـاریخی چنین دیـده اید؟ امروز زنـهای شیردل، طفـل خود را در آغـوش کشیده و به میـدان مسلسل و تـانک دژخیمـان رژیم می روند. در کـدام تـاریخ چنین مردانـگی و فداکـاری از زنـان ثبـت شده است؟ امـروز غریـو «مرگ بـر شـاه» از دل طفل دبستانی تا پیران بیمارستانی مجال را بر رژیم منحط پهلوی چنان تنگ نموده و اعصاب شاه را آن سان خرد کرده که دست از پا نشناخته و تسکین خاطر خود را با خون کودکان و جوانان ما
کتابایثار و شهادت در مکتب امام خمینی (س)صفحه 98
بیمه می کند.(184)
20 / 7 / 57
* * *
مادرانی که سه فرزندشان شهید شده مایلند فرزند دیگرشان را هم بدهند
این جمعیت ما جوری شده بود و متحول شده بودند ـ این تحول باز تحول اسلامی بود ـ جوری شده بودند که شهادت را برای خودشان یک فوز عظیم دانستند. یک جوان ـ من در نجف بودم، یک جوان خیلی زیبا و در سن بین بیست تا سی ـ آمد پیش من و مرا قسم داد که شما دعا کنید که من شهید بشوم. این روحیۀ مادرهایی که دو ـ سه تا از بچه هایشان را داده بودند، وقتی که به ما می رسیدند می گفتند که این فدای اسلام، و من باز یکی دارم که آن هم باز می خواهم شهید بشود. یک همچو روحیۀ فداکاری، یعنی همان روحیه ای که در زمان رسول الله برای مردم پیدا شده بود و در ظرف نیم قرن مسلمین را بر تقریباً دنیای آن روز غلبه داد، این روحیه در ملت ما پیدا شده بود که خودشان را با شوق و اشتیاق می خواستند فدا بکنند. آنچه ما را غلبه داد این روحیه بود؛ فلسفه نبود، جهان بینی نبود، اسلام شناسی نبود؛ هیچ این حرفها نبود. این روحیه که در ملت پیدا شد و این تحرکی که پیدا شد یک مطلب غیبی بود که در ظرف مدت کوتاهی یک همچو تحول روحی در جمعیت پیدا شد؛ و ما تا اینجا که آمدیم با این تحول روحی همراه هستیم.(185)
17 / 1 / 58
* * *
شما ملاحظه کردید که جوانهای ما که شهید شدند ـ همۀ اینها ـ
کتابایثار و شهادت در مکتب امام خمینی (س)صفحه 99
جوانهای ما از شهادت استقبال می کردند
شهادت را استقبال می کردند؛ این برای قدرت اسلام بود. و از حالا به بعد هم باید این قدرت را حفظ کرد، این ایمان را حفظ کرد تا این وحدت کلمه حفظ بشود، تا پیروز بشویم ان شاءالله . و من امیدوارم که با وحدت کلمه و قدرت ایمان، ما این راه را تا آخر برسانیم، به آنطوری که می خواهیم.(186)
19 / 1 / 58
* * *
ملت ما مثل اصحاب رسول الله آرزوی شهادت می کردند
و ما با این قدرت ایمان، که همۀ اقشار ملتِ ما با هم فریاد اسلام را زدند، پیروز شدیم نه با عدد و عُده ما هیچ نداشتیم و آنها همۀ سلاحها را [داشتند] لکن ما مسلح به سلاح ایمان بودیم و ملت ما آرزوی شهادت می کردند. مثل اصحاب رسول الله در صدر اسلام، همانها که با عدۀ کم امپراتوریهای بزرگ را شکست دادند، ما هم با یک عدۀ کم و با نداشتن ساز و برگ جنگی یک امپراتوری 2500 سالۀ جبار را ـ با پشتیبانی ابرقدرتها از او ـ شکستیم و شکست دادیم و این سد بزرگ را از پیش پای ملت خود برداشتیم.(187)
5 / 2 / 58
* * *
قیام برای خدا، و استقامت دنبال آن قیام. در وصیت خدا به وسیلۀ پیغمبر برای امت؛ این است که قیام کنید برای خدا، یکی یکی قیام کنید، جمع جمع قیام کنید؛ لکن قیام برای خدا. در این آیه است که استقامت کنید. شما ملت قیام کردید، و بحمدالله قیام شما برای
کتابایثار و شهادت در مکتب امام خمینی (س)صفحه 100
روحیۀ شهادت طلبی بالاتر از اصل مبارزه است
خدا بود، همه فریاد می زدید که ما «جمهوری اسلامی» می خواهیم. برای احکام اسلام قیام کردید. امر اول را که فرموده اند قیام کنید برای خدا اطاعت کردید؛ باقی مانده است امر دوم: فَاسْتَقِمْ کَمَآ أُمِرْتَ وَ مَنْ تَابَ مَعَکَ؛ استقامت کنید، این قیام را حفظ کنید. این تحول روحی که برای شما ملت حاصل شده است حفظ کنید. استقامت کنید، نگه دارید این تحول انسانی که بالاتر از تحولهای فعال خارجی است. این تحولی که شما را برای رسیدن به آمال مشتاق کرد که خون بدهید، این تحول انسانی که شما برای برادرانتان حاضرید جان بدهید و حاضرید مال بدهید و حاضرید وقت صرف کنید، این تحول مهم بود؛ این تحول بالاتر از اصل مبارزه بود. تحول نفسانی؛ تحول روحی؛ تحول انسانی؛ این تحول را حفظ کنید؛ مستقیم باشید، استقامت کنید. دشمن در توطئه است. دشمن در حال توطئه و نقشه است. اگر استقامت نکنید، اگر این تحول را حفظ نکنید، شاید خدای نخواسته دشمن پیروز شود. این تحول روحی، این تحول انسانی، این تحولی که اساس پیروزی شما بود، این تحول را حفظ کنید تا پیروز شوید.
خداوند ان شاءالله به شما سلامت و سعادت عنایت کند، و استقامت که بالاترین نعمت است. قیام برای خدا، و استقامت در آن قیام. تا اینجا قیام کردید و پیروز شدید؛ اگر استقامت کنید پیروز خواهید شد. اگر استقامت کنید این عددی که در صدد توطئه هستند ریشه کن خواهند شد.(188)
4 / 3 / 58
* * *
کتابایثار و شهادت در مکتب امام خمینی (س)صفحه 101
امور مادی و گردش زندگی این دنیا مطرح نبود
جوانهایی گاهی می آیند پیش من و می گویند دعا کنید که ما شهید بشویم. شهادت را می خواهند. این یک تحولی بود که در این ملت پیدا شد که برایشان زندگی این دنیا خیلی مطرح نبود؛ شهادت را می خواستند. اگر مطرح بود این امور مادی این زندگی، نمی رفتند در مقابل توپ، در مقابل تانکها، مسلسلها. رفتند در مقابل توپ و تانک، از بچۀ اینقدری رفت تا بزرگها، از دانشگاهی رفت تا علمای مذهب؛ از بازاری رفت تا کارگر؛ ارتش هم جزو شما شد.(189)
28 / 3 / 58
* * *
به عشق اینکه شاید شهید شوند به خیابانها می ریختند
همین دیروز بود که اینجا می رفتم یک کسی بیخ گوشِ من گفت که دعا کنید من شهید بشوم. این تحول که مردم شهادت را برای خودشان فوز عظیم می دانستند و می آمدند توی خیابانها به عشق اینکه شاید هم شهید بشوند، این تحول اسباب این شد که این پیروزی حاصل شد. و الآن این تحول را باید حفظش کنیم.(190)
13 / 4 / 58
* * *
این روحیه انقلابی یک معجزه الهی است
ما الآن مشاهَدمان هست که جوانهای ما ـ چه جوانهای نیروی انتظامی و چه جوانهای معمولی و پاسدارها و حتی بازاریها ـ مکرر می آیند پیش من، حتی امروز، و آرزو می کنند، به من می گویند شما دعا کنید ما شهید بشویم. این روحیه، این روحیۀ انقلابی، که در نفوس پیدا شده است، این یک معجزۀ الهی است. بشر نمی تواند یک ملت را همچو متحول کند. دست غیبی در کار است.(191)
11 / 6 / 58
کتابایثار و شهادت در مکتب امام خمینی (س)صفحه 102
جوانهای ما شهادت را آرزو دارند
شهادت برای ما فیض عظیمی است و جوانهای ما شهادت را آرزو دارند؛ و ملتی که شهادت را آرزو دارد پیروز است. و شما ملت پیروزید ان شاءالله .(192)
21 / 6 / 58
* * *
روحیۀ شهادت طلبی ملت ما بر تانکهای عالم مقدم است
من مطمئنم به اینکه شما پیروز می شوید ان شاءالله ؛ برای اینکه یک همچو روحیه ای امروز من در بین ملتمان می بینم. یک دفعه و دو دفعه نبوده است، از نجف تا اینجا، مواجه شدم من با جوانهای زیبا، جوانهایی که اول جوانی شان است، و اینها یکی شان آمد در نجف آمد جلو من نشست بنا کرد قَسَم دادن من را، که شما[را]... قَسَم داد که من شهید بشوم. بعد هم که ما در اینجا آمدیم، زن این تقاضا را کرده؛ جوانها این تقاضا را کرده اند. زنی که بچه هایش را از دست داده است باز می گوید که من یکی ـ دو تا دارم این را هم می دهم. این روحیه، روحیه ای است که اطمینان برای ما می آورد. این بر همۀ تانکهای عالَم مُقدَّم است؛ یعنی پیروز می شود. این روحیه، روحیه ای است که خدای تبارک و تعالی اِنعام کرده است، مرحمت کرده است، این مرحمت الهی را حفظ کنید، این امانت است. این را کوشش کنید محفوظ بماند. و مادامی که این روحیۀ الهی، این هدیۀ الهی، در بین شماها هست، از هیچ نترسید؛ نگرانی هیچ وقت نداشته باشید. به فکر این نباشید که چرا به ما اَحسَنت نگفتند؛ چرا به ما اجر ندادند؛ چرا با ما مثلاً همراهی نکردند. خدا همراه شماست. امام زمان ـ سلام الله علیه ـ دعاگوی شماست. از چه ما می ترسیم؟ ما چرا بترسیم؟ مایی که راهمان راه خداست، مایی که در مقابل این قدرت
کتابایثار و شهادت در مکتب امام خمینی (س)صفحه 103
شیطانی، که همه چیز ما را، اسلام ما را، جوانهای ما را، همه چیز ما را، از بین برد، قیام کردیم، از چه بترسیم؟ از این بترسیم که کشته می شویم؟ خوب، بشویم. جوانهای ما همه کشته شدند. از این می ترسیم که غلبه بکنند؟ غلبه هم بکنند ما ترس نداریم، برای اینکه ما حقیم. وقتی حق هستیم، غالب هم بشویم ما حق هستیم؛ مغلوب هم بشویم ما حق هستیم. و ان شاءالله غالب می شویم، مطمئن باشید، دلتان را به این مبدأ خیر متصل کنید. با خدا مناجات کنید.(193)
26 / 6 / 58
* * *
شهادت را شرف خودشان می دانند
ما اشخاصی هستیم که در این راه، شهادت را سعادت برای خودمان می دانیم. ملت ما الآن هم از من می خواهند که دعا کنم که شهید بشوند. ملتی که شهادت را می خواهد او را از چه می ترسانند؟ او را از مردن می ترسانند؟ اینها شهادت را شرف خودشان می دانند. آنها ما را از مردن می ترسانند؟ مردن برای آنها ترس دارد که قائل نیستند به ماورای طبیعت.(194)
1 / 9 / 58
* * *
برای شهادت پیشقدم هستند
ملتی که اینطور تحول پیدا کرده است که در سرمای این راهها، با رنج، جوانهایش پیاده می آیند و غسل شهادت می کنند و پیشقدم برای شهادت هستند، پیروزند اینها. شما جوانها پیروزید ان شاءالله . و آنها که گمان می کنند که با یک ترور، با یک راه انداختن ناراحتیهایی می توانند این ملت را از راه خودش منحرف کنند
کتابایثار و شهادت در مکتب امام خمینی (س)صفحه 104
اشتباه می کنند.(195)
29 / 9 / 58
* * *
با روحیه شهادت طلبی مردم همه مشکلات را حل می کنیم
امروز همه انقلابی و آماده شهادت هستند. من جداً اعلام می کنم که ما می توانیم به آسانی در برابر تجاوز امریکا بایستیم. امریکا ممکن است ما را شکست دهد ولی نه انقلاب ما را و به همین دلیل است که من به پیروزی خودمان اطمینان دارم. دولت امریکا مفهوم شهادت را نمی فهمد. ما با چنین روحیه ای است که همه مشکلات ایران را حل می کنیم. به شعارهای مردم نگاه کنید که می گویند، «کارتر نمی داند منطق شهادت چیست».(196)
15 / 10 / 58
* * *
مکرر می آمدند اصرار می کردند که دعا کنید شهید شویم
ما باید با یک همچو قدرت و روحیه ای که شما می گویید که آنها می گفتند ما می خواهیم شهید بشویم به پیش برویم. من از آن وقتی که این نهضت شروع شد مکرر هر چند روز یک مرتبه، زنان و مردان می آمدند پیش من و اصرار می کردند که شما دعا کنید تا ما شهید بشویم. من دعا می کنم که شما موفق بشوید و ثواب شهادت را داشته باشید. برای اسلام خدمت کنید. این روحیه موجب پیشرفت است. جدیت کنید که این روحیه محفوظ باشد.(197)
25 / 2 / 59
* * *
ملت ما شهادت را ترجیح می دهد
ملت ما شهادت را دارد ترجیح می دهد، و می گوید که ما
کتابایثار و شهادت در مکتب امام خمینی (س)صفحه 105
می خواهیم شهید بشویم. از اول نهضت تقریباً ـ من در نجف بودم آن وقت ـ تا حالا زن، مرد، جوانها می آیند و از من استدعا می کنند که شما دعا کنید ما شهید بشویم، من دعا می کنم ثواب شهید پیدا کنند. یک مجلس عقدی که ما چند وقت پیش از این در همین تهران داشتیم، آن زن و مردی که با هم ازدواج کردند، بعد آن زن یک کاغذی به من داد خواندم. دیدم می گوید که شما دعا کنید من شهید بشوم. زنی که تازه عروسی کرده، شوهر کرده، می گوید شما دعا کنید من شهید بشوم. یک ملتی که شهادت را می طلبند و دعا می خواهند برای شهادت، اینها از دخالت نظامی می ترسند؟ اینها از حصر اقتصادی می ترسند؟(198)
14 / 3 / 59
* * *
ملت ما به فداکاری خو گرفته است
ملت ما اکنون به شهادت و فداکاری خو گرفته است و از هیچ دشمنی و هیچ قدرتی و هیچ توطئه ای هراس ندارد. هراس آن دارد که شهادت، مکتب او نیست.(199)
16 / 6 / 59
* * *
با آغوش باز شهادت را استقبال می کنند
این جوانهایی که در آن میدان دارند جنگ می روند و برادرهایشان [را ]می بینند کشته شد و افتاد، هیچ فترت و فتوری به آنها دست نمی دهد. به همان طوری که از اینجا با شوق رفتند، با همان طور در جنگ هم با اشتیاق و با دلاوری و با جرأت، با آغوش باز، شهادت را استقبال می کنند. این یک مسأله ای است. ایران یک وضعی پیدا کرده است که ما نمی توانیم این وضع را تعبیری از آن بکنیم، جز
کتابایثار و شهادت در مکتب امام خمینی (س)صفحه 106
اینکه بگوییم یک مملکت الهی است. یک مملکتی است که فهمیدند افرادش و اشخاصش، که برای اسلام باید جانفشانی کرد.(200)
6 / 8 / 59
* * *
پیرمردهای هشتاد ساله برای رفتن به جبهه گریه می کنند
ما وقتی یک ملت داریم که سی و چند میلیون است و بیست میلیون جوان داریم که آرزوی شهادت بسیاریشان می کنند.
دیروز یک پیرمرد نزدیک به هشتاد ـ تقریباً بین هفتاد و هشتاد بود ـ آمد با من مصافحه کرد و رفت آن کنار. دوباره من دیدم ایستاد و دوباره دارد می آید. دفعۀ دوم که آمد اینجا، گریه می کرد. اشکهایش را من دیدم که آنجا جاری بود. می گفت من می خواهم بروم جنگ بکنم. من گفتم به او که من و تو باید دعا بکنیم، جوانها باید جنگ بکنند.(201)
12 / 8 / 59
* * *
پیرمردهای ضعیف هم آرزوی جبهه دارند
شاید هر روز یا اکثر روزها، جوانهایی انجا بیایند و با گریه بخواهند که عازم به جبهه ها بشوند برای شهادت. حتی پیرمردهای ضعیف هم این آرزو را دارند و بچه های نارَس هم این آرزو را دارند. این برای این است که در این کشور اسلام حکومت می کند؛ و حکومت این کشور حکومت بر ابدان نیست؛ حکومت بر قلوب است قلوب مردم با کسانی که در این کشور حکومت می کنند همراه است. و ملت است که حکومت می کند.(202)
13 / 12 / 59
کتابایثار و شهادت در مکتب امام خمینی (س)صفحه 107
جانبازان می گویند دعا کنید ما شهید شویم
دیروز یک کسی که پایش قطع شده بود، عصا زیر بغلش گذاشته بود، آمده اینجا. من باهاش مصافحه کردم. گفت: دعا کنید من شهید بشوم.(203)
24 / 3 / 60
* * *
شناخت شهادت طلبان مشکل است
شما ملتی را که معلولانشان در تختهای بیمارستانها آرزوی شهادت می کنند و یاران را به شهادت دعوت می کنند، نشناخته اید.(204)
9 / 4 / 60
* * *
والدین شهدا گریه می کنند که اجازه رفتن به جبهه بیابند
نمونه ای که شما فرمودید که آن پیرزن اینطور گفته است، زیاد پیش من وارد می شود، نمونه ها زیاد است؛ پیرمرد، پسرهایش، پسرش، شهید شده، می آید گریه می کند که من می خواهم بروم، من به او می گویم که آخر تو مثل من پیرمردی، تو نمی توانی بروی آنجا جنگ کنی. خوب من می توانم بروم یک کاری بکنم.(205)
21 / 11 / 60
* * *
عشق به شهادت در دل زن و مرد، پیر و جوان موج می زند
ملتی که عشق شهادت در دل زن و مرد و کوچک و بزرگش جوش می زند و برای شهادت هریک بر دیگری سبقت می گیرد و از شهوات حیوانی و دنیایی گریزان بوده و عالم غیب و رفیق اعلیٰ را
کتابایثار و شهادت در مکتب امام خمینی (س)صفحه 108
باور کرده است، با این خسارات، هرچه بزرگ باشد، از صحنه خارج نمی شود.(206)
22 / 11 / 60
* * *
درصدر اسلام نیز مثل جوانان ما نبوده است
این داوطلبی از برای رفتن به جبهه ها و این با آغوش باز شهادت را پذیرفتن، این در زمانهای سابق حتی در زمان رسول الله و حتی زمان امیر المؤمنین ـ سلام الله علیه ـ به این شکل نبوده است.(207)
19 / 12 / 60
* * *
اشک می ریزند برای اینکه بروند جبهه و شهید شوند
شما مثل این پاسدارهایی که اشک می ریزند برای اینکه بروند به جبهه و شهید بشوند، کجا سراغ دارید؟(208)
1 / 1 / 61
* * *
همه با روی گشاده به طرف جبهه می روند
اینها نمی دانند که در یک کشوری که وضعش اینطوری است، در یک کشوری که همۀ مردمش فریاد می زنند و جنگ می روند و عشق به فداکاری دارند، در یک همچو کشوری نمی شود از این کارها کرد، نمی شود با این کشور معارضه کرد، نمی شود در این کشور کودتا کرد. کشوری که همۀ قوای نظامی اش دنبال شهادت می روند و همۀ قوای نظامی و انتظامی ـ پاسدار مسلحش ـ و همۀ عشایری، که آنها هم در جنگها وارد می شوند. همه دارند با روی
کتابایثار و شهادت در مکتب امام خمینی (س)صفحه 109
گشاده طرف شهادت می روند، با یک همچو کشوری نمی شود بایک گروه چند صد نفری ـ یا بیشتر یا کمتر ـ معارضه بکنند.(209)
21 / 1 / 61
* * *
در همان حال که دستشان قطع شده به میدان می روند
یکی از آقایان به من گفت که در جبهه نوجوان دوازده ـ سیزده ساله ای را دیده است که دستش قطع شده و بلافاصله دست قطع شدۀ خود را گرفته و رفته است به سوی میدان جنگ.(210)
4 / 3 / 61
* * *
جهاد در راه خداوند را با جان و مال می خرند
گاهی امریکا ایران را تهدید می کند، و هنوز نفهمیده است که ایران که برای کوتاه شدن دست آنان با انگیزۀ شهادت قیام نموده است و جهاد در راه خداوند را به جان و دل می خرد، از تهدید امثال او باک ندارد.(211)
15 / 3 / 61
* * *
ملتی که طعم شیرین شهادت را چشیده است از ابرقدرتها نمی هراسد
گمان کرده اند دولت متکی به خدا و ملت عظیم ایران بیدی است که از این بادها بلرزد. ملتی که اکنون طعم شیرین شهادت را چشیده است و پیرو مولای خود امیرالمؤمنین و اولاد عظیم القدر او که شهادت را فوز عظیم می دانسته و در محراب شهادت و میدان نبرد ندای فزت و رب الکعبه را سر می دادند از سازمانهای نوکر ابرقدرتها نمی هراسد. ملتی که ابرقدرت امریکا را از کشور
کتابایثار و شهادت در مکتب امام خمینی (س)صفحه 110
بقیة الله ـ ارواحنا لمقدمه الفداء ـ با ذلت و خواری راند و نفت و خزائن خود را از حلقوم آن بیرون کشید، از طبلهای تو خالی سازمانهای ساختۀ آن نمی ترسد. و این ملت و دولت پیرو آن، همان گونه که کراراً اعلام نموده اند، خواستهای مشروع خود را از صدام و حزب عفلقی می گیرند، و برای احقاق حق مشروع خود به هر اقدامی دست می زنند «بَلَغَ مٰا بَلَغْ».(212)
25 / 4 / 61
* * *
روحیات مجاهدان ما، در صدر اسلام کمتر دیده شده است
شما می بینید این ارتشیها و پاسدارها و بسیج و سایر نیروها در جبهه چه می کنند. آنها وقتی می خواهند به خط مقدم بروند، انگار که به حجلۀ عروسی می روند و حتی صدر اسلام هم اینچنین وضعی را کمتر به خود دیده است. و بعضی از افراد نمی توانند این همه از خود گذشتگی را بفهمند و کارهای انجام شده را نادیده می گیرند.(213)
21 / 7 / 61
* * *
تأسف می خورند که چرا فرزندی ندارند در راه خدا بدهند
اسلام چیزی نیست که کسی بتواند از آن رویگردان باشد. ما هر روز شاهدیم که مادران شهدا، کسانی که حتی چند شهید داده اند، فریاد می زنند که اگر باز هم داشتیم در راه خدا می دادیم و تأسف می خورند که دیگر فرزندی ندارند که در راه خدا بدهند. اجانب تبلیغ می کنند که در ایران بچه های کوچک را با زور به جبهه می فرستند، در حالی که چنین نیست. مردم می خواهند جلوی این
کتابایثار و شهادت در مکتب امام خمینی (س)صفحه 111
جوانهای چهارده پانزده ساله را بگیرند که به جبهه نروند، ولی آنها از دست پدر و مادرها فرار می کنند و به جبهه می روند. مسلماً فردی را که بالغ نیست، نه کسی می گوید به جبهه برو و نه کسی چنین حقی دارد که بگوید. مردم ما بحمدالله ، خودشان از رفتن به جبهه ها استقبال می کنند و جبهه ها را پر می کنند.(214)
3 / 9 / 61
* * *
ملتی که برای شهادت ایستاده است مشکلات در او اثر ندارد
ملتی که برای شهادت ایستاده است مشکلات در او اثری ندارد. پدران و مادرانی که عزیزان خودشان را فدای اسلام می کنند، مشکلاتی برای آنها پیش نمی آید، آنها بر مشکلات غلبه کرده اند. کشور ما بر مشکلات خودش غلبه کرده است، تمام فشارها را از همۀ اطراف بر او آورده اند و تحمل کرده است و اِنَّ الله َ مَعَ الصّٰابِرینَ.(215)
4 / 2 / 62
* * *
ملت با نورانیت و طمأنینه آماده شهادت هستند
بحمدالله ایران به این صفت، بسیاری از قشرها به این صفت متصفند و من فراموش نمی کنم قصۀ روز جمعه را که آنطور باشکوه، با نورانیت، با استقامت گذشت. آنطور مردم با طمأنینه، با آن صداهایی که می آمد، با آن رگبارهایی که می آمد، من ملاحظه می کردم، نگاه می کردم، مخصوصاً نگاه می کردم ببینم در بین مردم چه وضعی هست، ندیدم حتی یک نفر را که یک تزلزلی درش پیدا
کتابایثار و شهادت در مکتب امام خمینی (س)صفحه 112
باشد. و آن وقت امام جمعه آنطور با آن طنین قوی صحبت کرد،مردم آنطور گوش کردند، آنطور فریاد زدند که ما برای شهادت آمدیم. یکی از اینهایی که شهید شده است ـ یا اینکه چند نفر، یکی ـ دو نفر ازشان ـ به من گفتند که این وصیت هم کرده است، همینکه من می روم برای شهادت، وصیت کرده و از همانهایی است که در همین جا شهید شده. با یک همچو ملتی کسی نمی تواند مقابله کند. ملتی که اینطور است؛ آن روزی که اعلام می کنند که می خواهیم بمباران کنیم نماز جمعه را، بیایند و بیشتر بیایند، حتی آنهایی که نمی آمدند برای نماز، [از] قراری که برای من نقل کرده اند، آنهایی که برای نماز جمعه هم نمی آمدند هفته های دیگر، این هفته آمده اند؛ این یک همچو ملتی است. یک همچو ملتی را نمی تواند کسی به واسطۀ بمباران کردن یک جایی، به واسطۀ شرارتهایی که دارد می شود، این را منصرفش کند از اینکه دارد.(216)
1 / 1 / 64
* * *
بعد از موشک خوردن می ایستد و می گوید جنگ جنگ تا پیروزی
یک کشوری که همه بیدار و همه مستعد برای شهادت هستند، اینها را از چه می ترسانند؟ کسی که می گوید «من شهادت را می خواهم، دعا کنید که من شهید بشوم» شما او را از قتل می ترسانید؟ شما او را از موشک می ترسانید؟ یک کسی که بعد از موشک خوردن می ایستد و می گوید «جنگ، جنگ تا پیروزی» شما او را از جنگ می ترسانید؟ این وضع، وضعی است که خدا پیش آورده است، چیزی را که خدا پیش آورده، با او معارضه نمی شود کرد.(217)
15 / 1 / 64
کتابایثار و شهادت در مکتب امام خمینی (س)صفحه 113
با عشق و عطش به پیشباز شهادت می روند
مگر ما و شما هر روز شاهد این کاروانهای کربلا نیستیم که با شور و شوق و عشق و عطش به پیشباز شهادت می روند. مگر شما هر روز شاهد میدانهای با عظمت قتال با متجاوزین نیستید که به مرگ لبخند می زنند و معجزه می آفرینند. راستی این چه تحولی است که بر سراسر این کشور صاحب الزمان ـ روحی فداه ـ نور افشانی می کند و چه آتشفشانی است که منحرفان و کج اندیشان و بدخواهان را در خود فرو برده و ذوب می کند؟ این، جز ارادۀ خدا و جلوۀ اوست که خفاشان از آن می گریزند و اولیای خدا و عارفان به آن دل بسته اند؟(218)
3 / 12 / 64
* * *
ملت ما از بذل فرزندان خود لذت می برند
الحمدلله این کشور رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ امروز میلیونها جوان داوطلبِ جنگ و شهادت در خود پرورانده است و دل و دیدگان ملت ما را جز رضایت حق چیزی پر نخواهد کرد و به همین جهت از بذل مال و جان و فرزندان خویش در راه خدا لذت می برند.(219)
6 / 5 / 66
* * *
جانبازان از خدا گله می کنند که مگر ما لایق شهادت نبودیم
ملتی که دنبال شهادت است، ملتی که افرادش این است که دست و پایشان وقتی قطع می شود، گله می کنند که خدایا! چطور؟ مگر ما لایق نبودیم که جان ما را بگیری؟ یک همچو ملتی را نترسانید از اینکه ما چه می کنیم.(220)
8 / 3 / 66
کتابایثار و شهادت در مکتب امام خمینی (س)صفحه 114