با یاد آن بزرگ

با یاد آن بزرگ

 

راه گم بود، اگر نام و نشان تو نبود

اگر آن دیدۀ بر ما نگران تو نبود


tarh3

کوه بیداد ز بنیاد نمی شدویران

اگر از خشم، نهیب تو، تکان تو نبود

ریشۀ آنچه نباید، که ز جا برمی کند؟

اگر امید به بازوی توان تو نبود؟

چه کسی راه به دنیای کرامت می جست

اگر انوار دل فیض رسان تو نبود

جامۀ نو که بر این ملک کهن می پوشید؟

آه... ای پیر، اگر بخت جوان تو نبود

پای تردید به دلهای کسان وا می شد

نام محبوب اگر ورد زبان تو نبود

مأمنی یافت سخن های خوش اهل طریق

که در اظهار، بجز طرز بیان تو نبود

گر نبودی تو بدینگونه، مسلمانی را

خبری از سخن صدق به جان تو نبود

آنچه گفتی و بر آن زد دل ما مهر قبول

حرف حق بود، فقط حرف دهان تو نبود

هستی ات بود برازندۀ سیر ملکوت

این جهان گرچه جهان بود، جهان تو نبود...

 محمدجواد محبّت

‎ ‎

حضورج. 64صفحه 245