مبارزه با هرگونه ظلم و ستم
(مصاحبه با آقای غلامرضا مصباحی مقدم)
اشاره:
آقای دکتر غلامرضا مصباحی مقدم (نماینده دوره های هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی از تهران) عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق هستند که در عرصه سیاست و پژوهشهای علمی سوابق زیادی دارند. مهمترین فعالیت ایشان در سه دهه اخیر، برقرار ی ارتباط میان حوزه و دانشگاه بوده است. ایشان از سال 1374 به عنوان نماینده مقام معظم رهبری در دانشگاه آزاد و دانشگاههای دولتی فعالیت داشته اند.
آقای دکتر مصباحی مقدم، همچنین پس از تصدی مسئولیت معاونت پژوهشی دانشگاه امام صادق(ع) به ریاست دانشکده الهیات این دانشگاه منصوب شدند و رشته دکترای فقه و اقتصاد اسلامی را در آنجا طراحی و هفت جلد کتاب در زمینه اقتصاد اسلامی تألیف و چاپ کردند. ایشان در سال 1378 به عضویت شورای مرکزی روحانیت مبارز درآمدند و به عنوان سخنگوی این شورا انتخاب شدند. مصاحبه حضور را با ایشان در پی می خوانید.
* * *
حضور: ضمن تشکر، بفرمایید چگونه وارد مبارزات سیاسی شدید و چگونه به نهضت امام خمینی پیوستید؟
دکتر غلامرضا مصباحی مقدم: از وقتی که خودم را در سن 13 سالگی به عنوان یک طلبه حوزه علمیه مشهد شناختم وارد مبارزات سیاسی شدم. خانواده ما یک خانواده مبارز بود. به عنوان مثال پدرم در زمان رژیم رضاخان در حادثه 17 دی 1317 که مصادف با عاشورای حسینی بود و جشنی از سوی نظام برای کشف حجاب تدارک شده بود، پدرم با کسب اجازه از مجتهدی که در
حضورج. 64صفحه 231
دسترس وی بوده امکانات آن جشن را که در پارک ملی مشهد مقابل شیر و خورشید سرخ بود، شبانه به آتش کشید و خوشبختانه شناسایی هم نشد. به خاطر این خصایصی که در خانواده ما وجود داشت ما به عنوان مخالف و مبارز علیه نظام شاهنشاهی بزرگ شدیم. وقتی که به قم مهاجرت کردیم در آنجا فضای انقلابی قوی تری وجود داشت و به عنوان یک طلبه ای که عاشق امام است فعالیت ضد شاهنشاهی خود را شروع کردیم. در آن مدت در پیاده کردن و انتشار نطقها و اعلامیه های امام خمینی نقش داشتم. دو مرتبه از سوی ساواک به خاطر این فعالیت ها بازخواست شدم که یک بار در قم و یک بار در گچساران این اتفاق افتاد ولی منجر به زندانی شدن من نشد. قبل از پیروزی انقلاب همراه متحصنین دانشگاه تهران بودم و در مدرسه رفاه برای استقبال از امام دور هم جمع شده بودیم. در مراسم استقبال از امام جزء تنظیم کنندگان و برنامه ریزان برنامه استقبال بودیم و بعد از ورود امام مسئولیت حفاظت از کاخ نیاوران را بر عهده گرفتم تا از دستبرد مخالفان نظام و رژیم شاهنشاهی محفوظ بماند. بعد از مدتی به قم برگشتم و از سوی دفتر امام که آیت الله مؤمن و آیت الله صانعی آن را اداره می کردند به بروجرد اعزام شدم و حدود یک سال و نیم مسئولیت کمیته انقلاب اسلامی بروجرد را بر عهده داشتم. شرایط بسیار حساسی بود. در آن شرایط ضدانقلاب و گروهک ها برای فعالیت های مسلحانه اقدام می کردند و کشت خشخاش هم در آن زمان در بروجرد یک معضل بود که توانستیم آن را مهار کنیم. مسئولیت کمیته انقلاب در اوایل انقلاب به معنای مسئولیت پذیری همه اتفاقات آن منطقه بود.
حضور: امام خمینی چه ویژگیهایی داشتند و چه می گفتند که عامه مردم و نخبگان با ایشان همراه شدند و نهضت اسلامی ایران به پیروزی رسید؟
دکتر مصباحی مقدم: بعد از رحلت آیت الله بروجردی در سال 1340 رژیم شاه تصور می کرد که یک قدرت بزرگ در مقابل اصلاحات شاه و آمریکا در ایران از بین رفته است و شاه لوایح ششگانه خود را به مجلس شورای ملی آن زمان ارائه کرد. اطلاعیه های امام ومراجع تقلید برای مقابله با لوایح ششگانه شاه برای من که یک نوجوان بودم این الهام را داشت که امام یک شخص
حضورج. 64صفحه 232
قوی و حماسی است که با اتکال به خدا و اعتماد به مردم حرکت می کند. ورود امام به این صحنه سیاسی کشور برای یک جوان آرمان خواه بسیار جذاب بود. در رأس مراجع تقلیدی که این حرکت را آغاز کردند امام روح و قلب ما را به خودش جذب کرد، شخصیتی که حاضر بود جان خودش را فدا کند تا این اسلام زنده بماند. امام با ظلم و ستم مبارزه کرد و با هر گونه شکستن فرمان های الهی و زیر پا گذاشتن احکام اسلام جانانه مبارزه کرد که این حرکت های وی برای ما جوانان بسیار شوق انگیز بود. به خاطر این ما به امام علاقه مند شدیم و به ترویج افکار امام پرداختیم.
راه امام برای ما راه بسیار پر ارزشی بود. در واقع سرنوشت این کشور را انفاس قدسیه امام تغییر داد. رهنمودهای امام باعث شد که تحول عظیمی در کشور به وجود آید و عده زیادی از مردم ایران سر از پا نشناسند و ایثارگرانه و فداکارانه و بدون هیچگونه چشم داشتی وارد صحنه انقلاب شوند. برخی از آنها جانباز شدند و برخی هم به شهادت رسیدند. جوانان ما توانستند در هشت سال جنگ تحمیلی جانانه از کشور دفاع کنند و همه مشکلات از جمله تحریم های اقتصادی
حضورج. 64صفحه 233
غرب و آمریکا را تحمل کنند که همه این موارد ناشی از انفاس قدسی امام بود که به حق تعالی وصل بود و توانسته بود با نفس خودش بر روی میلیونها انسان تأثیر گذار باشد. حتی بچه ها وقتی که چشمشان به امام می افتاد دچار شوق می شدند که این شوق قابل وصف نیست. این نوع محبت محبتی نیست که بتوان آن را از طریق قدرت به دست آورد. این محبت از طریق عنایت الهی و لطف خداوند که حاکم بر قلب هاست به وجود می آید.
اینگونه حکومت و قدرت به اعتقاد من وصف ناپذیر است و در هیچ جای دنیا نمی توان مشابه آن را پیدا کرد. در تاریخ هم همچون حکومتی وجود نداشته که اینقدر بین رهبر یک کشور و مردم آن اینگونه ارتباط معنوی برقرار شود مگر در زمان پیامبران و ائمه اطهار(ع). ما، در زمان حیات خودمان با دیدن امام در واقع نمونه ای از اولیاء الهی را مشاهده کردیم. هر حرکت امام برای ما الگو بود. نظم امام در نوع خود بی نظیر بود. و همه حرکات امام بر اساس زمان بود و هر کاری را سر جای خودش انجام می داد. سلامت نفس امام نیز بسیار ستودنی است. حضرت امام با سن بالای خود در عرصه های سیاسی مانند یک جوان فعالیت می کرد. قلب او مانند قلب یک جوان در سینه اش می تپید و به پیگیری امور کشور می پرداخت. به عنوان مثال چند نفر از مدیران و مسئولین کشور که مقداری از کار کردن خسته شده بودند به خدمت امام رسیده و گفته بودند که ما دیگر خسته شده ایم. امام گفتند که پس من باید با این سن چه کار بکنم. این جمله امام و برخورد امام باعث می شد که خستگی از تن آن افراد بیرون بیاید و دوباره مشغول فعالیت شوند.
حضور: قدری درباره ملاقاتهایی که با حضرت امام داشته اید بیان بفرمایید.
دکتر مصباحی مقدم: اولین ملاقات من با امام در سن 14 سالگی در نجف و کربلا بود. در آن زمان یعنی سال 1344 امام در آنجا در حال تبعید بودند. اولین ملاقاتم در محل مدرسه آیت الله بروجردی بود که شبها ایشان بالای بام مسجد نماز جماعت برپا می کردند. من همیشه به همراه پدرم به نماز می رفتم و در یک شب و در آن مدرسه، امام را زیارت کردیم. هنگام خروج امام از مدرسه به اتفاق چند نفر دیگر به دنبال وی دویدیم تا وی را بدرقه کنیم. به محض اینکه ایشان از
حضورج. 64صفحه 234
مدرسه آیت الله بروجردی خارج شدند رو به ما کردند و گفتند که دنبال من حرکت نکنید که این نشان از عظمت روح امام بود که نمی خواست مردم به صورت تشریفاتی وی را بدرقه کنند. آنچه ما را به دنبال امام می کشید عشق به امام بود اما آنچه درون امام بود وارستگی و تهذیب نفس و عدم وابستگی او به اینگونه تشریفات بود که شاید خیلی ها از آن لذت می بردند. دفعه دومی که امام را ملاقات کردم کنار حرم حضرت اباعبدالله الحسین(ع) بود که ایشان به حالت زیارت و دعا نشسته بودند که به محضر ایشان رسیدیم و یک مسأله فقهی در مورد اتمام قصد نماز سؤال کردیم. شب دیگری که امام داشتند وارد صحن امام حسین(ع) می شدند و ما داشتیم از صحن خارج می شدیم به دست بوسی امام پرداختیم که برای ما بسیار شوق انگیز بود و خواستیم که وی را بدرقه کنیم اما امام گفت مگر فرمایشی دارید؟
این روحیه امام برای ما بسیار جالب بود که امام در حالی که در اوج عظمت بود نمی خواست برای خودش موقعیتی ایجاد کند. امام حاکم بر دلها بود. از آن زمان به بعد دیگر نتوانستم امام را از نزدیک ببینم تا اینکه 12 فروردین 57 فرارسید. در روز 12 فروردین جلوی مدرسه علوی تعدادی از طلاب حوزه علمیه قم برای استقبال جمع شده بودند که من هم در آن جمع بودم و از طرف آیت الله قدوسی برای حضور در کنار امام عازم تهران شده بودیم. درکنار پله های مدرسه علوی من
حضورج. 64صفحه 235
جمله ای از امام شنیدم که برای من جالب بود. امام گفت که انشاء الله این انقلاب پیروز خواهد شد و با کنار هم قرار دادن دو انگشت و با اشاره به بحث اتحاد گفت که ما باید مانند این دو انگشت کنار هم باشیم و اسلام را پیاده کنیم. این فرمایش امام باعث می شد که هر کس که در آن صحنه حضور داشت و یا آن را می شنید تمام وجودش را در اختیار امام و راه امام قرار دهد و حتی جان خودش را فدا کند.
حضور: با توجه به تخصص جنابعالی در زمینه فقه و اقتصاد اسلامی بفرمایید که اندیشه های اقتصادی امام تا چه اندازه از ارزش علمی و عملی برخوردار است و در شرایط کنونی تا چه اندازه می تواند راهگشای مشکلات اقتصادی کشور باشد؟
دکتر مصباحی مقدم: امام معمار انقلاب بود و یکی از ابعاد مهندسی انقلاب بعد اقتصادی آن است. بیانات امام و مواضع ایشان در برخی دستورها و نامه ها در مسائل اقتصادی قابل توجه است. من به این موضوع خیلی فکر کرده ام که خداوند چه قدرت و فهم و درکی به امام داده که مواضع ایشان در زمینه اقتصاد دقیقاً مشابه نظرات کارشناسان اقتصادی قوی جهانی است. امام تأکید داشتند که دولت به تنهایی نمی تواند مشکلات اقتصادی کشور را حل کند. ملت هم نمی تواند بدون حمایت دولت مشکلات اقتصادی را برطرف کند. دولت و ملت باید دست به دست هم دهند و با استفاده از همه امکانات این اقتصاد را پیش ببرند. امام دولت سالاری را در اقتصادی قبول نداشت و رها کردن اقتصاد از سوی دولت و اقتصاد لیبرالیستی را هم اصلاً قبول نداشتند. امام در چندین مورد به آقای میرحسین موسوی که نخست وزیر بود اعلام کرد که کارها را به مردم واگذار کنید و دولت نظارت کند.
با اینکه در اصل 44 قانون اساسی ما به صراحت آمده بود که تجارت خارجی دولتی است فهم و درک امام این نبود که اقتصاد باید در درست دولت باشد. امام فرمود دولت سیاست گذاری کند و به تجار اجازه دهد که خودشان کالاها را وارد کنند و دولت فقط نظارت کند که آنچه نباید وارد شود وارد نشود.
حضورج. 64صفحه 236
امام تأکید داشتند که باید از ظرفیت های اقتصادی کشور به ویژه در بخش کشاورزی تا حد خودکفایی استفاده کنیم. در همان روزهای اول امام گفتند هر کس هر کاری می تواند بکند تا کشور ایران در تولید گندم، جو، برنج و محصولات مورد نیاز خودکفا شود. به خاطر این رهنمود امام صدها نفر از سرمایه داران سرمایه خود را از جاهای دیگر به بخش کشاورزی انتقال دادند. من در تحقیقات خود دیدگاههای امام در عرصه اقتصادی را مانند دیدگاه یک خبیر و بصیر و یک کارشناس قوی اقتصادی دیدم. من به طور دقیق و علمی اندیشه های امام را مورد بررسی قرار داده ام و در سال 1367 در یک مقاله علمی در دانشگاه تهران ارائه کردم. به اعتقاد من اندیشه های اقتصادی امام مطابق با نظریات پیشرفته ترین دانشمندان بشری در اقتصاد می باشد هر چند که ایشان آموزشهای اقتصادی را طی نکرده بودند.
حضور: شرایط اقتصادی کشور را در حال حاضر با توجه به مبانی اندیشه حضرت امام چگونه ارزیابی می کنید؟ با توجه به وجود جنگ دردهه اول انقلاب مردم فشار اقتصادی کمتری را تحمل می کردند در حالی که در حال حاضر بسیاری از اقشار محروم جامعه از حداقل امکانات بی بهره هستند و فشار زیادی به مردم متوسط به پایین وارد می شود. به نظر شما علت چیست؟
دکتر مصباحی مقدم: در زمان جنگ به دلیل شرایط جنگی تمام همت و تلاش دولت
حضورج. 64صفحه 237
میرحسین موسوی این بود که قیمت ها را ثابت نگه دارند و مردم از نظر اقتصادی دچار آسیب نشوند و کالاهای ضروری مردم را از داخل و خارج تأمین کند به طوری که مردم نگرانی معیشتی نداشته باشند. از این جهت دولت آقای میرحسین موسوی یک دولت موفق بود. به خاطر همین موضوع، بسیاری از مردم مشتاق روی کار آمدن مجدد آقای موسوی هستند. البته در همان دوره تمرکزگرایی دولت و دولت سالاری در مورد مسائل اقتصادی مورد انتقاد بود که امام هم چند بار به آقای موسوی تذکر دادند. مثلاً در مورد کنترل تجارت داخلی در مورد برخی کالاها از جمله برنج محدودیت های زیادی وجود داشت و تجار حق نداشتند برنج را از شمال کشور به سایر نقاط منتقل کنند و نظر دولت این بود که این کار از سوی دولت انجام شود و تجار از تفاوت قیمت برنج در شمال و جنوب سوء استفاده نکنند. از امام در این خصوص استفتاء شد که آیا تجار می توانند نسبت به توزیع و خرید وفروش برنج در کشور فعالیت کنند که امام به دولت گفت که می تواند تجار را آزاد بگذارد که با این فتوی شرایط کار برای تجار بهتر شد.
تورم معمولاً بعد از جنگ بروز می کند که شرایط به حالت عادی بر می گردد. انتظارات مردم در زمان جنگ خیلی زیاد نیست چون مردم شرایط را درک می کنند. در زمان جنگ کشاورزی و صنعت و کارخانجات در مناطق جنگی به طور کامل از کار افتاده بود و در واقع بخش وسیعی از اقتصاد کشور تعطیل شده بود. چون مردم ما با نظام و دولت هم عقیده بودند و حامی نظام بودند انتظارات خودشان را در زمان جنگ تعدیل کرده بودند. بعد از جنگ انتظارات از دولت به حالت طبیعی خود برگشت و ما شاهد یک تورم بی سابقه بعد از جنگ در کشور بودیم. تورم در سال 1374 به 49 درصد رسید. معمولاً انسان با گذشت زمان خیلی چیزها را فراموش می کند از جمله مشکلات اقتصادی که در گذشته تحمیل کرده ایم. درست است که ما الآن دچار تورم هستیم ولی اگر زندگی عامه مردم را با دوران جنگ و پس از جنگ مقایسه کنیم الآن وضعیت رفاه و آسایش مردم خیلی بهتر شده است. شاخص رفاه نسبت به آن وقت رشد قابل توجهی داشته ولی انسان معمولاً سختی های گذشته را فراموش می کند و فقط شرایط حاضر را می بیند. مردم ما تورم 35 درصد و 49 درصد را فراموش کرده اند. در شرایط حاضر رسیدن به تورم 20 درصد برای مردم
حضورج. 64صفحه 238
مقداری سخت شده است اما اینکه چه اتفاقی اقتاد که شرایط اقتصادی کشور اینگونه بحرانی شده است دارای چندین دلیل است.
اول اینکه دولت نهم شوق خدمت دارد و دوست دارد این خدمت با شتاب زیادی انجام شود. این شوق شتاب در خدمت باعث شد که دولت مجبور شود اشتغال بیشتری را در کشور فراهم کند که این عامل باعث افزایش نقدینگی و به دنبال آن افزایش تورم در کشور شده است. از طرفی دیگر دولت می خواهد حقوق های حداقلی را افزایش دهد. به اعتقاد من افزایش حقوق رأس هرم حقوق بگیران در مقابل حداقل حقوق بگیران غلط است. ما باید کاری کنیم که حداکثر حقوق ها یک تناسبی با حداقل حقوق ها داشته باشد که در قانون مدیریت خدمات کشوری این نکته لحاظ شده است. در قانون مدیریت خدمات کشوری ما حداقل حقوق را خط فقر و حداکثر حقوق را 7 برابر حداقل حقوق در نظر گرفته ایم. افزایش حقوق حداقل حقوق بگیران چون موجب افزایش قدرت خرید جمع زیادی از افراد می شود و از طرفی افزایش حقوقی که دولت باید به حداقل حقوق بگیران بپردازد از درآمدهای مالیاتی و مشابه به دست نمی آید و دولت مجبور است که از صندوق ذخیره ارزی برداشت کند باعث تورم درجامعه می شود. همین که حقوق ها را افزاش
حضورج. 64صفحه 239
می دهند خود به خود موجب افزایش تورم در کشور می شود. خیلی از مردم از من که نماینده هستم خواهش کرده اند کاری کنیم که نه حقوق ها افزایش داده شود نه تورم افزایش یابد. من هم با این طرح کاملاً موافق هستم چون تورمی که به وجود می آید مردم کل آن را لمس می کنند ولی حقوقی که افزایش می یابد به چشم نمی آید چون به وسیله تورم از بین می رود. اگرچه ضریب افزایش حقوق بیش از ضریب افزایش تورم باشد ولی باز هم تورم تأثیر خودش را نشان می دهد.
حضور: از آنجا که شما در کمیسیون اقتصادی مجلس حضور دارید به نظر جنابعالی طرحهای اقتصادی مجلس تا چه اندازه در جهت افزایش رفاه محرومان و اقشار ضعیف جامعه بوده است، همان اقشاری که حضرت امام به رسیدگی به حال آنها تأکید فراوانی داشتند؟
دکتر مصباحی مقدم: از جمله طرحهایی که مجلس هفتم دنبال کرد کاهش نرخ تورم بود و در نظر داشت که این کاهش نرخ تورم با شتاب بیشتری انجام شود. قبل از شکل گیری مجلس هفتم کاهش نرخ تورم سالانه 3 تا 5 درصد بود. مثلاً در پایان سال 1381نرخ تورم 1 / 16 درصد بود و در پایان سال 1382 به 6 / 15 درصد رسید. مجلس هفتم به این فکر افتاد که این شیب را تندتر کند که تورم با سرعت بیشتری کاهش یابد. طرح تثبیت قیمت ها که مربوط به 9 قلم کالای دولتی بود در سال اول فعالیت مجلس هفتم تصویب شد. مثلاً سوخت بنزین و گازوئیل که قیمت آن ثابت ماند چرا که ما اعتقاد داشتیم افزایش قیمت بنزین و گازوئیل باعث افزایش کرایه ها و حمل و نقل می شود. وقتی که قیمت حمل و نقل افزایش یابد قیمت سایر کالاها افزایش می یابد چون همه کالاها نیاز به حمل و نقل دارند. به هر حال ما هر چه بیشتر از حساب های صندوق ذخیره ارزی برداشت کنیم تورم بیشتری را شاهد خواهیم بود. خلاصه عامل اصلی که در سال 86 باعث تورم 20 درصدی شد افزایش نقدینگی در کشور بود.
حضور: امام خمینی مجلس را در رأس امور می دانستند و اعتقاد داشتند که مجلس باید اقتدار خود را همیشه حفظ کند. به نظر شما مجلس اول و دوم که در زمان رهبری حضرت امام وجود داشت چه تفاوت هایی با پنج مجلس بعد دارد؟
حضورج. 64صفحه 240
دکتر مصباحی مقدم: مسلماً مجلس اول و دوم که در زمان حیات حضرت امام تشکیل شد از مقتدرترین مجالس ما بوده اند چرا که در آن زمان نخبگان سطح بالای جامعه احساس تکلیف کردند و به اشاره امام وارد صحنه شدند و مردم هم بدون ملاحظات سیاسی به آنها رأی دادند. مجلسی که بتواند بنی صدر را از عرصه قدرت پایین بکشد مجلس قوی و قدرتمندی است. این جمله امام که می گوید مجلس در رأس امور است بیانگر این است که مجلس باید چنین جایگاه و قدرتی داشته باشد. پیش بینی می کنم که مجلس هشتم بتواند از نظر اقتدار تا حدودی به مجلس اول و دوم نزدیک شود.
حضور: با توجه به ترکیب جدید مجلس هشتم به نظر شما این مجلس تا چه اندازه قادر خواهد بود حداقل بخشی از مشکلات کشور را حل کند و اساساً مهمترین مشکلات کشور از نظر شما چیست که مجلس هشتم باید بر روی آنها متمرکز شود؟
دکتر مصباحی مقدم: با توجه به اینکه حداقل مدرک تحصیلی برای کاندیداهای مجلس هشتم، مدرک کارشناسی ارشد در نظر گرفته شده است به نظر من مجلس هشتم از نظر توان کارشناسی در مقایسه با مجلس هفتم قوی تر خواهد بود و این نکته بسیار مهمی است به خاطر اینکه اگر نمایندگان حتی در یک زمینه تخصص داشته باشند به نظرات کارشناسی دیگران اعتماد
حضورج. 64صفحه 241
می کنند. یکی از نقاط ضعف مجلس هفتم این بود که اگر گاهی اوقات به طور کارشناسی اظهار نظر می کردیم در اغلب اوقات مورد قبول واقع نمی شد. در همین بودجه 85 که تورمی بود خیلی سعی کردیم که لایحه پیشنهادی دولت اصلاح شود یا لایحه رأی نیاورد ولی نمایندگان قبول نکردند. امیدواریم که در مجلس هشتم زمینه برای فهم کارشناسی و بها دادن به نظرات کارشناسی فراهم شود. با ترکیبی که وارد مجلس شده به نظر می رسد که نیروهای معتدل تری از نظر سیاسی روی کار آمده اند. در میان اصلاح طلبان هم افراد مشهور و دارای سابقه مدیریت کلان و قوی دیده می شود که در کنار اصول گرایان می توانند بسیار مفید باشند. در عین اینکه دو جناح اصول گرا و اصلاح طلب از نظر سیاسی دارای اختلاف دیدگاه هستند ولی امیدوار هستم که در مجلس هشتم در جهت کاهش مشکلات مردم دست به دست هم دهند و تلاش بیشتری کنند خصوصاً اینکه هیأت رئیسه ای قوی در مجلس تشکیل شود، هیأت رئیسه ای که مجلس را به سمت اولویت ها هدایت کند، مثلاً در اول کار از خود نمایندگان نظرخواهی کند و سپس فراوانی اولویت ها را مشخص کند و دائماً به نمایندگان متذکر شود. به نظر من اولویت اول مجلس هشتم مهار تورم و اولویت دوم ایجاد اشتغال است. در شرایط تورمی بالا اشتغال ایجاد نمی شود.
حضورج. 64صفحه 242