بخش دوم: تاریخ انبیاء

تعبد و تسلیم

فصل اول: صفات انبیا

‏ ‏

‏ ‏

تعبد و تسلیم

‏ ‏

‏     ‏‏ائمۀ هدیٰ، علیهم السلام، و انبیای عظام در مناجات خود تمنای فضل را داشته اند و‏‎ ‎‏از عدل و مناقشۀ در حساب خوفناک بودند. مناجات خاصان درگاه حق و ائمۀ معصومین،‏‎ ‎‏صلوات الله علیهم، مشحون به اعتراف به تقصیر و عجز از قیام به عبودیت است. جایی که‏‎ ‎‏افضل موجودات و ممکنِ اقربْ اعلان «ما عَرَفْنٰاکَ حَقَّ مَعْرِفَتِکَ، و ما عَبَدْناکَ حَقَّ‏‎ ‎‏عِبٰادَتِکَ»‏‎[1]‎‏ دهد حال سایر مردم چه خواهد بود؟(31)‏

*  *  *

‏ ‏

‏     اولیای خدا با آنکه از اسر و رقیّت به کلی خارج شده بودند و به حریّت مطلقه نایل‏‎ ‎‏بودند، با این حال دلهای آنها چنان لرزان بود و از عاقبت امر چنان ناله می کردند و جزع‏‎ ‎‏می نمودند که عقول متحیر از آن است.(32)‏

*  *  *

‏ ‏

‏     پیغمبران به نعمتهایی که به مردم معمولی می دهند نظر ندارند و آن نعمتها را به هیچ‏‎ ‎‏نمی شمرند بلکه در همین دنیا که منزل ثواب و رسیدن به آن مقامات معنویه به حسب‏‎ ‎‏حقیقت نیست نیز این سخن جریان دارد. فرعونیان و فرعون با آنکه سلطنتها و ممالکی‏‎ ‎‏داشتند که موسی آن را نداشت ولی نزد موسی از کمالات روحیه چیزهایی بود که به‏

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 17
‏مملکت فرعون اعتنا نداشت و فرعونیان و فرعون از آن لذاتی که موسی با آن دلخوشی‏‎ ‎‏داشت در خواب هم نمی دیدند.(33)‏

*  *  *

‏ ‏

‏     آنان،‏‎[2]‎‏ علیهم صلوات الله و سلامه، برای مقاصد الهی و انسانی همۀ کوششهای لازم‏‎ ‎‏را می فرمودند امّا نه مثل ما کوردلان که با استقلال، نظر به اسباب داریم بلکه هر چیز را‏‎ ‎‏در این مقام که از مقامات معمولی آنان است از او جّل و علا می دانستند و استعانت به هر‏‎ ‎‏چیز را استعانت به مبدأ خلقت می دیدند و یک فرق بین آنان و دیگران همین است. من و‏‎ ‎‏تو و امثال ما با نظر به خلق و استعانت از آنها، از حق تعالی غافل هستیم و آنان استعانت‏‎ ‎‏را از و می دانستند به حسب واقع. گرچه در صورت، استعانت به ابزار و اسباب است و‏‎ ‎‏پیش آمدها را از او می دانستند، گرچه در ظاهر نزد ماها غیر از آن است و از این جهت از‏‎ ‎‏پیش آمدها هرچند ناگوار به نظر ما باشد؛ در ذایقۀ جان آنان گوارا است.(34)‏

*  *  *

‏ ‏

‏     انبیا با هم نزاع نداشتند. همۀ انبیا اگر جمع بشوند در یک جایی با هم هیچ اختلافی‏‎ ‎‏ندارند.(35)‏

28 / 12 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏     سیر الی الله همان سیره و روش انبیا و خصوصاً پیغمبر اسلام و ائمه معصومین است،‏‎ ‎‏که در عین حالی که در جنگ وارد می شدند و می کشتند و کشته می دادند و حکومت‏‎ ‎‏می کردند همه چیز سیر الی الله بود. این طور نبود که آن روزی که حضرت امیر مشغول‏‎ ‎‏است، سیر الی الله نباشد و فقط در هنگامی که نماز می خواند سیر الی الله باشد. هر‏‎ ‎‏دویش سیر الی الله بود. لذا پیغمبر می فرماید ضربت علی در روز خندق افضل از‏

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 18
‏عبادت ثقلین است.‏‎[3]‎‏(36)‏

4 / 10 / 61 

*  *  *

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 19

  • )) «آن چنانکه حق شناخت توست تو را نشناختیم  آنگونه که حق پرستیدن توست تو را نپرستیدیم.» مرآة العقول؛ ج 18، ص 146، «کتاب الایمان و الکفر»، «باب الشکر».
  • )) انبیا و اولیای الهی.
  • )) بحار الانوار؛ ج 39، ص 1ـ2.