بخش دوم: تاریخ انبیاء

انسان سازی

‏ ‏

‏ ‏

انسان سازی

‏ ‏

‏     ‏‏انبیای خدا برای این مبعوث شدند که آدم تربیت کنند؛ انسان بسازند؛ بشر را از‏‎ ‎‏زشتیها، پلیدیها، فسادها و رذایل اخلاقی دور سازند، و با فضایل و آداب حسنه آشنا‏‎ ‎‏کنند.(52)‏

*  *  *

‏ ‏

‏     نهضتهایی که به وسیلۀ انبیا و اولیا ـ علیهم السلام ـ واقع شده است قابل مطالعه است.‏‎ ‎‏ما که تابع مکتب انبیا هستیم باید آن نهضتها را مطالعه کنیم، و بفهمیم نهضت چه بوده‏‎ ‎‏است؛ و برای چه بوده است؛ مقصد انبیا از نهضت چه بوده است، مقصد پیغمبر اسلام ـ‏‎ ‎‏صلی الله علیه و آله و سلم ـ از نهضت اسلامی چه بوده است؛ مقصد ائمۀ ما ـ علیهم‏‎ ‎‏السلام ـ چه بوده است. آیا فقط این بوده است که دست ستمکاران را کوتاه کنند؟ آیا‏

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 25
‏دعوت انبیا فقط برای این بوده است که مزاحمین با مستضعفین را کنار بزنند؛ و همین که‏‎ ‎‏غلبه بر آنها کردند و کار را به پیروزی و راندن آنها رساندند، کار تمام است؟ آیا مقصد‏‎ ‎‏انبیا این است که ظالم نباشد فقط، یا مقصد بالاتر از این است. اگر مقصد بالاتر از این‏‎ ‎‏است، باید ما هم که تابع انبیا هستیم و تابع مکتب اسلام هستیم، به تبعیت از آن بزرگان‏‎ ‎‏دین و دنیا مقصدمان همان مقاصد باشد. آیا راندن رژیم پهلوی و ابطال رژیم شاهنشاهی‏‎ ‎‏تمام مقصد بود؟ آیا رفاه ملت و رسیدن ملت به چیزهای مادی آخر مقصد است؟ انبیا‏‎ ‎‏آمده اند تا مردم را، تا جامعه را، ترتیبی بدهند که رفاه زندگی مادی آنها باشد؟ مقصد انبیا‏‎ ‎‏این بوده است که مستکبرین بروند، و مستضعفین به نوای دنیایی برسند یا مقصد بالاتر‏‎ ‎‏از اینهاست؟ این همه انبیا آمده اند و دعوت کردند و کشته شدند، جنگها کردند و زحمتها‏‎ ‎‏کشیدند، فقط برای این بود که مستکبرین را کنار بزنند، و توده های مردم را برای آنها رفاه‏‎ ‎‏حاصل کنند یا مقصد بالاتر از اینهاست؟ خدای تبارک و تعالی که انبیا را فرستاده است‏‎ ‎‏برای تعمیر دنیا فقط فرستاده است یا مقصد بیشتر از اینهاست، بالاتر از اینهاست؟ (53)‏

8 / 3 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏     مقصد اسلام و مقصد همۀ انبیا این است که آدمها را تربیت کنند؛ صورتهای آدمی را‏‎ ‎‏آدم معنوی و واقعی کنند. مهم در نظر انبیا این است که انسان درست بشود. اگر انسان‏‎ ‎‏تربیت شد، همۀ مسائل حل است. یک مملکتی که دارای انسان مهذب است، تمام‏‎ ‎‏مطالبش حل است. انسان آگاه مهذب همۀ ابعاد سعادت را برای کشور تأمین می کند.‏‎ ‎‏انسانی که ایمان به خدای تبارک و تعالی دارد، انسانی که متعهد است، انسانی که مهذب‏‎ ‎‏است، دست ظالم را کوتاه می کند لکن مقصد همین نیست. این یکی از خدمتهایی است‏‎ ‎‏که می کند. آزادی برای مردم تأمین می کند. لکن این یکی از مقاصد است؛ همه این‏‎ ‎‏نیست. استقلال برای کشور تأمین می کند لکن همۀ مقصد این نیست. رفاه برای امت‏‎ ‎‏درست می کند لکن مقصد این نیست. ‏

‏     انسان حیوان نیست، انسان یک موجودی است که در طرف سعادت به بالاترین مقام‏

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 26
‏می رسد، در طرف کمال به بالاترین مقام موجودات می رسد؛ و اگر انحراف داشته باشد،‏‎ ‎‏از پست ترین موجودات پست تر است. انبیا که دیدند مردم در هلاکت هستند از حیث‏‎ ‎‏اخلاق، از حیث عقاید، از حیث اعمال، مکتبهایی را خدای تبارک و تعالی به آنها الهام‏‎ ‎‏کرد تا نجات بدهد انسان را به همۀ ابعادی که دارد، اگر انسان حیوانی بود مثل سایر‏‎ ‎‏حیوانات، لکن حیوانی که تدبیر دارد، حیوانی که اهل صنعت است، اگر این بود، احتیاج‏‎ ‎‏به آمدن انبیا نداشت؛ برای اینکه این راه راهی است که مادیین خودشان ادراک می کنند.‏‎ ‎‏آمدن انبیا برای این است که آن راههایی که بشر نمی داند، آن حقایقی را که انسان‏‎ ‎‏نمی داند، به آنها تعلیم بفرمایند. انبیا برای راهنمایی یک مقام بالاتر، یک مقام انسانی‏‎ ‎‏بالاتر، آمده اند.(54)‏

8 / 3 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏     انبیا که جنگ می کردند با مخالفین توحید مقصدشان این نبود که جنگ بکنند و طرف‏‎ ‎‏را از بین ببرند، مقصد اصلی این بود که توحید را در عالم منتشر کنند؛ دین حق را در عالم‏‎ ‎‏منتشر کنند. آنها مانع بودند. اینها می دیدند که این مانع را باید برداشت تا به مقصد‏‎ ‎‏رسید.(55)‏

11 / 3 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏     انبیا در عین حال که دنیا را اداره می کردند، مملکتها را اداره می کردند ـ که در اسلام‏‎ ‎‏نمونۀ بارزش نزدیک به ماست و تاریخ نشان می دهد که در ظرف نیم قرن تقریباً اکثر‏‎ ‎‏معموره را فتح کردند ـ در عین حال تعلق نداشتند به دنیا. فتح برای مملکت گیری در‏‎ ‎‏اسلام نیست، مملکت گیری برای حکومت در اسلام نیست، حکومت جائرانه مطرح‏‎ ‎‏نیست. فتح برای این است که انسانها را، آدمها را به کمال برساند. فتوحات اسلام غیر از‏‎ ‎‏فتوحات رژیمهای دیگر است. آنها فتوحاتشان، رژیمها فتوحاتشان، فتوحات برای‏

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 27
‏دنیاست؛ و انبیا فتوحاتشان برای خداست، برای توجه دادن مردم به خداست. آنها‏‎ ‎‏مردمی که اسیر ماده هستند و اسیر نفس و شیطان هستند ـ آنها را ـ می خواهند تحت تأثیر‏‎ ‎‏خودشان و مکتب خودشان قرار بدهند، و آنها را از حزب شیطان به حزب الله وارد‏‎ ‎‏کنند.(56)‏

3 / 4 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏     انبیا می روند که یک جمعیتی را آدم کنند؛ توی سرش می زنند که آدم بشو. آنها‏‎ ‎‏کشورگشایی شان برای این است که انسان درست کنند.(57)‏

7 / 4 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏     ‏‏انبیا آن همه زحمت کشیدند نه فقط برای اینکه طرف را از صحنه خارج کنند و خودشان‏‎ ‎‏صحنه را دست بگیرند، بلکه مقصد اصلی این بوده است که این انسانهایی که انسانیت ندارند،‏‎ ‎‏این اشخاصی که در راه خلاف دارند سیر می کنند و آنها می دیدند که این راه خلاف، راه شقاوت‏‎ ‎‏است، راه ضلالت است، راهی است که مردم را در این دنیا به شقاوت و در آن دنیا هم به مهلکه‏‎ ‎‏می کشاند؛ انبیا از طرف خدای تبارک و تعالی مأمور شدند برای نجات مردم.‏‏(58)‏

17 / 4 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏     ‏‏مأموریت همۀ انبیا این است که اینها را از این ظلمتها، از این چیزهایی که برخلاف مسیر‏‎ ‎‏انسانیت است، برخلاف مسیر ملیت است، اینها را خارج کند، و متوجه به نور کند، وارد کند در‏‎ ‎‏نور وحی و نورانی باشد.‏‏(59)‏

17 / 6 / 58 

*  *  *


کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 28
‏     این کاری که انبیا می خواستند بکنند و همیشه هم دنبالش بودند، کم موفق می شدند.‏‎ ‎‏موانع زیاد بود برای اینکه انسان به حسب طبع خودش مایل به شهوات و شهوت، غضب‏‎ ‎‏و شیطنت و این مسائل است. و آنهایی که می خواهند مخالفت با این بکنند این را مهارش‏‎ ‎‏کنند، مبتلای به یک مخالفتهایی، مبتلای به یک موانعی می شوند که موفق نمی شوند به‏‎ ‎‏آن. کم موفق شدند، لکن مع ذلک هرچه که سلامت در دنیا هست و برکت هست، باز از‏‎ ‎‏همین کوشش انبیاست که کوشش کردند تا آن حدودی که توانستند، تا آن حدودی که‏‎ ‎‏شعاع تعلیماتشان رسیده است، تا آن حدود توانستند، تا یک حدودی محدود کنند،‏‎ ‎‏مطلقاً مشکل بوده است و کم رسیدند. لکن باز هرچه خوبی هست از آنهاست که اگر انبیا‏‎ ‎‏را از روی بشر منها کنند، اِسقاط کنند، آن وقت خواهید دید چه خبر است، دنیا چه‏‎ ‎‏خواهد شد. این انبیا بودند که مردم را محدود کردند و تا یک حدودی موفق شدند و تا‏‎ ‎‏یک حدودی این برکت و خیری که در عالَم هست از برکت آنهاست.(60)‏

7 / 10 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏     این انسانی که اگر سر خود باشد از همۀ حیوانات سرکش تر و بدتر است. انبیا از اول‏‎ ‎‏خدا فرستاده که اینها را از آن سرکشی بیرون بیاورند و مهار کنند. لکن انبیا هم آن طوری‏‎ ‎‏که می خواستند موفق نشدند. مع ذلک همان مقداری هم که موفق شدند، الآن سلامت‏‎ ‎‏دنیا هر جا باشد به تابع مذاهب است که هست.(61)‏

15 / 10 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏     با قوّت معنویات اِعوجاجهایی که در بشر بود و در این قدرتهای بزرگ بود،‏‎ ‎‏این اعوجاجها را می خواستند مرتفع کنند. یک چوپان با عصایش پامی شد می رفت‏‎ ‎‏فرعون و آن بساط فرعونی را می رفت دعوت می کرد که بیا مسلمان شو، بیا آدم شو. یک‏‎ ‎‏صغیر یتیم چوپان زاده یا چوپان از حجاز پامی شود همۀ دولتها را دعوت می کند که بیایید‏

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 29
‏آدم بشوید.(62)‏

21 / 4 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏     تمام زحمتی که انبیا کشیده اند و تمام رنجهایی که اولیای خدا از بدو خلقت تاکنون‏‎ ‎‏کشیده اند و بعدها هم تا آخر خواهند کشید، مقدمۀ این بوده است که این موجودی که در‏‎ ‎‏خارج به او می گویند «انسان»، انسان بشود.(63)‏

9 / 6 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏     انبیا آمده اند تا بشر را هدایت کنند به راهی که همه در آن راه سیر کنند و همه انسان‏‎ ‎‏صحیح و کامل بشوند.(64)‏

9 / 6 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏     پیغمبرها که از اول تا ختمشان آمده اند، مردم را به برادری، به دوستی، به اخوت‏‎ ‎‏دعوت کرده اند.(65)‏

20 / 10 / 60 

*  *  *

‏ ‏

‏     اگر انبیا را ما استثنا بکنیم از بشر، از اول انبیایی در کار نبودند و بشر خودش خود‏‎ ‎‏بخود بزرگ می شد، اگر این طور بود، تمام بشر به هلاکت و به نابسامانی می رسید، و‏‎ ‎‏روی خوش در بین بشر اصلاً پیدا نمی شد. الآن که می بینید که یک عدد بسیاری از مردم‏‎ ‎‏خوب هستند و آن توده های مردم است، این از برکت همان تربیتهای معنوی انبیای‏‎ ‎‏خداست. تربیتهای معنوی انبیای خدا، در عین حالی که همه قبول نکردند این تربیت را،‏

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 30
‏مع ذلک آن قدر در دنیا نور افکنده است که توده های مردم، توده های ضعیف مردم، همه‏‎ ‎‏خوب هستند. کمتر در آنها این فسادها پیدا می شود.(66)‏

28 / 6 / 61 

*  *  *

‏ ‏

‏     پیامبران، تمام پیمبران در طول تاریخ اینطور نبوده است که فقط یک ناصحان باشند،‏‎ ‎‏بلکه آنها برای تهذیب اخلاق مردم به گفتار، به کردار، به عمل، به فعالیت مأمور بودند و‏‎ ‎‏خدای تبارک و تعالی آنها را برای اینکه انسانها را بسازند، برای اینکه، خلق انسانی در‏‎ ‎‏آنها رشد پیدا بکند و اعمال و افعال انسانی داشته باشند، مبعوث فرموده است و همه در‏‎ ‎‏هر حالی که بوده اند، کوشش خود را کرده اند.(67)‏

27 / 8 / 61 

*  *  *

‏ ‏

‏     آنچه که شما ملت شریف و مجاهد برای آن بپاخاستید و دنبال می کنید و برای آن‏‎ ‎‏جان و مال نثار کرده و می کنید، والاترین و بالاترین و ارزشمندترین مقصدی است و‏‎ ‎‏مقصودی است که از صدر عالم در ازل و از پس این جهان تا ابد عرضه شده است و‏‎ ‎‏خواهد شد؛ و آن مکتب الوهیت به معنی وسیع آن و ایدۀ توحید با ابعاد رفیع آن است که‏‎ ‎‏اساس خلقت و غایت آن در پهناور وجود و در درجات و مراتب غیب و شهود است؛ و‏‎ ‎‏آن در مکتب محمدی ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به تمام معنی و درجات و ابعاد‏‎ ‎‏متجلی شده؛ و کوشش تمام انبیای عظام ـ علیهم سلام الله ـ و اولیای‏‎ ‎‏معظم ـ سلام الله ‏‎ ‎‏علیهم ـ برای تحقق آن بوده و راهیابی به کمال مطلق و جلال و جمال بی نهایت جز با آن‏‎ ‎‏میسر نگردد. آن است که خاکیان را بر ملکوتیان و برتر از آنان شرافت داده، و آنچه برای‏‎ ‎‏خاکیان از سیر در آن حاصل می شود برای هیچ موجودی در سراسر خلقت در سرّ و عَلن‏‎ ‎‏حاصل نشود.‏

‏     شما ای ملت مجاهد، در زیر پرچمی می روید که در سراسر جهان مادی و معنوی در‏

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 31
‏اهتزاز است، بیابید آن را یا نیابید، شما راهی را می روید که تنها راه تمام انبیا ـ علیهم‏‎ ‎‏سلام الله ـ و یکتا راه سعادت مطلق است. در این انگیزه است که همۀ اولیا شهادت را در‏‎ ‎‏راه آن به آغوش می کشند و مرگ سرخ را «احلی من العسل»‏‎[1]‎‏ می دانند.(68)‏

15 / 3 / 68 

*  *  *

‏ ‏

‎ ‎

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 32

  • )) شیرین تر از عسل.