بخش دوم: تاریخ انبیاء

حضور در صحنه

‏ ‏

حضور در صحنه

‏ ‏

‏     ‏‏اگر این طرف صورتمان را زدند، آن طرفش هم چیز می کنیم ‏‏[‏‏، می آوریم‏‏]‏‏ تا یکی هم‏‎ ‎‏آن طرف بزنند. این را به حضرت عیسی هم غلطی نسبت دادند.این هم خود این‏‎ ‎‏جانورها به حضرت عیسی ‏‏[‏‏نسبت دادند‏‏]‏‏. حضرت عیسی پیغمبر است؛ پیغمبر‏‎ ‎‏نمی تواند منطقش این باشد. شما دیدید پیغمبرها را؛ منتها حضرت عیسی کم عمر کرد‏

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 42
‏در بین ملت، بعد تشریف برد به معراج، به بالا. شما همه می دانید تاریخ انبیا ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏. آن‏‎ ‎‏حضرت ابراهیمش، که تقریباً رأس انبیای سلف بود، با تبرش برداشت آن بتها را همه را‏‎ ‎‏شکست. هیچ خوف این را هم نداشت که بیندازندش توی آتش. خوف این حرفها را‏‎ ‎‏نداشت؛ اگر داشت که پیغمبر نبود. یک همچو موجودی که با یک قدرتهای بزرگ جنگ‏‎ ‎‏می کند و یک تنه خودش تنهایی در مقابل یک همچو قدرتهایی می ایستد که بعداً بیایند‏‎ ‎‏بخواهند آتشش بزنند، این منطقش این نیست که اگر آن طرفم را سیلی زدند... بر‏‎ ‎‏می گردم این طرف هم بزنند. این منطق آدمهای تنبل است. این منطق آنهایی است که خدا‏‎ ‎‏را نمی شناسند. قرآن نخواندند اینها. آن هم حضرت موسی که با یک عصا، یک نفر بود،‏‎ ‎‏یک نفر بود ـ یک نفر چوپان. مقابل کی؟ مقابل فرعون که داد خدایی می زد. اینها هم داد‏‎ ‎‏خدایی می خواهند بزنند؛ می بینند حالا خیلی خریدار ندارد. اگر یک خرده سست بیایید‏‎ ‎‏آنها هم می گویند: اَنَا رَبُّکمُ الاَعْلیٰ.‏‎[1]‎‏ این مزخرفات همیشه بوده در دنیا و حالا هم هست؛‏‎ ‎‏بعدها هم خواهد بود. آن هم حضرت موسی ـ سلام الله علیه ـ این هم رسول اکرم که‏‎ ‎‏تاریخش را خوب می دانید دیگر که تنهایی مبعوث شد، سیزده سال نقشه کشید و ده‏‎ ‎‏سال جنگ کرد، نگفت که ما را چه به سیاست. اداره کرد ممالکی را، مملکتی را، نگفت‏‎ ‎‏ما چکار داریم به این حرفها. آن هم حکومت حضرت امیر است که همه تان می دانید، و‏‎ ‎‏آن وضع حکومتش و آن وضع سیاستش و آن وضع جنگهایش. نگفت که ما بنشینیم توی‏‎ ‎‏خانه مان دعا بخوانیم و زیارت بکنیم، و چکار داریم به این حرفها؛ به ما چه.(100)‏

29 / 11 / 56 

*  *  *

‏ ‏

‏     اگر این طور بود پیغمبر هم می نشست توی مسجدش و نماز می خواند. چرا از اول‏‎ ‎‏عمرش تا آخر زحمت کشید، جنگ کرد، زد و خورد کرد، شکست خورد، شکست داد تا‏‎ ‎‏مسائل را آن قدری که می توانست عمل کرد. امیرالمؤمنین هم همین طور، دیگران هم‏‎ ‎‏همین طور، صلحا هم همین طورند، اشخاص بیدار این طورند. این طور نیست که‏

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 43
‏بنشینند توی مسجد و کار به این کارها نداشته باشند. بنشینند توی خانه هایشان و کار به‏‎ ‎‏کسی نداشته باشند؛ بی طرف باشند؛ کاری ما به این کارها نداریم! اگر این منطق انبیا بود‏‎ ‎‏که موسی نمی رفت سراغ فرعون. اگر منطق انبیا این بود که ابراهیم نمی رفت هجمه کند‏‎ ‎‏بر آنها، پیغمبر این کار را نمی کرد. منطق انبیا این نیست. منطق انبیا این است که‏‎ ‎‏«اشداء»‏‎[2]‎‏ باید باشند بر کفار و بر کسانی که بر ضد بشریت هستند، بین خودشان هم‏‎ ‎‏رحیم باشند. و آن شدّت هم رحمت است بر آنها.(101)‏

14 / 11 / 63 

*  *  *

‏ ‏

‏     بنای انبیا و اهل بیت ـ علیهم السلام ـ این نبوده است که از مردم کناره گیری کنند؛ آنان‏‎ ‎‏با مردم بودند و هر وقت دستشان می رسید، حکومت را می گرفتند.(102)‏

19 / 12 / 63 

*  *  *

‏ ‏

‏     از زمانی که وحی برای پیغمبرها آمده است یکی از مسائلشان همین معنا بوده است‏‎ ‎‏که معارضه می کردند با کسانی که ظلم داشتند، ظالم بودند، ستمگر بودند، خونخوار‏‎ ‎‏بودند، و هر کدام به یک صورتی با آنها معارضه می کردند. و گمان نشود که هیچ پیغمبری‏‎ ‎‏تو خانه اش می نشسته و فقط یا دعا می خوانده یا احکام می گفته. خیر، این طور نیست؛‏‎ ‎‏احکام را می گفتند، دنبالش می رفتند برای اجرا.(103)‏

19 / 8 / 66 

*  *  *

‏ ‏

‏     مسلمین باید بیدار بشوند. مسلمین از سیرۀ انبیا و خصوصاً مسلمین از سیرۀ پیغمبر‏‎ ‎‏اکرم باید مطالعه کنند. ببینند چه کرده است و ما باید تأسی کنیم. اگر پیغمبر آمده بود و‏

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 44
‏فقط تو مسجد مدینه نشسته بود و قرآن را ذکر کرده بود و دیگر کاری هم نداشت، ما هم‏‎ ‎‏می رفتیم همین کار را می کردیم؛ ما تأسی می کردیم. اما کسی که آمده است، از همان اول‏‎ ‎‏که آمده است در مکه مشغول مبارزه بوده است ـ یک نحوی غیر از آن نحوی که در‏‎ ‎‏مدینه دیگر مسلحانه بود ـ تا وقتی آمد مدینه، در مدینه که آمد حکومت تشکیل داد.‏‎ ‎‏فرستاد؛ مبلغ فرستاد؛ حکومت فرستاد در همه جا؛ آن جایی که دستش می رسید. مژده‏‎ ‎‏داد ایشان به مردم که ما می گیریم دنیا را، همه را از بین می بریم، روم را از بین می بریم،‏‎ ‎‏ایران را از بین می بریم؛ یعنی، از آن وضعی که آنها دارند که بت پرستی می کنند یا‏‎ ‎‏آتش پرستی می کنند، این را از بین می برند. و الاّ احیا کردند همین مدت کوتاهی که‏‎ ‎‏پیغمبر اکرم زندگی کرد؛ احیا کرد بشر را.‏

‏     مسلمین باید تأسی کنند به او که او چه کرد، ما هم باید آن کار را بکنیم: او حکومت‏‎ ‎‏تشکیل داد، ما هم باید حکومت تشکیل بدهیم؛ او جنگ کرد، ما هم باید جنگ بکنیم؛ او‏‎ ‎‏دفاع کرد، ما هم باید دفاع کنیم. بنابراین، ما اگر تابع این پیغمبر اکرم هستیم، اگر تابع ائمۀ‏‎ ‎‏هدیٰ هستیم، ببینیم که اینها در ایام حیاتشان چه کردند. نشستند و مسئله گفتند؟ چنانچه‏‎ ‎‏مسئله گو بودند، چه کار داشتند بهشان این ظالمین و این مستکبرین که بکشندشان و‏‎ ‎‏حبسشان کنند و تبعیدشان کنند و ببرندشان به خارج و نگذارند که کسی پیششان برود؟‏‎ ‎‏در عین حالی که همۀ این مضیقه ها بوده، شما می بینید که فقه چه جور دامنه ای دارد و‏‎ ‎‏چه جور دامنه هایی خواهد داشت و همه اش از کتاب و سنت است.(104)‏

19 / 8 / 66 

*  *  *

‎ ‎

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 45

  • )) «منم خدای بزرگ شما» (نازعات / 22).
  • )) «اشدّاءُ علی الکفار رحماء بینهم.» (فتح / 29).