بخش دوم: تاریخ انبیاء

قیام با شمشیر

قیام با شمشیر

‏ ‏

‏     ‏‏از اول تاریخ بشر تا حالا، دولتهای جائر را مقابلشان انبیا ایستاده بودند و علما ایستاده‏‎ ‎‏بودند. آنها عقلشان نمی رسید؟! خدای تبارک و تعالی که موسی را می فرستد که این‏‎ ‎‏شاهنشاه را از بین ببر، خدای تبارک و تعالی مثل من و شما نمی دانست قضیه را که نباید‏‎ ‎‏با شاه مخالفت کرد؟!.(126)‏

6 / 3 / 50 

*  *  *

‏ ‏

‏     دینهای بزرگ پیامبران سابق و دین بسیار بزرگ اسلام در عین حالی که یک دستشان‏‎ ‎‏به کتابهای آسمانی و برای هدایت مردم، دست دیگر به اسلحه ها بود.(127)‏

2 / 6 / 58 

*  *  *


کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 52
‏     اشخاص هستند که اسلام را به مردم این طوری نمایش می دهند که اسلام آمده است‏‎ ‎‏که مردم را خواب کند، اسلام آمده است که طبقۀ مستضعف را خواب کند، تا بزرگها اینها‏‎ ‎‏را بخورند و اینها صدایشان درنیاید! غافل از اینکه تاریخ در کار هست؛ تاریخ هست.‏‎ ‎‏تاریخ اسلام که دیگر خیلی دور نیست. راجع به همۀ ادیان اینها می گویند. خوب، این‏‎ ‎‏تاریخ هست.‏

‏     همۀ ادیان وقتی که شما ملاحظه بکنید، سران این ادیان که انبیا بودند، اینها از طبقۀ‏‎ ‎‏مستضعف قیام کردند و طبقۀ مستضعف را بر ضد قدرتها شوراندند.(128)‏

12 / 6 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏     انبیا بنایشان بر این بود که دست به شمشیر نبرند الاّ برای آنها که علاجی ندارند جز‏‎ ‎‏شمشیر و فاسد می کنند جامعه را.(129)‏

4 / 11 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏     نمی شود گفت پیغمبر یک شب و روز راحت خوابیده باشد. تمام زمان عمرش صرف‏‎ ‎‏این شد که با هر ترتیبی که می شود، با قرآن، با احادیث خودش، با کلمات خودش، با‏‎ ‎‏موعظه های خودش، ‏‏[‏‏جامعه را اصلاح کند.‏‏]‏‏ وقتی که می بیند نمی شود این، با شمشیر،‏‎ ‎‏با شمشیر می زند و اشخاصی ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ که می خواهند این جامعه را از بین ببرند و ملت را تباه‏‎ ‎‏بکنند، آن با شمشیر، وقتی نمی شود با بیّنه و میزان عمل کرد، با حدید عمل می کند.‏

‏     ما همان ادعا ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ می کنیم که ما امت رسول الله هستیم و شیعۀ علی بن ابی طالب. ما‏‎ ‎‏باید مطالعه کنیم، ببینیم آنها چه کردند. شیعه این نیست که فقط بگوید من شیعه هستم،‏‎ ‎‏این است که ببیند چه کردند آنها، دنبال کند همان چیزهایی را که آنها کردند. پیغمبراکرم‏‎ ‎‏چقدر جنگ در زمان او واقع شد! برای اینکه اصلاح کند جامعه را، برای اینکه دست‏‎ ‎‏ستمکارها را کوتاه کند؛ دست این سرمایه دار چپاولگر را کوتاه کند، دست آن جبارهای‏

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 53
‏ظالم را کوتاه کند؛ تمام عمرش مشغول این بود در مکه. به آنطور نمی توانست، به بینات‏‎ ‎‏و به میزان و به موعظه ها عمل می کرد تا وقتی که درصدد بود. نه اینکه نشسته بود‏‎ ‎‏همین طور؛ ‏‏[‏‏در‏‏]‏‏صدد بود، آدم جمع می کرد تا وقتی که مدینه مهیا شد و ایشان هم آمدند‏‎ ‎‏مدینه. دیگر همه اش مسائل، مسائل جنگ بود و مسائل سیاست بود و اینها. اگر امت‏‎ ‎‏رسول الله هستیم، این رسول الله !.(130)‏

18 / 6 / 60 

*  *  *

‏ ‏

‏     سازش با ظالم، ظلم بر مظلومین است، سازش با ابرقدرتها، ظلم بر بشر است.‏‎ ‎‏آنهایی که به ما می گویند سازش کنید، آنها یا جاهل هستند یا مزدور. سازش با ظالم،‏‎ ‎‏یعنی اینکه دست ظالم را باز کن تا ظلم کند. این خلاف رأی تمام انبیاست. انبیای عظام،‏‎ ‎‏تا آن جا که توانستند جدیت کردند که ظلم را از این بشر ظالم بزدایند، به موعظه، به‏‎ ‎‏نصیحت، به امر به معروف، به نهی از منکر، به ‏اَنْزَلْنَا الْحَدیدَ فیهِ بِأسٌ شَدیدٌ، ‎[1]‎‏«آٰخَر‏‎ ‎‏الدواءالکی»؛‏‎[2]‎‏ بعد از آنکه موعظه نشد، نصیحت نشد، آخر دوا این است که داغش‏‎ ‎‏کنند. شمشیر، آخِرْ دواست.(131)‏

10 / 4 / 63 

*  *  *

‎ ‎

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 54

  • )) «ما فرو فرستادیم آهن را و در آن سختی زیادی است» (حدید / 25).
  • )) «آخرین درمان داغ کردن است» ضرب المثل عربی است. نهج البلاغه؛ خطبه 167.