مقام ابراهیم(ع)
حضرت ابراهیم خلیل الرحمن، علیه السلام، از حق تعالیٰ مرتبۀ اطمینان را طلب کرد و به او مرحمت گردید.(132)
* * *
حضرت ابراهیم، علیه السلام، به مقام بزرگ ایمان و علم خاصّ به انبیا، علیهم السلام، قناعت نکرد، عرض کرد: «رَبِّ اَرنی کَیْفَ تُحیی الْموْتیٰ». از ایمان قلبی خواست ترقّی کند به مقام اطمینان شهودی.(133)
* * *
پیغمبرهای بزرگ امتحان شدند. ابراهیم خلیل ـ علیه السلام ـ در آن قضیۀ حیرت انگیز امرِ به اینکه باید اولادت را ذبح کنی امتحان شد. پیغمبرهای بزرگ، اولیای بزرگ امتحان شدند.(134)
7 / 10 / 59
* * *
این پدرِ توحید و بت شکنِ جهان به ما و همۀ انسانها آموخت که قربانی در راه خدا،
کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 55
پیش از آنکه جنبۀ توحیدی و عبادی داشته باشد، جنبه های سیاسی و ارزشهای اجتماعی دارد. به ما و همه آموخت که عزیزترین ثمرۀ حیات خود را در راه خدا بدهید و عید بگیرید. خود و عزیزان خود را فدا کنید، و دین خدا را و عدل الهی را برپا نمایید. به همۀ ما، ذریّۀ آدم، فهماند که «مکّه» و «منیٰ» قربانگاه عاشقان است. و اینجا محل نشر توحید و نفی شرک؛ که دلبستگی به جان و عزیزان نیز شرک است. به فرزندان آدم درس آموزندۀ جهاد در راه حق را داد که از این مکان عظیم نیز فداکاری و از خودگذشتن را به جهانیان ابلاغ کنید. به جهانیان بگویید در راه حق و اقامۀ عدل الهی و کوتاه کردن دست مشرکان زمان باید سر از پا نشناخت، و از هر چیزی حتی مثل اسماعیل ذبیح الله ، گذشت. که حق جاودانه شود. این بت شکن و فرزند عزیزش، بت شکن دیگر، سید انبیا، محمد مصطفی ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به بشریت آموختند که بتها هرچه هست باید شکسته شود؛ و کعبه، که اُمّ القُری است، و آنچه از آن بسط پیدا کرده تا آخرین نقطۀ زمین، تا آخرین روز جهان، باید از لوث بتها تطهیر شود: بت هرچه باشد، چه هیاکل، چه خورشید، چه ماه، و چه حیوان، و انسان. و چه بتی بدتر و خطرناکتر از طاغوتهای در طول تاریخ از زمان آدم صفی الله ، تا ابراهیم خلیل الله ، تا محمد حبیب الله ـ صلی الله علیهم و آلهم اجمعین ـ تا آخر الزمان که بت شکن آخر از کعبه ندای توحید سر دهد.(135)
12 / 6 / 62
* * *
ابراهیم که به حسب روایات شریفه ما، در آن وقتی که طرف آتش داشت می رفت، ملائکۀ آسمان به او گفتند که حاجت دارید؟ گفت به شماها نه. آن یک باب دیگری از معارف را داشته است.(136)
15 / 6 / 63
* * *
مسئلۀ قربانی فرزند یک باب است که به حسب البته دید نوع بشر، مسئلۀ مهمی
کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 56
است، لکن آن چیزی که مبدأ این عمل می شود، آن چیزی که مقابله مابین پدر و پسر را در آن جا متحقق می کند، این یک مسائل قلبی و روحی و معنوی است، فوق این مسائلی که ماها می فهمیم. ما همین می گوییم که ایثار کرد، قربانی کرد و واقعاً این طور بوده است، مهم هم هست. لکن آیا درنظر ابراهیم هم ایثار بوده است؟ ابراهیم هم در نظرش این بوده است که حالا یک چیزی، تحفه ای می برد پیش خدا؟ اسماعیل هم ـ سلام الله علیه ـ در نظرش بوده که یک جانفشانی دارد می کند برای خدا؟ یا مسئله این نیست. این مسئله ای است که تا نفسانیت انسان هست، خودیت انسان هست، ایثار اسمش هست. من ایثار می کنم در راه خدا فرزندم را، من ایثار می کنم در راه خدا جان خودم را. این، برای مامهم است و زیاد مهم است، برای ابراهیم نیست مسئله این، ایثار نیست. ابراهیم خودی بیند تا ایثاری کرده باشد، اسماعیل خودی نمی بیند تا ایثار کرده باشد. ایثار این است که من هستم و تو هستی و عمل من و برای تو و ایثار. این، در نظر بزرگان اهل معرفت و اولیای خدا شرک است، در عین حالی که در نظر ما کمال بزرگی است، ایثار بزرگی است.(137)
15 / 6 / 63
* * *
کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 57