بخش سوم: تاریخ پیامبر اکرم (ص)

عبادت

‏ ‏

عبادت

‏ ‏

‏     ‏‏حضرت ختمی مرتبت به قدری ریاضت کشید و قیام در مقابل حق کرد که قدمهای‏‎ ‎‏مبارکش ورم کرد و از طرف ذات مقدّس حق جلّ جلاله آیه نازل شد: «طٰهٰ، ماٰ أنْزَلْناٰ‏‎ ‎‏عَلَیْکَ القُرْآنَ لِتَشْقیٰ».‏‎[1]‎‏(191)‏

*  *  *

‏ ‏

‏     فرمود حضرت باقر، علیه السلام: بود رسول خدا، صلی الله علیه و آله، پیش عایشه در‏‎ ‎‏شب او؛ پس گفت: «ای رسول خدا چرا به زحمت اندازی جان خود را و حال آنکه‏‎ ‎‏آمرزیده است خداوند برای تو آنچه پیش بوده است از گناه تو و آنچه پس از این آید؟»‏‎ ‎‏فرمود: «ای عایشه آیا نباشم بندۀ سپاسگزار!» فرمود حضرت باقر، علیه السلام: و بود‏‎ ‎‏رسول خدا، صلّی الله علیه و آله، که می ایستاد بر سر انگشتهای دو پای خود، پس فرو‏‎ ‎‏فرستاد خدا سبحانه و تعالی: «طٰهٰ، ماٰ أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرآنَ لِتشْقی».‏‎[2]‎‏ (یعنی محمد ـ یا ای‏‎ ‎‏طالب حقّ هادی ـ ما فرو نفرستادیم بر تو قرآن را تا به مشقت افتی).(192)‏

*  *  *


کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 81
‏     در حدیث است که رسول خدا، صلّی الله علیه و آله، از هیچ مجلسی بیرون تشریف‏‎ ‎‏نمی برد مگر آنکه بیست و پنج مرتبه استغفار می کرد.‏‎[3]‎‏(193)‏

*  *  *

‏ ‏

‏     بدان که عایشه گمان کرده بود که سرّ عبادات منحصر به خوف از عذاب یا محو‏‎ ‎‏سیّئات است؛ و تصور کرده بود که عبادت نبی مکرم، صلّی الله علیه و آله و سلّم، نیز مثل‏‎ ‎‏عبادت سایر مردم است؛ از این جهت، مبادرت به این اعتراض نمود که چرا این قدر خود‏‎ ‎‏را به زحمت می اندازی. این گمان ناشی از جهل او به مقام عبادت و عبودیت بود؛ و از‏‎ ‎‏جهل به مقام نبوت و رسالت. نمی دانست که عبادت عبید و اُجَرا از ساحت مقدس آن‏‎ ‎‏سرور دور است، و عظمت پروردگار و شکر نعمای غیر متناهیۀ او آرام و قرار را از آن‏‎ ‎‏حضرت بریده بود. بلکه عبادات اولیای خلّص نقشۀ تجلیات بی پایان محبوب است؛‏‎ ‎‏چنانچه در نماز معراج‏‎[4]‎‏ اشاره به آن شده. حضرات اولیا، علیهم السلام، با آنکه محو‏‎ ‎‏جمال اند و جلال و فانی در صفات و ذات، مع ذلک هیچ یک از مراحل عبودیت را غفلت‏‎ ‎‏نکنند. حرکات ابدان آنها تابع حرکات عشقیه روحانیۀ آنهاست؛ و آن تابع کیفیت ظهور‏‎ ‎‏جمال محبوب است. ولی با مثل عایشه جز جواب اقناعی نتوان گفت: یکی از مراتب‏‎ ‎‏نازله را بیان فرمود که همین قدر بداند عبادات آن سرور برای این امور دنیّه نیست.(194)‏

*  *  *

‏ ‏

‏     مرحوم طبرسی‏‎[5]‎‏ در احتجاج سند به حضرت امیرالمؤمنین، علیه السلام، رسانده که‏‎ ‎‏فرمود: «ده سال رسول خدا ایستاد بر سر انگشتان خود تا قدمهای آن حضرت ورم نمود‏‎ ‎‏و رویش زرد شد. می ایستاد تمام شب را تا عتاب به او شد در آن؛ پس فرمود خدای عزَّ و‏‎ ‎‏جلَّ: طه، ما فرو نفرستادیم بر تو قرآن را تا به تعب افتی؛ بلکه برای آن که به سعادت و‏

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 82
‏راحتی رسی به واسطۀ آن.‏‎[6]‎

‏    ‏‏و از حضرت صادق، علیه السلام، مروی است که رسول خدا در عبادت یکی از پاهای‏‎ ‎‏مبارکش را بلند می فرمود تا زحمت و تعبش زیاد شود. پس خدای تعالی این آیۀ شریفه را‏‎ ‎‏فرو فرستاد.‏‎[7]‎‏ و بعضی مفسرین گفتند این آیۀ شریفه جواب مشرکین ‏‏[‏‏است‏‎ ‎‏]‏‏که گفتند‏‎ ‎‏پیغمبر به زحمت افتاد به واسطۀ ترک دین ما؛ پس این آیه نازل شد.‏‎[8]‎

‏    ‏‏و شیخ عارف کامل شاه آبادی،‏‎[9]‎‏ دام ظلّه، می فرمودند پس از آنکه آن وجود مبارک‏‎ ‎‏مدتی دعوت فرمود و مؤثر نشد آن طوری که حضرت مایل بود، آن سرور احتمال داد که‏‎ ‎‏شاید نقص در دعوت او باشد. پس اشتغال به ریاضت پیدا کرد مدت ده سال تا آنکه‏‎ ‎‏قدمهای مبارکش ورم کرد. آیۀ شریفه نازل شد که خود را مشقت مده؛ تو طاهر و هادی‏‎ ‎‏هستی و نقص در تو نیست، بلکه نقص در مردم است. «إِنَّکَ لاتَهْدی مَنْ أَحْبَبْتَ».‏‎[10]‎‏(195)‏

*  *  *

‏ ‏

‏     در حدیث وارد است که جبرئیل کلید خزائن ارض را برای خاتم النبیین، صلّی الله علیه‏‎ ‎‏و آله، آورد از جانب حق تعالی، و آن حضرت تواضع فرمود و قبول نکرد و فقر را فخر‏‎ ‎‏خود دانست.‏‎[11]‎‏(196)‏

*  *  *

‏ ‏

‏     سنت رسول اکرم، صلّی الله علیه و آله، که عبارت است از سه روز روزه در هر ماه،‏

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 83
‏پس اخبار کثیره که بالغ بر چهل حدیث می شود در فضل آن وارد است‏‎[12]‎‏ و در کیفیت آن‏‎ ‎‏بین علمای اعلام خلاف است. آنچه مشهور بین آنها و موافق با اخبار کثیره است و عمل‏‎ ‎‏رسول خدا، صلّی الله علیه و آله، در آخر عمر و ائمۀ هدی بر آن بوده، آن است که آن سه‏‎ ‎‏روز پنجشنبۀ اوّل، که روز عرض اعمال است؛ و چهارشنبۀ اوّل دهۀ دوم، که روز نحس‏‎ ‎‏مستمر و روز نزول عذاب است؛ و پنجشنبۀ آخر از دهه آخر، که نیز روز عرض اعمال‏‎ ‎‏است، می باشد.‏‎[13]‎‏ و در روایتی وارد است که بر امم سابقه هروقت عذاب نازل می شد‏‎ ‎‏در یکی از این ایام نازل می شد؛ پس رسول اکرم، صلّی الله علیه و آله، در این ایام مخوفه‏‎ ‎‏روزه گرفت.‏‎[14]‎‏(197)‏

*  *  *

‏ ‏

‏     و جناب رسول اکرم، صلّی الله علیه و آله، آب وضو و مسواک خود را ‏‏[‏‏زیر‏‏]‏‏ بالین‏‎ ‎‏سرمبارک می گذاشتند در شبها، و سر ظرف آب وضو را با چیزی می پوشاندند؛ و وقتی‏‎ ‎‏از خواب بیدار می شدند، مسواک می کردند و وضو می گرفتند و چهار رکعت نماز‏‎ ‎‏می خواندند و می خوابیدند؛ و پس از آن بیدار می شدند و مسواک می کردند، وضو‏‎ ‎‏می گرفتند و نماز می خواندند.(198)‏

*  *  *

‏ ‏

‏     از بعضی از زنهای رسول خدا، صلّی الله علیه و آله، نقل شده که رسول خدا صلّی الله ‏‎ ‎‏علیه و آله با ما صحبت می کرد و ما با او صحبت می کردیم؛ چون وقت نماز حاضر‏‎ ‎‏می شد، گویی او ما را نمی شناخت و ما او را نمی شناختیم، برای اشتغالی که به خدا پیدا‏‎ ‎‏می کرد از هر چیز.‏‎[15]‎‏ (199)‏


کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 84
*  *  *

‏     رسول خدا که علیّ مرتضی و جمیع ما سوی الله بندۀ درگاه اویند و ذرّه خور خوان‏‎ ‎‏نعمت معارفش هستند و متعلّم به تعلیم او هستند، آن طور قیام به امر می کند. پس از‏‎ ‎‏خلعت نبوّت ختمیّه، که تمام سیر دایرۀ کمال و لبنۀ اخرای معرفت و توحید است، ده‏‎ ‎‏سال در کوه حرا برپا می ایستد و قیام به اطاعت می کند تا آن که قدمهای مبارکش ورم‏‎ ‎‏می کند و خدای تعالی بر او آیه فرو می فرستد: «طٰهٰ، ماٰ اَنزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقی».‏‎[16]‎‏ ای‏‎ ‎‏طاهر هادی، ما قرآن بر تو فرو نفرستادیم که به مشقت بیفتی، تو پاکیزه و هادی هستی،‏‎ ‎‏اگر مردم اطاعت تو نکنند، از نقص و شقاوت آنها است نه نقصان سلوک یا هدایت تو،‏‎ ‎‏مع ذلک، عجز و قصور خود را اعلان می فرماید.(200)‏

*  *  *

‏ ‏

‏     ‏‏پیغمبر اکرم در عین حالی که یک موجود الهی بود، به او نسبت می دهند که فرمود: لَیُغانُ عَلیٰ‏‎ ‎‏قَلْبی وَ إنّی لَأسْتَغْفِرُ الله َ فی کُلِّ یَوْمٍ سَبْعینَ مَرَّةٍ‏‎[17]‎‏». همین معاشرت کردن با اشخاصی که ناباب‏‎ ‎‏بودند، موجب کدورت می شود. یک کسی که دایم الحضور باید باشد پیش محبوبش، اگر یک‏‎ ‎‏نفر که خیلی آدم صحیح و خوبی است، پیش او برود و مثلاً بخواهد مسأله بپرسد، لکن این باز‏‎ ‎‏می دارد او را به همین مقدار، از آن مرتبه ای که می خواهد باشد. در عین حال که این هم حضور‏‎ ‎‏است، این آدمی که با او صحبت می کند در نظر او از مظاهر است؛ لکن از آن مرتبه ای که او‏‎ ‎‏می خواهد دایم الحضور باشد در آن مرتبه، بازش می دارد. «لَیُغانُ عَلیٰ قَلْبی وَ إنّی لَأسْتَغْفِرُالله َ‏‎ ‎‏فی کُلِّ یَوْمٍ سَبْعینَ مَرَّةً» یک هم چنین چیزی از پیغمبر نقل شده است، که اشتغال به این طور‏‎ ‎‏مسائل، حجاب است برای ما؛ و ما باید از این حجاب بیرون بیایم.‏‏(201)‏

*  *  *

‏ ‏

‏     آنی که آنها فهمیدند از عظمت خدا، آن ها را وادار کرده است آن طور راز و نیاز کنند و‏

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 85
‏اعتراف به تقصیر. شما در ادعیۀ امیرالمؤمنین، خود رسول خدا، حضرت سجاد ـ سلام‏‎ ‎‏الله علیه ـ سایر ائمه، ملاحظه کنید چه جملاتی هست و ما چطور بعیدیم از این معانی،‏‎ ‎‏چه معارفی در این ادعیه هست که ما محرومیم از آن معارف، چه سوزی در قلب این‏‎ ‎‏خاصان خدا بوده است که برای فراق خدا می سوختند و آتش جهنم را می گفتند اگر صبر‏‎ ‎‏کنیم، صبر در فراق را چه کنیم؟ اینها برای ما مثل یک افسانه است، لکن واقعیت است،‏‎ ‎‏واقعیتی که آنها فهمیده اند و ما نفهمیدیم.(202)‏

19 / 3 / 65 

*  *  *

‏ ‏

‏     ‏‏رسول خدا که فرمود: لَیُغٰانُ عَلیٰ قَلْبی فَإنّی لَأَسْتَغْفِرُ الله َ فی کُلِّ یومٍ سَبْعیِنَ مَرَّة. او غیر از این‏‎ ‎‏مسائلی بوده است که پیش ماهاست. آنها در ضیافت بوده اند، در مافوق ضیافت هم بوده اند. در‏‎ ‎‏ضیافت بوده اند و از اینکه حضور در مقابل حق تعالی دارند و مع ذلک، دارند، مردم را دعوت‏‎ ‎‏می کنند. از همین، کدورت حاصل می شده. توجه به مظاهر الهی، از غیب متوجه شدن به‏‎ ‎‏شهادت به مظاهر الهی، ولو همه اش الهی است، برای آنها همه الهی است، لکن مع ذلک، از آن‏‎ ‎‏جایی که، از آن غیبی که آنها می خواهند که «کمالِ انقطاع الیک» است، وقتی که توجه می کنند به‏‎ ‎‏مظاهر، این گناه بزرگ است. این گناه نابخشودنی است، این دار غرور است پیش سجاد. توجه به‏‎ ‎‏ملکوت دار غرور است. توجه به ما فوق ملکوت هم دار غرور است. توجه به حق تعالی طوری‏‎ ‎‏که دیگر ضیافتی در کار نباشد که مخصوص کُمَّل اولیا است، آنجا دیگر ضیافت الله نیست در‏‎ ‎‏کار‏‏.(203)‏

8 / 3 / 66 

*  *  *

‎ ‎

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 86

  • )) «طه (ای مشتاق حق و هادی خلق) ای رسول ما، قرآن را از آن جهت برای تو نازل نکردیم که (از کثرت عبادت خدا و جهد در هدایت خلق) خویشتن را به رنج درافکنی.» (طه / 1 ـ 2).
  • )) اصول کافی؛ ج 2، ص 95، «کتاب ایمان و کفر»، «باب الشکر»، ح 6.
  • )) مکارم الاخلاق؛ ص 313، «الباب العاشر»، «الفصل الثالث، فی الاستغفار و البکاء».
  • )) علل الشرایع؛ ج 2، ص 312، باب 1؛ ح 1.
  • )) احمدبن علی بن ابیطالب طبرسی عالم و فقیه و محدث و مورخ شیعه در قرن ششم و اویل قرن هفتم وی در حدود سال (620 ه) درگذشت. از آثار اوست: الکافی فی الفقه، تاریخ الائمه، کتاب الصلوة.
  • )) الاحتجاج؛ ج 1، ص 219ـ220، «احتجاج امیرالمؤمنین علی الیهود».
  • )) مجمع البیان، ذیل تفسیر آیۀ اول سوره «طه».
  • )) مجمع البیان؛ در ذیل تفسیر آیۀ اول سوره «طه» از حسن بصری نقل می کند.
  • )) آیت الله میرزا محمدعلی شاه آبادی (1292ـ1369 ه .ق) فقیه، اصولی، عارف و فیلسوف قرن چهاردهم هجری که حضرت امام(س) در خلال سالهای (1347ـ1354 ه .ق.) در درس عرفان و اخلاق ایشان در قم؛ حاضرمی شده اند. از آثار اوست: شذرات المعارف، الانسان و الفطرة، القرآن و العترة.
  • )) «بدرستی (ای محمّد) چنان نیست که تو هر که را دوست بداری به راه راست توانی آورد. (قصص  / 57).
  • )) امالی صدوق؛ مجلس 69؛ ح 2.
  • )) وسائل الشیعه؛ ج 7، ص 321ـ303، باب 12ـ7 از «ابواب صوم مندوب».
  • )) وسائل الشیعه؛ ج 7، ص 304ـ306، باب 7 از «ابواب صوم مندوب» ح 2، 5، 6 ، 8.
  • )) وسائل الشیعه؛ ج 7، ص 303، باب 7 از «ابواب صوم مندوب» ح 1.
  • )) مستدرک الوسائل؛ «کتاب الصلوة» در «ابواب افعال الصلوة» باب 2، ح 17.
  • )) «طه (ای مشتاق حق و هادی خلق) ای رسول ما، قرآن را از آن جهت برای تو نازل نکردیم که (از کثرت عبادت خدا و جهد در هدایت خلق) خویشتن را به رنج درافکنی.» (طه / 1 ـ 2).
  • )) «گاه دلم را کدورتی می پوشاند و من به راستی هر روز هفتاد بار از خداوند درخواست آمرزش می کنم.» مستدرک الوسائل، ج 5، ص 320، «کتاب الصلاة»، «ابواب الذکر»، «باب 22»، ح 2.