قانون
حکومت رسول الله ، حکومت امیرالمؤمنین ـ سلام الله علیه ـ حکومت قانون است. یعنی قانون آنها را سرِ کار آورده است. أَطِیعُواالله َ و أَطِیعُواالرَّسُولَ و أُولِی الأَمْرِ مِنکُم حکم خداست. آنها به حکم قانون، واجب الاطاعه هستند. پس حکم مال قانون است؛ قانون حکومت می کند.(308)
4 / 4 / 58
* * *
کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 123
در اسلام قانون حکومت می کند. پیغمبر اکرم هم تابع قانون بود، تابعِ قانون الهی، نمی توانست تخلف بکند. خدای تبارک و تعالی می فرماید که اگر چنانچه یک چیزی برخلاف آن چیزی که من می گویم تو بگویی، من ترا اخذ می کنم و وَتینَت را قطع می کنم!(309)
30 / 7 / 58
* * *
در صدر اسلام در دو زمان، دو بار حکومت اصیل اسلام مُحقَّق شد. یک زمان رسول الله و دیگر وقتی که در کوفه علی بن ابیطالب ـ سلام الله علیه ـ حکومت می کرد. در این دو مورد بود که ارزشهای معنوی حکومت می کرد؛ یعنی یک حکومت عدل برقرار و حاکم ذرّه ای از قانون تخلّف نمی کرد. حکومت در این دو زمان، حکومت قانون بوده است.(310)
17 / 8 / 58
* * *
حکومت اسلامی همان است که در صدر اسلام بوده است که همه طوایف در مقابل قانون علی السواء بودند.(311)
17 / 8 / 58
* * *
اسلام، حکومتش حکومت قانون است؛ یعنی قانون الهی، قانون قرآن و سُنَّت است. و حکومت، حکومتِ تابع قانون است؛ یعنی خود پیغمبر هم تابع قانون، خود امیرالمؤمنین هم تابع قانون، تخلّف از قانون یک قدم نمی کردند و نمی توانستند بکنند.(312)
18 / 8 / 58
* * *
کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 124
رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ که در رأس همه است، هیچ وقت یک مطلبی، یک حکمی، یک قانونی نداشته است در مقابل قانون خدا، مجری قانون خدا بوده است.(313)
7 / 10 / 58
* * *
زمان پیغمبر هم قانون حکم می کرد. پیغمبر مجری بود. زمان امیرالمؤمنین هم قانون حکم می کرد. امیرالمؤمنین مجری بود. همه جا باید اینطور باشد که قانون حکم کند. یعنی خدا حکم بکند. حکم خدا.(314)
11 / 10 / 58
* * *
پیغمبر اسلام و ائمۀ اسلام و خلفای اسلام تمام برای قانون خاضع بوده اند و تسلیم قانون بوده اند.(315)
18 / 3 / 60
* * *
کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 125