اهداف جنگ
اسلام آن اسلامی است که در نیم قرن فتح کرد تمام این ممالک را، برای اینکه آدمشان کند. نه فتح اسلام مثل فتح ـ سلطنتهای ـ سلطانهای دیگر، مثل فتح نادر شاه است.(330)
17 / 8 / 57
* * *
تسخیرها تسخیری نبود که ـ مثلاً فرض کنید ـ مثل ناپلئون باشد که بخواهد یک مملکتی را بگیرد؛ تسخیرهای اسلامی برای این بود که مردم را بسازد، مردم را موحد کند، مردم را عادل کند،مردم را روشن کند به مسائل. اینطور بوده است. نه این است که می خواستند کشورگشایی بکنند. نه، مسائل کشورگشایی نبوده. مسائل این بوده است که می خواستند مردم را روبه راه کنند؛یعنی وحشیها را متمدن کنند؛ یعنی کسانی که یکدیگر را می خورند. قرآن کریم در نیم قرن این جمعیتی که [با] هم همیشه جنگ می کردند و [یکدیگر] را می خوردند، به یک صورت عادلانه درآورد که با هم آنطور رفتار می کردند که ممالک متمدنه رفتار می کردند و بالاتر از این.(331)
20 / 8 / 57
* * *
کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 131
رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ مقصدشان این نبود که مشرکین مکه را از بین ببرند؛ یا مشرکین جزیرة العرب را از بین ببرند؛ مقصد این بود که دین اسلام را منتشر کنند؛ و حکومت، حکومت قرآن باشد؛ حکومت اسلام باشد. آنها چون مانع بودند از اینکه این حکومت اسلامی تحقق پیدا بکند، منتهی به جنگ می شد و معارضه، آنها معارضه می کردند با حکومت اسلامی؛ اینها مقابله می کردند. ... جنگهای زیادی که پیغمبر اکرم فرموده است همه برای این معنا بوده است که موانع را از سر این مقصد الهی، مقصد اعلی که دارند، و آن تحکیم حکومت اسلامی، حکومت الله ، حکومت قرآن همه برای این بود. به طوری که اگر معارض با این نبودند، معلوم نبود که جنگی پیش بیاید. معارضه داشتند و نمی گذاشتند که این حکومت تحقق پیدا بکند، جنگ پیش آمد.(332)
11 / 3 / 58
* * *
آنجایی هم که اسلام جنگ کرده و اشخاص فاسد را از بین برده، برای عطوفت به جامعه است. آنها مفسد بودند.(333)
20 / 3 / 58
* * *
پیغمبر اکرم «نبی رحمت» است که برای رحمت آمده است. آنجایی هم که آن منحرفهای غیرقابل اصلاح را امر به قتل می کرد، مثل یک غدۀ سرطانی که در یک بدن باشد، برای اصلاح بدن آن غده را باید بیرون آورد. چاره نیست.(334)
7 / 4 / 58
* * *
وقتی که ریشه هایی را می دید که اینها مشغول فساد هستند و ممکن است که فساد آنها به فساد اُمّت منتهی بشود و اینها غده های سرطانی بودند که ممکن بود جامعه را
کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 132
فاسد کنند، در عین حالی که نبی رحمت بود، باب غضب را باز می کرد. یهود بَنیقُرَیْظه، همان کاسبهایی که الآن هم دنبالۀ آنها صهیونیستها هستند و فاسد، بعد از آنکه ملاحظه فرمود اینها فاسد هستند و موجب فساد می شوند، امر فرمود تمام آنها را گردن زدند؛ این مادۀ سرطانی را از بین برداشتند.(335)
9 / 6 / 58
* * *
شما وقتی ملاحظه کنید از زمان پیغمبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ و زمان خلافت حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ جنگهای زیادی شده است، و جنگها هم همه جنگهای اسلامی، برای تربیت جامعه بودند. یک جنگ، ما در اسلام نداریم که از این مطلب که برای ساختن جامعه باشد و جلوگیری کردن از کسانی که نمی خواهند بگذارند جامعه ترقی بکند، در اسلام نداریم همچو جنگی. پیغمبر اسلام جنگهای متعددی کردند، و در بعضی از جنگها شکست خوردند، در عین حالی که شکست خوردند، مکتبشان شکست نخورد؛ مکتب محفوظ بود.(336)
2 / 7 / 58
* * *
مَجدِ اسلام آن بود که در صدر اسلام بود. آن بود که با یک جمعیت کم دو تا امپراتوری را از بین برد، آن مجد اسلام بود، نه برای کشورگشایی؛ برای آدمسازی.(337)
11 / 8 / 58
* * *
جنگ در اسلام یک چیزی نیست که خودش یک مطلبی باشد و یک چیزی باشد که طرحی باشد، جنگ برای این است که آن زباله هایی که هستند، آنهایی که مانع از پیاده شدن اسلام هستند، آنهایی که مانع از ترقّی مسلمین هستند، آنها را از بین راه بردارند.
کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 133
مقصد این است که اسلام را پیاده کنند و با اسلام، انسان درست کنند. نماز یک کارخانۀ انسان سازی است.(338)
14 / 3 / 59
* * *
تمام جنگهایی که در اسلام واقع شده برای این بوده است که این جنگلیها و وحشیها را وارد کنند در حصار ایمان، قدرت طلبی تو کار نبوده و لهذا، در سیرۀ نبی اکرم و سایر انبیا و اولیای بزرگ، حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ اولیای بزرگ، در سیرۀ آنها می بینیم که اصل قضیه قدرت طلبی در کار نبوده و اگر برای ادای وظیفه نبود و برای ساختن این انسانها نبود، حتی این خلافت ظاهری را هم قبول نمی کردند، می رفتند.(339)
21 / 3 / 59
* * *
اسلام در عین حالی که تربیت است، یک مکتب تربیت است، لکن آن روزی که فهمید قابل تربیت نیست، هفتصد نفرشان را در یک جا، یهودی بنی قریضه را در حضور رسول الله می کشند، گردن می زنند به امر رسول الله .(340)
29 / 4 / 59
* * *
پیغمبراکرم چقدر جنگ در زمان او واقع شد! برای اینکه اصلاح کند جامعه را، برای اینکه دست ستمکارها را کوتاه کند؛ دست این سرمایه دار چپاولگر را کوتاه کند، دست آن جبارهای ظالم را کوتاه کند؛ تمام عمرش مشغول این بود در مکه. به آنطور نمی توانست، به بینات و به میزان و به موعظه ها عمل می کرد تا وقتی که درصدد بود. نه اینکه نشسته بود همین طور؛
کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 134
[در]صدد بود، آدم جمع می کرد تا وقتی که مدینه مهیا شد و ایشان هم آمدند مدینه. دیگر همه اش مسائل، مسائل جنگ بود و مسائل سیاست بود و اینها.(341)
18 / 6 / 60
* * *
پیغمبر اکرم قدرت خودشان را برای سرکوبی اشخاصی که از جهات آدمیت خارج شده اند، از مرز انسانیت خارج شده اند و مردم را دارند به تباهی می کشند اعمال می کرد.(342)
15 / 8 / 62
* * *
کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 135