بخش سوم: تاریخ پیامبر اکرم (ص)

ایثار و شهادت

‏ ‏

ایثار و شهادت

‏ ‏

‏     ‏‏شما چه چیزتان شباهت به آنها دارد؟ آنها با عقیدۀ به آنکه در کشتن و کشته شدن‏‎ ‎‏سعادت است و شهیدان در زندگی ابدی نزد پروردگار عالم در ناز و نعمت هستند آن‏‎ ‎‏همه فتوحات را کردند. جمله کلام آنکه آنها از دینداری و ایمان به غیب و علاقه مندی به‏‎ ‎‏روحانیت آنهمه نصیب بردند.(384)‏

*  *  *

‏ ‏

‏     ‏‏اصحاب پیغمبر ... استقبال شهادت می کردند، برای شهادت از هم پیشی می گرفتند.‏‏(385)‏

23 / 2 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏     ‏‏مسلمین صدر اسلام می گفتند اگر بکشیم بهشت است، و اگر کشته شویم بهشت است.‏‏(386)‏

21 / 2 / 58 

*  *  *


کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 149
‏     شهادت است که این پیروزی را حاصل کرده شهادت هم حفظ اسلام است. از اول،‏‎ ‎‏اسلام با شهادت پیش برده.(387)‏

11 / 3 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏     در صدر اسلام افرادی که با رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ بیعت کرده اند و‏‎ ‎‏افراد کمی بوده اند، لکن متعهد به مسلک خودشان و معتقد به اسلام و برای آنها مطرح‏‎ ‎‏نبود اینکه زندگی بکنند، ولو با هر ذلت و زحمت، اینها شهادت را برای خودشان‏‎ ‎‏سعادت می دانستند، و این روحیه که در آنها بود آنها را غلبه داد بر روم و ایران، دو‏‎ ‎‏امپراتوری بسیار بزرگ ـ که آن دو امپراتوری روم و ایران هر دو قویتر از حالای این دو‏‎ ‎‏معموره است.(388)‏

19 / 4 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏     اشخاصی که در صدر اسلام، سی هزارتاشان یک روم و یک ایران را به هم کوبید و ـ‏‎ ‎‏عرض می کنم که ـ فتح کرد. آنها هم برای همین بود که اسلام را سعادت می دانستند؛ چه‏‎ ‎‏زنده باشند چه نباشند. شهادت را برای خودشان زندگی ابدی می دانستند.(389)‏

24 / 4 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏     صدر اسلام سربازهای اسلامی برای اسلام جانشان را به خطر می انداختند یعنی‏‎ ‎‏خطر نمی دیدند، خطر برای خودشان نمی دیدند برای اینکه مردن را خطر‏‎ ‎‏نمی دانستند.(390)‏

3 / 5 / 58 

*  *  *


کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 150
‏     صدر اسلام با یک همچو روحیه ای که شهادت را می خواستند. آن طور پیشرفت‏‎ ‎‏کردند در نیم قرن تقریباً معمورۀ دنیا را، دنیای متمدن آن وقت را، فتح کردند. و الاّ‏‎ ‎‏عددشان، یک عده ای بودند حجازی و نه فنون جنگی به آن معنای مدرنش را که روم و‏‎ ‎‏ایران می دانستند، می دانستند؛ نه ابزارش را داشتند. ابزار که هیچ نداشتند؛ یعنی هر چند‏‎ ‎‏نفرشان یک شتر؛ هر چند نفرشان یک شمشیر، یک بندی از لیف خرما درست کرده‏‎ ‎‏بودند، شمشیر را با آن بند بسته بودند اینجا! لکن روح، روح الهی بزرگ بود. آن روحی‏‎ ‎‏بود که وقتی نیزه را ـ آن در یک جنگی بود ـ آن مخالف گذاشت به شکم آن و فشار داد؛‏‎ ‎‏این دید که خواهد مرد، با این فشار داد خودش را از توی نیزه، یک نیزه توی شکمش‏‎ ‎‏رساند؛ خودش را، او را هم کشت، خودش هم مرد! یک همچو روحیه، یک همچو‏‎ ‎‏روحی، یا مثلاً به قلعه های بزرگ وقتی که می رسیدند، کشته می دادند برای بالا رفتن،‏‎ ‎‏نیزه ها را زیر یک سپر می گذاشتند، سپر رویش، یکی رویش می نشست می رفت بالا؛ اگر‏‎ ‎‏کشته هم می شد ـ که می شد ـ تا در را باز می کرد‏‏[‏‏ند‏‏]‏‏. این روحیه، یک روحیه ای است که‏‎ ‎‏روحیۀ الهی است.(391)‏

13 / 6 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏     در صدر اسلام، پیغمبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ و اولیای اسلام همه چیزشان را‏‎ ‎‏فدای اسلام می کردند، برای اینکه در این فداکاری باخت نیست.(392)‏

17 / 6 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏     اسلام آن قدر عزیز است، آن قدر بزرگ است، که پیغمبر اسلام و اهل بیت آن‏‎ ‎‏بزرگوار هستی خودشان را، همه چیز خودشان را، در راه اسلام فدا کردند.(393)‏

9 / 7 / 58 

*  *  *


کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 151
‏     در اسلام اگر ملاحظه کرده باشید، در بعضی از جنگها که پیش آمد برای مسلمین و‏‎ ‎‏مسلمین یک عدۀ کمی بودند، تمام قوایشان ـ به حسب آنطوری که در تاریخ هست ـ‏‎ ‎‏ظاهراً سی هزار بود و پیشقراول لشکر روم ظاهراً بود، پیشقراولشان شصت هزار بود، و‏‎ ‎‏دنبالش هشتصد یا هفتصد هزار جمعیت با ساز و برگهایی که آن وقت روم و ایران‏‎ ‎‏داشتند. این کتیبۀ آنها یعنی پیشقراولهای آنها وقتی که رو آوردند که شصت هزار ظاهراً‏‎ ‎‏بود، یکی از سردارهای ‏‏[‏‏اسلام‏‏]‏‏ گفت که من با سی نفر می روم با اینها مقابله می کنم، با‏‎ ‎‏سی عدد. و ما اگر اینها را ترساندیم و سی نفرمان رفت و شصت هزار نفر را عقب نشاند،‏‎ ‎‏این چشم زخم اسباب این می شود که اینها آن لشکر بزرگشان هم شکست بخورد.‏‎ ‎‏خوب، اشخاصی که آنجا بودند گفتند سی تا آخر نمی شود. شصت هزار نفر با سی نفر؟‏‎ ‎‏بالاخره قرار شد که شصت نفر آدم برود. و اینها مهیا شدند و شصت نفر از جوانها مهیا‏‎ ‎‏شدند و شب شبیخون زدند به این اردوی شصت هزار نفری. هر نفر مقابل هزار نفر و‏‎ ‎‏شکست دادند آنها را، و این اسباب این شد که لشکر روم که تهیه دیده بود، و‏‎ ‎‏هشتصدهزار هم دنبالش بود، آنها هم شکست بخورند و بروند سراغ کارشان. این قوۀ‏‎ ‎‏ایمان است. یعنی یک مؤمنی که اگر بکُشد، بهشت می رود و از اینجا بهتر است، و اگر‏‎ ‎‏کشته بشود، بهشت می رود و از اینجا بهتر است، با یک همچو حربه ای که حربۀ ایمان‏‎ ‎‏است، این دیگر ترس از این ندارد که کشته بشود. این شهادت را برای خودش یک‏‎ ‎‏سعادت می داند.(394)‏

28 / 1 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏     با این روحیه، که ما اگر هم کشته بشویم شهید هستیم و پیش خدا می رویم و‏‎ ‎‏آبرومندیم، اقدام می کردند و آنها به این مبانی اعتقاد نداشتند و با زور آورده بودند آنها را‏‎ ‎‏برای جنگ و با فشار آنها آمده بودند برای جنگ و وقتی که وضع اسلام را می دیدند،‏‎ ‎‏ایرانی ها وقتی دیدند که لشکر اسلام وقتی آمد اینجا، یک وضع دیگری دارد، غیر‏‎ ‎‏امپراتوری ایران است، مردم اقبال کردند به آنها. این سرّ پیروزی مسلمین شد بر آن لشکر‏

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 152
‏مجهّز ایران و همین طور در روم.(395)‏

15 / 3 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏     مگر ما از پیغمبر بالاتریم؟ مگر ما از حسین بن علی بالاتر هستیم؟ آنها هم همه‏‎ ‎‏چیزشان را دادند در راه هدفشان.(396)‏

12 / 8 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏     ما باید در این امور از پیغمبر اکرم و از ائمۀ هدیٰ که در طول مدتشان یا در جنگ‏‎ ‎‏بودند با کفار و یا در حبس بودند به دست اشخاصی که با اسم اسلام آنها را به حبس و‏‎ ‎‏زجر می کشیدند، سرمشق بگیریم و به آنها اقتدا بکنیم. اسلام عزیز چیزی است که‏‎ ‎‏پیغمبر اکرم در راه او جانفشانی کرد و ائمۀ هدیٰ در راه او جانفشانی کردند و یاران پایدار‏‎ ‎‏پیغمبر در راه او جانفشانی کردند. و ما نیز باید به آنها اقتدا کنیم.(397)‏

26 / 1 / 60 

*  *  *

‏ ‏

‏     در صدر اسلام اگر آن اشخاص متعهد کشته می شدند، مردم و لشکر اسلام قویتر‏‎ ‎‏می شدند و به پیش می رفتند.(398)‏

10 / 6 / 60 

*  *  *

‏     پیغمبر اکرم هم اینطور بوده، دنبال این بوده که اسلام تقویت بشود، حالا خودم کشته‏‎ ‎‏شدم، بچه ام کشته شد، از بین رفتند، سید الشهدا؛ بچه هایم اسیر شدند. ... خوب!‏‎ ‎‏می بینید که در روایات هست که هر چه به ظهر عاشورا نزدیک می شد، حضرت سید‏‎ ‎‏الشهدا صورتش شکفته تر می شد. برای چی؟ برای اینکه می دید که دارد می رود پیش‏

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 153
‏خدا. او نظر به «او» داشت، نه نظر به اینها داشت.(399)‏

1 / 1 / 64 

*  *  *

‏ ‏

‏     در صدر اسلام خود پیغمبر و ائمه آن طور فداکاری کردند و مسلمین صدر اسلام با‏‎ ‎‏آن که عددشان کم بود آن گونه فعالیت کرده و جنگ کردند.(400)‏

25 / 1 / 64

*  *  *

‎ ‎

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 154