بخش چهارم: تاریخ اهل بیت (ع)

عدالت

‏ ‏

عدالت

‏ ‏

‏     ‏‏حضرت امیرالمؤمنین(ع) بعد از اینکه دست دونفر دزد را قطع می کند، چنان نسبت به آنان‏

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 231
‏عاطفه و محبت نشان می دهد و معالجه و پذیرایی می کند که مداحان حضرت می شوند‏‎[1]‎‏. یا‏‎ ‎‏وقتی می شنود ارتش غارتگر معاویه خلخال از پای یک زن اهل ذمّه درآورده اند، به قدری‏‎ ‎‏ناراحت می شود و عواطفش چنان جریحه دار می گردد که در نطقی می فرماید اگر از تأثر این‏‎ ‎‏واقعه انسان بمیرد، قابل سرزنش نخواهد بود‏‎[2]‎‏. با این همه عاطفه، روزی هم شمشیر‏‎ ‎‏می کشد و افراد مفسد را با کمال قدرت از پا درمی آورد. معنای عدالت این است.‏‏(602)‏

*  *  *

‏ ‏

‏     همچو سلطانی دیده ایم که چراغ را خاموش می کند که آن چراغ به قدر دو دقیقه که با‏‎ ‎‏این شخص می خواهد صحبت عادی بکند، صحبت رفاقتی مثلاً بکند، این دیگر روشن‏‎ ‎‏نباشد، خودش هم دستگاه و بارگاهش این مسجد است؛ توی این مسجد می آید‏‎ ‎‏می نشیند، همه می آیند حرفهایشان را به او می زنند، از مسجد هم لشکر درست می کند،‏‎ ‎‏می فرستد به این طرف و آن طرف برای، عرض می کنم پیشرفت اسلام، لکن زندگی اش‏‎ ‎‏همان است که عرض کردم که یک پوست هست و یکوقتی که شبِ مردنش، شب‏‎ ‎‏شهادت حضرت، وقتی که مهمان بود منزل دخترش، نمک آورد و شیر؛ گفت: تو چه‏‎ ‎‏وقت دیده بودی که من ـ به حسب نقل ـ دو تا چیزِ همراه بخورم؟ رفت نمک را برداشت؛‏‎ ‎‏فرمود که به جای نمک، شیر را بردار؛ نان با نمک خورد. این سلطان حجاز و ایران و‏‎ ‎‏سوریه و لبنان و عراق و ماورای اینها، اردن و امثال ذلک. این شب آخر زندگی ایشان در‏‎ ‎‏حال آن قدرتمندی.(603)‏

6 / 8 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏     روز عید غدیر روزی است که پیغمبر اکرم ـ صلی الله علیه وآله و سلم ـ تکلیف‏‎ ‎‏حکومت را معیّن فرمود و الگوی حکومت اسلامی را تا آخر تعیین فرمود که حکومت‏

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 232
‏اسلام نمونه اش عبارت از یک همچو شخصیتی است که در همۀ جهاتْ مهذّب، در همۀ‏‎ ‎‏جهات معجزه است. و البته پیغمبر اکرم این را می دانستند که به تمام معنی کسی مثل‏‎ ‎‏حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ نمی تواند باشد لکن نمونه را که باید نزدیک به یک همچو‏‎ ‎‏وضعی باشد از حکومتها، تا آخر تعیین فرمودند.(604)‏

28 / 8 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏     حضرت امیرالمؤمنین، علی بن ابیطالب، که حاکم بر یک صحنۀ بزرگ ‏‏[‏‏بوده است‏‏]‏‏،‏‎ ‎‏یک ممالک بزرگ، از عربستان سعودی گرفته تا مصر، ایران، عراق و سوریه و سایر جاها‏‎ ‎‏را داشته است، همین قاضی ای که خودش قرار داده برای قضا، وقتی که یک نفر یهودی‏‎ ‎‏[‏‏علیه‏‏]‏‏ او دعوی کرده است و ادعا کرده است چیزی را، قاضی ‏‏[‏‏آن حضرت‏‏]‏‏ را خواسته‏‎ ‎‏و او هم آمده است در محضر قاضی و با یهودی در عرض هم نشسته اند، و دادخواهی‏‎ ‎‏شده است، و قاضی حکم برخلاف حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ یعنی حکومت وقت‏‎ ‎‏کرده است، و ‏‏[‏‏آن حضرت‏‏]‏‏ تسلیم بوده است. یک همچو وضع حکومتی در بشر معلوم‏‎ ‎‏نیست تحقق پیدا کرده باشد. و ما آرزوی یک همچو حکومتی داریم. یک حکومت عادل‏‎ ‎‏که نسبت به افراد رعیت علاقه مند باشد؛ عقیده اش این باشد که باید من نان خشک‏‎ ‎‏بخورم که مبادا یک نفر در مملکت من زندگی اش پست باشد، گرسنگی بخورد.(605)‏

16 / 11 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏     حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ قسم می خورد ـ به حسب روایتی که هست توی‏‎ ‎‏نهج البلاغه ـ که اگر چنانچه همۀ اقالیم دنیا را به من بدهند که بخواهم یک ظلمی بکنم،‏‎ ‎‏اینقدر که یک چیزی را از دهن یک مورچه من بگیرم، ظلم است من نمی کنم‏‎[3]‎‏.(606)‏

1 / 3 / 58 

*  *  *

‏ ‏


کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 233

‏     علی بن ابیطالب ـ سلام الله علیه ـ همۀ عالم اگر کافر هم می شدند به حال او فرقی‏‎ ‎‏نمی کرد؛ جز غصه خوردن به اینکه چرا اینها دارند خلاف می کنند، و الاّ مَشْیِ او هیچ‏‎ ‎‏تغییری نمی کرد. آن روزی که تو خانه نشسته بود، با آن روزی که یک خلافت دارای آن‏‎ ‎‏وسعت ـ که ایران یک جزئش بود تا مصر و در حجاز و همۀ اینجا تحت سیطره بود و از‏‎ ‎‏اروپا هم یک مقداری ـ هیچ فرقی در حال روحیش نبود که حالا که من دارای یک همچو‏‎ ‎‏چیزی هستم، باید مثلاً چه بشود، هیچ ابداً در روح او هیچ فرقی نمی کرد. برای اینکه‏‎ ‎‏روح، روح الهی بود. روح الهی در آن فرقی نمی کند یک جمعیت کمی تحت نظر او باشد،‏‎ ‎‏یا یک دنیا باشد، در حال روحی او فرقی نمی کند. او موظّف است عدالت کند. می تواند‏‎ ‎‏با این چهار تا که هست عدالت بکند؛ اگر توانست، به همه جا عدالت را گسترش‏‎ ‎‏می دهد.(607)‏

17 / 4 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏     روز گشایش مجلس اسلامی‏‎[4]‎‏ در روزی است که عدالت در عالم متولد شده است،‏‎ ‎‏روزی است که امیرالمؤمنین ـ سلام الله علیه ـ به دنیا آمدند که مظهر همۀ عدالتها و‏‎ ‎‏اعجوبۀ عالم هستند و از صدر عالم تا ابد بجز رسول اکرم کسی به فضیلت او نیست. این‏‎ ‎‏را ما به فال نیک می گیریم و این فکر را می کنیم که آقایان که در یک روزی که مظهر‏‎ ‎‏عدالت خدا، پرتو عدالت انسانی در آن روز متولد شده است، و شما مجلس را در آن‏‎ ‎‏روز افتتاح می کنید بدانید که باید همان رشته را، همان رشتۀ علی ـ علیه السلام ـ را پیروی‏‎ ‎‏کنید.(608)‏

4 / 3 / 59 

*  *  *

‏ ‏


کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 234
‏     ‏‏این روزی است که به واسطۀ تولد مولا ـ علیه السلام ـ که تولد عدالت مطلق و تولد رحمت‏‎ ‎‏الهی هست، به همۀ شماها تبریک عرض می کنم. من امیدوارم که این عدالت الهی که به چهرۀ‏‎ ‎‏تابناک علی بن ابیطالب ـ سلام الله علیه ـ ظاهر شده است، در ملت ما و در خصوص قوای‏‎ ‎‏انتظامیه جلوه گر شود. شماها که پاسدار جمهوری اسلامی هستید، و پاسدار اسلام و قرآن‏‎ ‎‏هستید، باید به همان نحو که مولا ـ علیه السلام ـ مظهر عدالت بود و مظهر رحمت، شما هم‏‎ ‎‏اقتدای به آن حضرت کنید، و با عدالت با مردم و بین خودتان رفتار کنید و با عطوفت.‏‏(609)‏

7 / 3 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏     ‏‏به طوری که نقل کردند در یکی از چیزهایی که به بعض از عمال خودشان نوشتند، نوشته اند‏‎ ‎‏که: «سر قلمها را نازک بگیرید، سطرها را نزدیک هم بنویسید، از چیزهایی که فایده ندارد،‏‎ ‎‏احتراز کنید». این یک دستوری هست برای همه؛ یعنی، دستوری هست برای کسانی که در‏‎ ‎‏بیت المال دست دارند. اینطور حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ در وقت حکومتش دستور می دهد‏‎ ‎‏برای صرفه جویی. او مضایقه می کند که در یک صفحه که می شود ده سطر نوشت، پنج سطر‏‎ ‎‏نوشته بشود؛ یک قلم که می تواند آن مرکّبی که در آن وقت بوده است صرف کند، سرش ریزه‏‎ ‎‏باشد تا کم صرف بشود، حرفهای غیر اصولی نوشته نشود، که صرفه واقع بشود. باز از ایشان نقل‏‎ ‎‏شده است که حساب بیت المال را می کشیدند، چراغی روشن بود، شمعی روشن بود و کسی‏‎ ‎‏آمد با ایشان حرف دیگری می خواست بزند، شمع را خاموش کردند، فرمودند که این مال‏‎ ‎‏بیت المال است، تو می خواهی حرف دیگر بزنی.‏‏(610)‏

13 / 6 / 64 

*  *  *

‎ ‎

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 235

  • )) فروع کافی؛ ج 7، ص 264.
  • )) نهج البلاغه؛ خطبه 27.
  • )) نهج البلاغه؛ خطبه 15.
  • )) هفتم خرداد 1359.