بخش چهارم: تاریخ اهل بیت (ع)

مصایب و مشکلات

‏ ‏

مصایب و مشکلات

‏ ‏

‏     ‏‏انسان ببیند که حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ در زندگی اش چه وضعی داشته است؛‏‎ ‎‏چه سلوکی در زندگی داشته است ـ چه در زندگی انفرادی، چه در زندگی اجتماعی.‏‎ ‎‏انسان تفکر کند بر احوال حضرت امیر ـ سلام الله علیه؛ ملاحظه کند که چه زحماتی برای‏‎ ‎‏اسلام کشیده است؛ چقدر زخم خورده است؛ چقدر رنج برده است؛ چقدر جنگ کرده‏‎ ‎‏است؛ چقدر تشنگی خورده است ـ اینها را ملاحظه کند انسان.(683)‏

23 / 8 / 44 

*  *  *

‏ ‏

‏     ‏‏حضرت امیر(ع) و شیعه چون در امور حکومتی و کشوری دخالت می کردند، آن همه مورد‏‎ ‎‏اذیت و مصیبت قرار گرفتند. اما دست از جهاد و فعالیت نکشیدند، تا بر اثر تبلیغات و‏‎ ‎‏مجاهدات آنان امروز تقریباً دویست میلیون شیعی در دنیا وجود دارد.‏‏(684)‏

*  *  *

‏ ‏

‏     حضرت امیر هم نتوانست؛ تکلیف را عمل کرد ولی در مقابلش ایستادند؛ اصحاب‏

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 263
‏خودش ایستادند در مقابلش.(685)‏

8 / 3 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏     مشکلات امیرالمومنین ـ سلام الله علیه ـ از مشکلات ما بیشتر بوده، گرفتاری آنها از‏‎ ‎‏گرفتاری ما بیشتر بوده، آنها هم از دوستانشان مخالفت می دیدند، این دسته ای که قیام‏‎ ‎‏کردند در صفین، در مقابل حضرت امیر ایستادند و شمشیر کشیدند به روی حضرت،‏‎ ‎‏اینها از دوستان حضرت بودند؛ مخلصین حضرت بودند، گرفتاری حضرت از‏‎ ‎‏مخلصینش شاید بیشتر بود تا از سایرین.(686)‏

18 / 4 / 58 

*  *  *

‏     حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ ابوالائمه، اول شخص اسلام بعد از رسول الله ـ صلی‏‎ ‎‏الله علیه و آله ـ در طول مدت عمرشان در جهاد بودند.(687)‏

3 / 10 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏     ‏‏حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ در ایام خلافتش بدتر بود برایش، سخت تر برایش گذشت تا‏‎ ‎‏ایام قبل از خلافت، تا ایامی که زمان رسول الله آن جنگ بود و برجسته ترین مرد برای جنگ بود.‏‎ ‎‏در زمانی که به خلافت رسیدند گرفتاریشان بسیار زیادتر بود؛ برای اینکه آن وقت عهده دار یک‏‎ ‎‏مسائل بزرگ بودند؛ غیر از چیزهایی که باید انجام بدهند که مؤونه اش کم بود، مع ذلک، خوب،‏‎ ‎‏مقاومت کردند و اسلام را ترویج کردند و به پیش بردند. و ائمۀ ما ـ علیهم السلام ـ همه شان یا در‏‎ ‎‏حبس بودند یا در تبعید بودند یا در محاصره بودند. اینها یک چیزی بود که برای آنها از باب‏‎ ‎‏اینکه برای اسلام بود سهل بود.‏‏(688)‏

3 / 2 / 60 

*  *  *


کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 264
‏     خوب ملاحظه کنید. در همان زمان حضرت امیر همچو نبود که همۀ اینهایی که‏‎ ‎‏می روند اطراف و از طرف چیز، همه شان یک مردم سیری باشند. اصلش بسیاریش‏‎ ‎‏کارهای خلاف هم می کردند. افرادی باعث ناراحتی ‏‏[‏‏می شدند‏‏]‏‏، حضرت امیر هم اقدام‏‎ ‎‏می کرد، نامه می نوشت به آنها.(689)‏

30 / 10 / 60 

*  *  *

‏ ‏

‏     مشکلات حضرت رسول ـ سلام الله علیه ـ و حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ بسیار‏‎ ‎‏بیشتر بوده است از مشکلاتی که ما امروز مبتلای به او هستیم.(690)‏

4 / 2 / 62 

*  *  *

‏ ‏

‏     آن چیزی که موجب تأسف است، این است که مجال پیدا نکرد حضرت امیر ـ‏‎ ‎‏سلام الله علیه ـ نگذاشتند مجال پیدا بکند، که آن حکومتی که حکومت الله است در دنیا‏‎ ‎‏به آن نحوی که می خواست، خود حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ می خواست پیاده کند تا‏‎ ‎‏دنیا بفهمد که اسلام چی آورده است و چه شخصیت هایی دارد. در آن وقت که حکومت‏‎ ‎‏دست ایشان نبود، که مجال نبود، آن وقت هم که حکومت دست ایشان آمد، باز مجال‏‎ ‎‏ندادند؛ سه تا جنگ بزرگ در زمان ایشان افروختند و مجال اینکه یک حکومتی که‏‎ ‎‏دلخواه او هست برقرار کند نشد.(691)‏

4 / 7 / 62 

*  *  *

‏ ‏

‏     ‏‏امیرالمؤمنین در زمان حکومتش ـ که بسیار کوتاه و بسیار با ناگواریها مقابل بود می بینید که‏‎ ‎‏وقتی که آن نامه را به مالک اشتر می نویسد چه مسائل مهمی را، مسائل سیاسی را، مسائل‏‎ ‎‏اجتماعی را، همه چیز را در آنجا ذکر می فرماید، با اینکه یک بخشنامه ای برای یک نفر بوده‏

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 265
‏است. یک نامه ای برای یک نفر بوده است و آن این است که می گوید که ـ به حسب نقلی که شده‏‎ ‎‏است که یک خلخال را از پای یک ذمّی در حکومت او در آوردند، ـ به حسب این روایت،‏‎ ‎‏می فرماید که اگر انسان بمیرد برای این، این مَلوم نیست‏‎[1]‎‏.(692)‏

4 / 7 / 62 

*  *  *

‏ ‏

‏     زمان حضرت امیر که مواجه بود با آن جنگهای داخلی و آن منافقهایی که از کفار بدتر‏‎ ‎‏هستند و نگذاشتند حکومت شکل بگیرد به طوری که دلخواه باشد. اگر گذاشته بودند،‏‎ ‎‏مهلت داده بودند، ولو در یک دوره کوتاهی حکومت تحقق پیدا کرده بود، آن الگویی که‏‎ ‎‏آنها به عالم نشان می دادند، برای بشر تا آخر یک درس بزرگی بود. و ما باید متأسف‏‎ ‎‏باشیم برای این امر که محروم شدیم از یک همچو برکت بزرگی.(693)‏

18 / 5 / 63 

*  *  *

‏ ‏

‏     حضرت امیر هم متأثر بوده از اینکه جوانها چه می شدند، اما می نشسته خانه و‏‎ ‎‏بگویند من متأثرم؟! یا می رفتند جنگ و خودشان جنگ می کردند و در عین حال هم برای‏‎ ‎‏آنهایی که شهید شده بودند متأثر بودند.(694)‏

4 / 1 / 65 

*  *  *

‏ ‏

‏     آن وقتی که با ایشان بیعت کردند ـ البته ایشان هم در عین حالی که خودش را حق‏‎ ‎‏می دانست می گفت که بروید یکی دیگر را ـ می دانست اینها یک اشخاصی نیستند که‏‎ ‎‏اهل کار باشند، ولی خوب، فشار آوردند به ایشان، با ایشان بیعت کردند.(695)‏

4 / 1 / 65 

*  *  *


کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 266
‏     درود بی پایان بر علی بن ابیطالب که با دژخیمان به صورت مسلمان و مقدس نماهای‏‎ ‎‏بدتر از کفار جنگید و از هیچ قدرتی نهراسید.(696)‏

16 / 5 / 65 

*  *  *

‏ ‏

‏     من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و تودۀ میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از‏‎ ‎‏ملت حجاز در عهد رسول الله ـ صلی الله علیه و آله ـ و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و‏‎ ‎‏حسین بن علی ـ صلوات الله و سلامه علیهما ـ می باشند. آن حجاز که در عهد رسول الله ـ‏‎ ‎‏صلی الله علیه و آله ـ مسلمانان نیز اطاعت از ایشان نمی کردند و با بهانه هایی به جبهه‏‎ ‎‏نمی رفتند، که خداوند تعالی در سورۀ «توبه» با آیاتی آنها را توبیخ فرموده و وعدۀ عذاب‏‎ ‎‏داده است. و آنقدر به ایشان دروغ بستند که به حسب نقل، در منبر به آنان نفرین‏‎ ‎‏فرمودند. و آن اهل عراق و کوفه که با امیرالمؤمنین آنقدر بدرفتاری کردند و از اطاعتش‏‎ ‎‏سر باز زدند که شکایات آن حضرت از آنان در کتب نقل و تاریخ معروف است.(697)‏

14 / 3 / 65 

*  *  *

‎ ‎

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 267

  • )) فروع کافی؛ ج 7، ص 264.