بخش چهارم: تاریخ اهل بیت (ع)

علت جنگ

‏ ‏

علت جنگ

‏ ‏

‏     ‏‏موقعی که معاویه روی کار آمد و از طریقه و روش خلفا منحرف گشته و خلافت را مبدل به‏‎ ‎‏سلطنت نمود. در این موقع حضرت ناچار شد قیام کند؛ چون نمی توانست قیام نکند؛ زیرا روی‏‎ ‎‏موازین شرع و عقل نمی توانستند معاویه را یک روز بر مقام خلافت پایدار ببینند. ناصحینی که‏‎ ‎‏حضرت را از روی غفلت نصیحت می کردند و می گفتند بگذارید معاویه بماند تا پایۀ سلطنت و‏‎ ‎‏خلافت شما محکم شود، بعداً او را از مقامی که دارد پایین بیاورید، نمی دانستند که اگر حضرت‏‎ ‎‏صبر می کرد بعداً مورد اعتراض مسلمین واقع می شد، و پس از محکم شدن کار، ممکن نبود او‏‎ ‎‏را خلع کرد.‏

‏     حالا شاید اشخاص غافل این نکته در ذهنشان باشد که خوب بود حضرت وقتی جای پای‏‎ ‎‏خودش را محکم می کرد، معاویه را خلع کند؛ ولکن اشتباه است. لهذاوقتی ملاحظه فرمودند‏‎ ‎‏یک حکومت جائر می خواهد حکومت کند، قیامْ وظیفۀ الهی بود و عمل فرمودند.‏‏(712)‏

11 / 9 / 41 

*  *  *

‏ ‏

‏     قیام شما‏‎[1]‎‏ در مقابل دیکتاتور اصلی‏‎[2]‎‏ که تمام شعائر ملی و مذهبی را زیر پا‏‎ ‎‏گذاشته، چون قیام امیرالمؤمنین در مقابل معاویه می باشد که عملی بیش از اعمال آن‏

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 271
‏دیکتاتور مرتکب نشده بود. علی در مقابلِ ستمکاری بود که با امامت جمعه و جماعت و‏‎ ‎‏تشبث به اسلام، خون مردمان را می مکید؛ قیام در مقابل ظلم و ظالم بود و چندین هزار‏‎ ‎‏فدایی داد که عمار یاسر یکی از آنها بود.(713)‏

23 / 6 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏     زمانی هم که حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ بودند، ایشان هم مبتلا شدند به یک جنگ‏‎ ‎‏داخلی؛ که می دیدند اگر این جنگ داخلی را ‏‏[‏‏دنبال‏‏]‏‏ نکنند، اسلام را معاویه فاتحه اش را‏‎ ‎‏می خواند. معاویه یک حکومت بود در شام؛ مثل سلاطین زندگی می کرد، دارای لشکر و‏‎ ‎‏دارای همه ‏‏[‏‏امکانات‏‏]‏‏ بود. حضرت امیر هم که در رأس روحانیت و آقای روحانیون‏‎ ‎‏است، ایشان هم که وقتی می خواهند جنگ بکنند، وقتی می خواهند زندگی بکنند و‏‎ ‎‏خلافت را بشناسانند، نمی آیند مردم را خواب کنند تا قدرتمندها بیایند اینها را بخورند.‏‎ ‎‏ایشان هم جنگ می کند؛ با کی؟ با معاویه که در مرکز شام نشسته و اسلام با بودن او در‏‎ ‎‏خطر است، و دارد مردم را استعباد کرده و ظلم می کند.(714)‏

23 / 7 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏     ‏‏حضرت امیر که جنگ کرد و در صفین، هجده ماه با معاویه جنگ کرد و چه قدرها، بیشتر از‏‎ ‎‏ده هزار نفر کشته دادند و کشتند، خیلی بیشتر. معاویه یک مردی بود که می گفت که من مسلمانم‏‎ ‎‏و من خلیفۀ پیغمبر باید باشم و نماز جماعت می خواند و امام جمعه بود و همۀ این کارها را او‏‎ ‎‏انجام می داد، همۀ این ظواهر را انجام می داد؛ معاویه ظواهر را خوب حفظ می کرد، مثل یزید‏‎ ‎‏نبود که ظواهرش هم ناجور بود، ظواهر را حفظ می کرد و اظهار اسلام هم می کرد. خوب چه‏‎ ‎‏شد که حضرت امیر به جنگ او پا شد؟ برای اینکه یک ظالم بود که مردم را استثمار کرده بود؛‏‎ ‎‏رفته بود شام را گرفته بود مقابل حکومت اسلام، و مردم را داشت به ظلم و به تعدی وادار‏‎ ‎‏می کرد؛ چپاول می کرد مال مردم را، بیت المال را. حضرت امیر تکلیف داشت به اینکه با او‏

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 272
‏جنگ بکند، چه شکست بخورد چه شکست بدهد. حضرت امیر دیگر مبالات این را نداشت‏‎ ‎‏که حالا من که می روم، لَعَلَّ شکست بخورم. وقتی دید که می تواند حالا مقابل او بایستد، لشکر‏‎ ‎‏کشید و جنگ شد و بالاخره هم حضرت امیر ـ در اینجا باید گفت ـ شکست خورد.‏‏(715)‏

3 / 8 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏     حضرت امیر هم جنگ کرده با یک قدرتی که متشبث به اسلام هم بوده، مثل‏‎ ‎‏معاویه؟! که حجت ما الآن بر این نزاعی که بینِ، بر این مبارزه ای که بینِ مسلمین و بین این‏‎ ‎‏دستگاه فاسد‏‎[3]‎‏ است، حجت ما بر جواز این و لزوم این عمل، حضرت امیر ـ سلام الله ‏‎ ‎‏علیه  است و عمل سیدالشهداء ـ سلام الله علیه؛ که دو نفر آدمی که اینها قدرت داشتند،‏‎ ‎‏آن شامات را آنها گرفته بودند و تحت قدرتشان بود و جنگها ـ چیزها داشتند، فوجهای...‏‎ ‎‏چرا این کار را کرد؟ اینها که مسلمان بودند.(716)‏

14 / 8 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏     ‏‏معاویه هم امام جماعت بوده هم امام جمعه؛ آنطور نبوده است که معاویه اصلاً نه نماز‏‎ ‎‏بخواند و نه روزه بگیرد، خیر هم نماز می خوانده و هم روزه می گرفته و هم امام جماعت هم‏‎ ‎‏بوده؛ می رفته مسجد و عقبش نماز می خواندند مسلمانها؛ هم روز جمعه می رفته نماز جمعه‏‎ ‎‏می خوانده و همۀ این مسائل شرعیه ای که بوده است ـ به حَسَب صورت ـ عمل می کرده لکن از‏‎ ‎‏باب اینکه یک آدم قاچاقی بوده و یک آدم ظالمی بوده و مال مردم را می گرفته و اگر هر جور‏‎ ‎‏دستش می رسیده ظلم و آدمکشی و همۀ اینها را داشته، حضرت امیر نه اینکه این چون نماز‏‎ ‎‏نمی خوانده، چون کافر بود قیام کرده بود بر ضد او؛ نخیر، کافر نبود و مسلمان هم بود و اظهار‏‎ ‎‏اسلام هم می کرد ولکن بر خلاف موازین این مَسْنَد را گرفته بود؛ یک حکومت جائر بود که‏‎ ‎‏برخلاف موازین الهی مسندی را گرفته بود و در آن مسند هم به طور ظالمانه عمل می کرد؛ از این‏

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 273
‏جهت حضرت امیر قیام کرد، ولو نرسید به نتیجه لکن تکلیف را ادا کرد؛ تکلیف این بود که با‏‎ ‎‏یک همچو آدمی باید معارضه و مبارزه بکند.‏‏(717)‏

27 / 8 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏     حضرت امیر هم نتوانست. یعنی جنگ کرد و هجده ماه هم جنگ خونین ‏‏[‏‏کرد‏‏]‏‏ که از‏‎ ‎‏طرفین عدۀ زیادی ‏‏[‏‏کشته شدند‏‏]‏‏ همۀ اینها مسْلم بودند، از طرفیْن هم آنها مسْلم بودند و‏‎ ‎‏هم اینها مسْلم بودند، آنها مُسْلمِ فاسق بودند اینها مُسْلمِ عدالتخواه بودند، اینها با هم‏‎ ‎‏جنگ کردند و ـ عرض می کنم که ـ موفق نشدند به اینکه معاویه را از حکومت کنار بزنند.‏‎ ‎‏بیشتر از بیست هزار نفر ـ تقریباً ـ در این جنگها، در این هجده ماه، کشته شد؛ در جنگ‏‎ ‎‏[‏‏صِفین‏‏]‏‏ «عمار یاسر‏‎[4]‎‏» کشته شد؛ آن مرد بزرگوار. آنقدر کشته دادند.(718)‏

27 / 8 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏     ‏‏حضرت امیر ـ سلام الله علیه ـ قیام کردند بر ضد معاویه؛ در صورتی که معاویه هم تشبث به‏‎ ‎‏اسلام داشت و کارهای اسلامی را می کرد و شاید اعتقادات اسلامی هم داشته است، شاید؛‏‎ ‎‏شاید هم نداشته. مع ذلک حتی آنهایی که حضرت امیر را به خیال خودشان نصیحت می کردند‏‎ ‎‏که شما یک مدتی معاویه را بگذارید در حکومت شامات باشد و بعد که پایۀ حکومت شما قوی‏‎ ‎‏شد آن وقت او را رد بکنید، به هیچ یک از این حرفها اعتنا نکردند و حجتشان هم این بود که یک‏‎ ‎‏نفر آدمی که برخلاف موازین الهی رفتار می کند و ظلم را در بلاد راه می اندازد، من حتی برای‏‎ ‎‏یک آن هم نمی توانم او را حاکم قرار بدهم. بلکه اگر حاکمش قرار می دادند این حجت می شد بر‏‎ ‎‏اینکه نه، می شود که یک فاسقی هم از طرف ولی امر حاکم باشد. و حضرت امیر مضایقه کرده از‏‎ ‎‏اینکه حتی اگر مصالحی هم آن وقت ـ مثلاً ـ بود که اگر پای ایشان محکم می شد ممکن بود مثلاً‏

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 274
‏معاویه را کنار بزنند، مع ذلک به خودشان اجازه نمی دادند که معاویه را حتی یک روز در سلطنت‏‎ ‎‏خودش باقی بگذارند.‏‏(719)‏

28 / 8 / 57 

*  *  *

‏ ‏

‏     امیرالمؤمنین می دید که دین خدا در خطر است، معاویه دارد وارونه می کند دین خدا‏‎ ‎‏را، برای خدا قیام کرد.(720)‏

8 / 3 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏     قیام بر ضدِ حکومت اسلامی در حکم کفر است. بالاتر از همه معاصی است. همان‏‎ ‎‏بود که معاویه قیام می کرد، حضرت امیر قتلش را واجب می دانست. قیام بر ضد حکومت‏‎ ‎‏اسلامی یک چیز آسانی نیست.(721)‏

18 / 9 / 58 

*  *  *

‏ ‏

‏     ‏‏حل مسئلۀ منافقین از اعظم مشکلاتی است که برای ملت ما و برای اسلام از اول بوده. با‏‎ ‎‏معاویه باید چه کرد که امام جماعت است. و برای خدا ـ به قول خودش ـ برای اسلام، برای‏‎ ‎‏خودش می خواهد هم جنگ بکند برای اسلام و هم ‏‏[‏‏خدمت‏‏]‏‏ بکند و اینها! منافق است. به مردم‏‎ ‎‏شام حالی کرده است که من یک آدم مسلمانی هستم، و مخالف امیرالمؤمنین هم که اصلاً‏‎ ‎‏مسلمان نیست. این که امیرالمؤمنین را آنجا می گوید مسلمان نیست. به طوری که وقتی می گویند‏‎ ‎‏به اهل شام که علی را کشتند در محراب عبادت، می گویند مگر او نماز می خواند؟ تو مسجد چه‏‎ ‎‏می کرد علی؟ با اینها باید چه کرد؟ جز پناه به خدای تبارک و تعالیٰ.‏‏(722)‏

23 / 9 / 58 

*  *  *

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 275

  • )) ملت ایران.
  • )) محمدرضا پهلوی.
  • )) رژیم شاهنشاهی.
  • )) عماربن یاسر بن عامر کنعانی قحطانی (57 قبل، 37 ه) از بزرگان صحابه پیامبر و از کسانی بود که به شدت مورد اعتماد و احترام اهل بیت پیامبر بوده است. وی در جنگ صفین به شهادت رسید.