بخش چهارم: تاریخ اهل بیت (ع)

امام رضا (ع)

امام رضا(ع)

‏ ‏

‏     ‏‏حضرت رضا، علیه السلام، به حضرت جواد، سلام الله علیه، مرقوم فرمود: «شنیدم غلامان‏‎ ‎‏تو وقتی سوار می شوی، تو را خارج می کنند از در کوچک؛ آنها بخل می کنند و می خواهند تو به‏‎ ‎‏کسی چیزی ندهی. به حق من بر تو که بیرون رفتن و داخل شدنت نباشد مگر از در بزرگ. و‏‎ ‎‏وقتی سوار شدی همراه خود طلا و نقره بردار و هیچ کس از تو سؤالی نکند مگر آنکه به او عطا‏‎ ‎‏نمایی. و از عموهای تو هرکس از تو سؤالی کرد، کمتر از پنجاه دینار به او مده؛ و اگر بیشتر‏‎ ‎‏خواستی بدهی، اختیار با تو است. و من اراده کردم به این امر اینکه خداوند مقام تو را رفیع‏‎ ‎‏فرماید؛ پس اتفاق کن و ترس مکن که خداوند بر تو سختگیری فرماید‏‎[1]‎‏».(791)‏

*  *  *

‏ ‏

‏     ‏‏همچنین، مأمون حضرت رضا(ع) را با آن همه تزویر و سالوس و گفتن «یابن عم» و «یابن‏‎ ‎‏رسول الله » تحت نظر نگه می دارد، که مبادا روزی قیام کند و اساس سلطنت را در هم بریزد.‏‎ ‎‏چون پسر پیغمبر(ص) است و در حق او وصیت شده، و نمی شود او را در مدینه آزاد گذاشت.‏‎ ‎‏حکام جائر سلطنت می خواستند، و همه چیز را فدای این سلطنت و امارت می کردند؛ نه اینکه‏‎ ‎‏دشمنی خصوصی با کسی داشته باشند. چنانچه اگر امام(ع)، نعوذبالله ، درباری می شد، کمال‏‎ ‎‏عزت و احترام را به او می گذاشتند، و دستش را هم می بوسیدند.‏‏(792)‏

*  *  *

‏ ‏

‏     من از شما آقایان که از راه دور و از مرکز ولایت و از محل قدس ملکوتی آمدید تشکر‏‎ ‎‏می کنم. چه سعادتی دارید که چشمهای شما به آن بارگاه عظیم ملکوتی باز می شود و در‏‎ ‎‏آن حرم شریف؛ مرکز علم و مرکز ملائکة الله می روید و ما حسرت آن را داریم.(793)‏

20 / 10 / 58 

*  *  *


کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 299
‏     حضرت رضا ـ سلام الله علیه ـ در آن ابتلائاتی که داشت و در آن مصیبتهای معنوی که‏‎ ‎‏برایش وارد می شد، بدون اینکه یک اختلافی ایجاد کند، با آرامش، راه خودش را به پیش‏‎ ‎‏می برد. مقید بود به اینکه آرامش ملت را حفظ کند.(794)‏

3 / 10 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏     شما مهمانهای عزیزی هستید که از محل تجلّی نور، از محل توجّه ملائکة الله ، از‏‎ ‎‏آستان قدس رضوی آمدید و خوش آمدید. خداوند شماها را حفظ کند، و اسلام را به‏‎ ‎‏جدیتهای شما و همۀ ملت به پیش ببرد. و من امیدوارم که با دعای شما در آستان قدس‏‎ ‎‏رضوی موفق بشوم به پایبوس آن حضرت.(795)‏

3 / 10 / 59 

*  *  *

‏ ‏

‏     این میهمانهای عزیز از جایی می آیند که دلهای ملائکة الله به آنجا متوجه است. اصلاً‏‎ ‎‏مرکز ایران آستان قدس است. و ما امیدواریم که همۀ ما را خداوند از خدمتگزاران آستان‏‎ ‎‏قدس رضوی ـ سلام الله علیه ـ قرار بدهد. و شماها چقدر خوشبخت هستید که در آن‏‎ ‎‏آستان زندگی می کنید، چه آنهایی که خدمتگزار مستقیم آستانه هستند و چه آنهایی که‏‎ ‎‏در آستان مقدس، خدمتگزار به ملت و اسلام و جمهوری اسلامی هستند.‏

‏     همۀ نیروها، همۀ قدرتها در هر جا هستند، محتاج به توجه خاص حضرت رضا ـ‏‎ ‎‏سلام الله علیه ـ هستند. استاندار و نیروی هوایی و انجمنهای اسلامی و همۀ اینها جزء‏‎ ‎‏کارمندان آن آستان مقدس اند. و شما برادرانی که در آستان مقدس مستقیماً کار می کنید،‏‎ ‎‏از خوشبختی بزرگی برخوردارید که شاید خیلی توجه به او نباشد. و من امیدوارم که‏‎ ‎‏ان شاءالله تعالی، به برکت آن آستان مقدس، جمهوری اسلامی همان طوری که تاکنون‏‎ ‎‏پیروزمندانه پیش رفته است، از این به بعد هم پیش برود و این جمهوری اسلامی باقی‏‎ ‎‏باشد با اسلامیت خود تا وقتی که، زمانی که به حضور بقیّة الله این جمهوری مشرّف بود و‏

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 300
‏مسائل را در خدمت ایشان حل کند.(796)‏

3 / 5 / 61 

*  *  *

‏ ‏

‏     حضرت رضا ـ سلام الله علیه ـ که با آن نیرنگ ایشان را بردند، الزاماً بردند به آنجا و‏‎ ‎‏خواستند ایشان را چه بکنند، معلوم بود که از اول بنابراین نیست، نگذاشتند که اینها یک‏‎ ‎‏حکومتی به دستشان بیاید، یک مجالی به دستشان بیاید که لااقل تعلیمات را بکنند.(797)‏

18 / 5 / 63 

*  *  *

‏ ‏

‏     متقابلاً این عید بزرگ را بر مهمانان عزیزی که از محضر مقدس امام ثامن ـ سلام الله ‏‎ ‎‏علیه  تشریف آوردند ‏‏[‏‏تبریک می گویم‏‏]‏‏، ما قدم های شما را بسیار گرامی می داریم. شما‏‎ ‎‏از مرکزی آمدید که مرکز نور است، مرکز علم الهی است، مرکزی است که باید همه در آن‏‎ ‎‏مرکز آستان بوسی کنید، و باید اظهار تأسف کنم که دست ما کوتاه است.(798)‏

23 / 6 / 63 

*  *  *

‎ ‎

کتابسیمای معصومین (ع) در اندیشه امام خمینی (س)صفحه 301

  • )) بحارالانوار؛ ج 5، ص 102.