بخش اول: کلیات

کیفیت وجوب و اقسام آن دو

‏ ‏

‏ ‏

کیفیت وجوب و اقسام آن دو

‏ ‏

امر و نهی به واجب و حرام و مستحب و مکروه

‏ ‏

‏ ‏

‏هر یک از امر ونهی در اینجا به واجب و مستحب تقسیم می شود،‏‎ ‎‏پس هر آنچه از نظر عقل یا شرع واجب است، امر به آن واجب، و‏‎ ‎‏هر چه از نظر عقل قبیح یا در شرع حرام است، نهی از آن واجب‏‎ ‎‏است، و آنچه مستحب است، امر به آن نیز مستحب، و آنچه‏‎ ‎‏مکروه است، نهی از آن مستحب است.(24)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

وجوب کفایی امر و نهی

‏ ‏

‏اقوی این است که وجوب امر به معروف و نهی از منکر «کفایی»‏‎ ‎‏است، پس اگر افرادی به حد کافی اقدام نمایند از دیگران ساقط‏‎ ‎‏خواهد شد و اگر هیچ کس اقدام نکرد، همۀ آنان با وجود تمام‏‎ ‎‏شرایط وجوب، تارک واجب خواهند بود.(25)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

وجوب اقدام، به اندازۀ احتیاج

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر برپایی واجبی یا از بین بردن منکری متوقف بر اجتماع گروهی‏

کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 23

‏در امر و نهی باشد، به واسطۀ اقدام بعضی، وجوب از دیگران‏‎ ‎‏ساقط نمی شود؛ بلکه واجب است به اندازۀ نیاز، اجتماع‏‎ ‎‏نمایند.(26)‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

گناه سهل انگاران

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر عده ای که به اندازۀ نیاز نیستند، در پی برپایی واجبی برآیند، و‏‎ ‎‏بقیه اقدام نکنند و افراد حاضر نتوانند بقیه را جمع کنند، وجوب از‏‎ ‎‏آنان ساقط می شود؛ و گناه به گردن متخلفین خواهد بود.(27)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

وجوب در صورت احتمال تأثیر

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر شخص یا اشخاصی به وظیفه خود عمل نموده و مؤثر واقع‏‎ ‎‏نشد، ولی شخص یا اشخاص دیگر احتمال تأثیر بدهند، با اجتماع‏‎ ‎‏شرایط بر آنان واجب خواهد بود.(28)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

حکم قطع و اطمینان، بر اقدام شخص دیگر

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر قطع یا اطمینان پیدا کند که دیگری در پی انجام واجب برآمده،‏‎ ‎‏بر او واجب نیست، بلی اگر خلاف یقین او آشکار شد، بر او واجب‏‎ ‎‏است؛ و همچنین اگر یقین یا اطمینان پیدا کند که افراد به مقدار نیاز‏‎ ‎‏هستند، بر او اقدام لازم نیست، و اگر بعداً معلوم شد چنین نبوده،‏‎ ‎‏واجب است.(29)‏

‏ ‏

*  *  *


کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 24

‏ ‏

کافی نبودن احتمال اقدام در سقوط وجوب

‏ ‏

‏ ‏

‏صرف احتمال یا گمان به اقدام دیگری، یا احتمال و گمان به وجود‏‎ ‎‏«من به الکفایه»‏‎[1]‎‏ در سقوط وجوب کافی نیست؛ بلکه با چنین‏‎ ‎‏احتمال و گمانی، بر خود او واجب است، بلی اگر بیّنه (دو شاهد‏‎ ‎‏عادل) بر موضوع (اقدام دیگران و یا وجود من به الکفایه) برپا شد‏‎ ‎‏کافی است.(30)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

سقوط وجوب، با از بین رفتن موضوع

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر موضوع فریضه یا منکر از بین رفت، وجوب ساقط خواهد شد،‏‎ ‎‏هر چند به وسیله عمل مکلف باشد، مانند آب منحصر به فردی را که‏‎ ‎‏برای حفظ جان محترم یا طهارت لازم بود نگهداری کند، بریزد.‏‏(31)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

توجه به اهم و مهم

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر اقامه فریضه یا از بین بردن منکر موقوف بر انجام حرام یا ترک‏‎ ‎‏واجبی باشد، ظاهر آن است که باید ملاحظۀ اهمیت شود.(32)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

اختیار مکلف، در صورت تساوی

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر مکلف بر یکی از این دو واجب «امر به معروف» و «نهی از‏‎ ‎‏منکر» قادر بود نه بر هر دو، ملاحظۀ آنکه مهمتر است بشود، و در‏‎ ‎‏صورت تساوی در اهمیت، مخیّر خواهد بود.(33)‏

‏ ‏

*  *  *


کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 25

‏ ‏

عدم کفایت بیان حکم شرعی 

‏ ‏

‏ ‏

‏در سقوط وجوب «امر به معروف» و «نهی از منکر» بیان حکم‏‎ ‎‏شرعی، یا بیان مفاسد ترک واجب، یا فعل حرام، کافی نیست مگر‏‎ ‎‏آنکه از بیان حکم شرعی در عرف به کمک قراین امر و نهی‏‎ ‎‏فهمیده شود، یا با بیان حکم، مقصود از امر و نهی حاصل شود؛‏‎ ‎‏بلکه ظاهر آن است که کافی است طرف از بیان حکم، امر و نهی را‏‎ ‎‏بفهمد، هر چند عرف چنین چیزی را نفهمد.(34)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

مولویت امر و نهی در این باب

‏ ‏

‏ ‏

‏امر و نهی در این باب مولوی‏‎[2]‎‏ است. هر چند آمر و ناهی در‏‎ ‎‏درجۀ پایین باشند؛ بنابراین کافی نیست بگوید خدا تو را امر به‏‎ ‎‏نماز کرده، یا از شراب خوردن نهی کرده، مگر مقصود از آن‏‎ ‎‏حاصل شود؛ بلکه باید بگوید: نماز بخوان و شراب نخور و‏‎ ‎‏عباراتی همانند اینکه رسانندۀ امر و نهی از جانب خود او باشد.‏‎ ‎‏(نه اینکه بازگو کنندۀ حکم حلال و حرام فقط باشد).(35)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

وجوب توصّلی، در امر و نهی

‏ ‏

‏ ‏

‏در امر به معروف و نهی از منکر قصد قربت و اخلاص معتبر‏‎ ‎‏نیست؛ بلکه این دو، واجب توصلی‏‎[3]‎‏ هستند که برای قطع فساد و‏‎ ‎‏اقامه فرایض تشریع شده اند؛ ولی اگر قصد قربت کند، اجر معنوی‏‎ ‎‏خواهد داشت و بر آن دو پاداش خواهد برد.(36)‏


کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 26

‏ ‏

وجوب نهی در برابر هر گناه

‏ ‏

‏ ‏

‏فرقی بین گناه کبیره و صغیره در وجوب نهی از آن نیست.(37)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

حکم نهی از مقدمات حرام

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر کسی مقدمات حرام را به قصد انجام کار حرام شروع کرد، اگر‏‎ ‎‏مکلف می داند این مقدمات او را به حرام می رساند، نهی او از حرام‏‎ ‎‏واجب است، و اگر می داند او را به حرام نمی رسانند، نهی واجب‏‎ ‎‏نیست، مگر اینکه مقدمات حرام را حرام بدانیم، یا معتقد به حرمت‏‎ ‎‏باشیم، همچنین اگر شک داشته باشد به حرام می رساند یا نه، ظاهر عدم‏‎ ‎‏وجوب نهی است، مگر بنابر حرمت مقدمات یا حرمت تجریٰ.‏‎[4]‎‏(38)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

حکم شک در توان فاعل 

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر شخصی در پی انجام حرامی برآمد و مکلف شک دارد که او‏‎ ‎‏قادر بر این کار حرام خواهد بود یا نه، در ظاهر نهی آن شخص‏‎ ‎‏واجب نیست؛ بلی اگر معتقد باشیم که عزم و تصمیم بر معصیت‏‎ ‎‏حرام است، نهی از آن واجب خواهد بود.(39)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

‎ ‎

کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 27

  • )) یعنی افراد به مقدار کافی برای انجام وظیفه، وجود داشته باشند.
  • )) امر مولوی در مقابل امر ارشادی است که امر ارشادی فقط به آنچه حکم عقل، نسبت به آن موجود است توجه می دهد؛ ولی در امر مولوی امرکننده از جانب خود، فرمان صادر می کند.
  • )) منظور از توصّلی، واجبی است که انجام و امتثال آن، موقوف به قصد قربت نیست در مقابل تعبدی که اگر قصد قربت رعایت نشود، فرمان خدا انجام نگرفته است، مثل نماز و روزه.
  • )) به معنای جرأت به خرج دادن نسبت به یک عملی، و اصطلاحاً در این موارد به کسی گفته می شود که کاری را به قصد معصیت انجام دهد، هر چند واقعاً معصیت نباشد، مثل اینکه آب مشکوکی را به قصد شراب بنوشد که این خود جرأت و جسارت نسبت به شارع است و در حرمت آن بین فقها اختلاف است.