وجوب امر و نهی و تکلیف شرعی
وجوب اهتمام به امور مسلمین
تکلیف هست آقا برای همۀ ما. یک چیزی نیست که ... تکلیف است؛ تکلیف الهی است. یک ملتی همه چیزش را دارد از دست می دهد و از دست داده است، اهتمام به امور مسلمین از اَوْجَبِ واجبات است. باید شما مهتم به این امر باشید، وَ اِلاّ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ. این
کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 69
از اموری است که لازم است بر همۀ ما. ما همه مکلفیم که این کیان اسلام را در ایران حفظ کنیم.(114)
10 / 3 / 57
* * *
وظیفۀ ما، ادای تکلیف
ما دنبال این مطلب هستیم و آنقدری هم که از قوه مان می آید ما دنبال این می دویم. اگر توانستیم که کار را انجام بدهیم که الحمدلله توانستیم و یک خدمتی به این ملت کردیم؛ اگر نتوانستیم تکلیفمان را ادا کردیم؛ یعنی پیش خدا دیگر چیزی نیست که ما بگوییم ما نکردیم این کار را. عذرتراشی نکردیم. واقعاً یک مطلبی را عمل کردیم، و دستمان نرسیده نتوانستیم این کار را بکنیم. پیش خدا آبرومندیم.(115)
27 / 8 / 57
* * *
هدف، ادای تکلیف نه نتیجه
حالا اینکه می خواستم عرض بکنم این است که شما خیال نکنید که اگر یکوقت ما نرسیدیم به مقصد، گفته بشود که خوب چه شد؟ خونها ریخت و از بین رفت و چه شد؟ اولاً شده است خیلی چیزها. اینها الآن از آن خر شیطان پایین آمده اند یک قدری؛ و ثانیاً چه شد؟ یک تکلیف را ادا کردیم. این همان است که «خوارج» ممکن بود به حضرت امیر بگویند خوب چه شد؟ شما هجده ماه جنگ کردید چه شد؟ «چه شد» یعنی چه؟ خوب تکلیف ماست. ما حالا نماز داریم می خوانیم، یک کسی بگوید خوب شما بیست ـ سی سال نماز خواندید چه شد؟! خوب من بیست سال نماز، اطاعت خدا کردم. «چه شد» کدام است؟! من اطاعت خدا را کردم.
کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 70
خدا گفته بکن، من هم کردم. «چه شد» مال این است که یک مسئله ای باشد که تکلیف شرعی نباشد و یک مسئلۀ خودمانی باشد، آدم بخواهد روی مقصد [شخصی] یک کاری بکند، وقتی نشد می گوییم چه شد؛ اما وقتی که جلوگیری از یک بنگاه ظلمی، یک بنگاهی که می خواهد اصلاً اساس اسلام را از بین ببرد، اساس روحانیت را از بین ببرد، اساس ملیت را از بین ببرد، مصالح مردم و مسلمین را به خطر انداخته است و از بین برده است، تکلیف مسلمین این است که قیام کنند و این را بَرش گردانند از این حرفهایی که می زند؛ یعنی این را بیرونش کنند از این مملکت. و اگر دست هم رسید بگیرندش و محاکمه اش کنند و پولهای مردم را که برده از او بگیرند؛ اگر هم ندارد و [ضایع] کرده است، هر ظلمی را که کرده او را مجازاتش بکنند. این یک چیزی است که لازم است بر ما. بر مسلمین است که این کار را بکنند. منتها توانستیم این کار را انجام بدهیم که الحمدلله ؛ هم تکلیفمان را ادا کردیم هم به مقصد رسیدیم. نتوانستیم عمل بکنیم به تکلیفمان عمل کردیم؛ نماز خواندیم. حالا «چه شد» یعنی چه؟ خوب نماز خواندم، مبارزه و معارضه ای با ظلم کردیم، با ظالم کردیم؛ با کسی که می خواسته یک مملکتی را خراب کند و خراب کرده است و همۀ مصالح مسلمین را زیر پا گذاشته و به کفار داده است، با این جنگ و نزاع کردیم؛ خون دادیم؛ خون گرفتیم؛ همۀ این کارها را کردیم اما تکلیف بوده است که کردیم. رسیدیم به مقصدْ الحمدلله ، نرسیدیم به مقصدْ تکلیفمان را ادا کردیم. هیچ باکی از این مطلب نداریم و ان شاءالله می رسیم؛ ان شاءالله .(116)
27 / 8 / 57
* * *
کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 71
قیام در برابر یزید، یک تکلیف شرعی
همان طوری که سیدالشهداء ـ سلام الله علیه ـ تکلیف شرعی الهی می خواست عمل بکند، غلبه بکند تکلیف شرعی اش را عمل کرده، مغلوب هم بشود تکلیف شرعی اش را عمل کرده. قضیۀ تکلیف است. قضیۀ این است که مقابل یک نفری که دارد همۀ حیثیات اسلام و مسلمین را می برد و سلطه پیدا کرده است بر مقدرات مسلمین و سلطه می دهد کفار را بر بلاد مسلمین، ارتش ایران را به دست مستشارهای امریکا می سپارد، مخازن ایران را به جیب این و آن می کند، فرهنگ ایران را ضایع کرده، ایران به یک شکل نمونه درآمده است، یک همچو آدمی که بر مسندی نشسته است که باید مثل امام حسین ـ سلام الله علیه ـ بنشیند، این استنکار لازم دارد؛ یعنی بر همۀ مردم لازم است که این را به او بگویند که بیا پایین از این مسند! همه مکلف هستند.(117)
11 / 9 / 57
* * *
قیام در برابر شاه، یک تکلیف شرعی
من در پاریس که بودم بعضی خیراندیش ها می گفتند که نمی شود دیگر! وقتی که نمی شود باید چه کرد؟ باید یک قدری [...] گفتم ما تکلیف شرعی داریم عمل می کنیم و مقید به این نیستیم که پیش ببریم. برای اینکه آن را ما نمی دانیم، قدرتش را هم الآن نداریم اما تکلیف داریم. ما تکلیف شرعی خودمان را عمل می کنیم. من اینطور تشخیص دادم که باید این کار را بکنیم. اگر پیش بردیم، هم به تکلیف شرعی عمل کرده ایم هم رسیده ایم به مقصد. اگر پیش نبردیم، به تکلیف شرعی مان عمل کرده ایم. نتوانستیم، حضرت امیر هم نتوانست؛ تکلیف را عمل کرد ولی در مقابلش ایستادند؛
کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 72
اصحاب خودش ایستادند در مقابلش، نتوانست. این چیزی نیست. خوب، ما به اندازۀ قدرتمان می توانیم کار بکنیم.(118)
8 / 3 / 58
* * *
عدم ترس از شکست
من امیدوار هستم که خداوند تأیید کند ما را در این مقصدی که داریم، لکن مهم این است که ما تکلیفی ادا می کنیم؛ تکلیف ما این است که در مقابل ظلمها بایستیم، تکلیف ما این است که با ظلمها مبارزه کنیم، معارضه کنیم، اگر توانستیم آنها را به عقب برانیم که بهتر، و اگر نتوانستیم به تکلیف خودمان عمل کردیم. اینطور نیست که ما خوف این را داشته باشیم که شکست بخوریم. اولاً که شکست نمی خوریم؛ خدا با ماست، و ثانیاً بر فرض اینکه شکست صوری بخوریم شکست معنوی نمی خوریم، و پیروزی معنوی با اسلام است، با مسلمین است، با ماست. شما قدرتمند باشید و در مقابل همۀ مشکلات قیام کنید و وحدت خودتان را حفظ کنید، توجه به خدا را حفظ کنید.(119)
28 / 2 / 59
* * *
تکلیف شرعیِ مبارزه با بدعتها
ما یک تکلیفی داریم، ادا می کنیم. ما به شرط غلبه قیام نمی کنیم، ما می خواهیم یک تکلیفی ادا بکنیم. اگر غالب شدیم که نتیجه هم به دست آمده و چنانچه غالب نشدیم و کشته شدیم، انبیا هم خیلی شان، اولیا هم خیلی شان قیام می کردند و نمی توانستند به مقصد خودشان برسند. ما مکلّفیم که در مقابل یک همچو ظلمی که در آستانۀ این است که اسلام را وارونه کند و کج فهمی ها اسلام
کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 73
را صدمه بزنند، ما می خواهیم که در مقابل یک همچو بدعتهایی اظهار نظر بکنیم، چه غالب بشویم و چه نشویم.(120)
28 / 5 / 59
* * *
تکلیف شرعی، مبارزه با ظلم
ما اگر دستمان می رسید، قدرت داشتیم، باید برویم تمام ظلم و جورها را از عالم برداریم. تکلیف شرعی ماست، منتها ما نمی توانیم. اینی که هست این است که حضرت عالم را پر می کند از عدالت؛ نه شما دست بردارید از تکلیفتان، نه اینکه شما دیگر تکلیف ندارید.(121)
14 / 1 / 67
* * *
جلوگیری از ظلم ضرورت قرآن و اسلام
عالم پر از ظلم است. شما یک نقطه هستید در عالم. عالم پر از ظلم است. ما بتوانیم جلوی ظلم را بگیریم، باید بگیریم؛ تکلیفمان است. ضرورت اسلام و قرآن [است، ]تکلیف ما کرده است که باید برویم همه کار را بکنیم.(122)
14 / 1 / 67
* * *
کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 74