بخش دوم: شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منکر

عدم وجود مفسده

‏ ‏

عدم وجود مفسده

‏ ‏

عدم وجوب در صورت علم و ظن به زیان

‏ ‏

‏در انکار او ‏‏[‏‏امر و نهی او‏‏]‏‏ مفسده ای نباشد؛ اگر بداند یا گمان قوی‏‎ ‎‏داشته باشد که انکار او موجب زیان جانی، یا آبرویی، یا مالی مورد‏‎ ‎‏توجه بر خود او، یا یکی از وابستگان به او مثل خویشان و یاران و‏‎ ‎‏همراهان او خواهد شد، انکار واجب نیست و ساقط می شود؛‏‎ ‎‏بلکه اگر ترس از زیان داشته باشد به دلیل احتمال عقلایی، واجب‏‎ ‎‏نیست و ظاهر آن است که دیگر مؤمنین نیز در این حکم به‏‎ ‎‏وابستگان، ملحق می باشند.(235)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

عدم فرق بین زیان حال و آینده

‏ ‏

‏در زیان فرقی نمی کند زیان در حال باشد یا در آینده، پس اگر‏‎ ‎‏می ترسد در آینده بر او یا بر غیر او زیانی وارد خواهد شد، وجوب‏‎ ‎‏ساقط می شود.(236)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏


کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 135

‏ ‏

حکم امر و نهی در صورت حصول سختی 

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر بداند یا گمان قوی داشته باشد یا احتمال عقلایی دهد که با‏‎ ‎‏انکار او، خود او یا وابستگانش در تنگنا و سختی واقع خواهند‏‎ ‎‏شد، واجب نیست، و دور نیست دیگر مؤمنین هم در حکم ملحق‏‎ ‎‏به وابستگان آن شخص باشند.(237)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

عدم وجوب در صورت ترس بر جان و آبرو و مال 

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر بر جان یا آبروی خود یا جان و آبروی مؤمنین بترسد، انکار‏‎ ‎‏حرام است. همچنین اگر بر اموال قابل توجه مؤمنین ترسی داشته‏‎ ‎‏باشد، انکار حرام است؛ ولی اگر بر مال خود ترسد و حتی بداند‏‎ ‎‏زیان مالی متوجه او خواهد شد، اگر به اندازۀ حرج و شدت نرسد،‏‎ ‎‏ظاهر آن است که انکار حرام نیست؛ ولی اگر موجب حرج باشد،‏‎ ‎‏حرمت دور نیست.(238)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

حکم خرج مال در امر و نهی

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر بر پا داشتن واجبی یا ریشه کن کردن منکری بر خرج مال‏‎ ‎‏در خور توجه باشد، دادن مال واجب نیست؛ ولی اگر به نحوی‏‎ ‎‏نیست که با خرج این مال در سختی و تنگنا واقع شود، خوب‏‎ ‎‏است؛ و اگر موجب سختی شود، دور نیست جایز نباشد، بله اگر‏‎ ‎‏موضوع از اموری است که شارع به آن اهمیت می دهد و راضی به‏‎ ‎‏خلاف آن نیست، واجب است.(239)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏


کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 136

‏ ‏

ورود در پستهای دولتی برای اقامۀ معروف و از بین بردن منکر

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر ورود بعضی از علما در بعضی از پستهای دولتی موجب‏‎ ‎‏برپاداشتن واجبی یا واجباتی و از بین رفتن منکر یا منکراتی باشد و‏‎ ‎‏محذور مهمتری مثل هتک حیثیت علم و علما و سستی عقاید‏‎ ‎‏مردم ضعیف در بین نباشد، ورود برای علما واجب کفایی است‏‎ ‎‏مگر اینکه چنین کاری جز برای برخی از اشخاص مشخص، به‏‎ ‎‏دلیل ویژگیهای خاص، ممکن نباشد در این صورت به گونه ای‏‎ ‎‏معیّن بر او واجب است.(240)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

حرمت ورود در مؤسسات دینی دولتی

‏ ‏

‏ ‏

‏ورود در مؤسساتی که دولت به نام مؤسسه دینی تأسیس کرده،‏‎ ‎‏برای طلاب علوم دینی جایز نیست، مانند مدارس قدیمه ای که‏‎ ‎‏دولت آنها را در اختیار خود گرفته و از اوقاف برای طلاب آن‏‎ ‎‏شهریه تعیین کرده است، و گرفتن شهریه آنها جایز نیست، خواه از‏‎ ‎‏صندوق مشترک باشد (که با دیگر بودجه های دولت مخلوط‏‎ ‎‏است) یا از موقوفۀ خود مدرسه و یا از هر جای دیگر؛ و این‏‎ ‎‏به خاطر مفسدۀ بزرگی است که از این کار حاصل می شود که بر‏‎ ‎‏کیان اسلام، از آن ترس وجود دارد.(241)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

حرمت پذیرفتن مسئولیت مدارس از طرف دولت

‏ ‏

‏ ‏

‏بر علما و امامان جماعت جایز نیست عهده دار ادارۀ مدارس دینی‏‎ ‎‏از جانب دولت شوند، چه حقوق آنان را از صندوق مشترک‏‎ ‎‏بدهند، یا از موقوفات مدرسه و یا غیر آن دو، از جای دیگر،‏‎ ‎‏به خاطر مفسدۀ بزرگی که بر حوزه های دینی و علمی در آیندۀ‏

کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 137

‏نزدیک دارد.(242)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

حرمت ورود طلاب در مدارس دینی دولتی

‏ ‏

‏ ‏

‏بر طلاب علوم دینی جایز نیست ورود در بعضی مدارس دینی که‏‎ ‎‏بعضی از افرادی که لباس دین و علم دارند، از طرف دولت ستمگر‏‎ ‎‏یا به اشارۀ حکومت اداره می کنند، چه برنامه این مدارس از جانب‏‎ ‎‏حکومت باشد و چه از جانب متصدی، و دینی هم باشد؛ چرا که با‏‎ ‎‏این کار، مفسدۀ عظیمی بر اسلام و حوزه های دینی در آینده وارد‏‎ ‎‏خواهد شد.(243)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

لزوم احتیاط در موارد محتمل

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر به واسطۀ قرائنی معلوم شود که تأسیس یک مؤسسه دینی یا‏‎ ‎‏پرداخت هزینه آن هر چند با چند واسطه، از جانب دولت ستمگر‏‎ ‎‏است، مسئولیت آن برای علما، و ورود در آن برای طلاب علوم‏‎ ‎‏دینی، و همچنین گرفتن شهریه آن جایز نیست؛ بلکه اگر احتمال‏‎ ‎‏عقلایی بدهد که مؤسسه ای چنین است، دوری از آن لازم است،‏‎ ‎‏چون موضوع از مواردی است که شارع به آن اهمیت می دهد و در‏‎ ‎‏چنین مواردی احتیاط واجب است.(244)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

‏کسی که مسئول چنین مؤسساتی است و یا در آنها وارد می شود،‏‎ ‎‏عادل نخواهد بود؛ و بر مسلمانان جایز نیست آثار عدالت مثل‏

کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 138

‏ ‏

سقوط عدالت مسئولان مدارس دینی دولتی 

‏ ‏

‏ ‏

‏اقتدا در نماز جماعت و شاهد بر طلاق و امثال آن، از اموری که‏‎ ‎‏عدالت در آن معتبر است، بر او جاری نمایند.(245)‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

عدم جوازگرفتن سهم امام و سادات

‏ ‏

‏ ‏

‏بر چنان افرادی گرفتن سهم امام و سادات جایز نیست، و تا وقتی‏‎ ‎‏که در آن مؤسسات هستند و ترک نکرده و توبه نکرده اند،‏‎ ‎‏مسلمانان نباید از سهمین، چیزی به آنان بدهند.(246)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

نادرستی عذرتراشیها

‏ ‏

‏ ‏

‏عذرهایی که بعضی افراد منتسب به علم و دین برای قبول این‏‎ ‎‏مسئولیتها به آن تمسک می کنند قابل قبول نیست، هر چند این عذر‏‎ ‎‏نزد افراد سطحی و غافل، موجه باشد.(247)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

عدم شرط عدالت برای آمر و ناهی

‏ ‏

‏ ‏

‏واجب نیست کسی که امر به معروف و نهی از منکر می کند، عادل‏‎ ‎‏باشد و یا خود او آنچه را امر می کند، انجام دهد و هرچه را نهی‏‎ ‎‏می کند، ترک کند؛ بلکه اگر خودش تارک واجبی باشد، امر به آن با‏‎ ‎‏وجود شرایط بر او واجب است؛ چنانکه عمل به آن، واجب است‏‎ ‎‏و اگر حرامی را انجام می دهد، باید دیگری را از آن نهی کند.‏‎ ‎‏چنانکه انجام آن بر خود او حرام است.(248)‏

‏ ‏

*  *  *


کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 139

‏ ‏

حکم امر و نهی نسبت به کودک و دیوانه

‏ ‏

‏ ‏

‏امر و نهی بر صغیر واجب نیست، هر چند نزدیک به بلوغ باشد.‏‎ ‎‏همچنین امر و نهی غیر مکلف، مانند صغیر و مجنون، واجب‏‎ ‎‏نیست، بله اگر منکر از اموری است که شارع مقدس هیچ گونه‏‎ ‎‏راضی به تحقق آن نیست، باید غیر مکلف را از انجام آن‏‎ ‎‏بازداشت.(249)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

حکم امر و نهی نسبت به معذور

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر مرتکب حرام یا تارک واجب در ترک و ارتکاب، به نظر عقل یا‏‎ ‎‏شرع معذور باشد، انکار واجب؛ بلکه جایز نیست.(250)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

حکم امر و نهی در صورت هتک احکام

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر احتمال داده شود که مرتکب حرام یا تارک واجب معذور‏‎ ‎‏است، انکار واجب نیست؛ بلکه جواز مشکل است؛ مثلاً اگر‏‎ ‎‏احتمال داده شود افطار کننده از ماه رمضان مسافر است، نهی‏‎ ‎‏واجب نیست؛ بلکه جواز مشکل است؛ بله اگر کار او در آشکارا‏‎ ‎‏موجب هتک احکام اسلام یا جرأت مردم برای انجام محرمات‏‎ ‎‏باشد، نهی او به این جهت واجب است.(251)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

حکم امر و نهی نسبت به جاهل به موضوع یا حکم 

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر مرتکب حرام یا تارک واجب، معتقد به جواز آن باشد و در این‏‎ ‎‏اعتقاد اشتباه کرده باشد، پس اگر خطای او به جهت شبهۀ‏

کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 140

‏موضوعیه‏‎[1]‎‏ باشد، از بین بردن جهل و انکار او واجب نیست، و‏‎ ‎‏اگر خطای او به دلیل جهل به حکم باشد، پس اگر مجتهد یا مقلد‏‎ ‎‏کسی است که فتوایش اینطور است، باز هم از بین بردن جهل او و‏‎ ‎‏بیان حکم برای او واجب نیست؛ ولی اگر جاهل به حکمی باشد که‏‎ ‎‏وظیفۀ او عمل به آن حکم است، از بین بردن جهل او و بیان حکم‏‎ ‎‏مسأله، برای او و انکار او واجب است.(252)‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

*  *  *

‎ ‎

کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 141

  • )) منظور از شبهه موضوعیه، در برابر شبهه حکمیه این است که اشتباه از جهت موضوع باشد؛ مانند مثال متن که شخص، زیان آور بودن روزه را در مورد خود اشتباه کرده؛ ولی اصل حکم وجوب روزه را می داند، اگر وجوب روزه را نمی دانست، به آن شبهۀ حکمیه می گویند.