بخش دوم: شرایط وجوب امر به معروف و نهی از منکر

فداکاری و تحمل زیان در موارد مهم

‏ ‏

فداکاری و تحمل زیان در موارد مهم

‏ ‏

وجوب گذشت از مال و جان در موارد مهم

‏ ‏

‏اگر معروف و منکر از اموری است که شارع مقدس به آن اهمیت‏‎ ‎‏فراوان داده است، مانند حفظ جان گروهی از مسلمین و هتک‏‎ ‎‏حرمت نوامیس آنان، یا از بین بردن آثار اسلام، یا از بین بردن دلیل‏‎ ‎‏حقانیت اسلام، به گونه ای که باعث گمراهی مسلمانان شود، یا از‏‎ ‎‏بین بردن برخی از شعائر اسلام، مثل خانه کعبه به طوری که آثار آن‏‎ ‎‏و محل آن از بین برود و مانند اینها، در این صورت باید ملاحظۀ‏‎ ‎‏اهمیت شود و هیچ زیانی، هر چند جانی و یا دشواری یا تنگنا،‏‎ ‎‏موجب برداشتن تکلیف نمی شود. به همین جهت، اگر برپا داشتن‏‎ ‎‏دلایل اسلام که موجب نابودی گمراهی می شود، تکیه بر‏‎ ‎‏جانبداری یک نفر یا بیشتر داشته باشد، ظاهر وجوب آن است،‏‎ ‎‏چه رسد در مواردی که موجب زیان یا سختی کمتر بشود.(268)‏

‏ ‏

*  *  *


کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 146

‏ ‏

وظیفۀ علما در ظهور بدعت

‏ ‏

‏ ‏

‏اگر در اسلام بدعتی واقع شود و سکوت علمای دین و پیشوایان‏‎ ‎‏مذهب، موجب هتک اسلام و سستی اعتقادات مسلمانان بشود،‏‎ ‎‏بر آنان واجب است انکار به هر وسیلۀ ممکن، چه انکار در‏‎ ‎‏ریشه کن کردن فساد، مؤثر باشد یا نباشد؛ و همچنین است اگر‏‎ ‎‏سکوت آنان نسبت به انکار منکر، موجب هتک یا ضعف اسلام‏‎ ‎‏شود، در این هنگام ملاحظۀ زیان نمی شود، بلکه ملاحظه اهمیت‏‎ ‎‏می شود.(269)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

پافشاری در امر به معروف

‏ ‏

‏ ‏

‏دستگاه جبار گمان کرده است با این اعمال غیرانسانی و فشارها‏‎ ‎‏می تواند ما را از مقصد خود، که جلوگیری از ظلم و خودسریها و‏‎ ‎‏قانون شکنیها و حفظ حقوق اسلام و ملت و برقراری عدالت‏‎ ‎‏اجتماعی که مقصد بزرگ اسلام است، منصرف کند.(270)‏

12/2/42

*  *  *

‏ ‏

فداکاری امام حسین علیه السلام برای اسلام

‏ ‏

‏ ‏

‏سیدالشهدا(ع) که تمام جهات مادی خود را به معرض خطر‏‎ ‎‏درآورد و فدا کرد، اگر چنین تفکری داشت و کارها را برای شخص‏‎ ‎‏خود  و استفادؤ شخصی می کرد،  از اول سازش می نمود و قضیه‏‎ ‎‏تمام می شد. هیأت حاکمۀ اموی از خدا می خواستند که امام‏‎ ‎‏حسین(ع) دست بیعت بدهد و با حکومت آنها موافقت نماید، از‏‎ ‎‏این بهتر برای آنها چه بود که پسر پیغمبر(ص) و امام وقت به آنها‏‎ ‎‏«امیرالمؤمنین» بگوید و حکومتشان را به رسمیت بشناسد؛  ولی‏‎ ‎‏آن حضرت در فکر آیندؤ اسلام و مسلمین بود. به خاطر اینکه‏

کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 147

‏اسلام در آینده و در نتیجؤ جهاد مقدس و فداکاری او در میان‏‎ ‎‏انسانها نشر پیدا کند و نظام سیاسی و نظام اجتماعی آن در‏‎ ‎‏جامعه ها برقرار شود، مخالفت نمود؛ مبارزه کرد؛ و فداکاری‏‎ ‎‏کرد.(271)‏

‏ ‏

*  *  *

‏ ‏

لزوم فداکاری برای عظمت اسلام

‏ ‏

‏ ‏

‏باید فداکاری کنید در ارجاع مجد و عظمت اسلام که مهمش‏‎ ‎‏عظمت معنوی آن است تا در پناه حکومت عدل الهی همۀ طبقات‏‎ ‎‏در رفاه و آسایش زندگی کنند.(272)‏

28/2/50

*  *  *

‏ ‏

فداکاری در زیر پرچم توحید

‏ ‏

‏ ‏

‏بیدار شوید و خفتگان را بیدار کنید! زنده شوید و مردگان را حیات‏‎ ‎‏بخشید و در تحت پرچم توحید برای در هم پیچیدن دفتر استعمار‏‎ ‎‏سرخ و سیاه و خودفروختگان بی ارزش فداکاری کنید! این‏‎ ‎‏نفتخواران بی شرف و عمال بی حیثیت آنها را از کشورهای اسلامی‏‎ ‎‏بیرون ریزید همانند زباله ها. از جشنهای پایان ناپذیر آنها که در‏‎ ‎‏حقیقت چراغهایی است که در گورستان می افروزند دوری‏‎ ‎‏نمایید.(273)‏

5/1/52

*  *  *

‏ ‏

فداکاری برای برپایی حکومت عدل

‏ ‏

‏ ‏

‏مردم مسلمان ایران به دنبال برگزاری نماز عید، دست به عبادت‏‎ ‎‏ارزندۀ دیگری زدند که آن فریادهای کوبنده علیه دستگاه جبار و‏

کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 148

‏چپاولگر برای بپا داشتن حکومت عدل اسلام است که کوشش در‏‎ ‎‏این راه از اعظم عبادات است، و فدایی دادن در راه آن سیرۀ انبیای‏‎ ‎‏عظام، خصوصاً نبی اکرم و وصی بزرگ او، امیر مؤمنان است.(274)‏

‏ ‏

‏ ‏

15/6/57

*  *  *

‏ ‏

جواز قیام مسلحانه، برای حفظ قوانین اسلام

‏ ‏

‏ ‏

‏ما امیدواریم که شاه با همین نهضتی که به طرز فراگیر تمام ایران را‏‎ ‎‏گرفته است و کارمندان و کارکنان دستگاههای دولتی یکی پس از‏‎ ‎‏دیگری اعتصاب می کنند و در حال تعطیل و فلج کردن‏‎ ‎‏دستگاههای دولتی هستند، نتواند دیگر باقی بماند و به حیات‏‎ ‎‏خود ادامه دهد؛ لکن اگر چنانچه احتیاج به قیام مسلحانه بیفتد،‏‎ ‎‏ممکن است ما در این امر تجدید نظر کنیم. و اسلام در صورت‏‎ ‎‏لزوم، برای حفظ کیان اسلام و مصالح ملت، قیام مسلحانه را در‏‎ ‎‏موقع خودش و مقتضیات خودش اجازه می دهد و خونریزی برای‏‎ ‎‏حفظ قوانین اسلام و برای حفظ مصالح ملت، راه اسلام‏‎ ‎‏است.(275)‏

16/8/57

*  *  *

‏ ‏

فدایی دادن برای احقاق حق

‏ ‏

‏ ‏

‏آنها می خواهند حق خودشان را استیفا کنند. و برای احقاق حق،‏‎ ‎‏این امری است ضروری، و تازه مسالمت هم می کنند. لکن این شاه‏‎ ‎‏است که به کشتن آنها امر می کند.(276)‏

10/9/57

*  *  *

‏ ‏


کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 149

‏ ‏

وظیفۀ ما اقامۀ عدل

‏ ‏

‏ ‏

‏امروز روزی نیست که شما بنشینید توی خانه تان و بگویید که‏‎ ‎‏تکلیف من این است که بروم مثلاً فرض کن دکان و برگردم، بروم‏‎ ‎‏مسجد و برگردم، بروم محراب و برگردم. امروز آن روز نیست. اگر‏‎ ‎‏آن روز بود، خوب من هم قم بودم و مشغول درسم بودم، مشغول‏‎ ‎‏بحثم بودم و مشغول استفاده از آقایان. امروز آنطور نیست آقا!‏

‏     ‏‏امروز مطلب مهم است. از مهماتی است که جان باید پایش‏‎ ‎‏داد. همان مهمی است که سیدالشهداء جانش را داد برایش، همان‏‎ ‎‏مهمی است که پیغمبر اسلام بیست و سه سال زحمت برایش‏‎ ‎‏کشید، همان مهمی است که حضرت امیر ـ سلام اللّه علیه ـ هجده‏‎ ‎‏ماه با معاویه جنگ کرد در صورتی که معاویه دعوی اسلام‏‎ ‎‏می کرد... برای اینکه یک سلطان جائر بود، برای اینکه یک‏‎ ‎‏دستگاه جائر بود، باید به زمینش بزند. آنقدر از اصحاب‏‎ ‎‏بزرگوارش را به کشتن داد، آنقدر از آنها را هم کشت؛ برای چه؟‏‎ ‎‏برای اینکه اقامۀ حق بکند، اقامۀ عدل بکند.‏

‏     ما باید اقامۀ عدل بکنیم. عذر نیست که ما قوه نداریم؛ این ملت‏‎ ‎‏قوۀ ماست.(277)‏

13/11/57

*  *  *

‏ ‏

سیرۀ انبیا، شهادت در راه اسلام

‏ ‏

‏ ‏

‏من نمی گویم به ما خسارت وارد نشد، اما ارزش ندارد که انسان‏‎ ‎‏ارزش انسانی خودش را، ارزش اسلام را حفظ بکند ولو اینکه‏‎ ‎‏شهید هم می داد. البته پیغمبر هم شهید داد، انبیا هم همین طور.‏‎ ‎‏سیره انبیا بر این معنا بوده است، سیره بزرگان بر این معنا بوده‏‎ ‎‏است که معارضه می کردند با طاغوت ولو اینکه زمین بخورند، ولو‏‎ ‎‏اینکه کشته بشوند و لو کشته بدهند. ارزش دارد که انسان در مقابل‏

کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 150
‏ظلم بایستد، در مقابل ظالم بایستد و مشتش را گره کند و توی‏‎ ‎‏دهنش بزند، و نگذارد که این قدر ظلم زیاد بشود، این ارزش دارد.‏‎ ‎‏ما تکلیف داریم آقا! این طور نیست که حالا که ما منتظر ظهور امام‏‎ ‎‏زمان ـ سلام اللّه علیه ـ هستیم پس دیگر بنشینیم تو خانه هایمان،‏‎ ‎‏تسبیح را دست بگیریم و بگوییم «عَجّلْ عَلیٰ فَرَجِهِ». عجّل، با کار‏‎ ‎‏شما باید تعجیل بشود، شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن‏‎ ‎‏او. و فراهم کردن اینکه مسلمین را با هم مجتمع کنید. همه با هم‏‎ ‎‏بشوید. ان شاءاللّه ظهور می کند ایشان.(278)‏

1/10/62

*  *  *


کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 151

‎ ‎

کتابامر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه امام خمینی (س)صفحه 152