زیارت جمال خدا در جماران

زیارت جمال خدا در جماران

‏ ‏

(مصاحبه با آقای علی زادسر)

‏ ‏

‏ ‏

اشاره:

آقای علی زادسر، متولد روستای  زوار و جلگه از بخش ساردوئیه جیرفت است. وی در سالهای قبل از انقلاب در توزیع و نشر رساله، عکس، و اعلامیه های امام خمینی فعالیت گسترده ای داشت تا آنجا که به دلیل این فعالیت ها دو بار دستگیر و زندانی شد. زادسر در سال 1357 به عنوان اولین طلبه از شهرستان جیرفت راهی قم شد و به یادگیری علوم حوزوی پرداخت. وی در دوران دفاع مقدس، بارها در عرصه دفاع از انقلاب و کیان ایران اسلامی، حضور یافت و در یک عملیات با اصابت تیر در ناحیه دستش مجبور شد سه سال از عمر خود را در بیمارستان سپری کند و هم اکنون جزء جانبازان جنگ تحمیلی به شمار می رود. علی زادسر در دوره های چهارم، پنجم و هفتم مجلس شورای اسلامی توانست بیشترین آراء شهرستان جیرفت و عنبر آباد را به خود اختصاص دهد و وارد مجلس شود. وی هم اکنون به عنوان نماینده مردم جیرفت و عنبرآباد و عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس مشغول فعالیت است. در ادامه، مصاحبه فصلنامه حضور را با وی می خوانید.

*     *     *

حضور: ضمن تشکر، در ایام سالگرد عروج امام بزرگوارمان هستیم. با توجه به سوابق و مطالعات شما، مناسب است با بیان خلاصه ای از اوصاف و احوال و برکات آن مرد الهی، یاد ایشان را در جانمان تازه کنیم. 

آقای علی زادسر :‏ ‏‏بسم الله الرحمن الرحیم. ‏‏السلام علیک یا روح الله‏

‏از شخصیتی کم نظیر و بی بدیل ـ بعد از معصومین سلام ا...علیهم اجمعین ـ  که در میان کبار  و اعاظم شیعه ‏‏(رضوان ا...علیهم)‏‏، روح خدا در کالبد زمانه است، سخن گفتن و راجع به ویژگی های‏


حضورج. 60صفحه 136

zadsar1

‏ ‏

‏ ‏

‏بسیار برجسته و‏‏ ‏‏بعضاً منحصربه فرد حضرتش، قلم راندن، بسیار دشوار است،‏‏ زیرا : ‏‏چگونه می شود اقیانوسی متلاطم و مالامال از همۀ خوبی ها را با انگشتان دست، پیمانه کرد؟ چگونه می توان دریا را در برکه جای داد؟‏

‏هرگز نخواهد آمد آن هنگام که ادیبی ادعا کند الفاظی را یافته است که ‏‏«خمینی»‏‏ را در خود جای می دهند و کلماتی را بدست آورده است که ‏‏«او»‏‏ را به تصویر می کشانند و اوراقی را ملاحظه کرده است که ‏‏«روح الله» ‏‏را تفسیر می کنند. ‏

‏کدامین فقیه و سیاستمدار، حقوقدان و فیلسوف، صرفی و نحوی، کلامی و منطقی و اصولی، هندسی و نجومی، شاعر و عارف، ظالم سوز و مظلوم نواز. و. و. را در عصر حاضر و در میان مذاهب اسلامی سراغ دارید که تبیین و توصیف شخصیت و ویژگی های ‏‏«خمینی»‏‏ را آنگونه که بوده است، مطرح کرده باشد؟!، ابداً، هر آنکس، هر آنچه از ‏‏روح الله‏‏ گفته است و از خمینی‏‏ ‏‏نوشته است، به قدر تشنگی خود از آن چشمه  فیاض و جوشان چشیده است و یاری او را از «ظن» خود ‏


حضورج. 60صفحه 137

‏برگزیده است، وگرنه ‏‏«خمینی»‏‏ به ماهو ‏‏«خمینی»،‏‏ قابل گفتن، نوشتن، درک کردن و توصیف نمودن نیست، ‏‏چون که او جلوۀ خداست و از کلمه و جمله بالاتر و بزرگتر است.‏

‏وصف «خمینی» را می بایست در آیات قرآن جستجو کرد و ویژگی های خاص او را از خدا شنید و قول و فعلش را در اعمال و رفتار چهارده نور واحد، صلوات ا...علیهم اجمعین، برشمرد.‏

‏چگونه صاحب این بضاعت مزجات از آن گنجینه اسرار الهی بگوید یا بنویسد!؟، ان شاء الله که از الطاف خداوند تبارک و تعالی است که به «زادسر» فرموده اند که از «خمینی» بگوید و اگرچه بر عدم صلاحیت خویش وقوف دارم، ولیکن بدان امید که این موقعیت طلایی فرصتی الهی باشد، مغتنمش می دانم، و عرضه می دارم که در این جهان هستی و این کرۀ خاکی سزاوارترین عزیز عظیم الشأن و جلیل القدری که می بایست از «خمینی» بگوید و می باید از «عشق و‏‏ ‏‏مرادش» بنویسد «خامنه ای» است که خلف صالح و فرزند برومند و تلمیذ برجستۀ  «روح اللهی» است و چنین کرده است. این است که جملات و بیاناتی چهارده گانه را از صدها کلام ناب و پر شراب «حضرت آقا» که سیراب شده  از جام پیر خراباتی خمین است، در باره  شخصیت و ویژگی ها امام شهیدان، از باب تیمن و تبرک، تقدیم می دارم:‏

‏1ـ او در بانگ تکبیر مبارزان مسلمان، در اراده قهرآمیز ملتهای زیر ستم، در ایمان آگاهانۀ نسل جوان معاصر در دنیای اسلام، در امید روشن مستضعفان و مظلومان، در سوز و حال معنوی مناجاتیان، در حیات دوبارۀ معنویت و ارزش های اخلاقی در جهان و در همۀ جلوه های زیبایی که حرکت انقلابی و تاریخ ساز او در دوران معاصر به وجود آورد و بلاخره در دل یکایک عاشقان و مریدانش زنده است. (‏17 / 4 / 68)‏ ‏

‏2ـ او مانند خورشیدی بود که با درخشش خود اشیاء را آشکار می کند و مانند روحی بود که با دمیدن به کالبدی اجزاء آن را زنده می سازد. او ما را زنده کرد و به حرکت در آورد و ما توانستیم به کمک وجود او به ارزش جغرافیایی و تاریخی کشورمان و به حقیقت فرهنگ گذشته قرآن و ملت خود پی ببریم و اگر نظام جمهوری اسلامی و این انقلاب بزرگ و جهانی و نیز این رستاخیز عظیم ایجاد شده در دنیا را به عنوان یک شجرۀ طیبه بدانیم ریشه آن همین شخصیت‏


حضورج. 60صفحه 138

‏عظیم است که این درخت مبارک را رویاند( ‏29 / 4 / 68)

‏3ـ حیات و شخصیت خمینی کبیر، تجسم اسلام ناب محمدی(ص) و تبلور انقلاب اسلامی بوده و او خود و سخنش و انگشت اشاره اش خضر راه این حرکت الهی و روشنگر نقاط مبهم و برطرف کننده همۀ تردیدها بوده و همچنان خواهد بود. ملت ایران و از همه بیشتر مسئولان کشور باید این درس بزرگ را هرگز از یاد نبرند. (‏13 / 3 / 69‏ )‏

‏4ـ فتح دلهای آحاد امت اسلامی در اقصی نقاط جهان که در برابر عظمت امام و راه و پیام او از خود اطاعت، تسلیم و همراهی نشان دادند از اخلاص آن بزرگوار که نقطه اساسی حیات او بود ناشی می شد و فقط با اخلاص در گفتار و عمل است که می توان راه امام را طی کرد.‏ (17 / 3 / 69)‏ ‏

‏5ـ بر اساس معانی قرآنی واقعی، حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه انسان حکیمی بودند که با حکمت خود فعل و انفعالات عالم غیب را درک می کردند. امام در عین آنکه از اندیشۀ سیاسی بسیار بالایی برخوردار بودند به عنوان یک انسان استثنائی زمان ما حقایق را می فهمیدند و این همان عالم غیب ملکوت وجود انسان است که راه رسیدن به آن تقوی و عمل به ‏


حضورج. 60صفحه 139

‏تکلیف شرعی است. (‏31 / 6 / 68)

‏6ـ اینجانب که خود را شاگردی متواضع و فرزندی مطیع و مریدی دلباختـــه آن روح الله می دانم این توفیق را داشته ام که در تمام ده سال و چند ماه پس از ورود رهبر کبیر به ایران تا لحظه عروج آن روح ملکوتی از آن سر چشمۀ فیاض سیراب شده و لحظه لحظۀ جریان مبارک آن هدایت الهی را با همۀ وجود خود لمس کنم. سخن و اشارات او، اندیشه و نصیحت او، دستور و توصیه او و بلاخره رفتار او عطیه های گوناگونی بود که سخاوتمندانه از آن قلۀ مصفا می جوشید و معدودی از یاران او را که در دامنه بودند پیوسته بهره مند می کرد. ‏(8 / 3 / 70)‏ ‏

‏7ـ امت امام و شاگردان او که از سرچشمۀ فیاض آن موجود ملکوتی سیراب شده و عزت و کرامت اسلامی و انسانی خود را در آن جسته اند اکنون شاهد آنند که ملتهای دیگر حتی ملتهای غیر مسلمان، نسخه تعالیم انقلابی آن قائد عظیم را مایه نجات خود دانسته و آزادی و غیرت خویش را در آن یافته اند. امروز به برکت نهضت آن یگانه دوران، مسلمانان در همه جا بیدار شده اند و کاخ امپراتوریهای سلطه ظالمانه رو به ویرانی نهاده است. ملتها ارزش قیام ملی را دریافته و غلبه خون بر شمشیر را تجربه می کنند و همه در همه جا چشم به ملت مقاوم و نستوه ایران دوخته اند.(‏ 8 / 3 / 70)‏ ‏

‏8ـ امام آن روح الله بود که با عصا و ید بیضای موسوی و بیان و فرقان مصطفوی به نجات مظلومان کمر بست، تخت فرعونهای زمان را لرزاند و دل مستضعفان را به نور امید روشن ساخت. (‏ 8 / 3 / 70)‎ ‎

‏9ـ خصلتهایی که در امام بود هر کدام به تنهایی کافی بود که از یک فرد، انسانی بزرگ بسازد. بسیار خردمند، هوشیار، زیرک و آگاه. از آن انسانهایی که به راحتی نمی توان حقیقتی را به او واژگونه جلوه داد. انسانی با ارادۀ پولادین که هیچ مانعی نمی توانست جلودار او شود. در عین حال انسانی بسیار رئوف و دل رحم چه در هنگام مناجات با خدا و چه در هنگام برخورد با نقطه هایی از زندگی انسانها، در عین حال دارای حس خویشتن داری تقئا، یعنی انگیزه های نفسانی و هواها و هوسها در او نبود و کمتر سراغ داریم انسانی که اسیر هواها نباشد. ولی او امیر بر هواهای خود بود.‏


حضورج. 60صفحه 140

‏در عین حال در نهایت تواضع و فروتنی و صبر و بردباری بود. سختترین حوادث در اقیانوس وجود او تلاطم ایجاد نمی کرد. ‏( 8 / 3 / 70‏ )‏

‏10ـ بخشیدن روح عزت، استقلال، استغناء و اعتماد به نفس به ملتی که در طول سالیان متمادی سعی شده بود که اعتماد به نفس از او گرفته شود و استقلال او مورد دستبرد قرار گیرد و اعتماد به نفس او از بین برود و دیگران بر سرنوشت او تسلط یابند، از مشخصه های عمده انقلاب است که توسط امام خمینی در جامعه انقلابی کشور ترسیم شده است. (‏ 29 / 3 / 68) 

‏11ـ آن روح بزرگ و کوه ستبر به دفعات در برابر عظمت مردم تکان می خورد و می لرزید.(‏10 / 4 / 68) 

‏12ـ دوران ده ساله حیات مبارک امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) الگو و نمونه حیات ‏‏جامعه انقلابی ما است و خطوط اصلی انقلاب همان است که امام ترسیم فرموده است. دشمنان خام طمع و کوردل که گمان کردند با فقدان امام ‏‏خمینی ‏‏دوران جدید با مشخصاتی متمایز از دوران امام ‏‏خمینی‏(‏ ‏‏قدس سره) آغاز شده است سخت در اشتباهند.(‏8 / 3 / 70)

‏13ـ راه ما راه امام خمینی است و در این راه با همۀ قدرت و قاطعیت خود حرکت خواهیم کرد.( 8 / 3 / 70)‏

‏14ـ در تاریخ پرماجرای انقلاب، هیچ روزی مانند دوازدهم بهمن نبود که در آن مردی از دودمان پیامبران و بر شیوه آنان، با دستی پرمعجزه و دلی به عمق و وسعت دریا، در میان مردمی شایسته و چشم به راه، چون آیه رحمت فرود آمد و آنان را بر بال فرشتگان قدرت حق نشانید و تا ‏


حضورج. 60صفحه 141

‏عرش عزت و عظمت برکشید.‏‏ ‏‏و هیچ روزی چون چهاردهم خرداد نبود که در آن طوفان مصیبت و عزا بر این مردم، تازیانه غم و اندوه فرود آورد. ایران یکدل شد و آن دل در حسرتی گدازنده سوخت، و یک چشم شد و آن چشم در مصیبتی عظیم گریست. در آن روز خورشیدی غروب کرد که با طلوع آن هزار چشمه نور در زندگی ملت ایران جوشیده بود، روحی عروج کرد که با نفس روح الهی اش پیکر ملت را جان بخشیده بود، حنجره ای خاموش شد که نفس گرمش سردی و افسردگی از جهان اسلام زدوده بود، لبانی بسته شد که آیات الهی عزت و کرامت را بر مسلمین فروخوانده و افسون یأس و ذلت را در روح آنان باطل ساخته بود.‏

‏در اینجا اشاره ای می کنم به بعضی از خدمات و برکات حضرت امام از دیدگاه مقام معظم رهبری:‏

‏1ـ احیای اسلام‏

‏2ـ بـازگـردانـدن روح عزت به مسلمـانــان‏

‏3ـ دادن احسـاس درک امت اسلامـی به مسلمـانـان‏

‏4ـ برانـداختـن یکـی از مرتجع ترین و پلیـدتریـن رژیـم های جهان‏

‏5ـ ایجاد حکومتی بر مبنای اسلام‏

‏6ـ ایجاد نهضت اسلامی در جهان‏

‏7ـ پـدیـد آوردن نگـرش جـدیــد در فقه شیعه‏

‏8ـ ابطـال باورهای غلط دربـارۀ اخلاق فـردی حکام و لزوم وجـود اخلاق فردی خاص در این گروه‏

‏9ـ احیـای روحیۀ خـودبـاوری در ملت ایـران‏

‏10ـ اثبـات ممکـن بـودن نه شـرقـی و نه غربی در عمل. با تـوجـه بـه ویـژگی هایی که بـرای خـط روشـن خمـیـنی کبـیر برشمردیـم، عصر ما، عصر خمینی است. بـی هیچ تردیدی عصر حاضر را باید عصر خمینـی نامیـد.‏

‏آیت الله خامنه ای در جای دیگری در باره حیات و تداوم اندیشه های امام خمینی می گویند:‏


حضورج. 60صفحه 142

«ما صـریحاً بـه هـمـه ی مـلـت هـای جـهـان اعـلام مـی کنیـم که تـفـکـر  خاتمه یافتـن دوران امـام خمینـی که دشمـن با صـد زبـان سعی در القای آن دارد، خـدعه و نیـرنگـی اسـتـکبـاری بـیـش نیست و علـی رغـم آمریکا و همکارانـش امام خمـینی در مـیـان مـلـت خـود و جامـعـه خـود حـاضـر اسـت و دوران امـام خمـیـنی ادامـه دارد و ادامـه خواهد داشت. راه او، راه ما، هـدف او، هدف مـا و رهـنـمـود او مـشـعـل فروزنده ماست.»

‏همچنین اشاره ای می کنم به اربعینی از عرصه های اندیشه و عمل که در کلام آن مرد الهی تبلور یافته‏‎ ‎‏ و در قالب عناوین زیر به صورت کتابها و مقالات تحقیقی عرضه شده و می شود.‏

‏1ـ امام خمینی و مبانی حمایت از فلسطین،2ـ  آزادی مطبوعات از منظر امام خمینی، 3ـ  آزادی و عدالت در اندیشه امام خمینی 4ـ اخلاق دانشجویی از زبان امام خمینی 5ـ استراتژی حضرت امام در برخورد با مخالفین داخلی انقلاب و اسلام، 6ـ استراتژی امام در برخورد با آمریکا، 7ـ استراتژی امام در مورد اسرائیل، 8ـ اسلامی شدن دانشگاهها در نگاه امام خمینی، 9ـ اعتدال اندیشی  امام  خمینی ، 10ـ امام خمینی و آزادیها، 11ـ امام خمینی و الگوهای دین شناختی در مسائل زنان، 12ـ رابطه آزادی و ولایت در اندیشه سیاسی امام خمینی، 13ـ امام خمینی و گسترۀ  آزادی زن  14ـ امام خمینی و هویت  ملی ، 15ـ امام خمینی، روحانیت و نظام سیاسی، 16ـ امام و خانواده، 17ـ امام و شهیدان، 18ـ امام و ارائه خالص ترین قرائت از اسلام، 19ـ اندیشه های اقتصادی امام خمینی، 20ـ انسان و تربیت در نظرگاه امام خمینی، 21ـ فرمایشات حضرت امام خمینی(س) در ارتباط با سینما، تئاتر، تلویزیون، موسیقی، 22ـ حضرت امام و تسخیر لانه جاسوسی، 23ـ امام و دانش آموزان و دانشجویان، 24ـ امام و کتاب کفرآمیز آیات شیطانی، 25ـ امام و پیش بینی فروپاشی قطب مارکسیستی جهان،26ـ  حجاب سیاسی و بدحجابی سیاسی در نگاه امام، 27ـ  توبه ‏


حضورج. 60صفحه 143

‏از نظرگاه امام خمینی، 28ـ  توسعه فرهنگی از دیدگاه امام خمینی، 29ـ  ثبات و تحول در اندیشه سیاسی امام خمینی، 30ـ جایگاه امنیت دراندیشه سیاسی اسلام و امام خمینی،31ـ جوان در نگاه رهبر فقید انقلاب، 32ـ خاستگاه قرآنی اندیشه سیاسی امام خمینی، 33ـ درآمدی بر آزادی های سیاسی از دیدگاه امام خمینی 34ـ دشمن شناسی امام 35 ـ دیدگاه امام در مورد مبارزه با مخالفین خارجی اسلام و انقلاب، 36ـ دیدگاه امام دربارۀ مقام معظم رهـبری، 37ـ دین و دنیا در اندیشه امام خمینی، 38ـ عدالت حاکم اسلامی از دیدگاه امام خمینی 39ـ امام خمینی و اسلام ناب محمدی 40ـ وحدت از دیدگاه امام خمینی  و صدها، بلکه هزاران موضوع دینی و دنیایی، مادی و معنوی از دریای مواج روح بلند و ملکوتی امام قابل شمارش و فهرست کردن است که در این مقـــال نمی گنجد.‏

‏به هرحال اکنون که خداوند سبحان جلت عظمته توسط «مجله حضور» این عبد ذلیل درگاهش را نیز لیاقت داده است تا ذهن، فکر، قلم و دستش را به یاد و نام و عشق ‏‏«خمینی»‏‏ معطر و مبارک سازد، ‏‏«در رثای هجدهمین سالگرد ارتحال جانسوز روح خدا در کالبد زمانه» ‏‏چنین تقدیم می دارد:‏

‏امام خمینی (قدس سره الشریف) مخاطب واقعی خدای سرمد است که فرمود: «یا ایتها النفس‏‏ ‏‏المطمئنه إرجعی إلی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی» چون که حسین روزگار خویش شد و نهضت مقدس خمینی همان انقلاب اقدس حسینی است. آن یگانه دوران، مصداق روشن کلام درباره جد نازنینش مولی الموحدین، علی بن ابیطالب شد که فرمود: قرآن ناطق منم و قرآن مجید را در مقام عمل تبیین و تفسیر کرد و آیات بسیاری را در باور دینداران نشانید و در بوستان مقدس دلهای محبین ولایت آبیاری نمود و از آن ‏‏جمله است «و قل جاء الحق و زهق الباطل إن الباطل کان زهوقا»‏‏ را در دوازدهم بهمن 57 و ‏‏«إنا فتحنا لک فتحا مبینا»‏‏ را در بیست و دوم بهمن 57، ‏‏«إذا جاء نصر الله والفتح و رأیت الناس یدخلون فی دین الله أفواجا»‏‏ را در دوازدهم فروردین 58، ‏‏«فسبح بحمد ربک»‏‏ را در کلام گهربار ‏‏«اگر به من خدمتگزار بگویید بهتر است تا رهبر بگویید»، «تبت یدا أبی لهب و تب» ‏‏را با ترانه زیبای ‏‏«آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند»‏‏ و... ‏


حضورج. 60صفحه 144

‏از او چه بگویم که تجلی بخش ‏‏«فتبارک الله أحسن الخالقین»‏‏ است و از او چگونه بگویم که آنچه خوبان ـ پس از معصومین سلام الله علیهم أجمعین ـ همه داشتند به تنهایی صاحب بود. ‏

‏جماران او مسجدالنبی را به نمایش گذاشت. ما در جماران رسول الله را زیارت کرده ایم، ولی الله را مشاهده و نهج البلاغه را استماع و ذوالفقار را رؤیت نموده ایم.‏

‏ از جماران علت معاهده امام مجتبی (علیه السلام) را در پذیرش قطعنامه دانستیم و جگر پاره پاره جگر گوشه زهرا (سلام الله علیها) را با جام زهر نوشیدنش، به چشم خویش دیده ایم. ‏

‏ما در جماران به ملاقات خدا رفته ایم و در آن وادی مقدس یدالله را بوسیده ایم و شمه ای از جمال خدایی یوسف فاطمه، حجت بن الحسن المهدی (سلام الله علیهما) را تصور کرده ایم.‏

‏ جماران یک حسینیه کوچک در شمال تهران نیست، جماران یک تاریخ است، تاریخی پندآموز و روشنگر. جماران یک مکتب است. مکتبی ظلم ستیز و ظالم سوز.‏

‏ آری! از او چه بگویم که همه خوبی، سراسر پاکی، سراپا عشق و مظهر بندگی خدا بود و اکنون هجده سال است که ‏‏«الله أعلم حیث یجعل رسالته»‏‏ را درک کرده ایم و شنونده ترانه زیبای سروده امتش می باشیم که ‏‏«آمریکا در چه فکریه، خامنه ای خمینیه»‏‏ و زبان حال دشمنان قسم خورده اش چنین حکایت می کند ‏‏که «خمینی نمرده است، خمینی جوان شده است».‏‏ درود خدا و انبیاء و اوصیاء و اولیاء و عبادالله و ملائکه الله به روح پرفتوح و جاودانه اش، و سلام به محضر مقدس جانشین بحق و حکیم و فرزانه اش. ‏

‏اینک در هجدهمین سالگرد ارتحال جانگداز امام خمینی کبیر در محضر روح ملکوتی و پرفتوح حضرتش و ارواح طیبۀ صدها هزار شهید در رکابش، دگرباره رجز زیبا و حماسی امتش را زمزمه می کنیم ‏‏که «ما همه سرباز توایم خامنه ای، گوش به فرمان توایم خامنه ای»، «تا خون در رگ ماست، خامنه ای رهبر ماست».‏‏ روح بلند روح الله از همگان راضی باد. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.‏

‏رحلت جانگداز آن فقید سعید و امام حکیم که ‏‏«رضوان من الله أکبر» روزیش، و «ادخلوها بسلام آمنین»‏‏ منزلش همی باشد،‏‏ بر امام عصر علیه السلام و نایب شایسته اش و خانوادۀ بایسته آن ‏


حضورج. 60صفحه 145

‏امام راحل و عظیم الشأن و نوه برومندش حضرت حجت ااسلام  و المسلمین سید حسن خمینی، تسلیت باد‏‏.‏

‏ ‏

حضور: علت فراگیر شدن اندیشه امام خمینی خصوصاً در میان جوانان را در چه می دانید؟

زادسر:‏ ‏‏حضرت امام خمینی (قدس سره)، نه فقط در جامعۀ اسلامی ایران مقبول آمد که در میان ملل و نحل جهان عالی ترین نمره قبولی را دریافت کرد. به دلایل بسیار که به برخی از آنها اشاره می شود:‏

‏ـ مطابق فطرت پاک خدایی نوع بشر، عمل کرد، گفت و نوشت و هر آنچه که فطری باشد، محبوب آدمیان است. ‏

‏ـ قبل از آن که به دیگران بگوید، خود عمل کرد.‏

‏ـ هر چه کرد، گفت و نوشت. از خدا بود و اسلام عزیز و بندگان پروردگار.‏

‏ـ در طول هفتاد سال عمر پربرکت و تاریخ سازش (از 17 سالگی تا 87 سالگی) مرام، منطق، مکتب، روش، منش، دین، آیین، سیر، سلوک، ستمکارسوزی، ستم ستیزی، پاک باختگی و. و. جدش سید الشهداء (علیه السلام) و عاشورایش را نعل به نعل خواند و یافت و فاعل شد. حسین (علیه السلام) مقبول جن و انس است و مقبولیت وجود اقدس، اطهر، اعظم و اکبر امام حسین (علیه السلام) در بین ملت الهی ایران مضاعف است.‏

‏در یک کلمه مردم ایران روح الله خمینی را نمونه غیرمعصوم اباعبدالله دیدند و طالب و فدایی او گشتند.‏

‏همچنین، جوانان چون علایق مادی و تعلقات نفسانی کمتری دارند و قلوبشان پاک تر و وجودشان قوی تر است، زودتر و بهتر می توانند با منبع نور و طهارت و قدرت واقعی مرتبط شوند و چنین شد که رژیم ستم شاهی بیست وپنج قرنی را به رهبری آن نور الهی و قدرت حسینی، واژگون ساختند.‏

‏ ‏


حضورج. 60صفحه 146

حضور : نقش قیام 15 خرداد در نهضت امام خمینی چه بود؟ 

زاد سر:‏ قیام 15 خرداد 42 و تأثیر آن حرکت خلیل الرحمنی که تبر ستبر و برانش تمامی بت های جاهلیت شاهنشاهی و لیبرالیسم غربی را در هم شکست، نیاز به توضیح ندارد و برای نسل فعلی «زیره به کرمان بردن است» و جهت نسل های بعدی هم در صلاحیت گوینده نیست. آن به که زبان در کام کشم که به حق نزدیک تر است به جز این نکته که قیام پانزده خرداد آنقدر مؤثر، عظیم، سرنوشت ساز، تحول آفرین، تاریخی و الهی است که خالق آن (خمینی)، به صاحب آن (مردم)، فرمودند : من برای همیشه پانزده خرداد را عزای عمومی اعلام می کنم، که تاسوعای عاشورا، برای همیشه عزای امت اسلامی است و 15 خرداد 42، تاسوعای عاشورای 57 نهضت خمینیِ(س) حسینی(ع) است.‏

‏ ‏

حضور: چنانچه خاطره ای از حضرت امام دارید، بیان بفرمایید.

زاد سر:‏ دو خاطره از امام خمینی کبیر (قدس الله نفسه الزکیه) دارم که یکی عمومی است و دیگری خصوصی. ‏

خاطرۀ اول:‏ ‏‏روز دوازدهم بهمن 57 بود و نگارنده هم قطره ای بود از دریای خروشان و مواج میلیونها نفر استقبال کننده  از حضرت امام از ‏‏«مهرآباد»‏‏ تا ‏‏«بهشت زهرا»‏‏ که به رغم جوانی و پرشور و کنجکاو بودن، نتوانستم خود را به نزدیک تر از آن ساختمان چند طبقه نیمه کاره که در سیمای جمهوری اسلامی دیده اید، برسانم و سپس در آن روز پس از ساعت ها خود را به چندصدمتری جایگاهی که آن فرشتۀ نجات امت اسلامی در بهشت زهرا سخنرانی داشت رساندم و شاهد بودم که بزرگانی چون آیات جلیل القدر مطهری، مفتح و. و. و. نتوانستند جماعت چندمیلیون نفری منتظر را جهت استماع سخنان تاریخی حضرت امام خمینی مهیا سازند و ظاهراً ‏‏حضرت امام به این نتیجه رسید که خودش باید دست بکار بشود.‏

‏ به ناگاه طنین صدای ملکوتی «خمینی» فضای چندهزار هکتاری خیل مشتاقان منتظر را معطر ساخت که ‏‏«بسم الله الرحمن الرحیم»‏‏، به یک باره آنچنان سکوت و آرامشی این دریای متلاطم و ‏


حضورج. 60صفحه 147

‏طوفانی را فرا گرفت که انگار احدالناسی اینجا نفس نمی کشد. و این سکوت عجیب که فکر می کنم بارقه ای الهی و تصرفی خدایی بود هرگز از ذهن و خاطر من محو نشده است و نخواهد شد که چگونه نفس گرم و مسیحایی ‏‏خمینی کبیر ‏‏آن همه جمعیت را که کمترین رقم آن را بخیل ترین دشمنان انقلاب اسلامی هفت میلیون نفر ذکر کرده اند، ساکت کرد که منجر شد به آن سخنرانی تاریخی و سرنوشت ساز که: ‏‏«من توی دهن این دولت می زنم»،‏‏ ‏‏«من به پشتیبانی این ملت دولت تشکیل می دهم»‏‏ و...‏

اما خاطرۀ دوم :‏ ‏‏من از نوجوانی عاشق امام بوده ام. این است که دوران دفاع مقدس در بیش از 12 عملیات شرکت داشته ام و طی 8 سال قریب به ده بار وصیتنامه و چندین مجلد «خاطرات یک طلبه از جبهه های جنگ» نوشته ام و در همه آنها معتقد بوده ام که ‏‏«یا خمینی إنی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم، و ولی لمن والاکم و عدو لمن عاداکم»‏‏ و واقعاً دستور خمینی را دستور ‏‏حجت ثانی عشر‏‏ علیه السلام، می دانستم و اکنون نیز نسبت به خلف صالحش، اعتقاد چنین است.‏

‏با توجه به آن عشق و علاقه، هرگز توقع نداشتم که روزی و روزگاری برسد که خصوصی کنار امام باشم و او با من سخن بگوید، احوالپرسی کند، مرا مورد تفقد قرار بدهد. جوانکی چون من در آن زمان نمی توانست چنان خواسته ای را در ذهن خود بپروراند.‏

‏از مشیت الهی روزی ‏‏جناب حجت الاسلام والمسلمین انصاری‏‏ که از خواص دفتر امام و یکی از نزدیکترین اصحاب حضرتش بود و هست در کرمان سخنرانی می کرد. بعد از سخنرانی به حضورش رسیده و عرضه داشتم ‏‏«حاج  آقای انصاری، این دفعه که خدمت حضرت امام رسیدی، خدا وکیلی به نیت من دست آقا را ببوس».‏‏ جناب ایشان فرمودند: ‏‏«خوب، خودت بیا ببوس»‏‏ باور نکردم و پرسیدم راست می گویی؟! فرمود: «آره خوب، تو طلبه ای، جانباز هستی که حضرت امام به امثال شما علاقه مند است.»‏

‏آه خدای من، اصلاً در پوست خود نمی گنجیدم. تلفنش را به من داد و فرمود هر وقت آمدی تهران، زنگ بزن تا بگویم که چه وقت بیایی. ‏‏«الله اکبر»‏‏.‏

‏قرار بود برای عمل جراحی دوم به تهران و آسایشگاه جانبازان عزیمت کنم. آمدم تهران و ‏


حضورج. 60صفحه 148

‏تلفن زدم به حاج  آقای انصاری، فرمود فلان روز و فلان ساعت بیا. من هم آن شبی که قرار بود روز بعدش به زیارت نایب امام زمان نایل بشوم به منزل یکی از دوستانم در «کن تهران» رفتم که رزمنده بود و با یکی دیگر از دوستان پاسدارم که برادر شهید هم بود خود را آماده می ساختیم که فردا روز وصال یار بود، ‏‏آن شب غسل کردیم و وضو ساختیم. نماز شب خواندیم، خلاصه لحظه موعود فرا رسید. الله اکبر و الحمدلله‏‏.‏

‏به محل بازرسی ورودی دفتر امام که رسیدیم، اسم زادسر بود ولی دوستانش را اجازۀ ورود ندادند که آثار اندوه و قطرات اشکشان باعث گردید که به آنان بگویم که مطمئن باشید که شما هم به زیارت حضرت امام نائل خواهید شد.‏

‏بنده را راهنمایی فرمودند. وقتی که از جلوی در حسینیه رد شدیم و به مقابل در ورود محل جلوس حضرت امام رسیدیم ضربان قلبم از حد تصور گذشته بود و اصلاً حالت عادی نداشتم و سیل اشک بود که بر گونه هایم سرازیر شده بود. از ورودی در که گذشتم من چه دیدم؟ ‏‏سبحان الله و اللهم صل علی محمد وآل محمد صلی الله  علیه  و آله  وسلم.‏


حضورج. 60صفحه 149

‏تماشای جمال خدا و زیارت روی یار در حسینیۀ جماران.‏

‏ملاقات رسمی و واقعی با نائب امام زمان (ع) در شمال تهران.‏

‏گفت وگو با دلبر و دلداری که هوش را از سر صدها عاشق آرزومند وصال ربوده بود.‏

‏نگاه انداختن در نگاه آسمانی و تماشایی ماه ولایت. خیره شدن به نور پیشانی خورشید امامت.‏

‏حضرت امام خمینی‏‏ بر روی بالکن محل ملاقات های خصوصی و اندرونی بر روی صندلی نشسته بود و حضرت ‏‏حجت الاسلام  و المسلمین حاج سید احمد آقا‏‏ (رضوان الله تعالی علیه) و آیت الله توسلی و جناب حجت الاسلام انصاری هم در دو طرف وجود نازنین و الهی اش ایستاده بودند.‏

‏نمی دانم چگونه خود را به امام رسانیدم و دست مبارکش را با تمام قوا در دستانم می فشردم و بر چشم و صورت و پیشانیم می مالیدم تا آنجا که عنان از کف داده بودم که دست امام را که از اشک چشمان من خیس شده بود از دست نمی دادم و بر چشم و صورت خیسم می کشانیدم و نمی دانم آن همه اشک از کجا و چگونه تولید و سرازیر می شد و تا این لحظه هیچ وقت چشمانم چنین بارانی نشده اند بجز وقتی که کعبه را دیدم و قبر شش گوشه ی امام حسین علیه السلام را. ‏

‏خلاصۀ کلام ‏‏حاج سید احمد آقا‏‏ دست امام را به زور از دستان من نجات داد، ولیکن برایم عجیب بود که حضرت امام دستش را کاملاً در اختیار من گذاشته بود و به هر طرف صورت و پیشانیم که می بردم مقاومتی را از سوی امام حس نمی کردم.‏

‏ سرانجام آقای انصاری مرا به امام معرفی کرد که ایشان زادسر از طلبه های مدرسه  کرمانی های قم هستند و جانباز انقلاب اسلامی می باشند و اکنون هم مجروح هستند.‏

‏آنگاه حضرت امام خطاب به من فرمودند:‏‏ ‏‏«الحمدلله حالتان خوب است ؟»‏‏ و بنده هر چه کردم که پاسخ بدهم نتوانستم فقط اشک می ریختم و می گفتم: ‏‏حا حا حالم، ‏‏و نتوانستم کلام را ادامه بدهم و فقط گریه می کردم.‏

‏سپس جناب آقای توسلی پاکتی پلاستیکی که مقداری پول در آن خودنمایی می کرد به سوی من گرفت و اشاره کرد که بگیر! و ‏‏من با گریه بسیار گفتم: من، من، من،‏‏ پول نمی خواهم، ‏


حضورج. 60صفحه 150

‏من برای پول که نیامدم!، ایشان فرمودند‏‏: حضرت امام می فرمایند.‏‏ یک نگاهی به چشمان عجیب امام که هنوز مثل آنها را ندیده ام، انداختم و آن پاکت را محکم گرفتم و همچنان به گریه ادامه  می دادم که ‏‏مجدداً امام فرمودند: «چرا گریه می  کنید؟» و من که یک مرتبه به یاد دوستانم افتادم یک دفعه گفتم: آقا، آقا رفیقانم، رفیقانم را نگذاشتند که خدمت شما مشرف بشوند.‏‏ ‏

‏حضرت امام رو کرد به حاج سیداحمد آقا و فرمودند بگویید رفیقان زادسر بیایند.‏

‏حالا تصور کنید وقتی را که بلندگوی اطراف بازرسی به صدا در بیاید و گوینده اش بفرماید که «رفیقان و همراهان زادسر بیایند» اصلا باورشدنی هست!؟. خود این دو نفر می گفتند اصلاً دیوانه شدیم وقتی که گفتند همراهان زادسر جهت ملاقات امام بیایند، باورمان نمی شد. بعد از این که امام دستور شرفیابی دوستان مرا صادر کردند به پاخاستند که دقایقی را برای استراحت بروند چون هیچکس دیگری به غیر از من آنجا نبود و حاج احمد آقا فرمودند منتظر بمان تا دوستانت بیایند مجدداً حضرت امام بر می گردند. ‏

‏یادم نیست که چقدر طول کشید چونکه زمان را درک نمی کردم، تا دیدم که شش نفر دیگر را اذن دخول دادند. یک عروس و داماد با والدینشان و دوستان مرا. و منهم شدم نفر هفتم و ایستادیم تا حضرت امام مجدداً تشریف فرما بشوند و بر صندلی خود جلوس فرمایند و خطبۀ عقد عروس و داماد را بخوانند و دوستان من هم او را زیارت کنند. ‏

‏سرانجام آن ماه آسمانی و خورشید الهی دگرباره چهره نمایانید و بر دل تاریک من نور ولایت را دوباره تابانید و شروع کرد به انشای خطبۀ عقد آن عروس و داماد خوشبخت که خوشا به حالشان.‏

‏بعد از انشای خطبه و زن و شوهر شدن آن دو با لسان مبارک نایب امام زمان، امام فرمودند: «مبارک باشد آقا، برید با هم بسازید» و من هم در دلم گفتم خوش بحالتان که اولین تبریک زندگی مشترکتان را امام خمینی گفتند و توسط امام، همسر گشتید. سپس داماد دست امام را بوسید و وقتی عروس خواست چنین کند امام دست مبارکشان را به زیر عبای خویش بردند و اجازه دادند، و والدینشان همچنین کردند. ‏


حضورج. 60صفحه 151

‏حالا نوبت دوستان من شده بود و این از عجایب بود که منی که نتوانسته بودم جواب احوالپرسی امام را بدهم اکنون می خواستم این دو را معرفی کنم. و البته چنین نیز کردم ولی اکنون یادآوریش برای خودم جالب است برای شما نمی دانم.‏

‏براستی که روزی تاریخی بود، یکی از بهترین روزهای عمرم و هیجانی ترین لحظات زندگیم که «من حیث لایحتسب» روزیم شده بود و شیرینی آنکه این بهار، بیست وپنجمین آن بهار است، همچنان کام دلم را گوارا دارد و ذهن و روحم را می نوازد.‏

‏و چه بگویم که با آن پولها که دقیقاً برابر بودند با نیازها و قرض های اندک آن زندگی جبهه ای و طلبگی که یادش بخیر، چه کردیم، فقط بگویم که بسیاری از دوستان و آشنایان از آن متبرک شدند.‏

‏البته مشروح این خاطره را قبلاً (سال 61) نوشته بودم که آن دفتر را در لبنان گم کردم‏‏ و آرزومند بودم تا کسی مرا مجبور کند که مجدداً آن را بگویم  و ثبت شود که الحمدلله چنین شد و گویی این خاطره از آنِ دیروز است.‏

‏ ‏

حضور: در باره عملکرد مجلس هفتم در راستای اندیشه و راه امام، ارزیابی شما چیست؟

زاد سر: ‏عملکرد مجلس هفتم باب طبع این بنده کوچک خدا نبوده و نیست و انتقادات متعددی به چگونگی رفتار، گفتار و کردار اداره کنندگان آن داشته و بعضاً آن را مطرح ساخته  است و بازتاب گسترده هم داشته است، از قبیل تعامل آن با نمایندگان محترم، دفاتر نمایندگان، کارمندان مجلس، و یا نمایشگاههایی که برگزار می کند و طرح هایی که داد، خصوصاً نظام هماهنگ پرداخت و تثبیت قیمت ها، که تکرار و توضیح آن ها ضرورت ندارد، ولیکن مجلس هفتم چند ویژگی ممتاز نیز داشته و دارد:‏

‏1ـ برای نظام مقدس جمهوری اسلامی زحمت نساخت.‏

‏2ـ کشور را متشنج نکرد و بهانه به دست بهانه جویان نداد.‏

‏3ـ تیم هسته ای را نه اینکه تضعیف نکرد، قاطعانه پشتیبان بود.‏


حضورج. 60صفحه 152

‏4ـ به هنگام و به موقع مواضع سیاسی و حکومتی نظام را در مسائل کلان داخلی و خارجی و ایران و جهان حمایت کرد و اهرم قوی فشار دولت جمهوری اسلامی برگرده شورای امنیت سازمان ملل و سازمان انرژی هسته ای و گردانندگان ان.پی.تی بود. و یکی از عوامل اصلی پشتیبانی کنندۀ هسته ای شدن ایران بعد از احمدی نژاد، مجلس بود.‏

 

حضور: از نظر شما عملکرد دولت در جهت  حل مشکلات مردم، چگونه است؟

زاد سر:‏ ارزیابی عملکرد دولت به معنی درست کلمه نیازمند زمان است زیرا هنوز به نیمۀ راه هم نرسیده است، اما اجمالا قابل قبول است و در ابعاد ارزشی، فرهنگی، کار و تلاش، پیگیری و قاطعیت و خطرکردن و نهراسیدن و... عملکردی در حد عالی داشته است. و ‏‏تا روزی که دولت بر محور ولایت طواف کند و بر مدار خامنه ای عزیز و حکیم بچرخد، عزیز ما و مورد حمایت جدی بسیجیان و رزمندگان و خانواده های معظم شهداء، خواهد بود و لا غیر. ‏

‏البته بحث تورم، گرانی، بیکاری، اعتیاد، طلاق و نرخ آن ها اختصاصی به دولت نهم ندارد، متأسفانه هیچکدام از دولت هایی که آمدند و رفتند تاکنون نتوانسته اند حتی نرخ صعودیشان را مهار کنند چه رسد به این که کاهش بدهند و یا صفر بگردانند، از جمله دولت نهم و علت العلل آن اولاً پول نفت است که بیماری مزمن و تاریخی اقتصاد کشور ماست و ثانیا عدم حاکمیت سیستم بر ‏


حضورج. 60صفحه 153

‏امور سه قوۀ اداره کنندۀ کشور می باشد. ‏

‏سخن در این بخش بس دراز است و کلام بسیار طویل، که در این مجال اندک پرداختن به آن بدسلیقگی است. ‏‏اما اگر دولت نهم به طور نسبی ولو 20 الی 30 درصد بر اوضاع اقتصادی و نفتی و واردات و صادرات فائق گردند که ان شاء الله چنین بشود، این بنده مدعی است که کاری شده است کارستان. ‏

‏بلی، برای رفع معضلات مورد اشاره، نظام مقدس جمهوری اسلامی باید تمام قد  قیام کند و استقامت ورزد تا نتیجه ای مطلوب و مقبول به دست آید وگرنه تنها از عهدۀ دولت ها برنیامده است و بعید است این دولت هم آنگونه که انتظار است چنان توفیق بزرگی رفیقش گردد.‏

‏ ‏

حضور : اگر بخواهید جایگاه مردم  را در اندیشه حضرت امام با کوتاهترین جملات توضیح دهید چه می گویید؟

زاد سر:‏ اصلاً امام خمینی یعنی دو کلمۀ اساسی و بنیادی اول خدا، دوم مردم. چنانچه با رایانه محاسبه شود احتمالاً ترجیع بند تمام دیوان عمر امام در قلم، قدم، مقام و موقعیت، خدا است و مردم، همانگونه که خدا با بسم  الله الرحمن الرحیم قرآنش را شروع کرده است و با «ناس» تمامش فرموده است. خمینی یعنی اسلام و قرآن و مردم و مستضعفان.‏

‏جایگاه مردم در نزد امام آنچنان رفیع و منیع است که با افتخار فرمود: ‏‏«اگـــر به من خدمتگزار بگویید، بهتر است تا رهبر بگویید.»‏

‏ ‏

حضور: وظیفه مسئولین نظام اسلامی  خصوصاً دولت در قبال مردم چیست؟

زاد سر:‏ ‏‏مسئولین در قبال مردم فقط و فقط یک وظیفه دارند و آن هم «نوکری» محض است و بس و این آنقدر مهم است و کلیدی که جانشین خمینی کبیر با صراحت فرمود: «در جمهوری اسلامی، مسئول، نوکر مردم است.» ‏

‏ ‏


حضورج. 60صفحه 154

حضور: وضعیت جمهوری اسلامی را در عرصه بین المللی چگونه می بینید؟

زاد سر:‏ شرایط سیاسی و اجتماعی جمهوری اسلامی در سطح جهان در بهترین، قوی ترین، مؤثرترین و موفق ترین است، زیرا: ‏‏جمهوری اسلامی ایران، اکنون مَثَل ملت ها برای یکدیگر است، خار چشم کفار خارجی و منافقان داخلی است، مایۀ امید مستضعفان و آزادگان جهان است و مقتدای امثال حزب الله لبنان و حماس فلسطین است و هیچ وقت به این خوبی نبوده است. از جهت علمی و هسته ای هم که نیاز به توضیح ندارد.‏

‏ ‏

حضور: مهمترین مشکلات مردم ایران در شرایط کنونی از نظر شما چیست و مجلس برای حل این مشکلات چه برنامه ای دارد؟

زاد سر:‏ ‏‏مهمترین و بحرانی ترین معضل مردم مسلمان ایران اسلامی در شرایط فعلی، معیشت است و بیکاری که اولی را می باید تأمین کرد تا دین مردم را حفظ کرد و دومی را باید مرفوع ساخت تا دنیای مردم را از کجی و کاستی صیانت نمود و مجلس شورای اسلامی چه برنامه ای برای این دو دارد را می بایست از هیأت رئیسۀ محترم آن بپرسید.‏

‏و از باب ختامه مسک، دو بیت از غزل ‏‏(اول و آخر)‏‏ شاعری عارف و شیرین سخن را در پاسخ به غزل معروف حضرت امام (من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم)، تقدیم می دارد و شما را به خدا می سپارد:‏

تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی  تو طبیب همه ای از چه تو بیمار شدی 

یادی از ما بنما ای شـده آســوده ز غم  ببریدی ز همه خلق و به حق یار شدی 

‏ ‏

السلام علیک یا روح الله                         والسلام علیکم و علی جمیع عبادالله الصالحین 

‏ ‏

‏مصاحبه کننده : سید مسعودحسینی‏

 

 

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‎ ‎

حضورج. 60صفحه 155