حدیث 25 شک و وسواس

‏الحدیث الخامس و العشرون‏‏ ‏

‏بسندی المتّصل إلی شیخ المحدّثین و أفضلهم، محمّد بن یعقوب الکلینیّ، رحمه الله تعالی، عن محمّد بن یحیی، عن أحمد بن محمّد، عن ابن محبوب، عن عبد الله بن سنان، قال ذکرت لأبی عبد الله، علیه السّلام، رجلا مبتلی بالوضوء و الصّلاة، و قلت: هو رجل عاقل. فقال أبو عبد الله، علیه السّلام: و أیّ عقل له و هو یطیع الشّیطان؟ فقلت له: و کیف یطیع الشّیطان! فقال: سله هذا الّذی یأتیه من أیّ شی ء هو، فإنّه یقول لک: من عمل الشّیطان.‏‎[1]‎‏ ترجمه «عبد الله بن سنان گوید یاد کردم برای حضرت صادق، علیه السلام، مردی را که مبتلا بود به وسوسه در وضو و نماز و گفتم: «او مرد عاقلی است.» حضرت صادق، علیه السلام، فرمود که « [چه ] عقلی برای اوست و حال آنکه پیروی شیطان می کند؟» گفتم به آن حضرت: «چگونه پیروی شیطان می کند!» فرمود: «از او سؤال کن اینکه می آید او را چه چیز است آن، پس همانا می گوید: از عمل شیطان است.» شرح بدان که وسوسه و شک و تزلزل و شرک و اشباه آنها از خطرات شیطانیه و القائات ابلیسیه است که در قلوب مردم می اندازد، چنانچه طمأنینه و یقین و ثبات و خلوص و امثال این ها از افاضات رحمانیه و القائات ملکیه است.‏

‏و تفصیل این اجمال به طریق اختصار آن است که قلب انسانی لطیفه ای است که متوسط است بین نشئه ملک و ملکوت و عالم دنیا و آخرت. یک وجهه آن به عالم ‏


کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 399
‏دنیا و ملک است، و بدان وجهه تعمیر این عالم کند، و یک وجهه آن به عالم آخرت و ملکوت و غیب است، و بدان وجهه تعمیر عالم آخرت و ملکوت نماید. پس، قلب به منزله آیینه دو رویی است که یک روی آن به عالم غیبت است و صور غیبیه در آن منعکس شود، و یک روی آن به عالم شهادت است و صور ملکیه دنیاویه در آن منعکس شود. و صور دنیاویه از مدارک حسیه ظاهریه و بعضی مدارک باطنه، مثل خیال و وهم، در آن انعکاس پیدا کند، و صور اخرویه از باطن عقل و سرّ قلب در آن انعکاس پیدا کند. و اگر وجهه دنیاویه قلب قوّت گرفت و توجه آن یکسره به تعمیر دنیا شد و همّش منحصر شد در دنیا و مستغرق شد در ملاذّ بطن و فرج و سایر مشتهیات و ملاذّ دنیاویه، به واسطه این توجه باطن خیال مناسبتی پیدا کند به ملکوت سفلی که به منزله ظلّ ظلمانی عالم ملک و طبیعت است و عالم جنّ و شیاطین و نفوس خبیثه است. و به واسطه این تناسب القائاتی که در آن شود القائات شیطانیه است، و آن القائات منشأ تخیلات باطله و اوهام خبیثه گردد. و نفس چون بالجمله توجه به دنیا دارد، اشتیاق به آن تخیلات باطله پیدا کند و عزم و اراده نیز تابع آن گردد و یکسره جمیع اعمال قلبیه و قالبیه از سنخ اعمال شیطانی گردد، از قبیل وسوسه و شک و تردید و اوهام و خیالات باطله، و ارادات بر طبق آن در ملک بدن کارگر گردد.‏

‏و اعمال بدنیه نیز بر طبق صور باطنیه قلب گردد، چه که اعمال عکس و مثال ارادات، و آنها مثال و عکس اوهام، و آنها عکس وجهه قلوب است، پس، چون وجهه قلب به عالم شیطان بوده، القائات در آن از سنخ جهالات مرکبه شیطانیه گردد، و در نتیجه از باطن ذات وسوسه و شک و شرک و شبهات باطله طلوع کرده تا ملک بدن سرایت کند.‏

‏و بر این قیاس که ذکر شد، وجهه قلب اگر به تعمیر آخرت و معارف حقه شد و توجه آن به عالم غیب شد، یک نحوه تناسبی با ملکوت اعلی، که عالم ملائکه و نفوس طیبه سعیده است و به منزله ظلّ نورانی عالم طبیعت است، پیدا کند، و علوم مفاضه به آن از علوم رحمانی ملکی و عقاید حقه، و خطرات از خطرات و القائات الهیه گردد، و از شک و شرک منزه و پاکیزه گردد و حالت استقامت و طمأنینه در نفس پیدا شود، و اشتیاقات آن نیز بر طبق علوم آن، و ارادات بر طبق اشتیاقات، و بالاخره اعمال قلبیه و قالبیه و ظاهریه و باطنیه از روی میزان عقل و حکمت واقع شود.‏

‏و از برای این القائات شیطانیه و ملکیه و رحمانیه مراتب و مقاماتی است که اکنون مناسب نیست تفصیل آن.‏


کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 400
‏و دلالت به آنچه ذکر شد می نماید بعضی اخبار شریفه مثل آنچه در مجمع البیان از عیّاشی‏‎[2]‎‏ روایت می کند قال:‏

‏روی العیّاشی بإسناده عن أبان بن تغلب، عن جعفر بن محمّد، علیهما السّلام، قال قال رسول الله، صلّی الله علیه و آله: ما من مؤمن إلّا و لقلبه فی صدره أذنان: أذن ینفث فیها الملک، و أذن ینفث فیها الوسواس الخنّاس. یؤیّد الله المؤمن بالملک، و هو قوله سبحانه: «وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ.»‏‎[3]‎‏ «فرمود حضرت صادق، سلام الله علیه: فرمود جناب رسول خدا، صلّی الله علیه و آله: «نیست مؤمنین مگر از برای قلبش دو گوش است: یک گوش است که می دمد در آن فرشته، و یک گوش است که می دمد در آن شیطان وسوسه کن. تأیید می فرماید خداوند مؤمن را به فرشته، و این از قول خدای تعالی است که می فرماید: «تأیید می فرماید ایشان را به روحی از جانب خود.» و فی مجمع البحرین، فی حدیث آخر: إنّه قال: الشّیطان واضع خطمه علی قلب ابن آدم، له خرطوم مثل خرطوم الخنزیر، یوسوس لابن آدم أن أقبل علی الدّنیا، و ما لا یحلّ الله. فإذا ذکر الله خنس.‏‎[4]‎‏ إلی غیر ذلک من الروایات.‏

‎ ‎

کتابشرح چهل حدیث (اربعین حدیث)صفحه 401

  • . اصول کافی، ج 1، ص 12،« کتاب العقل و الجهل»، حدیث 10.
  • . محمد بن مسعود بن عیاش السلمی السمرقندی، معروف به «عیاشی»، از راویان طبقه هشتم قرن سوم هجری است. ثقه و متبحّر در اخبار است. بیش از 200 تصنیف برای او بر شمرده اند که مشهورترین آنها تفسیر قرآن است که به «تفسیر عیّاشی» شهرت دارد.
  • . تفسیر برهان، ج 4، ص 311، ذیل تفسیر آیه 22 سوره« مجادله»، حدیث 4.
  • . شیطان بینی خود را بر دل انسان می نهد. او را خرطومی چون خرطوم خوک است انسان را وسوسه می کند که به دنیا و آنچه خداوند روا نداشته است روی آورد. پس اگر انسان خدا را یاد کند، شیطان بگریزد.» مجمع البحرین، ج 2، ص 707، ماده «خنس».