احکام جُعالَه

مساله 2218ـ‏ جعاله آن است که انسان قرار بگذارد در مقابل کاری که برای او‏‎ ‎‏انجام می دهند مال معینی بدهد، مثلاً بگوید هر کس گمشدۀ مرا پیدا کند، ده تومان به‏‎ ‎‏او می دهم و به کسی که این قرار را می گذارد جاعل و به کسی که کار را انجام می دهد‏‎ ‎‏عامل می گویند، و فرق بین جعاله و این که کسی را برای کاری اجیر کنند، این است که‏‎ ‎‏در اجاره بعد از خواندن صیغه، اجیر باید عمل را انجام دهد و کسی هم که او را اجیر‏‎ ‎‏کرده اجرت را به او بدهکار می شود، ولی در جعاله عامل می تواند مشغول عمل‏‎ ‎‏نشود و تا عمل را انجام ندهد جاعل بدهکار نمی شود.‏

مساله 2219ـ‏ جاعل باید بالغ و عاقل باشد و از روی قصد و اختیار قرارداد کند‏‎ ‎‏و شرعاً بتواند در مال خود تصرف نماید، بنابراین جعالۀ آدم سفیهی که مال خود را‏‎ ‎‏در کارهای بیهوده مصرف می کند اگر حاکم شرع او را از عمل منع کرده باشد، صحیح‏‎ ‎‏نیست.‏

مساله 2220ـ‏ کاری را که جاعل می گوید برای او انجام دهند، باید حرام نباشد،‏‎ ‎‏و نیز باید بی فایده نباشد که غرض عقلایی به آن تعلق نگرفته باشد، پس اگر بگوید‏‎ ‎‏هر کس شراب بخورد، یا در شب به جای تاریکی برود ده تومان به او می دهم، جعاله‏‎ ‎‏صحیح نیست.‏

مساله 2221ـ‏ اگر مالی را که قرار می گذارد بدهد معین کند مثلاً بگوید هر کس‏‎ ‎‏اسب مرا پیدا کند، این گندم را به او می دهم، لازم نیست بگوید آن گندم مال کجاست‏‎ ‎‏و قیمت آن چیست ولی اگر مال را معین نکند مثلاً بگوید کسی که اسب مرا پیدا کند‏

کتابرساله توضیح المسائلصفحه 344
‏ده من گندم به او می دهم، باید خصوصیات آن را کاملاً معین نماید.‏

مساله 2222ـ‏ اگر جاعل مزد معینی برای کار قرار ندهد، مثلاً بگوید هر کس‏‎ ‎‏بچه مرا پیدا کند پولی به او می دهم و مقدار آن را معین نکند چنانچه کسی آن عمل را‏‎ ‎‏انجام دهد، باید مزد او را به مقداری که کار او در نظر مردم ارزش دارد بدهد.‏

مساله 2223ـ‏ اگر عامل پیش از قرارداد، کار را انجام داده باشد یا بعد از قرارداد،‏‎ ‎‏به قصد این که پول نگیرد انجام دهد، حقی به مزد ندارد.‏

مساله 2224ـ‏ پیش از آن که عامل شروع به کار کند، جاعل و عامل می توانند‏‎ ‎‏جعاله را به هم بزنند.‏

مساله 2225ـ‏ بعد از آن که عامل شروع به کار کرد، اگر جاعل بخواهد جعاله را‏‎ ‎‏به هم بزند اشکال ندارد. ولی باید مزد مقدار عملی را که انجام داده به او بدهد.‏

مساله 2226ـ‏ عامل می تواند عمل را ناتمام بگذارد، ولی اگر تمام نکردن عمل‏‎ ‎‏اسباب ضرر جاعل شود، باید آن را تمام نماید مثلاً اگر کسی بگوید هر کس چشم مرا‏‎ ‎‏عمل کند فلان مقدار به او می دهم و دکتر جراحی شروع به عمل کند، چنانچه طوری‏‎ ‎‏باشد که اگر عمل را تمام نکند، چشم معیوب می شود، باید آن را تمام نماید، و در‏‎ ‎‏صورتی که ناتمام بگذارد، حقی به جاعل ندارد.‏

مساله 2227ـ‏ اگر عامل کار را ناتمام بگذارد، چنانچه آن کار مثل پیدا کردن اسب‏‎ ‎‏است که تا تمام نشود، برای جاعل فایده ندارد عامل نمی تواند چیزی مطالبه کند، و‏‎ ‎‏همچنین است اگر جاعل مزد را برای تمام کردن عمل قرار بگذارد مثلاً بگوید هرکس‏‎ ‎‏لباس مرا بدوزد ده تومان به او می دهم. ولی اگر مقصودش این باشد که هر مقدار از‏‎ ‎‏عمل که انجام گیرد برای آن مقدار مزد بدهد، جاعل باید مزد مقداری را که انجام‏‎ ‎‏شده به عامل بدهد، اگرچه احتیاط این است که به طور مصالحه یکدیگر را راضی‏‎ ‎‏نمایند.‏

‎ ‎

کتابرساله توضیح المسائلصفحه 345