مقدمۀ ششم
سزاوار است که نمازگزار در سرتاسر نماز ـ چه در افعال و چه در اقوال ـ حضور قلب داشته باشد؛ زیرا که برای عبد آن مقداری از نماز او، نماز محسوب می شود که در آن، با حضور قلب باشد. و حضور قلب یعنی کاملاً به نماز و آنچه را که در آن می گوید توجه داشته باشد و به حضرت معبود جلّ جلاله کاملاً متوجه باشد و بخواهد که عظمت و جلال وهیبت او را درک کند و قلب خود را از غیر او خالی نماید، به همین جهت خود را در پیشگاه سلطان سلاطین و بزرگ بزرگان می بیند که او را خطاب کرده و با او مناجات
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 173
می نماید، پس وقتی که چنین حالتی را در خود بیابد در دل او هیبتی می افتد که او را می هراساند، سپس خود را در ادای حق خدای تعالی مقصّر می بیند و در نتیجه خوف او در دلش قرار می گیرد و پس از آن به رحمت واسعۀ حق می نگرد و امیدوار به پاداش نیک او می شود. و در نتیجه حالتی بین خوف و رجاء برایش پیدا می شود و این صفت «کاملین» است و این حالت بر حسب درجات عبادت کنندگان، درجات گوناگون و مراتب بیشماری دارد. و برای نمازگزار سزاوار است که دارای خضوع و خشوع و سکون و وقار بوده و با هیأتی نیکو قبل از نماز عطر زده و مسواک نموده و شانه بزند و سزاوار است مانند کسی که با نماز وداع می کند نماز بخواند (گویا آخرین نمازش می باشد و بعد از آن خواهد مرد)، پس توبه و انابه و استغفارش را تجدید نماید و سزاوار است در پیشگاه پروردگارش مانند عبد ذلیلی که در مقابل مولایش می ایستد، بایستد و سزاوار است در گفتن «ایاک نعبد وایاک نستعین»؛ «تنها تو را می پرستیم و فقط از تو کمک می جوییم» راستگو باشد و مبادا این جمله را بگوید در حالی که هوای نفس خویش را می پرستد و از غیر مولایش کمک می جوید و سزاوار است که کوشش کند تا موانع قبول نماز را از خود دور نماید مانند خودپسندی و حسد و تکبر و غیبت و ندادن زکات و سایر حقوق واجب که مانع قبول نماز می باشند.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 174