مقدمۀ چهارم در مکان (نمازگزار) است
مسأله 1 ـ نماز در هر مکانی جایز است، مگر آن که عین یا منفعت آن غصبی باشد و در حکم غصب است آنچه که حق دیگری به آن تعلق گرفته باشد، مانند چیزی که در رهن
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 164
است و یا آن که حق میّت ـ در وقتی که وصیت به ثلث نموده و از ترکه جدا نشده ـ به آن تعلق گرفته، بلکه آنچه که به آن «حق سبق» تعلق گرفته ـ به این ترتیب که شخصی قبل از دیگران جایی از مسجد یا غیر آن را برای نماز اختیار کند و از آن اعراض نکند ـ اگر دیگری بخواهد آن جا را بگیرد، بنابر احتیاط (واجب) در حکم غصب است. و نماز در صورتی در جای غصبی باطل است که نمازگزار، غصب بودن آن را بداند و در حال اختیار باشد و در این جهت فرقی بین نماز واجب و مستحب نیست. اما کسی که غصب بودن آن را نمی داند و کسی که ناچار است و کسی که به ناحق در آن جا زندانی شده، نمازشان در چنین حالی صحیح است و همچنین است کسی که غصب بودن آن را فراموش کند و نماز بخواند، مگر آن که خودش آن جا را غصب کرده و سپس فراموش نماید که بنابر احتیاط (واجب) نمازش باطل است و نماز شخص مضطر (در مکان غصبی) مانند نماز غیر مضطر، با قیام و رکوع و سجود است.
مسأله 2 ـ نماز در زمین غصبی که مالک آن معلوم نیست، جایز نمی باشد. و اختیار آن در دست حاکم شرع است. و همچنین نماز در زمین اشتراکی جایز نیست مگر با اذن همۀ شرکا.
مسأله 3 ـ در زیر سقف و چادر غصبی و سرا و خانه ای که بعضی از دیوارهایش غصبی است، اگر جایی که در آن نماز می خواند (زمین آن) مباح باشد، نماز باطل نیست؛ هرچند احتیاط (مستحب) آن است که در همۀ این موارد اجتناب شود.
مسأله 4 ـ اگر خانه ای را با عین مالی که خمس یا زکات به آن تعلق گرفته خریداری نماید، نماز خواندن در آن باطل است، مگر آن که به صورت شرعی ـ مانند مصالحه با مجتهد ـ آن حق را به ذمّه بگیرد. و همچنین هرگونه تصرف در ترکۀ میّت که مورد تعلق زکات و خمس و حق الناس مثل مظالم است قبل از پرداخت آن ها جایز نیست. و همچنین است اگر میّت به مقدار تمام ترکه بدهکار باشد، بلکه اگر به مقدار تمام ترکه هم نباشد چنین است، مگر آن که طلبکاران راضی باشند یا ورثه بدون مسامحه تصمیم به پرداخت دیون میّت داشته باشند. و بنابر احتیاط (واجب) باید (برای هرگونه تصرفی در آن) از ولیّ میّت هم رضایت گرفته شود.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 165
مسأله 5 ـ جواز تصرف و نماز خواندن در ملک دیگری دائر مدار آن است که احراز رضایت و طیب خاطر مالک بشود؛ هرچند صریحاً اذن نداده باشد، به این ترتیب که از قرائن و شواهد و ظواهری که مطمئناً از رضایت مالک کشف می کند و به احتمال خلاف آن اعتنا نمی شود رضایت او دانسته شود، مانند مهمانخانه هایی که درشان (به روی همه) باز است و حمام ها و کاروانسراها و مانند آن ها.
مسأله 6 ـ خواندن نماز در زمین های وسیع مانند صحراها و کشتزارها و بوستان هایی که دیواری برای آن ها ساخته نشده، بلکه سایر تصرفات مختصری که عادتاً در آن ها متداول است مانند عبور و مرور معمولی در آن ها که موجب ضرر نباشد و نشستن و خوابیدن در آن ها و غیر این ها جایز است و تحقیق و جستجو از صاحبان آن ها واجب نیست و فرقی نمی کند که صاحبان آن ها کامل باشند یا قاصر همانند صغیرها و دیوانه ها. البته در صورت ظهور کراهت و ممانعت صاحبان آن ها ولو با گذاشتن چیزی که مانع دخول عابرین در آن ها شود، همۀ تصرفات نامبرده و شبه آن ها اشکال دارد، مگر در زمین های بسیار وسیع مثل صحراهایی که مورد استفادۀ روستاها و از توابع عرفی آن ها و چراگاه های چهارپایان و گلّه های آن ها است، که در این گونه زمین ها، تصرفات مذکور جایز است اگرچه منع و کراهت مالک از تصرفات نامبرده آشکار گردد.
مسأله 7 ـ مقصود از مکانی که به خاطر غصبی بودن، نماز در آن باطل است، چیزی است که نمازگزار روی آن قرار بگیرد ولو با چند واسطه باشد ـ اگرچه حکم در تعدد واسطه دارای اشکال است ـ و (همچنین) فضایی است که نمازگزار در قیام و رکوع و سجود و مانند آن ها، اشغال می نماید، بنا بر این گاهی هر دو (فضای غصبی و مقرّ غصبی) با هم جمع می شوند مانند نماز در زمین غصبی و گاهی از هم جدا می شوند (که یکی از آن ها غصبی است) مانند بالکن مباح که روی فضای غصبی قرار گرفته و مانند فرش غصبی که روی زمین غیر غصبی انداخته شده است.
مسأله 8 ـ مرد و زن اگر در محاذات هم قرار بگیرند، یا زن جلوتر باشد، بنابر اقوی نماز هر دو صحیح است ولی نسبت به مرد و زن ـ در صورتی که با هم شروع به نماز کنند_
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 166
و نسبت به آن که دیرتر شروع نموده ـ در صورتی که با هم شروع به نماز نکرده باشند ـ کراهت دارد، ولی احتیاط (مستحب) آن است که در محاذات هم یا زن جلوتر از مرد نماز نخوانند. و در این حکم (کراهت) بین محرم ها و غیر آن ها و بین این که هر دو بالغ باشند یا غیربالغ و یا یکی از آن ها بالغ و دیگری غیر بالغ باشد، فرقی نیست، بلکه زن و شوهر هم همین حکم را دارند. و ایجاد حائل (مثل پرده) و یا فاصله داشتن بین آن ها به مقدار ده ذراع دست، موجب رفع کراهت می شود. و احتیاط در حائل آن است که طوری باشد که جلوی دید را بگیرد، چنان که احتیاط در عقب تر ایستادن زن آن است که طوری بایستد که محل سجده اش پشت محل ایستادن مرد باشد؛ هرچند بعید نیست که مطلق حائل و مطلق عقب تر ایستادن کفایت کند.
مسأله 9 ـ ظاهر آن است که مساوی بلکه جلوتر از قبر معصوم علیه السلام نماز خواندن جایز است، لیکن این کار از سوء ادب است. و احتیاط (مستحب) آن است که جلوتر و مساوی آن نماز نخواند. و با دور بودن زیاد از قبر ـ به اندازه ای که عرفاً جلوتر و مساوی بودن صدق نکند و محل نماز و محل قبر مکان واحد محسوب نشوند، حکم (سوء ادب و مخالف احتیاط بودن) برطرف می شود و همچنین با حائلی که سوء ادب را برطرف کند، ولی ظاهراً ضریح و صندوق شریف و پارچه ای که روی آن می اندازند حائل حساب نمی شوند.
مسأله 10 ـ پاک بودن مکان نمازگزار لازم نیست، مگر آن که از مکان نماز نجاستی که عفو نشده است به لباس یا بدن سرایت کند. البته در خصوص جایی که در حال سجده پیشانی به آن گذاشته می شود (مثلاً روی مهر) طهارت لازم است چنان که گذشت. همان طور که جای سجده در حال اختیار، باید زمین یا روییدنی (از زمین) یا کاغذ باشد و افضل از همه تربت شریف حسینی علیه السلاماست که بنابر آنچه که در حدیث است حجاب های هفتگانه را پاره می کند و تا زمین های هفتگانه نور می دهد. و سجده بر معادنی که عنوان «زمین» را از دست داده اند، مانند طلا و نقره و شیشه و قیر و مانند آن صحیح نیست. و همچنین سجده بر چیزی که دیگر به آن گیاه گفته نمی شود مانند خاکستر صحیح نیست. و سجده بر سفال و آجر و آهک و گچ، حتی بعد از پخته شدن و همچنین بر زغال، بنابر اقوی جایز است و همچنین سجده بر گِل ارمنی و سنگ آسیاب و تمام اقسام مرمر ـ مگر آن که
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 167
مصنوعی باشد و معلوم هم نباشد که ماده اش از چیزهایی است که سجده بر آن جایز است ـ صحیح است. و بر روییدنی ای سجده جایز است که خوردنی و پوشیدنی نباشد، بنا بر این سجده بر خوردنی ها و پوشیدنی های رایج میان مردم مثل آنچه که نان شده یا پخته شده و حبوباتی که عادتاً خورده می شوند مثل گندم و جو و مانند این ها و میوه ها و سبزی های خوراکی و میوۀ خوراکی حتی قبل از آن که موقع خوردن آن برسد، جایز (صحیح) نیست. و سجده بر پوست آن ها پس از جدا شدن آن ـ نه پوستی که به آن ها چسبیده ـ اشکالی ندارد، مگر آن که مانند پوست سیب و خیار باشد که ولو به تبع خود میوه خورده می شود یا آن که بعضی اوقات و یا بعضی از مردم آن را می خورند. و همچنین بنابر احتیاط (واجب) سجده بر پوست حبوبات که به تبع خود آن ها خورده می شود جایز نیست، ولی سجده بر پوست هستۀ میوه ها در صورتی که از مغز آن، که خوردنی است جدا شود جایز است و در صورتی که مغز آن ـ حتی بعد از انجام دادن کاری روی آن ـ قابل خوردن نباشد سجده بر پوست آن حتی اگر جدا نشده باشد جایز است. چنان که سجده بر غیر خوردنی مثل حنظل وخرنوب و مانند این ها اشکالی ندارد. و همچنین سجده بر کاه و قصیل (گیاه نارس و سبزه) و مانند این ها مانعی ندارد و استعمال توتون مانع جواز سجده بر آن نیست. و احتیاط (واجب) آن است که بر نخالۀ گندم و جو و نیز بر پوست خربزه و مانند آن سجده نشود. و بعید نیست که سجده بر پوست برنج و انار بعد از جدا شدن جایز باشد. و حکم پوشیدنی (از روییدنی ها) همان حکم خوردنی است، بنا بر این سجده بر پنبه و کتان حتی قبل از آن که وقت ریسیدن آن ها برسد جایز نیست. ولی سجده بر شاخۀ پنبه و کتان و غیر شاخه مثل برگ درخت و برگ درخت خرما و مانند این ها که معمولاً از آن ها لباس تهیه نمی شود اشکالی ندارد، بنا بر این سجده بر کفش چوبی و لباسی که از برگ درخت خرما مثلاً بافته شده مانعی ندارد تا چه رسد به حصیر و بوریا و بادبزن و مانند این ها. و احتیاط (واجب) آن است که بر قنب (کنف یا گیاه شاهدانه) سجده نشود. چنان که احوط اولی آن است که بر کاغذی که از گیاه گرفته نشده ـ مثل آن که از حریر و ابریشم گرفته شده باشد ـ سجده نشود؛ اگرچه بنابر اقوی سجده بر کاغذ مطلقا (از هر چه گرفته شده باشد) جایز است.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 168
مسأله 11 ـ در حال اختیار، محل سجده باید طوری باشد که بتوان پیشانی را، روی آن استوار نمود، بنا بر این سجده بر گلی که خود را نگرفته (شل است)، بلکه بر خاکی که پیشانی روی آن استقرار ندارد جایز نیست. و سجده بر گل در صورت استقرار پیشانی روی آن اگرچه به پیشانی بچسبد جایز است، البته در صورتی که حائل باشد، باید برای سجدۀ دوم آن را برطرف نمود. و اگر فقط گلی که خودش را نگرفته برای سجده داشته باشد، باید بر همان گل سجده کند؛ به این ترتیب که پیشانی را روی آن بگذارد ولی تکیه بر آن ننماید (و شرط استقرار ساقط است).
مسأله 12 ـ اگر زمین و گل و لای طوری است که اگر برای سجده وتشهد بنشیند، بدن و لباسش گل آلود می شود و جای دیگر هم برای نماز ندارد، بنابر احوط و اقوی باید در نماز به حالت ایستاده سجده ـ به صورت اشاره ـ و تشهد را بخواند.
مسأله 13 ـ اگر نزد او چیزی که سجده بر آن صحیح است نباشد، یا باشد ولیکن به جهت عذری همچون تقیه و مانند آن نتواند بر آن سجده کند، باید بر لباس پنبه ای یا کتانی سجده نماید و اگر آن هم نباشد باید بر لباسش که از جنس آن ها نیست سجده نماید و اگر آن هم نباشد باید بر پشت دستش سجده نماید و اگر بر آن هم قادر نیست باید بر معادن سجده نماید.
مسأله 14 ـ هرگاه در اثنای نماز چیزی را که سجده بر آن صحیح است از دست بدهد در وسعت وقت باید نماز را بشکند (و پس از تهیه چیزی که بر آن سجده صحیح است از نو نمازش را بخواند) و در تنگی وقت بر چیزهای دیگر به ترتیبی که (در مسألۀ سابق) گذشت سجده می نماید.
مسأله 15 ـ جایی را که نماز واجب در آن جا خوانده می شود باید استقرار داشته و نلرزد، بنا بر این اگر در حال اختیار، در کشتی یا روی تخت یا خرمن نماز بخواند، در صورتی که استقرار لازم را نداشته باشد، نمازش باطل است و اگر طوری باشد که بگویند نمازگزار دارای استقرار و آرامش است، نمازش صحیح است؛ هرچند در کشتی در حال حرکت و مانند آن مثل هواپیما و قطار و مانند این ها باشد، البته باید بقیه شرایط نماز مانند
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 169
رو به قبله بودن و غیره رعایت شود. تمام آنچه گفته شد در حال اختیار است، اما در صورت ناچاری می تواند در حال راه رفتن و روی چهارپا و کشتی ای که دارای استقرار نیست و مانند این ها نماز بخواند و هر اندازه که می تواند باید رعایت قبله را بنماید و هر وقت که مرکبش از قبله انحراف پیدا کرد، نمازگزار حتی الامکان باید خود را رو به قبله نماید و اگر فقط برای گفتن تکبیرة الاحرام می تواند رو به قبله باشد به همان اکتفا می نماید و اگر اصلاً نتواند خود را رو به قبله کند رو به قبله بودن ساقط می شود، لیکن باید الاقرب فالاقرب به قبله را رعایت کرده (رو به نزدیک ترین طرف به قبله نماز بخواند) و همچنین نسبت به هر چیز دیگری غیر از قبله نیز که در نماز واجب است باید چنین کند، بنا بر این هر واجبی را به مقدار ممکن به جا آورده و یا آنچه که بدل آن است به جا می آورد و آنچه را که از روی ضرورت نمی تواند به جا آورد ساقط می شود.
مسأله 16 ـ خواندن نماز در مساجد، مستحب است، بلکه بدون عذر ـ مانند باران ـ در مسجد حاضر نشدن مخصوصاً برای همسایۀ مسجد مکروه است، حتی در حدیث آمده است: «برای همسایۀ مسجد نماز نیست مگر در مسجد». و با فضیلت ترین مساجد مسجد الحرام سپس مسجدالنبی صلی الله علیه و آله وسلمسپس مسجد کوفه و مسجد الاقصی سپس مسجد جامع سپس مسجد قبیله و پس از آن مسجد بازار است. و برای زنان افضل آن است که در اتاق هایشان نماز بخوانند و با فضیلت تر این است که در اتاق اندرونی (پستو) نماز بخوانند، و همچنین خواندن نماز در حرم ائمه علیهم السلامخصوصاً حرم شریف امیرالمؤمنین علیه السلام و حائر شریف ابا عبدالله الحسین علیه السلام مستحب است.
مسأله 17 ـ تعطیل گذاشتن مسجد مکروه است و در حدیث آمده است که مسجد یکی از سه شکایت کننده ای است که روز قیامت به خداوند عزّوجلّ شکایت می برند و دوتای دیگر عالمی است بین نادان ها و قرآنی است که گرد و غبار روی آن را گرفته و خوانده نمی شود و در حدیث آمده است: «کسی که به سوی مسجدی از مساجد خدا برود برای او در برابر هر قدمی که برمی دارد تا هنگامی که به منزلش برگردد ده حسنه می باشد و از او ده سیئه محو می شود و ده درجه ترفیع می یابد».
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 170
مسأله 18 ـ ساختن مسجد از مستحبات مؤکد است و اجر بزرگ و ثواب عظیمی دارد و در حدیث آمده که پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: «هر که در دنیا مسجدی بسازد، خداوند متعال در برابر هر وجب آن ـ یا فرمود: در برابر هر ذراع آن ـ به مقدار چهل هزار سال راه پیمودن، شهری از طلا و نقره و درّ و یاقوت و زمرّد و زبرجد و لؤلؤ به او عطا می فرماید.
مسأله 19 ـ از مشهور فقها نقل شده که در مسجد شدن زمینی (که می خواهد مسجد شود) معتبر است که صیغۀ وقف جاری شود، مثل آن که بگوید: «وقف کردم آن را به عنوان مسجد قربة الی الله » لیکن بنابر اقوی همین که قربة الی الله به قصد مسجد بودن، ساخته شود و یک نفر هم به اذن سازنده اش در آن نماز بخواند کفایت می کند و مسجد می شود.
مسأله 20 ـ خواندن نماز در حمام ـ حتی رخت کن آن ـ و در محل زباله و کشتارگاه و بیت الخلاء ـ حتی جای صافی که محل بول کردن قرار گرفته ـ و میخانه و در استراحت گاه شتر و طویلۀ اسب و قاطر و الاغ و گاو و آغل گوسفندان و در راه ها ـ در صورتی که ضرری به عابرین نرساند وگرنه حرام است ـ و در جایگاه مورچه ها و مجرای آب ها ـ هرچند در وقت خواندن نماز، انتظار جریان آب نباشد ـ و در زمین شوره زار و در هر زمینی که عذابی در آن جا نازل شده و روی یخ و در آتشکده ها، بلکه هرجایی که آماده شده است تا در آن آتش افروخته شود و روی قبر و رو به قبر و بین قبرها مکروه است. و در دوتای آخری اگر حائل یا ده ذراع فاصله باشد، کراهت برطرف می شود. و پشت سر قبور ائمه علیهم السلامو در طرف راست و چپ آن نماز خواندن اشکالی ندارد؛ اگرچه بهتر است بالای سر به طوری که مساوی امام علیه السلام نباشد (مختصری عقب تر بایستد) نماز بخواند. و همچنین نماز خواندن در حالی که مقابل نمازگزار، آتش فروزان یا چراغ یا عکس جاندار باشد، مکروه است. و با پوشاندن عکس، کراهت برطرف می شود. و همچنین در صورتی که روبه روی نمازگزار، قرآن یا کتاب باز، یا درب باز یا دیواری که فاضلاب چاهی که در آن بول می شود از آن تراوش می شود باشد، نماز خواندن مکروه است و با پوشاندن چنین دیواری، کراهت برطرف می شود. والبته کراهت در بعضی از موارد ذکر شده، مورد تردید است و مطلب (چون مربوط به کراهت است) مهم نیست.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 171