کیفیت نجس شدن با نجاسات
مسأله 1 ـ چیزی که با نجاست ملاقات می کند در صورت خشک بودن نجس نمی شود و همچنین است رطوبتی که اجزای آن با ملاقات سرایت نمی کند. البته با بودن رطوبت در یکی از آن دو به صورتی که به دیگری سرایت نماید، آن چیز نجس می شود. بنا بر این تنها روان بودن کفایت نمی کند، مثل جیوه بلکه طلا و نقرۀ آب شده، مادامی که رطوبت سرایت کننده ای از خارج در بین نباشد، پس طلای آب شده در بوتۀ نجس در
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 135
صورتی که رطوبت سرایت کننده ای در بوته یا طلا نباشد نجس نمی شود و در صورتی که رطوبت سرایت کننده ای باشد ـ مانند چیز جامد ـ فقط ظاهر آن نجس می شود.
مسأله 2 ـ اگر در وجود رطوبت و یا در سرایت آن شک شود، حکم به نجاست نمی شود، بنا بر این اگر مگس روی نجاست بنشیند سپس روی لباس قرار بگیرد، حکم به نجاست نمی شود؛ زیرا احتمال دارد پای مگس با رطوبتی که به لباس سرایت کند مرطوب نشده باشد.
مسأله 3 ـ فقط با یقین یا گفتۀ ذوالید یا شهادت دو نفر عادل، به نجس شدن چیزی یا پاک شدن چیز نجس، حکم می شود. و اکتفا به شهادت یک نفر عادل اشکال دارد، پس در هر دو صورت (شهادت یک نفر به نجاست یا طهارت) مراعات احتیاط ترک نشود. و با گمان اگرچه قوی باشد در هیچ یک از دو مورد (طهارت یا نجاست) حکم ثابت نمی شود و (همچنین) با شک، ثابت نمی شود، مگر در رطوبتی که قبل از استبراء بیرون می آید (که حکم به نجاست آن می شود) همان طور که قبلاً برایت معلوم شد.
مسأله 4 ـ علم اجمالی مثل علم تفصیلی است، پس اگر علم به نجاست یکی از دو چیز پیدا کرد باید از هر دو اجتناب کند، مگر آن که یکی از آن ها قبل از این علم اجمالی، مورد ابتلای او نباشد که در این صورت، اجتناب از آن چیزی که مورد ابتلای او نیست لازم نیست و این مسأله دارای اشکال است؛ اگرچه به نظر می رسد ارجح همان است که بیان شد. و شهادت اجمالی (دو شاهد) مانند علم اجمالی است در صورتی که شهادت آن ها نسبت به موضوع واحدی باشد (مثلاً دو نفر شهادت دهند که ظرفی که در طرف راست بوده نجس شده است) و اگر شهادت آن ها نسبت به موضوع واحدی نباشد (مثلاً یک نفر به نجاست ظرفی که در طرف راست بوده و دیگری به نجاست آن ظرف دیگر شهادت بدهد) مورد اشکال است و نباید در آن، احتیاط ترک شود و (همچنین) در جایی که شهادت حتی نزد خود شاهدها، به طور اجمال باشد (مانند این که بگویند ما شهادت می دهیم که قطرۀ بولی به داخل یکی از این دو ظرف افتاد و نجس شد و برای خود ما هم مشخص نیست که ظرف طرف راست بود یا آن ظرف دیگر) نباید احتیاط ترک شود.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 136
مسأله 5 ـ اگر دو شاهد شهادت دادند که چیزی قبلاً نجس بوده و پاک شدن آن مشکوک باشد باید از آن اجتناب نمود.
مسأله 6 ـ منظور از ذوالید کسی است که متصدی و صاحب اختیار چیزی باشد؛ چه از راه ملک یا اجاره یا عاریه یا امانت، بلکه یا غصب، پس اگر همسر یا خدمت کار یا کنیز بگویند چیزی که در اختیار آن ها است ـ مانند لباس شوهر یا مولا یا ظروف خانه ـ نجس است، در حکم به نجاست آن کفایت می کند، بلکه همچنین است اگر پرستار بچه بگوید بچه یا لباس او نجس است. و از حکم کلی گذشته قول مولا نسبت به عبد استثنا شده است، یعنی اعتبار گفتۀ مولا در مورد نجاست بدن عبد یا کنیزش و لباس آن ها که در اختیار خودشان است اشکال دارد، بلکه معتبر نبودن گفتۀ مولا خالی از قوت نیست، خصوصاً اگر آن ها بگویند پاک است که اقوی اعتبار قول آن ها است نه قول مولا.
مسأله 7 ـ اگر چیزی در دست دو نفر مانند دو شریک باشد، باید گفتۀ هر یک از این دو را در مورد نجاست آن قبول کرد. و اگر یکی بگوید نجس است و دیگری بگوید پاک است، قول هر دو از اعتبار ساقط می شود. چنان که اگر بیّنه با بیّنۀ دیگر معارض باشد هر دو از اعتبار می افتند. و اگر گفتۀ ذوالید مخالف بیّنه باشد باید بیّنه مقدم شود. این در وقتی است که گفتۀ یکی از دو شریک یا یکی از دو بیّنه بر اساس «اصل» وگفتۀ شریک و بیّنۀ دیگر بر اساس وجدان (یافتن واقع) نباشد، وگرنه گفته ای که به واقع مستند است، مقدم بر دیگری می شود. پس اگر یکی از دو شریک بر اساس اصلی (مانند اصالت طهارت یا استصحاب طهارت) به پاک بودن یا نجس بودن آن خبر دهد و شریک دیگر از راه یافتن واقع (مانند آن که نجس شدن آن چیز را دیده باشد) به خلاف آن خبر دهد، قول شریک دوم مقدم است. و همچنین است حکم بیّنه. و همچنین شهادت بیّنه ای که بر اساس اصل می باشد مقدم بر گفتۀ ذوالید نیست.
مسأله 8 ـ ذوالید، عادل باشد یا فاسق، فرقی نمی کند، ولی معتبر بودن قول کافر اشکال دارد، اگرچه بنابر اقوی معتبر است و بعید نیست قول بچه ای که نزدیک به بلوغ است معتبر باشد، بلکه در قول بچۀ ممیّزی که نزدیک به بلوغ هم نیست، باید احتیاط مراعات شود.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 137
مسأله 9 ـ چیز متنجس در صورت کم بودن واسطه، مثل دو وسه واسطه، نجس کننده است و بیشتر از آن را بنابر احتیاط (مستحب) نجس می کند؛ اگرچه در صورت زیاد بودن واسطه ها، اقرب آن است که نجس کننده نباشد. و احتیاط (واجب) آن است که چیزی که با نجاستی نجس شده حکم همان نجاست را دارد، بنا بر این چیزی که با متنجس به بول نجس شده باید دو بار شسته شود و اگر ظرفی که سگ در آن ولوغ کرده (یعنی از آب داخل آن با کنار زبانش خورده) با ظرف دیگری ملاقات کند، خصوصاً اگر آب آن ظرف در آن ظرف دیگر ریخته شود بنابر احتیاط (واجب) ظرف دوم هم باید خاک مالی شود.
مسأله 10 ـ چیزی که در باطن بدن با نجاستی که در باطن است ملاقات می کند نجس نمی شود، بنا بر این خلطی که در باطن بدن با خون ملاقات نموده ولی وقتی که بیرون می آید آلوده به خون نباشد پاک است. البته اگر چیزی از خارج به داخل وارد شود ودر داخل به نجاست برسد (و سپس بدون آلودگی بیرون بیاید) احتیاط (مستحب) آن است که از آن اجتناب شود؛ اگرچه بنابر اقوی اجتناب لازم نیست.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 138