نجاسات
مسأله 1 ـ نجاسات یازده چیز است: اول و دوم: بول و مدفوع از حیوانی که خون جهنده دارد وگوشتش خوردنی نیست (حرام گوشت) اگرچه (حرمتش) عارضی باشد، مانند حیوان نجاستخوار و حیوانی که انسان آن را وطی کرده است. و اما بول و مدفوع از حیوانی که گوشتش قابل خوردن می باشد (حلال گوشت) پاک است و همچنین است
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 127
حیوانی که خون جهنده نداشته و گوشت هم ندارد، مثل پشه و مگس و مانند این ها. اما بول و مدفوع حیوان حرام گوشت که خون جهنده ندارد ولی گوشت دارد مورد اشکال است؛ اگرچه پاک بودن آن و مخصوصاً مدفوع آن خالی از وجه نیست، همان طور که بنابر اقوی بول و مدفوع پرندۀ حرام گوشت نجس است.
مسأله 2 ـ اگر در مدفوع حیوانی شک کند که آیا از حلال گوشت است یا حرام گوشت، چه از این جهت که خود حیوان صاحب این مدفوع مشکوک است (معلوم نیست حلال گوشت است یا حرام گوشت) و چه از این جهت که معلوم نیست این مدفوع از فلان حیوان است که مدفوعش نجس می باشد یا از حیوانی است که مدفوعش پاک است مانند این که چیزی را ببیند و نداند که فضلۀ موش است یا فضلۀ سوسک در هر دو صورت (این مدفوع مشکوک) محکوم به طهارت است و همچنین است اگر در مدفوعی شک کند که آیا از حیوانی است که خون جهنده دارد و یا از حیوانی است که نه گوشت دارد و نه خون جهنده مانند مثال گذشته (مگس، پشه). و اما اگر شک کند در این که آن مدفوع از حیوانی است که خون جهنده دارد و یا از حیوانی است که گوشت دارد ولی خون جهنده ندارد ـ در صورتی که معلوم باشد که از حیوان حرام گوشت است ـ مورد اشکال است همان طور که گذشت؛ اگرچه پاک بودن آن خالی از وجه نیست.
سوم: منی هر حیوانی که خون جهنده دارد؛ چه حلال گوشت باشد و چه حرام گوشت. و اگر خون جهنده نداشته باشد منی آن پاک است.
چهارم: مردار حیوانی که خون جهنده دارد ـ قسمت هایی از آن که حیات در آن ها حلول کرده ـ و هر آنچه از بدن او در وقتی که زنده است از قسمت هایی که حیات در آن حلول نموده قطع شود (که آن هم نجس است) مگر اجزای کوچکی که از بدن جدا می شود، مانند جوش، زگیل و پوستۀ لب و پوسته ای که روی زخم ها وقت خوب شدنش می بندد، و پوسته های بیماری گری و مانند آن. و آنچه که حیات در آن حلول نکرده است مانند استخوان، شاخ، دندان، منقار، ناخن، سم، مو، پشم، کرک و پر مردار، پاک است و همچنین تخم مرغ مردار حلال گوشت که به وسیلۀ پوستۀ رویی پوشیده شده باشد ـ بلکه
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 128
از حرام گوشت هم باشد ـ پاک است. و «پنیرمایه» نیز به چیزهای پاک مردار ملحق می شود و آن چیز زرد رنگی است که با آن پنیر درست می شود و در شکم بره و بزغاله ای که علف خور نشده به صورت سفت شده (دلمه) قرار دارد، و همچنین است شیر داخل پستان و این پنیر مایه و شیر به وسیلۀ جایگاهشان نجس نمی شوند. و احتیاطی که نباید ترک شود آن است که پاک بودن شیر اختصاص به حیوان حلال گوشت دارد.
مسأله 3 ـ مشکدان آهو در صورتی که احراز شود از چیزهایی است که حیات در آن حلول می کند، اگر از آهوی زنده یا از مردار آن جدا شود قبل از آن که برسد و مستقل شود و حیاتش ـ در حال زنده بودن آهو ـ زایل شود (به صورت عضو بی روح درآید) بنابر اقوی نجس است. و اما اگر به حدی رسیده باشد که باید کنده شود بنابر اقوی پاک است؛ چه از آهوی زنده جدا شده باشد یا از آهوی مرده. و در صورت شک در این که از چیزهایی است که حیات در آن حلول می کند، محکوم به طهارت است، ولی اگر حلول کردن حیات در آن معلوم و «رسیدن» آن به حد مذکور (استقلال و کنده شدن) مشکوک باشد محکوم به نجاست است. و اما مشک آن در تمام فرض ها بدون اشکال پاک است، مگر آن که رطوبت چیزی که محکوم به نجاست است به آن سرایت کند که در این صورت پاک بودنش خالی از اشکال نیست و در صورتی که سرایت، معلوم نباشد محکوم به طهارت است.
مسأله 4 ـ چیزهایی از قبیل: گوشت، پیه و پوست که از دست مسلمان و بازار مسلمین گرفته می شود در صورتی که ندانیم قبلاً دست کافر بوده، محکوم به طهارت است اگرچه به ذبح شرعی آن، علم نداشته باشد و همچنین است در صورتی که در سرزمین مسلمین افتاده باشد. اما وقتی بدانیم که قبلاً دست کافر بوده چنانچه احتمال داده شود مسلمانی که از کافر گرفته حتماً تحقیق کرده و ذبح شرعی آن را احراز نموده است، بلکه بنابر احتیاط (واجب) باید عمل آن فرد مسلمان با آن چیز به مانند رفتار با چیزی باشد که ذبح شرعی شده است (و احتمال احراز ذبح شرعی کافی نیست) که در این صورت هم محکوم به طهارت است. و اما اگر بداند مسلمان، بدون تحقیق از کافر گرفته، بنابر احتیاط (واجب) بلکه بنابر اقوی باید از آن اجتناب نمود.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 129
مسأله 5 ـ اگر مسلمان، گوشت یا پیه یا پوست را از کافر یا از بازار کفار بگیرد و نداند که از حیوانی است که خون جهنده دارد یا از غیر آن ـ مثل ماهی و مانند آن ـ اگرچه ذبح شرعی شدن آن را احراز نکند، محکوم به طهارت است ولی نماز در آن جایز نیست.
مسأله 6 ـ اگر چیزی از کفار یا از بازار آن ها گرفته شود و معلوم نباشد که از اجزای حیوان است یا از غیر حیوان، مادامی که ملاقات آن با نجاست سرایت کننده معلوم نباشد، محکوم به طهارت است، بلکه نماز هم در آن صحیح است و از این قبیل است پلاستیک و شمعی که این زمان ها از بلاد کفار آورده می شود برای کسی که از حقیقت آن ها اطلاع ندارد (پاک می باشند).
پنجم: خون حیوانی که خون جهنده دارد بر خلاف خون غیر آن ـ مانند ماهی، پشه، شپش و کک ـ که پاک است. و خونی که معلوم نیست از کدام قسم از این دو خون است محکوم به طهارت است. و بنابر احتیاط (واجب) از خون بسته ای که از منی به خون تبدیل شده حتی بنابر احتیاط (مستحب) از خون بسته در تخم مرغ باید اجتناب نمود؛ اگرچه پاک بودن آن در تخم مرغ خالی از رجحان نیست و بنابر اقوی خونی که در داخل تخم مرغ است پاک می باشد اگرچه احتیاط (مستحب) آن است که از آن بلکه از هر چه که داخل تخم مرغ است، اجتناب شود، مگر این که خون در داخل رگی یا زیرپوستی که حائل بین خون و بقیه تخم مرغ است باشد.
مسأله 7 ـ خون باقی مانده در حیوان بعد از ذبح شرعی، چنانچه آن حیوان حرام گوشت باشد احتیاط (واجب) اجتناب از آن است و اگر حرام گوشت نباشد و خون به مقدار عادی بعد از ذبح یا نحر بیرون آمده باشد پاک است؛ بدون آن که فرقی بین خون های باقی مانده در شکم یا در گوشت یا در رگ ها یا در قلب یا در جگر حیوان باشد ـ در صورتی که این خون با نجاست وسیلۀ ذبح (مثل چاقو) و غیر آن، نجس نشده باشد ـ و همچنین است خون باقی مانده در اجزایی که از حیوان حلال گوشت، خوردن آن ها حرام است اگرچه احتیاط (مستحب) آن است که از آن اجتناب شود. و خونی که از جای سر بریدن حیوان حلال گوشت به خاطر نفس کشیدن یا به خاطر بالاتر قرار گرفتن سر آن، به داخل بر می گردد، جزء خون باقی ماندۀ که پاک می باشد نیست (بلکه نجس است). و
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 130
خوردن خون باقی مانده پاک، حرام است مگر آن که در آبگوشت و مانند آن مستهلک شود یا آن که در گوشت به صورتی باشد که جزء آن حساب شود.
مسأله 8 ـ چیزی که معلوم نیست خون است یا چیز دیگر پاک است مانند زردابه ای که از زخم خارج می شود و معلوم نیست که خون است یا نه و یا آن که به علت تاریکی یا کوری یا غیر این ها، شک کند که چیزی که از او خارج شده خون است یا چرک زخم و تحقیق واجب نیست. و همچنین است اگر معلوم نباشد که خون از حیوانی است که خون جهنده دارد یا نه؛ چه از این جهت که حال و وضعیت حیوان معلوم نیست مانند مار و چه از این جهت که خود خون معلوم نیست که مثلاً از گوسفند است یا از ماهی، بنا بر این اگر کسی در جامه اش خونی ببیند و نداند که این خون از او است یا از پشه و یا از کک، محکوم به طهارت است.
مسأله 9 ـ خونی که از بین دندان ها بیرون می آید نجس و بلعیدن آن حرام است و اگر در آب دهان مستهلک شود پاک می شود و بلعیدن آن جایز است و تطهیر دهان با مضمضه و مانند آن واجب نیست.
مسأله 10 ـ خونی که به خاطر کوبیده شدن، زیر ناخن ها یا پوست، سفت می شود (خون مردگی) در صورتی که با پاره شدن پوست و مانند آن، آشکار شود نجس است، مگر آن که استحاله شدن آن معلوم شود، بنا بر این اگر پوست پاره شود و آب به آن (خون بسته) برسد نجس می شود و وضو یا غسل با آن اشکال دارد، پس اگر حرجی ندارد واجب است آن را بیرون آورد، و در صورت داشتن حرج باید روی آن چیزی مثل جبیره بگذارد و بر آن مسح نماید، یا با فرو بردن آن در آبی که به ملاقات نجاست نجس نمی شود مانند کر و جاری وضو بگیرد وغسل نماید و این در صورتی است که از اول بداند خون سفت شده است، اما اگر احتمال بدهد که گوشت بوده و با کوفتگی مانند خون شده است، پاک می باشد.
ششم و هفتم: سگ و خوکی که در خشکی زندگی می کنند که خود این ها و لعاب دهان و تمام اجزای این ها اگرچه از چیزهایی باشند که حیات در آن ها حلول نمی کند مثل مو و
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 131
استخوان و مانند این ها نجس می باشد. اما سگ و خوک آبی (دریایی) پاک می باشند.
هشتم: چیزی که مست کننده و در اصل روان باشد، نه آن که در اصل جامد باشد ـ مثل حشیش ـ هرچند بجوشد و به صورت عارضی روان شود. اما آب انگور اگر با آتش بجوشد و دو ثلث آن کم نشده باشد ظاهر آن است که پاک باشد؛ اگرچه بدون اشکال حرام است. و آب کشمش هم پاک است و بنابر اقوی حرام نیست و اگر آب انگور و آب کشمش خود به خود به جوش آیند و مست کننده شوند ـ چنان که گفته شده ـ نجس هم می باشند. و آب خرما هم بنابر این که اگر خود به خود به جوش آید و مست کننده شود، نجس است. و اگر مسکر بودن مشکوک باشد، همۀ این ها محکوم به طهارت می باشند.
مسأله 11 ـ خوردن کشمش و خرمایی که در روغن بجوشند، یا در میان چیزی کباب شده و یا دم بکشند یا آن که در شوربا ریخته شوند، هیچ اشکالی ندارد، مخصوصاً اگر جوشش آنچه که داخل خرما و کشمش است مشکوک باشد که غالباً چنین است.
نهم: فقاع و آن شراب مخصوصی است که غالباً از جو گرفته می شود. اما اگر از غیر جو گرفته شده باشد حرمت و نجاست آن مورد تأمل است؛ اگرچه به آن فقاع گفته شود، مگر آن که مست کننده باشد.
دهم: کافر و آن کسی است که به غیر اسلام گرویده است یا به اسلام گرویده ولیکن چیزی را که معلوم است از ضروریات می باشد به طوری انکار نماید که به انکار رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم یا تکذیب پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم یا ناقص دانستن شریعت مطهره برگردد، یا گفتار و یا کاری از او سرزند که موجب کفر او شود. و فرقی بین مرتد و کافر اصلی چه حربی و چه ذمّی نیست. اما ناصبی ها و خوارج ـ که خدا آن ها را لعنت کند ـ نجس می باشند و نجس بودنشان مشروط به این نیست که آنان نیز انکاری داشته باشند که به انکار رسالت برگردد، اما غالی در صورتی که غلو او موجب انکار خدا یا توحید یا نبوت باشد کافر است وگرنه کافر نیست. مسأله 12 ـ شیعۀ غیر اثنی عشری از سایر فرقه های شیعه در صورتی که از آن ها، دشمنی و ناسزایی نسبت به سایر امامان علیهم السلام که اعتقادی به امامت آن ها ندارند، اظهار نشود پاک می باشند و اگر چنین چیزی از ایشان ظاهر گردد مثل سایر ناصبی ها هستند.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 132
یازدهم: عرق شتر نجاستخوار. و بنابر اقوی عرق حیوانات دیگر که نجاستخوارند پاک می باشد؛ گرچه احتیاط (مستحب) آن است که از آن اجتناب شود. چنان که بنابر اقوی عرق جنب از حرام پاک است، و احتیاط (واجب) آن است که در نماز از آن اجتناب شود. و سزاوار است به طور کلّی از آن احتیاط شود.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 133