شرایط نماز میّت
در نماز میّت، قصد قربت واجب است و باید میّت طوری معیّن شود که ابهام برطرف گردد ولو این که به قصد میّت حاضر و یا میّتی را که امام جماعت تعیین کرده است، باشد و باید رو به قبله و ایستاده بخواند و میّت در حالتی که به پشت خوابانده شده در جلوی او قرار گیرد و در صورتی که نمازگزار، امام جماعت یا منفرد است (که فرادا نماز می خواند) باید محاذی میّت باشد، اما اگر نمازگزار مأموم باشد، کفایت می کند در صفی که متصل است به کسی که محاذی میّت است، قرار بگیرد و باید سر میّت در طرف راست نمازگزار و پاهایش در طرف چپ او باشد و نباید بین میّت و نمازگزار حائلی باشد، مثل پرده و یا دیواری که با وجود آن نماز بر میّت صدق نکند، بر خلاف میّتی که در تابوت و مانند آن در پیش روی نمازگزار باشد (که نماز بر میّت صدق می کند و صحیح است) و نباید بین میّت و نمازگزار فاصلۀ زیادی باشد که ایستادن بر میّت صدق نکند، مگر در مورد مأمومی که با صف ها متصل می شود و نباید نمازگزار یا میّت بیش از اندازه از دیگری بالاتر باشد. و باید نماز میّت بعد از غسل و کفن و حنوط باشد، مگر در مورد میّتی که این ها از او ساقط باشد ـ مانند شهید ـ و یا آن که ممکن نباشد، که در این صورت بدون آن ها نماز بر او خوانده می شود و باید عورتش پوشیده باشد و کسی که اصلاً کفنی ندارد اگر با چیزی ستر عورتش قبل از قرار دادن در قبر ممکن است باید با آن چیز پوشیده و نماز بر او بخواند، وگرنه باید
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 94
قبرش را کنده و او را در لحدش به پشت بخوابانند و پس از پوشاندن عورت او با خشت یا سنگ یا خاک بر او نماز خوانده شود، و سپس بعد از نماز او را به حالتی که واجب است در قبرش می خوابانند و دفن می نمایند.
مسأله 1 ـ طهارت از حدث و خبث و سایر شرایط نمازی که دارای رکوع و سجود است، در نماز میّت شرط نیست. و (همچنین) ترک چیزهایی که مانع نماز می باشند در نماز میّت شرط نیست، مگر مثل قهقهه و سخن گفتن که احتیاط (واجب) در ترک آن ها است، بلکه احتیاط (مستحب) آن است که تمام شرایط نماز در نماز میّت مراعات شود.
مسأله 2 ـ در صورتی که رو به قبله بودن اصلاً ممکن نباشد، رو به قبله بودن ساقط است. و اگر قبله مشتبه باشد و دانستن آن ممکن نباشد و اماراتی (علاماتی) که در صورت ندانستن قبله باید به آن ها رجوع شود نیز نباشد، در صورت امکان باید به گمان عمل شود و در غیر این صورت باید به چهار طرف نماز خوانده شود.
مسأله 3 ـ اگر نتواند ایستاده بر میّت نماز بخواند و شخص دیگری هم که بتواند ایستاده نماز بخواند وجود نداشته باشد، باید نشسته بر او نماز بخواند، ولی با بودن کسی که قادر بر آن است خواندن نماز بر او واجب عینی است و بنابر اظهر، نماز عاجز (از ایستادن) از او کفایت نمی کند، اما در صورتی که شخص قادر معصیت کرده و وظیفه اش را انجام ندهد، باید عاجز (از ایستادن) طبق وظیفه اش عمل نماید. و اگر شخص قادری نباشد و عاجز نماز میّت را نشسته بخواند سپس قبل از آن که دفن شود شخص قادری پیدا شود، بنابر احتیاط (مستحب) باید شخص قادر نماز را دوباره بخواند؛ هرچند که کفایت نماز اول خالی از وجه نیست. اما اگر عاجز به اعتقاد آن که شخص قادری نیست نماز میّت را بخواند سپس معلوم شود چنین شخصی از اول وجود داشته و اعتقادش اشتباه بوده است، بنابر اقوی نماز عاجز کافی نیست.
مسأله 4 ـ اگر کسی در اثنای نماز میّت به امام ملحق شود، می تواند اقتدا کند و در تکبیر تبعیت از امام می نماید و تکبیر اول خودش را اول نمازش قرار می دهد و به وظیفۀ خود عمل کرده و شهادتین را می گوید و هنگامی که امام مثلاً تکبیر سوم را گفت باید با او
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 95
تکبیر بگوید که تکبیر دوم او باشد، بنا بر این صلوات بر نبی و آل او صلی الله علیه و آله وسلم می فرستد و وقتی که امام نماز را تمام کرد بقیۀ تکبیرها با دعاها را، در صورت امکان هر چند مختصراً، می گوید و اگر مردم مهلتش ندادند باید فقط تکبیر را پشت سر هم بدون دعاها در محل ایستادن خود بگوید.
مسأله 5 ـ نماز میّت مادامی که بعضی از مکلفین آن را به طور صحیح انجام نداده باشند از آنان ساقط نمی گردد، بنا بر این اگر در اصل انجام آن شک کند، بنا را بر عدم آن می گذارد. و اگر بداند که انجام گرفته و لیکن در صحیح به جا آوردن آن شک کند باید حمل بر صحیح بودن نماید. و اگر بداند که نماز خوانده شده باطل است باید آن را بخواند؛ اگرچه خود نمازگزار قطع به صحت آن داشته باشد، اما اگر نمازگزار با دیگری به حسب تقلید یا اجتهاد اختلاف داشته باشد که برحسب تقلید یا اجتهاد نمازگزار صحیح ولی بر حسب تقلید یا اجتهاد دیگری باطل باشد، در اکتفا کردن به این نماز (خوانده شده) وجهی است که خالی از اشکال نیست، پس احتیاط ترک نشود.
مسأله 6 ـ باید نماز میّت قبل از دفن خوانده شود، نه بعد از آن. البته اگر در اثر فراموشی یا عذر دیگری قبل از نماز دفن شود و یا آن که بعد از دفن معلوم شود نماز خوانده شده باطل بوده است، نبش قبر میّت برای خواندن نماز جایز نیست، بلکه در صورتی که مدت زیادی از دفن نگذشته باشد به طوری که میّت در آن مدت متلاشی شده باشد و از اسم میّت بودن خارج شود، با مراعات شرایط از قبیل رو به قبله بودن و غیر آن نماز بر قبر او خوانده می شود، حتی اگر کسی نتواند قبل از دفن بر میّتی که بر او نماز خوانده شده، نماز بخواند می تواند پس از دفن تا یک شبانه روز بر او نماز بخواند و اگر بیشتر از این مقدار گذشته باشد احتیاط (واجب) ترک آن است.
مسأله 7 ـ تکرار نماز بر میّت جایز ولی مکروه است، مگر آن که میّت دارای شرافت و منقبت و فضیلت باشد.
مسأله 8 ـ اگر جنازه ای در وقت نماز واجب حاضر شد، چنانچه نماز بر میّت با نماز واجب مزاحمت نداشته باشد بدان جهت که وقت نماز واجب موسّع است (و وقت آن
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 96
تنگ نشده) و در تأخیر نماز میّت بیم تباه شدن میّت نمی رود، مکلف در تقدیم هر یک از آن ها مخیّر است و افضل آن است که نماز میّت را مقدم بدارد. و اگر مزاحمت با وقت فضیلت نماز واجب داشته باشد در مقدم داشتن نماز واجب، اشکال و تأمل است. و اگر در صورت تأخیر نماز میّت، خوف تباهی میّت باشد باید نماز میّت بر نماز واجب که وقت موسّعی دارد، مقدم شود، چنان که در ضیق وقت نماز واجب و نبودن خوفی بر میّت، باید نماز واجب مقدم شود. اما درصورت وجود خوف تباهی آن و ضیق وقت نماز واجب، اگر به نحوی ممکن باشد میّت از تباه شدن مصون بماند ولو به این که دفن شود و بعد از آن که نماز واجب در وقتش خوانده شد، بر قبر او نماز میّت خوانده شود، باید چنین شود و اگر این هم ممکن نشد بلکه وقت نماز واجب با دفنی که از تباه شدن میّت جلوگیری می کند، مزاحمت داشته باشد، بنابر اقوی (در این فرض) باز هم، نماز واجب مقدم می شود، البته باید به حداقل واجبات آن اکتفا نمود.
مسأله 9 ـ اگر جنازه ها، متعدد باشند، در صورتی که در تأخیر نماز میّت، خوف تباه شدن بعضی از آن ها نباشد بهتر آن است که به هر یک از آن ها جداگانه نماز خوانده شود. و خواندن یک نماز بر همۀ آن ها نیز جایز است، به این ترتیب که همۀ جنازه ها با رعایت محاذات جلوی روی نمازگزار قرار داده شوند و بعد از تکبیر چهارم، تثنیه و جمع آوردن ضمیر و مذکر و مؤنث آوردن آن در دعا به آن ها رعایت شود.
مسأله 10 ـ اگر در اثنای نماز میّت ـ مثلاً بعد از تکبیر اول ـ جنازۀ دیگری آورده شود جایز است جنازۀ دوم را با جنازۀ اول در بقیۀ تکبیرات شرکت داد، بنا بر این تکبیر دوم جنازۀ اول تکبیر اول جنازۀ دوم می شود و تکبیر سوم جنازۀ اول تکبیر دوم جنازۀ دوم می باشد و همچنین الی آخر. و پس از تمام شدن تکبیرات جنازۀ اول بقیۀ تکبیرات جنازۀ دوم را می گوید و بعد از هر تکبیر اختصاصی، دعای مخصوصش را ذکر می کند و بعد از تکبیر مشترک بین آن ها بین هر دو دعا جمع می کند، پس بعد از تکبیر اول جنازۀ دوم که تکبیر دوم جنازۀ اول است شهادتین را برای جنازۀ دوم و صلوات بر نبی و آل او ـ صلوات الله علیهم اجمعین ـ را برای جنازۀ اول می گوید و همچنین الی آخر.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 97